زیر
پوست خبر
نگاهی
به پوزش نامه
سعید مرتضوی
از
لابلای مطالب
سایت ها و
شبکه های
اجتماعی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مجازات
سعيد مرتضوي
ميچسبد نه؟
حسن
مرتضوی
(فیسبوک)
چه
كسي خواستار
محاكمه امثال
حجاريانها
به خاطر
مشاركت و سكوت
و توجيه كشتار
1367 ميشود؟
مجازات سعيد
مرتضوي ميچسبد
نه؟ چون به
نفع جناحتان
است؟ اما براي
كشتار دههي 1360
به ويژه اوج
آن 1367 لال شدهايد؟
همهتان همه آن
اصلاحطلباني
كه اكنون خود
را گم و گور ميكنند،
همهي شمايي
كه زنجيرهي
كشتار را از 1388
به بعد ميدانيد
و مابقي گذشته
را بهشت و عصر
طلايي! هان جواب
بدهيد. جواب
اين همه خون
را بدهيد
پ.
ن: از يكي از
كامنتها به
طنز: باید دید
کدوم وضعیت به
بیشترین شدن
شکاف درون
حاکمیت و
استقرار
«نیروهای
دموکراتیک»
کمک می کنه.
بازگو کردن
جنایت سال 67 جز
به زیر سوال بردن
کل جناحین
نظام چه ثمر
دیگه ای داره؟
اما محاکمه
مرتضوی به
استقرار
حاکمیت بدها و
به حاشیه رفتن
بیشتر بدترها
کمک می کنه.
همانطور
که اقای بهنود
فرمودند
یادمان نرود که
یاداوری
کشتار 67 نتیجه
نهایی اش اینه
که چادر از سر
اصلاح طلبانی
بیفته که تازه
دارن جون می
گیرن. پس
بهتره درین
دام نیفتیم!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عصر
ایران ـ کد
خبر: ۴۹۳۴۴۵ تاریخ
انتشار: - ۲۳
شهريور ۱۳۹۵
سعید
حجاریان:
مرتضوی شرایط
قبول توبه را
به جای آورد
او به
دست داشتن در
حادثه کهریزک
اقرار کرده
سعید
مرتضوی
اعتقاد دارد
حوادثی که در
زمان
دادستانی او
رخ داده است،
غیر عمد بوده؛
پس او حکم قتل
غیر عمد را
باید قبول
داشته باشد.
سعید
حجاریان
خواستار
رعایت قاعده
فقهی «اقرار
العقلاء علی
انفسهم» در
مورد سعید
مرتضوی شد .
این
فعال سیاسی
اصلاحطلب در
گفتوگو با
ایسنا، با
اشاره به نامه
عذرخواهی
سعید مرتضوی
در ارتباط با
وقایع بازداشتگاه
کهریزک،
اظهار کرد:
آقای مرتضوی
در این نامه
از کشتهشدگان
حوادث
بازداشتگاه
کهریزک به
عنوان شهید
یاد کرد، نفس
استفاده از
واژه شهید، از
سوی او به
منزله اقرارش
بر به وقوع
پیوستن آن جنایت
هولناک است.
حجاریان
ادامه داد: وی
در این نامه
پنج بندی گفته؛
وقایع کهریزک
حواثی غیر عمد
بوده است، پس
در نهایت او
به دست داشتن
در این حادثه
اقرار کرده و مقصر
محسوب میشود،
اما
قبلا اعلام
کرده بود از
ماجرای
کهریزک خبر
نداشته است.
در هر صورت بر
اساس قاعده
فقهی «اقرار
العقلاء علی
انفسهم» ،
قاضی میتواند
بر پایه
اقرار کردن
شخص متهم، برای
او حکم صادر
کند.
این
فعال سیاسی
اصلاحطلب
افزود: سعید
مرتضوی
اعتقاد دارد
حوادثی که در
زمان
دادستانی او
رخ داده است،
غیر عمد بوده؛ پس او
حکم قتل غیر
عمد را باید
قبول داشته
باشد.
حجاریان
همچنین
یادآور شد :
اگر از
عذرخواهی مرتضوی
توبه تعبیر
شود، باید از
او انتظار اجرای
شرایط قبول
توبه را مطابق
آنچه در اسلام
آمده است
داشته باشیم.
وی
در ارتباط با
ضرورت اجرای
شرایط توبه
توسط مرتضوی
تصریح کرد: او
اول باید قول
بدهد که دیگر
آن گناهان را تکرار
نکند، دوم
باید آنها را
جبران کند .در
گام سوم بر
اساس شرایط
توبه از گناه،
هر آنچیزی که
از آن فسادها
به دست آورده
را باید پس
دهد؛
اگر آدم
کشته، قصاص
شود، اگر
معاونت در قتل
داشته حکم
بگیرد و غرامت
بدهد، به هر
حال باید بر
اساس قواعد
فقهی قانونی
مجازات شود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یک
لگن داروی
نظافت
محمد
نوری زاد
چرا
نگویم:
پوزشخواهیِ
سعید مرتضوی
جنسی از فریب
دارد؟ وگرنه
وی نه با
شکسته نفسیِ
دروغینش، بل
با راستی به
مردم و به
پیشگاه تاریخ
اینگونه می
گفت: ای مردم،
من – سعید
مرتضوی – به
حکم بیت رهبری
و با اشاره ی
شخص “حجازیِ”
بیت، و با
امضای هاشمی
شاهرودی به
مقام
دادستانی کل
استان تهران
جهش داده شدم.
بی آنکه
استحقاق چنین
مرتبتی را
داشته باشم.
در سالهای
مسئولیتم در
دادستانی
تهران، گوش
بزنگ بیت
رهبری بودم
مدام تا مگر
چه فرمان آید
از آن جایگاه
جلیل. و من، فی
الفور همان می
کردم که ذات
اقدس ملوکانه
فرمان می
راند. مردم
چه؟ مردم گله
ای بیش نبوده
و نیستند در
نظام ولایی ما.
روزهای
نخست، رابطِ
من و بیت همین
جناب حجازی بود.
اما داستان
احمدی نژاد که
بالا گرفت،
شخص مجتبی
خامنه ای پای
در میان نهاد
و امرها و نهی
های قضایی
فزونی گرفت.
اسم احمدی
نژاد باید از
صندوق ها بدر
می آمد. و ما،
به اشاره ی
آقازاده ی آقا
همین کردیم.
در برکشیدنِ
احمدی نژاد،
من بودم و کل
دستگاه قضا و
جناب مجتبی و
حضرتِ طائبِ
سپاه. خیالتان
راحت، بیت
رهبری که زلف
به زلف یکی گره
بزند، کیست که
واکندش
همینجوری؟
این
همه بود تا
این که قائله
ی هشتاد و هشت
پدید آمد.
درست همینجا
بود که امر و
نهی های جناب
مجتبی بوی خون
گرفت و دستهای
من و سپاه و
بیت خونی شد.
نیز این بگویم
که من – سعید
مرتضوی – از هر
امر و نهی آقا
زاده ی آقا
سند دارم چند
بچند. اکنون
که بیخ کار
برآمده و
انگشت های اشاره
به سمت بیت و
جناب مجتبی
تیزی گرفته،
یکی باید در
این میان
قربانی شود تا
جناب مجتبی از
مهلکه و از
آسیب های
احتمالی جان
بدر ببرد. قرعه
به اسم من
افتاد. تا پیش
پای بیت و
مجتبی لهیده
شوم. که مرا دو
راه پیش پا نبوده
بیش. یا
پایانی چون
سعید امامی
بگیرم یا به
پوزشخواهیِ
صوری تن در
دهم.
اکنون
من با این
پوزشخواهی،
برای هر تصمیم
دستگاه قضایِ
بیت مهیایم.
که یا زندانی
ام بکنند یا
رهایم سازند.
با این وعده ی
سفت و سخت که:
آدمهایی مثل
محمد رضا
رحیمی مگر
زندان
کشیدند؟ یا
مگر مرتضی
رفیقدوست تا
ابد در زندان
و حبس ماند؟ یا
جلال الدین
فارسیِ قاتل
مگر قصاص شد؟
چه کسانی
قاتلِ ستار
بهشتی را – که
به سه سال
زندان محکوم
شد – در زندان
دیده اند؟ یا
نه، آمد و مای
بیت رهبری
دستور دادیم
تو را که سعید
مرتضوی باشی
بگیرند و خفه
ات کنند و
پرونده ات را
یکجا ببندند.
بالاتر از
این؟ خب، با
خفته کردنِ
تو، فردا چه
کسی فرمان ما
را می برد با
این سرنوشتی
که از تو به
یادگار
مانده؟
خلاصه
به من وعده ها
داده اند که
تو نیز نهایتاً
یک چند صباحی
به خلوت زندان
می روی تا
هیجانها فرو
بکشد. بعد از
آن به یک
اشاره ی مجتبی
به گوشه ای می
خزی آرام.
هرکجا که
باشد. چه در
داخل و چه
خارج. بی خیال
میلیاردها
پولی که در
سازمان تأمین
اجتماعی
جابجا کرده ای
همینجوری!
من –
محمد نوری زاد
– می گویم:
اقرار به
اشتباه، آنهم
از جانب فرد
زیرکی چون
سعید مرتضوی،
مثل فرو شدن
به گودالی است
که خودِ وی،
در مقام
دادستان و
قاضی، آن را
پیش پای
مخالفان و
معترضانِ از
همه جا بی خبر
جاسازی می
کرد. این
گودال به چاهی
عمیق راه دارد
که در انتهایش
بساطی برای
سرکشیدن یک
لگن داروی نظافت
یا بساطی برای
اعدامی
سراسیمه
آراسته اند.
نیز البته این
چاه روزنه ای
ریز برای گم و
گور شدن دارد.
مثل گم شدنِ
خاوری. می فرستیمت
به یک جای دور
با کلی پول و
اعتبار و سکوت.
که تو فقط
بخوری و سکوت
کنی و دم دست
مأموران برون
مرزی ما باشی
محض احتیاط.
اقرار
به اشتباه
یعنی سهم
مستقیم داشتن
در فاجعه ی
هشتاد و هشت و
بویژه در
فجایعِ
خوفگاه کهریزک.
و این، همان
فرایندی است
که مجتبی خامنه
ای و بیت برای
پایان کار
سینه چاکان
مسئله سازشان
فرمول کرده
اند. بله،
مرتضوی با همه
زیرکی اش، به
این گودال
افتاد تا چه
پایانی برایش
بیارایند.
می
گویم: آدم های
آرام و بی های
و هوی و
همینجوری ای
که تا کنون یک
کلمه از
کودتای هشتاد
و هشت و خون
های ریخته شده
اش و آدمکشی
های نظام در
کهریزک نگفته
اند و ننوشته
اند، ناگهان
امروز برای
سعید مرتضوی
تقاضای اعدام
می کنند
آشکارا. این
تقاضای اعدام
آنهم از جانب
کسانی که از
چفت و بست ها و
چارچوب های
نظام سر به
سویی دیگر
نگردانده اند،
کمی بودار و
مرموز بنظر می
رسد. راستش را
بخواهید رعشه
ای که بر تن
آقا مجتبی
افتاده – از جوانب
گوناگون و
بویژه از طرف
مجامع بین
المللی – تنها
با فرو باریدن
آوار فاجعه بر
سر مرتضوی
آرام می گیرد.
بله
آقای سعید
مرتضوی،
سالها شما و
بازجویان اطلاعات
و سپاه، به
متهمین وعده
می دادید که
اگر به اینی
که ما می
گوییمت
اعتراف کنید،
آزادتان می
کنیم همین فردا.
و وقتی از
زندانی بی نوا
به ضرب و زور و
وعده و وعید
اعتراف
گرفتید،
سرضرب طرف را
به چوبه ی دار
می سپردید یا
به قهقرایی
ناپیدا در می انداختیدش.
می
گویم: کسی که
با گردنفرازی
و به دروغ می
گفت: من در
فاجعه ی هشتاد
و هشت در
مرخصی بودم و
مشغول نگارش و
تحقیق و گذراندن
دوره ی دکترا،
اکنون،
بفرموده، تن
به پوزشخواهی
و پذیرشِ نقش
می سپرد. از
باب نمونه، از
مرتضوی می
پرسم: یادتان
هست در بیست و
سوم اسفند
هشتاد و پنج و
در همین تهران
دستور دادید
بیش از پنج
هزار معلم را
با ضرب و شتم و
فحاشی های
پایین تنه ای
بازداشت و زندانی
و بالاجبار
بازنشسته
کنند. شما
آنسال – درجمع –
بیش از پانصد
سال برای
معلمینی که شب
عید برای رفع
مشکلات
معیشتی شان به
مجلس و نمایندگان
همینجوری اش
روی برده
بودند، زندان
بریدید؟ و با
غضب به همه
شان می گفتید
شماها
آمریکایی و
اسراییلی
هستید. یادتان
هست به فرق
بسیاری از
نشریات و
رسانه های
مستقل و منتقد
مته زدید و
نسل بسیاری از
آنها را از
ریشه برآوردید
صرفا به یک
غمزه و اشاره
ی بیت؟ و اما کار
بزرگ و ماندنی
و تاریخی شما
آقای مرتضوی
این است: فرود
چشمگیرِ ”
استقلالِ قاضی”،
و بدل کردنِ
همین قاضی به
دستمالی برای
آب بینیِ
حضرات. باشید
و باشیم تا با
هم پایان این
نمایش ولایی
را تماشا کنیم.
سایت : nurizad.info
فیس
بوکfacebook.com/m.nourizad
اینستاگرام: mohammadnourizad
تلگرام: telegram.me/MohammadNoorizad
محمد
نوری زاد
بیست
و پنجم شهریور
نود و پنج –
تهران
لينك
مطلب
http://www.nurizad.info/blog/30079
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اعتدال
ـ تاریخ
انتشار: ۲۴
شهريور ۱۳۹۵
نظر
جالب مطهری در
مورد نامه
مرتضوی
مسأله
ای که برای من
حل نشده است
حمایت عجیب آقای
احمدینژاد
به عنوان رئیس
جمهور از آقای
مرتضوی است که
با علم به
تخلفات و
خطاهای ایشان
این مقدار از
او حمایت کرد
تا آنجا که
حاضر شد وزیر
کار به خاطر
حمایت رئیس جمهور
از آقای
مرتضوی
برکنار شود و
حادثه یکشنبه
سیاه مجلس نهم
در روز
استیضاح وزیر
کار رخ دهد.
نائب
رئیس مجلس
شورای اسلامی
با اشاره به
نامه
عذرخواهی
سعید مرتضوی
در مورد وقایع
بازداشتگاه
کهریزک گفت که
مرتضوی در این
نامه خطای خود
را پذیرفته و
با به کار
بردن عنوان
«شهید» برای
کشته شدگان
کهریزک در
واقع معترضان
سال 88 را محق
دانسته است.
علی
مطهری در گفتوگو
با ایسنا
اظهار کرد:
نامه آقای
مرتضوی در مجموع
یک کار مثبت
بود. در این
نامه او خطای
خود را پذیرفت
و خوب است
نامه ای هم در
مورد زهرا کاظمی
بنویسد و
موضوع را روشن
کند.
وی
افزود: این که
ایشان سه جوان
مرحوم روح الله
امینی،
کامرانی و
جوادی فرد را
«شهید» نامیده
است نشان میدهد
که اعتراض
مدنی را در
جمهوری
اسلامی ایران
به رسمیت می
شناسد و مانند
برخی افراد
نیست که
معتقدند - اگر
چه به زبان
نمی آورند -
اساسا در
جمهوری اسلامی
ایران خطایی
رخ نمی دهد و
کسی هم حق
اعتراض ندارد
و هر معترضی
را ضد نظام
وحتی ضد اسلام
و ولایت معرفی
میکنند.
مطهری
در ادامه گفت:
این هم یک
نقطه مثبت
برنامه ایشان
بود و حتی میتواند
تعبیر «شهید»
نتیجه
گرفته آقای مرتضوی
معترضان سال
۸۸ را محق میداند،
اما به نظر من
بیش از آنکه
آقای مرتضوی
به عنوان مسئول
خطاهای خود
مجرم است
کسانی که چیزی
به نام مرتضوی
را ساختند و
از او حمایت
کردند مجرم هستند.
وقتی شما به
جوانی کم
تجربه آن همه
اختیارات
بدهید که هر
نشریه ای را
که خواست
تعطیل کند و
هر رفتاری با
متهمان داشته
باشد خود به
خود سرکش میشود
و طبیعت آن
است.
نائب
رئیس مجلس با
بیان اینکه هر
جا تمرکز قدرت
بدون نظارت
ایجاد شود و
منتقدان
سرکوب شوند فساد
به وجود می
آید گفت:
افرادی از
آقای مرتضوی
که دنبال قدرت
بود به عنوان
ابزار دست
استفاده
کردند و در
پشت سر او
پنهان شدند به
نظر من پرونده
آنها هم باید
مورد رسیدگی
قرار گیرد.
وی
اضافه کرد:
مسأله ای که
برای من حل
نشده است حمایت
عجیب آقای
احمدینژاد
به عنوان رئیس
جمهور از آقای
مرتضوی است که
با علم به
تخلفات و
خطاهای ایشان
این مقدار از
او حمایت کرد
تا آنجا که
حاضر شد وزیر
کار به خاطر
حمایت رئیس
جمهور از آقای
مرتضوی برکنار
شود و حادثه
یکشنبه سیاه
مجلس نهم در
روز استیضاح
وزیر کار رخ
دهد. چرا که
دلیل اصلی استیضاح
وزیر کار دولت
دهم عزل نکردن
آقای مرتضوی
از ریاست
سازمان تامین
اجتماعی بود
در حالی که
طبق قانون و
خصوصا رای
دیوان عدالت اداری
باید او را
عزل می کرد.
مطهری
در پایان گفت:به
هر حال اینها
باید برای ما
درس شود تا در
آینده با
اختیارات
وسیع دادن به
یک فرد موجب
بدبختی خودش و
افراد دیگر و
آسیب اجتماعی
نشویم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تاریخ
انتشار: ۲۳ شهريور
۱۳۹۵- ۰۹:۰۸
چرایی
یک توبه
دیرهنگام
تحلیل
عباس عبدی از
نامه
عذرخواهی مرتضوی
عباس
عبدي روزنامهنگار
در روزنامه
اعتماد نوشت:
در
مورد متن
عذرخواهي
سعيد مرتضوي،
دادستان سابق
تهران درباره
حوادث كهريزك
چه چيزي ميتوان
گفت كه در اين
يكي دو روز
گذشته از جانب
ديگران اشاره
نشده باشد؟
شايد بسياري از
افراد اين
اقدام را به
مثابه نوعي
كوشش براي
بستن پرونده
بدانند؛
كوششي كه
پيشاپيش رضايت
نسبي شاكيان
يا حداقل
دادگاه را نيز
جلب كرده
باشد. به ويژه
افرادي كه
عزيزانشان
را در اين
حادثه از دست
دادند. اگرچه
من نيز با اين
برداشت موافق
هستم، ولي به
نظرم مساله مهمتر
از آن است كه
محدود به اين
برداشت شود.
در اينجا سعي
ميكنم اهم
موارد آن را
شرح دهم.
١- با توجه
به روحيات
سعيد مرتضوي و
طول مدتي كه
از حادثه
گذشته است و
نيز خطخوردگي
متن، ميتوان
اطمينان يافت
كه اين نامه
بيش از آنكه
ناشي از عذاب
چيزي به نام
وجدان!! آقاي مرتضوي
باشد، محصول
يك توافق براي
صدور حكمي سبك
و تعليقي است.
البته
اينگونه
توافقات بيرون
از دادگاه
چندان
غيرمرسوم و
حتي بد نيست،
ولي مشكل اصلي
اين است كه
مدعيان ماجرا
فقط خانواده
آن سه جوان از
دست رفته
نيستند، بلكه
پاي تعداد
زيادي از
جوانان زخم
خورده و از آن
مهمتر جامعه
نيز در ميان
است.
