زیر
پوست ایران
از
دریچه ۱۴
شهریور ۱۳۹۶
مقدمۀ
سردبیری «سایت
راه کارگر»
اگر
روزنامه های
رسمی ایران،
چه روزنامه
های ولائی و
چه روزنامه
های دولتی،
اصلاح طلب و
اعتدالی و
غیره را ورق
بزنیم، با
روزی عادی
روبرو می
شویم. داستان
های تکراری از
مجادلات حکومتیان
که حالا دیگر
دغدغه مردم،
دغدغه شان
نیست، چون فصل
انتخابات
گذشته است.
دراین روز
نامه و کانال
های تلگرامی و
توئیتری،
سخنی از اعماق
جامعه و جوشش
های آن و خبری
از غم و اندوه
معیشت و منزلب
زن و مردم
ایرانی نیست.
همه چیز بر
وفق مراد است.
"دیرالزور
آزاد شده است!"،"
شهردار تهران
به کابینه راه
می یابد!" ،
"موضوع حصر
دنبال می شود!"؛
"ابتکار،
ابتکار دیگری
می آفریند!" و
امثال این
موضوعات که
برای حکومتی
ها مهم است،
مسائلی که
برای "ژن" های
برتر جذابیت
دارد.
در
این روز نامه
ها و شبکه ها،
خبری از تجمع ۱۴ شهریور
۱۳۹۶کارگران،
معلمان و
دانشجویان در
جلو مجلس نیست
که نگران جان رضا
شهابی و دیگر
زندانیانی
بودند که
اکنون بیش از
یک ماه در
اعتصاب غذا
هستند و جان
شان در خطر
است.
زندانیانی که
در برابر ظلم
و ستم مضاعف
نهادهای
اطلاعاتی و
امنیتی و قوه
قضائیه گوش به
فرمانش، به مثابه
دژ ارتجاع در
برابر مردم،
می خواهند
فرزندان مردم
را زجرکش
کنند. بیانیه
های گوناگونی
از کنشگران
مدنی و اجتماعی،
خطری که جان
زندانیان را
تهدید می کند،
را گوشزد کرده
اند؛ به دعوت
سندیکای شرکت
واحد، ۱۶۰۰
نفر بیانیه ای
را امضاء کرده
اند که نسبت
به وضعیت
خطرناک رضا شهابی
که نیمی از
بدنش بی حس
شده است،
هشدار داده
اند؛ اما
دژهای ارتجاع
گوش شنوائی
ندارند و
روزنامه های
دولتی و ولائی
هم، گویا خبری
دریافت نکرده
اند.
اما
۱۴
شهریور ۱۳۹۶، تنها،
روز تجمع
کارگران،
معلمان و
دانشجویان
جلو مجلس
نبود. در این
روز
بازنشستگان
کشوری، فرهنگیان
و پرستاران،
از چهارگوشه
کشور در جلو
ساختمان
برنامه و
بودجه جمع شده
بودند تا
باردیگر
اعتراض خود به
حقی شان را به
گوش رئیس
سازمان
برنامه و
بودجه و معاون
رئیس جمهور و
سران حکومت
برسانند.
بازنشستگان
از بی اعتنائی
دولتمردان
ذله شده اند.
زمان به سرعت
می گذرد و پشت
گوش انداختن
مقامات
حکومتی هم
چنان ادامه
دارد. بجای
پرداخت حق و
حقوق
بازنشستگان،
برایشان بازی
قرعه کشی خرید
خودرو راه می
اندازند. ای
خبر نیز در
رسانه های
حکومتی، در روزنامه
ها و شبکه های
اجتماعی شان
بازتاب نمی یابد.
در ۱۴ شهریور
۱۳۹۶
بازنشستگان تنها
در جلو
ساختمان
سازمان
برنامه و
بودجه تجمع
نکرده بودند؛ در
این روز جمعی
از
بازنشستگان
ارتش جمهوری
اسلامی ایران
مقابل
ساختمان کوثر
نهاد ریاست
جمهوری تجمع
کردند. آنها
درخواستهایی
از جمله تسریع
در اصلاح و
دائمی شدن
قانون خدمات
مدیریتی
کشوری و
ارتقای وضعیت
معیشتی خود را
اعلام داشتند.
نارضایتی
بازنشستگان
لشکری در کنار
بازنشستگان
کشوری، نشان
می دهد که این
حکومت تا چه
میزان نسبت به
آینده
بازنشستگان،
بی توجه به
زاویه خدمات
شان در طول
حداقل سه دهه،
بی اعتنائی می
کند.
در ۱۴ شهریور
۱۳۹۶ تنها
در تهران تجمع
اعتراضی نبود.
بازنشستگان
خراسانی نیز
در مقابل
استانداری
خراسان گردهم
آمدند
تا اعتراض
خود را به گوش
مسئولان
برسانند و
برای احقاق
حقوق خود
فریاد کنند.
اما
۱۴
شهریور ۱۳۹۶ تنها روز
اعتراض برای نجات
جان زندانیان
سیاسی و تلاش
برای گرفتن حق
بازنشستگان نبود؛
در این روز
کسبه شهر بانه
در اعتراض به
کشته شدن دو
کولبر بدست
نیروهای
مرزی، یک
اعتصاب را
سازمان دادند
و مغازه های
خود را بستند
و مردم نیز به
خیابان آمدند
تا در برابر
نیروهای تا
دندان مسلح
رژیم اسلامی،
اعتراض خود به
بی حقی مطق
کولبران و
وضعیت اسفناک
اقتصادی
منطقه
و قتل دو
کولبر را به
گوش همگان
برسانند. مردم
مریوان نیز در
این اعتراض،
مردم بانه را
همراهی کردند
تا همبستگی
خود با خواست
های مردم بانه
را نشان دهند،
زندانیان
سیاسی منطقه نیز
با اعلام سه
روز اعتصاب
غذا به کشتار
کولبران
اعتراض کردند.
و ۱۴
شهریور ۱۳۹۶ روزی بود
که زنان سوری
در جلو چشمان
زنان ایرانی
به استادیوم
آزادی رفتند
تا تیم
کشورشان را
تشویق کنند
اما زنان و
دختران مشتاق
ایرانی در پشت
درهای
استادیو
ماندند. غم
انگیزتر از
این ممانعت
برای حضور
زنان و دختران
ایران برای
ورود به
استادیو،
پیشنهاد برخی
از نیروهای انتظامی
بود که به آن
ها می گفتند
پرچم کشور
سوریه را در
دست بگیرند و
به استادیو
بروند. آیا
بیش از این می
توان به زن
ایرانی توهین
کرد و از او درخواست
کرد تا هویت
ایرانی خود را
کتمان کند تا
به استادیو
راه یابد؟
نگاهی
به کنش های
اجتماعی مردم
در ۱۴
شهریور ۱۳۹۶؛ نشان
می دهد که زیر
پوست کشور،
تحولات بزرگی
در جریان است.
حضور
کارگران،
معلمان،
دانشجویان،
بازنشستگان
فرهنگی،
پرستاری،
ارتشی، و مردم
کردستان در
این
اعتراضات،
نشان از هم سرنوشتی
بخش های
گوناگون
نیروهای کار و
زحمت می دهد.
نیروهائی که
حق و حقوق شان
توسط حاکمیت
اسلامی با
تمامی جناح ها
و باندهای آن،
لگدمال شده
است. در
برابر این
جویبارهای هم سرشت
و هم سرنوشت
اعتراضی
اعماق جامعه،
حاکمیت
اسلامی سیاست
چند جانبه ای
را در پیش
گرفته است؛
سیاست سکوت
خبری از یک
سو، پذیرش
قطره چکانی
خواست ها و
سردواندن از
سوی دیگر،
تلاش برای
ایجاد تفرقه و نشان
دادن دندان
سرکوب برای
جلوگیری از
پیشروی این
جویبارها و به
هم پیوستن
آنها. بی جهت
نیست که باز
به یاد جمع
آوری "اراذل و
اوباش"
افتاده اند و
یا به
فراخواندن
فعالان کارگری
و مدنی دارای
حکم تعلیقی
زندان پرداخته
اند.
برای
درهم شکستن
ترفندهای
حکومت اسلامی
وبه عقب نشینی
واداشتن آن،
راهی جز به هم
پیوستن این
جویبارهای
اعتراضی و
تبدیل آن به
سیل بینان کن
نیست. حاکمیت
اسلامی که
چهاردهه بر
این کشور
حکومت کرده و
از ایران در
همه عرصه ها
ویرانه ای
ساخته است، بدون
قدرت پرتوان مردم
دست به عقب
نشینی نخواهد
زد. برای
تحکیم
همبستگی و
همگرائی جویبارهای
اعتراضی بخش
های گوناگون
مردم، تلاش برای
سامان یابی
مستقل بخش های
متنوع و ایجاد
شبکه ها و
تشکل های
سراسری
مستقل، مستقل
از دولت،
احزاب،
سازمان ها ،
جناح ها ،باندها
و فرقه ها، از
اهمیت حیاتی
برخوردار است. خواست
های صنفی و
سیاسی بخش های
گوناگون مردم
را نباید و
نمی توان با
تبرهای
ایدئولوژیک،
از هر نوع آن،
شقه شقه کرد.
تمامی آنهائی
که تلاش می
کنند منافع
فرقه، باند و یا
ایدئولوژی
خود را بر این
جنبش ها تحمیل
کنند و یا
فرصت طلبانه،
از این حرکت
های مستقل
مردمی به سود
جریان خود
بهره برداری
کنند، به قطع
و نابودی این
نهال های نوپا
و در حال رشد،
دانسته یا نادانسته
خدمت می کنند.
آنچه
در زیر می
خوانید،
مجموعه
گزارشاتی از حرکت
های مردمی در ۱۴
شهریور ۱۳۹۶؛ است که
در رسانه های
گوناگون
انعکاس یافته
است. روشن است
که مواضع اعلام
شده در این
یادداشت ها و
گزارشات نمی
تواند تمامآ
مورد تایید «سایت
راه کارگر»
باشد و صرفآ
جهت اطلاع در
این جا آورده
می شود.
