چرا
خشونت؟ چرا
تجاوز جنسی؟
سیما
ریاحی
روز
چهارم مرداد
ماه، احمدی
مقدم فرمانده
نيروي
انتظامي با
حضور در مجلس
شورای اسلامی
پیرامون
گسترش خشونت
در جامعه با ادعای
اين که اغلب
جرايم بدست
مجرمان حرفهاي
صورت نميگيرد،
گفت : «نزاع با
اختلاف قبلي
در سال قبل حدود
۱۸ درصد، نزاع
بدون مقدمه
قبلي ۱۲ درصد
و قتل خانوادگي
۲۹ درصد بوده
است».احمدی
مقدم در مورد
افزایش قتلهای
فامیلی در
كشور ادامه
داد : «به دلیل
این كه این
قتلها، در
خانه اتفاق میافتد
از دست پلیس
هیچ كاری
ساخته نیست و
۲۳ درصد از
مجموعه
مقتولان نیز
زنان بودهاند».
او در مورد
تجاوز جنسی
نیز افزود:« در مورد
تجاوز به عنف
كه متاسفانه
انعكاس زیادی
در رسانهها
پیدا میكند،
از سال ۸۶ تا
به امروز ۹۰۰
فقره بوده كه
بسیاری از
آنها به دلیل
اینكه مردم
نگران آبروی
خود بودهاند،
اعلام نشده
است.» او سپس
پیرامون علت
های رشد خشونت
در جامعه گفت: «نيروي
انتظامي همه
توان خود را
براي افزايش امنيت
اجتماعي بکار
ميبرد اما
امنيتاجتماعي
يک فرايند
اجتماعي است و
بايد به حلقههاي
ديگري مانند
تهاجم
فرهنگي،
ماهواره، بي بندوباري
اخلاقي و بازيهاي
کامپيوتري که
پر از سکس و
خشونت است، بيشتر
توجه کرد».
آمارهای
ارائه شده از
سوی فرمانده
نیروی انتظامی
هر چند تمامی
واقعیت های
درون جامعه را
انعکاس نمی
دهد اما نشان
می دهند که
رشد خشونت در
جامعه رو به
گسترش بوده تا
جائی که مجلس
شورای اسلامی
مجبور شده است
فرمانده
نیروی انتظامی
و دادستان کل
کشور را به
مجلس
فراخواند تا
از زبان آن ها
دلایل رشد
خشونت را
بشنود. در گزارشات
ارزیابی های
مقامات
انتظامی و
قضائی بسیاری
از موضوعات
بیان نشده
است. احمدی
مقدم وقتی
خواسته که علل
رشد خشونت و
تجاوز جنسی را
بررسی کند آن
را به گردن
ماهواره ،
کامپیوتر ، اینترنت
و به اصطلاح
تهاجم
فرهنگی
انداخته است.
اما آیا این
ها علت های اصلی
خشونت و بویژه
خشونت علیه
زنان در جامعه
است؟ می دانیم
که بخش اصلی
خشونت ها علیه
زنان اعمال
شده است. چه
قتل های
ناموسی و چه
تجاوزهای
جنسی که
اخبارش برخأ
پخش شده است.
من در اینجا
قصد ندارم به
بررسی خشونت
در کلیت خودش
بپردازم. اما
به عنوان یک
زن می خواهم
در باره انواع
خشونت و علت
های رشد خشونت
علیه زنان و
بویژه تجاوز
جنسی نظرم را
بیان کنم.
در
جامعه ای
زندگی می کنیم
که زن از سوی
حکومت اسلامی انسان
درجه
دوم تلقی می
شود. بنگاه
های تبلیغاتی
حکومتی مدام
در باره حجاب
زنان، پوشش
زنان، "عفاف"
زنان، "عصمت"
زنان سخن می گویند.
همه ی حرف های
آن ها را که
جمع کنیم
جوهرش این می
شود که زن
کالائی است
گرانبها برای
مرد که باید
از آن حفاظت
کرد. این زن
نباید دیده
شود پس باید
از چشم دیگران،
یعنی
نامحرمان دور
باشد. بهتر آن
است که در خانه
بماند و بیرون
نرود و اگر هم
خواست بیرون
برود باید با
چادر و چاقچور
خودش و تمامی اعضای
بدنش را
بپوشاند تا
دیده نشود.
زیرا از نگاه
آخوندها و
مذهبی های
بنیادگرا،
دیده شدن هر
جای بدن زن می
تواند برای
مردان دیگر به
اصطلاح تحریک
کننده باشد. از
نگاه آخوندها،
مردها گرگ های
هاری هستند که
در کمین زن ها
نشسته اند. این
جوهر فرهنگ
عقب مانده و
واپسگرای
اسلامی است.
