بسیاری
از کشته شدگان
در گوربرخود
می لرزند
«ایران
تریبونال» در
خدمت لا بی
های جنگ
نوشته
ای از «تینا
بکر» در Hintergrund ،
لندن ۲۲
سپتامبر ۲۰۱۲
ترجمه : کاملیا اخباری آزاد
در
ده هشتاد
میلادی رژیم
استبدادی ـ
مذهبی حاکم بر
ایران هزاران
کمونیست،
سوسیالیست و
اعضای
اتحادیه های
کارگری را به
قتل رساند، لیکن
هیچ کس به این
دلیل به پای
میز محاکمه
کشیده نشد.
بسیاری از
مجرمین هم
اکنون در رده
های بالای حکومت
مشغول بکارمی
باشند. و اما
برپایی یک "
ایران ـ
تریبونال"،
که این وقایع
را هم اکنون
در لندن مورد
بررسی قرار می
دهند، در میان
اپوزیسیون چپ ایران
بشدت مورد بحث
و اختلاف می باشد.
سرنگونی
رژیم منفور
محمد رضا شاه در سال 1979
توسط خلق
ایران، تحت
رهبری چپ ها
صورت گرفت.
هزاران
سوسیالیست و
کمونیست
اعتصاب
کردند،
تظاهرات و
اعتراضات را
سازمان
دادند، تا از
دست رژیم سلطنتی
که توسط
ایالات متحده
در سال 1953
دوباره به
قدرت رسیده
بود، خلاص
شوندـ رژیمی
که تحت حاکمیت
آن بی عدالتی
اجتماعی و فقر
ابعاد وحشتناکی
پیدا کرده
بود. ولی چپی که یک
دست نبود، در
شرایطی هم نبود
که عروج
جمهوری
اسلامی به
رهبری آیت الله
خمینی را مانع
شود. بسیاری
از سوسیالیست
ها در آغاز
حتی از او حمایت
کردند، چرا که
او در هر حال
یک " ضد
امپریالیست"
بود.
اما
ورق خیلی سریع
برگشت و خمینی
دستورنابودی مخالفان
را صادر کرد.
ده ها هزار تن
دستگیر، شکنجه و به مرگ
محکوم شدند.
بسیاری از چپ ها
به خارج فرار
کردند، با این
وجود بیش از
بیست هزارتن
از مخالفین
سیاسی در دهه 80
به قتل
رسیدند. و بعد
در سال 1988، بعد
از شکست
حکومتش در
برابر عراق،
خمینی فتوایی
برعلیه چپ ها
صادر کرد، تا
مانع ازگسترش
اعتراضات
داخلی شود.
بین 5000 تا 7000
انسان که اکثر
آنان
زندانیان
سیاسی بودند
در کمتر از
چند هفته
اعدام شدند، و
اجسادشان در
گورهای جمعی
بی نام درنزدیکی
سطح زمین به
خاک سپرده شد.
از
آن زمان،
وابستگان و
رفقای سابق
کشته شدگان
برای
دادخواهی می
جنگند. ولی
اینکه در
شرایط فعلی،
چگونه برای دادخواهی
می توان
مبارزه کرد،
در میان چپ
های ایرانی به
شدت مورد بحث
است. همه بر
این امر توافق
دارند، که
اولین قدم
مهم، علنی
کردن جنایات
است. نباید
فراموش کرد که
حاکمیت در
تهران، هرگز برای
این جنایات
مسئول شناخته
نشده و همچنان
بسیاری از
جزئیات را
پنهان می کند.