چهارشنبه
۱۵ شهريور
۱۳۹۶ برابر با
۰۶ سپتامبر
۲۰۱۷
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گزارشاتی
از حرکت های
مردمی در ۱۴ شهریور
۱۳۹۶
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تجمع
اعتراضی
دانشجویان
ورانندگان
شرکت واحد
و فعالان
کارگری و
تعدادی از
معلمان
درحمایت از
کارگر زندانی
رضا شهابی
۱۴
شهریور ۱۳۹۶؛
تجمع
و تظاهرات
اعتراضی
دانشجویان
ورانندگان
وکارگران
شرکت واحد به
همراه فعالین
کارگری و
معلمان امروز
چهاردهم
شهریورمقابل
مجلس
بهارستان در
اعتراض به
وضعیت کارگر
زندانی سندیکایی
رضا شهابی که
امروز ۲۸روز
در اعتصاب غذا
در زندان
رجایی شهر بسر
میبرد
این
تجمع که از
همان ابتدا
درساعت ده صبح
در مقابل مجلس
توسط نیروهای
مسلح مستقر در
مجلس به
خشنونت کشیده
شد و کارگران
ورانندگان
شرکت واحد
همراه با
تعدادی از
دانشجویان و
فعالین کارگری
و معلمان بعلت
فشار متفرق
کردن نیروهای
امنیتی و پلیس
، در خیابان
مقابل مجلس
دست به
راهپیمایی
زدند که
شعارهایی از
قبیل دانشجو
کارگر اتحاد
اتحاد و کارگر
زندانی آزاد
باید گردد و
کارگر دانشجو
معلم اتحاد و
اتحاد و اینکه
شهابی آزاد
نشه این وضع
ادامه دارد سر
میدادند وتعدادی
از مردم هم
تظاهر
کنندگان را
حمایت و همراهی
میکردند
،تظاهرکنندها
همنان تا داخل
مترو شعار
میداند ودر
آخر اعضای
سندیکای کارگران
شرکت واحد از
حمایت
دانشجویان و
دیگر فعالین
کارگری و
معلمان تشکر
کردند و اعلام
کردند که این
اتحاد بین
کارگران و
دانشجویان و دیگر
فعالین باید
ادامه یپدا
کند تا با
یکصدایی
بتوانیم به
مطالبات بحق
مان برسیم
منبع
سایت سندیکای
شرکت واحد
http://vahedsyndica.com/archive/2890
---------------------------------------------------
تجمع
فعالان
کارگری،
معلمان و
دانشجویان در
حمایت از رضا شهابی
کارگران
شرکت واحد و
اتوبوسرانی
به همراه
برخی فعالان
کارگری،
معلمان و
دانشجویان در
حمایت از
آزادی رضا
شهابی مقابل
مجلس تجمع
کردند.
معترضان در
این تجمع که
از همان ابتدا
با درگیری
نیروهای
حفاظت مجلس
روبهرو شد،
خواستار
آزادی رضا
شهابی و دیگر
زندانیان
سیاسی رجایی
شهر شدند.
تجمع
کنندگان که با
وجود مقاومت و
خشونت فیزیکی
نیروی حفاظت
مجلس امکان
ایستادن
مقابل مجلس را
پیدا نکردند،
در خیابان
راهپیمایی
کرده و به سر
دادن شعار
پرداختند.
آنها خواستار
آزادی بی قیدو
شرط رضا شهابی
شدند و
شعارهایی از
جمله «کارگر زندانی،
آزاد باید
گردد»، «شهابی
شهابی آزاد باید
گردد» و «سلام
بر گوهردشت،
درود بر
شهابی»سر
دادند.
«دوره صلح و
تدبیر/کارگران
به زنجیر»،
«جای کارگر در
زندان نیست»،
«سندیکا حق
کارگر است»،
«جان زندانیان
رجایی شهر در
خطر است» هم از
جمله شعارهای
نوشته شده بر
پلاکاردهای
در دستان تجمعکنندگان
بود. با
مداخله
نیروهای پلیس
و ایجاد زنجیره
به وسیله
ماموران
نیروی
انتظامی، دامنه
تجمع به جلوی
ورودی متروی
ایستگاه
بهارستان
رسید و تا
داخل مترو
ادامه یافت.
در این مسیر
ماموران
نیروی انتظامی
نیز تجمعکنندگان
را دنبال کرده
و با برخورد
فیزیکی سعی در
پراکنده کردن
آنها داشتند.
رضا
شهابی، عضو
هیات مدیره
سندیکای
کارگران شرکت
واحد
اتوبوسرانی
تهران پیشتر
به دلیل صدمات
جسمی ناشی از
برخورد
ماموران
امنیتی در حین
دستگیری و
بازجویی در دو
مرحله تحت عمل
جراحی از
ناحیه گردن و
کمر قرار گرفت
و بهدلیل
ناتوانی در
تحمل حبس،
مرخصی پزشکی
او از سوی
پزشکی قانونی
مرحله به
مرحله تا
پایان حبس
مورد تایید
قرار گرفت اما
مسئولان
امنیتی و قضایی
تمامی مدت
مرخصی پزشکی
رضا شهابی را
غیبت محسوب
کرده و اعلام
کردهاند که
او ۹۶۸روز دیگر
باید در زندان
بماند. شهابی
که از ۱۸مرداد
در زندان
رجایی شهر بهسر
میبرد، در
اعتراض به این
برخورد
غیرقانونی و
ناعادلانه از
زمان ورود به
زندان دست به
اعتصاب غذا
زده است.
منیع
:«میدان»
https://meidaan.com/archive/41645
---------------------------------------------------
قطعنامه تجمع
پیشکسوتان
کشوری ۱۴
شهریور ۱۳۹۶
به
نام خداوند
لوح و قلم
حقیقت
نگار ِوجود و
عدم
رییس
محترم سازمان
مدیریت و
برنامه ریزی
کشور
حدود
سه سال است که
بارها و به
دفعات درقالب
گروه های
مختلف به
نمایندگی از
پیشکسوتان
کشوری با شما
و معاونان
محترمتان به
مذاکره و
گفتگو
پرداختیم ؛
زوایای مختلف
مطالبات خود
را تشریح
کردیم و مواد
قانونی و
راهکارهای عملی
برای رفع مشکل
را تحلیل و
بررسی نمودیم.
در
تمام این
دیدارها شما و
همکارانتان همواره
بر ستمی که بر
ما روا داشته
شده و بر حقانیت
مسلم مطالبات
ما، مصرانه
تاکید
ورزیدید و هر
بار به زبانی
نو ، مُهر
تحقق ترویج و
بسط عدالت را
بر پیشانی
وعده هایتان
حک نمودید.
با
وجود تفاوت
آشکار در
گفتار و کردار
شما ، بازهم
یاس و ناامیدی
به خود راه
ندادیم و
همچنان دل به
وعده های
رنگارنگ تان
سپردیم. اما
با سخنان یأس
آلود و
غیرمسئولانه
ی اخیرتان،
نشان دادید
وعده های شما
، تاریخ مصرف
دارد و
برخوردتان با
امور مختلف،
موسمی است.
اثبات
نمودید در
قاموس
مدیریتی حضرت
عالی، تحقق
عدالت به
اقتضای شرایط
منصب شما،
تغییر ماهیت
می دهد و هر دم
به سمتی دیگر
میل می کند.
شاید
این دگردیسی،
ناشی از
انقضای تاریخ
مصرف
بازنشستگان
برای استفاده
ابزاری از
آنها در
انتخابات
مختلف باشد و
اکنون که پای
بر نردبان
حقوق آنها، بر
کُرند توسن
قدرت، لگام
بخت زده اید،
دیگر ضرورتی
برای دیدن
آنها هم نمی
بینید. اگر
چنین است که
هست، وااسفا
از عدالتی که
تار و پود آن
در دار
ِمدیریتی
مقام خزانگی
شما پیوند می
خورد! وقتی که
فونداسیون بودجه
ریزی کشور که
سنگ زیربنای
عدالت و توسعه
به شمار می
آید، دستپخت
نگرشی در این
فرمت باشد،
باید هم دیوار
آن تا ثریای
خیال، کج
برود.
در
فرمایش
اخیرتان به
اتفاقات
صندوق های بازنشستگی
اشاره کرده و
با لحنی منت
آلود، پرداخت
حقوق
بازنشستگان
را فراچشم
آنها آورده
اید تا فراموش
نکنند که به
یمن لطف و
بخشش اهالی کوچه
قدرت است که
آنها می
توانند به
حیات عاریتی
شان ادامه
دهند.
جناب
دکتر نوبخت
مگر
جز این است که
اتفاقات
کذایی صندوق
های بازنشستگی،
درسایه ی
مدیریت
دولتمردان
رقم خورده و
این صندوق ها
سر از
ناکجاآباد
استیصال و
درماندگی
درآورده اند؟
آیا در نگرش
شما ، حقوق
حقیر شده ی
بازنشستگان،
صدقه ای از سر
لطف و بخشش
دولتمردان
است که با این
ادبیات
چندشناک،
پرداخت آن را
یادآوری
فرموده اید؟
آیا درقاموس
شما، غرامت
سوء مدیریت
اهالی قدرت را
باید
قربانیان
غارتگری های
رانتی و مال
باختگان
درمانده
بپردازند که
پرداخت حقوق
حقیر
بازنشستگان
را با چماق
منت بر سر آنها
کوبیده اید؟
درخصوص
مطالبه گری
بازنشستگان
فرموده اید
که: «پرداخت
بیشتر، واقعا
در توان دولت
نیست».
لطفا
بفرمایید
اگرچنته ی
دولت، خالی از
توش و توان
است و نمی
توانید که
چراغ ِخانه ی
صاحبان حق را
افروخته نگاه
دارید، بر
اساس کدام
اختیار
قانونی، خود
را مجاز می
شمارید که
همان چراغ را
برای فروزان
کردن مسجد
دیگران، حاتم
بخشی کنید؟
چگونه
است که از ابر
کردار شما، بر
عده ای، لطافت
باران مهر و
عنایت و بر
عده ای دیگر،
تگرگ مهلک
تبعیض و فقر
باریدن می
گیرد؟ آیا
داشته های
کشور، میراث
آبا و اجدادی
عده ای و
نداشته های
آن، پیشانی
نوشت
ِتغییرناپذیر
تعدادی دیگر
است که تغییر
وضعیت
بازنشستگان
را غیرممکن
برشمرده اید؟
اعتراف
شما در اعلام
ناتوانی دولت
برای بسط و ترویج
عدالت در بین
کارکنان خود
که کاملا در ید
اختیار اوست،
به مثابه ی آن
است که قادر
به انجام
رسالت و
مسئولیت حرفه
و منصب خویش
نیستید و باید
جای به دیگری
بسپارید.
بر
همگان روشن
است که
تصمیمات
اتخاذی
درنظام بودجه
ریزی کشور،
پایه و اساس
اصلی ترویج و
نهادینه شدن
هر گونه عدالت
یا بی عدالتی
است. پس لطفا
بفرمایید
ریشه ی این
پارادوکس
نازیبا چیست
که رییس دولت
با شفافیت
تمام، در
رسانه ها از
سهام ناحق و
بی ثمر عموم
سهمیه بگیران
جدول ۱۷ قانون
بودجه،
انتقاد می کند
اما سهام
بودجه ای خواص
بی خاصیت این
جدول، هر سال
از دستان
تدبیر شما،
ترفیع درجه می
گیرند و در
رتق و فتق آن
گونه امور،
توانایی تان
حد و مرز نمی
شناسد و حاتم
طایی را
شرمسار سخاوت
خود می کنید؟
دولتمردان
محترم
به
حرمت قانون،
صادقانه به
جایگاه
قانونی تان
احترام می
گذاریم و
تقاضا می کنیم
دست از بازی
های سیاست
پیوند و
آکروباسی های
کلامی
بردارید و با
رجعت به مدار
اصلی وظایف
قانونی و شرعی
خود، حق مسلمی
را که سالهاست
از ما ضایع
نموده اید، به
ما برگردانید
که وظیفه
واقعی شما
خدمتگزاری به
مردم است نه
آقایی و سیادت
بر آنها.
