نگاه
روز
زندان
، اعدام، قتل
خاموش با
کرونا
اعدام
جنایت کارانه
مصطفی صالحی
پس از سونامی
توئیتری علیه
احکام اعدام
سه جوان آبان
ماه و پس از
اعتراضات
خانواده های
زندانیان
اصفهان، تنها
برای آن عملی
شد که جانیان نشان
دهند در برابر
مردم عقب
نشینی نخواهند
کرد. آن هم در
شرایطی که
جنبش های
مطالباتی کارگران
برای زنده
ماندن، بخش
های بزرگی از
شرکت ها و
واحدهای
تولیدی،
بویژه در
صنایع نفت و
گاز را در
برگرفته است.
فراموش
نکرده ایم که زندان
های مخوف
جمهوری
اسلامی
همواره قتل
گاه آزاداندیشان
بوده است. چه
زمانی که
دردهۀ ۶۰
کشتار روزانه جریان
داشت، چه در
تابستان ۶۷ که
هزاران
زندانی محکوم
شده را به دار
آویختند و در
گورهای دسته
جمعی دفن
کردند و چه آن
گاه که با
تاکتیک مرگ
خاموش،
زندانیان
مقاوم و جسور
را کشتند و
قتل آنها را
مرگ ناشی از
بیماری یا
سکته اعلام
کردند. و
امروز نیز همین
روند زندانی
کشی را با
اعدام و با گسترش
کرونا در
زندان ها پی
می گیرند. فشار
سنگنین بر
زندانیان در
چند ماه اخیر
و عدم رعایت
پروتکل های
بهداشتی در
زندان ها و
عدم اعزام
زندانیان و
بویژه
زندانیان
سیاسی به خارج
از زندان یا
خانه برای
پیشگیری از
ابتلاء به این
بیماری
کشنده، حکایت
از سیاست رسمی
قتل خاموش
زندانیان
دارد. در
برابر این
سیاست رذیلانه
باید با تمام
قدرت ایستاد.
امروز
نه
تنها تلاشی
برای نجات جان
زندانیان از
بیماری مرگ
آفرین کرونا
از سوی مسئولان
زندان انجام
نمی گیرد بلکه
با تبعید زندانیان
سیاسی به زندان
های شلوغ یا
بندهای
آلوده، به
صورت برنامه
ریزی شده،
سازماندهی
قتل خاموش
تدارک دیده می
شود. اعزام
زینب جلالیان
به زندانی در
جنوب کشور،
اعزام نرگس
محمدی به
زندانی در
زنجان،
و اعزام
معلمان و
کارگران
زندانی به بخش
هائی که امکان
سازماندهی
تعرض به آنها
آسانتر باشد،
همه و همه از
سیاست جنون
آمیز مسئولان
زندان و
مقامات
امنیتی رژیم
سرچشمه می
گیرد. علاوه
بر این
زندانیان
سیاسی، جان
دستگیر شده
گان خیزش های
توده ای دی
ماه ۹۶ و آبان ۹۸
که برخی از آن
ها به اعدام
محکوم شده اند
نیز در خطر
است. خطری که
با اعدام
جنایت کارانۀ
مصطفی صالحی
بیش از پیش
نگران کننده
تر می شود. از این
رو سازماندهی
قتل خاموش،
راهی برای
تبرئه خود و
اعدام بدون
عواقب سیاسی و
اجتماعی آن
خواهد بود.
این خطر را
باید با صدای
بلند فریاد
زد. این وظیفه
تمامی انسان
های آزاده و
برابری طلب
است که علیه
احکام زندان
به پاخیزند و
برای متوقف
کردن ماشین
سلاخی جمهوری
اسلامی در
زندان های
قرون وسطائی
تلاش کنند.
چهارشنبه
۱۵ مرداد
۱۳۹۹
برابر با ۰۵
اوت ۲۰۲۰
.............................................................................
مصطفی
صالحی جوان سي
ساله، كارگر
ساختماني را
اعدام کردند
مصطفی
صالحی جوان
سي ساله،
كارگر
ساختماني و از
معترضان
بازداشت شده
در اعتراضات
دی ۹۶ شهر نجفآباد
که به دلیل
اتهام واهی
قتل یک فرد
بسیجی به نام
سجاد شاه
سنایی به
اعدام محکوم
شده بود بامداد
امروز،
چهارشنبه ۱۵
مرداد، در
زندان دستگرد
اصفهان اعدام
شد. متاسفانه
به خاطر عدم
دسترسی این
متهمان به وکلای
مستقل و عدم
پوشش رسانهای
و گرایش به
بازتاب اخبار
مرکز در بین
فعالان مدنی و
رسانهها،
این شهروندان
در گمنامی
اعدام میشود. مصطفى صالحى
را در شرایطی كشتند
که تا لحظه
آخر گفت بیگناه
است
مصطفی
صالحی،
انسان دی ماه
و از معترضان
دی ۹۶ بود که
خبر بازداشتش
در ۴مهر۱۳۹۷ انتشار
یافت. او از
سوی مقامات
امنیتی رژیم به
قتل یکی از
افسران سپاه
پاسداران در
جریان سرکوب
معترضان دی
۱۳۹۶ در
کهریزسنگ نجفآباد
اصفهان متهم
شده بود. افسر
نامبرده در ۱۱
دی در جریان
اعتراضات و در
مسیر نجفآباد
به اصفهان هدف
گلوله قرار
گرفت و کشته
شد و حکومت از
همان ابتدا
قتل او را کار
معترضان دانست.
