پرسش از
چه کسی؟
یوسف
لنگرودی
اخیرا
در سایت راه
کارگر(کمیته
مرکزی)، یادداشتی
در ستون
مباحثات
مربوط به
اسناد کنگره،
تحت عنوان "
چند پرسش از
رفیق روزبه "،
به امضای
ر.
ح. محسنی درج
گردیده که سر
در گمی گرایشی
را نشان می
دهد که البته
ظاهرا دست
بالا را در این
سازمان دارد.
او
بحث خود را با
ر- روزبه با
طرح این مسئله
آغاز می کند
که : " رفیق
روزبه از جمله
آن رفقایی در
سازمان ماست که
به یک گرایش
تازه، اما
بدون شفافیت و
روشنایی
ایدئولوژیک- سیاسی
درون تشکیلات
تعلق دارد. آنها
طرفدار چند
صدایی هستند
اما رفقای بغل
دستی آنها در
این سازمان
نمیتوانند
سیمای مسلکی
آنها را
دریابند، و
رویکرد آنها
را صورتبندی
کنند و مولفههای
تشکیلدهندهی
این گرایش را
بازشمارند. برای
این که برخی
از مولفههای
فکری این رفقا
شفافیت پیدا
کند من چند
پرسش را با
رفیق روزبه در
میان میگذارم."
ر.ح.
محسنی سپس
دامنه بحث را
گسترش داده و
با طرح سئوالاتی
ازروزبه می
خواهد که با
پاسخ به آنان
موضع خود
دربرابر آن ها
روشن کند.
مثلا از وی می
خواهد موضع
خود را
دربرابر
مسائل
زیرصراحت
بخشد: " آیا او
در باره "تغییر
جهان بدون کسب
قدرت سیاسی" چه
فکر میکند؟ ... آیا
ر. روزبه به
نقش حزب سیاسی
چپ به سهم خود
در تکوین امر
خودرهانی
باور دارد یا
نه؟ و برخی
دیگرپرسش های
تعیین کننده
در همین ردیف.
حقیقت
این است که
"سیمای
مسلکی" ر.
روزبه، که صد
البته مورد ما
تایید نیست،
شفاف بوده و
در این دو سال
اخیر نیز
صراحت هر چه
بیشتری یافته
است وبر خلاف
نظرح. محسنی
نه تنها گرایش
تازه نیست
بلکه گرایشی
است تقریبا
قدیمی و در سیستم
نظری و
تشکیلاتی ر-
روزبه تا
اندازه زیادی
جا افتاده.
مخالفان نظری
روزبه از همان
ابتدای
بحران، در
درون سازمان
راه کارگر،
بر این نکات
اساسی غیر
حزبی، در
سیستم فکری و
تشکیلاتی او
تاکید داشتند
و خود روزبه
نیز در کلیت
امرنه تنها
افکار خود
پنهان نکرده
بلکه بر روی
شان پا فشاری
نیزمی کرد. در
آن موقع، گرایشی
که امروز ر. ح.
محسنی، جزیی
از آن است، به
حرف های
منتقدان روزبه
در درون
سازمان بی
اعتنا بودند و
با او برای
دفاع از ساختار
تشکیلات"
کمونیستی"
مورد نظرشان
هم پیمان شده
بودند. ر-
روزبه در واقع
به همین
چیزهایی که
امروزاعتقاد
دارد، از همان
ابتدا نیزکم و
بیش اعتقاد
داشت؛ این شما
بودید که توهم
داشتید. اکنون
با این گفته
که: " رفقای
بغل دستی آنها
در این سازمان
نمیتوانند
سیمای مسلکی
آنها را
دریابند"،
آشکارا
اعتراف می
کنید که
درسردرگمی و
توهم بسر می
برید. امروز
احتمالا کمتر
کسی در جنبش
چپ است که از
افکار ر-
روزبه درعرصه
حزب طبقه کارگر،
دولت نوع کمون
و مسایل از
این قبیل بی خبر
باشد. این در
حالی است که
کسانی که با
او در یک
سازمان هستند،
با حیرت حاکی
از تردید و بی
خبری، خواهان
روشن شدن
مواضع او
هستند.
از
قرار معلوم
کوه موش زایید
و ر. ح. محسنی
برای رفع
ابهام، یک
رشته سئوالات
را در مقابل ر-
روزبه ردیف
کرده که پاسخ
به آن از مدت
ها قبل روشن
بود. در واقع
این روزبه
نیست که باید
مورد پرسش
قرار گیرد،
این رفقایی
مثل ح. محسنی
هستند که باید
پرسش های مهمی
را در برابر
خود گذاشته و
هم به خود، و
هم به جنبش چپ
پاسخ گویند.
موضع روزبه و
همفکرانش
درنفی صریح
تشکیلات
کمونیستی و به
مسخره گرفتن
تلویحی
انقلاب
سوسیالیستی و
بی اعتناعی
درهم شکستن
ماشین دولتی
سرمایه داری و
فتح قدرت
سیاسی توسط
طبقه کارگر،
مواردی است
روشن. افرادی
مثل ح. محسنی
که تا کنون به
کمتر از بحث
"تئوریک عمقی"
بر سر مسئله
مارکسیسم
وانقلاب
سوسیالیستی
رضایت نداده و
هنوز هم در
بحث قدیمی "
رهبری و یا
خود رهبری"
گیر کرده اند،
باید به این
پرسش اساسی
پاسخ دهند که
آیا با افکار
مورد
نظرروزبه می
توان در جهت
سوسیالیسم
موردنظر گام
برداشت؟ اگر پاسخ
منفی است پس
این همه
مماشات نظری و
تشکیلاتی
برای چیست؟
آیا این به آن
معنا نیست که
یک کلوب بحث و
جدل را به جای
یک سازمان و
حزب طبقاتی را
که برای فتح
قدرت سیاسی
توسط طبقه
کارگرمبارزه
می کند اشتباه
گرفته اید؟
کلوبی که به
بهانه دفاع از
حقوق اقلیت،
هرکسی که دل
تنگش بخواهد
می تواند
تاکتیک
موردنظرخود را
در آن تبلیغ
وهم زمان اجرا
کند.
این
شما هستید که
نسبت به اصل
ماجرا توهم
دارید و نه
روزبه. ر-
روزبه و
همفکرانش
لااقل همیشه می
دانسته که چه
هدفی دارند و
چه چیزی می
خواهند و چه
چیزی را نمی
خواهند. بهتر
بود از وارونه
کاری دست بر
می داشتید و
پرسش ها را در
مقابل خودتان
قرارمی دادید
وبه آن پاسخ
می دادید. هر
چند که پاسخ
به چنین پرسش
هایی از مدت
ها قبل، همچون
آفتاب
درخشان، توسط
دیگران داده
شده بود. این
شما بودید که
عمق ماجرا را
در نیافته
بودید و
همچنان نمی
خواهید در
یابید. و درست
به همین دلیل
هنوزهم از درک
حقیقت فاصله دارید.
پنج
شنبه نهم
تیرسال نود –
سی ژوئن ۲۰۱۱