درعین
حال، از سر
صدق، یادآوری
می کنیم که
فهمیده ها،
باکری ها،
جهان آراها و
دیگر راست قامتان
تبار
عدالتگری قرن
حاضر، از
آبشخور تربیت
همین سینه
سوختگان
تبعیض زده ی
امروز و معلمان
اندیشه ساز
دیروز، سر به
آسمان
سرافرازی
ساییده و
دیباچه زرین
تاریخ بشریت
را مزین به
نام سترگ خویش
کرده اند.
پس
تردید
نکنیدکه
پیشکسوتان در
پرتو حمایت مفاد
همان قانون
اساسی که به
شما امکان
صدارت و
مسندنشینی
داده است،
برای استیفای
حقوق خود هرگز
از پای
نخواهند نشست
و این امر مهم
با تجمعات پی
در پی در این
مکان به شما
گوشزد خواهد
شد .
درپایان
یک بار دیگر
تاکید می کنیم
ما تجمع کنندگان
،هیچ نماینده
ای را
جهت مذاکره درگذشته
و آینده ،به
رسمیت
نشناخته و
تایید نمی
کنیم. اینک
اهم خواسته
های
پیشکسوتان اعلام و
بر پیگیری
آنها تاکید می
شود :
۱- اجرای
همترازی
کامل حقوق
بازنشستگان با
شاغلین سی سال
خدمت مساوی از
حیث مدرک
وسنوات در سال
97 بدون بازه
زمانی
۲- اجرای
کامل
«ق.م.خ.ک» مصوب
سال ۱۳۸۶ درخصوص
بازنشستگان،
جبران خسارات
ناشی از عدم
اجرای آن در
دهه ی اخیر و
پرهیز از
ایجاد تغییراتی
دراین قانون
که سبب تضییع
حقوق
پیشکسوتان
شود.
۳- اصلاح
وضعیت
ناهنجار و
کاملا ابتر
بیمه کنونی
بازنشستگان،
با تامین
اعتبار در
بودجه ی سنواتی
،برای داشتن
بیمه ای کامل
و متناسب با
شرایط سنی و
جسمی آنها.
----------------------------------------------------
با سلام
وعرض ادب محضربا
سعادت سروران
عزیز
(بازنشستگان
ک و ل)
امروز
مورخه ۱۴
شهریور ۱۳۹۶؛ تجمع
عظیمی از
بازنشستگان ک
و ل جلوی
سازمان برنامه
و بودجه انجام
گردید……که با حمل
بنرها و پلاگاردهایی
مبنی بردائمی
شدن لایحه ق م
خ ک ,بیمه
کارامد,رسیدگی
به وضعیت
معیشتی
بازنشستگان
فراموش شده
ازسوی
مسئولین
………حماسه ای
دیگرخلق
کردند!!! وشیرزن
کشوری(بانوقهرمانی)
با صدایی رسا قطعنامه
را درجمع
حاضرین قرائت
نمودند که
حاکی
ازدادخواهی
ورفع تبعیض و خاتمه
دادن به این
اجحاف و ظلم
۱۰ساله بود که
جای بسی تقدیر
وتشکردارد………لذا
عده ای قلیل که توسط
کارگروه وکیل
موسوی
سازماندهی
شده بودند که
معمولا دراین
نوع تجمعات
همیشه
سازمخالف
میزدنند!!!!واین
بار به خاطراثبات
جدایی از
کشوریها جلوی
نهاد ریاست
جمهوری تجمع
داشتند!!!وفاصله
خود را از
کشوریها و لشگریهای
همسو,همفک رومتحد
کاملا ملموس و
شفاف
اشکارکردند!!!……جای
بسی سؤال است
چرا سازجدایی
سرمیدهید؟!!!…مگرلایحه
ق م خ ک مختص به
قشرخاصی
است؟!!!……یا این
لایحه و قانون
مربوط به
قاطبه
کارکنان
وبازنشستگان ک
و ل
میباشد؟!!!خب
صد البته که
قانون همگانی
وبرای قاطبه
کارکنان شاغل
وبازنشسته
میباشد………مگرممکن
است این خانواده
را ازهم جداکرد؟!!!تیم
کارگروه وکیل
موسوی که
ازقبل شعارجدایی
ک از ل
راسرمیدادند امروز
به صورت علنی
انرا بروز
دادند,…………علیهذا
ماکارگروه
دفاع ازحقوق
بازنشستگان ک
و ل اعلام
میداریم برای
تحکیم وحدت
,همدلی, همفکری
وبا استفاده
از خردجمعی و بدلیل
دارابودن
منافع مشترک
تا ابد تاریخ
بهم پیوند میخوریم
و خواستارمطالبات
و حقوق تضییع
شده خود وبرقراری
عدالت و رفع
تبعیض درقالب
اتحاد ووحدت
رویه
میباشیم,………علیهذا
کارگروه
کشوری ولشگری
زیرسایه وحدت
واتحاد با توکل
به ذات اقدس
الهی تا اخرین
نفس با تلاش
مستمرخود این
حق را محقق
مینماییم,………ضمن
تشکرمجدد از کسانیکه
در قالب
بازنشستگان و پیشکسوتان
کشوری ولشگری
جلوی سازمان
برنامه
وبودجه تجمع
نمودند وباشعارهای
منطقی
خواستاراستیفای
مطالبات بحق
خودشدند
صمیمانه
سپاسگزاریم.
باارزوی
سلامتی
وپیروزی
درظلّ
توجّهات حضرت
ولیعصر(عج
ا…)ازدرگاه حق
برای همه بازنشستگان
عزیز.
من
اللّه
التوفیق
باسپاس
واحترام نیکویی
--------------------------------------------------------
امروز
۱۴
شهریور ۱۳۹۶؛ پیشکسوتان
باز هم حماسه
آفریدند
طی
فراخوانی و
دعوتی که
انجام شد
دوستان از ساعت
۹:۳۰ در مقابل
سازمان
مدیریت و
برنامه ریزی گرد
آمده و ندای
حق طلبی سر
دادند با
اینکه تجمع
استانی اعلام
شده بود
تقریبا از
اکثر استانها
دوستان آمده
بودند
دوستان
مشهدی،
تبریزی،
شیرازی، یزدی،
اصفهانی
گیلانی،
کرمانشاهی
و ...اکثر استان ها
آمده بودند
دوستان
عزیز از گروه های
پرستاری
و
پیراپزشکی و پیشکسوتان
بهداشت و
دانشگاه علوم
پزشکی فارس در کنار
سایر
پیشکسوتان
کشوری ندای حق
طلبی سر داده
و با سردادن
شعارهای از
قبل طراحی شده
وظایف
مسئولین را
در قبال پیشکسوتان
به ایشان
یادآوری
نمودند
جمعیت
در حدود ۲۰۰۰
نفر بود و
این نشان از
حس مسئولیت
دوستان دارد
در
خاتمه
قطعنامه تجمع
حاوی خواسته
های
پیشکسوتان کشوری
، شامل
درخواست
اجرای قانون
مدیریت خدمات
کشوری و
همترازی
حقوق
با شاغلین و بیمه
کار آمد بود
وسخنانی خطاب
به معاون رئیسجمهور توسط
یکی از
همکاران عزیز
قرائت شد و در
انتها اعلام
شد که تا
رسیدن به
خواسته های
صنفی خود به
تجمعات پی در
پی ادامه
خواهیم داد
ضمن
تقدیر از حضور
با شکوه و پر
شور دوستان اعلام
می گردد :
در
ادامه حرکت
اعتراضی
زنجیره ای و
تجمعات پی در
پی دو تجمع
عظیم دیگر
خواهیم داشت
۲۵ شهریور
۱۳ مهر
مطمئن هستیم
باز مثل همیشه
شاهد حضور پرشور
دوستان خواهیم
بود
محل
تجمع در
تاریخهای ذکر
شده متعاقبا
اعلام می گردد
درود
بر همت
و شرف شما حق
طلبان
پیشکسوتان
پیشرو کشوری
---------------------------------------------------------
یک کاربر
یکی از کانال
های تلگرامی
بازنشستگان: پیشنهاد
میگردد در۲۵شهریور
روز تجلیل از
بازنشستگان
کلیه
بازنشستگان
کشوری ولشکری
وتامین
اجتماعی
وبهداری
وغیره با
اتحاد در جلوی
سازمان
برنامه
وبودجه تجمع
اعتراضی نسبت
به عدم اجرای
ق م خ ک برگزار
کنند.وتا تحقق
خواستهای
خودمان کوتاه
نمی اییم.
----------------------------------------------------------
صبح
امروز۱۴
شهریور ۱۳۹۶؛ اتفاق
افتاد؛
تجمع
بازنشستگان
کشوری مقابل
سازمان برنامه
و بودجه
صبح
امروز جمعی از
بازنشستگان
کشوری مقابل سازمان
برنامه و
بودجه تجمع
کردند.
به
گزارش
خبرنگار
ایلنا، صبح
امروز (۱۴
شهریور ۱۳۹۶؛) جمعی
از
بازنشستگان
کشوری مقابل سازمان
برنامه و
بودجه در
میدان
بهارستان تجمع
کردند.
در
این تجمع که
از روزهای قبل
در فضای مجازی
سازماندهی
شده بود،
بازنشستگان
مختلف کشوری ازجمله
معلمان و
فرهنگیان
بازنشسته
شرکت کردند.
خواسته
بازنشستگان،
اجرای دقیق
همسانسازی
مستمریها،
اجرای قانون
خدمات مدیریت
کشوری و گسترش
خدمات بیمهای
است.
در
عین حال جمعی
از
بازنشستگان
لشکری صبح امروز
مقابل نهاد
ریاست جمهوری
تجمع کردند.
خواسته این
بازنشستگان
نیز اجرای
قانون خدمات
مدیریت کشوری
و پرداخت
معوقات مزدی
است.
-----------------------------------------------------------
تجمع
بازنشستگان
ارتش مقابل
ساختمان
ریاست جمهوری
جمعی
از
بازنشستگان
ارتش جمهوری
اسلامی ایران
مقابل
ساختمان کوثر
نهاد ریاست
جمهوری تجمع
کردند. آنها
درخواستهایی
از جمله تسریع
در اصلاح و
دائمی شدن
قانون خدمات
مدیریتی
کشوری و
ارتقای وضعیت
معیشتی خود
دارند./
-----------------------------------------------------------
کمپین
حمایت از
بازنشستگان
نشست
خبری امروز
سخنگوی دولت
در ساختمان
کوثر در حالی
برگزار شد که
جمعی از
بازنشستگان و شاغلان
نیروهای مسلح
مقابل
ساختمان کوثر
تجمع کرده و
خواستار
ترمیم حقوق و
دریافتی خود
بودند.