در روز دوشنبه
۱۱دی۱۳۹۶، در
ادامه
اعتراضات
زنجیره ای آن
روزها در
شهرهای مختلف
ایران، شهرهای
استان اصفهان
نیز شاهد
اعتراضات
گسترده مردمی
بود، که شبکه
خبر از کشته
شدن ۶ نفر از
معترضان
قهدریجان، دو
نفر در خمینیشهر،
یک عضو سپاه
در کهریزسنگ
نجفآباد و یک
مامور نیروی
انتظامی در
نزدیکی نجفآباد
خبر داده بود.
مصطفی
صالحی
علیرغم این که
مدت
طولانی در
اداره آگاهی
اصفهان و
اداره کل
اطلاعات
استان اصفهان
زیر شکنجه های
وحشیانه قرار
داشت؛ به گفتۀ
دادستان نجفآباد
به هیچچیزی
اعتراف نکرد و
سلاح و مهمات
و آلات جرم هم
از او کشف نشد.
او در دادگاه
هم تا لحظه
آخر بر بی
گناهی خود
تاکید کرد، هر
چند گوش
شنوائی برای
شنیدن صدای او
وجود نداشت و
تصمیم به قتل
او از پیش
گرفته شده بود
تا زهرچشمی از
دیگران گرفته
شود.
.............................................................................
گزارش
اسماعیل عبدی
و امیر سالار
داودی از زندان
اوین
آنچه
در پی میآید
صرفاً گزارشی
از فرآیند طی
شده است و بیتردید
حاوی قضاوت و
نتیجه گیری
خاصی نمیباشد
و پرواضح است
که مخاطبان
ممکن است
قضاوت ها و
نتیجه گیری
های متفاوتی
داشته باشند.
و
اما بعد...
قابل
تصدیق است که
اهم دستورات
پروتکل های پیشگیری
از شیوع یک
بیماری و خاصه
در این مورد،
ممانعت از همه
گیری ویروس
کرونا و تحقق
مهم ترین عامل
افزایش شیوع
افسارگسیخته
آن، همانا قطع
فوری و بی
درنگ زنجیره
انتقال است .
در این ارتباط
بدیهی است که
زندان اصولاً
و در ماهیت خود
ظرفیت فاصله
گذاری
اجتماعی
استاندارد و
حتی مادون
استاندارد را
دارا نیست. از
مدتها پیشتر
تحقیقا معلوم
و مبرهن بود
که خواه یا
ناخواه پای
ویروس کرونا
به زندان ها
باز می گردد.
در این رابطه
علیرغم این
واقعیت که
کاملا اجتنابناپذیر
می نمایاند
متاسفانه
شاهد اظهار
نظر های غیر
اصولی
مسئولین
ذیربط در خصوص
منتفی بودن هر
گونه احتمال
ورود ویروس به
زندانها بوده
ایم .مع الوصف
از حدود چند
هفته پیشتر و
همزمان با موج
گسترده تر
شیوع ویروس
کرونا خبر های
تایید نشده و
غیر رسمی
دستکم در سطح
بند ۸
بازداشتگاه
اوین مبنی بر
ابتلای برخی
زندانیان و
حتی کادر
اداری زندان
دریافت گردید
. تا این که از
حدود ۳ روز
قبل جناب وکیل
امیر سالار
داودی و یکی
دیگر از
زندانیان
سیاسی علائمی
را از ابتلاء
به بیماری
کرونا دریافت
داشتند به
نحوی که آقای
امیر سالار داودی
حس بویایی و
چشایی خود را
کاملا از دست
داد و زندانی
دیگر سیاسی
مبتلا به علائم
حاد تنفسی
توأم با بدن
درد شدید و بی
حالی گردید.
در ادامه هر
دو نفر
بلافاصله به
بهداری اوین
اعزام و حسب
تشخیص پزشک
بهداری مقرر
گردید هر دو
نفر تست خون و
همچنین عکس
ساده ریه به عمل
آورند. البته
هر دو آزمایش
در مورد
نامبردگان
صورت پذیرفت و
تطابق تصویر
رادیولوژی
ساده مشخص
گردید که ریه
نامبردگان تا حدودی
درگیر است
شایان ذکر است
که بلافاصله تصاویر
رادیولوژی از
هر دو نفرشان
ستانده شد. فردای
روز آزمایش
خون هم
مسئولین
زندان صرفاً به
وجهی شفاهی
عنوان کردند
که نتیجه
آزمایش منفی
است، بدون
اینکه جوابیه
مکتوب
آزمایشگاه
ارائه گردد.
