_#
نه_به_خشونت_سیستماتیک_علیه_طبیعت_و_هستندهها
صنعت مد
و محیط زیست
پروانه
قاسمیان
نظام
سرمایه داری
نه تنها از
طریق استثمار
نیروی کار
مزدی به حیات
خود ادامه میدهد،
بلکه همچنین
به رایگان از
طبیعت بهره
میبرد و به
صورت
سیستماتیک
محیط زیست را
نابود کرده، فقر را
در جوامع
افزایش داده و
دستمزدها را
مدام کاهش میدهد.
منابع طبیعی
سیاره زمین را
تا جایی که میتواند
استخراج
کرده، آب و
هوای جهان را
تغییر داده و
منجر به آسیبهای
فراگیر و
گسترده در
معیشت، جسم و
جان مردم شده
است. هر
از چندی
جامعه
را در بحران
اقتصادی،
محیط زیستی،
سیاسی و ... غرق
میکند،
بحرانی عمومی
که ما در متن
آن و یا قعر آن زندگی
میکنیم،
یعنی سرمایهداری
مالی و
نئولیبرالیسم
جهانی شده.
این
نظام
برای انسان،
حیوان و طبیعت
اهمیتی قائل
نیست، و به
طور مداوم
انسان و
حیوان و طبیعت
را مورد بهرهبرداری
بی حد و حصر
قرار میدهد و
نابود میکند
تا به سود
بیشتر و بیشتر
برسد. و برای
سود بیشتر،
بیش از نیاز
انسان کالا
تولید میکند
و برای فروش
تولیدات
خود، با ضرب و زور
تبلیغات، در
جامعه نیاز
کاذب
ایجاد میکند.
تبلیغات از هر
نوعی که باشد
غیر ضروری و آلوده
کننده محیط
زیست است. به
علاوه، جهانی
سازی، تولید
لباس ارزان و یک بار
مصرف، فست فشن
(معادل فست
فود در پوشاک)
را ممکن کرده
و به تولید
میلیاردها
قطعه لباس در
سال مبادرت میکند.
یعنی از خریدن
تا پوشیدن و
دور ریختن آنها
در مدت زمانی
کوتاهتر از
عمر مفید آنها
طی میشود.
ارزش پوشاک
تولید شده و
استفاده نشده
در سال به بیش
از ٤٠٠
میلیارد دلار
میرسد. پس
تقاضا برای
مواد نیز دو و
یا چند برابر میشود.
به نظر
میرسد
امروزه دوره
خرید و پوشیدن
لباس برای سالهای
سال سپری شده
است. تا قبل از
دهه ٢٠ و ٣٠
قرن بیستم،
مردم لباسهایشان
را تعمیر میکردند،
رفو میکردند،
و یا کوچک و
بزرگ میکردند
تا برای فرد
دیگری از
خانواده
متناسب شود، و
یا از لباسهای
مستعمل برای
دوخت چهل تکه
و دستمال
آشپزخانه
استفاده میشد.
با گسترش
فرهنگ مصرف
گرایی و رقابت
جهانی نفسگیر
در صنعت پوشاک
تمامی این رویکردها
به فراموشی
سپرده شد.
اکنون سرمایه داری
به مرحله جنون
تولید سرسامآور
و برساختن
جامعه مصرفی رسیده و
صنعت مد را که
نه صنعت است و
نه هنر، با
استفاده از
کلیه ابزار و
روشهای
تبلیغاتی،
اجتماعی،
روانی و ... به
زندگی مردم
وارد کرده و
آنان
را وادار میکند
تا بیش از
نیاز خود
پوشاک
خریداری کنند
و به هر ساز
نظام
برقصند. لباسهایی
که تولید میشود
کمتر از نیمِ
عمرِ مفیدشان
پوشیده و سپس
دور ریخته میشوند.
صنعت مد، پس
از نفت آلودهکنندهترین
صنعت جهان
است.
صنعت مد را
باید از دو
منظر مورد نقد
قرار داد و به
هر دو وجه
ناگوار این
صنعت پرداخت
که هر دو بسیار
مهم است و
ابعاد نگران
کنندهای
دارد،
استثمار
کارگران و
زحمتکشان در
صنعت پوشاک و
مد از یک سو، و
تخریب محیط
زیست و آسیب
زدن به
حیوانات و
طبیعت از سوی
دیگر.
