تعرض
سنت گرایان و
دفاع مثلث
حاکم
ارژنگ
بامشاد
تحولات
درونی حاکمیت
اسلامیٍ،
بویژه در آستانه
ی انتخابات
مجلس شورای
اسلامی، شکل و
شمایل جدیدی
بخود می گیرد.
تلاش برای
اتحاد اصول گرایان با
محوریت مهدوی
کنی در جریان
است. تشکیل "جبهه
پایداری" به
محوریت مصباح
یزدی و با
شرکت
برکنارشده
گان کابینه
های احمدی نژاد
نیز جریان
جدیدی را شکل
داده است. به
نظر می رسد
سنت گرایان و
روحانیت سنتی
در تلاشند پس از شکست
سنگین ولی
فقیه در سرمایه
گذاری روی
دارو دسته ی
احمدی نژاد،
سنگرهای از
دست داده شده را
مجددأ تسخیر
کنند. تعرض دوره
ی اخیر آن ها
در زمینه ی
مسائل فرهنگی
و بویژه تاکید
بر حجاب و
تفکیک جنسیتی
در دانشگاه ها
و یا حملات
علی مطهری به
نقش سیاسی
سپاه و مقایسه
ی آن ها با
نظامیان
ترکیه و دفاع
سایت "الف"
متعلق به احمد
توکلی از او
را باید نشانه
ی این سهم
خواهی دانست.
تلاش برخی از
سنت گرایان
برای یافتن
راه های هم
فکری با هاشمی
رفسنجانی و یا
طرح حضور بخش
هائی از اصلاح
طلبان در
انتخابات را
می توان در
چهارچوب
یارگیری های
جدید برای بالا
بردن قدرت
چانه زنی در
برابر مثلث
حاکم دانست.
اما
ترکیب جدید
کابینه و بالا
رفتن نقش سپاه
در امور سیاسی
و دولتی علاوه
بر نقش ویژه و
کلیدی اش در اقتصاد،
نشان می دهد
که مثلث حاکم
قصد عقب نشینی
ندارد. درست
است که
پروبال باند
احمدی نژآد
قیچی شده، اما
به نظر می رسد
که دولت او با
عقب نشینی از
مواضع تعرضی
اش و با سازش
های جدید، در
کنار دستگاه
ولایت و سپاه،
هم چنان از
اجزای مثلث
حاکم باقی
مانده است.
این امر را می
توان در
ارزیابی
یدالله
جوانی، رئیس
دفتر سیاسی
سپاه پاسدارن
که در سرمقاله
"صبح صادق"
ارگان
فرماندهی
سپاه آمده است
به درستی دید.
جوانی می نویسد:«
گروه سوم بر
اين باورند كه
جريان
انحرافي توهم
نيست و از واقعيت
خارجي
برخوردار است
ولكن اين
جريان را معادل
دولت نمي
دانند. اين
ديدگاه بر اين
نكته تأكيد
دارد كه بايد
حساب جريان
انحرافي را از
دولت و احمدي
نژاد جدا كرد
و در عين دفاع
و حمايت از
كليت دولت، در
چارچوب قانون
با جريان انحرافي
و عناصر آن
برخورد كرد.
از ميان سه
ديدگاه
مذكور،
ديدگاه سوم
صحيح بوده و
اسناد و مدارك
موجود آن را
تأييد مي كند.».
چنین موضع
روشنی در دفاع
از دولت احمدی
نژاد از سوی
فرماندهی
سپاه و در
کنار آن حمایت
خامنه ای از
اقدامات دولت
و نقد و حملات
او به دولت
های قبلی و
بویژه به شخص
هاشمی
رفسنجانی، نشان
می دهد که
درگیری های
حاد درون مثلث
حاکم، موقتأ
کاهش یافته
است.
