چرا
ترکیه کردها
را بمباران میکند؟
کامران
متین،
دانشیار
روابط بینالملل،
دانشگاه
ساسكس
بریتانیا
حملات
اخیر ترکیه
علیه «حکومت
اسلامی» (داعش)
و «حزب
کارگران
کردستان» (پکک)
مصداق بارزی
از گفته مشهور
استراتژیست
نظامی آلمانی
فون
کلاوزویتس
است که میگوید:
«جنگ تداوم
سیاست است با
ابزاری دیگر»؛
چرا که بر
خلاف تصور
غالب، این
حملات نشانگر
چرخشی تند در
استراتژی
ترکیه نیست،
بلکه اساسا
تاکتیک جدید
«حزب عدالت و
توسعه» برای
پیشبرد کلان سیاست
دوگانهاش
برای تثبیت
قدرت داخلی و
تامین هژمونی
منطقهای است
که پیروزیهای
جنبش
دموکراتیک
کردستان در
ترکیه و سوریه
آن را دچار
موانع جدی
کرده است.
بگذارید ببینیم
چرا و چگونه؟
حزب
عدالت و توسعه
و پروژه
نو–عثمانیسم
حزب
عدالت و توسعه
(آ ک پ) در سال
٢٠٠٢ به قدرت
رسید و طبقه
دولتی بحران
زده کمالیست
را به حاشیه
فرستاد.
برنامه سیاسی
آکپ در
پیروزی
انتخاباتیاش
مبتنی بر
محافظهکاری
اجتماعی،
مبارزه با
فساد اداری، و
اشاعه پروژه
نئو
لیبرالیسم در
عرصه اقتصادی
بود. این حزب
به زودی
توانست اعمال
نفوذ سنتی
نظامیان بر
سیاست ترکیه
را محدود
سازد، و از آن
مهمتر رشد
پیوستهای را
برای اقتصاد ترکیه
تامین کند.
این موفقیتها
منجر به
افزایش
اکثریت
پارلمانی این
حزب در
انتخابات
بعدی شد.
این
موفقیتها، آ ک پ را به
طراحی یک
استراتژی جاهطلبانه
برای پایان
دادن به
انزوای منطقهای
و وابستگی بیش
از حد ترکیه
به آمریکا، و
تبدیل این
کشور به یک
قدرت منطقهای
و جهانی تشویق
کرد. این
پروژه، که به
نام پر طمطراق
«نو-عثمانیسم»
مشهور شد،
محصول تلفیق
خاص این حزب
از «فراملیتی
اسلامی» و «ملیگرایی
ترک» بود.
در سطح
عملی، پروژه
نو-عثمانیسم
بر جایگاه جغرافیایی
مرکزی ترکیه
در منطقه
آفریقا-اروسیا،
«قدرت نرم»
«اسلام معتدل» آ ک پ، و
به کارگیری
ژئو-استراتژیک
سرمایه در حال
بیش-انباشت
ترکیه بود.
در
آغاز اما آ
ک
پ
تلاش کرد که
ترکیه را به
مطلوبترین
مسیر انتقال
گاز طبیعی
روسیه، آسیای
مرکزی و ایران
به اروپا بدل
کند. این امر
نیازمند
پایان دادن به
جنگ با پ
ک ک بود که
عرصه اصلی رخداد
آن در جنوب
شرقی ترکیه،
یعنی در
مناطقی بود که
خطوط انتقال
انرژی میبایست
از آنها عبور
کنند.
در عین
حال حل «مساله
کرد» میتوانست
به جلب آرا
کردها که آ ک پ در
ادامه نبرد
سیاسیش با
اپوزیسیون
کمالیست به
آنها نیاز
داشت، نیز
بیانجامد.
درگیری بعدی حزب عدالت
و توسعه با
«جنبش گولن»،
که اردوغان
آنرا دولت
موازی میخواند،
بر شدت این
نیاز افزود.