٢-
متاسفانه اين
عذرخواهي،
مثل رويدادي
است كه در
ساير دادگاههاي
ايران شاهد آن
هستيم. متهمان
تا آخرين لحظات،
بديهيات را
انكار ميكنند
و از طريق اين
انكار بر زخم
شاكيان پرونده
و داغداران
نمك ميپاشند،
و فقط هنگامي
كه طناب دار
را نزديك ميبينند،
اقدام به
عذرخواهي ميكنند.
در واقع آنان
از نفس عمل
خود ابراز
پشيماني نميكنند،
بلكه ابراز
پشيماني براي
آنان ابزاري است
در خدمت تخفيف
يا فرار از
مجازات. اين
رفتار ما را
به ياد آن آيه
مشهور قرآن در
سوره يونس مياندازد
كه: «ناگاه باد
تندي بوزد و
كشتي از هر جانب
به امواج خطر
در افتد و خود
را در ورطه
هلاكت ببيند،
آن زمان خدا
را به اخلاص و
دين فطرت بخواند
كه بارالها!
اگر ما را از
اين خطر نجات بخشي
ديگر هميشه
شكر و سپاس تو
خواهيم كرد.
پس از آنكه ما
نجاتشان
داديم، باز در
زمين به ناحق
ستمگري آغاز كنند.»
٣- با وجود
اين، اين نامه
نوعي پذيرش
مسووليت و
اقرار به جرم
نيز هست و لذا
دست دادگاه را
در صدور حكم
براساس اقرار
و نه شهادت و
اماره باز ميگذارد.
ابهام مهمي كه
ميتواند با
اين نامه رفع
شود، مساله
قصور و تقصير
است. اگر
اقدامات آقاي
مرتضوي در قضيه
كهريزك ناشي
از قصور بوده،
نيازي به
عذرخواهي
نيست، زيرا
قصور قاضي در
بسياري از
موارد پيش ميآيد،
و حكومت
مسووليت آن را
ميپذيرد. ولي
قضيه كهريزك
به طور روشن
ناشي از تقصير
بوده است،
هرچند سعيد
مرتضوي ميكوشد
كه در نامه
خود تقصير را
مترادف عمد
معرفي و مسووليت
را از خود
مبرا كند. ولي
اصل ١٧١ قانون
اساسي در خصوص
اشتباه يا
تقصير قضات در
احكام دادگاهها،
تقصير را اعم
از عمد و شبهعمد
ميداند و
اصولا در
اثبات برخي از
اتهامها نيز
راهي براي
رسيدن به عمد
وجود ندارد،
همين كه بيمبالاتي
و ناديده
گرفتن برخي از
اصول ثابت شود
براي اثبات
جرم كافي است
كه در نامه
آقاي مرتضوي
به طور ضمني و
حتي صريح به
آن اشاره شده
است.
٤-
متاسفانه
نوعي پنهان
شدن در پشت
ارزشهاي
مذهبي به
عنوان شيوهاي
ناموجه در اين
نامه نيز موج
ميزند. دو
پاراگراف
انشاگونه
اولِ اين نامه
درباره روز
عرفه و «سجادهاي
به وسعت هستي»
و... نشان ميدهد
كه اين رفتار
به عنوان يك
شيوه كارآمد
براي رسيدن به
اهداف
غيرمرتبط
هنوز رواج
دارد. چنين
رفتاري
استفاده
نابجا از
منابع ارزشي و
ديني جامعه
است كه موجب
تضعيف اين
موارد ميشود
و اعتبار آنها
را در موارد
ديگر نيز با
پرسش روبهرو
ميكند.
متوليان اين
ارزشها
نبايد اجازه
دهند كه افراد
در چنين
مواقعي آنها
را دستمايه
خود قرار
دهند. همچنين
اين نوشته به
جاي آنكه
تبديل به يك
متن پوزشخواهي
خالص شود،
تبديل به
بيانيهاي
سياسي و ديني
شده كه بيشتر
بايد از جانب
دادخواهان
تنظيم شود و
نه از جانب
كسي كه در
جايگاه متهم
است.
٥- اينكه در
نامه آمده است
كه رهبري از
اين واقعه به
عنوان جنايت
تعبير كرده
است، متضمن
وجود نوعي عمد
در موضوع است،
و الا اگر
موضوع ناشي از
حادثه و
غيرعمد بوده،
اطلاق عنوان
جنايت به آن
صدق نميكرد.
اگر مطابق
ادعاي مرتضوي
در شكلگيري
آن رويداد هيچ
عمدي در كار
نبوده و براي اثبات
ادعاي خود،
خدا را شاهد
گرفته است، پس
ديگر اطلاق
صفت جنايت به
اين واقعه چه
معنايي دارد؟
٦- شايد
بتوان گفت كه
مهمترين و
درستترين
فراز نامه
سعيد مرتضوي
بند پنجم و
پاياني آن است
كه اظهار
اميدواري
كرده تا تلخي
اين حادثه و
هزينههاي
عظيم اين
خسارت معنوي
همچنان در
حافظه مسوولان
مربوطه باقي
بماند تا پس
از اين شاهد
تكرار
اينگونه
وقايع تلخ در
ايران نباشيم.
به نظر ميرسد
كه با نوشتن
اين نامه،
پرونده مذكور
پس از ٧ سال به
لحاظ حقوقي
مختومه شود.
در همين حد
محدود هم يك
گام به پيش
است. هرچند
گامي كوچك.
سعيد مرتضوي
گرچه در صندلي
اتهام نشسته و
با اين نامه
نيز به بحق
بودن اين
جايگاه براي
خود اقرار
كرد، ولي در
يك نگاه
بالاتر، او
نيز به نوعي
ديگر قرباني
بود. قرباني
محقق نشدن
همان دعاي بند
آخر نامهاش.
شايد ٧ سال
پيش در ذهن
مرتضوي خطور
نميكرد كه
روزي برسد كه
براي خلاص شدن
از مجازات،
چنين متني را
بنويسد و آن
را با دستان
خود نشر دهد.
چرا
و چه عاملي
باعث شده بود
كه او چنين
روزي را پيشبيني
نكند؟ وقتي يك
مدير و مسوول،
تحت حمايت صد
درصدي قرار
گيرد و نظارتي
بر كارش
نباشد، دير يا
زود خودش نيز
قرباني اين
شرايط خواهد
شد. من نميدانم
متن اين نامه
را چه كسي
نوشته است،
ولي امضاي آن
و انتشارش
براي سعيد
مرتضوي لذت آن
همه نمايش
قدرت در دو
دهه پيش را به
بدترين شكل از
وجودش خارج
كرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خاطره
دکتر جلایی
پور از
مرتضوی:
به یاد
کاشف ریمیل
بعد از
جنایت کوی
دانشگاه و
برای بستن
روزنامه نشاط
از من و شمس
الواعظین
خودش مدت شش
ساعت در
دادگاه
بازجویی می
کرد.
در
جریان این
بازجویی من را
کشید کنار و
به من گفت جلائی
پور تو برادر
شهیدی و جبهه
بودی از این
شمس الواعظین
فاصله بگیر.
گفتم چرا؟
دهنشو آورد در
گوشم و گفت
چون « جاسوسه».
گفتم
مستند شما
چیست؟ گفت تو
خبر نداری!
گفتم مگر
چیه.؟ دوباره
نزدیک گوشم
اومد و گفت: ای
آدم ساده این
شمس « ریمیل»
داره!
گفتم
ریمیل که
وسیله آرایشه
خانوم ها است
چه ربطی به
جاسوسی داره؟
گفت ای آدم
ساده و در دام افتاده
« ریمیل» تو
کامپیوترش
بوده!
به
بیان دیگر این
قاضی بسته شدن
دهها روزنامه و
نشریات فرق
بین «ریمیل » و
«ایمیل » را نمی
دانست. یک ربع
طول کشید تا
براش توضیح
دادم «ایمیل »
وسیله جاسوسی
نیست مثل
تلفنه که «صدا»
را تبادل می
کنه ایمیل هم
«نوشته» را از
طریق
کامپیوتر های
به هم مرتبط
تبادل می کنه!
و آخر هم
نفهمید؟
و یک
سال و نیم
زندان به شمس
الواعظین داد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۳۹۵/۰۵/۰۳
۱۲:۱۲:۴۵
پالیزدار
در گفتوگو با
ایلنا:
مرتضوی
گفت نسخهای
از مدارک
کارهایم را از
کشور خارج
کردهام
پالیزدار
مدعی شد:
مرتضوی موقع
ترک اتاق به
قاضی گفت که
من عباس
پالیزدار
نیستم که با
من با این لحن
حرف می زنید،
من یک نسخه از
تمام اسناد و
مدارک
کارهایی که
انجام داده ام
را از کشور
خارج کرده ام
شما هیچ کاری
نمیتوانید
انجام دهید.
عباس
پالیزدار در
گفتوگو با
خبرنگار
ایلنا در خصوص
شکایت خود از
سعید مرتضوی
بیان داشت:
زمانی که از
مرتضوی شکایت
کردم عدهای
از من پرسیدند
آیا به رسیدگی
به این شکایت
خوشبین هستید
یا خیر؟ که من
در پاسخ به
آنها گفتم ظلم
پایدار نمیماند
و حکم عادلانه
سرانجام صادر
خواهد شد.
وی
افزود: پرونده
شکایت من از
مرتضوی
در مرحله
رسیدگی صدور
حکم نهایی
است؛ البته چند
موضوع شکایت
رسیدگی نشده
بود که به
دادگاه ارجاع
داده شد.
مرتضوی
به همسرم گفت
معطل
پالیزدار
نباش، برو یک
پدر برای بچههایت
پیدا کن
پالیزدار
در تشریح علت
شکایت خود
مدعی شد: از طرف
مرتضوی تهدید
به اعدام شدم،
مرتضوی گفته بود
که "اگر نگویی
هرچه که
درباره
مقامات سابق
قضایی گفتهای
دروغ بوده است
خودم چهارپایه
را از زیر پای
تو میکشم و
تو را اعدام
میکنم" .
او
در ادامه
ادعای خود
افزود: در آن
لحظه شاهدی
نداشتم که
بعدها این
اظهارات را
تایید کند اما
از شانس خوبی
که داشتم
مرتضوی به
همسرم در حضور
پدر و برادر و
کسانی که در
اتاقش بودند نیز
همین جملات را
گفت. به این
شکل که مرتضوی
از همسرم میپرسد چند
فرزند داری؟
همسرم در پاسخ
میگوید 4
فرزند.که در
جواب همسرم میگوید
معطل
پالیزدار
نباش، برو یک
پدر برای بچه
هایت پیدا کن.
وی
مدعی شد:
مرتضوی بعدها
این را کتمان
کرد؛ اما
خانواده من
شاهد این
ماجرا
بودند،دیگر
این را چگونه
میتواند
کتمان
کند؟البته
قبل از اینکه
تعلیق قضایی
برای مرتضوی
صادر شود در
یک مقطع این
بحث مطرح شد و
مرتضوی به
آقای ضیایی
گفت که پالیزدار
دچار توهمات
"انفرادی"
شده است، من
این حرف را به
او نگفتهام و
بعد از
کتمان او،
ضیایی به
مرتضوی گفت که
تو همه چیز را
کتمان میکنی
و در همان
لحظه عکسهایی
از کهریزک را
روی میز گذاشت
و گفت که شما این
را هم کتمان
کردید شما همه
چیز را کتمان
میکنید و در
آن لحظه
مرتضوی از جای
خود بلند شد و موقع
ترک اتاق به
قاضی گفت که
من عباس
پالیزدار
نیستم که با
من با این لحن
حرف می زنید،
من یک نسخه از
تمام اسناد و
مدارک
کارهایی که
انجام
دادهام را
از کشور خارج
کردهام شما
هیچ کاری نمیتوانید
انجام دهید.
او
در ادامه
درباره دلیل
اصرارش بر
پیگیری این
پرونده گفت:
میخواهم در
تایخ ثبت شود
که عباس
پالیزدار تا
آخر پای این
مساله ایستاد.
باید با
مرتضوی
برخورد شود.
او کسی است که
در دادگاه به
من گفت "بیا با
من رفاقت کن
که به تو
بگویم چه کسی
دستور کارهای
من را صادر
کرد."
پالیزدار
تاکید کرد:
پرونده ما
علیه او به
صدور حکم
نرسیده است؛
اما در جلسه
آخر دادگاه
قاضی از او
خواست آخرین
دفاعیه را
انجام دهد و
مرتضوی در
پاسخ گفت که
"من همکار
قضایی شما
بودم و وقتی
قاضی این حرف
را میزند
یعنی می خواهد
حکم را صادر
کند." قاضی
حیدری در
واکنش به
اظهارات
مرتضوی گفت
که" تو هنور فکر
می کنی
دادستانی که
این حرف ها را
می زنی؟ تو
دفاع کن و
بعدسر جای
خودت بشین."
به
زودی مجددا با
سند به عرصه
افشاگری باز
میگردم
او
در ادامه در
واکنش به
انتشار خبری
در برخی سایتها
که وی را
بدهکار بانکی
معرفی میکرد، گفت:
اخباری در
فضای مجازی
منتشر شده است
که تعدادی
سایت نیز بدون
تحقیق این اخبار
را بازنشر
کرده اند که
من حل این
مساله را به
وکلای خود واگذار
کردهام؛ در
این خبرها
آمده است که
فردی به نام
جواد
پالیزدار در
بدنه دولت با 20
شغل در حال
فعالیت است و
در کنار آن
نوشتهاند که
ایشان برادر
عباس
پالیزدار
بدهکار معروف
بانکی است،
باید در پاسخ
به این شایعات
بگویم که
ایشان نه
برادر و نه
پسر عموی من
است؛ همانطور
که دبیر ستاد
مبارزه با
مفاسد اقتصادی
و مشاورر
اسحاق
جهانگیری با
من هیچ نسبتی
ندارند.
او
در پایان
تاکید کرد:
دست یکسری
مافیای قدرت و
ثروت که
دستشان را رو
کردهام در
این قضیه دخیل
است تا بگویند
من مشکلاتی
دارم.من یک
ریال بدهی به
سیستم بانکی
ندارم.من یک
مبارز مفاسد
اقتصادی هستم
و این حرف ها
شایعه است؛
اما این نوید
را می
دهم که به زودی
مجددا با سند
به عرصه
افشاگری باز
خواهم گشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اعتماد
ـ شماره ۳۶۲۴ |
سه شنبه ۲۳
شهريور۱۳۹۵
گفتوگوي«
اعتماد» با
خانوادههاي سه
قرباني
كهريزك
خانواده
كامراني: نميپذيريم
خانواده
جواديفر:
نامه را
نخواندهايم
خانواده
روحالاميني:
حرف مان را در
دادگاه ميزنيم
رضوانه
رضاييپور
٧ سال بايد
ميگذشت تا از
آن واقعه به
«جنايت» تعبير
كند. ٧ سال بايد
ميگذشت تا در
كنار نام
قربانيان
كهريزك، واژه
«شهيد» را به
زبان بياورد و
٧ سال بايد ميگذشت
تا انتظار
غروبي را بكشد
كه پايانبخش
گناهان او
باشد. او در
پايان همه اين
هفت سال به
هفتمين عرفه
كه ميرسد دستهاي
خود را به سوي
خداوند بالا
برده و دعا ميكند؛
دعاي بخشش براي
آنچه بر سه
شهيد كهريزك
رفته و طلب
عفو از خانوادههايي
كه در تمام
اين سالها،
كابوس از دست
دادن پسرانشان
همنشين شبهايشان
و اشك خونينشان،
همدم روزهايشان
بود. سعيد
مرتضوي ادامه
همان كسي است
كه تغيير را
ميشد در پس
جلسات آخرين
دادگاه او
ديد؛ تغييري كه
ديگر نميتوان
اثري از صلابت
يك دادستان را
در او سراغ گرفت
و نه او را
آنچنان از حكم
به نفع خود
مطمئن يافت كه
هر زمان خود
را آماده دفاع
ببيند. مرتضوي
در سومين جلسه
دادگاه
تجديدنظر خود
و در دفاعياتي
كه براي خلاص
شدن از
اتهامات
وارده دارد،
ترجيح را بر
عذرخواهي و
طلب بخشش ميبيند؛
ترجيحي كه آن
را به يمن
همزماني
برگزاري جلسه
دادگاه با روز
عرفه لازم
دانسته تا علنا
و براي نخستين
بار هم كه شده
اقدامات
انجام شده در
بازداشتگاه
كهريزك را به
گردن بگيرد و اينبار
به سراغ
خانوادههاي
شهيدان
كهريزك برود.
خانوادههاي
داغداري كه
اگرچه راه
زيادي را براي
به ثمر نشستن
شكايات خود از
متهم رديف اول
پرونده
كهريزك پيمودند،
اما با صدور
راي دادگاه
بدوي، از ادامه
مسير منصرف
شدند. در اين
ميان تنها يك
خانواده بود
كه هيچگاه
راضي به پذيرش
حكم پرونده كهريزك
نشد. پدر و
مادر محسن روحالاميني
يكي از سه
شهيد
بازداشتگاه
كهريزك تا آخر
اين مسير
پرپيچ و خم
استوار
ايستادند تا
در انتها به
نتيجهاي كه
ميخواستند
دست يابند.
اما درست در
روزي كه به نظر
ميرسيد
آخرين جلسه
رسيدگي به
پرونده
كهريزك در شعبه
٢٢ دادگاه
تجديدنظر
استان باشد،
سعيد مرتضوي
فرصت را غنيمت
دانسته تا در
دفاعيات
نهايي خود
مسائلي را
مطرح كند كه
شايد خيليها
انتظار آن را
نداشتند.
غروب
عرفه؛ غروب
گناهان
دادستان
سابق تهران
دفاعيات خود
را كه خطاب به
رياست و هيات
قضات شعبه ٢٢
دادگاه
تجديدنظر استان
تهران مينويسد،
اينگونه
آغاز ميكند:
با سلام بر
محمد و آل
طاهرينش و با
درود و سلام
به پيشگاه حضرت
ولي عصر و
امام راحل و
رهبر فرزانه
انقلاب
اسلامي و
شهداي
گرانقدر. سعيد
مرتضوي در نخستين
جملات خود از
علت نوشتن اين
دفاعيات اينگونه
ياد ميكند:
«به استحضار
ميرساند
تقارن سومين
جلسه دادگاه
در اين پرونده
و نوبت
دفاعيات
اينجانب با
نهم ذيالحجه
روز عرفه را
به فال نيك ميگيرم.
زيرا در اين
تقارن ايام و
مناسبتهاي
ديني و الهي
رمزو رازهايي
است كه آن را
اتفاقي و بيحكمت
و بيحاصل
ندانسته و به
بركت و فضل
اين ايام در
گشايش قفلهاي
بسته و مشكلات
بيش از پيش
اميدوارم». دادستان
سابق تهران در
ادامه عنوان
ميكند: «عرفه
روزي است به
زيبايي شب قدر
و دريايي است
به وسعت بخشش
الهي؛ روز
عرفه روزي است
كه درهاي
آسمان براي
تضرعهاي
عاشقانه
بندگان گشوده
ميشود. روزي
كه عارفان حق،
از خيمه وجود
خويش بيرون ميآيند
و با آتش شوق و
اشتياق به دعا
و نيايش متوسل
ميشوند» و ميافزايد:
«در اين روز
عزيز كه سجادهاي
به وسعت هستي
گسترده است
دستهاي خود
را به سوي آن
بينياز بالا
برده دعا مينماييم
كه خدايا غروب
اين روز را با
غروب گناهان و
تقصيرات ما
يكي گردان.»
