ملاحظاتی در رابطه با آتش سوزي هاى
گسترده در
كردستان
آرش
امجدی
عواقب
فجايع زيست
محيطى حاصل از
حاكميت اين رژيم
، بسيار فراتر
از نسل كنونى
ما بوده و حيات
فرزندان و
نواده گان ما
را نيز در
معرض خطر قرار
داده است. هم
اكنون، زمان
بسيارى از دست
رفته و اگر
هنوز اميدى به
جبران خسارات
وارده بر
طبيعت وجود داشته
باشد، تداوم
حاكميت اين
رژيم، صداى
تيك تيك ساعت
رسيدن به نقطه
برگشت ناپذير
آنرا، در گوش
ما زمزمه مى
كند.
سريال
آتش سوزي هاى
پى در پى در
مناطق مختلف از جمله
جنگل هاى
واقع در رشته
كوه زاگروس فاجعه
ای است که عواقب
غیرقابل
کنترلی خواهد
اشت. آتش
سوزى گسترده هفته
گذشته در
منطقه"بان
خشك" بخش
چوار در
استان ايلام باعث ايجاد
خسارات
فراوانى گشت و
بار ديگرعدم
كفايت مسئولان اين
حكومت را در
مبارزه با اين
پديده شوم بنمايش
گذاشت. با
شروع فصل گرما
و تا
پايان آن، ما
شاهد وقوع اتش
سوزى هاى
فراوانى در
اين منطقه
بودیم، كه
تاثيرات جبران
ناپذيرى را بر
اكوسيستم زيست بوم
و طبيعت زيباى
آن، گذاشته
است. آنچه اين
وقايع را از
حوادت اتفاق
افتاده در
بسيارى از
نقاط دنيا
متفاوت مى
كند، شرايطى
است كه حاكمیت
رژیم ولايى
بوجود آورده
است.
ويژگيهاى
اين شرايط
كدامند؛
١-
توجه به محيط
زيست و حفاظت
از آن در
قاموس اين
رژيم در عمل،
محلى از
اعراب ندارد.
ليست فجايع
زيست محيطى
دراين رژيم،
بى انتهاست و
براى نمونه
كافى است به
موارد مهم آن
از قبيل، آلودگى
هوا در بسيارى
از شهرها، هدر
دادن منابع سطحى
و زير زمينى
آب، نابودى
حداقل نيمى از
جنگل هاى كشور
در طى ٢٥ سال
اخير، خشكى
درياچه ها،
سيل و خشك
سالى، ويرانى
و ريز گردهايى
كه روزگار را
براى مردم
بسيارى از
مناطق كشور،
سياه نموده
است، اشاره
نمود.
٢-
دزدى و غارت
توسط ايادى
اين رژيم يك نرم
معمول بوده و
هر كسى در
تلاش است كه از
قافله عقب
نماند. در
نتيجه، تلاش و
برنامه ريزى
براى اهدافى
كه معطوف به
آينده كمى
دورتر باشد،
در حوصله
مسئولان
اين رژيم نمى
گنجد، از اين روست
كه مراكز و
امكانات
ضرورى در
منطقه، براى
مبارزه با
حريق هایی که
اتفاق
افتاده، عملا
يا وجود
نداشته و يا
بسيار كم و
محدود مى
باشند.
٣- اگر
بر روى كاغذ
برنامه ايى
نوشته شده و
بودجه اى به
آن اختصاص
داده مى
شود، اولا
بسيارى از
آنها جدى
نبوده و صرفا
براى سرگرم
كردن مردم است
و در ثانى بودجه
اختصاص داده
شده در كلاف
بروكراسى و
غارت دستگاه
هاى ريز و
درشت اين
رژيم، محو و نابود
مى شود. براى
مثال كل غرب
كشور فقط يك
بالگرد مناسب
براى مقابله
با حريق هاى
بزرگ را
داراست.
٤- بى
اعتقادى به
مردم و
حساسيت
و هراس رژيم از
هر اقدام
مستقل توده
اى. در همين
رابطه در مواجهه
با آتش سوزي
هاى رخ داده،
زمانى كه مردم،
فعالين مدنى و
دوستاران
محيط زيست با
امكانات
محدود و با
دست خالى به
جنگ اتش برمى
خيزند،
مامورين اين
رژيم بجاى
استقبال،
مانع كار آنها
شده و با آنان
در مى افتند.