یاسمین
میظر،
ایرانی که از
بیش از 30 سال
قبل درلندن در
تبعید بسر می
برد، می گوید:
ما از سالها
قبل برای
تشکیل یک
کمیسیون
بیطرف، بنا بر
الگوی
تریبونال
راسل، که توسط
برتراند راسل
و ژان پل
سارتردر سال 1967
سازمان داده
شد وجنایات
ارتش آمریکا
در ویتنام را برای
افکار عمومی روشن
کرد، مبارزه
می کنیم. بعد
از اینکه بسیاری
از رفقای
یاسمین
در دهه هشتاد
اعدام شدند،
او با برخی
دیگر از اعضای
سازمانش ( فدایی،
اقلیت) به
کردستان
گریخت و از
آنجا مبارزه بر
علیه رژیم را
سازمان داد.
او باید حتی
امروز در
تبعید شاهد
این باشد که
چگونه رفقا و
همرزمان
سیاسی اش به
قتل می رسند.
درابتدا
بسیاری
دیگراز
ایرانیان در
تبعید از او،
در آماده سازی
برای ایران
تریبونال، که
هم اکنون در
لندن برپا می
شود، حمایت
کرده و به جمع
آوری اسناد در
این مورد کمک
کردند. تعداد
قابل توجهی از
سیاستمداران
و حقوق دانان بین
المللی برای
این پروژه فرا
خوانده شدند.
بعنوان مثال،
از آلمان ،
سیاستمدار
حزب چپ و سخنگوی
سابق امور
خارجه
فراکسیونش در
پارلمان
آلمان ( بوندس
تاگ) نورمن پش. (1)
بخش
اول تریبونال
در تاریخ 18 تا 22
ژوئن 2012 در
مقر اصلی
سازمان
امنستی
اینترناشنال
در لندن
برگزار شد: 60
شاهد ـ که همگی
ازجان
بدربردگان و
وابستگان
کشته شدگان
هستند ـ هر
کدام به مدت 30
دقیقه ،
در مقابل "
کمیته حقیقت
یاب" از آنچه
که آنزمان برسر
خودشان و یا
اعضای
خانواده شان رفته
بود، سخن
گفتند. یک
گزارش 359 صفحه
ای که هم
اکنون در سایت
اینترنتی
تریبونال
انتشار یافته
است، در بردادنده
یک نگاه کلی
به شرایط
وحشتناک در
زندان ها،
لیست کاملی
ازنام
شکنجه گران،
و تشریح
جزیئات اعدام
ها است. بخصوص
اینکه ،مجموعه
گفتارهای
منتشر شده از
شاهدان
جزییات سنگدلی
و بیرحمی های
وحشتناک
انجام شده را،
نشان می دهد.
تجاوز، کتک
زدن و شکنجه
همیشه در دستور
روز بوده است.
هیچ بخشی از
این وقایع،
جدید و یا
ناشناخته
نبودند ـ ولی
وسعت اسناد
نشان می دهد،
که
اپوزیتسیون در
آن زمان بطور
سیستماتیک
سلاخی شد.
دوران
زندان بسیاری
از زندانیان
سیاسی می بایستی
در سال 1988 تمام
شده باشد ـ
بسیاری از
آنان در اوایل
دهه هشتاد به
هفت تا ده سال
زندان محکوم
شده بودند. "
جنایات " آنان
؟ برخی از
آنان بدلیل
پخش اعلامیه
دستگیر شده
بودند، برخی
عضو سازمان
های ممنوعه
بودند، برخی
دیگر در
سازمان دهی
اعتصابات و یا
تظاهرات دست
داشتند.
حاکمیت به
دلیل سال های
طولانی جنگ
ویرانگر با
عراق ( اولین
جنگ خلیج 1988ـ 1980)
از نظر سیاسی
ضعیف شده بود.
آزادی قریب
الوقوع
هزاران فعال
سیاسی که علیرغم حبس های
وحشتناک و
طولانی،
اظهار پشیمانی
نمی کردند، می
توانست یک خطر
واقعی برای
نظم اسلامی
باشد. به این
ترتیب آنها
زندانیان را
در برابر دادگاه
نمایشی
قراردادند که
در آن یک قاضی
اسلامی، یک
مدعی ( شاکی) و
یک نماینده از
نیروهای
اطلاعاتی
درباره مرگ
وزندگی تصمیم می
گرفتند ـ وکیل
مدافع اجازه
حضور نداشت.
