Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
سه-شنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۱ برابر با  ۳۱ ژانويه ۲۰۲۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :سه-شنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۱  برابر با ۳۱ ژانويه ۲۰۲۳
نجات دهنده کجاست؟ – لیلا حسین زاده

نجات‌دهنده کجاست؟

لیلا حسین زاده

 

یک گزاره چنان به صدها طریق مختلف تکرار شده، که در ذهن بسیاری امر مسلم و بدیهی تلقی می‌شود: بدون مداخله‌ی خارجی و ابرقدرت‌ها مردم توان سرنگونی ندارند.

 

 آیا این گزاره همین قدر که می‌نماید بدیهی است؟

بارها به این گزاره از وجوه مختلف فکر کرده‌ام و با شما به‌اشتراک می گذارم تا همدیگر را نقد، تصحیح یا تکمیل کنیم. برای خودم تاریخ مداخلات خارجی در وطن مان را مرور کرده‌ام، بویژه در بزنگاه‌هایی که جنبش‌های مردمی در حال پیشروی بوده‌اند. وقتی در مشروطه مردم در تقلای یک انقلاب اجتماعی بودند، مدرسه می ساختند، نشریه چاپ می‌کردند، گروه‌های مختلف متشکل می‌شدند، انجمن‌های ایالتی ـ ولایتی قدرت استبدادی را محدود می‌کردند، مردم مشروطه را تحمیل کرده بودند و ...

انگلستان و‌ روسیه ایران را به دو منطقه نفوذ تقسیم کردند. مجلس مشروطه با این نفوذ مخالفت کرد. انگلستان و‌ روسیه درمقابل مشروطه ایستادند و با نفوذ و سپس اشغال هرزمان مقاومت نچربید از تشکیل مجلس هم جلوگیری کردند. قحطی بزرگ در جنگ جهانی اول توسط ابرقدرت‌ها به مردم ایران تحمیل شد.

 

وقتی نیروهای خودگردان مردمی در تقلا برای قدرت‌گیری و پیشروی در ایران بودند تا انقلاب شان را نجات دهند، انگلستان با اقدام به کودتا یک دیکتاتوری نظامی بر ایران حاکم کرد تا هزینه‌ی حضور نظامی ندهد و خیالش از ایران به‌عنوان یک حایل راحت باشد.

در جنبش مردمی ملی‌شدن نفت که می‌رفت تا ایران را از مدار وابستگی قدری خارج کند، امریکا کودتای نظامی کرد و وضعیت را به یک وضعیت استبدادی چرخاند. راستی کسانی که مدعی هستند مردم در ۵۷ باید به اصلاحات تن میدادند چرا درمورد مواجهه با تقلای جمعی مردم تا ۳۲ برای اصلاحات سکوت می‌کنند .در وضعیت انقلابی ۵۷، وقتی هنوز چندماه از دیدار نماینده امریکا با پهلوی و جزیره ثبات خواندن ایران نمی گذشت و ایران در انقلاب شعله می‌کشید، ابرقدرت‌ها در کنفرانس گوادلوپ به تحویل کنترل‌شده قدرت و جایگزینی خمینی رای دادند. به ارتش دستور دادند کودتا نکند و ...

 

حتی در دوره‌ی جنگ در ماجرای مک‌فارلین امریکا و اسراییل به جمهوری اسلامی اسلحه دادند که طبق اسناد توافقات گسترده‌تر از تبادل اسلحه و گروگان بود

تاریخ مداخلات ابرقدرت‌ها در ایران چیزی جز تحکیم و تقویت استبداد برای تضمین وابستگی نشان نمیدهد.

 

اما باز با خودم فکر کردم شاید شرایط تغییر کرده، شاید ابرقدرت‌ها خاورمیانه‌دوست شده‌اند و می خواهند پس از این همه چاپیدن، جبران مافات کنند و برای صلح و دموکراسی برای ما هزینه کنند. به سوریه نگاه کردم، در مستندfor sama وقتی حلب زیر بمباران روسیه و ایران است و کودکان کشته می‌شوند، مبارزان می خندند و می گویند ما سریال جنگی خوبی برای جهان هستیم. جهان چه واکنشی به کشتار وسیع مردم سوریه نشان داد؟ حضور امریکا در سوریه در کمک به انقلاب است یا حفاظت از منافع نفتی؟

 

‏در افغانستان، امریکا با طالبان بست! اسلام سیاسی تروریستی که به بهانه‌اش به افغانستان لشکر کشیده بود و حاصلش سال‌ها غارت و خشونت و هرج و‌ مرج بود.

 

از نگاه به وضعیت سرگیجه میگیرم

مردم ایران چرا صغیر فرض می‌شوند؟ مگر در آغاز انقلاب ژینا، نماینده امریکا پای صحبت‌های قاتل دهه شصت ننشست؟

مگر چیزی جز جسارت و‌ پیشروی مردم ایران جلوی گلوله طی ۵ سال جنبش انقلابی، جهان را به واکنش وانداشته؟

 

مردمی که با دست خالی پایه‌های ستم را هربار محکم‌تر از قبل میلرزانند و تا پای جان پای ویرانی کاخ ستم ایستاده‌اند، ناتوان فرض می‌شوند و قدرت هایی که همواره در حال زد و‌ بند به نفع منافع خویشند، منادی دموکراسی، چرا؟

حالا انتخاب بین بد و بدتر را به چین/روسیه یا اروپاامریکا  بکشانیم؟

 

از همه سرگیجه‌آورتر آن نیروهای سیاسی هستند که‌ مرکز گفتمان شان «تمامیت ارضی» است اما دست به دامان نیروی خارجی اند. آیا عزت ایران این‌ها فقط درمقابل بخش وسیعی از مردم این سرزمین از کورد و بلوچ و تورک و تورکمن ‌و عرب و ... است؟ لطفا من را هم آگاه کنید، چگونه با این اطمینان تضمین می‌کنید مداخله‌ی خارجی ما را نجات می‌دهد و دموکراسی بر سر ما میباراند؟

 

چگونه این چنین از قدرت جمعی مردم برای سرنگونی ناامیدید؟ مگر ۵ سال کنش انقلابی مردم با دست خالی، به این حد ریزش و گسیختگی در نیروی سرکوب نیانجامیده؟

مناسبات بین‌المللی قطعا اهمیت بسیار دارد، اما آیا راهی جز تقلا برای موازنه و تلاش برای خروج از مدار وابستگی، برای مراوده کم‌تنش با جهان وجود دارد؟ غلتیدن از یک وابستگی به وابستگی دیگر (توپ برای بازی ابرقدرت‌های غرب و شرق شدن)چگونه حلال بحران ماست؟

ما عاشق وطنمان هستیم، در این خاک خونین، دست‌ در دست، در ادامه بیش از صدسال خون برای دموکراسی و عدالت می جنگیم و نمی خواهیم چکمه‌های بیگانه به خاکمان توهین کنند.

ما راهی جز قدرت همبسته و متحد ستمدیدگان نمی شناسیم، کسانی که مدعی راه نتیجه‌بخش‌تری هستند برایمان توضیح دهند.

۱۷/ پایان

منبع : «توئیت نویسنده ـ (۱۷ توییت)

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©