از
مقام شهيدان
مظلوم پوزش ميطلبم
سعيد
مرتضوي در
ادامه و با
بيان اينكه
«اينجانب به عنوان
دادستان
عمومي و
انقلاب تهران
در زمان فتنه
بزرگ سال ١٣٨٨
مطالبي را به
عنوان دفاع در
پرونده منعكس
نمودهام
ولكن در اين
جلسه كه نوبت
به دفاع نهايي
است با عنايت
به اينكه
انتظار بحق
رهبر معظم و عزيزتر
از جانمان اين
بود كه مهار
اغتشاش و خنثي
نمودن فتنه
حتي در آن
شرايط
اضطراري بدون
ايراد خسارت و
هرگونه لطمهاي
به شهروندان
عزير انجام
شود» مطالبي
را در تكميل
دفاعيات به
عمل آمده
اظهار ميكند.
نخستين بند از
دفاعيات
دادستان سابق
تهران، به
خانواده
قربانيان
كهريزك
اختصاص يافت.
جايي كه سعيد
مرتضوي
برخورد بسيار
شايسته از طرف
خانوادههاي
آسيبديده را
قابل تقدير و
سپاس دانست و
گفت: «لذا در همين
رابطه رهبر
معظم انقلاب
اسلامي نيز به
خاطر اين
متانت و
بردباري و
پيگيري از
درون نظام و
دست رد زدن به
مداخله
بيگانگان
آنان را مورد
تفقد قرار
دادند؛
بنابراين
مجددا مراتب
ادب و احترام
و تجليل خود
را از مقام
شامخ اين
خانوادههاي
بزرگوار
اعلام مينمايم».
اما در بند
دوم اين
دفاعيات،
سعيد مرتضوي
از واژه
شهيدان مظلوم
در كنار نامهاي
جواديفر،
روحالاميني
و كامراني
استفاده كرده
و اظهار داشت:
«در رابطه با
واقعه خونبار
تيرماه ٨٨ كه
متعاقب فتنه
بزرگ و توطئه
پس از
انتخابات
رياستجمهوري
به وقوع پيوست
رهبري معظم
انقلاب به خاطر
عمق فاجعه از
آن به جنايت
تعبير
فرمودند. به
عنوان
دادستان وقت
عميقا ابراز
تاسف و اعتذار
مينمايم و از
مقام شهيدان
مظلوم اين
حادثه جواديفر،
روحالاميني
و كامراني طلب
پوزش نموده و
علو درجات
آنها را از
خداوند بزرگ
مسئلت مينمايم.»
هيچ
عمدي نداشتم و
پوزش ميطلبم
دادستان
سابق تهران در
سومين بند از
اين دفاعيه،
عنوان كرد: «در
اين وقايع
خونبار امام
شهيدان روحشان
آزرده و قلب
رهبر معظم
انقلاب و ملت
شهيدپرور
ايران عموما و
خانوادههاي
داغدار خصوصا
مكدر و جريحهدار
گرديد كه به
راحتي قابل
التيام نيست.
ضمن اينكه با
چارچوبهاي
عدالتمحور
نظام مقدس
جمهوري
اسلامي و
آرمانهاي
امام (ره) و
شهيدان و
رهبري معظم
انقلاب اسلامي
سازگاري
ندارد. لذا
اينجانب به
سهم خود از
محضر مقدس
امام زمان، كه
صاحب اصلي
انقلاب
هستند، روح
بلند و ملكوتي
امام راحل و
شهيدان، رهبر
عظيمالشأن
انقلاب
اسلامي و ملت
بزرگوار و
خانوادههاي
اين عزيزان
صميمانه پوزش
طلبيده و
ابراز تاسف و
تاثر و اعتذار
دارم و
اميدوارم اين
اعتذار و
دلجويي بتواند
مرهمي بر اين
زخم و التيامي
بر اين داغ
باشد». سعيد
مرتضوي در بند
چهارم اين
نامه از عدم نقش
خود در فاجعه
كهريزك ياد و
تاكيد كرد:
«اينجانب به
عنوان
دادستان وقت
تهران در
پيشگاه خداوند
و وجدان خود
از وقوع اين
حادثه هولناك
اگرچه خداوند
باريتعالي
عالم است، در شكلگيري
آن هيچ عمدي
نبوده، ابراز
شرمندگي ميكنم».
اما پايانبخش
نامه دادستان
سابق تهران،
با توصيهاي
به مسوولان
نظام همراه
شد؛ جايي كه
سعيد مرتضوي
ابراز
اميدواري ميكند
كه «تلخي اين
حادثه و هزينههاي
عظيم اين
خسارت معنوي
همچنان در
حافظه مسوولان
مربوطه باقي
مانده و من
بعد شاهد
تكرار
اينگونه
وقايع تلخ در
كشور عزيزمان
ايران اسلامي
نباشيم.»
چرا
پس از ٧ سال؟
اما
چرا دادستان
سابق تهران پس
از هفت سال لب به
اعتراف ميگشايد؟
او كه در تمام
جلسات دادگاه
رسيدگي به پرونده
كهريزك، خود و
ساير قضات را
بيگناه
دانسته و حتي
در يكي از اين
جلسات عنوان
ميكند در
تيرماه ٨٨
براي كار روي
رساله دكتري
خود در مرخصي
به سر ميبرد،
چگونه در
آخرين مراحل
رسيدگي به فكر
عذرخواهي
افتاده و حتي
فراتر از آن
قربانيان كهريزك
را با نام
شهيد مورد
خطاب قرار ميدهد؟
سعيد مرتضوي
در تمام سالهايي
كه پرونده
كهريزك در
دادگاه كيفري
استان در حال
بررسي بود،
هيچگاه از
مواضع اوليه
خود مبني بر بيتقصيري
در حادثه
كهريزك كنار
نكشيد. او كه
در پايان هر
دادگاه -كه
البته
غيرعلني بودن
آن همه را از
بيان جزييات
معذور ميدانست-
با صلابت از
بيگناهي خود
و حكمي كه به
تبرئه خواهد
رسيد، حرف ميزد،
چطور در
آستانه رسيدن
به راي نهايي
در نامهاي
طلب بخشش از
خانوادههاي
قربانيان ميكند؟
«معاونت در
قتل» كه عنوان
اتهامي سعيد
مرتضوي در اين
پرونده است را
شايد بتوان
تنها عامل
تاثيرگذار در
اين تصميم
بزرگ او مطرح
كرد. اينكه
دادستان سابق
تهران چقدر از
تاييد اين
عنوان اتهامي
كه يكبار از
آن تبرئه شده
است، نگران
بوده كه موجب نگارش
چنين نامهاي
شده را بايد
در
تاثيرگذاري
اين حركت جستوجو
كرد. اگر فرض
را بر اين
بدانيم كه
سعيد مرتضوي
با نگارش اين
نامه ميتواند
دل خانواده
روحالاميني
را به دست آورده
و رضايت آنان
را جلب كند،
با جنبه عمومي
جرم چه خواهد
كرد؟ آيا
دادگاه
تجديدنظر كه
هنوز مشخص
نيست جلسه روز
يكشنبه را به
عنوان ختم
جلسات انتخاب
كند، تاثيري
از اين
عذرخواهي خواهد
گرفت يا نه؟
براي بحث جنبه
عمومي جرم بايد
منتظر راي
نهايي دادگاه
تجديدنظر
نشست اما در
جنبه خصوصي
جرم، هيچ چيز
قابل پيشبيني
نيست. اينكه
خانواده روحالاميني
چقدر تحت
تاثير اين
نامه قرار
خواهد گرفت را
اصلا نميتوان
پيشبيني كرد.
آن هم براي
خانوادهاي
كه سالها در
پي رسيدن به
درخواست خود
كه همانا
محاكمه سعيد
مرتضوي به
دليل آنچه در
بازداشتگاه
كهريزك روي
داده است،
بود. با همه
اين اتفاقات،
بد نيست نگاهي
به يازده جلسه
برگزاري
دادگاه
رسيدگي به
پرونده
كهريزك داشته
باشيم. جايي
كه از يك سو
متهمان اين
حادثه و در راس
آنها، سعيد
مرتضوي بر بيگناهي
خود تاكيد
دارند و از
سويي ديگر
خانواده
قربانيان با
وجود همه تلاشهاي
خود در به ثمر
رسيدن اين
پرونده از اين
امر گله
داشتند كه چرا
هيچ عذرخواهي
از سوي متهمان
حادثه صورت
نميگيرد.
واكنشها
به نامه
دادستان سابق
تهران
انتشار
نامه
عذرخواهي
سعيد مرتضوي
از آنچه در
بازداشتگاه
كهريزك روي
داده، با
واكنشهاي
برخي چهرههاي
سياسي همراه
بوده است.
ماشاءالله
شمسالواعظين،
روزنامهنگار
و فعال سياسي
اصلاحطلب در
نخستين واكنش
به اين
اظهارات گفت:
«آنچه امروز
ميتوانم به
شما توصيه كنم
اين است كه از
جريان كهريزك
عبرت بگيريد و
به سالهايي
بازگرديد كه
بر جايگاه
قضاوت نشسته
بوديد و
روزنامهنگاران
كشور را به
محاكمه ميكشيديد.
اگر در آن
ايام و آن سالها
فراستي و
فطانتي به كار
ميرفت و اگر
خود جنابعالي
به احكام
صادره از سوي
نهاد مافوق
احترام ميگذاشتيد
و از مسند
قضاوت كنار ميرفتيد
چه بسا وقايع
بعدي در دوره
صدارت قضايي شما
به وقوع نميپيوست
و امروزه
ناگزير از
عذرخواهي و
طلب عفو از
خانواده
قربانيان
فاجعه كهريزك
نميشديد.»
آذر منصوري،
فعال سياسي
اصلاحطلب
نيز طي
يادداشتي
عنوان كرد: «به
نظرم يك اقدام
مثبت و اگر
نگوييم بيسابقه،
كم سابقه است
و اين عذر
خواهي و طلب
بخشش و توصيه
به همكيشان خود،
براي اجتناب
از تكرار چنين
اشتباهات بزرگي،
ميتواند خود
يك تجربه و
درسي بزرگ
براي همه كساني
باشد كه به
ازاي
مسووليتي كه
به آنان
واگذار شده
است، به تكليف
انساني، ديني
و اخلاقي خود
عمل كنند و
بپذيرند كه
عالم محضر
خداست و او از
هر چه بگذرد
از حق مردم
نميگذرد».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نماینده
مجلس در واکنش
به مرتضوی:
عذرخواهی برای
جنایات
کهریزک کافی
نیست.
دوشنبه
۲۲ شهریور
۱۳۹۵
یکی
از نمایندگان
مجلس به نامه
عذرخواهی و شرمندگی
سعید مرتضوی
در مورد حوادث
سال هشتاد و
هشت واکنش
نشان داد.
نماینده مردم
کاشمر گفت
“جنایاتی که
در کهریزک و
نیز ستمهایی
که در حق
بازداشت
شدگان وقایع
٨٨ به ناروا
رفته است چیزی
نیست که با یک
عذرخواهی
ساده به انجام
برسد.”
بهروز
بنیادی عضو
فراکسیون
امید و
نماینده مردم
کاشمر در مجلس
دهم در واکنش
به عذرخواهی
سعید مرتضوی
اینگونه نوشت
در
ساعات گذشته،
خبری در فضای
مجازی در حال
دست به دست
شدن بود؛
عذرخواهی
سعید مرتضوی
بابت جنایات
صورت گرفته در
زمان
دادستانی وی.
نفسه
خبری
امیدوارکننده
و نویدبخش
است. این که
بالأخره
مسؤولان ما
دریافته اند
که در برابر
مردم ملزم به
رعایت ادب و
پاسخگویی
هستند.
اما
واقعیت فراتر
از این است.
جنایاتی که در
کهریزک و نیز
ستمهایی که در
حق بازداشت
شدگان وقایع
٨٨ به ناروا
رفته است چیزی
نیست که با یک عذرخواهی
ساده به انجام
برسد.
اگر
خوشبینانه به
ماجرا نگاه
کنیم آقای
مرتضوی متنبه
شده اند و
بابت خطاهایی
که در زمان
دادستانی
ایشان صورت
گرفته
عذرخواهی
کرده اند. این
بسیار خوب است
اما این رفتار
در میان
مسؤولان ما آن
چنان نادر و
بی سابقه است
که آدمی را
ناخودآگاه به تردید
و بدبینی می
اندازد
مبادا
این
عذرخواهی،
قبل از آن که
عذرخواهی باشد
یک دهن کجی به
قانون و مردم
تشنه اجرای
عدالت باشد. در
روزنامه ها
بسیار
خواندیم که
ایشان در ایام
محاکمه به
همراه محافظ و
بعضا مسلح در
دادگاه حاضر
میشدند. حال
مردم حق دارند
که پس از شنیدن
آن اخبار و
دیدن آن
رفتارها در
این عذرخواهی
تردید کنند
آرزو
می کنیم این
عذرخواهی، از
سر توبه و
پشیمانی
حقیقی باشد و
نه به عنوان
دلخوش کنک
برای مردم و
امیدواریم
دستگاه قضا
فارغ از همه
چیز و تنها با
پیروی از سیره
عدل علوی در
پی ستاندن داد
مظلومان باشد.
---------------------------------------------------------
ابراز
شرمندگی و
عذرخواهی سعید
مرتضوی برای
کشتارگاه
کهریزک
دوشنبه,
12 سپتامبر 2016
ایران
وایر
صبح
امروز سایت
«تابناک» یک
تیتر عجیب
داشت: «مرتضوی
با ابراز
شرمندگی، از
شهدای کهریزک
طلب پوزش کرد.»
این
رویداد پس از
گذشت هفت سال
از واقعه
«کهریزک» رخ
داده است.
تیتر
تابناک از متن
دفاعیات
مکتوب سعید
مرتضوی
استخراج شده
است؛ قاضی مشهور
سال های نه
چندان دور که
اکنون به
اتهام معاونت
در قتل، در
رابطه با
پرونده
بازداشتگاه
غیرقانونی
کهریزک در
شعبه ۲۲
دادگاه تجدیدنظر
استان تهران
در حال محاکمه
است.
پیگیر
اصلی این
پرونده،
«عبدالحسین
روح الامینی»،
چهره نزدیک به
«محسن رضایی»
است که علاوه
بر دبیرکلی
حزب «توسعه و
عدالت ایران
اسلامی»، سوابقی
چون مشاور
وزیر و فعالیت
در مجمع تشخیص
مصلحت نظام را
دارد.
تردیدی
نیست اگر
سوابق حکومتی
پدر «محسن روح
الامینی
نبود»، پی
گیری پرونده
سعید مرتضوی
ناممکن بود.
با این حال،
مرتضوی در
دفاعیات خود
از خانواده
«امیر جوادی
فر» و «محمد
کامرانی» هم
طلب پوزش کرده
است. او برای
این افراد
عنوان «شهدا»
را به کار
برده است. این
عنوان برای
کشته شدگان
بازداشتگاه کهریزک
در حالی به
کار می رود که
پیش از این
برخی سایت های
تندرو از این
امر انتقاد
کرده بودند.
سایت
«صراط نیوز» با
انتشار
تصاویری از
امیر جوادی فر
و دوست دخترش
نوشته بود:
«سایت های وابسته
به فتنه گران
به وی لقب
"شهید جنبش
سبز" را داده
بودند.»
عذرخواهی
سعید مرتضوی
در مجموع تازه
نیست. پیش از
این در جریان
دادگاه
رسیدگی به
پرونده محمد کامرانی،
خبر آمده بود
که او از
خانواده
کرمانی
عذرخواهی
کرده است.
همین اخبار
درباره امیر جوادی
فر هم منتشر
شده بود. با
این حال،
دفاعیات
پایانی سعید
مرتضوی،
ادبیات یکسره
متفاوتی دارد.
او در
این نامه از
کهریزک به
عنوان حادثه
ای تلخ و
هولناک و
واقعه ای خونبار یاد و
از وقوع آن
ابراز
شرمندگی کرده
و ضمن عذرخواهی،
به مسوولان
جمهوری
اسلامی گفته
است هزینه های
معنوی این
حادثه را به
خاطر بسپارید
تا دوباره
تکرار نشود.
ادبیات
متفاوت او در
این نامه را
به سختی می توان
نشانه ای از
عذرخواهی
واقعی او
توصیف کرد.
۱۵
شهریور امسال
«عباس
پالیزدار» که
در پرونده ای
دیگر، از شاکیان
سعید مرتضوی
محسوب می شود،
گفته بود: «مرتضوی
در جلسات
ابتدایی
دادسرا به مدت
زیادی عنوان
می کرد که از
بالاترین
مراجع نظام
دستور کتبی
دارد و در
مورد هر
اقدامی که
کرده، ابایی
از برخورد هیچ
کس ندارد. ولی
امروز در جلسه
دادگاه مثل
اسفند بالا و
پایین می پرید
[چون] پشتوانه
هایی که فکر
می کرد مورد
حمایتش قرار
می دهند، قطعا
از پشت سرش
برداشته شده
است.»
انتشار
علنی دفاعیات
سعید مرتضوی
درباره کهریزک
را هم می توان
از این زاویه
ارزیابی کرد. او
اگر با این
تاکتیک موفق
شود خانواده
محسن روح
الامینی را
قانع کند، تا
حد زیادی موفق
شده است پایش
را از گرداب
کهریزک بیرون
کشد.
او
گفته است به
تعبیر آیت
الله خامنه
ای، رهبر
جمهوری
اسلامی، آن
ماجرا یک
جنایت بود.
این عبارات می
توانند
زیربنای یک
کیفرخواست
مطمئن باشند.
اکنون او به
عنوان دادستان
وقت تهران
پذیرفته است
که سه نفر در
ماجرای
خونبار
تیرماه ۸۸ در
کشتارگاه
کهریزک جان
خود را از دست
داده اند و
این امر را
جنایت توصیف
کرده است.
او می
گوید وقوع این
جنایت عمدی
نبوده ولی در خوشبینانه
ترین حالت،
برای جنایت
های سهوی هم
«قانون مجازات
اسلامی»
مجازاتی پیش
بینی کرده
است. رای
دادگاه نشان
خواهد داد که
دستگاه قضایی
چه درکی از
این جنایت
دارد.
آخرین
تلاش های
مرتضوی و رای
دادگاه می
تواند پایانی
موقت برای
پرونده
کهریزک باشد
ولی علاوه بر
پرونده این سه
کشته کهریزک،
پرونده «احمد
نجاتی کارگر»
و «رامین قهرمانی»
که قربانی
کهریزک شدند،
باز است.
رسانه
ها گزارش داده
اند در آن
روزهای
تابستان ۸۸،
در مجموع ۹۲۰
نفر به کهریزک
برده شده اند.
پرونده زخم
های این
قربانیان هم
هنوز باز است.
پس از
افشای پرونده
کهریزک، برخی
از اعضای ستاد
«مهدی کروبی»،
کاندیدای
انتخابات ۸۸، از
جمله «محمد
داوری»،
«محمدحسین
سهرابی» و «مهدی
محمودیان»
بازداشت شدند
و مدت ها در
زندان بودند.
این پرونده
نیز باز است.
پرونده
مرگ «رامین
پوراندرجانی»،
پزشکی که
دوران خدمتش
را در
بازداشتگاه
کهریزک سپری
می کرد هم
مفتوح است.
سعید مرتضوی
به درستی در
دفاعیات خود
نوشته است که
پیامدهای آن
حادثه هولناک
به راحتی قابل
التیام نیست.
این تنها جمله
قابل قبول
دفاعیات سعید
مرتضوی است که
شامل همین دفاعیات
او نیز می شود.
https://iranwire.com/fa/features/18382
_______________________________
یادداشتی
از زهرا موسوی
عذرخواهی
خوب است اما
اتفاقات
کهریزک عمدی
بود
کلمه ـ دوشنبه,
۲۲ شهریور,
۱۳۹۵
چکیده
:کشتهشدگان
کهریزک در
اسارت و
عامدانه شهید
شدند آن وضع
اتفاق و سهو
نبود و حتی
خواندن وصف
آنچه بر آنها
گذشت هم طاقتفرساست.