محمد
باقر نوبخت با
اشاره به
اینکه ممکن
است از فردا
برخی جلوی
سازمان
برنامه و
بودجه تجمع کنند،
گفت: باید
قبول کرد از
یک جایی اصلاح
اقتصادی صورت
گیرد. این کار
در بلند مدت
باعث امتیاز
مثبت برای
کشور می شود.
-------------------------------------------------------------
توجه توجه توجه
یک نکته
بسیار مهم
دوستان
و همراهان
عزیز
متاسفانه
گروهی با سیره
چپ الحادی که
سالهاست
مدینه فاسده
آنها دچار
فروپاشی شده و
حیات سیاسی
آنها پایان
یافته با تلاش
مذبوحانه بفکر
تجدید حیات
جریانات
متحجر ملحد
بین فرهنگیان
مومن این
سرزمین هستند
این گروه کوچک و
نوظهور با نام
«اتحاد
بازنشستگان »
که بیش از دو
ماه از شکل
گیری اش نمی
گذرد با
ارتباط با شبکه
های ماهواره
ای چپ
الحادی و برانداز
بیگانه در
تلاش است که
از حرکت صنفی
ما برای منافع
حزبی چپگرا
بهره برداری
نماید .
این
گروه با ارسال
فیلم و عکس و
گزارش
به دشمنان
ملت در آنسوی
مرزها در صدد
مخدوش کردن حرکت
اعتراضی صنفی
ما می باشند
بدینوسیله
اعلام می کنیم
ما
پیشکسوتان و
بازنشستگان
کشوری به هیچ
حزب و جناح
داخلی و خارجی
وابسته نبوده
و کاملا مستقل
پیگیر
مطالبات صنفی
می باشیم .
تجمع
پیشکسوتان
کشوری کاملا
صنفی و در جهت
مطالبه گری می
باشد و به هیچ
عنوان هدف
دیگری را جستجو
نمی کند
همچنین
اعلام می
کنیم
به هیچ عنوان
هیچ عکس و
فیلم و
گزارشی
به خبرگزاری
های بیگانه
ارسال نمی
گردد و اگر
گروهی چنین
خطایی را
مرتکب شود از
پیشکسوتان
نبوده و
وابسته به
بیگانگان است
و هدفش ایجاد
تشنج و محیطی
نا امن برای
فعالیتهای
صنفی می باشد
و در جمع
پیشکسوتان
جایگاهی
ندارد.
همه
افراد و
گروهها با
عملکرد خو
ماهیت خود را
به نمایش می
گذارند.
هر گروهی
که خوراک
تبلیغاتی
برای شبکه های
بیگانه تدارک
ببیند از بیگانگان
است .
اقدام
ناشایست این
گروه کوچک
موسوم به
اتحاد بازنشستگان
در ارسال عکس
و فیلم و
گزارش برای شبکه
های برانداز ،
ضررهای جبران
ناپذیری به
حرکت
اعتراضی
همکاران
وارد می سازد .
دوستان
مراقب باشید و
بیگانگان را
از جمع خود دور
کنید .
پیشکسوتان
پیشرو کشوری
......................
سایت
زمانه
۱۵
شهریور ۱۳۹۶
«معضل»
اجتماع
اعتراضی در
سرزمین
ممنوعیت اعتراض
تعدد
اجتماعات
اعتراضی
ظاهرا به
معضلی برای حکومت
تبدیل شده
است. آمار
رسمی از
افزایش تجمعات
اعتراضی خبر
میدهند و
اجتماعات در
موارد بیشتری
به راهپیمایی
در شهرها از
جمله تهران میانجامند.
روزنامه
جمهوری
اسلامی از
ادامه این
روند نگران
است و معتقد
است اگر
مسئولان با این
اجتماعات
برخورد
«سنجیده و
عاقلانهای»
نکنند،
اعتراضات «به
همه جا سرایت
میکند» و
«معلوم نیست
به کجا ختم میشود».
راهپیمایی
کارگران هپکو
به سوی مرکز
شهر
راه
حل روزنامه
جمهوری
اسلامی تعیین
یک محل برای
برگزاری
اجتماعات
اعتراضی است.
اجتماعات
باید توسط
«احزاب و گروههای
صنفی»
سازماندهی
شوند. آنها
باید در رابطه
با مطالبات
صنفی و سیاسی
که در میان
گروههای
مختلف جامعه
مطرح است در
محل تعیین شده
اجتماع «آرام
و منظم»
برگزار کنند.
مطلب
«پیشنهادی
درباره
تجمعات
اعتراضی» منتشر
شده در
روزنامه
جمهوری
اسلامی
چهارشنبه ۱۵ شهریور،
به بهانه
راهپیمایی و
تظاهرات دیروز
در تهران با
خواست آزادی
رضا شهابی
نوشته شده اما
رویکردی کلی
دارد. نوشته
در «انتقاد از
سلیقه و روش»
برخورد
مسئولان به
اجتماعات،
بیانگر یک
نگرانی عمومی
و حاوی یک راه
حل کلی است:
برگزاری
تجمعات اعتراضی
آرام و منظم
توسط احزاب و
گروههای
صنفی، آن هم
در کشور
ممنوعیت
اعتراض، تجمع،
تشکل مستقل و
تحزب!
روایت
رسمی از
اجتماع و
تظاهرات ۱۴
شهریور
روز
سهشنبه ۱۴
شهریور ربابه
رضایی، همسر
رضا شهابی،
همراه جمعی از
فعالان
اجتماعی
مقابل مجلس
رفت. شهابی از
۲۹ روز پیش در
اعتراض به
زندانی شدن
دوباره خود در
زندان رجاییشهر
در اعتصاب
غذاست و هر
گونه ارتباط
با او قطع است.
نیروهای
انتظامی مانع
تجمع همسر
شهابی و همراهانش
شدند و آنها
را پراکندند.
اجتماعکنندگان
در خیابانهای
اطراف
راهپیمایی
کردند. طبق
اخبار منتشر شده
نیروهای
انتظامی
راهپیمایان
را به سمت ایستگاه
متروی
بهارستان
راندند. فیلمهایی
از تجمعکنندگان
در ایستگاه و
قطار مترو
منتشر شده که آنها
را در حال
شعار دادن
نشان میدهد.
روزنامه
جمهوری
اسلامی
معترضان را
«تعداد قابل توجهی
از زنان و
مردان» خوانده
که «با مشتهای
گره کرده»
فریاد می
زدند، در مترو
شعار میدادند
و مردم حاضر
از آنان فیلم
و عکس میگرفتند:
«دیروز
ایستگاه مترو
بهارستان
صحنه تجمع تعداد
قابل توجهی از
زنان و مردان
بود که با مشتهای
گره کرده در
حمایت از فردی
که مدعی بودند
به جرم دفاع
از حقوق
کارگران، مدتهاست
زندانی میباشد،
فریاد میزدند
و مسافران از
همه جا بیخبر
هم مات و
مبهوت به این
صحنه نگاه میکردند
و طبق معمول
گوشیهای
همراه نیز
فیلم و عکس میگرفت.»
روزنامه
جمهوری اسلامی
با ذکر این که
به دلیل
ممنوعیت تجمع
مقابل مجلس،
دامنه
اعتراضات به
ایستگاههای
مترو و واگنهای
قطار کشیده
شده، هشدار
داده است:
«معلوم نیست
اگر با این
امر برخورد
سنجیده و
عاقلانهای
صورت نگیرد،
به کجا ختم میشود!»
اجتماعات
اعتراضی و
قدرت رسانههای
اجتماعی
تراکم
مطالبات
اقشار مختلف
به ویژه
کارگران،
کارکنان دولت
و بازنشستگان
سبب افزایش
تجمعات
اعتراضی شده
است. اشاره
روزنامه
جمهوری اسلامی،
به تجمعات
اعتراضی گروهها
و اقشار مختلف
مقابل مجلس
است که تقریبا
به امری
روزمره تبدیل
شده است.
علاوه بر این
روزانه چندین
تجمع در تهران
و شهرستان ها
برپا میشود
که گاه با
راهپیمایی
همراه است.
روز چهارشنبه
در تهران به
جر تجمع
اعتراض به
بازداشت رضا
شهابی، تجمع
بازنشستگان
مقابل سازمان
مدیریت و
برنامهریزی
و تجمع
کارکنان
پالایشگاه
ستاره خلیج فارس
مقابل دفتر
ریاست جمهوری
و وزارت نفت
هم جریان
داشت.
شهرهای
دیگر هم با
راهپیماییهای
اعتراضی
بیگانه
نیستند. از
جمله می توان
به اعتراض های
کارگران قطار
شهری اهواز
اشاره کرد که
اکنون هفتمین
هفته از
اعتصاب خود را
میگذرانند و
بارها مقابل
بانک ملی،
استانداری و
سایر نهادها
تجمع و در شهر
راهپیمایی
کردهاند.
اراک نیز چند
روز پیش شاهد
دو راهپیمایی همزمان
کارگران بود.
تجمعات
اعتراضی
برگزار میشوند
و اخبار و
تصاویرشان در
رسانههای
اجتماعی
منتشر و
بازنشر می
شوند.
روزنامه
جمهوری
اسلامی به
قدرت رسانههای
اجتماعی در
بازتاب
اعتراضات
اشاره کرده و
افزوده است
بازتاب
اینگونه
تصاویر «در
رسانهها و
شبکههای
مجازی داخل و
خارج باز موجب
تحمیل هزینههای
جبران ناپذیر
به نظام خواهد
شد.»
معضل«نظام»
به
نوشته
روزنامه
جمهوری
اسلامی
برگزاری تجمعات
اعتراضی در یک
کشور پرجمعیت
«اتفاقا نشانه
سلامت یک نظام
مردمی» است:
«برای گردهمایی
افرادی که به
هر دلیل
اعتراضی به
عملکرد
دستگاههای
نظام دارند،
باید دری باز
کنند و گرنه
اگر همه راهها
بسته شود آخر
و عاقبت خوبی
نخواهد داشت
چون هم نظام
متهم به
استبداد و نقض
حقوق بشر میشود
و هم میان
شهروندان و
جامعه با
حکومت فاصله
ایجاد خواهد
شد.»
همچنین:
«باید راهی
پیدا کرد تا
مردم بتوانند حرف
بزنند.» و «آیا
اجتماع آرام و
منظم در محلی
خاص بهتر
نیست؟»
مردم
اما در کشور
ممنوعیت
تجمع، تشکل،
اعتصاب و
اعتراض و تحزب
چگونه میتوانند
حرف بزنند؟
پاسخ روزنامه
جمهوری اسلامی
این است:
سازماندهی
«اجتماع آرام
و منظم» توسط
«احزاب و گروههای
صنفی» در محلهای
تعیین شده،
زیرا:
«این حالت
مناسبتر از
این است که
ایستگاههای
مترو و
قطارهای آن
شاهد حضور
جماعتی باشند
که هم آرامش
را از مسافران
عادی سلب میکنند،
هم زمینه
سوءاستفاده
دشمن فراهم میشود
و هم خوراک
مناسبی برای
رسانههای
بیگانه است و
تازه اگر باز
غفلت و بیتوجهی
شود به همه جا
سرایت میکند.»