در این
میان پ
ک
ک
نیز به تجدید
نظر در
استراتژی
سیاسی استقلال
طلبانهاش
پرداخته و
برنامه سیاسی
جدیدی برای حل
مساله کرد از
طریقی غیر از
تشکیل دولت
ملی ارائه کرده
بود. محتوای
این برنامه که
به
«کنفدرالیسم
دموکراتیک»
معروف است
نوعی
سوسیالیسم
مبتنی بر کمونهاست
که در عین حال
اهمیتی
بنیادی به
برابری جنسی و
حفاظت از محیط
زیست میدهد و
یک ساختار
سیاسی مسطح
مبتنی بر
«قرارداد
اجتماعی» ما
بین اجتماعات
فرهنگی
متمایز اما برابر
را جایگزین
ساختار هرمی
دولت-ملت میسازد.
به این
ترتیب زمینه
برای
گفتگوهای صلح
بین دولت آ ک پ و پ
ک
ک
فراهم گشت که
به آتش بس
رسمی سال ٢٠١٣
منجر شد.
همزمان
حزب عدالت و
توسعه وارد یک
«شراکت استراتژیک»
نیمه رسمی با
«حزب دموکرات
کردستان عراق»
(پ د
ک) به
رهبری مسعود
بارزانی شد که
به طور
فزایندهای
بر «حکومت
اقلیم
کردستان عراق»
مسلط شده بود.
این «شراکت
استراتژیک»
بخش عمدهای
از بازار
کردستان عراق
را، به ویژه
در بخشهای
ساخت و ساز و
احداث
زیربناهای
صنعت در حال
رشد نفت
کردستان
عراق، به
انحصار شرکتهای
ترکیهای در
آورد.
در عین
حال ترکیه به
مسیر یگانه
صادرات نفت حکومت
اقلیم
کردستان بدل
شد. اهمیت
اقتصاد صدور نفت
کردستان عراق
با لاینحل
ماندن منازعه
حکومت اقلیم
با دولت مرکزی
بر سر سهم
اقلیم کردستان
از بودجه
سراسری عراق
به سرعت بالا
رفت.
در عین
حال بارزانی و
حزبش بر سر
مهار پ
ک ک با آ ک پ
توافقی اساسی
داشته و دارند
چرا که پروژه
کنفدرالیسم
دموکراتیک پ ک ک و
محتوای
سوسیالیستی
آن با
ناسیونالیسم
عشیرهای-انحصاری
حزب دموکرات
کردستان عراق
اصطکاک
استراتژیک
دارند.
بهار
عربی: فرصتی
که به تهدید
بدل شد
«بهار
عربی» در بحبوحه
این روندها سر
رسید. مسلح به
«نئولیبرالیسم
با چهره
اسلامی»،
سرمایه بیقرار
ترک، و یک
موضع ضد
اسرائیلی
سمبولیک، حزب
عدالت و توسعه
بر این باور
بود که
تغییرات سیاسی
عظیم در حال
وقوع در
منطقه، راه
میانبری
برای استقرار
هژمونی منطقهای
ترکیه فراهم
آورده است.
اما
موفقیتهای
اولیه احزاب
اسلامگرای هم
جنس آ ک پ
دیر پا
نبودند. در
مصر مرسی
سرنگون شد، در
تونس
اسلامیون
قدرت سیاسی را
از دست دادند،
و لیبی در
ورطه جنگ
داخلی فرو
رفت.
تنها
مانده با
سوریه آ
ک
پ
سیاست رسمی
«رفع مشکل با
همسایگان» خود
را واژگون کرد
و بر سرنگونی
رژیم بشار اسد
به هر قیمت
متمرکز شد.
به این
ترتیب، حزب
عدالت و توسعه
به سرعت ترکیه
را به مجاری
اصلی تجهیز
نظامی و مالی
نیروهای
افراطی سنی
مخالف اسد و
ورود نیروهای
جهادی خارجی
به سوریه بدل
کرد. این امر
اتهامات و انزوای
سیاسی بین
المللی
فزایندهای
را برای ترکیه
به بار آورد.
اما با
به درازا
کشیدن جنگ در
سوریه و عدم
سقوط سریع
رژیم اسد آنگونه
که آ ک پ
انتظار داشت
ترکیه با
معضلی فوریتر
و شاید مهمتر
روبرو شد که
همانا قدرتگیری
فزاینده
کردهای سوریه
بود که روابط
نزدیکی با پ ک
ک
دارند. تحت
رهبری «حزب اتحاد
دموکراتیک»،
کردهای سوریه
موفق به بر پایی
سه «کانتون»
خودگردان و
نیروهای
نظامی دفاعی
متشکل در
«یگانهای
مدافع
خلق\زنان» ( ی پ گ) و
(ی پ
ژ)
شدند که به
سرعت به
کارآترین
نیروهای ضد داعش
در سوریه بدل
شدند.
