اعلامیه
هیئت اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران (راه
کارگر)
در
محکومیت اسید
پاشی های
زنجیره ای
اسیدپاشی
های زنجیره
ای، تکرار قتل های
زنجیره ای در
شرایط کنونی
اسیدپاشی
های زنجیره ای
در اصفهان،
زیبائی، زندگی
و آینده
تعدادی از
دختران و زنان
اصفهانی را
متلاشی کرده
است.
اسیدپاشان
حرفه ای و
موتور سواران
دلواپس با
قساوتی
غیرقابل تصور
زندگی زنان
این کشور را
در هم می
ریزند تا "چوب
تر" امام جمعه
اصفهان را به
مردم نشان
دهند. آنها
پوست و گوشت
زنان را می
سوزانند تا
مردم معنای "طرح
آمران به
معروف و
ناهیان از
منکر" مجلس شورای
اسلامی را با
پوست و گوشت
خود لمس کنند.
آنها زندگی
خانواده ها و
اطرافیان قربانیان
را به جهنمی
واقعی تبدیل
می کنند تا مردم
مفهوم سخنان احمد
خاتمی خطیب
نماز جمعه
تهران خوب درک
کنند که می
گوید: «برای
حل این مسئله
باید خون های
پاکی ریخته شود
تا این معضل
از جامعه ما
ریشه کن شود.».
آنها با
اسیدپاشی قصد
ایجاد فضای
ارعابی را دارند
که محتشم
دبیرکل انصار
حزبالله
وعده داده بود
با
موتورسوارانش
در تهران و شهرهای
بزرگ به مردم
نشان دهند که
"بدحجابان"
اکثریت جامعه
نیستند.
محفل
های
سازمان
یافتۀ وابسته
به بیت رهبری
و نهادهای تحت
امرش، هر گاه
که از پیشروی های
مردم و یا از
بی اعتنائی
مردم به سیاست
های رهبری به
خشم می آیند،
به عنوان
ابزار سرکوب و
برای ایجاد
فضای رعب و
وحشت داعشی به
میدان می
آیند. روشن
است که آنها
ابتدا توسط
نهادهای
تبلیغی و
مبلغان جیره
خوار و
منادی دین
آموزش داده می
شوند تا
"غیرت" دینی
شان به جوش
آید تا همچون
شش بسیجی
کرمانی در سال
۱۳۸۱ جان ۱۸
نفر را بگیرند
و گاه نیز با
فتوای های
سرراست وارد
میدان می شوند
آنگونه که
وزارت
اطلاعات در قتلهای
زنجیرهای
روشنفکران در
سال ۱۳۷۷ دست
به جنایت های
بیشمار زد و زمانی
نیز
همچون عنکبوت
مشهد به جان
زنان می افتند
تا در فاصله مرداد
۷۹ تا مرداد
۸۰ به ۱۶ فقره
قتل زنان دست بزنند.
این ها تنها
بخش کوچکی از
نمونه هائی
است که باندها
و محفل های
سازمانیافته
توسط بیت رهبری
و نهادهای تحت
امرش برای
انتقام کشی از
مردم، برای ایجاد
فضای رعب و
وحشت و برای
پیاده کردن
"جامعه
آرمانی" شان
بکار می گیرند.
فضای
سیاسی چند ماه
اخیر نیز بوی
باروت می داد.
تودهنی مردم
به نماینده
اصلح رهبر در
انتخابات
ریاست
جمهوری
و اجبار
حاکمیت به عقب
نشینی در
زمینه هسته ای
و سیاست خارجی
و شکست تمامی
برنامه های اقتصادی
حاکمیت،
ظرفیت های
انفجاری جنبش
مردم و امکان
پیشروی های آنها
را فراهم
آورده بود. از
این رو حاکمیت
تاریک اندیشی
و بویژه سکانداران
اصلی قدرت،
خود را با
تمام قوا برای
مقابله با
مردم آماده می
کند. حملات
سازمان یافته
علیه زنان کشور؛
داغ کردن بحث
"حجاب و عفاف"
؛ رشد سرسام
آور اعدام ها
در ملاء عام و
در زندان ها؛
دستگیری
خبرنگاران به
بهانه های
گوناگون؛
تشدید فشار بر
فعالان کارگری
و مدنی؛ به
بیرون پرتاب
کردن اصلاح
طلبان تحت
عنوان معاونت
در "فتنه 88"؛
دستگیری
فعالان دنیای
مجازی، همه و
همه بیان
سیاست سرکوبگرانه
علیه مردم و
ایجا فضای رعب
و وحشت برای
جلوگیری از
حرکت های مدنی
و توده
ای مردم است.
سکوت
رهبر رژیم در
زمینه
اسیدپاشی و هم
چنین سکوت
رئیس جمهور
رژیم در این
رابطه معنای
خاصی دارد.
رهبر رژیم که
در باره هر
حادثه کوچک و
بزرگی دخالت
می کند، چرا
در این مورد
سکوت کرده
است. اگر
اسیدپاشی ها
را تائید نمی
کند چرا واکنش
نشان نمی دهد.