....................
چهارشنبه
۱۵ شهریور
۱۳۹۶ - ۰۹:۵۲
پیشنهاد
روزنامه
جمهوری
اسلامی
مسئولان
مکانی را برای
اعتراضات
مدنی مردم تهیه
کنند تا ...
ساعت24-روزنامه
جمهوری
اسلامی نوشت:پس
از اعلام
ممنوعیت تجمعهای
صنفی و اداری
در مقابل مجلس
شورای اسلامی،
دامنه این
اعتراضات و
گردهم آییها
به ایستگاههای
مترو و واگنهای
قطار کشیده
شده است و
معلوم نیست
اگر با این
امر برخورد
سنجیده و
عاقلانهای
صورت نگیرد،
به کجا ختم میشود!
دیروز
ایستگاه مترو
بهارستان
صحنه تجمع
تعداد قابل
توجهی از زنان
و مردان بود
که با مشتهای
گره کرده در
حمایت از فردی
که مدعی بودند
به جرم دفاع
از حقوق
کارگران، مدت
هاست زندانی
میباشد،
فریاد میزدند
و مسافران از
همه جا بیخبر
هم مات و
مبهوت به این
صحنه نگاه میکردند
و طبق معمول
گوشیهای
همراه نیز
فیلم و عکس میگرفت
و بازتاب آن
در رسانهها و
شبکههای
مجازی داخل و
خارج باز موجب
تحمیل هزینههای
جبران
ناپذیری برای
نظام خواهد
بود.
در
اینجا اصولاً
قصد ورود به
ماهیت این
گونه وقایع و
چون و چرایی
آن نیست، بلکه
انتقاد از سلیقه
و روشی است که
در برخورد با
اجتماعات
اعتراضی صورت
میگیرد.
قاعدتاً در یک
کشور 70 میلیون
نفری و بویژه
در مرکز آن،
مردم مطالبات
شخصی و صنفی و
گروهی و حتی
سیاسی دارند و
اتفاقاً
نشانه سلامت یک
نظام مردمی
است.
باید
راهی پیدا کرد
تا مردم
بتوانند حرف
بزنند. قطعاً
اینگونه
اجتماعات اگر
توسط احزاب و
گروههای
صنفی
سازماندهی و
هماهنگ شوند
خیلی بهتر از
آن است که به
شکل خودسر و
کنترل نشده
شکل بگیرند و
مسلماً عناصر
و جریاناتی در
قالب خودسرها
راحتتر به
اهداف ناسالم
خود میرسند
که مصادیق
بسیاری برای
آن در سالهای
اخیر قابل ذکر
است.
چرا
متولیان امر
در نظام
جمهوری
اسلامی، راهکاری
نمییابند؟
برای گردهم
آیی افرادی که
به هر دلیل اعتراضی
به عملکرد
دستگاههای
نظام دارند،
باید دری باز
کنند وگرنه
اگر همه راهها
بسته شود. آخر
و عاقبت خوبی
نخواهد داشت،
هم نظام متهم
به استبداد و
نقض حقوق بشر
میشود و هم
میان
شهروندان و
جامعه با
حکومت فاصله
ایجاد خواهد
شد. آیا
اجتماع آرام و
منظم در محلی
خاص بهتر
نیست؟
که البته
روبروی
ساختمان مجلس
شورای اسلامی به
عنوان مظهر
اراده و
انتخاب مردم و
جایگاه دفاع
از حقوق آنان،
بهترین گزینه
بود ولی اگر هنوز
از خطرات
امنیتی هراسی
وجود دارد،
گزینه دیگری
تعیین شود.
این حالت خیلی
مناسبتر از
این است که
ایستگاههای
مترو و
قطارهای آن
شاهد حضور
جماعتی باشند
که هم آرامش
را از مسافران
عادی سلب میکنند
هم زمینه
سوءاستفاده
دشمن فراهم میشود
و هم خوراک
مناسبی برای
رسانههای
بیگانه است و
تازه اگر باز
غفلت و بیتوجهی
شود به همه جا
سرایت میکند.
........................
...................................
کشته
شدن دو کولبر
درگیری
در تجمع بانه
در اعتراض به
کشته شدن دو
کولبر کرد گروهی
از اهالی بانی
در اعتراض به
کشته شدن دو
کولبر به خیابانها
آمدند.
مأموران
انتظامی با
تظاهرکنندگان
درگیر شدند.
خبرگزاری
روداو فیلمی
از این درگیری
منتشر کرده
است.
روز
گذشته در اثر
تیراندازی
یکی از
مأموران مرزی
در منطقه «هه
نگه ژال» در
شهرستان بانه
دو کولبر ۴۵ و
٢١ ساله کشته
شدند.
خبرگزاری
موکریان
گزارش داده
بود که روز
گذشته
خانواده و
خویشاوندان
دو کولبری که
در اثر
تیراندازی
یکی از
مأموران مرزی
به قتل رسیدهاند
در اعتراض به
این حادثه
مقابل
فرمانداری بانه
اجتماع کرده
بودند. اکنون
دامنه این
اعتراضات
وسیعتر شده
است.
-----------------------------------------------------------
بیانیه
حمایت فعالین
فرهنگی
کرماشان از
کولبران
مظلوم کورد و
محکومیت کشتن
دو کولبر بانه
ای
در
شرایطی که بیش
از نود درصد
کالاهای
قاچاق از
مبادی گمرگی و
اسلکههای
بدون نظارت
توسط آقایان و
آقازادههای
با "ژن برتر" و
"برادران
قاچاقچی" به
کشور وارد
شده، به نام
مبارزه با
قاچاق در
مناطق مرزی
کوردستان هر
سال دهها نفر
از مردم کورد
قربانی شلیکهای
بی رحمانه
ماموران
نیروی
انتظامی میشوند.
قربانیانی که
محرومترین
اقشار جامعه
بوده و به سبب
بیکاری و فقر شدید
برای درآمد
ناچیزِ
کولبری، جان
خود را در
معرض خطر مینهای
به جای مانده
از جنگ،
پرتگاههای
کوهستانی،سرما،
یخبندان و
شلیک ضد انسانی
نیروی
انتظامی قرار
میدهند.
عمریست که این
شرایط هولناک
سایه شوم خود
را بر روژههلات
کوردستان
افکنده و دهها
خانواده بی سر
و سرپرست میشوند
و گوئی حاکمان
این سرزمین
راه دیگری جز
قربانی کردن
کولبران بی
پناه برای
سرپوش گذاشتن
بر قاچاق بیست
و پنج میلیارد
دلاری
"زرداران
زور مدار"
سراغ ندارند.
در
آخرین مورد از
این بی عدالتی
نهادینه شده دو
کولبر بانهای
توسط نیروی
انتظامی به
قتل رسیدند و
کاسه صبر مردم
بانه لبریز
گردید. این
فریاد خشم و
بغض فرو خورده
موجب اعتراض و
ابراز نارضایتی
ملت کورد شده
و در این
راستا مردم
کورد کرماشان
ضمن ابراز
همدردی با
مردم بانه و
بازماندگان و
خانوادهی
قربانیان،
کشتار
کولبران را به
شدت محکوم مینماید.
به مسئولین
حکومتی و
مدیران محلی
هشدار میدهد
که در جهنم بیکاری،
فقر، اعتیاد و
معضلات
اجتماعی
استانهای
کوردنشین
لااقل دست از
کشتار بی
گناهان بردارید. بترسید
از روزی که
کوردها به نقطهی
بی بازگشت در
مواجهه با ظلم
و ستم برسند
که آن روز
همگی در این
آتش سوزان
گرفتار
خواهید شد.
اگر به دنبال
مبارزه با
قاچاق هستید
در تهران و در
بین یقه
سفیدهای
پیشانی سوخته
جستجو کنید.
کولبران جز در
پی لقمهای
نان برای سفرههای
خالی خود و
خانوادههایشان
نیستند.
..............................................................................
اعتصاب
غذاي
زندانيان
سياسي کرد
:در پي كشته
شدن چند كولبر
در بانه جمعي
از فعالين
سياسي و مدني
کردستان ضمن
ابراز همدردي
با خانواده
كولبران جان
باخته ،اعلام
نمودند كه در
اعتراض به كشتن
كولبران كورد
سه روز دست به
اعتصاب
غذاخواهند زد.
متن
كامل اين
اطلاعيه به
شرح زير است:
مردم
آگاه و فهیم کردستان
داستان
کشتار
کولبرها که
برای لقمه
نانی،جانشان
را در کف دست
نهاده تمامی
ندارد.توسعه
نیافتگی و عدم
ایجاد زیرساخت
های توسعه همه
جانبه در کردستان
درد مزمنی است
که نتیجه آن
بیکاری،فقر و
آسیب های
اجتماعی
فزاینده در
کوردستان می باشد.
ما
جمعی از
فعالان
مدنی،سیاسی و
حقوق بشری کرد
ضمن اعلام
همدردی و
همدلی با
خانواده کولبران
جان باخته و
نیز پاسخگویی
مسئولان به
خواست و
مطالبه مردم
از امروز به
مدت سه روز
اعتصاب غذا می
نماییم.باشد
تا گوش شنوایی
فریاد مردم
رنج دیده این
دیار را
بشنود.
کاک حسن
امینی، محمد
صدیق
کبودوند،
اسماعیل مفتی
زاده، هادی
ادب، حسام
الدین امین،
سیمین چایچی، اجلال
قوامی، شیلان
گیلانی،
محمود
محمودی، مسعود
کردپور
..............................................................................
کولبر
به مثابه
پسماند
نریمان
محمدی
کولبر یک
فرد نیست،
کولبر یک نماد
است؛ نمادِ لذت
به سرقت رفته
یک ملت. کولبر
نماد یک انسان
به تمام معنا
است؛ انسانی
که همه چیزش
را دزدیده
اند؛ انسانی
که همه کس، او
را دزدیده
است؛ انسانی
که حکومت،
مردم، طبیعت،
اقتصاد، فرهنگ،
جامعه و حتی
خدا هم لذتِ
او را دزدیده
است: لذتِ
زندگیش
را.کولبر نماد
انسانی است که
هر روز «زندگی»
خود را در
میدانِ مینی
از گورهای به
جای مانده از
آوارِ حماقت¬ تمدن های
پوشالی
هزاران ساله
به دوش می کشد
و به جنگِ
زندگی می رود.
کولبر، یک
سوژه اخراج شده
از جهان
نمادین است؛
سوژه ای که
حتی از هستی
هم اخراج شده
است. کولبرِ
اخراج شده از
جهان نمادین،
به کوهستان می¬رود،
به مرز؛ به
جایی که نه
این جهان است
و نه آن جهان.