شاهدان
در برابر
تریبونال
اظهار داشتند
که در این
دادگاه
نمایشی از
آنان سوأل می
شد، که آیا
مسلمان
هستند، آیا بدرگاه
خدا دعا می
کنند وآیا
نظرات سیاسی
شان را تغییر
داده اند. اگر قاضی
از پاسخی خوشش
نمی آمد، متهم
به مرگ محکوم
می شد.
زندانیان در
کامیون ها بار
زده و حلق آویز
و یا تیر
باران می شدند
ـ اغلب در
فواصل 30 دقیقه
ای. بسیاری از
وابستگان
آنان ماه ها
بعد مطلع شدند
و برخی دیگر
هرگز.
مجموعه
اظهارات بیان
شده در برابر"
کمیسیون حقیقت
یاب" در تاریخ
25 تا 27 اکتبر در
دن هاگ بوسیله
حقوق دانان
متخصص حقوق
بشراز سراسر
دنیا
ارزش یابی
خواهند شد. و
بعد در این
قسمت دوم
تریبونال حکمی
صادر خواهد
شد. مسئولان
برگزارکننده
می گویند: ما
طبیعتا" نمی
توانیم این
حکم را اجرا
کنیم. ولی این دادرسی
برای اولین
بار صدای ده
ها هزار خانواده
قربانیان است.
ولی
چرا بسیاری از
چپ ها از این
تریبونال
انتقاد می
کنند؟
یاسمین
میظر
وقتی متوجه شد
که دراسناد
تریبونال
سخنی در مورد
اینکه آمریکا
و اسراییل
ازسالها قبل
یک حمله را به
ایران تدارک
می بینند،
نیامده است،
همکاریش را با
تریبونال قطع
کرد. مطهرمی گوید:
خطرجنگ هر
روزه افزایش
می یابد. من یک
مخالف به
معنای واقعی
رژیم حاکم بر
تهران هستم ـ
ولی جنگ برای
نیروهایی در
ایران که برای
یک دموکراسی
واقعی می جنگند،
یک فاجعه است:
کارگران، گروه
های زنان و
حرکت های
اجتماعی در
ایران. اگر
اپوزیتسیون
به این امر در
مورد جنگ توجه
نکند، آلت دست
نیروهایی می
شود که یک
حمله نظامی به
ایران
رابرنامه
ریزی می کنند.
سوسیالیست
اسراییلی
موشه
ماخوورکه
دردهه 60 سازمان
ضد صهیونیستی
ماتزپن Matzpen
را بنیاد نهاد
و امروزعضوکمپین
انگلیسی" دست
ها از مردم
ایران کوتاه"
„ Hands Off the
People of Iran“ (2) است ، هم می گوید: "سالهاست
که بخصوص
حکومت های
آمریکا و
اسراییل به
ایران فشارهای
زیادی وارد می
آورند". او ادامه
می دهد: از نظر
من مرافعه بر
سر ساختن یک
بمب اتمی در
این مناقشه یک
نقش کناری
دارد. متخصصین
ارتشی
اسراییلی در
این امر توافق
دارند که
ایران یک خطر
بلافاصله
نظامی برای
اسراییل نیست.
در واقع باید یک
خاورنزدیک
با ثبات سیاسی
بر اساس
نیازهای
آمریکایی
بوجود آید و
هژمونی منطقه
ای اسراییل
تضمین شود. بزرگترین
مانع ایران
نام دارد.
میظربه
کمیته می
نویسد و اشاره
می کند که برای
بیشتر
سوسیالیست
هایی که در
آنزمان به قتل
رسیدند این
موضوع روشن
بود که آنان،هم
برضد رژیم،
وهم برعلیه
سرمایه داری
وامپریالیسم
می جنگند. فقط
به همین دلیل
هم که شده،
باید
تریبونال یک
موضع مشخص در
مورد جنگ
داشته باشد.
