اعلامیه
هیئت اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران (راه
کارگر)
در
محکومیت موج
جدید اعدام ها
و اقدامات
جناتیکارانه
رهبری جمهوری
اسلامی
موج
اعدام
زندانیان
سیاسی بر سیل
اعدام
قربانیان
آسیب های
اجتماعی افزوده
شده است. به
دنبال اعدام ۱۶
زندانی بلوچ، سه
جوان کرد، حبیب
الله گلپری
پور، رضا
اسماعیلی و
شیرکوه معارفی
از زندانیان
سیاسی
کردستان
اعدام شدند و غازی
عباسی ،
عبدالامیر
مجدمی ، جاسم
مقدم پناه و
عبدالرضا
خنافره
زندانیان
سیاسی عرب
شادگان هم از بند
عمومی زندان
کارون خارج و
به مکان نامعلومی
منتقل شده اند
که خطر اعدام
جانشان را
تهدید می کند.
جانیان
جمهوری
اسلامی اعلام
می کنند که
احکام این
زندانیان پیش
از این صادر
شده و به تائید
دیوان عالی
کشور رسیده
است ولی اجرای
آن به تاخیر
افتاده است.
این اعدام های
جنایتکارانه،
با هر
استدالی،
اقدامات
ضدبشری و رذیلانه
ای است که
باید با شدت
هر چه تمامتر
و بدون اما و
اگر محکوم
شود.
چرا
اجرای احکام
اعدام در
شرایط کنونی عملی
می شود؟ اعدام
های زنجیره ای
زندانیان
سیاسی چه پیامی
به جامعه می دهد؟
مخاطب این
پیام کدام
نیروها
هستند؟ همه
قرائن نشان می
دهد که کانون
اصلی قدرت، در
وحشت زمین
لرزان زیر پایش
به چنین
تقلاهای
وحشیانه ای
دست زده است.
دستگاه ولایت
به عنوان
کانون اصلی
قدرت، نگران
وضعیت خود شده
است. از
یک سو مردم در
پیشروی به سوی
خواست های خود
از فضای فعلی
بهره برداری
می کنند و از
سوی دیگر اختلافات
به بارگاه
خلیفه نیز
رسیده است.
وقتی در آخرین
لحظات،
سخنران مراسم ۱۳
آبان تغییر می
کند و سعید
جلیلی، مسئول
به بن بست
کشاندن
مذاکرات هسته
ای رشته سخن
را به دست می
گیرد، نشان می
دهد که بارگاه
خلیفه آرام نیست.
به یاد داشته
باشیم که در چهار
عید غدیر؛ قربان، فطر
و نیمه شعبان ، ملاقات های
"مسئولین و
کارگزاران
نظام اسلامی" با
ولی فقیه برگزار
نشده است.
چنین حادثه ای
در تاریخ ۲۴
ساله فرمانروائی
رهبر
کنونی رژیم سابقه
نداشته
است. بنابرین
می توان دید
که حوادث مهمی
پشت
پرده کانون
اصلی قدرت در
جریان است. بر
متن این
وضعیت، وقتی که
رهبر رژیم
رژیم مجبور
شده است زیر
فشار از پائین
و خطر انفجارات
توده ای "جام
زهر نرمش
قهرمانانه"
را سر بکشد،
نشان از
طوفانی می دهد
که در بارگاه
خلیفه افتاده
است. به
یادداشته باشیم که
در هنگام
پذیرش قطع
نامه ۵۹۸،
هم آن قتل
عام ددمنشانۀ زندانیان
سیاسی را
انجام دادند.
حالا
می توان دید
که "نه" با
شکوه مردم در
انتخابات
ریاست جمهوری
به کانون اصلی
قدرت، همچون
تیری بر قلب ستون
اصلی نظام نشسته
و اثراتش را
نشان می دهد و
آنها را به ضجه
های مذبوحانه
واداشته است.
می دانیم در
آن تودهنی
محکم
به پوزه رهبری
نظام، ملیت
های زیر ستم ایران
نقش بسیار
چشمگیرتری
داشتند.
اعتماد به
نفس بالای
مردم پس از آن
"نه" با شکوه،
در اقدامات
توده ای و
ستایش
برانگیزشان
نیز تبلور
یافت. در دفاع
از پارک گیاه
شناسی نوشهر،
در نجات شاه
کوه، در
زنجیره
انسانی برای
حفظ کارون و
در حمایت توده
ای از یک
پارچگی هرمزگان.