عروج
سیاسی-نظامی
کردهای
سوریه، از
نفوذ ترکیه در
سوریه کاست،
موضع آ
ک
پ
را در مقابل پ ک
ک
تضعیف کرد، و
در کنار ایفای
نقش کلیدی
نیروهای پ
ک ک و یپگ\یپژ
درشکست داعش
در کردستان
عراق، نفوذ
حزب دموکرات
کردستان به
رهبری
بارزانی را در
سوریه و عراق
به چالش کشید.
این
تحولات،
سیاست ترکیه
در سوریه را
به سوی مهار
کردهای سوریه
از طریق
اختیار کردن
موضع «بی طرفی
فعال» در قبال
داعش سوق داد.
بیتفاوتی
آشکار و حمایت
پنهان دولت آ ک پ از داعش
در جریان
محاصره
کوبانی به اوج
خود رسید. در
آن هنگام
ترکیه از
رسیدن
نیروهای کمکی
کردهای ترکیه
به کوبانی
جلوگیری کرد.
همزمان
اردوغان
اعلام کرد که
«کوبانی سقوط
خواهد کرد».
حزب
دموکراتیک
خلقها: ضربه
غیرقابل تحمل
به آ
ک
پ
در این
میان پیروزی
چشمگیر و غیر
منتظره «حزب دموکراتیک
خلقها» (ه
د پ) در
انتخابات
پارلمانی
ژوئن ٢٠١۵،
سیاست اصلی
حزب عدالت و
توسعه در عرصه
داخلی را که
همانا تثبیت
رسمی هژمونی
سیاسیاش از
طریق تغییر
قانون اساسی و
افزایش گسترده
اختیارات
ریاست جمهوری
بود، با مانعی
جدی روبرو
کرد.
برنامه
انتخاباتی هدپ
مبتنی بر
فراگیری و
تکثرگرایی
بود و مطالبات
سیاسی و
فرهنگی
کردهای ترکیه
را به بخشی از یک
برنامه وسیعتر
برای نیل به
دموکراسی
رادیکال و
توانا سازی زنان
و گروههای
اجتماعی به
حاشیه رانده
شده در ترکیه
بدل کرد. این
استراتژی
انتخاباتی
رای دهندگان
چپ و سکولار
بسیاری را در
سراسر ترکیه
به خود جلب
کرد و ه
د پ را از شکل
یک حزب ملیگرا
با برنامهای
منحصر به
مطالبات
کردها خارج
ساخت.
عامل
دیگر در
افزایش
محبوبت هدپ
در میان رای
دهندگان غیر
کرد، پس لرزه
بهار عربی در
ترکیه یا همان
اعتراضات
موسوم «گزی پارک»
در سال ٢٠١٣
بود. این
اعتراضات
نیروهای دموکراتیک
ترکیه را علیه
خودکامگی
سیاسی فزاینده
و نئو
لیبرالیسم
لجام گسیخته آکپ
متحد کرد.
خشونت بیش از
اندازه پلیس و
نیروهای
امنیتی ترکیه
علیه
معترضان،
گوشهای از
سرکوب دولتی
را که کردها
برای دههها
متحمل شده
بودند، به
بقیه مردم
ترکیه نشان داد
و راه را برای
تفاهم و
همکاری بیشتر
مابین بخشهایی
از نیروهای چپ
و سکولار
ترکیه و کردها
هموار کرد که
به تقویت آرا
ه د
پ
منجر شد.
خون
برای رای
همزمان
با روند
انتخابات
کردهای سوریه
نیز با
پشتیبانی
هوایی
نیروهای
ائتلاف بین
المللی ضد
داعش به
پیروزیهای
مهمی دست
یافتند. نقطه
عطف این
پیروزیها
آزاد سازی شهر
«تل ابیض» بود
که داعش را از
یک مسیر بسیار
مهم تدارکاتی
به ترکیه
محروم کرد و
قلمروهای دو
کانتون «جزیره»
و «کوبانی» را
بهم متصل کرد.
