Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
سه-شنبه ۶ تير ۱۳۹۱ برابر با  ۲۶ ژوئن ۲۰۱۲
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :سه-شنبه ۶ تير ۱۳۹۱  برابر با ۲۶ ژوئن ۲۰۱۲
نان و خاطره تاریخی قدرت مردم

نان و خاطره تاریخی قدرت مردم

 

میخک

۳ تیر ۱۳۹۱

 

پخش گسترده پیامک اعتراضی نسبت به افزایش قیمت نان و شیر، مبنی بر عدم خریداری این اقلام در روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه، گمانه زنی ها در خصوص وقوع یک «شورش نان» در شهر را بیش از پیش دامن زده است. دو سال پیش از این سردار قاتل، احمدی مقدم، در خطبه‌های پیش از نماز جمعه از اعلام آمادگی نیروهای انتظامی برای مقابله با شورش احتمالی نان به سبب اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها سخن گفته بود. اینک در فضای یأس سیاسی ناشی از بی تدبیری نخبگان سبز و فرصت طلبی های اصلاح طلبان برای بازگشت به قدرت، فریاد اعتراض بار دیگر از میان توده های محروم جامعه برخاسته است.

 

هنوز باید منتظر ماند، اما اهمیت این اتفاق و آن‌چه ممکن است از پس آن بیاید می‌تواند به اندازه‌ای باشد که در هنگامه بهت و حیرت روشنفکران و سیاست ورزان، باز مردم را بی توجه به دوراندیشی‌های مصلحت‌جویانه میدان‌دار کند، تا معنای اصیل سیاست یادآوری شود. امضای با اسم و رسم ده هزار نفر کارگر زیر طوماری در اعتراض به حداقل دستمزد، حمله وحشیانه به جلسه هماهنگی ۶۰ فعال کارگری در کرج و اینک فراخوانی برای اعتراض به تهدید حیات زیستی شهروندان به سبب کاهش قدرت خرید، نمونه‌های گویایی از سیاست‌ورزی مردمی نویی در ایران است. در این میان اما توجه به ابعاد سیاسی- تاریخی این خواست‌های به ظاهر معیشتی و اقتصادی، می‌تواند درس‌های مهمی برای تداوم و گسترش اعتراض به بساط ولایت فقیه داشته باشد:

 

۱- یکی از مهم‌ترین مواقعی که در تاریخ قرن‌های اخیر ایران، «مسئله نان» بدل به عاملی برای خیزش مردم علیه حکومت شد، به سال ۱۲۷۷ ه.ق در عصر ناصرالدین شاه برمی گردد. افزایش قیمت نان به سبب نرسیدن غله به شهرها در اثر احتکار مسئولان حکومتی و غارت های ناشی از قحطی، صف های طویلی را در برابر نانوایی ها بوجود آورده بود. زنان به عنوان گردانندگان اصلی اقتصاد خانوار، بیشترین مواجهه و درگیری را با بحران مذکور داشتند. درگیری‌های متعدد مردم با یکدیگر در صف های نان، ضرب و شتم نانوایان و … از جمله ی نابسامانی‌های ناشی از بحران غله بود. اوج این ماجرا تا به حدی رسید که در یکی از اعتراضات شهر تهران، چند هزار زن جلوی کالسکه ناصرالدین شاه را که از شمال برمی گشت گرفتند و از او مصرانه خواستند تا به وضع بی سر و سامان نان، سامانی بدهد. اما با بی‌اعتنایی شاه قاجار، زنان پیش چشمان وی، دکان نانوایی‌ای را غارت می کنند و خدمه نانوایی را تا سر حد مرگ می‌زنند. این ماجرا با اعدام کلانتر شهر و بریده شدن گوش چند نفر در مسجد موقتا می‌خوابد.

 

۲- غائله مشابهی در ۱۲۷۶ ه.ق در تبریز به وقوع پیوسته بود که در جریان آن ۱۶ تن کشته می شوند اما دست آخر انبارهای غله به تصرف مردم درمی‌آید. گزارش‌های کنسول‌های خارجی در ایران گواهی می دهد که به سبب ممنوعیت شرعی بالا زدن حجاب معمول زنان آن دوره (برقع و نقاب)، زنان پیشگام مبارزه علیه ی احتکار نان بودند و در چندین شورش و اعتراض اقدام به اعدام گندم داران، در تنور افکندن نانوایان کم فروش و ضرب و شتم  رؤسای انبار غله کردند. چهره ی برجسته ی این اعتراضات، زنی بود به نام «زینب پاشا» که به همراه ۳۰۰۰ هزار زن دیگر چوب به دست در بازار راه افتاده و کسبه را مجبور به راهپیمایی کرده بودند.

 

۳- پس از به توپ بسته شدن مجلس و آغاز دوره استبداد صغیر، محمدعلی شاه با شناختی که از عوامل نارضایتی مردم پیدا کرده بود برای کسب مشروعیت نزد آن‌ها، اعلامیه‌ای صادر کرد که بند چهارم آن به مشکل نان اشاره می کرد: «قیمت گوشت و نان باید در سطح حالیه باقی بماند. اگر قیمت این اجناس از نرخ معمولی فزونی گیرد، اشخاص مختلف معادل دو برابر مابه تفاوت نرخ عادی و قیمت دریافتی جریمه خواهند شد». به این ترتیب خبازان به سبب خرید گران گندم از دولت و فروش آن به قیمت پائین بنا به حکم صادر شده، متحمل ضرر و زیان شدند. از این رو از امام جمعه خواستند که صداعظم را مجاب کند که قیمت نان را افزایش دهد. در نهایت برای جلوگیری از شورش احتمالی، دولت اقدام به «واردات آرد روسی» کرد. با ورود آرد روسی به انبار قرار شد مخلوطی از سه نوع آرد ساخته شده و به نانواها داده شود. در چنین اوضاعی، بعضی از نانواها آرد مرغوب را از نامرغوب جدا می‌کردند و نان بهتری می‌پختند و با قیمت گران‌تر به اعیان می‌فروختند. از آرد نامرغوب هم نان با کیفیت پائین تهیه و به مردم عادی عرضه می‌شد. خبازان حتی ابایی از گفتن آشکار این مطلب نداشتند که “با گران کردن بهای نان و نیز آمیختن مواد دیگر با آرد، به جای یک من نان، سه چارک و بلکه کم تر عرضه می‌کنند“!

