از
آبسورد تا
تراژدی
استاتیس
کولاکیس
ترجمه
احمد سیف
(
با همهی
کسانی که
یونان و چپ
یونان را به
تسلیم واداشتهاند
باید مقابله
کرد )
هر
کسی که در دل
تحولات یونان
زیسته و یا
حتی فقط آن را
دنبال کرده با
معنای
عباراتی چون
«لحظات
بحرانی» «فضای
تنشآلود» و
«دگرگونی حیرتآور»
و «رسیدن به
نقطهی تغییر»
آشناست. با آنچه
که از دوشنبه
پیش آمده است
عبارات تازه
ای باید اضافه
شود: «ابسورد».
این
عبارت ممکن
است عجیب باشد
یا اندکی
مبالغهآمیز
به نظر آید.
ولی غیراز این
چهگونه میتوان
معنای حادثهای
خیرهکننده
چون همهپرسی
پنجم ژوییه را
تنها ساعتی پس
از به نتیجه
رسیدن به این
صورت بهدست
کسانی که
خواهان رأی
منفی در این
همهپرسی
بودند وارونه
کرد؟
چهگونه
میتوان
توضیح داد که
ونجلیس
مماراکیس از
دموکراسی نو و
رهبر
توپوتامی ـ
استوراس
تئودوراکیس ـ
رهبران گروهی
که دریکشنبه بهسختی
شکست خورده
بودند حالا
سخنگویان
اصلی خطی
بشوند که دولت
یونان دنبال
میکند؟ چهگونه
میشود یک
پاسخ منفی
ویرانگر به
سیاستهای
ریاضت
اقتصادی را
چونان چراغ
سبزی برای ریاضت
اقتصادی تازه
تفسیر کرد. و
اگر بخواهم با
منطق عامیانه
بیان کنم اگر
قرار بود آنها
قراردادی بهمراتب
بدتر از آنچه
را که رییس
کمیسیون
اروپا جین
کلود یونکر پیشنهاد
کرده بود را
امضا کنند پس
دلیل اجرای همهپرسی
و کوشش برای
پیروزی در آن
چه بود؟
احساس
پوچی فقط به
خاطر این
وارونگی
غیرمنتظرانه
نیست. بلکه از
این نتیجه میشود
که همه چیز
دارد برابر
چشمان ما
اتفاق میافتد
آن هم بهگونهای
که انگار هیچ
چیز دیگری
اتفاق
نیفتاده است و
همهپرسی
درواقع بیان
پنداربافی و
سرمستی همگانی
ما بود که
ناگهان به
پایان رسید و
حالا ما را آزاد
میگذارد
همان کاری را
که میکردیم
ادامه بدهیم.
ولی نظر به
این که همهی
ما گیاه
افسانهای
فراموشیآور
نخوردهایم
پس بد نیست
خلاصهای از
آنچه که در
چند روز گذشته
رخ داد به دست
بدهم.
یکشنبهی
گذشته مردم
یونان اروپا و
جهان را
غافلگیر کردند
بهطور تودهای
به فراخوان
دولت در
شرایطی که
درسالهای پس
از جنگ در هیچ
کشور اروپایی
وجود نداشت،
بهطور همهگیر
به طرح
سرشکستگیآور
و خفتبار
طلبکاران
پاسخ منفی
دادند. هم
اندازهی رأی
منفی و هم
ترکیب کیفی
رأیدهندگان
ـ اکثریت
چشمگیر در
میان کارگران
و جوانان ـ
نشانهی
دگرسانی
عجیبی است که
در حال شکل
گرفتن بود و
یا دراین مدت
کوتاه در
جامعهی
یونان شکل
گرفته بود.
تظاهرات تودهای
جمعه و فضای
«از پایین» که
در همهی هفتهی
گذشته غالب
بود ـ از
همدردی بینالمللی
میگذرم ـ بر
امکان بالقوه
عظیمی که وجود
دارد به جای
عقبنشینی
مبارزهی
سراسری سیاسی
را انتخاب
کرد.
ولی
از صبح دوشنبه
قبل از این که
پایکوبی پیروزی
درمیدانهای
عمومی به
پایان برسد
نمایش مسخرگی
آغاز شد. با
زعامت رییسجمهور
یونان ـ
پروکوپیس
پاولوپولوس ـ
که طرفدار
پاسخ آری به
همهپرسی بود
دولت یونان
رهبران احزاب
شکست خورده را
دعوت کرد تا
به آنها موضع
خود را در
مذاکرات
اطلاع بدهد که
ماندن در یورو
قابلمذاکره
نیست و آنها
هیچ مشروعیت و
جوازی برای
خروج از وحدت
پولی اروپا
ندارند.
