Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۰ برابر با  ۲۰ فوريه ۲۰۱۲
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۰  برابر با ۲۰ فوريه ۲۰۱۲
تحریمهای مرگبار، ترور و جنگ گزینههای مردم ایران نیستند

تحریم‌های مرگبار، ترور و  جنگ گزینه‌های مردم ایران نیستند

بهروز نظری

سخنان وزیر امور خارجه انگلیس در باره خطر جنگ سرد در خاور میانه نشان داد که کاروان تبلیغی و رسانه ای‌ که هدف اصلی‌ آن هر چه بزرگ تر وانمود کردن قدرت نظامی جمهوری اسلامی است به سرعت خود افزوده است. ویلیام هیگ، در مصاحبه ای‌ با یکی‌ از روزنامه‌های انگلیس هشدار داده که بلند پروازی‌های هسته ای‌ ایران به ترغیب دیگر کشور‌های منطقه برای دستیابی به سلاح‌های هسته ای‌ و آغاز جنگ سرد در منطقه منجر خواهد شد. این سخنان درست پس از حملات تروریستی در گرجستان، هند و تایلند بیان شد، حملاتی که دولت اسراییل بلافاصله به جمهوری اسلامی و مدافعان آن نسبت داد. این بازی بزرگنمایی قدرت نظامی جمهوری اسلامی اما بدون همکاری و مشارکت فعال دستگاه حاکمه در ایران ممکن نیست. مانور نظامی نیروی زمینی‌ سپاه، ورود دو ناو جنگی رژیم  به یکی‌ از بنادر سوریه، اعلام خبر تسریع غنی سازی اورانیوم  توسط دولت اسلامی، و خبر تحریم نفتی‌ فرانسه و انگلیس، اقداماتی بودند که بر آتش تحریمها و خطر جنگ نفت پاشیدند. مبالغه‌های دولت‌های غربی درباره قدرت نظامی جمهوری اسلامی یادآور مبالغه های مشابه درباره قدرت نظامی و هسته ای‌ صدام حسین است. ایالات متحده و متحدانش در تلاش برای مشروعیت بخشیدن و جلب حمایت برای اشغال عراق این کشور را ششمین قدرت نظامی جهان معرفی کردند، قدرتی‌ که به گفته تونی بلر، نخست وزیر وقت انگلیس، قادر بود خاک اروپا را در ۴۵ دقیقه مورد حمله قرار دهد. واکنش جمهوری اسلامی به چنین بزرگ نمایی‌هایی‌ بی‌ شباهت به واکنش دیکتاتور عراق نیست.

تهدیدات دو طرف مناقشه هسته ای‌ سرشار از تناقض، توزیع وسیع ضدّ اطلاعات، پخش اخبار ضدّ و نقیض، و سانسور واقعیت ها است. پرونده حملات تروریستی در گرجستان، هند و تایلند از این جهت گویا است. اگر واقعا نیروی نظامی جمهوری اسلامی آنچنان سازمان یافته، پیشرفته و متکی‌ به کادر‌های آموزش دیده و خبره است چرا عملیات تروریستی علیه دیپلمات‌های اسراییلی با چنین اشتباهات فاحشی برنامه ریزی و اجرا شدند؟ و چرا در این کشور ها؟ بر چه اساسی‌ جمهوری اسلامی میخواهد مناسبات اقتصادی خود با دولت هند را که در سال گذشته بالغ بر ۱۳ بیلیون دلار بود به خطر بیاندازد؟ در تروریست بودن دولت اسلامی تردیدی نیست. تاریخ این رژیم تاریخ ترور و وحشت بوده و هست، اما این سیاست ترور و وحشت نه متوجه دولت اسراییل که مردم ایران بوده است. آنچه که در هیاهوی تبلیغاتی اسراییل و پیشنهاد کمک‌های "امنیتی" ایالات متحده به زیر گرفته شد حضور سریع نیرو‌های اسراییلی در محل حادثه در هند بود. بنا به گزارشات منتشره در سایت کانتر پانچ، نیم ساعت پس از انفجات بمب در دهلی‌ مقامات اسراییلی در صحنه انفجار حاضر شده و دولت اسراییل بلافاصله جمهوری اسلامی را عامل این حمله معرفی کرد. حمله در تایلند، اسامی بازداشت شدگان و پاسپورت‌های ایرانی مدارکی بودند که بعدا در تایید نظر دولت اسراییل  ارائه شدند.