سکوت رهبر به معنای
تائید این
جنایات و حتی
دستور ضمنی
برای اجرای آن
است که از
زبان خطیبان
نماز جمعه بیان
شده است . تمامی
مقامات کشور
در حالی که
مجبورند در
برابر آمریکا
و غرب زانو
بزنند، در
برابر مردم
شمشیر را از
رو بسته اند.
آنها که تجربه
کنترل جامعه
پس از پذیرش
قطع نامه 598 با
قتل عام
زندانیان را
دارند، امروز
نیز خود را
برای شرایط
جدید آماده می
کنند.
اسیدپاشی های
زنجیره ای در
اصفهان، رعد و
برقی در آسمان
بی ابر نیست. تمام
سیاست و
تبلیغات و
سازماندهی
ارکان اصلی
قدرت، نشان می
دهد که آنها
خود را برای
رویاروئی با
مردم آماده می
کنند. تنها در
این چهارچوب
است که می
توان فهمید
چطور نیروی
انتظامی که در
ظرف چند ساعت
اجراکنندگان
ویدئوی "هپی"
را دستگیر و
به جلو دوربین
های تلویزیون
می آورد و به
آن افتخار می
کند، نمی
تواند
اسیدپاشان
زنجیره ای را
دستگیر کند و آسمان
و ریسمان به
هم می بافد.
تنها در متن
این تحولات می
توان دریافت
که چرا برخی
از نمایندگان
مجلس
اسیدپاشان
زنجیره ای را
عامل استکبار
و صهیونیسم
معرفی می کنند،
همانگونه که
رهبر رژیم
عاملان قتل
های زنجیره ای
را به استکبار
و صهیونیسیم
منتسب کرده
بود.
اسید
پاشی های
زنجیره ای در
اصفهان، تنها
بیان خشم یک
مشت جوان حزب
اللهی برای
حفظ "غیرت و یا
مبارزه با "حجابی"
برای بازگشت
آب به زاینده
رود نیست.
ریشه ماجرا حتی
در سنت
مردسالاری
قانونی شده که
از حقوق ویژه
مردان
پاسداری می
کند، هم نیست
هر چند تلاش
می شود که این
سنت زشت و
نهادینه شده
را به یاری
بگیرد.
اسیدپاشی های زنجیره
ای جلوه خشن،
نفرت انگیز و
بشدت ضدانسانی
سیاست داعشی
سکانداران
اصلی قدرت است
که در برابر
مردم ایستاده
اند. آنها می خواهند
با ایجاد رعب
و وحشت و با
اتکای به مفهوم
"نُصِرْتُ
بِالرُّعْبِ
" [پیروزی به
اتکای وحشت
آفرینی] جامعه
را از واکنش
های اعتراضی
بر حذر دارند. در
مقابل این
سیاست داعشی
حاکمیت،
نباید دست روی
دست گذاشت.
برای مقابله
با داعشی های
وطنی در پیش
گرفتن راه
شنگال و موصل
جز به بردگی ،
سرسپردگی و
مرگ منجر
نخواهد شد.
باید راه زنان
و مردان
کوبانی را در
پیش گرفت تا
پوزۀ داعشی ها
را به خاک
مالید و از
حرمت، عزت و
شرافت انسانی
دفاع کرد.
سازمان
ما ضمن محکوم
کردن اقدامات
رذیلانه و
جگرسوز
اسیدپاشی های
زنجیره ای، از
همه آزادی
خواهان،
برابری طلبان
و تمامی مردان
و زنان کشور
می خواهد در
برابر این
جنایت های
سازمانیافته
سکوت اختیار
نکنند.
خانواده های
قربانیان این
جنایات را در
این روزهای
سخت تنها
نگذارند. با
گردهم آئی های
مدنی در جلو
ادارات دولتی
اعتراض و خشم
خود را به
حاکمان داعشی
نشان دهند و
از هر امکان
برای بلند
کردن صدای
اعتراض خود
بهره جویند.
سازمان
ما از تمامی
فعالان مدنی و
سیاسی می خواهد
تا به افشای
این جنایات
سازمان یافته
و هدایت شده
بپردازند؛ با
ترجمه و پخش
گسترده اخبار
و اطلاعات در
این زمینه و
شکافتن
بسترهای
خشونت های داعشی
در کشور،
جهانیان را از
خطری که جامعه
مدنی ایران را
تهدید می کند
مطلع سازند.
نباید گذاشت
افکار عمومی
جهان فریب ژست
های "اعتدال"
جویانه
حاکمیتی را
بخورد که
شمشیر را علیه
مردم از رو
بسته و بر
چهره زنان و
دختران این
مرز و بوم
اسید می پاشد.
سرنگون
باد رژیم
جمهوری
اسلامی
زنده
باد آزادی،
زنده باد
سوسیالیسم
هیئت
اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران (راه
کارگر)
سه-شنبه
۲۹ مهر ۱۳۹۳
برابر با ۲۱
اکتبر ۲۰۱۴