او می گوید: من
تا بحال جوابی
دریافت نکرده
ام.
این
عکس العمل، او
و دیگر
ایرانیان در
تبعید را
نگران می کند. آنها
کمیته و شرایط
مالی آن را به
زیر ذره بین می
برند و متوجه
می شوند که
تریبونال
بوسیله" سازمان
ایرانی اسناد
حقوق بشر" Organisation
Iran Human Rights Documentation
(IHRD)
پشتیبانی می
شود، که بنیان
گزارش پیام
اخوان،
بعنوان سخنگو
و رئیس هیئت رئیسه
ایران
تریبونال هم فعال
است.
سازمان
ایرانی اسناد
حقوق بشر
سالهای طولانی
از حکومت
آمریکا مقدار
متنابهی پول
دریافت کرده
است.(3) پیام
اخوان همچنین
در" سازمان
حقوق بشر و
دموکراسی
برای ایران"
Human Rights and Democracy for Iran“ “ Organisation ( معروف به
بنیاد
عبدالرحمان
برومند) فعال
است، که بازهم
بوسیله
بسیاری از
بنیادهای
آمریکایی
واروپایی
تامین مالی می
شود، همچون” „ Organisation National Endowment
for Democracy
(NED)
که بخاطر
آوازه بدش
معروف است.
این سازمان در
سال 1983 بوسیله
رونالد ریگن
رئیس جمهور
سابق آمریکا
برای گسترش
دموکراسی در
جهان، بنیاد
نهاده شد.
این
هم امر مخفی
نیست که
ایالات متحده
آمریکا از دهه
50 همواره
ازطریق کودتا و
سرنگونی، رژیم
های نامطلوب
را از سرراه
برمی دارد. CIA
به گروه های
اپوزیتسیون
محلی که از
نظر سیاسی
مطلوب هستند،
کمک مالی می
کند، آنان را
سازماندهی کرده
و تعلیم می
دهد. به این
ترتیب بود که
در شیلی،
گواتمالا و
بسیاری از
کشورهای دیگر
رژیم هایی که
در یک فرآیند
دموکراتیک برگزیده
شده بودند را
سرنگون شده وبا
رژیم های
دیکتاتوری
جایگزین می
شوند، که ده
ها سال مردم
خود را سرکوب
و استثمار می
کنند. در سال 1953
درایران CIA به کمک
حکومت انگلیس
محمد مصدق
نخست وزیری که
بطور
دموکراتیک انتخاب
شده بود را سرنگون
کرد.
این
استراتژی
درطول سالها
پیوسته
ظریفانه تر و
هوشیارانه تر
شد. امروزه
بطور رسمی
تثبیت یک رژیم
دست نشانده
دوستدار
آمریکا در
برنامه نیست،
بلکه مسله مبارزه
برای "
دموکراسی" و "
آزادی" است ـ
منظور اما فقط
" آزادی"
حاکمیت
آمریکا در تعویض
رژیم هایی است
که از نظر او
مناسب نیستند.
هدف همان است
که بود.
لاورنس
ویلکرسن،
رئیس سابق
ستاد
فرماندهی کالین
پاول تغییر
سیاست خارجی
را چنین بیان
می کند: " ما در
حال حاضر
اهدافمان را
از طریق گروه
های
نمایندگی،
سازمان های
غیردولتی NGOs و
انسانهایی
دنبال می کنیم
که دیگر به
این باور
نیستند که در
پس این سازمان
ها، شیاطینی
وجود دارند،
آنچنان که
شاید قبلا"
فکر می کردند.