این نوع فرهنگ
سازی باعث شده
است که بخش
هائی از مردان
هم این وضعیت
را عادی تلقی
کنند. به همین
علت است که
هیچ زنی را
نمی توان سراغ
گرفت که از
خانه بیرون
برود و با
متلک، با فشار
بدنی در
اتوبوس و
تاکسی، و یا
با چشم های
حیز و بی شرم
روبرو نشده
باشد.
بنابراین یکی
از علت های
خشونت علیه
زنان نوع
فرهنگ سازی
حکومتی است.
وقتی پای
برنامه های صدا
و سیما و یا
پای منبرها و خطبه
های آخوند ها
، بنشینی، بویژه
زمانی که در
باره زنان
صحبت می کنند،
آن وقت متوجه
می شویم که چه
فرهنگ عقب
مانده ای را بخورد
مردم می دهند.
بنابراین یکی
از اصلی ترین
علل رشد خشونت
نه ماهواره،
که بنگاه های
تبلیغاتی خود
حکومت است.
اما
چرا حکومت
اسلامی روی
چنین
تبلیغاتی تاکید
می کند؟ به این
دلیل که حکومت
اسلامی به
عنوان یک
حکومت دینی،
برای جا
انداختن
افکار پوسیده
خود بخصوص در
مورد زنان،
روی بخش هائی از جامعه
که فرهنگ عقب
مانده ای
دارند، حساب
باز کرده است.
بخش های عقب
مانده به لحاظ
فرهنگی،
عمومأ پاسدار
سنت های
مردسالارانه جامعه
هستند. حکومت
اسلامی با
تکیه بر این
بخش ها و بسیج
آن ها، علیه
بخش های مدرن
و امروزی
جامعه نیرو
بسیج می کند.
وقتی فرمانده
ی نیروی
انتظامی خمینی
شهر اصفهان،
علت
تجاوزجنسی
گروهی از مردان
شرور
به زنان در
جشن تولد را،
نحوه پوشش زنان
و ساز و آواز و
رقص آنها
اعلام می کند،
عملأ بر کار
این مردان
متجاوز حکم
تائید می زند
و دیگران را
نیز تشویق می
کند. کاری که
بارها از سوی
آخوندهای
مختلف انجام گرفته
است.
اما
علت های رشد
خشونت و تجاوز
جنسی را تنها
نمی توان به
عرصه های
فرهنگی و
ترویج خشونت
از سوی ارگان
های دولتی
محدود کرد.
یکی از مهمترین علل رشد
خشونت، بحران
اقتصادی و رشد
بیکاری
گسترده است.
فقر، بیکاری و
عدم امنیت
شغلی زمینه
ساز اعتیاد می
شود. زنجیره ی
این مشکلات،
بنیان و
همبستگی های
زندگی انسانی
را از هم می
پاشاند. وقتی
فقر بیداد می
کند و امیدی
به فردا وجود
ندارد انسان
دست به هر کاری
می زند. همین
امر باعث
پرتاب شدن عده
ی زیادی به
دره ی آسیب
های اجتماعی
شده است. کسی
که با فقر دست
و پنجه نرم می
کند و امید به
فردای بهتر
ندارد، دست به
هر کاری می
زند. این روحیه
ای است که
زمینه ساز
دزدی، قتل،
تجاوز و بسیاری
از بی اخلاقی
های دیگر
خواهد شد.
جمهوری
اسلامی که
اقتصاد جامعه
را به نابودی کشانده
است و بستر
فقر، بیکاری و
بی آیندگی را
فراهم آورده
است، مسئول
فروپاشی
بنیان های
همزیستی
مسالمت آمیز
مردم است. اگر
امروز عده ای طرف
مقابل خود را
رقیب و یا
متجاوز تلقی
می کنند و
تلاش می کنند
کلاه سرشان
نرود و کلاه
سر دیگران
بگذارند، این
محصول شرایطی
است که حکومت
اسلامی در جامعه
حاکم کرده
است. در چنین
وضعیتی
که بی اخلاقی
رو به
رشد است، وضع
زنان در جامعه
بسیار خطرناک
تر خواهد شد.
این را تجربه
و آمار های ارائه
شده از سوی
مقامات بخوبی
نشان می دهد. مسئول
این وضعیت،
حکومت جمهوری
اسلامی است.
تا این حکومت
بر سرکار است،
امید به بهبود
این وضعیت، آروزی
بیهوده
ای است. باید
دست به دست هم
دهیم تا این
حکومت را
سرنگون کرده و
به این
وضعیت نگران
کننده پایان
دهیم.
۵
مرداد ۱۳۹۰ـ
۲۷ یولای ۲۰۱۱