خبرگزارى
مكريان و يا
انجمن سبز چيا
و ساير انجمن
هاى محيط
زيستى در
كردستان،
بارها
گزارشاتى در
اين خصوص، طى
ساليان گذشته
منتشر كرده
اند.
آتش
سوزى در جنگل
ها، بخصوص در
فصل گرما،
هميشه قابل
پيشگيرى و
كنترل نبوده، اما
به جرئت مى
توان گفت كه
جلوگيرى از
وقوع حادثه و
كاهش خسارات
وارده براثر
آن، تحت
حاكميت اين
رژيم،همچون
ساير بلاهاى
طبيعى
ديگر،از
موفقيت كمترى
به نسبت ساير
كشورها
برخوردار
بوده و بمراتب
ويرانگرتر مى
باشد.
آتش
سوزي هاى صورت
گرفته شده در
مناطق كردنشين
علاوه بر
ويژگي هاى ياد
شده در بالا،
داراى خصلت
هاى زير نيز
مى باشند؛
١- حجم
بالاى وقوع
آتش سوزى،
برطبق آمار
سال ١٣٨٩ كه
يكى از سياه
ترين سالهاى
ركورد شده مى باشد،
ما شاهد ٣٧٦٢
حادثه، كه
منجر به
نابودى
٤٠٧٧٢ هكتار
جنگل شده بود،
هستيم. سالهاى
پس و پيش از آن
هم با وجود
اختلاف، هنوز
آمار بالاى
حريق در جنگل
ها را نشان مى
دهد.
٢-
سرعت مقابله
با آتش
سوزى از طرف
عوامل دست
اندركار،
معمولا كند
بوده و همراه
با تاخيرى غير
قابل قبول،مى
باشد.
٣- در
بسيارى از
موارد، آتش
سوزى ها
همزمان ودر
چندين نقطه با
هم، به وقوع
پيوسته اند.
٤-
معمولا كسى
بعنوان عامل
آن، از طرف
رژيم دستگير و
يا محاكمه نمى
شود.
٥-
نگاه رژيم در
مناطق
كردنشين
همواره نگاهى
امنيتى بوده و
برنامه ريزى
هاى آن، در
جهت اولويت
هاى اصلى اش
مى باشد، براى
همين منظور، آتش
سوزي ها، گاها
در اطراف
پايگاههاى
نظامى رژيم
اتفاق مى افتد
كه يا در اثر
تيراندازى
مامورين آن
بوده و يا اگاهانه
براى رفع
مسائل امنيتى
شان صورت
گرفته است.
٦-
فعالان
مدنى و دوستداران
محيط زيست در
كردستان از
تشكل بهتر
وحساسيت
بالاترى نسبت
به مسائل زيست
محيطى در اطراف
خود،
برخوردارند.
تاكيد بر
خواسته هاى
محيط زيستى، داراى
سه خصيصه مهم
مى باشند،
اولا، مبارزه
اى است براى
داشتن محيطى
سالم بمنظور
امكان زيست سالم،
ازاينرو،
هزينه سرانه
شركت در آن
كمتر و در
نتيجه تعداد
بيشترى از مردم
بدون ترس از
عواقبش، حاضر
به شركت در آن
مى باشند،
ثانيا براحتى
مى توان
تاثيرات آن را
بر روى زندگى
روزمره
تعداد وسيعى
از مردم نشان
داده و اين
باعث بالا
بردن حساسيت
مردم به اين
موضوع مى گردد،
ثالثا، بخاطر
ماهيت مشترك
اين مبارزه در
سراسر ايران،
امكان پيوند
مبارزاتى
انان با
همديگر و در
نتيجه تقويت و
درس اموزى ازآن،
وجود دارد.
وظيفه
همه دوستداران
محيط زيست،
فعالان
مدنى و همه آنهايى
كه آينده
فرزندانشان
برايشان
اهميت دارد، در
اين است كه ،
دست در دست هم
داده و
نگذاريم كه
طبيعت، اين
خانه
مشتركمان،
توسط اين سودجويان
و بى كفايتان
حاكم،برباد
رفته و نابود
گردد.