حکم
احضاریه جدید
علی نجاتی
چهره
شناخته شده
سندیکای
کارگران
نیشکرهفت تپه
را
باید در
تاریخ قضاوت
ایران، به نام
صادر کننده اش
به «ثبت» رساند!
امیرجواهری
لنگرودی
علی نجاتی
چهره شناخته
شده جنبش
کارگری وعضو هیئت
مدیره
سندیکای
کارگران
نیشکرهفت تپه، کارگری
است که با وجود
داشتن بیست
وپنج سال
سابقه ی کاری،
بارها طعم تلخ
محاکمه و طعم
تلخ اخراج
ازکار را کشیده
و به زندان
افتاده است. دوراخیربازداشتش
درزندان، خبر
ناراحتی قلبی
اش، عدم
دسترسی به
دکتر ومداوا
درزندان، نگرانی
خیل عظیم
یاران
پرشمارش
درداخل وخارج
از کشور را
برانگیخت
وسرانجام
دربرابر
حمایت های وسیع
و گسترده
درسطح جهان
ازاو، از
جمله:تحرکات
نهاد های
همبستگی
باجنبش کارگری
درخارج
ازکشور، فعالان
اتحاد بین
المللی در
دفاع ازحقوق
کارگران،
سایرمدافعین
حقوق کارگران
و نامه های "فدراسيون
بين المللی
کارگران
صنايع غذايي، کشاورزی
و خدماتی" و
"کنفدراسيون
بين المللی
اتحاديههای
کارگری"
درشکايت نامه
خود از جمهوری
اسلامی از دبيرکل
سازمان بين
المللی کار
خواستند تا
اين سازمان
دربالاترين
سطح برای
اطمينان
يافتن از
سلامتی آقای نجاتی
و آزادی او
اقدام کند. سرانجام
کارش به
بیمارستان وبستری
شدن، عمل
جرایی و آزادی
انجامید.
من بعنوان
فعال عرصه
کارو کارگری
که بشکل روتین
روزشمار جنبش
کارگری و فعل
وانفعالات
آنرا دنبال می
کنم، ازیک سو
خبر آزادی علی
نجاتی بغایت
خوشحالم ساخت
و از سوی
دیگر در اندک
زمان پس
ازآزادی، خبر
ابلاغ احضاريه
جدید که او
را مجبور نمود
روزشنبه ۲۹مهر
ماه۱۳۹۱، درشعبه
اول دادياری
دادگستری
شهرستان شوش حاضرگردد
ومورد
بازجويی
قرارگیرد، برایم
تعجب انگیز ونگرانی
آوربود. عجیب
آنکه طبق
خبرهای دریافتی
و گفتگوی بس
خودمانی و
صمیمی علی
نجاتی با "رادیو
ندا"* در شعبه
اول دادياری
دادگستری
شهرستان شوش
به ایشان می
گویند : "شما
براساس مستندات
سی دی ايی که
برروی پرونده
همسرتان است
سال گذشته به
کردستان رفته
ودرآنجا
سخنرانی کرده
و ترانه حماسی
و تحريک کننده
«دايه دايه
وقت جنگه» لری
را خواندهايد."
علی نجاتی به
دفاع از خود
می پردازد و
با بیانی شیرین
یاد آور می
گردد: "ما در
يک جمع بزرگ
خانوادگی
حضور داشتيم و
در چنين جمعهايی
طبيعی است که
آدمها صحبت
بکنند يا آواز
و ترانه های
محلی و فورکلوریک
خوانده می شود
و من نیز آهنگ
لری "دایه دایه"
را خواندم
.اينکه جرمی
نيست." نجاتی
اضافه می کند: "این
آهنگ را تمام
مردم لرستان
درسینه دارند
و اگر خواندن
آن ممنوع و
حکم و احضاریه
داشته باشد، باید
تمام مردم لر
زبان را
دستگیر و
محبوس نمود.
(نقل به مضمون
ازگفتار علی
نجاتی ) در
ادامه اين
بازجويی
داديارشعبه
يک دادگستری
شهرستان شوش
با تعيين
وثيقه ده
ميليون ريالی
برای آزادی علی
نجاتی اعلام
کرد: "ما
اين سی دی را
جهت تحقيقات و
تکميل پرونده
به دادگستری
استان
کردستان
خواهيم
فرستاد وچنانچه
دادگستری اين
استان قصد
محاکمه شما را
درآنجا
نداشته باشد
همينجا به
پرونده شما رسيدگی
خواهيم کرد."