ابتدا
به استثمار
وحشیانه
کارگران صنعت
مد و غارت
حاصل کار آنان
نگاهی اجمالی
میاندازیم.
تولید
کنندگان
پوشاک و به
ویژه صاحبان
مارکهای
معروف، لباسهایی
با درجات و
کیفیتهای
متنوع از
بسیارگران تا
ارزان تولید
میکنند، ولی
قیمت آن هر چه
باشد فرقی ندارد
چون بهای گزاف
آنها را
کارگران جهان
سوم با پوست و
گوشت و خون خود،
در مقابل مزدی
اندک ماهیانه
٣٥ تا ٥٠
یورو (برای یک
زندگی حداقلی
به ١٨٠ یورو
نیاز است) و
ساعات کار
طولانی، (هفتهای
٤٨ تا ٧٢ ساعت
کار و اضافه
کاری اجباری)
میپردازند.
در جهان ٧٥
میلیون نفر
مشغول کار در صنعت
پوشاکاند،
که ٨٠ درصد
آنان زنان ١٨
تا ٢٤ ساله هستند
و طبق گزارشات
سازمان کار
آمریکا، در آرژانتین،
برزیل،
بنگلادش،
هند، چین،
فیلیپین،
ویتنام،
ترکیه،
اندونزی و...
شواهدی مبنی بر
اضافه کار
اجباری و کار
کودکان نیز
گزارش شده
است. ... اما
میزان سود
شرکتها
ارقام افسانهای
میباشد، سود
سال ٢٠١٣
شرکت
پوشاک سوئدی
« اچ اند
ام» که مدعی
ارائه پوشاک
ارزان برای
طبقه متوسط و
پایین است
١/٩٢ میلیارد
یورو بوده
است. این شرکت
سالیان سال است
که در بنگلادش
و چند کشور
دیگر جهان سوم با
پرداخت مزدی
ناچیز به
کارگران، با ادعای
دروغین بهبود
شرایط
کارگران
صنایع نساجی،
با دور زدن
قوانین
مالیاتی و عدم
رعایت قانون
حداقل دستمزد
با این
بهانه که «در بخش
خصوصی قانون
حداقل دستمزد
وجود ندارد» با
دروغ، نفرت
پراکنی و فرار
مالیاتی
سودهای کلان
به جیب زده
است.(اچ اند ام
در بنگلادش ٢٨
سال است که
حتی یک سنت
مالیات
پرداخت نکرده
است). تبلور این
بیرحمی و بی
اعتنایی به
جان زحمتکشان
را در کارگاه
تولید پوشاک رانا
پلازا، داکار
بنگلادش میتوان
دید که در
ساختمانی ٨
طبقه، چند
بانک، مغازه،
واحدهای
مسکونی و
تولیدی پوشاک
با ٤٠٠٠ کارگر
(عمدتا زنان
جوان) قرار
داشت،
ساختمان سست
بنیان و در
حال فروریختن
بود. در آوریل
٢٠١٣ همه
واحدهای
مسکونی و
تجاری
ساختمان
رانا پلازا را
ترک کردند ولی
کارفرمای
کارگاه پوشاک
همه کارگران
را با تهدید
به اخراج، به
محل کار
فراخواند.
وقتی صبح روز
٢٤ آوریل
کارگران سر
کار حاضر
شدند، ساختمان
فروریخت و
١٢٠٠ کارگر در
دم جان باختند
و ٢٥٠٠ نفر
مجروح شدند،
این حادثه فجیعترین
حادثه کار در
تاریخ است. در
این ساختمان پوشاک
برندهای غربی
مانند پرایمارک،
منگو، والمارت،
بن مارشه،
پرادا، گوچی،
مانسون و .... تولید
میشدند.
در چین
که بزرگترین
تولید کننده و
صادر کننده پوشاک
به آمریکا
است، شرایط محیط
کار بسیار بد
و سطح
دستمزدها گاه
از این هم
پایینتر است
و به ماهیانه
٣٠ تا ٣٥ دلار
نیز میرسد.
سالانه یک
میلیارد قطعه
پوشاک
از چین به
آمریکا وارد
میشود!