آیا ما در این
رابطه درس مان
را گرفته ایم؟
شما می توانید
در این مورد
شرط بندی
کنید. آیا ما
هوشیارانه تر
خودمان را
مطرح می کنیم
؟ شما می
توانید در این
مورد شرط بندی
کنید. آیا
همچنان همه چیز
همانطور
بیرحمانه است
که قبلا" بود؟
شما می توانید
در این مورد
شرط بندی
کنید.(4)
NED با
دورزدن های
ساده ای
همچنان
بوسیله CIA
هدایت می شود:
در مقاله ای
در صفحه
اینترنتی Clearing House
جاسوس سابق CIA،
فیلیپ آجه در
مورد NED که
تنها در سال 2009
با 135 میلیون
دلار از طرف
حکومت آمریکا
حمایت شده
است، می
نویسد:
NED
ظاهرا" یک
بنیاد خصوصی
غیرانتفاعی
مستقل است،
ولی هرساله از
کنگره آمریکا
پول دریافت می
کند. این پول
بوسیله چهار
سازمان به
نحوی وارد NED می
شود. انستیتوی
ملی دموکراسی
برای امور بین
الملل National Democratic
Institute for International Affairs ( که به حزب
دموکرات تعلق
دارد)، انستیتوی
بین المللی
جمهوری
خواهان
International Republican Institute
(جمهوری
خواه)، مرکز
آمریکایی
برای همبستگی
جهانی کارگران
American Center for International Labour Solidarity و
مرکزبین
الملی
پیمانکاران
خصوصی Center
for International Private Enterprise (
بخشی از اتاق
بازرگانی
آمریکا). (6)
جورج
دبلیو بوش به
مناسبت
بیستمین
سالگرد تاسیس NED
در نوامبر 2003
نطق آتشینی در
مورد کار آن
ایراد کرد ـ
شش ماه بعد از
تهاجم سراسری
به عراق. او می
گوید: خوشحالم
که جمهوری
خواهان، دموکرات
ها و افراد
مستقل در
اینجا با هم
کار می کنند
تا مبارزه
برای آزادی را
سریع تر به
پیش ببرند. تک
تک شما خود را به
تمامی وقف این
امر مهم کرده
است. خداوند شما
را پاداش
بدهد. (7)
NED قطعا"
فقط یک سازمان
غیردولتی ( NGO) مثل
دیگر سازمان
های غیر دولتی
نیست.
بعنوان مثال
هوگو چاوز
بارها شاکی
شده است که NED از
حقوق روزنامه
نگاران در
ونزوئلا حمایت
می کند.
یاسمین
میظر می گوید:
هیچ چپی نباید
ازچنین منبعی
پول دریافت
کند، چون در
اینصورت ایده
درستی که ریشه
اش در نظریه چپ
ها بوده،
کاملا" نابود
می شود. ایران
تریبونال به این
ترتیب
بخشی
ازکمپین
حکومت آمریکا
برای سرنگونی
رژیم اسلامی و
جایگزینی آن
با یک حکومت
دوستدار
اسراییل شده
است .
چه
چیزی در گرفتن
پول از آمریکا
تا این حد مذموم
است. آیا
امکان ندارد
که آدم از خوک
پول بگیرد ولی
صدای خوکها را
درنیاورد.
یاسمین مطهر
می گوید: قطعا"
چنین امری
ممکن است،
لیکن فقط وقتی
که پول دهنده شرطی
برای پول دادن
نداشته باشد. ولی
NED یکی
ازمهم
ترین تامین
کنندگان مالی
سیاست خارجی
آمریکا است. قطعا"
این تصادفی و
یا ناشی از
اشتباه نیست
که در وب سایت
تریبونال حتی
یکبار هم به
این مسله اشاره
نشده است که
تعداد زیادی
از کشته شدگان
سال 1988 سوسیالیست
و کمونیست بودند.
