از روح
زمانه تا شبحاش:
اعتراض
علیه
نولیبرالیسم
در سرتاسر
ایران
امین
درودگر
افزایش
قیمت بنزین
جرقه حرکتی شد
که فراسوی
اعتراض ساده
به گرانی رفت
و بیش از ۱۰۰
شهر ایران را در
برگرفت.
مقابله حکومت
با آن تا کنون
به جان باختن
بیش از ۱۰۰ تن
انجامیده است.
این اعتراضها
که همزمان با
عراق و لبنان
و … رخ میدهند،
نه صرفاً
اقتصادیاند
و نه صرفاً
سیاسی. آنها
تجلی محلی یک
نظام جهانیشده
را هدف قرار
داده اند:
نولیبرالیسم.
نولیبرالیسم
روح زمانه
است. «شبح
زمانه» اما،
شبحی که هماکنون
بر فراز غرب
آسیا و شمال
آفریقا و نقطههایی
دیگر از جهان
جولان میدهد،
اعتراضهای
مردم بهتنگآمدهای
است که «دیگر
خسته شدهاند»
و میخواهند
نظامهای
نولیبرال و
حاکمانشان
را از تاریخ
بیرون کنند.
ریاضت،
خصوصیسازی و
کاستن از
هزینههای
عمومی، کاهش
خدمات
اجتماعی،
افزایش سن
بازنشستگی،
متزلزلکردن
نیروی کار،
کالاییسازی
آموزش و
بهداشت،
کاستن از
مالیات کسبوکارها
و شرکتهای
بزرگ، سلب
مالکیت
گسترده به نفع
مالکان بزرگ
(مافیایی،
شرکتی،
حکومتی) :
اینها خصوصیات
روح زمانه ما
است و در
کشورهای
بسیاری، از
جمله در ایران
اجرا شده اند.
حکومت
جمهوری اسلامی
اما برای رفتن
به سراغ این
اصلاحات
ساختاری شانس
بزرگی آورد.
تحریمها
توجیهی شد
برای پیگیری
شتابناک و
وحشیانه سیاستهای
نولیبرالی.
افزایش
قیمت سوخت:
بیرق سیاستهای
نولیبرالی
تعدیلی
دست بر
قضا، گرانکردن
قیمت سوخت یکی
از
نشانههای
مکرر تعدیل
ساختاری نولیبرالی
است. و هر بار
در تقریباً هر
کشوری که دولتش
دست به این
اقدام میزند،
با مقاومت
مردمی روبهرو
شده است.
یکی
از محرکهای
اعتراضهای
کنونی در
لبنان،
برنامه دولت
برای افزایش
مالیات بنزین
بود، هرچند
نارضایتی به
سالها سوء
مدیریت، فرقهگرایی،
فساد و
وابستگی به
قدرتهای
خارجی بازمیگشت.
دولت
اکوادور سوم
اکتبر سال
جاری در تبعیت
از برنامه
صندوق جهانی
پول (IMF)، قیمت
بنزین را ۱۲۰
درصد افزایش
داد. این افزایش
قیمت به
اعتراضهای
گستردهای
ختم شد که در
نهایت دولت را
به مذاکره با
رهبران
اعتراضها و
کاهش قیمت
سوخت واداشت.[1]
۲۰۱۹
در زیمباوهی
پس از موگابه
با افزایش سه
برابری قیمت
بنزین آغاز
شد. توجیه
دولت زیمباوه
شبیه به توجیه
جمهوری
اسلامی بود:
افزایش قیمت
برای اصلاح مصرف
و مبارزه با
قاچاق آن است.
تورم بالا بود
و دستمزدها
پایین و
بیکاری
جوانان بالا.
معترضان به
خیابان
ریختند، ساختمانهایی
را آتش زدند،
و جادهها را
بستند.[2]
«جلیقهزردها»
اکتبر ۲۰۱۸ در
فرانسه پس از
افزایش قیمت
بیسابقه
سوخت به
خیابانها
آمدند. اعتراض
آنها به دولت
امانوئل
مکرون بود که
سیاستهای
نولیبرالی
اصلاح
ساختاری و
ریاضت اقتصادی
را در پیش
گرفت.[3] اعتراضهایی
هم در آلمان و
اتریش و هلند
و … رخ داد.
افزایش
قیمت سوخت در
هندوستان در
سپتامبر
گذشته به
اعتصابهای
سرتاسری
انجامید و
کشور را چند
روز فلج کرد.
توجیه دولت
نخستوزیر
نارندرا
مودی، دولتی
با برنامههای
اصلاح
ساختاری و
مالیاتی
گسترده و
وحشیانه، کاهش
تولید جهانی
نفت بود، اما
منتقدان و
معترضان و
اپوزیسیون آن
را بخشی از
برنامه دولت
میدانستند و
نه حاصل تأثیر
بازار بینالمللی[4].