عموم
که هنوز سرمست
پیروزی
یکشنبه بود
بلافاصله پس
از پیروزی
دموکراسی و
حاکمیت عمومی
میدید که
نمایندگان 62
درصد چهگونه
مقهور
نمایندگان 38
درصد شدهاند.
در
سهشنبه دولت
که «طرح» تازهای
ندارد فعالیتهایش
را به بروکسل
و جلسهی فوقالعادهی
گروه اروپایی
منتقل میکند
ـ ولی همانطور
که کاملاً
قابلانتظار
بود خود را با
اتمام حجت سختتری
روبهرو میبیند.
روز بعد
اوسلید
ساکالوتوس
وظایفاش را
بهعنوان
وزیر اقتصاد
با فرستادن
نامهای به
مکانیسم ثباتآفرینی
اروپایی ـ
سازمانی که
بخش عمدهای
از بدهیهای
یونان را
مدیریت میکند
ـ آغاز کرد که
درآن تقاضای 50
میلیارد یورو وام
تازه شد که
البته با
توافقنامهی
سوم همراه
خواهد بود
(برای اختصار
کلام از وارسی
دلایل
استعفای
یانیس
واروفاکیس میگذریم
فقط اشاره می
کنیم که به
تقاضای
طلبکاران این
کار صورت
گرفت). انتظار
میرود که از
دوشنبه
پارلمان در
اینباره رأیگیری
کرده و مقدمات
قانونی را
فراهم میکند.
نامهی
ساکالوتوس با
این تعهد
یونان آغاز می
شود «که
تعهدات مالی
خود به همهی
طلبکاران را
به رسمیت
شناخته و به
تمام و بهموقع
ادا خواهیم
کرد». روشن است
که برخلاف تعهداتی
که بلافاصله
پس از روشن
شدن نتایج همهپرسی
به عهده گرفته
شد ازجمله
«سرگیری
مذاکرات از
نو» ولی
«مذاکرات»
دقیقاً
ازهمان جایی
که رها شده
بود آغاز شده
است با این
تفاوت که یونان
مرحله به
مرحله کار را
برای مخالفان
خود سادهتر
میکند.
همان
روز با وجود
«پیشنهاد تازهی
یونان» که
قرار بود
«قابل اعتماد»
و همراه با جزئیات
باشد نخستوزیر
الکسیس
سیپراس در
پارلمان
اروپایی سخنرانی
کرده اعلام میکند
«اگر هدف من
این بود یونان
از یورو خارج
شود بلافاصله
پس از بسته شدن
صندوقهای
رأیگیری در
روز همهپرسی
بیانیهای را
که صادر کردم
صادر نمیکردم
که نتایج همهپرسی
را اینگونه
تفسیر کنم که
نتیجهی این
همهپرسی
مجوزی برای
قطع رابطه با
اروپا نیست
بلکه جوازی
است برای
تقویت فعالیتهای
ما درمذاکرات
و برای رسیدن
به یک توافق
بهتر».
آنچه
سیپراس گفت کموبیش
به این معناست
که نتیجهی
همهپرسی با
یک هدف مشخص
تفسیر شده است
یعنی مذاکرات
به هر قیمت و
اجتناب از جدا
شدن. در همان
سخنرانی
نخستوزیر بهوضوح
فلسفهای را
هم که برای
هفتهها
مواضع دولت
درمورد مسئلهی
یونان را مشخص
میکرد، مشخص
کرد و روشن شد
که این پرانتز
همهپرسی هم
به کوچکترین
تغییر منجر
نشده است.
«در این طرحها
ما بهوضوح
تعهد
قدرتمندی به
عهده گرفتهایم
تا به همهی
اهداف مالی که
براساس قواعد
لازم است
برسیم چون ما
این واقعیت را
که منطقهی
یورو قوانین
خودش را دارد
قبول داریم و به
آن احترام میگذاریم.
ولی در عین
حال برای خود
حق انتخاب قائلیم،
این حق که بهعنوان
یک دولت مستقل
بتوانیم
تصمیم بگیریم
که سنگینی بار
مالیاتی را
کجا قرار دهیم
تا بتوانیم به
اهداف مالیمان
برسیم»
به
این ترتیب،
چارچوب کلی
مشخص است.
یعنی ابزارهای
محدودکننده که
سر از مازاد
مالی درمیآورد
که هدفش
بازپرداخت
بدهیهاست.
این در واقع
بی برو برگرد
چارچوب همهی
قراردادهایی
است که تاکنون
امضا شده است.
