اعلامیه
هیئت اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران (راه
کارگر)
در
حمایت از خیزش
توده ای مردم
خوزستان
"عطشان الشط،
رايد مائه"
رودخانه
تشنه، آب اش
را مي خواهد
در
شامگاه ۲۴
تيرماه ۱۴۰۰
مردم خوزستان
با شعار
"عطشان الشط
رايد مائه" در
اعتراض به
مشکل کم آبی و
انتقال آب
کارون
تظاهرات
گسترده ای در
شهرهای سوسنگرد،
شادگان، قلعه
کنعان اهواز ،
بستان دشت
آزادگان در
غرب اهواز،
حميديه در غرب
شهر اهواز،
کوی زویه
اهواز سازمان
دادند. همچنین
مردم خشمگین و
معترض در برخی
از مناطق
استان
خوزستان،
جادهها، از
جمله جاده
ماهشهر به سربندر
را با آتش زدن
لاستیک بستند.
نیروهای انتظامی
و ضد شورش
تلاش کردند تا
جلو مردم را
بگیرند و حتی
از به کارگیری
شلیک گلوله
نیز ابائی
نداشتند، اما
مجبور به عقب
نشینی در
برابر موج های
خروشان مردم
شدند.
این
اعتراضات
مردمی در
شبانگاه جمعه
۲۵ تير ۱۴۰۰
نیز در
بسیاری از
شهرهای
خوزستان
ادامه یافت.
چرا
کاسه صبرمردم
لبریز شد؟
کاسه صبر
مردم پس از آن
لبریز و به
خشم خروشان تبدیل
شد که روشن
گشت بر اساس
اخبار منتشر
شده به دنبال
مکاتبات آیت
الله مظاهری
اصفهانی مرجع
تقلید ساکن
اصفهان و حجت
الاسلام اژه
ای با سازمان
محیط زیست،
مجوز محیط
زیستی انتقال
آب با حفر
تونل گلاب به
صورت محرمانه
صادر شده است.
کارشناسان
صدور این مجوز
از سوی سازمان
محیط زیست را
غیر قانونی می
دانند. بهره
برداری از
تونل گلاب به
عنوان یکی
دیگر از پروژه
های انتقال آب
همزمان شده
است با مراسم
تحلیف
ابراهیم رئیسی
به عنوان رئیس
جمهور جدید.
هم زمان با این
تصمیم
محرمانه
سازمان محیط
زیست، معاونت آب
وزارت نیرو در
آخرین روزهای
دولت روحانی با
ارسال نامه
هایی به
مقامات
استانی اعلام
کرده که از
این پس تمامی
اقدامات و هر
نوع تصمیم و
عملیات و یا
سیاست گذاری
در خصوص رودخانه
های استان
باید با
هماهنگی و زیر
نظر مدیران کل
حوضه های
آبریز انجام
گردیده و
مدیران عامل
شرکت های آب
موظف هستند در
امور خود
هماهنگی و به
نوعی مجوز و
دستورهای
لازم را از
مدیران حوضه
ها دریافت
دارند. این
سرآغاز تضعیف
سازمان آب و
برق استانی
است که
رودخانه های
منتهی به آن
از چندین
استان عبور
کرده و شانس
تاثیرگذاری
در شورای های
تصمیم گیر
حوضه ها در
برابر استان
های بالادستی
به صفر می رسد. در
این میان فقط
زاینده رود و
اصفهان در
امور خویش به
سایر استان ها
وابسته نبوده
و مدیران همان
استان درباره
سیاست های آبی
تصمیم خواهند
گرفت. درهمین
میان بخشی از
مقامات استانی
در نامه ای به
رهبر رژیم
نوشته اند:«
نظر به فرمایشهای
حضرتعالى در
خصوص گام دوم
انقلاب
اسلامى،
دلسوزان و
پشتیبانان
ولایت و نظام
در خوزستان،
از بحران بىآبى
که در تالابهاى
هورالعظیم و
شادگان
پدیدار شده و
همچنین خشک
شدن رودهاى
کارون، کرخه و
جراحى که ناقوس
یک فاجعه زیستمحیطى
و بشرى را به
صدا در آورده
به شدت احساس خطر
و نگرانى کردهاند».