گمانه زنی‌ درباره دلایل و جزییات این حملات ادامه خواهد پیدا کرد. اما آنچه که مسجّل است این است که از همین اکنون حتی اگر این حملات به تشدید تحریم‌ها منجر نشود در آینده بعنوان سند دیگری در ضرورت حمله به ایران مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این پرونده حتی در صورت مسکوت ماندن آن، درست مثل پرونده ترور سفیر عربستان، حوادثی است که حتی در صورت عدم وجود شواهد و مدارک کافی‌، برای تقویت نظریه ناگزیر بودن جنگ بکار گرفته خواهند شد. پس از اشغال کویت توسط عراق تبلیغاتی از این دست نیز برای توجیه مداخله نظامی ایالات متحده در منطقه بکار گرفته شدند. از جمله این تبلیغات شهادت زنی‌ بود به نام نیره که خبر داد که به چشمان خود دیده است که سربازان عراقی پس از اشغال کویت کودکان زودرس را در یک بیمارستان کویت از دستگاه های اینکیوبیتر بیرون کشیده و پرت کرده اند. شهادت سرشار از احساس و اشک آلود نیره در رسانه‌های غربی بطور وسیعی منعکس شد و در جلب توجه افکار عمومی علیه توحش دولت عراق و مشروعیت بخشیدن به مداخله نظامی ایالات متحده و هموار کردن راه تحریم‌های مرگبار نقش خود را ایفا کرد. تنها دو سال بعد از شهادت نیره، یعنی‌ در سال ۹۲ میلادی، روشن شد که خبر پرتاپ کودکان کویتی از اینکیوبیتر‌ها دروغ بوده، که نام کامل نیره، نیره ال صباح است، و او نه یک شهروند عادی کویتی بلکه دختر سفیر وقت کویت در ایالات متحده بود. شهادت نیره که توسط  "شهروندان برای کویت آزاد" برگزار شد اقدامی بود که به هدف اصلی‌ خود، یعنی‌ کمک به تبلیغات و دستگاه جنگی ایالات متحده، دست یافته بود. تاریخ بار دیگر تکرار میشود. زمختی تبلیغات دستگاه جنگی دولت‌های غربی و اسراییل اما هر روز شکل مسخره تری به خود می‌گیرد.