یک
ماه پیش از
آن، در اوت
۲۰۱۸، دولت
آفریقای جنوبی
قیمت سوخت را
افزایش داد.
اعتراضها به
ویژه در
دوربان به
ساختن تشکلهایی
همچون «مردم
علیه افزایش
قیمت بنزین و
پارافین» انجامید.
[5]
ژانویه
۲۰۱۷ اعتراضها
در مکزیک پس
از افزایش
قیمت سوخت رخ
داد. «gasolinazo»، نامی که
معترضان به
افزایش قیمت
سوخت دادند،
اعتراضهایی
را برانگیخت
که طی آنها
پمپ بنزینها
به آتش کشیده
شدند، جادهها
مسدود شدند، و
در برخی ایالتها
وضعیت
اضطراری
برقرار شد.
تأثیر تظاهرات
مکزیکیها در
انتخابات
بعدی خود را
نشان داد و
رئیسجمهوری
نولیبرال جای
خود را به
رئیسجمهوری
سوسیالیست
داد.[6]
افزایش
قیمت سوخت در
کشورهای
اروپایی در مه
۲۰۰۸ به
اعتراض در
بریتانیا،
آلمان، فرانسه،
هلند،
اسپانیا
انجامید.
روسیه نیز همان
زمان شاهد
اعتراض بود.
دلیل اصلی
افزایش قیمت
در اروپا کاهش
درآمد
مالیاتی به
خاطر بحران مالی
نولیبرالیسم
جهانی بود.[7]
در
بریتانیای
قرن بیستویکم
به تنهایی سه
موج اعتراضی
علیه افزایش
قیمت سوخت رخ
داد. بریتانیا
که یکی از
ارزانترین
بنزینها را
داشت، ناگهان
به کشوری بدل
شد که جزء گرانترینها
از نظر سوخت
بود. از
ابتدای
سال ۲۰۰۰ جنبش
«بایکوت پمپها»
آغاز شد،
رانندهها
خیابانها را
مسدود کردند،
و سیاستهای
نولیبرال حزب
کارگرِ نو به
رهبری تونی بلر
مقصر اصلی
بود. در ۲۰۰۵ و
۲۰۰۷ هم بار
دیگر قیمت
سوخت افزایش
یافت و هر بار
موج اعتراضی
دیگری علیه آن
به راه افتاد.
صندوق
بینالمللی
پول و افزایش
قیمت سوخت در
ایران
صندوق
بینالمللی
پول در کنار
بانک جهانی دو
نهاد بینالمللی
توسعه نظم
نولیبرالی در
سرتاسر جهان هستند.
این دو نهاد مالی
وامها و کمکهای
مالی را منوط
به انجام
اصلاحات
ساختاری در
راستای
نولیبرالیزهکردن
اقتصاد میکنند.
افزایش
قیمت سوخت و
کاستن از
یارانههای
دولتی به آن
پیشنهاد
همیشگی صندوق
بینالمللی
پول (IMF) بوده
است. جمهوری
اسلامی نیز در
حال پیادهکردن
همین پیشنهاد است.
صندوق
بینالمللی
پول مارس ۲۰۱۳
در گزارشی
مربوط به پیشنهادهای
سیاستگذاری
اعلام کرد که
برداشتن
یارانه از
سوخت «مزیتهای
بزرگی» دارد.
کارلو
کوتارلی،
مدیر بخش امور
مالی صندوق
بینالمللی
پول در توجیه
این پیشنهاد
همان دلیلهایی
را گفت که
اکنون
سیاستمداران
جمهوری
اسلامی، از
رهبر تا رئیس
دولتاش بر آن
پای میفشرند:
«یارانههای
[سوخت] گران
هستند و دست
آخر باید کسی
هزینه آنها را
بدهد….معضلات
یارانه انرژی
خاص هستند.
اولاً، این
یارانهها
راه نابسندهای
برای کمک به
فقرا هستند و
ثروتمندان که
مصرف انرژی
بیشتری دارند،
بیشتر از این
یارانهها
سود میبرند…
همچنین این
یارانهها مانع
بزرگی بر سر
راه پیشرفت
هستند.»[8]
پس از
بر سر کار
آمدن دولت حسن
روحانی،
صندوق بینالمللی
پول در آوریل
۲۰۱۴ در
گزارشی اعلام
کرد که ایران
اصلاحات
ساختاری را
آغاز کرده اما
باید به این
اصلاحات
ادامه بدهد.