مرز، تعلقِ
معنایی به هیچ
جایی ندارد؛
در میانه گیر
افتاده است.
مرز مفهوم
میان زندگی و
مرگ است. به
مرز که می
روی، یا از
مرگ فرار می
کنی یا به
وادی مرگ قدم
می گذاری. اما
کولبر، از یک
مرگ به مرگی
دیگر فرار می
کند. کولبر در
جهانِ مرگ ها،
در تاریخی از
مرگ، زندانی
شده است. کولبر،
زندگیِ
مازادِ خودش
را بر دوش می
کشد و به
استقبال مرگ
می رود. او از
هستی اخراج
شده است و گور
بر دوش در
سرزمین مرگ،
در ولایتِ
اخراج شده ها،
در گورستانِ
زندگی، در مرزِ
مرگ ها پرسه
می زند و
سرگردان است.
کولبر، یک گور
به دوش است.
گور یک نشانه
عظیم از آغاز
مرگ است. وقتی
به گور نزدیک
می شوید، عملا
دارید به
تجربه مرگ
نزدیک می
شوید. هنوز هم
بسیاری از گور
می ترسند، چون
بوی مرگ می
دهد؛ چون از درون
آن بوی نیستی
و ویرانی به
مشام می رسد.
فاجعه ترس
آنگاه به اوج
می رسد که نام
گورستان به
میان می آید.
گورستان نوعی
تکثیر مرگ های
در گور است. در
گورستان است
که مرگ عینیت
پیدا می کند.
شاید گور یک
نشانه باشد،
اما گورستان
دیگر نشانه
نیست. گورستان
محل تجمع مرگ
است. گور
لزوما به این
معنا نیست که
قبری وجود
داشته باشد،
بلکه هر نوع
استقبالی از
مرگ، هر نوع
به وادی مرگ
فرستادنی می تواند
نشانی از گور
به همراه
داشته باشد.
کولبر، هر روز
صبح از خواب
بیدار می شود،
گور خود را بر
دوش می گذارد
و وارد میدان
مرگ ها می شود.
او به هر سوی
که می رود،
مرگ را می بیند.
مرگ چون
هیولایی عظیم
سراسرِ وجودش
را تسخیر کرده
است. اما پرسش
مرگ، یک پرسش
سیاسی است.
قدرت است که
مرگ را تعریف
می کند؛ همان
قدرتی که
سیاست را
تعریف می کند،
هستی را تعریف
می کند، مرز
را تعریف می
کند. قدرت است
که می کشد،
قدرت است که
می میراند.
سیاست رخ نمی
دهد، تعریف می
شود؛ هستی
اتفاق نمی
افتد، بلکه
تعریف می شود؛
مرز شکل نمی
گیرد، بلکه تعریف
می شود. قدرت
با همیاری
ایدئولوژی،
متهم ردیف اول
است؛ همان
قدرت
ایدئولوژیکی
که کولبر را
به استثمار می
کشد، او را به
تاراج می برد،
وجودش را
تحقیر می کند،
هستیش را بر
فنا می دهد و
آخر سر، به
فرمانِ خدا و
به دست طبیعت،
در میدان
انباشته از
گورهایی که هر
روز لذتِ به
سرقت رفته
زندگیش را در
آن ها جستجو
می کرد، دفن
می کند! کولبر
نماد انسانی
است که حتی
نامش هم
بازیچه ی دست
ایدئولوژی
های کثیف می
شود؛ حتی مرگش
هم در
کارناوالی از
توحش زامبی
های حقوق بشری
به بازی گرفته
می شود. کولبر
یک مازاد است،
یک پسماند، یک
اخراج شده.
کولبر یک فرد
نیست، کولبر
یک نماد است؛
نمادِ لذت به
سرقت رفته یک
ملت؛ لذتی که
در گورستان
مرگ ها دفن
شده است.
آغازِ نبشِ
قبرِ گورستان،
خیابان است،
خیابان.....
خیابان،
آغازِ تعریف¬ زدایی از
همه چیز است،
از قدرت، از
سیاست، از ایدئولوژی،
از کولبر، از
مرز........
............................................................................
ما
متهمیم
بنفشه
جمالی
حدود
ساعت شش
رسیدیم دم
ورزشگاه. با
بلیتهایی که
در دست داشتیم
و فکر میکردیم
این بار اوضاع
با قبل فرق
دارد. ما قانونی
و بر اساس
جنسیت مان
بلیت بازی
ایران و سوریه
را خریده
بودیم و فکر
میکردیم این
بار لااقل از
توهین و تحقیر
خبری نیست.
مادر و دختری
برای دیدن
بازی به دم در
ورزشگاه آمده
بودند. دختری
با صورتی که
پرچم ایران را
رویش نقاشی
کرده بود از
اصفهان به تهران
آمده بود.
تعدادمان
زیاد بود.
زیادتر از آنچه
فکر میکردیم.
باهم و در
کنار هم به
سمت ورزشگاه
رفتیم. هرچه
نزدیکتر میشدیم
خوشحالیمان
بیشتر میشد
«انگار این
بار قرار نیست
جلویمان را
بگیرند». به در
ورزشگاه
رسیدیم. با
ناباوری قدمی
حتی به داخل
ورزشگاه
گذاشتیم که
مردی بیسیم
به دست جلویمان
را گرفت و به
فارسی پرسید
سوری هستید؟
خنده روی
لبانمان
خشکید. سر
تکان دادیم که
نه ما ایرانی
هستیم. مرد
دستش را به
علامت توقف
جلویمان
گرفت و گفت: «نه
نه زنان
ایرانی نمیتوانند
بروند داخل
ورزشگاه فقط
زنان سوری!»
بلیتهایمان
را نشان دادیم
که بلیت خریدهایم.
به نام
خودمان. با
جنسیت خودمان.
مرد بلیتها
را گرفت و از
آنها عکس
گرفت و ما را
به گوشهای
فرستاد و گفت
«همینجا
بمانید تا
برای ورودتان
به ورزشگاه
هماهنگیهای
لازم صورت
گیرد.» جمعیت
زیادی از
مردان به سمت
ورزشگاه در
حرکت بودند.
در همین حین
تماشاچیان
سوری هم از
راه رسیدند.
زنان و مردان
در کنار هم
ایستاده
بودند. برای
ورود زنان
سوری به
ورزشگاه باید
مجوز صادر میشد،
مردان سوری
اما به داخل
ورزشگاه
نرفتند و بیرون
کنار زنان
کشورشان
ایستادند تا
وقتیکه مجوز
ورود زنان
سوری صادر شد.
ما زنان ایرانی
اما با پرچمهای
ایرانی که در
دست داشتیم
بیرون در
ورزشگاه
همچنان منتظر
مجوزی بودیم
که مرد قول
داده بود.
مأموران
امنیتی مدام
عکس و فیلم از
زنانی که پشت
در ورزشگاه
ایستاده
بودند میگرفتند.
هرچه به شروع مسابقه
نزدیکتر میشدیم
جمعیت مردانی
که به ورزشگاه
میرفتند
کمتر و رفتار
مأمورانی که
راه را برای ورود
ما به ورزشگاه
بسته بودند
تندتر و خشنتر
میشد. مردی
با لباس فرم
سبزرنگ
سمتمان آمد و
با لحن خشن و
تهدیدآمیزی
ونهایی که
کنار در
ایستاده بود
را نشان داد و
گفت: «اگر تا
پنج دقیقه
دیگر نرفتید
دستور میدهم
همهتان را با
همین ونها
ببرند
بازداشتگاه.»
بلیتهایمان
را نشان دادیم
که ما بلیت
داریم چرا باید
بازداشت شویم.
مرد با لحن
بدتری شانههایش
را بالا
انداخت و گفت:
«بلیت داشته
باشید. قرار
نیست بروید
داخل
ورزشگاه.» مأموران
زن به سمتمان
آمدند که اگر
نروید مطابق
با دستور
رئیسمان باید
«متهمین» را به
بازداشتگاه
هدایت کنیم!
با شنیدن کلمه
«متهمین» همه
به سمت
مأمورین زن
برگشتیم.
چندین بار
کلمه متهمین
را در دهان
مزه مزه
کردیم! چه تلخ
بود شنیدن این
کلمه. ما
متهمینی
بودیم که با
داشتن بلیتهایی
در دست تنها
خواستهمان
ورود به
ورزشگاهی بود
که معلوم نیست
بر اساس کدام
قانون سالها
از حضور در آن
محروم شدهایم.
مأموران زن
ابتدا آرام و
بعد با تندی
سعی کردند ما
را به گوشهای
دور از در
ورودی
ورزشگاه
انتقال دهند.
جایی که
بتوانند ما
متهمین
خطرناک را از
دید میهمانهای
خارجیشان
پنهان کنند.
ما
زنان ایرانی
این بار هم از
ورود به
ورزشگاه
محروم ماندیم.
ورزشگاهی که
میزبان زنان
سوری و میزبان
زنان نمایندهای
چون طیبه
سیاوشی بود که
با لبخندی به
روی لب و بیتفاوت
به تماسهای
مکررمان به
تماشای
مسابقهای
نشسته بودند
که ما زنان
ایرانی صدای
هیاهویش را از
راه دور و
بیرون در
ورزشگاه میشنیدیم.
......................................................................
۱۳۹۶/۰۶/۱۴
- صندوق
های
بازنشستگی در
انتظار
تغییرات ساختاری
تهران-
ايرنا- اصلاح
قوانين تعيين
حقوق و چگونگي
پرداخت
مستمري ها و
ميزان آن در
کنار اصلاح
مقررات وراث
از جمله
اولويت هاي
اصلاحي دولت
دوازدهم براي
ساماندهي
وضعيت صندوق
هاي
بازنشستگي
است.
به
گزارش گروه
پژوهش و تحليل
خبري ايرنا،
دولت دوازدهم
به رياست حجت
الاسلام «حسن
روحاني» پس از
مراسم تنفيذ و
تحليف به طور
رسمي آغاز به
کارکرد تا در مدت
چهار سال
آينده برنامه
هاي اصلاحي
خود را که در
طول تبليغات
انتخاباتي
وعده داده
بود، جامه عمل
بپوشاند.
يکي
از اين وعده
ها ، اصلاح
صندوق هاي
بازنشستگي
است که گفته
مي شود در
اولويت است هر
چند که اصلاح
و تغيير قوانين
تامين
اجتماعي و به
روز رساني آن
براي دولت بار
مالي دارد،
اما بايد
دراين خصوص به
مجلس لايحه
ارايه کند.
در
اين يادداشت،
برآنيم تا
برخي از
تغييرات مورد
نياز صندوق
هاي
بازنشستگي در
کشور را عنوان
کنيم:
۱-
صندوق هاي
بازنشستگي و
تامين اجتماعي
در ايران همانند
هر صندوق در
جهان، با
سالمندي
جمعيت عجين
هستند؛ بر
همين اساس،
علاوه بر
مستمري هايي که
به
بازنشستگان
داده مي شود،
توجه به خدمات
بيمه اي و
سلامت آنان هم
از اهميت
زيادي برخوردار
است.