درست به همانگونه که توحش رژیم  صدام حسین در خدمت دستگاه تبلیغاتی - جنگی دولت‌های غربی برای پیشبرد اهداف امپریالیستی‌شان قرار داشت، سابقه رژیم اسلامی در ترور و صدور ترور، و گزافه گویی‌های مقامات جمهوری اسلامی و تهدید‌های آنان علیه غرب و اسراییل، برای اعمال فشار‌های هر چه بیشتر علیه مردم ایران و مجازات جمعی‌ اکثریت عظیم زنان و مردان ایران بکار گرفته خواهند شد. مبالغه مقامات غربی درباره قدرت نظامی جمهوری اسلامی و بزرگنمایی‌های رژیم ولایی در عین حال این امکان را فراهم کرده اند تا حتی پیش پا افتاده‌ترین واقعیت‌های تاریخی، سیاسی و نظامی طرفین این مناقشه مرگبار عمدا نادیده گرفته شوند و دولت‌های غربی و اسراییل خود را مظلومانی جا بزنند که آینده و موجودیتشان در خطر است. اما حتی نگاهی‌ کوتاه به بدیهی‌‌ترین واقعیت ها، واقعیت‌هایی‌ که زیر آوار تبلیغات جنگی پنهان شده اند، میتواند روشنگر باشد. بودجه نظامی جمهوری اسلامی نزدیک به ۱۰ بیلیون دلار برآورد میشود. در مقابل هزینه‌های امنیت ملی‌ ایالات متحده و اسراییل سالانه بیش از ۷۰۰ بیلیون دلار است. ایالات متحده هزاران سلاح هسته ای‌ و اسراییل صدها سلاح هسته ای در اختیار دارند و این دولت‌ها خطر هسته ای‌ ایران را برجسته میکنند. ایالت متحده و اسراییل مجهز به پیشرفته‌ترین سلاح‌ها و تکنولوژی نظامی هستند. ایالات متحده از سال ۱۹۹۰ میلادی به این طرف در چهار جنگ شرکت داشته، ۶ کشور را بمباران و یا اشغال کرده، و باعث مرگ ده‌ها هزار نفر بوده است. اسراییل در کنار اشغال سرزمین فلسطین، در سال‌های بین ۸۲ تا ۹۹ میلادی بخش قابل توجّهی از لبنان را اشغال کرده بود، در سال ۲۰۰۶ بار دیگر لبنان را مورد تجاوز قرار داد، و جنایات همین دولت در نوار غزه، و در ترور مخالفان خود در منطقه و دیگر کشور‌های جهان نیازی به افشاگری چندانی ندارد. دولت ایالات متحده نزدیک به ۵۰ پایگاه نظامی در نزدیکی‌ مرزهای ایران دارد و تنها کشوری است که از سلاح‌های هسته ای‌ استفاده کرده است، اقدام جنایتکارانه ای‌ که مقامات این کشور همچنان از آن دفاع کرده و تکرار چنین جنایتی را حق مسلم خود میدانند.

سرعت نگران کننده و خطرناک تشدید تهدید‌های نظامی دو طرف درگیر و بویژه تلاش‌های دولت اسراییل برای اعمال فشار و تحریم‌های هر چه بیشتر فضا و فرصت‌های موجود برای مانور‌های سیاسی هر دو طرف را بشدت محدود کرده است. در چنین فضا و بستری است که تناقض سیاست‌های ایالات متحده و متحدانش روز به روز آشکار میشود. دولت‌های غربی تاکید میکنند که تحریم‌های مرگبار موثر بوده و هستند اما در عین حال همچنان از بر روی میز بودن همه گزینه‌ها علیه ایران سخن می‌گویند. معلوم نیست که اگر تحریم‌ها موثر تلقی‌ میشوند چه نیازی به گزینه‌های دیگر و بویژه تشدید صدای طبل جنگ هست؟ در شرایطی که دیپلماسی به تشدید تحریم‌های اقتصادی تقلیل پیدا کرده و تحریم معادل دیپلماسی تلقی‌ میشود، خودداری جمهوری اسلامی در متوقف کردن برنامه هسته ای‌ خود و فراتر از آن اعلام تسریع غنی سازی اورانیوم از سوی جمهوری اسلامی دیپلماسی دو طرف را در بن بست خطرناکی گرفتار کرده است. برجسته کردن احتمال خطر حمله اسراییل سیاستی بود که مقامات ایالات متحده برای وادار کردن جمهوری اسلامی به عقب نشینی بکار گرفتند. اما با توجه به انتخابات آینده ریاست جمهوری ایالات متحده و این حقیقت که هیچ دولتی در آمریکا نمیتواند و نمیخواهد گاری اسراییل را از اسب ایالات متحده جدا کند، برجسته کردن حمله محتمل و قریب الوقوع اسراییل به ایران، بر پیچیده‌گی و شکنندگی دیپلماسی جنگی افزوده است. در چنین شرایطی آنچه که نادیده گرفته میشود و تنها گزینه ای‌ که بر روی میز نبوده حق حیات و حق انتخاب مردم ایران است. گزینه مردم ایران نه امپریالیسم است و نه دیکتاتوری. مبارزه  همزمان علیه جمهوری اسلامی و علیه امپریالیسم بیش از هر زمان دیگری در هم تنیده و ضروری است. 

اول اسفند ۱۳۹۰ / ۲۰ فوریه ۲۰۱۲

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©