و از او
خواسته اند که
راسآ در این
زمنیه اقدام
نماید. هم
زمان نیز زیر
فشار خیزش
مردمی یک هیات
از تهران به
خوزستان
اعزام میشود،
جهانگیری
خطاب به
عبدالرضا
رحمانی فضلی،
وزیر کشور
محمدباقر
نوبخت، رییس
سازمان برنامه
و بودجه کشور،
رضا
اردکانیان
وزیر نیرو، کاظم
خاوازی، وزیر
جهاد کشاوزی
دستور داده
معاونان آن
وزارت خانه ها
به سرپرستی
رئیس ستاد
مدیریت بحران فورآ
به اهواز سفر
کنند. قوه
قضائیه نیز یک
هیئت برای
بررسی موضوع
به استان اعزام
کرده است.
دلائل
واقعی وپشت
صحنه پروژه
های انتقال آب
دلائل
واقعی و پشت
صحنه انتقال
آب چهارمحال بختیاری
که یکی از
سرچشمه های
کارون است و
نیازهای آب
کشاورزی و
صنعتی
خوزستان به
مثابه یکی از
بزرگترین قطب
های کشاروزی و
صنعتی را
تامین می کند
در کدام
واقعیت های
پنهان نهفته
است؟ دو دهه
است که
بنیادهای
وابسته به
دستگاه رهبری
وشرکاء از
انتقال آب به
پروژه های
کشاورزی و صنعتی
سودهای عظیم می
برند که حفر
تونل گلاب
برای انتقال
آب تنها یک
نمونه از آن
است. بسیاری
از شرکت های خصوصی
متعلق به
بنیاد
مستضعفان،
قرارگاه های سپاه
پاسداران،
آستان قدس
رضوی و نیز
حزب کارگزاران
سازندگی
مسئول اجرای
این پروژه ها
و طرح های
صنعتی و
کشاورزی
هستند که با
استفاده از
این منابع آبی
راه اندازی
شده و سودهای
عظیم نصیب
آنها می سازد. این
در حالی است
که هیچ منطق
قابل توجیهی
برای دفاع از
این طرح های
ویرانگر زیست
محیطی وجود
ندارد. دولت
جمهوری
اسلامی تلاش
کرده است تمامی
اطلاعات
مربوط به این
طرح ها را
مخفیانه نگهدارد
و پژوهش گران
دانشگاهی،
گروه ها و
فعالان زیست
محیطی را که
در افشای این
پروژه ها در
سطوح مختلف
فعال بوده اند
را تحت پیگرد
و سرکوب قرار می
دهد. اما
اکنون خسارت
عظیم زیست
محیطی این پروژه
ها در تشدید
خسارات ناشی
از خشک سالی
ها، فرسایش
خاک و
ریزگردها بیش
از پیش آشکار
می شود. علاوه
برصدمات عظیم
زیست محیطی،
این سیاست،
عواقب
اقتصادی ـ اجتماعی
جبران
ناپذیری را
برای ساکنان
استان های
خوزستان و
چهارمحال
بختیاری و
سایر استان جنوبی
کشور به وجود
آورده است.
چهارصد
هزار خانواده
کشاورز
خوزستانی از
دسترسی به آب
مورد نیاز
برای ادامه
فعالیت اقتصادی
و حتی دسترسی
به آب
آشامیدنی
محروم شده اند.
فقر، محرومیت
ناشی از
ورشکستگی
اقتصادهای
خانوادگی کشاروزی
و رشد انفجاری
بیکاری،
زمینه ساز موج
های مهاجرت
برای فرار از
فقر و محرومیت
گشته است. اما
فاجعه زیست
محیطی که مردم
خوزستان را بشدت
نگران و
خشمگین کرده
است، تنها
مختص این استان
نیست. این
فاجعه در
سراسر ایران
بیداد می کند.