یاسمین
میظر
همچنین از
ریاست
تریبونال
انتقاد می کند
که خود را همچون
عدالت مردمی می بیند که
در یک موقعیت
بیطرف
سیاسی
تنها و تنها برای
حقوق بشر
مبارزه می
کند. او می
گوید: سرجفری
نایس به کرات
برای کمیسیون
حقوق بشر حزب
محافظه کار
انگلیس وارد
صحنه شده است
و همچنین وکیل
جان کوپر یک
توری شناخته
شده است. پیام
اخوان در سال 2005
از طرف فوروم
اقتصاد جهانی
بعنوان "
رهبرجوان جهان
" „ Young Global Leader“ انتخاب
شد. این سه تن
وکلای دعاوی
عالی رتبه ای
هستند، که
سالهاست،
بنابر خواسته
جامعه جهانی
بسیاری از
دیکتاتورها و
روسای حکومت
ها را به پای
میز محاکمه در
برابر دادگاه
های
بین الملی کشانده
اند ( و اغلب بعد
از اینکه آنها
حمایت تامین
کننده مالی شان
در آمریکا را
از دست دادند).
موشه
ماخوور به این
باور است که
مطمئنا" برخی با
بهترین نیات
در تریبونال
شرکت می کنند.
ولی این کافی
نیست.
متاسفانه
اغلب پیش می
آید که
انسانهای با
نیات خیر با
سوء نیت مورد
بهره برداری
قرار می
گیرند. همچنین
است که بسیاری
بدلیل نگرانی
قابل درک برای
شرایط زنان در
افغانستان، لیکن
از سر
احساسات،
تهاجم
سال 2001 را مشروع
ارزیابی می
کنند. همانطور
که بسیاری نیز
بدلیل جنایات
رژیم صدام
قبول کردند که
از جنگ فاجعه
بار برعلیه او
حمایت کنند.
ما باید
پیوسته از این
خطر پرهیز کنیم.
میظر می گوید: تریبونال
از نظر مالی و
سیاسی بخشی
ازکمپینی است
برای تغییر
رژیم از بالا.
از نظراو مواد
این کمپین،
بمب، تهدیدات
نظامی،
وکماندوهای
مرگ اعزامی
ازجانب موساد هم
می باشند. حمایت
از سیاستمداران
اپوزیتسیون
که از
نظرسیاسی دوست
هستند به همان
اندازه مهم است
که کمپین پرو
اسراییل،
بعنوان مثال "
بمباران را
قطع کنید"„Stop the Bomb“ و
یا تحریم های
شلاق آسای
اتحادیه اروپایی.
تضعیف رژیم
تهران اصلی
ترین هدف
درتمام این
عملکردها می
باشد.
اما
این کمپین ها ـ
و بخصوص تحریم
های سخت
اتحادیه
اروپایی و آمریکا
بیش ازهر چیز
مردم ایران را
تضعیف می کند.
نماینده حزب
کارگر در
پارلمان
انگلیس جان مک
دونل، که به
کرات به
تاثیرات
فاجعه بار
تحریم ها
اشاره کرده
است، می گوید: حرکت
های کارگری و
سازمان های
زنان در حال
حاضر به نسبت
سالهای گذشته
تضعیف شده
اند. او در اطلاعیه
کمپین " دست ها
از مردم ایران
کوتاه"
„Hand
Off the People of Iran“ می گوید:
تحریم ها
آلترناتیوی
در برابر جنگ
نیستند، بلکه
بخشی از آن
هستند.
بیکاری
سرسام آورو
افزایش
وحشتناک قیمت
های مواد
خوراکی،
بسیاری از
خانواده ها را
به مرزهای
حداقل امکان زیست
سوق داده است. تنها
درژوئن 2012 قیمت نان
20 درصد افزایش
یافت. قیمت یک
مرغ امروز 57
درصد بیش از
قیمت آن در
سال گذشته می
باشد، وقیمت
سبزیجات 78 درصد
بیشتر. در این
بین بسیاری از
کارگران اخراج
می شوند، چرا
که بدلیل
تحریم ها
بسیاری از
قراردادها
منحل می شوند.