۲-
صندوق هاي
تامين
اجتماعي در
ايران، مفهوم
واقعي و علمي
خود را از دست داده
و همانند
صندوق ساير
کشورها که
منابع در آن
جمع شده و بعد
به مصرف برسد،
نيست. برهمين
اساس، برخي
معتقدند به
دليل چالش و
فشارهاي مالي
به وجود آمده
در صندوق ها،
برخي از اين
صندوق ها به
موسسات هرمي
تبديل شده
اند. در واقع پس
انداز افراد
مستمري بگير و
قديمي به
افراد جديد که
تازه مستمري
مي دهند
پرداخت مي شود
که از جمله
مواردي که
بايد درباره
آن اصلاح و
براي خروج از
آن چاره اي
انديشيده
شود، همين
مورد است.
۳- به
روزرساني
قوانين در
تغيير ساختار
صندوق هاي
بيمه اي، يکي
ديگر از موارد
مورد نياز
اصلاح صندوق
هاي بازنشستگي
و تامين
اجتماعي است.
۴-
يکي از موضوع
هاي قابل
تغيير در قوانين
صندوق تامين
اجتماعي
چگونگي
پرداخت مستمري
ها و ميزان آن
است.بر اساس
گزارش هاي
منتشر شده،
بازنشستگان
در تمام
کشورهاي
پيشرفته دنيا،
از بهترين
امکانات
رفاهي
برخوردار هستند.
اين در حالي
است که در
کشور ما،
بازنشستگان
به لحاظ معيشت
در شرايط
مناسبي قرار
ندارند و از
ضعف خدمت
رساني تامين
اجتماعي رنج
مي برند، امري
که باعث کاهش
انگيزه در
نيروي کار مي
شود.
۵-
البته در
ايران، به
دليل اين که
تامين
اجتماعي به
صورت مستقيم
از سوي دولت
حمايت نمي شود
و مشارکت دولت
درحمايت ها
بيشتر به صورت
تضامني است، دولت
درحوزه تغيير
قوانين تامين
اجتماعي هم نمي
تواند ورود
کند؛ اما
ضرورت تغيير و
اصلاح برخي
قوانين تامين
اجتماعي از
سوي مجلس مورد
انتظار بوده
که بهتر است
دولت هرچه
سريع تر لايحه
آن را به مجلس
ارايه دهد.
۶-
نبود ناظر بر
صندوقها يکي
ديگر از
مشکلات عمده
صندوق هاي
بازنشستگي
است به اين
معنا که در
سراسر دنيا،
به صورت
ماهانه و در
مواردي
روزانه، ارزش
صندوق ها و
موسسه هاي
تامين
اجتماعي
اعلام مي شود
اين در حالي
است که در
ايران، گزارش
دهي از ارزش
صندوق ها وجود
ندارد. بنابراين
شفاف سازي و
گزارش دهي
صندوق هاي
بازنشستگي مي
تواند يکي از
راهکارهاي
خروج و يا
کاهش بحران در
آن ها باشد.
۷-
تغيير
قوانين در
حوزه بيمه
بيکاري هم
بايد انجام
شود؛ در اين
خصوص قانوني
در برنامه ششم
درمجلس تصويب
شد مبني
براينکه
اصحاب فرهنگ،هنر
و رسانه مدتي
از بيمه
بيکاري
استفاده کنند.
همچنين با
تغيير قوانين
تامين
اجتماعي مي
توان براي
افراد فعال
درمرزها
مانند
کولبران بيمه
درنظرگرفت که
اين بخش بزرگي
از آسيب هاي
اجتماعي را حل
مي کند.
با
اين تفاسير و
چالش هاي
عنوان شده،
مشخص مي شود
که تعيين
تکليف ميزان
مطالبات از
دولت، انجام
اصلاحات در
تعهدات جديد
دولت نسبت به
صندوقهاي
بازنشستگي،
تسويه بدهي
دولت از طريق
اوراق بدهي،
استقرار مقام
ناظر براي همه
طرحهاي
بازنشستگي به
استثناي طرحهاي
بازنشستگي
مبتني بر طرحهاي
در اختيار
شرکتهاي
بيمه عمر، از
جمله مواردي
است که ميتواند
درجهت اصلاح
وضعيت صندوقهاي
بازنشستگي
کمک کند.
کمپین
حمایت از
بازنشستگان
---------------------------------------------------
با
درودی دیگر
میرآقا
رضا زاده
بدون
شک همه
بازنشستگان
کشوری و لشکری
و تامین
اجتماعی
منتظر اقدام
عملی توسط
دولت هستند ،و
بارها پیش خود
سوال میکنند
که آیا دولت
گوشه چشمی به
ما خواهد
داشت؟
ایا
این تبعیض
ناروا در حق
بازنشستگان،که
خود دولت به
آن معترف است
آن را کم ویا از بین
خواهد برد؟
ایا
به راستی،
دولت ،علت
ناتوانی خود
را برای اجرای
لایحه خدمات
کشوری باز
مالی
میداند،یا
اینکه اعمال
بار مالی از
طرف دولت به
خاطر عدم
پاسخگویی به
خواسته
بازنشستگان
است؟
در
هر دوحالتش
دولت چه سودی
میبرد؟
اگر
دولت اجرای
لایحه نظام
هماهنگ را بار
مالی میداند چرا
شفاف نمی
گوید، وهر
کدام از
مسئولان
،مسائل ضد
ونقیض را
اعلام میکنند؟
آیا براستی در
حاکمیت، مرکز تصمیم
گیری
یا اتاق فکر
برای پدیده های
اجتماعی وجود
ندارد؟
آیا
هرکدام از
مراکز قدرت
خود به تنهای
اعمال فشار بر
کارمندان ویا
تمرد از قانون
را در کارنامه
خود دارند؟
با
توجه به
اینکه
هجمه های
زیادی از عدم
پاسخگویی
مسئولان
،ذهنیت
همکاران
فرهنگی باز
نشسته را
مشغول نموده ،
اینجانب
نیز با توجه
به بضاعت فکری
خود در مورد
عدم پاسخگویی
مسئولان دولت
مطالبی را
خدمت همکاران
ارجمند ارائه
مینمایم،
به
اعتقاد بنده
مشکل عدم توجه
به همکاران
بازنشسته چند
وجهی است!
وجه
اول، عدم
همکاری و
هماهنگی
سازمانهای مرجع
کشور مانند
وزارت
تعاون،صندوق،مجلس،دولت،سازمان
برنامه.
وجه
دوم
اختلاس
در صندوقهای
بازنشستگی و
عدم گزارش وشفافیت
مسئولان
صندوق در مورد
اموال ودارائیها
ان و شناسایی
نکردن و چشم
پوشی از
افرادی که
وامهای کلان
برده اند!
وجه
سوم
بی
تفاوتی
مسئولان این
صندوق
در سالهای
گذشته و عدم
رسیدگی کافی و
حسابرسی به
اموال ودارائیها!
وجه
چهارم
نبود
دستگاه
نظارتی کامل
بر صندوق و
افرادی که به
عنوان تیم
گرداننده
اصلی مسئول
رتق وفتق امور
بوده اند!
وجه
پنجم
وجود
عناصری که
دسترسی به
اموال
ودارائیها صندوق
دارند وابقا
همان عناصر
قبلی در
پستهای مربوط
جدید!
وجه
ششم
نبود
دستگاه قضاوت
عادلانه و
نبود شفافیت
حال
با توجه به
مطالب بالا یک
سوال پیش می
آید: این
صندوق
بازنشستگان
لشکری هم داری
چنین مشکلاتی
بوده است؟ اگر
نبوده قاعدتا
حقوق آنها هم
باید افزایش
پیدا میکرد که
نکرده!
آیا
موجودی
صندوقها با
افزایش تعداد
بازنشستگان
افزایش پیدا
نکرده که حالا
باید باید با
کمبود منابع
مالی روبرو
شود ،اما ما
میدانیم با
توجه به رشد
تورم و افزایش
حقوق
کارمندان به
همان میزان هم
کسورات افزایش
پیدا کرده، که
این امر قابل
پذیرش نیست!
------------------------------------------------------------
:
گفتمانسازی؛
پیشدرآمد
بحرانزدایی
صندوقها
بحران
صندوقهای
بازنشستگی
گرچه مدتی است
بسیار مورد
نقد و بررسی
قرار میگیرد
اما جدیت در
واکاوی مسائل
صندوقهای
بازنشستگی به
راهکاری موثر
در مدیریت آن منجر
نشده است. به
نحوی که
همچنان
پرداخت حقوق
بازنشستگان
باری سنگین
روی دوش دولت
است. استمرار
این وضعیت
درحالی است که
دولت با افزایش
چشمگیر هزینههای
جاری خود
مواجه شده و
با ادامه
یافتن این شرایط
دولت ناچار
خواهد بود
برای پرداخت
هزینههای
خود بیش از
پیش به بانک
مرکزی متوسل
شود.
در
همین زمینه
روز گذشته
نشستی در مرکز
پژوهشهای
مجلس در رابطه
با بررسی
مشکلات و
مسائل صندوقهای
بازنشستگی
برگزار شد که
رییس مرکز
پژوهشهای
مجلس، نایب
رییس هیاتمدیره
سازمان تامین
اجتماعی،
معاون توسعه آموزشی
و فرهنگی
سازمان
مدیریت و
برنامهریزی
کشور و وزیر
اسبق رفاه و
تامین اجتماعی
به بررسی
ابعاد این
بحران
پرداختند.
در
این نشست،
رییس مرکز
پژوهشهای
مجلس با بیان
اینکه رسیدگی
به مشکلات صندوقهای
بازنشستگی از
امور ضروری و
اصلی کشور است،
گفت: موضوع
صندوقهای
بازنشستگی و
مشکلات مرتبط
با آنها یکی
از اولویتهایی
است که در
دستور کار مرکز
پژوهشهای
مجلس قرار
دارد و انتظار
میرود با
برگزاری نشستهای
کارشناسی،
گزارش کامل و
جامعی در این
خصوص تهیه و
تدوین شود.
کاظم جلالی
افزود: رسیدگی
به مشکلات
صندوقهای
بازنشستگی با
توجه به حجم
جمعیت تحت
پوشش آن از
امور ضروری و
اصلی کشور است
که باید برای رفع
آنها به جمعبندی
جامعی رسید. باید
پیش از اقدام
ضربتی در این
خصوص، گفتمانسازی
دقیقی در این
زمینه در کشور
به وجود بیاید
تا فهم مشترکی
از آن بین
مسوولان کشور
شکل گیرد.