یکی از این
اصلاحات کاهش
یارانههای
سوخت بود.[9]
بالاخره
در ۲۹ مارس
۲۰۱۸، پس از
دیدار مشورتی
هیأت مدیره
صندوق بینالمللی
پول با مقامهای
جمهوری
اسلامی، کاهش
یارانه سوخت
مورد توافق هر
دو طرف قرار
گرفت. در
گزارش IMF از
این نشست آمده
است:[10]
«مدیران
تأکید کردند
که تلاشهای
تعدیلی باید
تدریجی باشند
و شامل افزایش
درآمدهای
مالیاتی،
برداشتن
معافیتها،
کاهش یارانه
سوخت و اصلاح
نظام
بازنشستگی
شوند».
اما
جمهوری
اسلامی به جای
برداشتن
معافیت مالیاتی
بنگاههای
بزرگ دینی و
نهادهای
وابسته به بیت
رهبری، بنزین
را سه برابر
کرد و
بازنشستگان
را به فقر کشاند.
۲۴
دسامبر همان
سال کریستین
لاگارد،
مدیرکل IMF
با حسن روحانی
در نیویورک
دیدار کرد و
گفت که هر دو
درباره
«اولویتهای
مربوط به
اصلاحات
کلیدی» برای
اقتصاد ایران
به بحث
نشستند.[11]
برای
نظامی که
دستگاه
تبلیغاتیاش
سانسور و
سرکوب را با
«استقلال از
غرب» توجیه میکند
و هر چند ماه
از پایان کار
لیبرالیسم
سخن میگوید و
از قوانین
ضدپولشویی تا
طرحهای
آموزشی
یونسکو را
«استعماری» و
«استکباری» میخواند،
تبعیت از
صندوق بینالمللی
پول توجیه
درونگفتمانی
ندارد. شاید
به همین خاطر
هم تا به حال
کسی نگفته است
که این ایدههای
«کارشناسیشده»
از کجا در
دولت
نولیبرال حسن
روحانی ظاهر
شده اند.
شکل
اعتراضها،
نولیبرالیسم
سیاسی و
اپوزیسیون
نولیبرال
دست کم
از اواخر قرن
گذشته در نقاط
مختلفی از جهان
شاهد اعتراضهای
بدون رهبری
متمرکز،
سازماندهیشده
بر مبنای نوعی
هوش جمعی
خودانگیخته،
و با فرمی
شبیه «فوج»[12]
روبرو بودهایم.
معترضان چه در
ایران، چه در
عراق و لبنان و
نمونههای
پیشینتر، به
دنبال کنار
رفتن این یا
آن نخستوزیر
و رهبر
نیستند، بلکه
میخواهند کل
الیت حاکم از
قدرت برود.
اینکه
اعتراضها در
تمام نمونههای
ذکرشده در
بالا،
خودانگیخته و
بدون رهبری
هستند، و
همچون شکلهای
سابق حزبی یا
تحت رهبری یک
تشکل سلسلهمراتبی
نیستند، علتهای
گوناگونی
دارد. اما
نئولیبرالیسم
سیاسی و
اقتصادی به
طور خاص یکی
از آن علتها
است. همین
جنبه باعث میشود
که نتوان
اعتراضها را
به اعتراضهای
اقتصادی
فروکاست.
در
واقع این
نولیبرالیسم
است که تمام
جنبههای
حیات اجتماعی
را به محاسبه
اقتصادی فرو میکاهد.
یک نمونه آن
شیوه برخورد
دولتهای
تمرکزگرایی
همچون جمهوری
اسلامی با
مسأله اقلیتهای
ملی است.
مسئولان وعده
میدهند که با
«پیشرفت» و
«توسعه»
اقتصادی به
خواست اقلیتها
پاسخ میدهند،
و نارضایتی
سیاسی برآمده
از تبعیض ساختاری
و نژادی را
نادیده میگیرند
و فرومیپوشاند.
حالا
هم وعدههای
اقتصادی دولت
ــ بازتوزیع
پول، کارت
مترو مجانی، …
ــ به معنای
نادیدهگرفتن
عنصر سیاسی در
این اعتراضها
است؛ عنصری که
مطالبهاش
ظهور نظمی
جدید و عبور
از نظام فعلی
است.
نولیبرالیسم
سیاسی باعث
شده که مفهوم
سیاست، مفهومی
اساساً گرهخورده
با ایده
دموکراسی و
تضاد آراء و
کنش جمعی، در
حکومتداری
نولیبرالیسم
به «مدیریت»
فروکاسته شود.
از طرف
دیگر،
نولیبرالیسم
اقتصادی باعث
محرومسازی و
خلع مالکیت از
بخشهای مولد
جامعه به نفع
همین طبقه
«مدیران» میشود
و این بخشها
که دیگر حداقل
مشارکت سیاسی
در دموکراسی لیبرالی
را هم از دست دادهاند،
تنها راه بیان
جمعی را
اعتراض در
خیابان میدانند.