بزرگترین
تولید کننده
اتومبیل
درایران "
ایران خودرو"
در ماه ژوئن 400
نفر از
کارگرانش را
اخراج کرد،
چون حکومت
مالزی به
فشارهای آمریکا
تسلیم شد و
قرارداد
بزرگش را منحل
کرد.
میظر می گوید: طبیتعا"
بمب های خوشه
ای ازتحریم ها
بدتر هستند،
ولی هردوی
آنان تاثیرات
مشابه فاجعه
باری برطبقه
کارگردارند. چطورآدم
می تواند برای
انقلاب
بجنگد، وقتی
که نمی تواند
برای فرزندانش
غذای کافی
بخانه
بیاورد؟ مبارزه
برای بقا،
مبارزه برای
یک
آلترناتیوسیاسی
را پس می زند.
برای
حاکمیت
درتهران آسان است
تریبونال را
به عنوان بخشی
از کمپین غرب
درمقابل
ایران، مورد
انتقاد قرار
دهد. بعنوان
مثال دو
فرستنده
رادیویی که هر
دو ازجانب
حکومت آمریکا
حمایت می شوند
"صدای
آمریکا" „Voice of America„ و "
رادیو آزادی
ایران" “Radio Free Iran “
ساعات طولانی
، گفته های
شاهدان در
برابرکمیسیون
را پخش کردند.
قطعا"
بسیاری از
مردم در ایران
بازهم برای دموکراسی
و آزادی می
جنگند ـ ولی در این
میان " موج
سبز" که در سال
2009 یک میلیون
انسان را به
خیابانها
سرازیر کرد ،
در ماسه ها
فروکش کرده
است. تعجبی
نیست : غرب در
این مورد هم
مداوما"
دخالت می کرد،
آنجایی که
مشخصا"
کاندیدای
ریاست جمهوری ،
میرحسین
موسوی را بعنوان
رهبر توده ها
به صحنه
آورد. کاندیدای
بدتری وجود
نداشت ودر
میان
اپوزیتسیون،
همانطور که
انتظار می
رفت، بر سر او
شکاف بوجود
آمد. هرچه
باشد، او در
سال 1988 نخست
وزیر ایران
بود و به این
ترتیب
مسئولیت مستقیم
در کشتار و
نابودی
اپوزیتسیون
دارد( حتی اگر
خودش دستور را
صادر نکرده
باشد). یک دلیل
دیگر برای اینکه
به "
تلاش های
دموکراسی"
ایالات متحده
و اسراییل
بسیار
بدبینانه
برخورد شود.
در
آغاز سال 2010
بسیاری از
زندانیان
سیاسی سابق،
ایران
تریبونال را
بدلیل
نزدیکیش با
آمریکا رد
کردند؛ یکی از
اولین کسانی
که این
تریبونال را
رد کرد،
همایون
ایوانی
ازسازمان
گفتگوهای
زندان که در
آلمان زندگی
می کند، بود.
لیکن از زمانی
که یاسمین مطهرتحقیقات
انتقادیش را
در ژوئن 2012 در
Weekly Worker (8)، که
روزنامه حزب
کمونیست
انگلیس است،
انتشار داد،
مسله
تریبونال به
یک گفتمان
همگانی بین
المللی تبدیل
شد.
از
آن زمان
بسیاری به این
انتقادها
پیوسته اند.
بسیاری از
شرکت کنندگان
درتریبونال
در اظهاراتشان
منتقدانه
درمورد
نزدیکی کمیته
به NED
سخن گفتند و
کمبود انتقاد
به نقشه های
جنگی آمریکا و
اسراییل را یادآوری
کرده اند.
بسیاری از
سازمان ها،
شاهدان خود را
در هفته های
گذشته از
تریبونال
فراخوانده
اند، از آن
جمله حزب
کمونیست
ایران، راه
کارگر(هیئت اجرایی)
و چریک های
فدایی خلق، یک
شاخه منشعب از
فداییان.