در این حال
اگرچه اینکه
از اشتباهات عذرخواهی
شود در صورت
کلی خوب است
اما در مورد
جان انسانها
آیا واکنش
صاحبان آن چشمهای
غمناک که
مادران و
پدران و
خانوادههای
شهدا هستند به
پوزش چیست؟...
زهرا
موسوی، دختر
میرحسین و
رهنورد در
صفحه فیسبوک
خود با نقل
خاطراتی
کوتاه از
مادران شهدای
جنبش سبز از
بزرگواری
آنان در بخشش
نوشته و با
اشاره به نامه
امروز سعید
مرتضوی و درخواست
بخشش وی
پرسیده است
سوای اینکه
پوزش آیا میتواند
حکم قضا را
تغییر بدهد یا
نه و اینکه چطور
میشود از
تکرار این
حوادث تلخ
ممانعت کرد؟
دختر
نخست وزیر
محصور دوران
دفاع مقدس
نوشته است:
مراسم
ختم مادر
زندانی سیاسی
کنار یکی از
مادران شهدا
نشسته بودم.
در کیف آن
مادر عزیز باز
بود. او هر چند
دقیقه خم میشد،
عکس فرزندش را
از کیف در میآورد
و غافل از جمع
و هیاهویش در
سکوت عکس را نگاه
میکرد. دلش
پیش او بود.
وقتی متوجه شد
که من هم در نگاه
کردن غریبانهاش
سهیم شدهام، گفت:
میبینی چقدر
بچهام زیبا و
معصوم است؟ او
برای کشورش
برای حقش رفت
و کشتندش. قبل
رفتنش این عکس
را گرفت تا اگر
شهید شد زیبا
و مرتب باشد.
حقا که فرشتهای
بود… سنگ قبرش
را هم شکستند!
بعد گفت اما
من قاتلش را
میبخشم تا
قصاص نشود چون
حتما آن قاتل
هم مادری دارد
که مثل من
فرزندش را
دوست دارد و
من نمیخواهم
زجری که میکشم
و اینطور که
قلبم میسوزد
قلب مادر
دیگری بسوزد.
تنها میخواهم
او را ببینم و
از او بپرسم
که چطور توانستی
به طرف چنین
ماهی گلوله
بگشایی؟
روزی
که علی را
برای
خداحافظی به
خانه آوردند عمهام
به رسم صبوری
خانوادگی و
ایمان زینبیاش
لب فرو بسته
بود و تنها
وقتی علی
مهربان و پاک
را برای آخرین
بار نوازش میکرد
به ترکی دو سه
بار گفت نفرین
میکنم نه
اسمی برد نه
شکایتی کرد.
شکایت از که
کند وقتی کسی
حاضر نشد تا
بپذیرد که
قاتلش بوده است.
روز خاکسپاری
هم تنها گفت
امانت خدا بود
شکر که امانتش
را خوب پس دادم
علی تحمل دروغ
نداشت.
مادر
سهراب – این
بانوی پر از
صلح و صبر و
روشنی – به شرط
آزادی
زندانیاین
سیاسی قاتل
فرزند بیگناهش
را میبخشد
اما آن بخشش
معنیاش تنها
گسترش صلح است
مگر میشود
مادر فراموش
کند؟ و ذرهای
بیآرام جانش
آرام باشد؟
به قول
مرحوم اقبال
هر ذره این
خاک گره خورده
نگاهیست و
اینگونه است
که ما آن نگاه
آن سکوت را و
مویههای
دردناک را این
سالها بسیار
دیده و شنیدهایم
بر سر مزارها
یا کنار قابهای
عکس یا در
خانههای
خالی از آن بیگناهان
به خون خفته.
کشتهشدگان
کهریزک در
اسارت و
عامدانه شهید
شدند آن وضع
اتفاق و سهو
نبود و حتی
خواندن وصف
آنچه بر آنها
گذشت هم طاقتفرساست.
در این حال
اگرچه اینکه
از اشتباهات عذرخواهی
شود در صورت
کلی خوب است
اما در مورد جان
انسانها آیا
واکنش صاحبان
آن چشمهای
غمناک که
مادران و
پدران و
خانوادههای
شهدا هستند به
پوزش چیست؟
-سوای اینکه
پوزش آیا میتواند
حکم قضا را
تغییر بدهد یا
نه و اینکه چطور
میشود از
تکرار این
حوادث تلخ
ممانعت کرد-
واکنش آنان هر
شکل که باشد
ببخشند یا
نبخشند، فطریترین
شکل ممکن است
و حق شخص خود
آنان. ما فقط
میتوانیم
همدردانه حدس
بزنیم در جان
خسته و زخمخورده
آنها که تا
ابد خونبار
است چه میگذرد
وقتی در این
ایام تلخ فراق
بیعمر زندهاند؟
وقتی مدام با
خود زمزمه میکنند
به کدامین
گناه کشته
شدند؟
http://www.kaleme.com/1395/06/22/klm-249398/
------------------------------------------------------
جنایت
کهریزک؛ ننگی
برا دامن
حاکمیت خواهد
ماند؟
عذرخواهی
نمادین
مرتضوی از
رهبری در
پرونده کهریزک؛
نظام در
دوراهی عفو و
عدالت
کلمه ـ یکشنبه,
۲۱ شهریور,
۱۳۹۵
چکیده :سعید
مرتضوی
دادستان سابق
تهران دقایقی
پیش با ارائه
نامهای به
دادگاه
رسیدگی به
پرونده فاجعه
کهریزک،
جنایتهای
صورت گرفته در
این
بازداشتگاه
را غیر عمد خوانده
از رهبری و سه
تن از شهدای
کهریزک عذرخواهی
کرده است.
نامهای خالی
از ندامت از
عمق فاجعهای
که رخ داده و
بیشتر به نظر
میرسد زمینهسازی
ای است برای
عفو رهبری. ...
کلمه
– گروه خبر:
سعید مرتضوی
دادستان سابق
تهران دقایقی
پیش با ارائه
نامهای به
دادگاه
رسیدگی به
پرونده فاجعه
کهریزک،
جنایتهای
صورت گرفته در
این
بازداشتگاه
را غیر عمد خوانده
از رهبری و سه
تن از شهدای
کهریزک
عذرخواهی
کرده است.
نامهای خالی
از ندامت از
عمق فاجعهای
که رخ داده و
بیشتر به نظر
میرسد زمینهسازی
ای است برای
عفو رهبری.
به
گزارش کلمه،
سعید مرتضوی
دادستان
معزول تهران
که پروندههای
اختلاس و فساد
وی از مهمترین
ابزار محک عدالت
نظام قضایی ارزیابی
میشود، پس از
۷ سال انکار
این جنایتها
با
سوءاستفاده
از اعیاد پیش
رو و روز عرفه مدعی
شده است که در
جنایتهای
بازداشتگاه
کهریزک نقشی
نداشته و از
رهبری و تنها
سه تن از جانباختگان
این جنایت
عذرخواهی
کرده است.
سعید
مرتضوی که پیش
از این بارها
در گزارشهای
مختلف تخلفها
و جنایتهای
وی در سرکوب
خشونتبار
اعتراض های
مردم در سال
۸۸ اثبات شده
بود سال گذشته
در دادگاهی
تبرئه شد.
گرچه خانواده های
آسیبدیدگان
و شهدای فاجعه
کهریزک کنار
ننشسته و پیگیر
شکایت خود
شدند. پیگیریهایی
که نتیجهی آن
نامه امروز
مرتضوی است و
به نظر میرسد
قرار است با
این نامه که
حتی در آن نیز
شرمندگی و
ندامتی دیده
نمیشود وی
مورد عفو
رهبری و رافت
نظام! قرار
گیرد. رافتی
که پیش از این
نیز شامل حال
خاصان! قرار گرفته
است.
تبرئه
ی مرتضوی در
پرونده
کهریزک در
حالی اعلام
شده بود که طی
سالهای گذشته
بارها و بارها
شاهدان
کهریزک از
فجایع این
بازداشت گفته
و خانواده ی ۴
شهید که رسما
اسامی آنها
اعلام شده نیز
پیگیر شکایت
های خود بوده
اند.
از
فجایع کهریزک
در سال ۸۸
زیاد شنیده
ایم، فجایعی
در حد قتل و
شکنجه های
فجیع و آزار و
اذیت ها بی
شرمانه
زندانیان. آنقدر
مفتضح که حتی
رهبری هم
مجبور شد به
“جنایت” بودن
اعمال پلیس در
آن اعتراف کند
و دستور تعطیلی
اش را صادر
کند؛ البته
بدون مسئولیت
پذیری درباره
قتل ها و
شکنجه ها، و
صرفا به عنوان
استاندارد
نبودن و به
بهانه عدم
وجود تهویه هوا
و خوراک کافی
و جای کافی
برای نشستن یا
خوابیدن! اما
درباره کشته و
مجروح شدن جوان
ها و آسیب های
جسمی و روانی
ای که هنوز
ابعاد آن به
طور کامل مشخص
نشده است، هیچ
کس مسئولیتی
نپذیرفت. گرچه
اکثر آسیب
دیدگان این
بازداشتگاه
با ارعاب و
تهدید و تطمیع
هنوز نتوانسته
اند از همه ی
آنچه در
کهریزک گذشت پرده
بردارند، اما
بسیاری نیز
سکوت نکرده و
بازگو کرده
اند رفتارها و
دستورهای
غیرقانونی و
غیرانسانی
مرتضوی و
رادان و
یارانشان را.
در این
میان پدر شهید
محسن روح
الامینی
بیشترین
پیگیری های
قانونی در این
پرونده را بر
عهده گرفت و
علیرغم همه ی
کارشکنی ها از
شکایت خود
بازنگشت.
راویان
فجایع کهریزک
به آسیب
دیدگان و
خانواده های
آنان محدود
نشد، سال ۹۲،
احمدی مقدم در
گفت گوی خود
با ایسنا از
کهریزک و
عاشورا گفت بخشی
از همان
واقعیت تلخی
را که سبزها
با سند و مدرک
ارائه می
کردند و موسوی
و کروبی به
دلیل اعتراض
به آن مورد اتهام
قرار گرفته و
روزنامه
نگارانی
محکوم شدند.
متن
این نامه به
شرح ذیل است؛
ریاست
محترم و هیئت
محترم قضات
شعبه ۲۲ دادگاه
تجدیدنظر
استان تهران
با
سلام بر محمد
و آل طاهرینش.
و با درود و
سلام به
پیشگاه حضرت
ولی عصر و
امام راحل و
رهبر فرزانه
انقلاب
اسلامی و شهدای
گرانقدر
با
سلام؛ به
استحضار میساند
تقارن سومین
جلسه دادگاه
در این پرونده
و نوبت
دفاعیات
اینجانب با
نهم ذیالحجه
روز عرفه را
به فال نیک میگیرم.
زیرا در این
تقارن ایام و
مناسبتهای
دینی و الهی
رمز و رازهایی
است که آن را
اتفاقی و بیحکمت
و بیحاصل ندانسته
و به برکت و
فضل این ایام
در گشایش قفلهای
بسته و مشکلات
بیش از پیش
امیدوارم.
عرفه
روزی است به
زیبایی شب قدر
و دریاییست
به وسعت بخشش
الهی؛ روز
عرفه روزیست
که درهای
آسمان برای
تضرعهای
عاشقانه
بندگان گشوده
میشود. روزی
که عارفان حق،
از خیمه وجود
خویش بیرون میآیند
و با آتش شوق و
اشتیاق به دعا
و نیایش متوسل
میشوند.
در این
روز عزیز که
سجادهای به
وسعت هستی
گسترده است
دستهای خود
را به سوی آن
بینیاز بالا
برده دعا مینماییم
که خدایا غروب
این روز را با
غروب گناهان و
تقصیرات ما
یکی گردان.
اینجانب
به عنوان
دادستان
عمومی و
انقلاب تهران
در زمان فتنه
بزرگ سال ۱۳۸۸
مطالبی را به
عنوان دفاع در
پرونده منعکس
نمودهام
ولکن در این
جلسه که نوبت
به دفاع نهایی
است با عنایت
به اینکه
انتظار بهحق
رهبر معظم و
عزیزتر از
جانمان این
بود که مهار
اغتشاش و خنثی
نمودن فتنه
حتی در آن
شرایظ
اضطراری بدون
ایراد خسارت و
هرگونه لطمهای
به شهروندان
عزیر انجام
شود مطالب ذیل
را در تکمیل
دفاعیات به
عمل آمده به
استحضار میرساند:
۱-
برخورد بسیار
شایسته از طرف
خانوادههای
آسیبدیده
قابل تقدیر و
سپاس است لذا
در همین رابطه
رهبر معظم
انقلاب اسلامی
نیز به خاطر
این متانت و
بردباری و
پیگیری از
درون نظام و
دست رد زدن به
مداخله بیگانگان
آنان را مورد
تفقد قرار
دادند؛
بنابراین مجددا
مراتب ادب و
احترام و
تجلیل خود را
از مقام شامخ
این خانوادههای
بزرگوار
اعلام مینمایم.
۲-
در رابطه با
واقعه خونبار
تیرماه ۸۸ که
متعاقب فتنه
بزرگ و توطئه
پس از انتخابات
ریاست جمهوری
به وقوع پیوست
رهبری معظم
انقلاب به
خاطر عمق
فاجعه از آن
به جنایت تعبیر
فرمودند. به
عنوان
دادستان وقت
عمیقا ابراز
تأسف و اعتذار
مینمایم و از
مقام شهیدان
مظلوم این
حادثه جوادیفر،
روحالامینی
و کامرانی طلب
پوزش نموده و
علو درجات
آنها را از
خداوند بزرگ
مسئلت مینمایم.
۳-
در این وقایع
خونبار امام
شهیدان
روحشان آزرده
و قلب رهبر
معظم انقلاب و
ملت شهیدپرور
ایران عموما و
خانوادههای
داغدار خصوصا
مکدر و جریحهدار
گردید که به
راحتی قابل
التیام نمیباشد.
ضمن اینکه با
چارچوبهای
عدالتمحور
نظام مقدس
جمهوری
اسلامی و
آرمانهای
امام (ره) و
شهیدان و
رهبری معظم
انقلاب اسلامی
سازگاری
ندارد. لذا
اینجانب به
سهم خود از
محضر مقدس
امام زمان، که
صاحب اصلی
انقلاب میباشند،
روح بلند و
ملکوتی امام
راحل و شهیدان،
رهبر عظیمالشأن
انقلاب
اسلامی و ملت
بزرگوار و
خانواده های
این عزیزان
صمیمانه پوزش
طلبیده و ابراز
تأسف و تأثر و
اعتذار دارم و
امیدورام این
اعتذار و
دلجویی
بتواند مرهمی
بر این زخم و
التیامی بر
این داغ باشد.
۴-
اینجانب به
عنوان
دادستان وقت
تهران در پیشگاه
خداوند و وجدان
خود از وقوع
این حادثه
هولناک اگرچه
خداوند
باریتعالی
عالم است، در
شکلگیری آن
هیچ عمدی
نبوده، ابراز
شرمندگی میکنم.
۵-
امیدوارم
تلخی این
حادثه و هزینههای
عظیم این
خسارت معنوی
همچنان در
حافظه مسئولان
مربوطه باقی
مانده و منبعد
شاهد تکرار
اینگونه
وقایع تلخ در
کشور عزیزمان
ایران اسلامی
نباشیم.
http://www.kaleme.com/1395/06/21/klm-249387/
----------------------------------------------------------------
سایت
خبری تحلیلی
زیتون
۲۱ شهریور
۱۳۹۵
۱۰ نکته
برای
عذرخواهی
مرتضوی
مرتضی
کاظمیان
قاضی
سعید مرتضوی،
دادستان سابق
تهران در نامهای
سرگشاده خطاب
به قضات
دادگاه
تجدیدنظر استان
تهران، فجایع
کهریزک را
«حادثه
هولناک» و «جنایت»
توصیف کرده و
از نقش خود در
آن «ابراز شرمندگی»
کرده است.
۱. نفس
عذرخواهی و پوزشطلبی
قاضی مرتضوی
از خانواده
شهیدان جنبش
سبز و ملت
ایران، بسیار
باارزش است.
این نشان میدهد
فشار افکار
عمومی و بار
سنگین حقیقت
غیرقابل
کتمان، چنان
بوده که «جلاد
مطبوعات» و
یکی از
بازوهای مهم
سرکوب در ربع
قرن گذشته را
ـ به هر
انگیزه ـ
وادار به
«ابراز شرمندگی»
کرده است.
بهدشواری
میتوان در
تاریخ جمهوری
اسلامی، مورد
مشابهی از
پوزشخواهی
را ـ آنهم در
این سطح ـ
مثال آورد.
رخدادی که دستکم
از منظر فشار
افکار عمومی و
پیگیری
کنشگران
مدافع حقوق
بشر،
امیدوارکننده
و شادیبخش
است.
۲. قاضی
مرتضوی
درحالی به هر
دلیل و با هر
ادبیات و
حیله، بهعنوان
«دادستان وقت
تهران» از
بابت فاجعه
کهریزک «عمیقا
ابراز تأسف و
اعتذار» کرده
که در چند سال
اخیر هیچگاه
نقش و
مسئولیتی در
این فاجعه
نپذیرفته بود.
او
در آغاز بررسی
قضایی
پرونده، مدعی
شد که در
هنگام وقوع
فاجعه در
مرخصی بوده و
درگیر نگارش
تز دکترای
خود. تنها در
پی سماجت خانواده
شهدای کهریزک
(بهویژه
خانواده زندهیاد
محسن روحالامینی
که دستی در
ارتباط با
حاکمیت
داشتند)،
مرتضوی به
نقطهی کنونی
رسید.
۳. سردار
احمدی مقدم،
فرمانده وقت
نیروی انتظامی
جمهوری
اسلامی در
مصاحبهای در
سال ۱۳۹۲
تصریح کرد که
«آقای مرتضوی
اصرار داشت که
افراد دستگیر
شده به کهریزک
منتقل شوند.
من مخالفتم را
به صراحت
اعلام کردم و
گفتم آنجا نه
تنها جا
نداریم، بلکه
آن مکان جای
خطرناکی است.
اما مرتضوی
اصرار داشت که
این افراد
دستگیر شده
چاقو، قمه و
زنجیر داشتهاند
و از همین حیث
اراذل و اوباش
محسوب میشوند.»
احمدی مقدم
افزوده بود که
«در هر بند که ظرفیت
۵۰ تن را
داشت، ۱۷۰ تن
را جا دادند و
قبول کنید در
گرمای
تابستان
کهریزک آن هم
در یک مکانی
که استاندارد
نیست، این
تراکم آدم در
این محل کم
امکانات
دارای مسئله
است.»
این
اظهارنظر
مقام ارشد
نظامی، تنها
یکی از
مستندات مهم دال
بر خلافگوییها
و تحریف حقیقت
توسط مرتضوی
است.
به
بیان دیگر، و
مطابق تصریح
فرمانده وقت
نیروی
انتظامی،
مرتضوی به
کردار خود
واقف بوده و بهگونهای
عامدانه به
سرکوب خشونتبار
و غیرانسانی
شهروندان
معترض اقدام
کرده است.
آیا
دادگاه
انقلاب این
دست دادهها
را در ارزیابی
نهایی خود
دخالت خواهد
داد؟
۴. مرتضوی
افزون بر
کتمان حقیقت و
دروغگویی و
تقلیل دادن
جایگاه خود در
فجایع مترتب بر
کودتای
انتخاباتی
۱۳۸۸، سعی
بسیار برای
مختومه کردن
پرونده
کهریزک بهعمل
آورد. مطابق
گزارش تحقیق و
تفحص مجلس
هشتم از
سازمان تامین
اجتماعی ـ به
ریاست مرتضوی
ـ وی حدود ۸۴
میلیون تومان
از پول سازمان
تأمین
اجتماعی را
برای جلب
رضایت، به یکی
از شاکیان
پرونده کهریزک
داده است؛
نوعی رشوه و
حقالسکوت به
خانواده
قربانیان
برای مختومه
کردن پرونده
فاجعه.