تقلیل
سیاست به
مدیریت از سوی
دیگر با این
ایده گره
خورده است که
حکومتداری
نولیبرال نه
برای حل ریشهای
عوامل بحرانزا،
بلکه برای
مدیریت بحران
پس از وقوع آن
خود را آماده
میکند.
جورجو
آگامبن
فیلسوف ایتالیایی
پارادایم
اقتصادی مدرن
حکومتمندی
را با رجوع به
مفهوم ریشهشناختی
آن در لغت “kybernes” توضیح میدهد:
یک ناخدای خوب
ناخدایی است
که از درون طوفانها
براند؛ و هنر
حکمرانی
مدرن نیز به
طرز مشابه
پرداختن به
مدیریت بحرانها
پس از وقوعشان
و نه جلوگیری
از وقوع آنها
است. او دلیلش
را در چشمانداز
سودمحور
اقتصاد
لیبرالی دولت
مدرن میجوید
که در شکلدادن
به روابطِ
جامعه نیز
دخالت دارد[13].
با
توجه به آنچه
در بالا
درباره بحران
ایجادشده در
دیگر کشورها
پس از افزایش
قیمت بنزین
آمد، جمهوری
اسلامی میدانست
که با افزایش
قیمت بنزین به
این شیوه با
بحران روبرو خواهد
شد و اعتراضهایی
در خواهد
گرفت. به همین
خاطر شمشیر را
از رو بست تا
بحران را
مدیریت کند.
با وجود این،
شدت و گستره
اعتراضها نه
از پیش قابل
محاسبه بود و
نه قابل پیشبینی.
و همین نیز
مسئولان ارشد
جمهوری
اسلامی را
واداشته که
تقصیر را به
گردن یکدیگر
بیندازند.
اگرچه
اپوزیسیون
راستگرای
خارج از ایران
ادعای رهبری
اعتراضها را
میکند، خود
اگر به قدرت
میرسید، با
اعتراضهای
مشابهی
رویارو میشد.
مبلغان
بازگشت سلطنت
در پیامها و
بحثهایشان
ــ که عموماً
در چارچوب
رسانههای
خارج ایران و
شبکههای
اجتماعی است و
نه در فضای
تفکر انتقادی
ــ آنجایی که
به صراحت از
ایدئولوژی
خود حرف میزنند
و الگوهای خود
را کسانی چون
پینوشه میدانند،
به ما اخطار
میکنند که «در
فردای ایران
آزاد» نه
تحصیل رایگان
خواهد بود، نه
یارانهای در
کار، و نه
نظام بیمه
درمانی
همگانی ارزان
وجود خواهد داشت.
آنها ــ
از «فرشگرد»
گرفته تا
«ققنوس» ــ مبلغان
روح زمانه
اند، بر خصوصیسازی
و اقتصاد
بازار و تبعیت
از صندوق بینالمللی
پول و … تأکید
دارند. شبح
زمانه اما که
در خیابانهای
ایران اکنون
جولان میدهد،
آنها را نیز
زمانی پریشان
خواهد کرد.
منابع:
[1] لینک [2] لینک [3] لینک [4] لینک [5] لینک [6] لینک [7] لینک [8] لینک [9] لینک [10] لینک [11] لینک
[12]
ایالات متحده
و دیگر
کشورهای غرب
پس از فروپاشی
شوروی، در
اواخر دهه 90،
در برابر ظهور
اعتراضهای
خیابانی
ضدجهانیسازی
و
ضدنولیبرالیسم
غافلگیر شد.
بعدتر در 2002 انستیتو
رند در گزارشی
به این جنبشها
پرداخت و با
استفاده از
مفهومهای
نظریه سیاسی
که دستکم از
دهه 60، 70 وجود
داشت، شکل
سازماندهی
جنبشها را به
«فوج» تشبیه
کرد: فوج
زنبورها
مثلاً. ویژگی
اش این است:
مثل فوج زنبور
سریع و
غافلگیرکننده
و موثر است،
و در عین حال
لحظهای بعد
میتواند
ناپدید شود.
[13] Agamben, Giorgio. “From the State of Control to a Praxis of Destituent
Power.” Resisting Biopolitics: Philosophical, Political, and Performative
Strategies. Ed. S. E. Wilmer and Audronė Žukauskaitė.:. New York and London: Routledge, 2016. 21-29.
....................................................
برگرفته
از:«وبسایت
زمانه»
۲۹
آبان ۱۳۹۸
https://www.radiozamaneh.com/475345