بالا
رفتن وزن سپاه
در هرم قدرت
به آن معنا
نیز هست که
ولی فقیه به
این نتیجه
رسیده است که
در برابر تعرض
سنت گرایان و
فشار اصلاح
طلبان از یک
سو و در برابر
فشار نارضائی
توده ای که
خطر انفجارات
اجتماعی را
نزدیک می کند
و در شرایط
ویژه ای که
منطقه از سر
می گذراند، باید
به نیروهای
مسلح بیش از
پیش تکیه کند.
تکیه دستگاه
ولایت به سپاه
و دیگر ارگان
های سرکوب،
بیان انزوای
شدید دستگاه
ولایت حتی در
میان روحانیت
سنتی نیز هست.
مهار
زیاده طلبی
های باند
احمدی نژاد،
دور نگهداشتن
اصلاح طلبان و
هاشمی
رفسنجانی از
قدرت، و کنترل
فزون خواهی
های دستگاه
روحانیت و سنت
گرایان مجلس،
سه محوری است
که در دستور
کار دستگاه
ولایت و متحد
اصلی اش سپاه
پاسداران قرار
گرفته است.
این امر بیش
از هر چیز از
این زاویه
مورد نظر است
که دستگاه
ولایت مدت
هاست به این
نتیجه رسیده
است که برای
مقابله با
انفجارات
توده ای و آمادگی
در برابر
حوادثی هم چون
انقلابات
جهان عرب و
بویژه تحولاتی
که در سوریه
در جریان است،
یک پارچگی دستگاه
سرکوب و
بالابردن
قدرت مقابله
از اهمیت وِیژه
ای برخوردار
است. اگر مثلث
حاکم برای راضی
نگهداشتن سنت
گرایان و
دستگاه
روحانیت، با تشدید
فشار فرهنگی
بر جامعه و سرکوب
شدیدتر جنبش
زنان همراهی
نشان می دهد،
اما در عرصه
های سیاسی و
راهبردی ،
تلاش دارد تا
روی هسته سفت قدرت
تکیه کند.
انزوای
دستگاه ولایت
به عنوان
سکاندار قدرت در
کشور و تکیه ی
کاملش بر
دستگاه های
سرکوب، روند
فاشیزاسیون
قدرت را تشدید
می کند. این امر
تنش های درونی
را نیز افزایش
می دهد. زیرا
چنین روندی به
معنای کنترل
فزون خواهی
های دستگاه
روحانیت سنتی
و سنت گرایان
نیز خواهد
بود. کوچک شدن
دایره ی صاحبان
قدرت و ادامه
تنش های میان
جناح های
حکومتی، در
شرایطی که
دولت توان حل هیچیک
از مشکلات عدیده
ی اقتصادی
، اجتماعی و
فرهنگی را
ندارد، آسیب
پذیری آن را
بالا می برد.
برای استفاده
از چنین
شرایطی، تنها
حضور متشکل
کارگران و زحمتکشان
می تواند مؤثر
واقع شود. تن
دادن به چانه
زنی های سیاسی
و امید به
یافتن روزنه
هائی در حکومت
برای طرح پاره
ای از خواست
ها که از سوی
بخشی از اصلاح
طلبان حکومتی
مطرح می شود،
بیان دلبستگی
های این جریانات
به کلیت جمهوری
اسلامی و
دیدگاه
ابزارگرایانه
ی شان نسبت به مردم
است. برای این
که چنین
جریاناتی نتوانند
بر موج
نارضایتی های
مردم سوار
شوند، باید
روی
سازمانیابی
توده های کار
و زحمت و تهیدستان
و فرودستان
جامعه تاکید
کرد. تنها از
طریق نیروهای
سازمانیافته
ی توده ای است
که می توان در
برابر روند
فاشیزاسیون
حاکمیت و در
برابر روند
تلاشی
کشور در عرصه
های گوناگون
ایستادگی کرد
و راه را برای
نجات از این
حاکمیت تباهی
و بی آینده گی
هموار ساخت.
۱۹
مرداد ماه
۱۳۹۰ـ (۱۰
اگوست ۲۰۱۰)