۵. مرتضوی
در نامهی
سرگشادهاش
درحالی
«صمیمانه پوزش
طلبیده و
ابراز تأسف و
تأثر و
اعتذار» کرده
و امیدواری
نشان داده که
«این اعتذار و
دلجویی
بتواند مرهمی
بر این زخم و
التیامی بر
این داغ باشد»
که در بخشی از
نامه باز نوشته
در وقوع فاجعه
«هیچ نقشی
نداشتهام».
این
سه کلمه ـ به
شکلی که هنوز
قابل رویت است
ـ در متن تایپ
شدهی مکتوب،
خط خورده است.
خطخوردگی
معناداری که
نشان میدهد
مقام ارشد
قضایی هنوز
نسبت خود و
فاجعهای را
که «حادثه
هولناک» میخواند،
چگونه به
داوری نشسته
است.
۶. مرتضوی
در مکتوب مهماش
«به سهم خود»
بابت «وقایع
خونبار»
تابستان ۱۳۸۸
عذرخواهی
کرده است. «سهم
دیگران» چیست؟
«دیگر مقصران»
کجا هستند و
چه حدی از جرم
مرتکب شدهاند؟
احمدرضا
رادان،
جانشین وقت
فرماندهی نیروی
انتظامی یا
دیگر همدستان
دادستان وقت
تهران، کجای
پرونده قرار
دارند؟
بسیار
بعید به نظر
میرسد که پای
مقام ارشد
قضایی و نظامی
و امنیتی دیگری
به این پرونده
باز شود.
۷. باید
منتظر صدور
حکم نهایی
مرتضوی ماند.
با اطمینان میتوان
گفت نگارش
چنین مکتوبی و
انتشار گستردهی
آن، بدون
اطلاع برخی
کانونهای
امنیتی و
قضایی نبوده
است.
حکم
نهایی، مشخص
خواهد کرد که
دستگاه قضایی
به چه میزان
آماده پیگیری
موضوع است.
مکتوب
مرتضوی
اعتراف
غیرمستقیم وی
به «قتل غیرعمد»
و پذیرش
مسئولیت در
این سطح و حد
از جرم است.
استقلال
و انصاف فرسنگها
با دستگاه
قضایی ایران ـ
بهویژه در
حوزه متهمان
سیاسی و
عقیدتی ـ
فاصله دارند.
نسبت قابل
قبولی میان
جرم و مجازات
در پرونده
افرادی چون
مرتضوی موجود
نیست؛ اما آیا
حدی از عدالت
مورد اعتنا
قرار خواهد
گرفت؟
۸. مرتضوی
درحالی درگیر
پرونده
کهریزک شده و
از بابت فجایع
رخداده در
آن، «به سهم
خود» عذرخواهی
میکند که
اشارهای به
دخالت خود در
کودتای
انتخاباتی
۱۳۸۸ نمیکند.
امضای مرتضوی
پای احکام
بازداشت
صادرشده برای
شماری از
فعالان سیاسی
ستادهای
موسوی و کروبی
قبل از
برگزاری
انتخابات
ریاست جمهوری
۱۳۸۸
خودنمایی میکرد.
مرتضوی
از شرکا و
عوامل موثر در
کودتای
انتخاباتی ۱۳۸۸
است. پروندهای
که با وجود
پوزشخواهی
مرتضوی، هنوز
ناگفتهها و
اسرار بسیار
دارد.
شمار
شهروندان بیگناهی
که پرسیدند
«رأی من کو؟» و
هدف گلوله و
شکنجه و سرکوب
خشونتبار
قرار گرفتند،
کم نیست. دهها
شهید و صدها
آسیبدیده
از شکنجه در
این فهرست
مشهورند.
کدام مرجع
قضایی به حقوق
تضییعشدهی
آنان، و
اتهامات
مرتضوی و
همکارانش
رسیدگی خواهد
کرد؟
۹. قاضی
مرتضوی، یکی
از خزائن
اطلاعات در
جمهوری
اسلامی است.
برای دستکم
دو دهه او در
شمار مهمی از
پروندههای
قضایی ـ
امنیتی، همراهی
موثر و فعال
بوده است. از
توقیف فلهای
مطبوعات و
سرکوب
روزنامهنگاران
در بهار ۱۳۷۹
تا پرونده قتل
زهرا کاظمی،
خبرنگار
ایرانی ـ
کانادایی، و
از دخالت در سرکوب
دانشجویان تا
مشارکت در
بازداشت فعالان
سیاسی و
کنشگران مدنی
و وبلاگنویسان.
اگرچه
به زندان
افکندن چنین
خزانهای از
اسناد
محرمانه نظام
ـ آنهم برای
مدت طولانی ـ
نسبتی با
واقعیتهای
ساختار سیاسی
قدرت در
جمهوری
اسلامی جاری
برقرار نمیکند؛
اما در صورت
وقوع، میتواند
هشدار
غیرمستقیمی
به بازوهای
سرکوب باشد؛
امنیت دائم و
تضمینی در کار
نیست. شوکی مشابه
آنچه در
پرونده قتلهای
زنجیرهای
متحقق شد.
۱۰. همین که
مقامهای
قضایی و
امنیتی
جمهوری
اسلامی با نیمنگاهی
به عذرخواهی
امروز و وضع
مرتضوی دریابند
که «روز
بازخواست»
سرانجام
فراخواهد
رسید، رخدادی
بسیار باارزش
و قابل
استقبال است.
هرچند
ساختار سیستم
قضایی و
امنیتی جمهوری
اسلامی متأثر
از ساختار
سیاسی قدرت و
قانون اساسی،
دچار ابهامها
و کاستیها و
عوارض بسیار
است، اما حتی
اگر حکایت
قاضی مرتضوی
شمار اندکی از
بازوهای
سرکوب را نیز
به بازنگری در
رفتار و کردار
خویش وادارد،
موجب خوشوقتی
است.
دستکم
آنکه کنشگران
جامعه مدنی
بار دیگر به
تعقیب خواستهها
و پیگیری
صبورانهی
مطالبات خود،
شائق و
امیدوار میشوند.
از
فشار نیروی
اجتماعی و
جامعه مدنی، و
پرسشگری و
حقیقتجویی
شهروندان نمیتوان
گریخت.
http://zeitoons.com/17531
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
واکنشها
به عذرخواهی
مرتضوی از
خانواده
قربانیان کهریزك
عذرخواهی
سعید مرتضوی
از خانواده
قربانیان بازداشتگاه
کهریزک با
واکنشهای
متفاوت
ایرانیان
روبرو شده
است. برخی آن
را مثبت
دانسته و برخی
دیگر ادعای
"عمدی نبودن"
فاجعه را رد
کرده و این
عذرخواهی را
نمک پاشیدن
روی زخم میدانند.
به
گزارش دویچه
وله، سعید
مرتضوی،
دادستان سابق
تهران، روز
یکشنبه (۲۱
شهریور/ ۱۱
سپتامبر) در
نامهای به
دادگاه
رسیدگی به
پرونده
کهریزک از خانوادههای
محسن روح الامینی،
محمد کامرانی
و امیر جوادیفر،
سه قربانی
بازداشتگاه
موقت کهریزک،
"عذرخواهی"
کرد.
این
سه نفر از
جمله صدها
جوان معترضی
بودند که در
ناآرامیهای
تابستان ۸۸
بازداشت و به
دستور سعید
مرتضوی روانه
بازداشتگاه
موقت کهریزک
شدند. این سه
جوان زیر
شکنجه
مأموران
انتظامی و
امنیتی کشته
شدند. مرتضوی
همان زمان
ادعا میکرد
که آنها در
اثر بیماری
"مننژیت" جان
خود را از دست
دادهاند.
بعدها
برای جلوگیری
از افشا حقایق
مربوط به شکنجه
و بدرفتاری
ماموران پلیس
در کهریزک، رامین
پوراندرجانی،
پزشک وظیفه
بازداشتگاه
کهریزک، توسط
عوامل مرتضوی
و مقامهای
انتظامی و
امنیتی به قتل
رسید. دکتر
پوراندرجانی
سه قربانی
کهریزک را
معاینه کرده و
از راز کشتهشدن
آنها آگاه بود.
سعید
مرتضوی بعدها
از مقام خود
عزل شد و با شکایت
خانوادههای
روحالامینی،
کامرانی و
جوادیفر با
اتهامهایی
چون "معاونت
در قتل"،
"بازداشت
غیرقانونی" و
"گزارش خلاف
واقع" در
برابر دادگاه
قرار گرفت.
او
در نامه خود
به ریاست
دادگاه نوشته
است: «اینجانب
به عنوان
دادستان وقت
تهران در
پیشگاه خداوند
و وجدان خود
از وقوع این
حادثه هولناک اگرچه
خداوند
باریتعالی
عالم است، در
شکلگیری آن
هیچ عمدی
نبوده، ابراز
شرمندگی میکنم.»
تصویر
نامه سعید
مرتضوی به
ریاست و هیئت
قضات شعبه ۲۲
دادگاه
تجدیدنظر
استان تهران
روز گذشته در
وبسایتهای
خبری مختلف
منتشر شده
بود. در این
تصویر به خوبی
دیده میشود
که سعید
مرتضوی در بند
چهارم نامه
خود روی عبارت
"و هیچ نقشی
نداشتهام"
خط کشیده است.
واکنشهای
متفاوت
نامه
عذرخواهی
مرتضوی واکنشهای
متفاوتی را
برانگیخت.
شمار زیادی از
ایرانیان در
شبکههای
اجتماعی
دراین باره
اظهار نظر
کردهاند.
برخی نوشتهاند:
«عذرخواهی
مرتضوی از
جنایات
کهریزک از سر
پشیمانی و
ندامت نیست و
علت را در
پروندههای
سنگین چپاول و
اختلاس
دادستان سابق
بجویید.
معاملهای در
میان است.»
برخی
دیگر نامهی
مرتضوی را
"یکجور بازی
با احساسات
مردم" تلقی
کردهاند:
«عذرخواهی یه
هفته بعد، یه
ماه بعد، یه
سال بعد! این
عذرخواهی جز
تازه کردن
داغ خانوادههاشون
و مردم دردی
را دوا نمیکنه.»
برخی
دیگر نوشتهاند
که مرتضوی از
حادثه کهریزک
متاسف نیست و
نامه او کوششی
برای فرار از
مجازات و
تاثیرگذاری
بر رأی دادگاه
است: «طرف عاقل
بوده نشسته سبک
سنگین کرده
دیده چرا الکی
دویست[میلیون]
تومن دیگه بدم
به دادگاه؟!
یه عذرخواهی
صوری مینویسم
و تبرئه و
تمام!»
یکی
از کاربران
نیز نوشته
است: «الان
پورمحمدی به
مرتضوی زنگ میزنه
میگه بدبخت
اگه جای
عذرخواهی میگفتی
دستور خدا رو
اجرا کردم
شبها راحت میخوابم
مثل من وزیری
چیزی میشدی.»
اشاره
این کاربر به
واکنش مصطفی
پورمحمدی، وزیر
دادگستری
دولت روحانی،
به انتشار
فایل صوتی آیتالله
منتظری است.
پورمحمدی به
عنوان یکی از
اعضای "کمیته
مرگ" در اعدام
صدها جوان
زندانی در سال
۶۷ نقش داشت.
او دو هفته
پیش درباره
نقش خود در
این اعدامها
گفت: «افتخار
میکنیم دستور
خدا را درباره
منافقین اجرا
کردیم.»
آذر
منصوری، از
فعالان اصلاحطلب
و عضو شورای
مرکزی حزب
اتحاد ملت
ایران، در
یادداشتی در
شبکه تلگرام
عذرخواهی
سعید مرتضوی
را مثبت
ارزیابی کرده
است.
خانم
منصوری در
یادداشت خود
با عنوان "در
ستايش
عذرخواهی"
نوشته است:
«فارغ از
اینکه در نهایت
دستگاه قضایی
کشور چه رایی
برای او صادر
کند و فارغ از
اینکه او با
چه انگیزه و
نیتی دست به
این اقدام زده
است، و فارغ
از اینکه
خانوادههای
این شهدا و
آسیب دیدگان
دیگر چه
قضاوتی راجع
به او داشته
باشند، نفس
این اقدام او،
حتی پس از ۷
سال از سپری
شدن این فاجعه
و قبول خطاها
و اشتباهاتی
که رخ داده،
به نظرم یک
اقدام مثبت و
اگر نگوییم بیسابقه،
کم سابقه است.»
این
فعال سیاسی میافزاید:
«این عذرخواهی
و طلب بخشش و
توصیه به همکیشان
خود، برای
اجتناب از
تکرار چنین
اشتباهات
بزرگی، میتواند
خود یک تجربه
و درسی بزرگ
برای همه کسانی
باشد که به ازای
مسئولیتی که
به آنان
واگذار شده
است، به تکلیف
انسانی، دینی
و اخلاقی خود
عمل کنند.»
عذرخواهی
یعنی پذیرش
نقش خود
علی
هنری، یکی از
کاربران
توییتر، در
این زمینه
نوشته است:
«طلب بخششِ
مرتضوی به
معنی پذیرش
نقشش در فاجعه
است. حال حکم
اوست که عزم
حکومت در عدم تکرار
فجایع مشابه و
عیار عدالت
قوه قضاییه را
مشخص میکند.»
حسین
رونقی ملکی،
فعال
دانشجویی و
وبلاگنویس
که پس از
حوادث ۸۸ سالها
زندانی بود،
در توییتی
نوشت: «یکسال
بخاطر روایت
فاجعه کهریزک
حکم گرفتم. میگفتن
دروغ گفتید و
سیاهنمایی
کردید. امروز
مرتضوی همانها
را تایید کرد.»
رونقی
افزوده است:
«وقتی سال ۸۸
در بند ۷
زندان اوین
عباس بیگدلی
فاجعه کهریزک
را به هیئت بازرسی
نمایندگان
مجلس توضیح میدهد
قدرتالله
علیخانی از
هوش میرود.»
"پرشین
بانو"، کاربر
دیگر در
توییتر نوشت:
«محمد داوری و
مهدی
محمودیان،
روزنامهنگاران
پیگیر فاجعه
کهریزک با حکم
۵ سال زندانی
شدند و مهدی
کروبی افشاگر
کهریزک هنوز
در حصر خانگی
است.»
مهدی
محمودیان از
روزنامهنگارانی
است که نقش به
سزایی در
افشای جنایات و
فجایع رخ داده
در
بازداشتگاه
کهریزک داشت.
او نخستین کسی
است که پس از
انتخابات
درباره اعمال
روشهای
غیرانسانی و
غیرقانونی با
متهمان در این
بازداشتگاه،
اطلاعرسانی
کرد. او در
شهریور ۸۸
بازداشت شد و
حدود سه ماه
از بازداشت
خود را در
انفرادی سپری
کرد. محمودیان
در اوایل سال
۸۹ به پنج سال
زندان محکوم
شد.
محمد
داوری، دیگر
روزنامهنگاری
بود که به دلیل
نقشاش در
افشاگریهای
حوادث رخ داده
در کهریزک سالها
زندانی شد.
کاربری در
توییتر نوشت:
«محمد داوری
پنج سال به
جرم مصاحبه با
قربانیان
کهریزک در
زندان بود.
عذرخواهی
مرتضوی جوانیاش
که در زندان
سوخت را برمیگرداند؟»
واکنش
دختران موسوی
نرگس
موسوی، یکی از
دختران
میرحسین
موسوی و زهرا
رهنورد، در
واکنش به نامه
مرتضوی در
توییتر نوشت:
«کهریزک عذرخواهی
و ابراز
شرمندگی نمیشناسد.
قرنها هم که
رد شود این
فاجعه فراموش
ایران نمیشود.
در کنار
خانوادههای
داغدار، حفره
سیاهی که در
عواطف ما
ایجاد شد پر
نمیشود.... و
امروز با
ابراز
شرمندگی متهم
فاجعه کهریزک
دوباره داغ
تازه شد...»
زهرا
موسوی، دختر
دیگر میرحسین
موسوی، در یادداشتی
با عنوان
"عذرخواهی
خوب است اما
اتفاقات
کهریزک عمدی
بود" نوشت:
«کشتهشدگان
کهریزک در
اسارت و
عامدانه شهید
شدند آن وضع
اتفاق و سهو
نبود و حتی
خواندن وصف
آنچه بر آنها
گذشت هم طاقتفرساست.»
به
نظر زهرا
موسوی
عذرخواهی بهطور
کلی خوب است،
"اما در مورد
جان انسانها
آیا واکنش
صاحبان آن چشمهای
غمناک که
مادران و
پدران و
خانوادههای
شهدا هستند به
پوزش چیست؟"
در
ادامه
یادداشت دختر
میرحسین
موسوی آمده است:
«سوای اینکه
پوزش آیا میتواند
حکم قضا را
تغییر بدهد یا
نه و اینکه چطور
میشود از
تکرار این
حوادث تلخ
ممانعت کرد -
واکنش آنان
[خانوادههای
قربانیان] هر
شکل که باشد
ببخشند یا
نبخشند، فطریترین
شکل ممکن است
و حق شخص خود
آنان.»
2
"برادر
غرق خونه /
برادر کاکلش
آتشفشونه /
برادر / برادر
خاطرت هست؟ /
برادر خاطرت
باشد / مرتضوی
امروز تو را
شهید خطاب کرد..."
به
گزارش بی بی
سی، چند خط
بالا که همراه
با عکس امیر
جوادیفر،
یکی از کشتهشدگان
حادثه کهریزک
در فیس بوک
منتشر شده، نمونهای
از واکنشهای
گسترده
کاربران شبکههای
اجتماعی به
عذرخواهی
سعید مرتضوی،
دادستان
پیشین تهران،
برای وقایع
کهریزک در
جریان
اعتراضات انتخابات
۸۸ است،
عذرخواهیای
که کمتر
کاربری آن را
قابل قبول
دانسته است.
برخی
از این
کاربران،
عذرخواهی
مرتضوی را "نمک
پاشیدن به زخمهایی"
دانستهاند
که هنوز بعد
از اعتراضات
۸۸ بهبود
نیافته. یک
روزنامهنگار
در توییتی
نوشته: "خون
روی دست، با
عذرخواهی پاک
نمیشه. خون
روی دست شما
به عنوان دادستان
وقت، فقط
کهریزک نبود.
بالاخره بعد ۷
سال مننژیت شد
شهادت!"
کاربر
دیگری هم در
توییتر نوشته:
"عذرخواهی وقتی
قبوله که
زندانیان
سیاسی را آزاد
کنید. آنها به
جرم اعتراض به
کهریزک و جنایتهای
امثال تو در
حبسند." اشاره
این کاربر به
تعدادی از
شهروندان و
روزنامهنگاران
است که به
دلیل اعتراض
یا خبررسانی
یا افشاگری
درباره واقعه
کهریزک به
زندان محکوم
شدند. از جمله
این افراد
حسین رونقی
است که امروز
در توییتر خود
نوشته: "یکسال
بخاطر روایت
فاجعه کهریزک
حکم گرفتم.
میگفتن دروغ
گفتید و سیاه
نمایی کردید.
امروز مرتضوی
همان ها را
تأیید کرد."
کاربری
به اسم محمد
هم مثل بسیاری
از کاربران دیگر
از نبخشیدن و
فراموش کردن
گفته، عبارتی که
پیش از این
درباره اعدامهای
دهه شصت ایران
هم بارها
شنیده شده
بود: "عذرخواهیهای
بعد جنایت
چیزی جز دهنکجی
به مردم نیست.
به هیچ وجه
فراموش نمیکنیم
و به هیچ وجه
نمیبخشیم."