کارگران
صنعت مد از
استخدام
داِئم، بیمه،
مرخصی
سالانه، و حتی
تعطیل آخر
هفته، بیمه
درمانی و بیمه
بیکاری،
سرویس رفت و
آمد، مهد
کودک، بیمه
حوادث حین کار
و .... محروماند
و در خطر
دائمی آزار و
مرگ قرار
دارند.
بد
نیست از نیروی
انسانی نمایش
دهنده صنعت مد
نیز یادی
کنیم. آنان
دختران و
پسران جوان و
نیازمند به
کاری هستند که
به نام «مدل» یا
«انسانهای
چند بار مصرف»
در خدمت صنعت
مد و صاحبان
قدرت هستند،
آنان لاغر و
کشیده و مانند
اسکلتهای
متحرک و بیروح
در سالنها و
هتلهای گران
قیمت، لباسهای
آنچنانی را به
نمایش میگذارند
تا صاحبان
برندهای معروف
را میلیاردر
کنند، آنان
سالهای
کوتاهی در این
حرفه به غایت
کاذب و مضحک
فعالیت میکنند
و باید مدام
گرسنگی بکشند
تا لاغر بمانند، و به محض
شروع به تغذیهای
عادی و افزایش
دو سه کیلو
وزن از این
کار رانده و
مانده میشوند.
چرا میگوییم
صنعت مد که
یکی از بزرگترین
صنایع جهان
است، به عنوان
دومین آلاینده
جهان بعد از
نفت شناخته میشود
این صنعت به
دلایل زیر به
محیط زیست
آسیب میرساند:
مصرف
بیش از حد آب
برای کشت پنبه
و کتان بیشتر و
سنتز نخ
مصنوعی پلیاستر،
مصرف بیش از
حد سموم
کشاورزی و آفتکشها،
مصرف بیش از
حد رنگها، چه
طبیعی چه
شیمیایی،
تولید بیش از
حد پارچه،
کیف، کفشو
لوازم آرایش و
تولید گاز
گلخانهای
متعاقب آن.
حمل و نقل بیش
از حد پوشاک
بین قارهها.
سوزاندن و دفن
پوشاک مازاد
در کشورهای
ثروتمند همه و
همه مخرب محیط
زیستاند.
ارسال پوشاک
مازاد
کشورهای
سرمایهداری
به جهان سوم -
عمدتا آفریقا–
که هم حمل آن تا
آفریقا موجب
آلودگی آبهای
اقیانوس و
تولید گازهای
گلخانهای
است و هم باعث
میشود تا
صنایع نساجی و
تولید پوشاک
کشورهای مزبور
تضعیف و یا
نابود شوند،
نیز از جمله
مضرات تولید
بیش از حد
پوشاک در
کشورهای شمال
است.
در
صنعت کشت پنبه
و کتان و
فرآوری آن تا
تبدیل به نخ و
پارچه مقدار
بسیار زیادی
آب مصرف میشود،
همچنین تولید
پلی استر و
سایر نخهای
مصنوعی،
فرایندی است
که انرژی
بسیار زیاد
(نفت خام)
ومقدار باز هم
بیشتری آب
مصرف میکند
وگازهای
گلخانهای
شامل
ترکیباتی چون
ترکیبات آلی،
دیاکسید
کربن و گازهای
اسیدی مانند
هیدرژن کلراید
منتشر میکنند؛
که علاوه بر
اثرات مخرب بر
دستگاه تنفسی
انسان، باعث گرمایش
زمین میشود
همچنین
ضایعات و پساب
این کارخانهها
جزو زبالههای
خطرناک دسته
بندی میشوند
( آزانس حفاظت
از محیط زیست
آمریکا).
به علاوه در
صنعت پوشاک
برای رنگرزی
مقدار بسیار
زیادی آب مصرف
و پساب
رنگها به رودخانهها
و محیط زیست
ریخته میشود.
مثلا برای
تولید یک تیشرت
نخی تا
٢٧٠٠ لیتر آب
مصرف میشود،
تی شرتی که
حداکثر ٥
مرتبه بیشتر
پوشیده نمیشود
و تبدیل به
زباله میشود
و برای
تولید یک جفت
کفش چرم تقریبا
٨٠٠٠ لیتر آب
مصرف میشود.