ناهمخوانی
دیدگاهها بر
سر توزیع
«سنگینی بار
مالیاتی» است.
درواقع صحبت
بر سر ریاضت
اقتصادی «از
نظر اجتماعی عادلانهتر»
است که اگرچه
رکود را تداوم
میبخشد و
اکثریت مردم
را فقیرتر میکند
ولی بهعنوان
کوششی برای
«بازتوزیع»
درآمدها
ارایه میشود
(همهی اشارهها
به تعهدات
مبنی برسیاستهایی
که رکودافزا
نباشند پاک
شدهاند).
در
حالی که این
ضمانتها
داده میشود
تتمهی
تعهدات
سیریزا {به
مردم یونان}
را نابود میکند
درضمن حالت
محاصرهی
کامل هم در
کشور تداوم مییابد
و آن این که
بانک مرکزی
اروپا آن
روزنهی
نقدینگی را
بسته و پیآمدش
این است که
اوراق قرضهی
بانکها کمارزشتر
میشود که به
سقوط کامل و
ناگزیرشان
خواهد
انجامید.
با
این همه با
وجود جدی بودن
وضعیت و
برخلاف این
واقعیت که با
کنترل سرمایه
بخشی از راه
تاکنونی طی
شده است ولی
هیچ کس به غیر
از کوستاس لاپاویتساس
و بعضی از
کادرهای
پلاتفرم چپ
ازسیاستهایی
که برای دفاع
از منافع خود
درشرایطی از
این دست ضروری
شده است سخن
نمیگویند،
یعنی از کنترل
عمومی و حتی
ملیکردن
نظام
بانکداری.
توضیخ
این قضیه ساده
است چون هر
میزان از این نوع
سیاستها
باعث میشود
که یک پای
یونان از یورو
بیرون برود که
دولت یونان بهشدت
با آن همراه
نیست با وجود
این که حتی
اقتصاددانان
جریان اصلی از
جمله پل کروگمن
هم معتقد است
که «بخش عمدهای
از هزینههای
پرداخت شده
است» و الان
وقت آن رسیده
است که یونان
«بهرهمند
شود».
از
همهی اینها
یک نتیجهگیری
ساده به دست
میآید. با
حرکت دولت در
هفتهی
گذشته، چیزی
به دست نیاورد
به غیر از این
که به همان
حالت تلهای
پیشین بازگشت
کرده است؛ آنهم
درشرایطی که
از شرایط
پیشین بسیار
نامناسبتر
است و از سوی
دیگر فشارهای
خفهکنندهی
اقتصادی هم
بیشتر شده
است. دولت، با
تبعیت از
نظریات کسانی
که با همهپرسی
مخالف بودند و
حالا حق بهجانباند
ـ و بهرغم آنکه
در صندوقهای
رأی شکست
خوردهاند ـ
احساس می کنند
که دیدگاهشان
درست بود،
توانست
سرمایهی
سیاسی را که
با همهپرسی
تزریق شده بود
در کوتاهترین
زمان ممکن
نابود کند.
ولی
همهپرسی
اتفاق افتاد.
این یک سرمستی
همگانی نبود که
اکنون مستی از
سرها پریده باشد.
بهعکس،
سرمستی این
است که پیش از
آغاز حرکت در
مسیر رسیدن به
سومین توافق
با طلبکاران،
همهپرسی را
به «کوشش
موقتی برای
برون دادن
بخارهای حبس»
شده در یک
فضای بسته،
تقلیل دهیم.
به
نظر میرسد که
دولت دقیقاً
این راه
مرگبار را
انتخاب کرده
است. دیروز
عصر دولت متنی
12 صفحهای به
انگلیسی را که
با شتاب نوشته
بود و از جانب
دولت فرانسه
تهیه شده است
برای همهی
نمایندگان
فرستاد که
اساس تقاضای
ساکالوتوس
برای یک وام 50
میلیارد
یورویی دیگر
از مقامات
پولی اروپا
است. این چیزی
نیست مگر یک
بستهی تازهی
ریاضت
اقتصادی. در واقع
نسخهبرداری
ناشیانهای
از طرح یونکر
است که چند
روز پیش رأیدهندگان
در همهپرسی
رد کردند. حرفهای
اصلیاش همه
آشنا است.
مازادهای
اولیه، کاستن
از حقوق
بازنشستگی،
افزایش
مالیات بر
ارزش افزوده ،
و دیگر مالیاتها
و چند مورد
دیگر که نشان
بدهد به فکر
«عدالت اجتماعی»
هم هستند از
جمله افزودن
مالیات شرکتها
به اندازهی
دو درصد. این
سند را همهی
وزرا به
استثنای
پانوس کامنوس
ـ رهبر حزب استقلال
یونان ـ و
پاناجیوتیس
لافازانیس ـ
رهبر پلاتفرم
چپ ـ تأیید
کردهاند.