علی
بزرگیان هم در
توییتر نوشته
"معذرتخواهی
موقعی به درد
میخوره که
تاوان پس بدی،
بعد عذرخواهی
هم کنی. راست
راست بگردی و
معذرتخواهی
کنی؟ عدهای
دارن تشکر میکنن
از مرتضوی."
برخی
کاربران در
توییتر
یادآوری کردهاند
که سه سال پیش
آقای مرتضوی
پس از خروج از
دادگاهی که
درباره
کهریزک
برگزار شده
بود گفت که
پیشیمان نیست
و به تکلیف
عمل کرده است
و به همین
دلیل ریشه این
عذرخواهی
"نمایشی" را
باید در جای
دیگری جستجو
کرد.
کاربری
به اسم علی
نوشته "متن
نامه آقای
مرتضوی نشون
میده که تاریخ
مصرف ایشون رو
به پایانه و
بیشتر قصد
داره خدمات و
التزام خودش
رو یادآوری
کنه تا قبول
اتهامش."
دانشطلب،
کاربر
اصولگرا هم در
واکنش به عذرخواهی
مرتضوی نوشته:
"مرتضوی سالها
عامل محافظهکارها
بود. بعد از
افتضاح
کهریزک گویا
قرار بر حذفش
بود، احمدینژاد
از همین فرصت
استفاده کرد و
مرتضوی هم زهرش
رو ریخت."
یک
روزنامهنگار
هم در توییتر
نوشته:
"عذرخواهی
مرتضوی ازجنایات
کهریزک از سر
پشیمانی و
ندامت نیست. علت
را در پروندههای
سنگین چپاول و
اختلاس
دادستان سابق
بجویید.
معاملهای در
میان است."
فارغ
از گمانهزنیها
درباره دلیل
این
عذرخواهی،
برخی مانند کاربری
به اسم سید
بهزاد اعتقاد
دارند که
"بعضی مواقع
عذرخواهی هیچ
دردی رو دوا
نمیکنه."
برخی
هم نگرانند که
این عذرخواهی
درد
بازماندگان
را بیشتر کند.
مثلا کاربری به
اسم نازنین
نوشته: "کاش
حداقل
عذرخواهی نکنن
تا مردم از
زور بیگناهی
بچهشون دقکش
نشن. درست مثل
عذرخواهی و
بازبینی
پروندهها
بعد از دهه ۶۰
که خانوادهها
رو دق دادن."
کاربر
دیگری هم در
توییتر نوشته:
"عذرخواهی مرتضوی
مورد قبول بود
اگه
امیرجوادی فر
کتک نمیخورد،
کور نمیشد،
زنده میموند."
3
روزنامه
جمهوری
اسلامی در
یادداشتی با
اشاره به
عذرخواهی
سعیدمرتضوی
از خانواده
قربانیان
کهریزک
نوشت:روزگاری
حتی اشاره به
حوادث سال ۸۸
و خطاهای
جبران
ناپذیری که
صورت گرفت خط
قرمز جدی به
حساب میآمد.
در
این واقعیت که
دست دشمن در
پس پرده این
حوادث بود و
مقابله ضرورت
داشت شکی نیست
(!) ولی همواره
بعضی شواهد
ناگفتنی
دلالت میکرد
که در این راه
چه حق الناسهای
بزرگی که
پایمال نشد و
چه ستمهای
غیر قابل
جبرانی که در
نظامی به نام
اسلام و دین بر
بیگناهان
نرفت و معلوم
نیست افراد و
نهادهای مسئولی
که قادر به حل
موضوع بودند
آیا سنگینی این
بار در دنیا و
آخرت را میتوانند
تحمل کنند یا
نه؟
بعد
از ۷سال؟ در
این سالها چه
بر وابستگان
این قربانیان
گذشته است؟ پاسخگوی
لطمات جانکاه
جسمی و روحی
آنان کیست؟.....و
تازه از کجا
معلوم این
گونه خطاها
برای افراد
دیگری انجام
نشده
باشد؟...رئیس
جمهوری که در
زمان مسئولیت
او و بخاطر
رفتارهای
تحریکآمیز و
مناظرههای
از قبل طراحی
شده او در صدا
وسیما به امواج
فتنه دامن زده
شد در این
میان چه نقشی
دارد و همچنین
حامیان سینه
چاک
او؟...سال۸۸
عدهای به
اتهام فتنهگری
سرکوب و
مجازات شدند،
گروهی همچون
این سه عزیز
بیگناه
قربانی گشتند
و خون آنها
هدر رفت و....عدهای
هم بخاطر خوش
خدمتی به
امتیازات
فراوانی دست
یافتند.
این
اعتراف دیر
هنگام و تکان
دهنده به هر
منظور و هدفی
که صورت گرفته
باشد، ذرهای
از گناه و
مسئولیت
عاملان و
آمران امر نمیکاهد.
باید صبر کرد
و دید پشت این
پرده چه رازهای
پنهان دیگری
نهفته است.
------------------------------------------------------------------------------
شرق
ـ شماره ۲۶۸۰ - سه شنبه
۲۳
شهريور۱۳۹۵
عذرخواهي
ديرهنگام
بابت حادثه
كهريزك پس از
٧ سال
ببخشيد!
مسعود
کاظمی
داغ
روی داغ یا
عذرخواهی
دوپهلو برای
چه؟ این اولین
ابهام
ماجراست. این
پرسشي بود که
از روز
پنجشنبه و پس
از انتشار
نامه سعید
مرتضوی در پایان
سومین جلسه
دادگاه
کهریزک در
افکار عمومی
مطرح بود.
روز
یکشنبه و همزمان
با جلسه سوم و
آخر دادخواهی
خانواده مرحوم
محسن روحالامینی،
متن نامهای
از سعید
مرتضوی،
دادستان سابق
تهران، در رسانهها
منتشر شد که
به صورت
تلویحی از
خانواده جانباختگان
فجایع کهریزک
عذرخواهی
کرده بود. به گزارش
تسنیم در بخشی
از نامه
مرتضوی که
خطاب به ریاست
دادگاه و هیأت
محترم قضات
شعبه ٢٢ دادگاه
تجدیدنظر
استان تهران
نگاشته شده،
آمده است:
«برخورد بسیار
شایسته از طرف
خانوادههای
آسیبدیده
قابل تقدیر و
سپاس است لذا
در همین رابطه
رهبر معظم
انقلاب
اسلامی نیز به
خاطر این متانت
و بردباری و
پیگیری از
درون نظام و
دست رد زدن به
مداخله
بیگانگان
آنان را مورد
تفقد قرار
دادند؛
بنابراین
مجددا مراتب
ادب و احترام
و تجلیل خود
را از مقام
شامخ این
خانوادههای
بزرگوار
اعلام مینمایم.
در رابطه با
واقعه خونبار
تیرماه ٨٨ که
متعاقب فتنه
بزرگ و توطئه
پس از
انتخابات ریاستجمهوری
به وقوع پیوست
رهبری معظم
انقلاب به
خاطر عمق
فاجعه از آن
به جنایت
تعبیر
فرمودند. به عنوان
دادستان وقت
عمیقا ابراز
تأسف و اعتذار
مینمایم و از
مقام شهیدان
مظلوم این
حادثه جوادیفر،
روحالامینی
و کامرانی،
طلب پوزش
نموده و علو
درجات آنها را
از خداوند
بزرگ مسئلت مینمایم».
این در حالی
است که مرتضوی
پیش از این، اقدامات
خود را جهاد
مقدس نامیده
بود. او در تاریخ
هشتم خرداد ٩٢
به خبرگزاری
«فارس» گفته بود:
«ما به عنوان
دادستان به
تکلیف خود عمل
کردهایم و
هیچ وقت نیز
از کرده خود
پشیمان
نیستیم و بحثهای
سیاسی بر نامهربانیها
ثواب جهاد
مقدسی است که
در آن شرکت
کردهایم. از
اقدامات
انجام شده
پشیمان نیستم
و به تکلیف
عمل کردهام.
کسی را که در
اغتشاش علیه
نظام و حکومت
اقدام میکند
در هتل پنجستاره
نمیبرند
بلکه باید با
آن طوری
برخورد شود که
از کرده خود
پشیمان شود».
حالا دادستان
سابق همان
افراد را
شهیدان مظلوم
خطاب کرده
است. مرتضوی
در بخش دیگری
از نامه خود
نوشته است: «در
این وقایع
خونبار امام
شهیدان روحشان
آزرده و قلب
رهبر معظم
انقلاب و ملت
شهیدپرور
ایران عموما و
خانوادههای
داغدار خصوصا
مکدر و جریحهدار
گردید که بهراحتی
قابل التیام
نمیباشد. ضمن
اینکه با
چارچوبهای
عدالتمحور
نظام مقدس
جمهوری
اسلامی و
آرمانهای
امام (ره) و
شهیدان و
رهبری معظم
انقلاب اسلامی
سازگاری
ندارد. لذا
اینجانب به
سهم خود از
محضر مقدس
امام زمان که
صاحب اصلی
انقلاب میباشند،
روح بلند و
ملکوتی امام
راحل و
شهیدان، رهبر
عظیمالشأن
انقلاب
اسلامی و ملت
بزرگوار و
خانوادههای
این عزیزان
صمیمانه پوزش
طلبیده و
ابراز تأسف و
تأثر و اعتذار
دارم و
امیدوارم این
اعتذار و
دلجویی
بتواند مرهمی
بر این زخم و
التیامی بر
این داغ باشد.
اینجانب به
عنوان
دادستان وقت
تهران در پیشگاه
خداوند و
وجدان خود از
وقوع این
حادثه هولناک
اگرچه خداوند
باریتعالی
عالم است، در
شکلگیری آن
هیچ عمدی
نبوده، ابراز
شرمندگی میکنم.
امیدوارم
تلخی این
حادثه و هزینههای
عظیم این
خسارت معنوی
همچنان در
حافظه مسئولان
مربوطه باقی
مانده و منبعد
شاهد تکرار اینگونه
وقایع تلخ در
کشور عزیزمان
ایران اسلامی
نباشیم». در
تصویری که از
نامه مرتضوی
منتشر شده دو
قسمت آن مخدوش
است. به نظر میآید
در یکی از بخشهای
خط خورده او
باز هم نوشته
که من هیچ
نقشی نداشتهام.
نکته مهم در
این میان شاید
این باشد که
براساس همین
متن، مرتضوی
به وقوع جرم
در کهریزک
اعتراف و
اقرار دارد.
البته همچنان
محل ابهام است
که او در
گذشته خلاف
واقع گفته یا
امروز بنا به
دلالیل نامعلوم
عذرخواهی میکند؛
چراکه
دادستان
سابق، ٢٦ تیر
٨٩ در نامهای
به رئیس مجلس
گفته بود:
«اساسا عمده
مدتى که ١٤٧
نفر از متهمین
آشوبهاى ١٨تیر
در کهریزک به
سر مىبردند
اینجانب در
مرخصى بودم و
این مرخصى به
لحاظ اینکه
مربوط به ایام
دفاع از رساله
دکتری است از
پنج ماه قبل
تنظیم و تاریخ
دفاع از سوى دانشگاه
اعلام شده
بود. لذا
انتساب مطالب
مورد اشاره
برخى رسانهها
به فردى که در
ایام مذکور در
مرخصى بوده
اشتباهى است
که از روى غرضورزى
طراحى مىگردد».
مرور
یک فاجعه
١٨ تیر ٨٨
بود؛ روزهای
پرالتهاب پس
از انتخابات
ریاستجمهوری
سال ٨٨. عدهای
از بازداشتشدگان
آن روز به
بازداشتگاه
کهریزک منتقل
میشوند. نام
کهریزک
نخستينبار
زمانی در
اذهان عمومي
مطرح شد که در
دولت اول
محمود احمدینژاد
منطقه خاکسفید
در شرق تهران
از وجود
قاچاقچیان
مواد مخدر پاکسازی
شد و افراد
مقیم در این
منطقه را که
سابقه شرارت
یا پخش مواد
مخدر داشتند
به آن مکان که
درواقع چند
کانکس بزرگ
بود، منتقل
کردند. در اين
مكان با افراد
بازداشتي به عنوان
اراذلواوباش
برخوردهایی
شد که همانزمان
مورد اعتراض
سازمانهای
مردمنهاد،
از جمله انجمن
دفاع از حقوق
زندانیان واقع
شد. این کار با
توجه به اینکه
با اعتراضاتی
همراه بود،
باعث شد با
دستور ریاست
وقت قوه قضائیه
بازداشتگاه
كهريزك تعطیل
و مقرر شد از
این محل تنها
برای نگهداری
افراد شرور و
سابقهدار و
خطرناک
استفاده شود.
در روز ١٨ تیر
٨٨ عدهای از
معترضان را که
در سطح شهر
بازداشت شده بودند،
به ستاد پلیس
امنیت در محل
ستاد ژاندارمری
سابق منتقل
کرده و در روز
جمعه ١٩ تیر
به كهريزك
منتقل كردند.
اين كار به
اصرار
دادستان وقت
تهران و به
دستور علياكبر
حیدریفر،
دادیار
دادسرای
انقلاب تهران
و بدون انجام
تحقیق لازم از
آنان صورت
گرفت بهگونهاي
كه بر اساس
فرم کلیای که
از قبل آماده
شده بود، برای
حدود ١٤٠ نفر
از این افراد
قرار بازداشت
موقت صادر شد
و آنان به
کانکسهایی با
فضاي محدود و
شرايط
غيرعادي که
محل نگهداری
افرادی به نام
اراذلواوباش
خوانده ميشد
منتقل شدند.
آنچه در
کهریزک رخ
داد، باعث شد
عالیترین
مقام نظام
جمهوری
اسلامی تعبیر
فاجعه را در
این مورد به
کار برند.
کهریزک جایی
بود كه شرايط
بازداشتشدگان
آن در
کیفرخواست
متهمان
کهریزک در آذر
٨٨، اینگونه
بيان شد: «فضای
کافی حتی برای
نشستن وجود نداشت
و بیشتر این
بازداشتشدگان،
بهطور
ایستاده شب را
به روز میرساندند.
برای تمام
افراد، تنها
دو دستشویی موجود
بود که یکی از
آنها خراب و
دیگری فاقد در
بود و
بازداشتیها
به صورت پابرهنه
در تمام محیط،
ازجمله
دستشویی،
تردد میکردند.
تمامی
بازداشتیها
دچار بیماریهای
عفونی چشم
شدند. ضربوشتم
مداوم با
باتوم، مشت و
لگد، لوله و
برخوردهای
فیزیکی خشن در
گرمای شدید
تابستان، سبب آن
شده بود تا
بسیاری از
بازداشتیهای
حوادث اخیر،
دچار ضعف، غش
و ازهوشرفتگی
شوند...». بیستودوم
تیر ٨٨، وقتی
خبر «نگهداری
بازداشتشدگان
در کنار اراذلواوباش
و ضربوشتم
بازداشتشدگان»
به مقام معظم
رهبري میرسد،
ایشان به سعید
جلیلی که آن
زمان، دبیر شورای
عالی امنیت
ملی بود،
دستور میدهند
همان روز
بازداشتگاه
کهریزک تعطیل
شود و در صورت
نیاز،
بازداشتشدگان
همگی به زندانهای
رسمی منتقل
شوند. هفتهنامه
پنجره که به
بهانه این
حادثه ویژهنامهای
منتشر کرده
بود، ماجرای
آن روز را اینگونه
روایت میکند:
«سعید جلیلی
با سعید
مرتضوی که
دادستان تهران
بود، تماس میگیرد
و دستور رهبر
انقلاب را به
او ابلاغ میکند؛
اما مرتضوی با
این استدلال
که در زندانهای
دیگر جا وجود
ندارد، از
اجرای این کار
طفره میرود؛
اما سعید
جلیلی تأکید
کرده در صورت
نداشتن جا در
سایر زندانها،
بازداشتشدگان
همین امروز
آزاد شوند».
سعید مرتضوی
روایت جلیلی
را ناصحیح میداند؛
او در آن زمان
گفته بود:
«سعید جلیلی
ساعت هفتونیم
تا هشت عصر
بیستودوم
تیر، با تلفن
سیاسی دفتر
اینجانب
تماس گرفته،
ولی در این
تماس تلفنی
اساسا بحث
تعطیلی
بازداشتگاه
کهریزک را
نداشته و چنین
امری اصلا در
تیرماه رخ
نداده است.
ابلاغ این امر
در مرداد صورت
گرفت و از
طریق
صداوسیما و
سایر رسانهها
منتشر شد».
مرتضوی گفته
جلیلی در تماس
با او، بدون
ذکر هیچ علتی،
خواسته
بازداشتشدگان
را به زندان
اوین منتقل
کند؛ او هم
فردای آن روز،
دستور انتقال
بازداشتیها
را از کهریزک
به اوین داده
و آنها هم در
زندان اوین
پذیرش شدند.
دراینباره
روایتهای
دیگری نیز
موجود است.
وکیل مدافع
خانواده مرحوم
امیر جوادیفر،
در تیر ٩٥ در
همین رابطه به
«شرق» گفته بود:
«در تاریخ
یکشنبه ٢١
تیر، جلسهای
در ساعت شش
بعدازظهر در
محل وزارت
اطلاعات تشکیل
میشود و وزیر
وقت اطلاعات
در آنجا
دستورات مقامات
عالی کشور را
به دادستان
وقت تهران
ابلاغ میکند
مبنی بر اینکه
هرچهزودتر
بازداشتگاه
بسته شود و
بازداشتشدگان
به اوین منتقل
شوند که شخص
سعید مرتضوی،
دادستان وقت،
در تحقیقات
خود بارها
بیان کرده
است؛ بااینحال
با آنکه در آن
جلسه حضور
داشته است، نهتنها
به این امر
اقدام نمیکند،
بلکه به گفته
خود فردای
همان روز سعید
جلیلی، دبیر
وقت شورای
امنیت ملی، در
ساعت ٩ صبح به
او دستور میدهد
بلافاصله به
دستور مقامات
عالی کشور باید
این
بازداشتگاه
تعطیل شود و
همه بازداشتشدگان
به جای دیگری
منتقل شوند و
در دستوری که
ایشان ابلاغ
میکنند، حتی
گفته شده است
اگر جایی هم
نباشد، آزادشان
کنید.
متأسفانه در
این روز هم
دادستان وقت
تهران، برای
انتقال آنان
به اوین یا به
جای دیگر،
اقدام نمیکند
درحالیکه
اگر در آن روز
این انتقال
صورت میگرفت،
آن فجایع بهوجود
نمیآمد. بههرصورت
پس از اخذ این دستورات
در بعدازظهر
روز یکشنبه،
صبح روز سهشنبه،
٢٣ تیر،
بازداشتشدگان
با دو اتوبوس
به زندان اوین
منتقل میشوند.
در انتقال و
بعد از آن، سه
نفر از بازداشتشدگان
فوت میکنند».
احمدینژاد:
کار عناصر
برانداز بود
در
همان روزها،
محمود احمدینژاد
که تلاش میکرد
خود را از آتش
ماجرا دور نگه
دارد و
مسئولیتی را
نپذیرد، موضع
عجیبتری حتی
نسبت به
مرتضوی، داشت.