مقاومت
سازمانیافته
مردم و نفرت
شان از نظام
جمهوری
اسلامی بر متن
بحران فلج
کننده اقتصادی
و تحریم های
ویرانگر
امپریالیستی،
عرصه را بر
حاکمیت
اسلامی تنگ تر
کرده است. افشای
ناکارآمدی
های تاکنونی
سیاسی و
اقتصادی و
انتشار آمار
ورشکستگی
دولت اسلامی،
بحران را تا
اصلی ترین
کانون های
قدرت کشانده و
این احساس را
بر آن ها
مستولی ساخته
است که زمین زیر
پای شان سفت
نیست. این
هراس، جوهر
سیاست انتقام
گیری وحشیانه
از جوانان
غیور این مرز
بوم است و این
خشم بزدلانه
در گام اول
جوانان بلوچ و کرد و
عرب را نشانه
رفته است.
فرود
آوردن تیغ اعدام
بر گردن
جوانان
برومند کرد و
عرب و بلوچ به
بهانۀ اجرای
احکام
محکومین به
اعدام، با این
هدف صورت می گیرد
که اولأ ـ با
خطر پیشروی
مردم و حرکت
آنان در جهت
سازمان
یافتگی در
بهره برداری
گسترده تر از
فضای موجود
مقابله کنند.
ثانیا ـ انتقادهای
درون حکومتی
را ؛ اگر
موجود باشد خنثی
سازند، ضمن
این که به
آنها یادآوری
کنند که قدرت
اصلی کجاست!
ثالثا ـ با
انتشار عکس
این جوانان
شهید، گاه با
اسلحه، آن بخش
از اپوزیسیون
درونی را که
به بهانه لخت
کردن دختران
میرحسین موسوی
و زهرا رهنورد
در اتاق
ملاقات
زندان، فریادشان
به آسمان هفتم
هم رسید به
سکوت وادارند
و مانع حمایت
آنها از
باصطلاح
"تروریست"ها و
"تجزیه طلب"
ها شوند؛
رابعا ـ میان
ملیت های تحت
ستم کشور و
مردم دیگر
مناطق شکاف بیاندازند.
خامسا ـ به
"جامعه بین
المللی" با فریادی
رسا اعلام
کنند که قدرت
اصلی در کجاست
و دولت "تدبیر
و امید"
دستانش بسته است و
کاره ای نیست
و خوشبینی های
غربی ها را
نیز با زهرخندی
خونین پاسخ دهند و
بر ائتلاف منفی
خود با
نیانیاهو و
نئوکان ها، یک
بار دیگر تاکید
کند.
سازمان
ما اعدام های
جنایتکارانه
و زنجیره ای
حاکمیت
جمهوری
اسلامی را
بشدت محکوم می
کند و بر آن
است که برای
متوقف کردن
این موج جنون
آمیز جنایت باید از
هر طریق ممکن
اقدام کرد. در
این لحظات که
فرزندان برومند
کرد و عرب و
بلوچ زیر تیغ
جنایتکارانه
هستند، باید
بر همبستگی با
ملیت های کشور
تاکید کنیم و
از حقوق شان
دفاع کنیم.
باید با برپائی
تظاهرات و
گردهم آئی های
اعتراضی به
این موج جنون
آمیز توحش
اعتراض کنیم و
نشان دهیم که
با خواهران و
برادران کرد و
عرب و بلوچ
مان احساس
همبستگی عمیق
می کنیم و در کنارشان
هستیم. در
چنین شرایطی
است که می
توانیم بر
همبستگی ملی
مان تاکید
کنیم.
سازمان
ما از همه
آزادیخواهان
و برابری طلبان
می خواهد در
این شرایط غم
و ماتم، در
کنار خانواده
ها و عزیران
شهیدان راه
آزادی و
برابری باشند
و با شرکت در
مراسم
خاکسپاری و
ترحیم آنها،
نشان دهند که
سیاست ارعاب
رژیم جنایت
پیشه را به
هیچ می گیرند
و از این شهیدان
که
شهیدان تمام
مردم ایران
هستند، دفاع می
کنند.
سازمان
ما از تمامی
سازمان های
مدافع حقوق بشر
و تمامی
نیروهای
آزادیخواه و
برابری طلب می
خواهد که با
افشای سیاست
های
جنایتکارانه
حاکمیت
اسلامی، فشار
جهانی افکار
عمومی علیه
این رژیم تبه
کار را تشدید
کرده و اجازه
ندهند که این
موج جنون، جان
تعداد بیشتری
از فرزندان
این مرز و بوم
را بگیرد.
سازمان
ما خود را در
غم و اندوه تمامی خانواده
های داغدیده
اعدام شده گان
اخیر شریک می
داند و به صبر
و استقامت شان
درود می
فرستد.
سرنگون
باد رژیم
جمهوری
اسلامی
زنده
باد آزادی،
زنده باد
سوسیالیسم
هیئت
اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران «راه
کارگر»
سه-شنبه
۱۴ آبان ۱۳۹۲
برابر با ۰۵
نوامبر ۲۰۱۳