پیام هیئت
اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی ایران(راه
کارگر)
به مراسم
یادمان رفیق
علی اکبر
شالگونی!
خداحافظ
رفیق!
رفقا،
همرزمان،
دوستان،
امروز
برای مراسم
خاکسپاری و
یادمان رفیق
علی اکبر
شالگونی گرد
آمده ایم تا
با اندوه و
تاسف وصف
ناپذیر برای
آخرین بار با
او وداع کنیم.
رفیق
اکبر به نسلی
از مبارزین
تعلق داشت که
با برآمد
انقلاب ایران
به صف مبارزه
علیه استبداد
و سرمایه
پیوستند و با
سربرآوردن
ارتجاع اسلامی
از درون
انقلاب، بی درنگ
به پیکار خود
علیه فاشیسم
مذهبی در حال
عروج ادامه
دادند. ارتجاع
اسلامی برای
تثبیت خود و
نظم حاکم
سرمایه که
عصیان مردم
علیه نظم
شاهنشاهی آن
را متزلزل و
به خطر
انداخته بود ،
باید همه
آزادی های
برآمده از
انقلاب ایران
را به شکل
بیرحمانه ای
سرکوب و فضای
سیاسی و
اجتماعی را
برای حاکمیت
فاشیسم مذهبی
شخم می زد.
گسترش روز به
روز روند
سرکوب، فعالیت
نیروهای
انقلابی و
مخالف را سخت
و سخت تر می
کرد و به
ناچار بخشی از
فعالیت ها
مانند چاپ و
توزیع نشریات
را به عرصه
های فعالیت
مخفی سازمانی
می راند. سی
خرداد1360 نقطه
ای کیفی
درچرخش اوضاع و
هجوم همه
جانبه دستگاه
های سرکوب
رژیم اسلامی
برای ریشه کن
ساختن مخالفان
و هر نوع
مخالفت بود.
عبور به شرایط
فعالیت مخفی
زایمان
دردناک و چاره
ناپذیر برای
ادامه بقاء و
فعالیت بود. در
چنین شرایطی رفقائی
مانند اکبر با
انرژی بی
پایان، شهامت
و ابتکار، پا
به پیش نهاده
و مسئولیت های
حساس و پرخطر
سازمانی را به
عهد می
گرفتند. رفیق
اکبر در بخش
تدارکات و
انتشارات که
مسئول آن زنده
یاد رفیق حمید
طهماسبی بود،
همراه با سایر
رفقا عهده دار
چاپ و توزیع
نشریه راه
کارگر و
سازمان دهی
امکانات
تدارکاتی برای
عبور از شرایط
علنی و نیمه
علنی به شرایط
مخفی فعالیت
بودند. در
ادامه سرکوب
ها و ضربات سنگین
هنگامی که
ضرورت انتقال
بخشی از
کادرهای سازمان
به خارج از
کشور مطرح شد
باز هم ابتکار
و قدرت سازمان
دهی رفیق اکبر
درخشش خود را
نشان داد. او
بارها با
جسارت و
ابتکار تحسین
برانگیز کادرهای
سازمان را از
خطر قطعی
دستگیری نجات
داد.
اما
بزرگترین
آزمونی که رفیق
اکبر دربرابر
آن قرار گرفت،
دستگیری و کشف
هشت قرار
سازمانی از
جاسازی او
بود.در یک
ماراتون
مقاومت جان
فرسا در برابر
شکنجه های
بازجویان،
رفیق اکبر هر
هشت قرار را
سوزاند و
علاوه بر آن
شکنجه گران
رژیم اسلامی
نتوانستند
هیچ اطلاعاتی
از وی درباره
سایر فعالان و
یا فعالان
سازمانی به
دست آورند. همرزمانی
که او را در
زیر شکنجه
دیده اند شاهد
بدن درهم شکسته
اما روحیه
سربلند او
بوده اند.
رفیق
اکبر پس از
بازجوئی ها به
بند سرموضعی
ها منتقل شد و
با کاهش اعدام
به حبس ابد
دوره طولانی
زندان را شروع
کرد. روحیه
بسیار بالا و
فعال او در
زندان های
رژیم اسلامی
توسط رفقای هم
بند او به
تصویر کشیده
شده است.
تابستان 1367 بی
تردید یکی از
تاریک ترین
دوره هائی بود
که تهدید
قتلعام های
جمعی بر سر
زندانیان
سیاسی سایه
افکنده بود؛
تهدیدی که جان
هزاران نفر از
بهترین
رزمندگان کشورما
را با دادگاه
های چند دقیقه
ای و چوبه های
دار، در ربود.
در این آزمون
مرگ و زندگی
نیز رفیق اکبر
رفیقی تا به
آخر ایستاده
بود که با
شهامت کم نظیر
سرود «نه»
سرداد.
رفیق
اکبر
بلافاصله پس
از مرخصی موقت
از زندان، از کشور
خارج شد و به
سازمان ما
پیوست. از
همان آغاز
فعالیت در
خارج از کشور،
او خود را
بلافاصله
داوطلب
مسئولیت در
ایستگاه
رادیوئی
سازمان در
کردستان عراق
کرد و با ابتکار
و انرژی فوق
العاده
ماموریت خود
را به انجام
رساند. رفیق
اکبر همچنین
در فعالیت های
مستقل از سازمان
مانند رادیوی «صدای
آشنا» شرکت
داشت. «صدای
آشنا» به ویژه
در دوره شکل
گیری سندیکای
شرکت واحد و
سرکوب آن
توانست با
اطلاع رسانی
های موثر به افشاء
ماهیئت
سرکوبگرانه و
ضدکارگری
رژیم اسلامی
به پردازد.
رفیق
اکبر با روحیه
ای بالا به
مصاف بیماری
لاعلاج خود
رفت، مصافی که
متاسفانه
علیرغم صلابت
اراده، امکان
پیروزی در آن
وجود نداشت.
ما درگذشت
رفیق اکبر را
به همسر،
دختر، خواهر،
برادران و همه
اعضای
خانواده و همه
هم رزمان او
تسلیت می
گوئیم.
خداحافظ
رفیق! این راه
همچنان ادامه
دارد!
هیئت
اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران(راه
کارگر)
جمعه
۱3 بهمن ۱۳۹۱
برابر با 01 فوریه۲۰۱۳