امروز
هم پارلمان را
فراخواندهاند
تا به آن رأی
بدهند. آنها
شرایط
اضطراری
متوسل میشوند
ـ یعنی چیزی
که در گذشته
همیشه مورد
اعتراض
سیریزا بود.
از بسیاری
جنبهها این
فرایند چیزی
کمتر از یک
«کودتای
پارلمانی»
نیست یعنی از
پارلمان میخواهند
به سندی رأی
بدهند که نه
یک لایحهی
قانونی است نه
یک قرارداد
بینالمللی و
به دولت کارت
سفیدی میدهد
تا هر قرار
درخواست وامی
را که دوست
دارد امضا
بکند. تأیید
پارلمان هم
یکی از شرایطی
است که وزیر
اقتصاد آلمان
ولفگانگ
شوبله گذاشته
است.
همانطورکه
قابل پیشبینی
بود و حتی میشود
گفت طرحریزی
شده بود این
طرح پیشنهادی
به درگیری و
اختلاف در
درون سیریزا
منجر شده است.
در حال حاضر اغلب
واکنش شدید از
سوی پلاتفرم
چپ و دیگر
گروههای چپ
مثل KOE
است که یک
گروه
مائویستی است
که 4 نماینده
دارد. در جلسهی
پارلمانی
امروز سریزا
لافازانیس
وزیر انرژی و
رهبر پلاتفرم
چپ گفت که این
توافقنامه «
با برنامهی
سیریزا
ناهمخوان است»
و «هیچگونه
دورنمای
مثبتی برای
کشور ندارد».
انتظار میرود
وزرای
پلاتفرم چپ
امروز از دولت
استعفا دهند.
تناسیس
پتراکوس ـ یکی
از سه عضو
ارشد گروه پارلمانی
سیریزا و یک
عضو برجسته ی
پلاتفرم چپ
اعلام کرد:
«»نه»ای که در
همهپرسی به
دست آمد یک «نه»
رادیکال و
طبقاتی بود.
بعضی از رفقای
ردهبالا
براین منطق
تأکید میکنند
که «هیچ راه
دیگری نیست».
ما باید برای
خروج از یورو
خود را آماده
و این را بهوضوح
به مردم اعلام
کنیم. چپ وقتی
که بالهایش
را به سرزمینهای
ناشناخته باز
میکند حتماً
آینده دارد.
آنها که بر
انتخاب ماندن
در یورو به
هرقیمت اصرار
میورزند
احتمالاً میدانند
که سر از
فاجعه
درخواهد آورد.
ما به یک خروج
برنامهریزی
شده
نیازمندیم
برای گشودن
راههای تازه.
اولین قدم
کنترل عمومی
بر بانکها و
بر بانک مرکزی
یونان است و
همچنین باید
به مقابله با
اولیگارشی
برخیزیم».
گفته
میشود که
واروفاکیس هم
با این توافقنامه
مخالف بود و
همین طور بعضی
از نمایندگان گروه
معروف به «53»
(جناح چپ
اکثریت) اگرچه
دریک جلسهی
درونی دیروز
یک شکاف عمده
و اساسی بین
فعالان
معمولی و
کادرهای
میانی پیدا شد
که با این توافقنامه
بهشدت مخالف
بودند در حالی
که نمایندگان
مجلس بیشتر
تمایل داشتند
که با آن
موافقت بکنند.
رأیگیری که
بعدازظهر
انجام میگیرد
بهیقین برای
آنچه در
آینده اتفاق
میافتد و
برای آیندهی
سیریزا بسیار
مهم خواهد
بود.
هرچه
که در ساعات و
یا روزهای
آینده اتفاق
بیفتد یک نکته
باید روشن
باشد. هرکوششی
برای حذف ارادهی
عمومی برای
پایان بخشیدن
به ریاضت
اقتصادی و
توافقنامهها
با طلبکاران
چیزی غیر از
خودخواهی به
مفهومی که دریونان
قدیم رایج بود
نیست. هرکسی
که جرئت میکند
در مقام رهبری
کشور قرار
بگیرد و چپ که
تسلیم شده و به
رأی مردم بیاحترامی
میکند باید
خود را برای
انتقامجویی
مردم آماده
کند.
https://www.jacobinmag.com/2015/07/tsipras-syriza-greece-euro-debt/
برگرفته از
:«نقد اقتصاد
سیاسی»
http://pecritique.com/