نیروهای کرد سوریه
اکنون قادر به
پىشروی بیشتر
به سوی شمال غرب
سوریه برای
الحاق کانتون
سوم و جدا
افتاده
«افرین» در
نزدیکی حلب
بودند.
الحاق
«افرین» به
««جزیره» و
«کوبانی» یک
واحد سیاسی جغرافیایی
پیوسته تحت
کنترل
نیروهای پ
ک ک و
نیروهای
نزدیک به این
حزب ایجاد میکند
که از مرزهای
ترکیه با
ایران و عراق،
جایی که
پایگاههای پ ک
ک قرار
دارند، شروع
میشود و تا
نزدیکیهای
دریای
مدیترانه در
شمال غرب
سوریه امتداد
خواهد داشت.
وقوع این امر برنامههای
ترکیه در
سوریه و بقیه
منطقه را به
شکلی بسیار
جدی به خطر
خواهد انداخت.
این
امر همچنین میتواند
در نهایت
مسیری
جایگزین برای
صدور نفت کردستان
عراق ارائه
دهد و این
منطقه را از
مدار
ژئوپولیتیک
ترکیه خارج کند
و به تضعیف
بیش از پیش
حزب دموکرات
کردستان عراق
به رهبری
بارزانی
بیانجامد.
در
ضمن، توافق
اخیر هستهای
ایران و غرب
بر انزوای
سیاسی منطقهای
ترکیه افزود و
بیش از پیش از
نفوذ ترکیه در
منطقه کاست.
این
تحولات و
وقایع پیچیده
و در هم تنیده
داخلی، منطقهای
و بینالمللی
بستر شکلدهنده
به سیاست جدید
دولت انتقالی
آکپ برای
شروع جنگ علیه
پ ک ک و
داعش را تشکیل
میدهند.
حزب
«عدالت و
توسعه» چهار
هدف عمده را
در این جنگ
تعقیب میکند
که بر اساس
تمامی شواهد
هدف اصلیاش پکک
است.
اول: آ ک پ میخواهد
با ارائه چهرهای
قدرتمند و ضد
پ ک
ک،
آرای
ناسیونالیستهای
افراطی ترک را
جلب کند تا در
صورت لازم شدن
انتخابات
زودرس در
نوامبر، به
اکثریت لازم برای
پیشبرد پروژه
تغییر قانون
اساسی دست یابد.
دوم: با
توجه به شکست
طرح مهار
نیابتی
کردهای سوریه،
آ ک پ
امیدوار است
با پیوستن رسمی
به ائتلاف بین
المللی ضد
داعش از
امکانات
مستقیم
بیشتری برای
محدود ساختن
قدرت سیاسی-نظامی
کردهای سوریه
برخوردار شود.
سوم: آ ک پ همچنین
در صدد بهینه
کردن مجدد روابطش
با آمریکاست
که امتناع تاکنونی
ترکیه از نبرد
مستقیم با
داعش آنرا خدشهدار
کرده است. بنا
به گزارشها
در مقابل
اجازه دسترسی
هواپیماهای
آمریکایی به
پایگاههای
هوایی ترکیه،
آمریکا با طرح
ترکیه برای ایجاد
یک «منطقه امن»
در امتداد بخشهای
غربی مرز
ترکیه و سوریه
موافقت کرده
است. دولت آ ک
پ
امیدوار است
این منطقه امن
همچون خطی
حائل در مقابل
پیشروی
نیروهای کرد
سوریه به سوی
شمال غربی
سوریه عمل
کند.
چهارم: با
بمباران
پایگاههای پ ک ک،
دولت آ
ک
پ
همچنین در صدد
تقویت متحد
کلیدیاش در
کردستان
عراق، یعنی
حزب دموکرات
کردستان به
رهبری
بارزانی است.
بارزانی در
حال حاضر در
پی تمدید مجدد
ریاستش به
حکومت اقلیم
کردستان عراق
است که قانونا
میبایست دو
سال پیش خاتمه
مییافت.