 

۴- چهارمین جلوه سیاسی «نان» در تحولات ایران معاصر به آذر ماه ۱۳۲۱ برمی‌گردد. تورم ناشی از چاپ بی‌رویه اسکناس، ارسال غله محصول ایران به شوروی جنگ زده و سودجویی چند معامله‌گر با احتکار خواربار مورد نیاز مردم و افزودن موادی دیگر به آرد و نامرغوب شدن نان مصرفی، تهران را در ۱۷ آذر ۱۳۲۱ دست‌خوش یک شورش بزرگ کرد که به «شورش نان» شهرت یافت. در جریان این شورش مردم به داخل مجلس ریختند، تعدادی از نمایندگان را کتک زدند و حتی منزل نخست وزیر وقت (قوام السلطنه) را نیز از غارت در امان نگذاشتند. شعار معروف «نون و پنیر و پونه، قوام ما گشنمونه» ورد زبان مردم پایتخت بود. سرانجام به دستور قوام، سپهبد امیر احمدی دست به سرکوب گسترده مردم زد و تمامی روزنامه‌های پایتخت بسته شدند تا امکان انعکاس این ماجرا را نداشته باشند.

 

اینک که با حذف یارانه آردِ گندم و پرداخت نقدی، قیمت‌های جدید نان معمولی که سه برابر قیمت‌های سابق است، اعلام شده و قیمت نان آزادپز فعلی نیز ۲۰ درصد بیشتر از نان معمولی تعیین شده، دولتمردان با وقاحت تمام حتی از عرضه نان با قیمت غیریارانه‌ای دم می‌زنند. نانوایی‌های آزادپز یک سهم آرد یارانه‌ای را با دو سهم آرد با کیفیت آزاد مخلوط می‌کنند و این اقدام هم بخشی از هزینه‌های نانوایی‌های یارانه‌ای را تامین می‌کند و هم هزینه‌های نانوایی‌های آزادپز را کاهش می‌دهد. بنابراین با یکسان شدن قیمت نان، نانوایی‌های‌ آزادپز نه تنها قادر به کاهش قیمت خود نخواهند بود، بلکه بخشی از هزینه‌های‌شان نیز اضافه می‌شود. این در حالی است که از طرف دیگر به سبب افزایش شدید قیمت گاز و نفت و تحریم ایران، نانوایی‌ها با بحران هزینه‌های ناشی از گرم نگه داشتن تنور نیز مواجهه‌اند. در این میان پرسش اصلی این است: به کی و کجا باید حمله کرد؟

 

پیشتر در نوشته ای (ترس از قحطی تبلیغ حکومت است، در برابرش بایستیم) متذکر شده بودیم که “مردم با قحطی ترسانده و تحریک می‌شوند که اندوخته‌های مالی‌شان را به جیب بازار بریزند تا «گرسنه» نمانند، و گروه‌هایی از میان طبقه متوسط هم عملاً چنین می‌کنند“. اکنون نیز با اعلام اینکه از مجموع یارانه ی پرداختی، مبلغی بابت افزایش قیمت نان پرداخت نخواهد شد چراکه قیمت خرید تضمینی گندم از کشاورزان به ۴۲۰ تومان در هر کیلو رسیده است، سعی می‌شود مقصر اصلی «کشاورزان» معرفی شوند. با وجود این بنا به گفته مجلس، کشاورزان حتی  با وجود این رقم، متحمل ضررهای فراوانی می‌شوند و قیمت واقعی گندم، در اصل باید ۵۵۰ تومان باشد.

 

اما در واقع افزایش قیمت خرید گندم چیزی معادل ۱۶.۶ درصد بوده است، حال آنکه افزایش قیمت نان چیزی معادل ۲۵ تا ۳۰ درصد. برای یافتن شکاف عددی بین ۳۰ و ۱۶ باید سراغ «جیب‌های محتکران» و در صدر همه ی ایشان دولت را گرفت.

 

قدرت فلج‌کننده بالقوه تحریم نان، شکل سیاست‌ورزی «نمادین» را که به شکل غالب عمل سیاسی در ایران درآمده ریشخند می‌کند. تحریم مردمی نان و شیر همچنین جایی درست مقابل تحریم خارجی نفت و بانک قرار می‌گیرد؛ اگر می‌‌خواهید کاری کنید که ما از گشنگی بمیریم خودمان دست از خرید می‌کشیم. اینک «نان» میانجی شده است تا خامنه ای و احمدی نژاد در کنار ناصرالدین شاه و محمدعلی شاه و قوام السلطنه قرار بگیرند، تنها مانده است تا ما رسالت تاریخی «زینب پاشاها» را به یاد آوریم: نانوایی‌های اصلی در «بهارستان» و «پاستور» هستند. و این ظرفیتی است که به سادگی می‌تواند در صورت موفقیت تحریم نان و شیر فعال شود.

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©