وی
با تاکید بر
اینکه برای
رفع مشکلات
صندوقهای
بازنشستگی به
جای مقصریابی
باید به دنبال
راهکار
باشیم، توضیح
داد: تهیه
گزارشی غنی و
متقن در این
خصوص میتواند
به رفع مشکلات
کمک کند. این
عضو کمیسیون
امنیت ملی و
سیاست خارجی
مجلس با اشاره
به حدود
۱۱۰سال
قانونگذاری
در ایران
تصریح کرد: بیش
از یک قرن
قانونگذاری
انبوهی از
قوانین را در
بیش از ۱۲هزار
موضوع قانونی
به وجود آورده
که برخی از
آنها همچون
قوانین پولی و
بانکی یا
قانون تامین
اجتماعی
مندرس و قدیمی
هستند و نیاز
به بازنگری دارند؛
همچنین
قوانین زاید و
بازدارندهیی
در برخی حوزهها
وجود دارد که
باید احصا و
رفع شوند.
رییس مرکز
پژوهشهای
مجلس شورای اسلامی
با بیان اینکه
در کشور به
جای موضوعات
فرعی باید به
مشکلات و
مسائل اصلی
بیندیشیم و برای
آنها راهحل
پیدا کنیم،
تاکید کرد: در
شرایط فعلی که
کشور در آن
قرار گرفته
قوانینی
همچون قانون
پولی و بانکی،
قانون
تجارت، قانون
سرمایهگذاری
خارجی، قانون
کار و قانون تامین
اجتماعی از
مواردی هستند
که باید با اولویت
بازنگری شده و
مورد اصلاح
قرار گیرند.
ایروان
مسعودیاصل
در ابتدای این
نشست با بیان
اینکه موضوع چالش
صندوقهای
بازنشستگی از
اولویتهای
دولت و مجلس
است، گفت: از
مجلس قبل هم
موضوع صندوقهای
بازنشستگی از
اولویتهای
مهم مورد
بررسی بود.
وی
افزود: در بخش
چالشها و
راهکارها میتوان
از نظرات
کارشناسان و
متخصصان برای
رفع مشکلات
صندوقهای
بازنشستگی
استفاده کرد.
علی
حیدری نیز با
بیان اینکه
حوزه تامین
اجتماعی در
قلمرو بخش
عمومی تعریف
شده است، گفت:
در ایران یکی
از مشکلاتی که
در حوزه بیمههای
اجتماعی وجود
دارد این است
که بیمههای
تجاری، بیمه
عمر و سرمایهگذاری
را در قالب
بیمههای
بازنشستگی
ارائه میدهند.
وی با بیان
اینکه عرصه
بیمه تامین
اجتماعی
دارای 3 بخش
بیمههای
اجتماعی-درمانی،
حمایتی-توانبخشی
و امور امدادی
است، تصریح کرد:
حدود
۴۲سازمان،
موسسه یا
صندوق در این
حوزه فعالیت
میکنند که
۲۲مورد از
آنها در بخش
بیمههای
اجتماعی فعال
هستند. نایب
رییس هیاتمدیره
سازمان تامین
اجتماعی با
بیان اینکه ۷۶درصد
بیمهشدگان
کل کشور در
سازمان تامین
اجتماعی تحت پوشش
هستند،
خاطرنشان کرد:
۱۱درصد بیمهشدگان
نیز تحت پوشش
صندوق
بازنشستگی، ۶
درصد در
نیروهای مسلح
و ۳درصد تحت
پوشش بیمه
روستاییان و
بقیه تحت پوشش
سایر بیمهها
هستند.
منبع/تعادل
------------------------------------------------------------
میخواهم
بیایم پاستور
محمد
شیورانی
روزنامه
شهروند
هفته
گذشته رئیسجمهوری
محترم در
برابر این
سوال که
بسیاری از کارمندان
و کارگران
نسبت به پایینبودن
حقوق خود
معترضاند،
پاسخ دادند:
«خب بروند جای
دیگر». من این
موضوع را از
دو دیدگاه
بررسی میکنم.
اول از نظر
خودم بهعنوان
یک فرهنگی
بازنشسته؛
دوم از نظر
بقیه. ابتدا
به مورد دوم
میپردازم. من
اینجا نمیخواهم
وارد دفاع از
مشاغل دیگر
شوم و فقط میتوانم
از یکمیلیون
و ٧٠٠هزار
فرهنگی شاغل و
بازنشسته
دفاع کنم. این
قشر فرهیخته
که بیشترین
زحمت را میکشد
و کمترین
درآمد را هم
دارد، ممکن
است کسانی به
سختی کار یک
معلم معترض
باشند و آن را
شغل راحتی
بدانند. این
گوی و این
میدان،
بیایید جای ما
تا ما هم
بیابیم جای
شما. ممکن هم
هست عدهای
بگویند که در
کارشان تخصص و
مدیریت دارند
و درآمد بالا
هم حق آنهاست.
بدانند که آن
تخصص و دانش
را از همین
معلمان و
استادان فرا
گرفتهاند و
بدانند که
معلمان دارای
تجربه و تخصصهای
گوناگون
هستند ولی
دستمزدی
بسیار پایینتر
از کسان دیگر
با همان مدارک
و کارایی در
دیگر ارگانها
دریافت میکنند.
آقای روحانی،
هیچ فکر کردهاید
که اگر هماکنون
یکمیلیون
معلم و فرهنگی
تصمیم بگیرند
به شغل دیگری
بروند، یعنی
چه؟ شما باید
بلافاصله یکمیلیون
شغل جدید
ایجاد کنید تا
آنان واردش شوند.
پس دو راه میماند
یا در پیشگرفتن
شغل آزاد که
به سرمایه و
توانایی
احتیاج دارد،
البته
تواناییاش
در دسترس است،
ولی سرمایه
کجاست؟ یک
معلم با حقوقی
که دریافت میکند،
فقط میتواند
هزینه یک زندگی
را با صرفهجوییهای
فراوان تأمین
کند و پسانداز
و سرمایهای
ندارد. راه
دوم این است
که شما همه
کارمندان
ارگانها و
وزارتخانههایی
را که حقوقی
بسیار بالاتر
دارند، بازنشسته
کنید تا شاید
درصدی از
فرهنگیان
بتوانند جای
آنها را بگیرند
و از مزایایش
بهرهمند شوند،
اما آیا اینها
شدنی است؟ اما
از دیدگاه خودم
از راهنمایی
خوبی که انجام
شد، متشکرم. من
دنبال یک شغل
پردرآمد میگردم
تا جبران
کمبود حقوق
بازنشستگی را
داشته باشم.
میخواهم
بیایم پاستور
و در یکی از
بخشهای آن
مشغول به کار
شوم. تمام
حقوق ماهانهام
را میدهم و
از آنجا و
دستمزد و
امکاناتش
استفاده میکنم
و قول میدهم
با پایان
ریاستجمهوری
شما دوباره
برگردم و از
همان حقوق فرهنگی
استفاده کنم.
شرایط خوبی هم
دارم. ٣٠سال
سابقه کار،
نزدیک ٥٠سال
سابقه سیاسی،
از خانواده
ایثارگران و...
هرچند نیاز به
عینک دارم ولی
دید قوی دارم
و گوشهایم
همه چیز را
خوب میشنود.
---------------------------------------------------------------
سرپرست
وزارت علوم:
دانشگاهیان
باید برای حل
معضل حقوق
بازنشستگان
به فکر چاره
باشند
سیدضیاء
هاشمی
سرپرست
وزارت علوم با
تاکید بر
اینکه دانشگاهیان
باید برای حل
معضل حقوق
بازنشستگان
به فکر چاره اندیشی
باشند، گفت:
همه اقشار
دانشگاهی
باید جهت حل
این معضل
الگوهایی
ارائه دهند.
به
گزارش قدس
آنلاین به نقل
از وزارت
علوم، سیدضیاء
هاشمی با
تبریک اعیاد
قربان و غدیر
خم و ادای
احترام به
تمامی
بازنشستگان
دانشگاه ها و
مراکز آموزش
عالی کشور
اظهار داشت:
تکریم بازنشستگان
یک امر
مدیریتی،
اخلاقی،
انسانی و متعهدانه
است و به
عنوان یک
ضرورت باید در
طول سال به
صورت مستمرو
چند جانبه
ادامه داشته
باشد و فقط به
یک برنامه
تقدیر محدود
نشود.
وی
با بیان اینکه
میزان حقوق
بازنشستگان
تامین کننده
هزینه های
آنان نیست،
گفت: هزینه
های زندگی
کارمندان
بازنشسته با
توجه به شرایط
زندگی آنان،
افزایش تعداد
خانوار و
هزینه های جانبی،
بالا است و
تلاش برای
افزایش درآمد
این افراد
بایستی به
صورت مستمر
ادامه داشته
باشد.
سرپرست
وزارت علوم با
تاکید بر
اینکه دانشگاهیان
باید برای حل
معضل حقوق
بازنشستگان
به فکر چاره
اندیشی
باشند، گفت:
همه اقشار دانشگاهی
باید جهت حل
این معضل
الگوهایی ارائه
دهند و توقع
این است که
استادان و
کارشناسان
دانشگاهی در
ارائه راه حل
برای رفع
مشکلات، پیشگام
باشند.
هاشمی
در بخش دیگری
از سخنان خود
با اشاره به
اینکه بیشتر
منابع
پرداختی صندوق
های
بازنشستگی از
طرف دولت
تامین می شود و
منابع دولت هم
نامحدود
نیست، گفت: بر
اساس بودجه
های سنواتی،
منابع دولت هم
به صورت مستمرافزایش
می یابد ولی
در دو دهه
اخیر به دلیل
ثابت بودن
تقریبی تعداد
کارکنان دولت
و افزایش
بازنشستگان،
این منابع نیز
با رشد اندکی
مواجه شده که
این تعارض نیز
باید با بررسی
کارشناسانه
حل شود.
سرپرست
وزارت علوم با
بیان اینکه ما
دانشگاهیان
نباید از
ارائه راهحل
شفاف معضلات
واهمه داشته
باشیم، گفت:
ما باید با
اتکا به
دانشمندان و
تجربیات
ارزنده همکاران
دانشگاهی به
جنگ مشکلات
برویم و دست به
دست هم داده و
با عزمی جدی
در طرح مسئله
و ارائه راه
حل به جد
بکوشیم.
وی
گفت: باید از
امکانات
دانشگاه ها،
پژوهشگاه ها و
مراکز آموزش
عالی در سراسر
کشور در جهت رفاه
حال کارکنان
شاغل و
بازنشسته
بهره برداری
کنیم.
هاشمی
با اشاره به
گفته مقام
معظم رهبری که
«امر به ورزش،
امر به معروف
است»، گفت:
باید برنامه ریزی
شود تا برای
هم افزایی همه
دانشگاهیان و
کارکنان شاغل
و بازنشسته
خانواده بزرگ
آموزش عالی از
امکانات
ورزشی،
درمانی،
رفاهی و فراغتی
دانشگاه ها و
مراکز آموزش
عالی و پژوهشی
کشور به نحو
مطلوب
استفاده شود.
-------------------------------------------------------------