بدون هیچ
تردیدی،
احضار ومحاکمه
مجدد علی
نجاتی به
اتهام بی
پایه،
مسخره
و ضدملی
خواندن ترانه
لری "دایه
دایه ، وقت
جنگه " یک
رسوایی تازه
قضایی و
ازجمله
پرونده هایی
است که باید د
رتاریخ قضاوت
کشورایران به
نام ابلاغ
کننده و
دادیارقضایی
اش " ثبت "
گردد. همین
افتخارمتوجه
دستگاه قضایی
کشور که
درغیاب شوهر زندانی، به منزلش
میریزند
وهمسرش رابه
جرم گفتگو با "رادیوهای
بیگانه"
و"دفاع
ازشوهرش"
بازداشت و
کامپیوتر
خانه
را با خود می
برند تا پرونده
زندانی را
برای دو فردای
دیگر چاق
وچله ترتحویل
دهند. ادعای
این که " سی دی
ايی که برروی
پرونده
همسرتان است
..."
بیانگرهمین
پرونده سازی و فشار
بر کارگری
آگاه است.
کارگری که تا
هم اکنون
ودربرابر
تمامی
اتهامات
وارده برخود،
کمترین اتهامی
را برعلیه
امنیت
کشورنپذیرفته
وبا قاطعیت
اعلام داشته
است : " صحبتی
که با رفقا
ودوستان دارم
اینست
که؛ من
تنها اتهامی
که دررابطه با
پرونده ها ، نه این
پرونده بلکه
پرونده قبلی، تنها
اتهامی که من
می تونم بخودم
بقبولانم، اتهام
دفاع ازحقوق
طبقاتی خودم
بوده است. یعنی
بعنوان یک
اتهام، این را
می پذیرم که
بعنوان
نماینده طبقه
کارگر،
به
اتهام دفاع
ازحقوق هم
طبقه ی
هام،باید محکوم
بشوم.
امیدوارم
که تمام
کارگران،زحمتکشان،
انسان های شرافتمد، این
را مدنظر
داشته باشند که
دفاع کردن
ازحقوق خود
ودیگر هم طبقه
ی ها وخانواده
ها، بهرحال
هزینه خودش را
دارد. ازاین
نظرمن این اتهام
را می پذیرم.
ولی اتهام
علیه نظام را
به هیچ عنوان
دردادگاه
قبلی ودراین
دادگاه
نپذیرفته
ونمی
پذیرم.کاملاحکم،حکم
ناعادلانه
ونابرابری
هست"**
اینگونه
پرونده سازی
که دررابطه با
فعالان عرصه
کار و کارگری
صورت گرفته و چهره
های خوشنام
کارگری همچون
: رضا شهابی – افشین
اسانلو – محمد
جراحی – شاهرخ
زمانی – بهنام
ابراهیم زاده
– و احضارها
وبازداشت
هایی پی در پی، ازدیرباز تا
به امروز با
خود بدنبال
دارد، اساسا
سیاست
نهادهای امنیتی
رژیم را
بازتاب می دهد
که با ادامه
پیگرد و آزار فعالین
شناخته
کارگری و
پرونده سازی
های کثیف قصد
دارند به
هرترتیبی شده
جلوی ادامه
فعالیت و حضوراین
فعالین
درجنبش
کارگری رابگیرند.
پیام این
برخورد
مقابله با
هرنوع فعالیت
مستقل کارگری
ودفاع ازحقوق
کارگران است.
جا دارد که در
هفته جهانی
کارزاردفاع
از موجودیت
جنبش کارگری و
آزادی بی قید
وشرط تمامی
کارگران
زندانی و
زندانیان
سیاسی، یک
صدا فریاد
آزادی همه
زندانیان
کارگر و زندانیان
سیاسی را سردهیم
و در این
پیکارهریک به
سهم خویش گوشه
ای از این کارزارپرشکوه
را که به همه
ما تعلق دارد
بگیریم و
فریاد بیاوریم
که کارگران
ایران تنها
نیستند !
چهارشنبه ۳
آبان ۱۳۹۱
برابر با ۲۴
اکتبر ۲۰۱۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
http://radioneda.wordpress.com/2012/10/22/rn-501/
** http://chzamani.blogspot.se/2011/08/blog-post_7253.html