در
فرآیند تولید
لباس ٨٠٠٠ ماده
شیمیایی
استفاده میشود،
حتی برای
تولید پنبه
(نخ طبیعی)
مقدار بسیار
زیادی آفت کش
مصرف میشود،
در آمریکا که
بزرگترین
صادر کننده
پنبه جهان است
یک چهارم آفت
کشها در
مزارع پنبه
مصرف میشود.
بخش زیادی از
این سموم وارد
خاک و آب مصرفی
ما میشود.
راه جایگزینی که
پیشنهاد شده
است مزارع
ارگانیک است
که آسیب به
محیط زیست و
آبهای سطحی
را کاهش دهد.
در تولید یک
شلوار جین به
اندازه ١٢٨
کیلومتر طی
مسافت با
خودرو، گاز گلخانهای
منتشر میشود.
خرید
البسه بیش از
نیاز، پوشیدن
و دور انداختن
لباسها در
کوتاه مدت
تاثیرات منفی
بر منابع کره
زمین و نیروی
انسانی میگذارد.
تولید پوشاک
در بازه زمانی
٢٠٠٤ تا کنون
تقریبا دو
برابر شده است
که نه تنها به
منابع زیادی
نیاز دارد
بلکه مقدار
قابل توجهی
گاز گلخانهای
منتشر میکند.
تکان دهنده
است اگر
بگوییم که
ثانیهای یک
کامیون لباس
سوزانده و یا
دفن میشود و
بعضی برندهای
معروف (بری
بری) به دلیل
آنچه «حفاظت
از برند» میخوانند
محصولات فروش
نرفته خود را
میسوزانند.
در
کشورهای
ثروتمند مردم
لباسهایی را
که کهنه هم
نیستند به
زبالهدانی
میریزند و
سازمانهای
متولی زباله
بیشتر آنها را
دفن میکنند.
و از زمان دفن ٢٠٠ سال
طول میکشد تا
لباسها
تجزیه شوند.
در ایالات
متحده که
پرمصرفترین
کشور جهان است
هر ساله ٨٥
درصد پوشاک
سالم که دور
ریخته شده
است، دفن میشود.
خریدن و
پوشیدن و دور
ریختن از طرفی
موجب فشار بر
طبیعت و سایر
منابع تولید و
از طرف دیگر
عامل کسب سود
وسود و سود
بیشتر برای
سرمایهداران
است.
تولید
الیاف، صنعت
نساجی، صنعت
رنگرزی، تولید،
حمل،
بازاریابی و
مصرف... و دور
ریختن، در تمامی
این مراحل هم
آب و کود و سم و
انرژی مصرف میشود
و هم گازهای
گلخانهای
منتشر میشود.
آسیب
دیگر صنعت مد
به طبیعت،
کشتار حیوانات برای
استفاده از
پوست، پر، دندان
و ... سایر اعضای
و اندامهای
حیوانات است؛
که متاسفانه
بیشتر این دستبردها
و استفادهها
با کشتن
حیوانات
همراه است
زیرا یا نمیشود
و یا برای
سوداگران مهم
نیست که باحفظ
حیات جاندار
از بخشی از
پیکر او
استفاده
کنند، سالانه
بیش از ٥٠
میلیون حیوان
را با روشهای
وحشیانهای
چون کشتن با
برق، یا گاز،
سَم، شکستن
گردن، شلیک
گلوله، خفهکردن
در آب یا با
طناب میکشند
تا از پوست و
خز آنان برای
ثروتمندان کت و
پالتو و کفش
تولید کنند، آیا میدانید
سالی چند فیل
را به خاطر دو
دندان او (عاج)
به قتل میرسانند؟
دندانی که نه
مصرف خوراکی
دارد و نه مصرف
پوشاک یا
دارو... فقط
مصرف زینتی
دارد!
در
اعتراض به
وضعیت کنونی
صنعت مد و
پوشاک جنبشی
در سطح جهان
شکل گرفته با
نام «رولوشن
فشن»، یا
پوشاک
عادلانه که کار
برای گسترش و ترویج
این نوع پوشاک
با سیل تبلیغاتِ
بی حدو حصر
مجلهها،
سایتها،
شبکهها و
مسابقات مد و
زیبایی فعلی،
کار بسیار دشواری
است! ولی حرکتهایی
انجام شده و
میشود. مثلا
در برخی شرکتها
رعایت
ملاحظات
اخلاق
مدارانه در در
بعضی از مراکز
تولید پوشاک
است که با زدن
برچسب مبنی بر
اینکه در «در
تولید این
محصول قوانین
کار و حقوق
کارگران
رعایت میشود»
مشخص میگردد.