به گزارش
«تابناک»،
محمود احمدینژاد
در خطبههای
پیش از
نمازجمعه ششم
شهریور ٨٨،
درباره عاملان
حمله به کوی
دانشگاه و
جریانات
بازداشتگاه
کهریزک،
اظهارنظر
جالبی کرد: «حوادث
بدي اتفاق
افتاد. جمعي
از مردم آسيب
ديدند. حوادث
بسيار تلخ
بود. عدهاي
به کوي
دانشگاه حمله
و کارهاي زشتي
کردند. در
برخي
بازداشتگاهها
(کهریزک)،
اقدامات زشتي
انجام شد. ميخواهم
اعلام کنم اين
کارهايي که در
کوي دانشگاه و
بازداشتگاه و
امثال اين
انجام شد،
اينها هم
اجزاي
سناريوي دشمن
بود؛ اينها به
دست وابستگان
به جريان
براندازي
انجام شد». حالا
که سعید
مرتضوی بخشی
از مسئولیت
فاجعه را پذیرفته
و محمود احمدینژاد
آن اقدامات
انجامشده را
به دست عناصر
وابسته به
براندازان
دانسته بود،
باید به این
سؤال پاسخ دهد
چگونه چندین
سال عامل اصلی
جنایت را به
عنوان بالاترین
مقام سازمان
تأمین
اجتماعی و
ستاد مبارزه
با قاچاق ارز
و کالا منصوب
کرده بود؟
درهمینحال
پرویز سروری
هم که آنزمان
رئيس كميته
پيگيري وضعيت
بازداشتشدگان
حوادث بعد از
انتخابات
بود، در روز
١٢ شهریور ٨٨،
به مهر گفته
بود:
«متأسفانه در
مسئله كهريزك
براي نظام
جوسازي شد، بهگونهاي
كه چهره پاك
نظام را مخدوش
كرد».
گزارش
کمیته ویژه
مجلس از فاجعه
پس
از درز اخباری
مبنیبر بهوقوعپیوستن
جنایاتی عظیم
در
بازداشتگاه
کهریزک،
کمیته ویژه
مجلس گزارش
خود از
اتفاقات این بازداشتگاه
را در تاریخ
٢٠ دی ٨٨،
منتشر کرد. در
بخشی از این
گزارش آمده
بود: «كهريزك
يك
بازداشتگاه
رسمي بوده و
همه مسئولان
قضايي از
بالاترين رده
از آن مطلع و
حتي
بازديدهايي
نيز داشتهاند.
لذا اينكه
برخي مسئولان
قضائي طي
مصاحبههايي
از خود سلب
مسئوليت
نمودهاند به
هيچوجه قابل
پذيرش نيست و
امروز بيش از
همه دستگاه
قضايي بايد
پاسخگوي ضعفها
و خللهاي اين
بازداشتگاه
باشد». این
گزارش میافزاید
بازداشتشدگان
را در سالن
كوچك قرنطينه
به مساحت ٧٠
متر جا ميدهند
و در چهار روز
حضور آنان
شرايط
بسيارسخت و
بدآبوهوا در
گرماي تابستان،
نبود تهويه و
امكانات
بهداشتي،
غذايي و آشاميدني
و همچنين ضربوشتم
و توهين و
تحقير به
وسیله
مأموران و
نگهداري آنان
در کنار ٣٠
نفر از اراذلواوباش،
باعث بروز
چنین فاجعهای
شده و طرح
مسئلهای به
عنوان
«مننژیت» رد
شده است. در
گزارش این کمیته،
سعید مرتضوی
به عنوان
صادرکننده
دستور انتقال
بازداشتشدگان
روز ۱۸ تیر به
بازداشتگاه
کهریزک معرفی
شد درحالیکه
او در جلسهای
با اعضای این
کمیته گفته
بود دلیل
انتقال برخی
از بازداشتشدگان
به کهریزک
«فقدان ظرفیت
زندان اوین»
بوده است.
همچنین این
کمیته مرگ سه
نفر از بازداشتشدگان
به دلیل
بیماری
مننژیت را
خلاف واقع
دانست. مننژیت
که در زمان
این حادثه
بارها نام آن
برده شده بود،
عفونت لایههای
اطراف مغز است
که در جاهای
شلوغ احتمال
وقوع آن زیاد
است. علت بهوجودآمدن
آن هم، میتواند
یک
سرماخوردگی
ساده باشد تا
شکستگی سر. تب
بالا، سردرد و
خشکي گردن،
تهوع،
استفراغ،
سرگيجه و بيخوابي
نشانههاي
رايج مننژيت
در تمام افراد
بالاي دو سال
است. اين
نشانهها
ممکن است در
چند ساعت بروز
کند يا ممکن
است يک تا دو
روز طول بکشد
تا ظاهر شوند.
وکیل خانواده
امیر جوادیفر
پیش از این
درهمینباره
به «شرق» گفته
بود: «مرتضوی
در همان زمان،
مدیر کل
بازرسی نیروی
انتظامی و
فرمانده
نیروی
انتظامی را به
دفتر خود
احضار کرده و
به دستور او
نامهای را به
آنها دیکته میکند
تا اعلام کنند
این افراد بر
اثر بیماری مننژیت
فوت کردهاند».
عذرخواهی
دیرهنگام
فرمانده وقت
نیروی انتظامی
در
زمان واقعه،
اسماعیلاحمدیمقدم
فرمانده
نیروی
انتظامی
جمهوری
اسلامی ایران
بود. شاید
شفافترین
موضع سردار در
اواخر دوره
فرماندهیاش
رخ داد. احمدیمقدم
آبان ٩٢ و در
گفتوگو با
«ایسنا»
درباره
کهریزک گفت:
«صبح روز جمعه
جلسهای
پیرامون
اتفاقات آن
زمان برگزار
شد و آقای
مرتضوی اصرار
داشت افراد
دستگیرشده به
کهریزک منتقل
شوند. من
مخالفتم را بهصراحت
اعلام کردم و
گفتم آنجا نهتنها
جا نداریم،
بلکه آن مکان
جای خطرناکی
است. اما
مرتضوی اصرار
داشت این
افراد
دستگیرشده
چاقو، قمه و
زنجیر داشتهاند
و از همین حیث
اراذلواوباش
محسوب میشوند
که من در آن
جلسه عنوان
کردم ضبط کنید
و بنویسید که
من مخالف هستم
و مخالفت ناجا
نیز ثبت شد...
آمده بودند در
هر بند که
ظرفیت ٥٠ نفر
را داشت، ١٧٠
نفر را جا
دادند و قبول
کنید در گرمای
تابستان
کهریزک آن هم
در یک مکانی
که استاندارد
نیست، اگر
کاری هم صورت
نگیرد، این
تراکم آدم در
این محل کم امکانات
دارای مسئله
است». اما
محمود احمدیمقدم
در ١٥ مهر ٨٨ و
در جمع
خبرنگاران
موضوع تجاوز
به بازداشتشدگان
در کهریزک را
تکذیب کرده
بود و علت جانباختن
کامرانی،
جوادیفر و
روحالامینی
را ناشی از
ضربوشتم
ندانسته بود.
اما
در نهایت
سردار
عذرخواهی کرد.
احمدیمقدم
در مراسم
تودیع خود از
فرماندهی
نیروی انتظامی
در روز ١٢
اسفند ٩٣،
گفت: «ما باید
از حوادث تلخ
پیشآمده
همچون داستان
کهریزک عبرت
گیریم و امروز
در برابر آن
حادثه زبانی
جز عذرخواهی
نداریم و تنها
قادر به جبران
بخشی از آثار
تلخ آن هستیم».
عذرخواهی او
هم شاید پنج
سال دیر انجام
شد. حرفهای
احمدیمقدم
با واکنشهای
مختلف مواجه
شد. سعید
مرتضوی حرفهای
احمدیمقدم
را تکذیب کرد
و نیروی
انتظامی را
مسئول برخورد
تند با
تظاهرکنندگان
دانست. پدر
مرحوم محمد
کامرانی، هم
به روزنامه
«شرق» گفت: «کاش
فرمانده
نیروی
انتظامی، این
اظهارات را
قبل از
برگزاری جلسه
دادگاه
رسیدگی به
پرونده آقای
مرتضوی مطرح
کرده بود». پدر
مرحوم امیر
جوادیفر،
نیز گفته بود
از احمدمقدم
باید بپرسید
چرا چهارسال پیش
این حرفها را
نزد!
سعید
مرتضوی کیست؟
چهره
منحصربهفرد
در عرصه
برخورد با
مطبوعات
ایران، سعید مرتضوی
٤٩ساله،
متولد تفت یزد
است. او بعد از
پایان
تحصیلات
دانشگاهی، در
ابتدا دادرس
دادگاه عمومی
شهر بابک بود
و بعدها به
ریاست دادگاه
حقوقی این شهر
رسید. در سال
٧٣ و در
۲۷سالگی به
ریاست شعبه ۹
دادگاه عمومی
تهران منصوب
شد و مدتی
بعد، به شعبه
۳۴ مجتمع
قضائی کارکنان
دولت رفت. اما
عنوانی که نام
قاضی مرتضوی
را بر سر زبانها
انداخت،
ریاست او بر
شعبه ۱۴۱۰
دادگاه مطبوعات
بود. مرتضوی
در آن دوران
تعداد زیادی
از روزنامهها
را توقیف کرد.
او همچنین از
اردیبهشت
۱۳۸۲ مسئولیت
دادستانی
عمومی و
انقلاب تهران
را عهدهدار
شد. سعید
مرتضوی پس از
انتصاب آیتالله
صادق
لاریجانی به
سمت ریاست قوه
قضائیه، از
دادستانی
تهران کنار
گذاشته شد و
به سمت معاون
دادستان کل
کشور منصوب
شد. اما در
شهریور ٨٩ با
حکم دادگاه
انتظامی
قضات، بهخاطر
حوادث کهریزک
به همراه دو
مقام قضائی
دیگر از سمت
خود تعلیق شد.
او که در دیماه
٨٨ ازسوی
محمود احمدینژاد
به عنوان رئیس
ستاد مبارزه
با قاچاق کالا
و ارز منصوب
شده بود، علیاکبر
حیدریفرد،
دادیاری را که
دستور انتقال
بازداشتشدگان
به
بازداشتگاه
کهریزک را
داده بود، بهعنوان
مشاور خود در
این ستاد
منصوب کرد.
این اولین انتصاب
مرتضوی در یک
پست دولتی پس
از عزل از
دستگاه قضائی
بود؛ اما با
اعتراض
نمایندگان
مجلس هشتم
مواجه شد. ۵۷
نفر از
نمایندگان
مجلس در نامهای
به آیتالله
آملیلاریجانی
و محمود احمدینژاد،
خواستار
برکناری
مرتضوی از هرگونه
منصب دولتی
شدند. آنها
خطاب به قوه
قضائیه هشدار
دادند مبادا
«متهم به
آمریت فاجعه
کهریزک» از
تعقیب جدی و
بیطرفانه
مصون بماند.
همچنین در این
نامه به احمدینژاد
اعتراض کردند
چرا مرتضوی که
اتهامات مهمی
علیه او مطرح
است را در پست
مهمی گذاشته
است. اما سعید مرتضوی
تا سه سال بعد
در این ستاد
باقی ماند. مرتضوی
اسفند ٩٠ به
ریاست سازمان
تأمین اجتماعی
منصوب شد، در
نهایت همین
موضوع باعث
استیضاح وزیر
کار دولت دهم
در ١٥ بهمن ٩١
شد؛ روزی که
از آن به
عنوان «یکشنبه
سیاه» یاد شده
است. احمدینژاد
در این جلسه
فیلمی را که
سعید مرتضوی
بهصورت
مخفیانه از
جلسهای
محرمانه
گرفتهبود،
نشان داد.
سرانجام وزیر
کار برکنار شد
و دو روز بعد،
سعید مرتضوی
دستگیر شد که
البته بازداشت
او یک روز
بیشتر طول
نکشید. اما
بالاخره در
تاریخ هشتم
اسفند ٩١
دادگاه
عاملان قتل سه
زندانی
بازداشتگاه
کهریزک در
سازمان قضائی
نیروهای مسلح
ایران در هشت
جلسه غیرعلنی
برگزار شد و
در تاریخ ۹
تیر ۸۹، حکم
دادگاه مبنی
بر قصاص دو
متهم، حبس،
پرداخت دیه و
جزای نقدی،
انفصال موقت
از خدمت و
تحمل شلاق
برای ۹ نفر
دیگر و تبرئه
یکی از متهمان
صادر شد.
بازماندگان
گفتند راضی به
اعدام دو
استوار نیروی
انتظامی که به
جرم «مباشرت در
قتل» به قصاص
محکوم شدند
نیستند، اما
خواهان
محاکمه و
مجازات
«آمران» قتل
فرزندانشان
هستند. در
رسیدگی مجدد
به پرونده
سعید مرتضوی
در سال ٩٤ هم،
دیوانعالی
کشور او را از
دو اتهام
تنظیم گزارش
دروغ و معاونت
در قتل تبرئه
کرد؛ حکم
انفصال دائم
از خدمات
قضائی و انفصال
پنجساله از
خدمات دولتی
را نیز تأیید
کرد. ٢٠٠ هزار
تومان هم
جریمه برای
ماجرای
کهریزک. اما
این پایان کار
مرتضوی نبود،
خانواده محسن
روحالامینی
همچنان شکایت
خود را از او
درباره مباشرت
در قتل پیگیری
کردند تا اینکه
دو روز پیش
آخرین جلسه
دادگاه
برگزار و نامه
مرتضوی منتشر
شد. عباس
عبدی، فعال
سیاسی اصلاحطلب
اخیرا خاطره
جالبی از سعید
مرتضوی نقل کرده
بود. عبدی در
هفتهنامه
«صدا» نوشت:
«فردای روزی
که مرا در
آبان سال ۱۳۸۱
بازداشت
کردند برای
تفهیم اتهام
به دادگاه،
نزد سعید
مرتضوی بردند.
وقتی وارد
دادگاه شدم و
نشستم، صدای
اذان ظهر در
مجتمع بلند
بود. تفهیم مثلا
اتهام و انواع
و اقسام گفتوگوهای
باربط و بیربط
با مرتضوی تا
حدود ساعت پنج
طول کشید. غروب
آفتاب نیز در
آبانماه
خیلی زود است.
وقتی که کارها
انجام شد به من
گفت که دستور
دادهام در
زندان برایت
امکانات
فراهم کنند که
اگر بخواهی
چندین روز را
به پیشباز
بروی (منظورش
روزه مستحبی
پیش از آغاز
ماه رمضان)
نگاهی کردم و
با لبخند گفتم
ولی امشب شب
اول ماه رمضان
است! ظاهرا
آقای مرتضوی
اصلا نمیدانست
که ماه رمضان
آن شب آغاز میشود.
سرزدن این خطا
از یک نفر که
با امور عبادی
آشنا باشد،
بعید و
غیرممکن است.
ولی تا اینجای
ماجرا مشکلی
نبود. مسئله
از وقتی آغاز
شد که یک نفر دیگر
نیز به آنجا
آمد و با او
کار داشت و در
نهایت به
مأموران گفت
مرا به زندان
برگردانند.
چون دیدم وقت
تنگ است و در
حال غروبشدن،
گفتم پس من
نمازم را
اینجا بخوانم
و بعد بروم.
قبول کرد.
جالب اینکه
خودش متوجه
این مسئله
نشده بود. به
اتاق کناری
رفتم و حدود
ده دقیقه نماز
خواندم و
برگشتم و
مرتضوی
همچنان مشغول
ادامه کارش با
آن فرد دیگر
بود. تقریبا
غروب شده بود
یا چنددقیقهای
مانده بود و
منتظر
مأموران بودم
که یکباره
مرتضوی با عجله
کیف خودش را
برداشت و به
محافظش گفت؛
بگو راننده
آماده باشد تا
به وزارت
خارجه برویم،
جلسهام دیر
شده است (تا
آنجا که به
یاد دارم گفت
در وزارت
خارجه جلسه
داشت) و سریع
همزمان با من
محل را ترک
کرد، درحالیکه
از اذان ظهر
تا غروب آفتاب
با من بود و
نماز نخواند و
حتی وقتی هم
دید من نماز
خواندم باز هم
به خودش زحمت
نداد که بر
حسب ظاهرسازی
هم که شده اقدامی
کند. اینجا
بود که
اشتباهش
درباره به
پیشبازرفتن
ماه رمضان نیز
معنادار شد»
--------------------------------
عذرخواهی
موجب توقف
دادرسی نمیشود
سارا
نجیمی- وکیل
دادگستری
عذرخواهىكردن
بهمعناى
پوزشطلبیدن
و طلبعفوكردن
است و تلویحا
نشان از آن
دارد كه ما بهطور
غیرمستقیم
مسئولیت عملى
را میپذیریم.
اگر عذرخواهىكردن
در روانشناسى
اجتماعى بار
اخلاقى مثبتى
داشته باشد و
نشان از اخلاق
صحیح اجتماعى
است، در فرهنگ
حقوقى و سیاسى
كشور ما قطعا
معنایى
متفاوت دارد و
حتى میتوان
گفت این معنا
در عرف سیاسى
و حقوقى هر كشورى
نیز میتواند
متفاوت باشد.
عذرخواهى یك
مقام مسئول سیاسى
در دوران
مسئولیتش از
مردم یا از
آسیبدیدگان
یك حادثه قطعا
تبعات
متفاوتى
خواهد داشت تا
زمانیكه از
مسئولیت خویش
بركنار شده
است. زمان
عذرخواهى و
فاصله زمانى
بین حادثه رخداده
و عذرخواهى
صورتگرفته
در واكنش
افكار عمومى و
خانوادههاى
آسیبدیده
نیز قطعا مؤثر
است. پس
انتخاب زمان و
شرایط مناسب
عذرخواهىكردن
نشان از هوش
سرشار سیاسى و
حزبى در یك
فرد و حزب
سیاسى دارد و
میتواند
وجدان عمومى
جامعه را آرام
كند و هزینههاى
سیاسى
احتمالى
آینده را نیز
كاهش دهد، اما
قطعا این نیاز
به ذكاوت
سیاسى خاص
دارد، اما در
فرهنگ
اجتماعى نیز
عذرخواهی، از
نشانههاى
پذیرش
مسئولیت عمل
است. در جهان
امروز
عذرخواهىهای
سیاسى
فراوانى دیده
میشود، اما
هیچكدام
مانع از
پیگیریهاى
حقوقى و قضائى
نمىشود. در
عرف سیاسى و
حقوقى كشور ما
نیز با توجه به
اینكه
عذرخواهى
دادستان سابق
تهران مربوط
به پرونده
جنایتهاى
هولناك
كهریزك در سال
١٣٨٨ بوده
است، متن عذرخواهى
این فرد هیچ
بار حقوقىای
بر طرفین دعوى
تحمیل نمیكند
و تنها كسى كه
میتواند از
شكایت خویش
صرفنظر كند،
شاكى خصوصى
است.مطابق با
ماده ٩ قانون
آیین دادرسى
كیفرى،
ارتكاب جرم مىتواند
موجب طرح
دعواى خصوصى
براى مطالبه
ضرر و زیان
ناشى از جرم
یا مطالبه
كیفرهایى كه
به موجب قانون
حق خصوصى بزهدیده
است شود و
همچنین مطابق
با قانون،
تعقیب و
رسیدگى و توقف
در رسیدگى در
جرائم قابلگذشت
فقط با رضایت
شاكى خصوصى
میسر است و
رسیدگى و
اجراى مجازات
مطابق با
قانون متوقف
نمیشود مگر
در موارد مصرح
در قانون كه
یكى از این موارد
مصرحه، همان
گذشت شاكى یا
مدعى خصوصى
است و در هیچكجاى
قانون
عذرخواهى
باعث توقف در
رسیدگى نخواهد
شد. پس این
موضوع صرفنظر
از بازتاب
خبرى، هیچ
تأثیرى در
روند رسیدگى
حقوقى پرونده
نخواهد داشت
جز رضایت
اولیاىدم
مرحوم روحالامینى.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گاهشمار
اظهارات
مرتضوی در
مورد کهریزک:
از انکار تا
عذرخواهی
بی
بی سی ـ 12
سپتامبر 2016 - 22
شهریور 1395
در
جریان برخورد
با معترضان به
انتخابات ریاست
جمهوری ۱۳۸۸،
سه نفر به نام
های محسن روحالامینی،
محمد کامرانی
و امیر جوادیفر
بر اثر ضرب و
جرح و
بدرفتاری در
بازداشتگاه
کهریزک کشته
شدند. رامین
آقازاده
قهرمانی، یکی
دیگر از
زندانیان
کهریزک نیز،
بعد از آزادی
بر اثر آسیب
های ناشی از
شکنجه های
دوران بازداشت
خود در گذشت.