مع هذا با
پافشاری هر دو
فرد مشکوک به
ابتلاء
بهداری اوین ، انجام
آزمایش pcr را تجویز
می نماید. در
همین اثناء یکی
دیگر از
زندانیان
سیاسی یعنی
جناب آقای
اسماعیل عبدی
نیز که از قضا
هم اتاقی
زندانی سیاسی
پیش گفته است،
مبتلا به
علائمی از
جمله تنگی نفس
حاد و سایر
علائم بالینی
مربوطه می
گردد که در
مورد ایشان
نیز بلافاصله
آزمایش pcr تجویز
و بدین سان هر
سه نفر مورد
آزمایش pcr واقع
ولیکن پاسخ آن
همچنان ارائه
نگردیده است.
توجها
اینکه وضعیت
هر زندانی
سیاسی مورد
اشاره نسبتاً
بدون تغییر
باقی مانده
است ولیکن در
سالن ۸ از بند
۸ یعنی همان
محلی که هر سه
زندانی یاد
شده حضور
دارند، دیگر
زندانیان
سیاسی از جمله
آقایان مجید
آذرپی و جعفر
عظیم زاده و
دیگرانی که
هرکدام علائم
مشابه و یا
متفاوت ولیکن
مفید احتمال
ابتلا به
ویروس را دارا
هستند ولی در
مورد آنها
آزمایش خون، pcr و
یا
تصویربرداری
از قفسه سینه
صورت نپذیرفته
است.
علی
ای حال نتایج
آزمایشات
معمول به
افراد مورد
آزمایش تحویل
نمی گردد که
این امر با
اصول شفافیت
حداکثری در
تغایر جدی است
.ثانیا برخلاف
ادعای مقامات
ذی ربط سطح
رعایت پروتکل
های بهداشتی
مبتنی بر
پیشگیری در حد
بسیار نازل و
غیر قابل قبول
است و ثالثاً
اقلام
بهداشتی
ضروری به جهت
پیشگیری اعم
از ماسک و
مواد ضدعفونی
کننده دست و
سطوح تاکنون
به جز تحویل
دو عدد ماسک و
دو جفت دستکش
طی ۶ ماه اخیر
از سوی
مسئولان
زندان مابین
زندانیان
توزیع
نگردیده است و
اما قابل ذکر
است که اخیراً
همراه با شروع
موج دوم شیوع
بیماریکرونا
اقلام
بهداشتی مورد
اشاره در
فروشگاه زندان
جهت تدارک با
هزینه خود
زندانیان در
دسترس می باشد
قطعاً قضاوت
با افکار
عمومی است.
پایان
.....................................................................................
مختصری
از وضعیت
نگرانکنندهی
زندانیان زندان تهران بزرگ
منبع:
توییتر فائزه
عبدیپور
همسر
محمدشریفی
مقدم زندانی
سیاسی محبوس
در زندان
تهران بزرگ
چند
روز پیش به
دستور مردی،
معاونت سلامت
زندان تهران
بزرگ، آماری
نزدیک به هزار نفر
از تیپ دو -که
پیشتر عدهای
از زندانیان
آن به کرونا
مبتلا شده
بودند- به تیپ
پنج زندان که
بخشی سلامتتر
از سایر قسمتها
بود منتقل
شدند.
بعد
از افزایش
آمار همهی
سالنهای تیپ
۵ و با گذشت
چند روز بیش
از ۱۶۰ نفر به
کرونا مبتلا
شدند.
محل نگهداری
آنها در سالن
فرهنگی که
سالن ورزش و
کتابخونهی
تیپ ۵ است
تعیین شده
است.
در حالی که
هیچ امکاناتی
در آن سالن
وجود ندارد و
آمار
مبتلایان رو
به افزایش
است.
طبق
خبرهای رسیده
۳ زندانی به
دلیل وخامت حالشان
فوت کردند و ۵
نفر هم به
بیمارستان منتقل
شدند.
گویا کیانی،
معاون اجرایی
زندان هم به
کرونا مبتلا
شدهاست.
ایشون در
روزهای گذشته
به سالنهای
تیپ ۲ و ۵
سرزنی کرده
بودن.
در
سالنهای تیپ
پنج زندان
تهران بزرگ مصطفی
عبدی/عباس
دهقان/ کیانوش
عباسزاده/محمد
حبیبی/سهیل
عربی/ زرتشت
احمدیراغب/
شاپور احسانیراد/
امیر حسین
مرادی/ سعید
تمجیدی/ محمد
رجبی و محمد
شریفیمقدم زندانی
هستند.
جان
زندانیان
سیاسی در خطر
است. زندانیان
سیاسی را آزاد
کنید.