بمبارانهای
گسترده
هواپیماهای
ترکیه در داخل
کردستان عراق
ادامه
اختلافات
سیاسی میان
احزاب سیاسی
در کردستان
عراق را پر
مخاطره جلوه
میدهد و میتواند
به تقویت موضع
بارزانی در
تمدید دوره ریاستاش
کمک کند، به
ویژه که
ارتباط نزدیک
او با ترکیه و
شرایط جنگی با
داعش میتواند
حداقل بخشهایی
از مردم
کردستان عراق
را به باقی
ماندن مجدد
بارزانی در
منصب ریاست
اقلیم قانع
کند.
چه
میتواند رخ
دهد؟
کارزار
ضد کرد آ
ک
پ
و تبلیغات
شووینیستی
این حزب بعید
است بتواند
آرا قشرهای
محافظهکار و
مذهبی
کردستان را که
گسستشان از آ ک پ بر سر
کوبانی با
بمبارانهای
اخیر پکک
تعمیق شده،
باز جذب کند.
در عین حال
معلوم نیست که
تاکتیک خونین
این حزب
بتواند
ناسیونالیستهای
افراطی ترک را
نیز جلب کند
چرا که این
قشرها محتملا
به احزاب سنتی
خود، که موضع
پیوستهتری
در مقابل پ
ک ک
داشتهاند،
رای خواهند
داد.
به این
ترتیب تنها
انحلال رسمی ه د
پ
احتمالا میتواند
شانس پیروزی
قاطع حزب
عدالت و توسعه
در انتخابات
را افزایش
دهد. اما به
نظر میرسد
این امر با
مخالفت حزب
اصلی
اپوزیسیون، یعنی
حزب
جمهوریخواه
مردم» (ج
ه پ)، که
نگران تثبیت
قانونی قدرت
انحصاری آکپ
است، روبرو
شود.
از سوی
دیگر ایجاد
«منطقه امن»
بین کوبانی و
حلب، که
مستلزم پاک
کردن این
منطقه از داعش
است، ممکن است
بر خلاف نیت
ترکیه پیشروی
نیروهای کرد
سوریه به سوی
افرین را
تسهیل کند چرا
که هم ترکیه و
آمریکا به
دفعات اعلام
کردهاند که
حاضر به اعزام
نیرو به داخل
سوریه نیستند.
و در غیاب
نیروی زمینی
ترکیه بعید
است بمبارانهای
هوایی به
تنهایی
بتواند از
پیشروی نیروهای
کرد جلوگیری
کند هر چند
بعید است که
کردهای سوریه
در این مرحله
اصولا بخواهند
به چنین امری
اقدام کنند.
در ضمن
تجربه سی سال
گذشته نشان
داده است که پ ک ک
را نمیتوان
از طریق نظامی
از بین برد.
هیچ یک از
دولتهای
منطقه تا کنون
نتوانستهاند
کنترل پایدار
و معنیداری
را بر کوهستانهای
قندیل، که محل
استقرار پ ک ک است،
اعمال کند و
بعید است
حملات جاری
ترکیه علیه
پایگاههای پ ک ک
در این
کوهستانها
هم نتایج
متفاوتی از
گذشته به بار
آورد.
و
سرانجام
کردها طبیعتا
نبردشان را
علیه داعش که
تهدید حیاتی
علیه موجودیت
آنهاست ادامه خواهند
داد. اما
محمتلا اغلب
مردم عادی
کردستان
حمایت آمریکا
از ترکیه در
حمله به پ
ک ک را به
مثابه شاهدی
دیگر بر خیانتورزی
سنتی آمریکا
به کردها تلقی
خواهند کرد؛ امری
که به توانایی
ایفای نقش آتی
آمریکا در منطقه
صدمه خواهد
زد.
در
مجموع، جنگ
فعال آ
ک
پ
علیه پ
ک ک و جنگ
غیر فعالش
علیه کردهای
سوریه
مخاطرات بزرگی
به همراه دارد
و میتواند به
آسانی به
نتایجی معکوس
منجر شده و به
پایان
قدرقدرتی
عدالت و توسعه
در عرصه سیاست
داخلی و امکان
اعمال نفوذ
جدی ترکیه در
سوریه و منطقه
بیانجامد.
همچنانکه
کلاوزویتس
متذکر شده «در
جنگ همه چیز
ساده است، اما
سادهترین
چیز مشکل».
______________________________________
برگرفته
از :« زمانه»
۲۱
مرداد ۱۳۹۴
http://www.radiozamaneh.com/232122