به
دنبال این واقعه،
رسانه ها و
برخی از
مسئولان،
سعید مرتضوی
دادستان وقت
تهران را
مسئول اصلی
انتقال بازداشت
شدگان به
کهریزک
دانستند و در
قوه قضاییه
ایران،
پرونده هایی
برای رسیدگی
به کشته شدن
محسن روحالامینی،
محمد کامرانی
و امیر جوادیفر
تشکیل شد.
گاهشمار
زیر، مجموعه
ای از اظهارات
منتشر شده از
سوی آقای
مرتضوی یا راجع
به او را، در
ارتباط با
پرونده
کهریزک یادآوری
می کند.
۱۳ مهر
۱۳۸۸
سعید
مرتضوی: "قاضی
رسیدگی کننده
به پرونده متهمان
اغتشاشات
اخیر هیچ گونه
تخلفی در این
باره مرتکب
نشده است... از
جمله شکایت
های زندانیان
این است که
مثلاً مسئول
بند یا
زندانبان در
ورزش اجباری
آنان را بسیار
اذیت کرده است
یا احیاناً برخورد
نامناسبی از
سوی مامور
زندان انجام
شده است."
۲۰ دی ۱۳۸۸
گزارش
کمیته ویژه
مجلس هشتم در
مورد وقایع کهریزک:
"از سعید
مرتضوی در
خصوص سه تن از
افراد بازداشت
شده آقایان
روحالامینی،
کامرانی و
جوادیفر
پرسیده شد. او
دلیل این
مساله را
بنابر بررسیهای
انجام شده
توسط پزشکی
قانونی
مننژیت دانست
و متذکر شد که
با سرعت در
بازداشتگاهها
عملیات
واکسیناسیون
مننژیت در حال
انجام میباشد."
۲۰ دی۱۳۸۸
گزارش
کمیته ویژه
مجلس هشتم در
مورد وقایع
کهریزک: "هیات
بررسی از او
[مرتضوی] پرسید
به چه دلیل
دستگیرشدگان
روز ۱۸ تیرماه
به بازداشتگاه
کهریزک منتقل
شدند، ایشان
ضمن مناسب و
استاندارد
دانستن این
بازداشتگاه،
مساله فقدان
ظرفیت زندان
اوین را اصلی
ترین دلیل جهت
انتقال این
بازداشت
شدگان به
کهریزک دانست."
اول
تیر ۱۳۸۹
رای
دادگاه
تعدادی از
متهمان
کهریزک، به
نقل از سرهنگ
فرج کمیجانی
فرمانده
بازداشتگاه کهریزک:
"آقای مرتضوی
گفت من با
پزشکی قانونی
صحبت کردم که
علت مرگ
مننژیت بوده
است."
۲۷ تیر
۱۳۹۰
سعید
مرتضوی: "با
استعلام از
مبادی ذیربط
و انجام
تحقیقات لازم
و مکفی در
نهایت طی ۴۳
صفحه، قرار
منع تعقیب
قضات [درگیر
در ماجرای
کهریزک] صادر
و صریحاً در
این رسیدگی
اعلام شده که
قضات دادسرای تهران
در این حادثه
هیچ گونه
مدخلیتی
نداشته و
کوچکترین
قصور یا
اتهامی متوجه
آنان نیست."
۳ مرداد
ماه ۱۳۹۰
غلامحسین
اژهای سخنگوی
قوه قضائیه:
"پرونده این
قاضی (مرتضوی)
همچنان مفتوح
است."
۲۰ اسفند
۱۳۹۱
پدر
محسن روح
الامینی در
پایان دومین
جلسه محاکمه
مرتضوی بر سر
ماجرای
کهریزک:
"امروز دومین
جلسه دادگاه
در حالی
برگزار شد که
هیچ آثاری از
تنبه و
پشیمانی در
چهره مرتضوی
مشاهده نکردیم.
چه طور یک
فردی که مسئول
است [ادعا می
کند] در دوران
ماجرای
انتخابات ۸۸
برای دفاع از
دکترای خود به
مرخصی رفته
بوده. متهمان
در جلسه دادگاه
همه اتهامات
را رد کردند
و[انگار] هیچ
تقصیری
نداشته و
فرزندان ما با
شهاب سنگ کشته
شده اند."
۲۰ اسفند
۱۳۹۱
سعید
مرتضوی پس از
خروج از سومین
جلسه دادگاه:
"کوچکترین
اتهامی در
رابطه با
کهریزک متوجه
قضات نیست...
سوال من از
آقای روحالامینی
این است که
شما میگویید
که ما باید
مسئولیت
بپذیریم آیا
شما مسئولیت
پدری و مواظبت
از فرزندتان
را میپذیرید؟
... سوال من از
آقای روحالامینی
این بود که
شما چه اقدامی
برای جلوگیری
از حضور
فرزندتان در
اغتشاشات
داشتید؟"
۲۰ اسفند
۱۳۹۱
سعید
مرتضوی: "عمده
مدتی که ۱۴۷
نفر از متهمان
آشوبهای ۱۸
تیر در کهریزک
بهسر میبردند،
اینجانب در
مرخصی بودم و
این مرخصی به
لحاظ اینکه
مربوط به ایام
دفاع از رساله
دکتری است، از
پنج ماه قبل
تنظیم و تاریخ
دفاع از سوی
دانشگاه اعلام
شده بود
بنابراین با
توجه به اینکه
اینجانب در شش
ماه قبل از
این تاریخ به
لحاظ ضرورت
کاری و زمانی
از مرخصی برای
هیچ موضوعی
استفاده
نکرده بودم،
این چند روز
در محل کار
نبوده و در
مرخصی بهسر
میبردم؛
بنابراین
انتساب مطالب
مورد اشاره برخی
رسانهها به
فردی که در
ایام مذکور در
مرخصی بوده، اشتباهی
است که از روی
غرضورزی
طراحی میگردد.»
۱۱
اردیبهشت
۱۳۹۲
سعید
مرتضوی بعد از
جلسه پنجم
دادگاه
کهریزک: "ما در
قضیه کهریزک
کوچکترین
گناهی نداریم.
یک برگ دلیل
در رابطه با
اتهامات ما
وجود ندارد."
۱۵
اردیبهشت
۱۳۹۲
صالح
نیکبخت وکیل
خانواده
جوادیفر بعد
از جلسه ششم
دادگاه
کهریزک:
"مرتضوی فکر
میکند هنوز
دادستان
تهران است و
هر وقت که
بخواهد حرف میزند."
۳۰
اردیبهشت
۱۳۹۲
پدر
محمد کامرانی
پس از پایان
دهمین جلسه دادگاه
کهریزک:
"امروز فقط
آقا مرتضوی به
دفاع از خود
پرداخت... در
چهره او
پشیمانی دیده
نمی شد و
دفاعیاتش نیز
مانند گذشته
بود."
۷ خرداد
۱۳۹۲
سعید
مرتضوی: "بر
اساس نظر
پزشکی قانونی
و کالبد شکافی
و معاینه
بدنی، ضربه
شدید در زندان
به کامرانی
وارد نشده و
بیرون از آن
تنها یک سیلی
خورده است. ..
زمانی که او
را از کهریزک
به اوین
فرستادیم،
حال مناسبی
داشت و تنها
گرمازده شده
بود... جوادی فر...
در محل حادثه با
مأموران
درگیر شده
بود... مورد ضرب
و جرح در
کهریزک قرار
نگرفته بود...
در خصوص وی
[روح الامینی]
هم ضرب و جرحی
در کهریزک
صورت نگرفته و
گزارش نشده
است."
۲۷ آبان
۱۳۹۲
اسماعیل
احمدی مقدم
فرمانده وقت
نیروی انتظامی:
"آقای مرتضوی
اصرار داشت که
افراد دستگیر
شده به کهریزک
منتقل شوند.
من مخالفتم را
به صراحت
اعلام کردم و
گفتم آنجا نه
تنها جا نداریم،
بلکه آن مکان
جای خطرناکی است.
اما مرتضوی
اصرار داشت که
این افراد
دستگیر شده
چاقو، قمه و
زنجیر داشتهاند
و از همین حیث
اراذل و اوباش
محسوب میشوند
که من در آن
جلسه عنوان
کردم که ضبط
کنید و
بنویسید که من
مخالف هستم و
مخالفت ناجا
نیز ثبت شد. "
۱۴ شهریور
۱۳۹۵
عباس
پالیزدار یکی
از شاکیان
سعید مرتضوی
پس از اتمام
جلسه دادگاه
رسیدگی به
اتهامات آقای
مرتضوی در
پرونده ای غیر
از کهریزک
(تامین
اجتماعی):
"زمانی
مرتضوی در جلسات
ابتدایی
دادسرا
مطالبی را
عنوان میکرد
که من از
بالاترین
مراجع نظام
دستور کتبی دارم
و از هر
اقدامی که
کردم هیچ
ابایی ندارم،
ولی امروز در
مقابل ریاست
دادگاه مثل
اسپند روی آتش
بود... آن
پشتوانه هایی
که وی مدعی آن
بود، قطعا از
وی برداشته
شده که امروز
آن قدر بالا و
پایین می پرید
و بسیار مضطرب
و نگران بود."
۲۱شهریور
۱۳۹۵
سعید
مرتضوی: "در
رابطه با
واقعه خونبار
تیرماه ۸۸… به
عنوان
دادستان وقت
عمیقا ابراز
تأسف و اعتذار
مینمایم و از
مقام شهیدان
مظلوم این
حادثه جوادیفر،
روحالامینی
و کامرانی طلب
پوزش نموده و
علودرجات
آنها را از
خداوند بزرگ
مسألت مینمایم."
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ایسناـ
پنجشنبه / ۲۹
مرداد ۱۳۹۴
سرنوشت
جریمه 200 هزار
تومانی
مرتضوی
حضور
سعید مرتضوی
در دادسرا
پس
از آنکه به
اتهامات سعید
مرتضوی در
پرونده موسوم
به کهریزک در
شعبه 76 دادگاه
کیفری استان
تهران رسیدگی
شد و دادستان
سابق تهران در
نهایت با رای
دیوان عالی
کشور به
انفصال دائم
از خدمات
قضایی و
انفصال پنج ساله
از خدمات
دولتی محکوم
شد، پرونده
دیگری در
رابطه با
گزارش تحقیق و
تفحص مجلس از
سازمان تامین
اجتماعی برای
مرتضوی باز
شد.
به
گزارش
خبرگزاری
دانشجویان
ایران
(ایسنا)، این
پرونده در
دادسرا مطرح
بود که اولیای
دم یکی از
کشتهشدگان
بازداشتگاه
کهریزک با طرح
دعوایی جدید
از مرتضوی به
اتهام معاونت
در قتل عمد
شکایت کرد.
پروندههای
مذکور در
دادسرا تجمیع
و پس از صدور
کیفرخواست،
به شعبه 79
دادگاه کیفری
استان تهران
ارجاع شدند و
این شعبه ضمن
رسیدگی به
آنها، باید به
بخشی از پرونده
کهریزک که در
دیوان عالی
کشور نقض شده
بود، به عنوان
شعبه همعرض
شعبه 76 نیز
رسیدگی میکرد.
بخش
مورد اشاره،
در رابطه با
اتهام «معاونت
در تنظیم
گزارش خلاف
واقع از طریق
امر یا ترغیب ماموران
مربوطه به
تنظیم گزارش خطاب
به خود» بود؛
اتهامی که
شعبه 76 دادگاه
کیفری استان
تهران بر اساس
آن سعید
مرتضوی را به پرداخت
200 هزار تومان
جزای نقدی
محکوم کرد اما
شعبه 38 دیوان
عالی کشور در
مقام مرجع
تجدیدنظر،
این اتهام را
نسبت به سعید
مرتضوی وارد
ندانست و
تاکید کرد که
به فرض ثبوت جرم،
میزان جزای
نقدی دادستان
سابق تهران، 20
هزار تومان
است.
قاضی
محمدرضا
کشکولی با
برگزاری
چندین جلسه به
این پروندهها
رسیدگی و
مبادرت به
صدور حکم کرد
و حالا طبق
جزییات منتشر
شده از حکم،
سعید مرتضوی
در ارتباط با
شکایت سازمان
تامین
اجتماعی به
حبس و رد مال محکوم
و در رابطه با
اتهام «معاونت
در قتل» (شکایت
جدید روح
الامینی) و
«معاونت در
تنظیم گزارش خلاف
واقع از طریق
امر یا ترغیب
ماموران مربوطه
به تنظیم
گزارش خطاب به
خود» (بخش نقض
شده رای شعبه 76
در دیوان عالی
کشور) تبرئه
شده است.
طبق
آنچه از سوی
وکیل تامین اجتماعی
اعلام شده،
سعید مرتضوی
در رابطه با
پرونده شکایت
تامین
اجتماعی به یک
سال حبس -که شش
ماه آن تعلیق
شده- و رد مال
(وجوه دریافتی
در دوره
سرپرستی
تامین
اجتماعی)
محکوم شده
است.
بر
اساس حکم
صادره همچنین
سعید مرتضوی
در ارتباط با
اتهامات
مربوط به
پرونده کهریزک
یعنی معاونت
در قتل و
معاونت در
تنظیم گزارش
خلاف واقع
تبرئه شده
است.
با
تبرئه سعید
مرتضوی از
اتهام «معاونت
در تنظیم
گزارش خلاف
واقع از طریق
امر یا ترغیب
ماموران
مربوطه به
تنظیم گزارش
خطاب به خود»
باید گفت که
موضوع پرداخت
جزای نقدی 200
هزار تومانی از
سوی دادستان
سابق تهران
منتفی است؛
زیرا اگرچه رای
صادره غیر
قطعی است و
امکان اعتراض
به رای شعبه 9
دادگاه کیفری
یک تهران وجود
دارد اما با
توجه به نظر
قبلی دیوان
عالی کشور در
این زمینه و
همچنین
مجازات
قانونی خفیفی
که به فرض ثبوت
جرم برای آن
تعیین خواهد
شد، تایید تبرئه
مرتضوی از
اتهام مذکور
در مرجع
تجدیدنظر،
امری دور از
ذهن به نظر
نمیرسد.
البته
میرمجید
طاهری وکیل
مدافع اولیای
دم روح
الامینی که
گفته بود به
رای صادره
اعتراض خواهد
کرد میگوید
که اعتراض
مذکور به
تبرئه مرتضوی
از هر دو
اتهام است.
او
در پاسخ به
این سوال که
با توجه به
نظر قبلی
دیوان عالی
کشور مبنی بر
اینکه اتهام
«معاونت در
تنظیم گزارش
خلاف واقع» به
سعید مرتضوی
وارد نیست و
به فرض ثبوت جرم،
مجازات آن 20
هزار تومان
است نه 200 هزار
تومان، چرا به
این بخش از
حکم اعتراض
خواهید کرد؟ گفت:
ممکن است
اینگونه
نباشد چون ما
یکسری
استدلالهای
دیگر داریم.
حال
باید منتظر
ماند و دید که
در صورت
اعتراض به این
بخش از حکم،
مرجع
تجدیدنظر
درباره آن چه
تصمیمی خواهد
گرفت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۲۲
شهریور ۱۳۹۵
چه کسی
اولین بار
نامهی
عذرخواهی
مرتضوی را
خواند؟
سهراب.م
زیتون
کاربران
شبکههای
اجتماعی
مخصوصاً
تویتر، چنان
نکتههای
ظریفی را در
نامهی
عذرخواهی
مرتضوی دیدهاند
و یادآوری
کردهاند که
برای حاکمان و
سیاستمداران
ایرانی میتواند
بسان یکترم
سیاسی آموزشی
بکار آید و
بدانند بر چه
کسانی دارند
حکومت میکنند.
میشود گفت
نکته ناگفتهای
در متن نمانده
است که
کاربران نکتهسنج
از آن گذشته
باشند.
[نگارنده می
خواهد نکته ای
اضافه کند که
شاید هم توسط
دیگران گفته شده
باشد و من
ندیده باشم ]
در
متن
عذرخواهی، دو
مورد غلطگیری
(اصلاح) وجود
دارد. مورد
اول با لاک
سفید غلطگیری
انجام شده است
و صرفاً میتوان
حدس زد که
ممکن است
مشخصات فردی
سعید مرتضوی
باشد. اما
مورد دوم خطخوردگی
است و بهوضوح
میتوان
عبارتی را که
خطخورده و از
متن کنار
گذاشتهشده
است خواند.
احتمالاً
فردی که مورد
دوم را اصلاح
و غلطگیری
کرده است،
همان فردی
نیست که مورد
اول را حذف
کرده است چون
در آن صورت
طبیعی بود که
از همان لاک
غلطگیر
استفاده میکرد
که تمیزتر و
مطمئنتر میتوانست
متن را اصلاح
کند.
عبارت
دومی که حذف
شده است،
برخلاف عبارت
اول، هم معنادار
است و هم میتوانست
ارزش حقوقی
داشته باشد.
مرتضوی در این
عبارت نوشته
است که «هیچ
نقشی» در وقوع
فاجعه کهریزک
نداشته است.
اگر این عبارت
را به متن برگردانیم،
اساس
عذرخواهی و
طلب بخشش و
شرمندگی
مرتضوی، بیمعنا
میشود، چهبسا
راز دل مرتضوی
را نیز افشا
میکند (مرتضی
کاظمیان نیز به این
نکته در سایت
شما [زیتون]
اشارهکرده
است)
بیاید
فرض را بر این
بگذاریم که
این عبارت را خود
مرتضوی حذف
نکرده باشد.
یعنی دستکم
فرد دومی نیز
نامه را پیش
از انتشار
عمومی آن
خوانده است و
صلاح را در
حذف آن عبارت
دانسته است.
این احتمال بالا
میگیرد وقتی
میبینیم این
فرد قاعدتاً
با حذف این
عبارت، نمیخواسته
است به مرتضوی
خدمتی بکند
چون تنها عبارتی
است که مرتضوی
میتوانست در
این متن از آن
سود ببرد. این
فرد بعید است
که از وکلا یا
بستگان
مرتضوی باشد؛
بلکه برعکس
چنین مینماید
که میخواسته
است که اگر
این متن واسطهای
یا سندی برای
حکمی یا
دستوری با
بخششی قرار
گرفت، بهطرف
دیگر دعوا
خسارتی معنوی
وارد نکند.
اگر
این فرض و
استدلال درست
باشد، آنگاه
گمانهی یک
توافق یا
دستور برای
عذرخواهی
مرتضوی را تقویت
کرده و میتواند
نشانهای جدی
برای فرضیه
فرمایشی بودن
آن باشد.
ممکن
است گفته شود
که معلوم است
فشاری برای عذرخواهی
وجود داشته
است، معمولاً
همیشه چنین است
و فرد مقصر
وادار به
عذرخواهی میشود
و این امر
تازهای نیست.
اما نگارنده
مقصود دیگری
دارد!
نکته
اینجاست که
اگر فردای نهچندان
دور، سعید
مرتضوی و به
استناد همین
قلمخوردگی
مدعی شد که
متن نهایی و
یا اساساً متن
از او نیست و
صرفاً برای
حفظ مصلحت
نظام و یا رهایی
از تهدیدی
خاص، این کار
را قبول کرده
است، پر بیراه
نگفته است. در
آن صورت
جایگاه عذرخواهی
مرتضوی اگر یک
عوامفریبی
حکومتی
نباشد، در
بهترین حالت
به یک کنش
سیاسی (معطوف
به قدرت)
تبدیل میشود
و کمترین ارزش
اخلاقی با
تاریخی صرف
ندارد.
امیدوارم
مخاطبان
اصلی، یعنی
کسانی که این
عذرخواهی را
(ولو مشروط) میستایند
و آن را فرصتی
برای «اصلاح
امور» میدانند
مقصود
نگارنده را
دریافته
باشند.
http://zeitoons.com/17580