عیسی کلانتری
معاون رییس
جمهور و رئیس
سازمان محیط
زیست با اشاره
«به دستاندازی
به آبهای
فسیلی و
کشاندن آن به
سطح زمین،
استفاده از
این آب برای
تولید،
استفاده غیر
علمی از آبهای
سطحی، بیتوجهی
به حقآبههای
زیست محیطی،
سدسازیهای
غیرپایدار و
توجه نکردن به
حق طبیعت»
اعتراف کرد:
«بر مبنای
توافق ریو در
سال ۱۹۹۲ که
در سال ۱۹۹۷
سازمان ملل متحد
آن را تایید
کرد، کشورها
حق دارند تنها
از ۴۰ درصد
منابع آب
تجدیدپذیر
استفاده
کنند، اما سالهاست
که ما بیش از
۱۰۰ درصد
ظرفیت آب های
تجدیدپذیر را
استفاده می
کنیم». در کنار
این سیاست
غارت منابع
آبی، باید به
سد سازی های
غیر عملی و
غیر ضروری،
انتقال آب رودخانه
هائی همچون
کارون و
زاینده رود و
دیگر رودخانه
های کشور
اشاره کرد که
فاجعه زیست
محیطی بشدت
نگران کننده
ای را رقم زده
است.
ضرورت
حمایت جنبش
های کارگری،
زنان و دانشجوئی
از مطالبات
مردم خوزستان!
این
فاجعه زیست
محیطی محصول
سیاست های
حاکمیت
اسلامی است که
تظاهرات
گسترده
کشاورزان اصفهان
را در سال
گذشته به
دنبال داشته و
امروز خشم
گسترده مردم
خوزستان را
برانگیخته
است. همین
وضعیت، امکان
زیست در
سیستان را نیز
به خطر
انداخته است.
روشن است که
جز با متوقف
شدن این سیاست
های ویرانگر و
پایان دادن به
دست اندازی
های مافیای آب
در سطح سراسری
و استانی نمی
توان با این فاجعه
مقابله کرد.
اما دست یابی
به این هدف جز
با حمایت جنبش
کارگرِی،
دانشجوئی و
زنان ایران
امکان پذیر
نیست. این هم
پیوندی جنبش
ها در شرایطی
که زیست گاه
ایرانیان در
نتیجه سیاست
های ویرانگر
جمهوری
اسلامی با خطر
جدی روبرو شده
و مهاجرت های
درون کشوری را
به شدت دامن
زده، می تواند
باندهای
مافیانی
حاکمیت را به
عقب نشینی
وادارد و
امکان آن را
فراهم آورد تا
جمعی از
کارشناسان
محیط زیست و اقتصاد
دانان مستقل و
خبرگان عرصه
اجتماع و طبیعت،
ابعاد فاجعه
را بررسی کرده
و راه های برون
رفت از آن را
ارائه دهند.
سازمان
ما، سازمان
کارگران
انقلابی
ایران (راه
کارگر) ضمن
حمایت از
مبارزات و
اعتراضات بر
حق مردم
قهرمان
خوزستان،
اقدامات
سرکوبگرانۀ
رژیم را بشدت
محکوم می کند.
آنهائی که هر
ساله در
تاسوعا و
عاشورا به
بستن آب بر
یاران حسین
اشک می ریزند،
امروز خود آب
را بر مردم
خوزستان و
کشاورزان
اصفهانی بسته
اند. این را
باید با صدای
بلند به بدنۀ
نیروهای متنوع سرکوب
یادآور شد تا
دریابند آلت
دست چه رژیم جنایتکار
و دوروئی شده
اند، تا دست
از ماشه
برداشته و به مردم
بپیوندند.
سرنگون
باد رژیم
جمهوری
اسلامی
زنده
باد آزادی،
دمکراسی و
سوسیالیسم
هیئت
اجرائئ
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران (راه
کارگر)
جمعه
۲۵ تير ۱۴۰۰
برابر با ۱۶
جولای ۲۰۲۱