رویکرد دیگر
استفاده از
پنبه، کنف،
بامبو و دیگر
محصولات نخ
است که آبیاری
و کود کمتری
نیاز دارد. به
علاوه تولید
پوشاک در
کشورهایی که
پنبه، کتان و ...
تولید میکنند
(عمدتا جهان
سوم) هم به رشد این
کشورها کمک میکند
و هم از حمل و
نقل زائد
جلوگیری میکند.
استفاده از
مواد
بازیافتی نیز
رویکرد دیگری
است برای
تولید پوشاک،
مثلا ذوب پلی
اتیلن
ترفتالیت
بطریهای
پلاستیکی و
تبدیل آن به
نخ و تولید
پوشاک (مثال:
شرکت
پاتاگونیا).
این شرکت
همچنین پارچههای
نخی را
بازیافت و
البسه نخی
تولید میکند
و به این
ترتیب
میلیونها
لیتر آب
صرفه جویی میکند،
(برای تولید
هر کیلو پنبه
٢٠ هزار لیتر
آب مورد نیاز
است).
میتوان به جای
مصرف
غیرمسئولانه،
لباسها را با
کیفیت بهتر
تولید کرد و
چندین بار مصرف
کرد، و یا
برای مناسبتها
لباس اجاره
کرد. باید
شرکتهای
بزرگ را وادار
کرد که در
روند کسب و
کار خود تاثیر
بر مشاغل،
جوامع و محیط
زیست را در نظر
بگیرند و رشد
خود را از
مصرف منابع
جدا سازند.
انقلاب
مد یک حرکت
جهانی است که
خواستار انصاف،
امنیت، ایمنی
و شفافیت
بیشتر در صنعت
مد است.
زنان
در اعتراضات
چند سال اخیر با هویت
فمینیسم "٩٩
در صدیها" در
خط مقدم بحران
زیست محیطی
کنونی قرار دارند
چرا که بیش از
٨٠ درصد
پناهندگان
آسیب دیده از
تغییرات
اقلیمی را
تشکیل میدهند.
آنان به جنبشهایی
خواهند پیوست
که چه در حوزه
عدالت زیست محیطی،
آموزش، مسکن،
حقوق کار و
بهداشت و
سلامت، و چه
بر ضد جنگ و
تبعیض نژادی
مبارزه میکنند.
«اکو
فمینیستها»
با دید
انتقادی به
فرهنگ سود
محور و ترویج و
تبلیغ فرهنگ
انسان محور، و
مضرات جهانی
شدن نئولیبرالی
و هشدار در
مورد
«سقوط و نابودی
محیط زیست» به
انسانهایی
اشاره میکنند
که در
اثرتخریب
محیط زیستشان
مجبور به ترک
محل زندگی خود
میشوند و در
قحطی و یا
آلودگی با
سموم محیط
زیست جان خود
را از دست میدهند.
ما باید بر
محورهای
تولید کمتر و
بازیافت
بیشتر و طول
عمر بیشتر
پوشاک، تعمیر
و استفاده
مجدد تاکید
کنیم زیرا بر این
باوریم که
باید خود را
به عنوان یک
گونه حیات بهتر
بشناسیم،
مراقب سلامتیمان
باشیم و با
فقر و نابودی
محیط زیست در
یک همبستگی
خواهرانه بینالمللی
مبارزه کنیم.
اعتراض
علیه نابودی
محیط زیست در
سراسر جهان ادامه
دارد، این
اعتراضات
خصلت ضد
سیستمی دارند
و خواستار
بدیلی هستند
که بر اساس
آزادی از
وسوسههای
رشد اقتصادی،
در اندیشه باز
توزیع منابع،
کاهش ساعت کار
و افزایش
فعالیتهای
آزاد در جهت
آموزش، تحقیق
و بازپروری
تمامی انسانهای
روی زمین
باشد.