تمامیت کمیته
نروژی حمایت
کننده از
تریبونال
چندی قبل خود
را منحل کرد و
در یک بیانیه
ضد جنگ اظهارداشت
که این کمیته
فکر می کند که
از جانب
سازمان
دهندگان تریبونال
فریب خورده
است.
سیاستمدار
حزب چپ نورمن
پش هم ازاین
تریبونال
فاصله گرفت
ودر برابرسوال
Hintergrund
اظهار داشت
که
ازنظراوهمچنان
روشنگری بدون
ابهام درمورد
قتل های
وحشتناک،
شکنجه و
جنایات دهه 80 لازم
است. تامین
امکانات مالی
وارتباط
آشکاربا NED ، که من از آن
اطلاعی
نداشتم وتازه
هم اکنون
اطلاع پیدا
کرده ام، مانع
ازادامه
حمایت از
تریبونال می
باشند. (9). حزب
مائوئیست
مارکسیست ـ
لنینیستی
ایران بدلیل
مجادلات
داخلی درمورد
تریبونال
دچار شکاف شده
است ، و همینطور
اتحاد
سوسیالیست
های چپ ایرانی
درآمریکا و
کانادا.
ولی
گروه هایی
هستند که بدون
هیچ شکی تاکید
دارند که
تریبونال
بیانگر بخش
درستی ازمبارزه
آنان بر علیه
رژیم است،
مانند
مجاهدین.
یاسمین
میظر می گوید:
برای بعضی هدف
وسیله را
توجیه می کند. آنها
بر این باورند
که تحریم ها و
تریبونال به
سرنگونی رژیم
درایران کمک
می کند. ولی
توجه نمی کنند
که آمریکا و
اسراییل هیچ
علاقه ای به
یک ایران دموکراتیک
و آزاد ندارد.
آنها بازی
خطرناکی می
کنند. من
مطمئن هستم،
بسیاری که
درآن زمان
کشته شدند، در
گور برخود می
لرزیدند، اگر
می توانستند
ببینند که
رفقای آنان به
کجا رسیده اند.
(1) http://www.irantribunal.com/Eng/Documents/Press-SC.html
(2) http://www.hopoi.org
(3)
http://www.iranhrdc.org/english/news/in-the-news/3085-silencing-the-watchdog.html#.T9RP7NPgyBs.
(4). www.lewrockwell.com/rep2/democracy-promotion.html
(5)
http://en.wikipedia.org/wiki/National_Endowment_for_Democracy#Funding_of_foreign_political_candidates
(6) http://www.informationclearinghouse.info/article4332.htm
(7). http://www.ned.org/george-w-bush/remarks-by-president-george-w-bush-at-the-20th-anniversary
(8) http://www.cpgb.org.uk/home/weekly-worker/921/accepting-funds-from-the-cia
9ـ متن
کامل اطلاعیه
نورمن پش در 21
سپتامبر 2012 : من
واقعا" از هدف
و کار کمیته
آمادگی برای
برگزاری
تریبونال
حمایت
کردم.ازنظرمن
همچنان
روشنگری بدون
ابهام در مورد
قتل های
وحشتناک،
شکنجه و
جنایات دهه 80
لازم است.
تامین امکانات
مالی و ارتباط
آشکار با NED ، که
من از آن
اطلاعی
نداشتم و تازه
هم اکنون
اطلاع پیدا
کرده ام، مانع
از ادامه
حمایت از
تریبونال می
باشند.
بخصوص احساس
می کنم که
تصمیمم در رد
تحریم های
فعلی و سیاست
جنگ در برابر
ایران با کمیته
خوانایی
ندارد. نمی
خواهم به
پروژه ای که
توسط مجاهدین
خلق با سیاست
های آشکار
جنگی شان،
حمایت می شود،
تعلق داشته
باشم.
لینک
مقاله خانم
نینا بکر
http://www.hintergrund.de/201209222250/politik/welt/viele-der-ermordeten-wuerden-sich-im-grab-umdrehen.html
کاملیا
اخباری آزاد ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۲