کلاف
سردرگم سیاست
خارجی و رابطه
اش با توازن
قوا در حاکمیت
سایت
خبری راه
کارگر ـ
سیاست خارجی
جمهوری
اسلامی در
بحرانی عمیق
گرفتار آمده
است.نتایج شکست
سیاست های
رهبر رژیم در
پیشبرد سیاست
خارجی تهاجمی
و
ماجراجویانه،
کشوری منزوی
در سطح منطقه
و جهان، تحت
شدیدترین
تحریم های
اقتصادی،
مالی، بانکی،
و بی اعتبار
در میان افکار
عمومی بر جای
گذاشته است.
این وضعیت،
بخش اعظم طبقه
حاکم و خاندان
های مسلط بر
سرنوشت این
کشور را نگران
کرده است. انتخاب
کاندیدای این
بخش از حکومت
به مقام ریاست
جمهوری،
زمینه را برای
تغییر در سیاست
خارجی فراهم
آورده است. بی
جهت نیست که
پدرخواندۀ
ائتلاف جدید،
هاشمی
رفسنجانی،
اکنون با
صراحت بیشتری
نظرات خود در
سیاست خارجی را
بیان می کند.
وقتی که می
گوید : «با
عملگرایی در
سیاست خارجی
بنبستی وجود
ندارد. وقتی
که نظام
نخواهد در
دنیا
ماجراجویی
بکند، اینگونه
مسایل قابلتحمل
است.» او حتی
با اشاره به
جنایت
میکونوس در
قتل رهبر حزب
دمکرات
کردستان و
دیگر
همراهانش نیز
می گوید:« «میکونوسی
که شما میگویید
هم از همین
نوع است.
جریاناتی
اینگونه همیشه
بودهاند. در
زمان امام(ره)
هم اینگونه
افراد بودند. با
اینکه امام هم
با اینگونه
کارها موافق
نبودند. یکبار
در یکی از
کشورهای
همجوار،
محموله مواد منفجرهای
کشف کرده
بودند و این
هم تاثیر منفی
روی ما داشت.
بله فکر میکنم
هنوز هم آدمهای
خودسر هستند.
ولی سیاست
کشور اینگونه
نیست.». روشن
است که سخنان
بسیار سرراست
هاشمی رفسنجانی،
حمله ای
مستقیم به
سیاست های ولی
فقیه و بیت اوست
که در تمامی
این سال های
سیاست خارجی
را در اختیار
داشته اند.
اکنون دولت
جدید که
طرفدار سیاست و دیدگاه
های هاشمی
رفسنجانی
است، خواهان
اختیارات
بیشتر در این
حوزه است. طرح
واگذاری مذاکرات
هسته ای به
وزارت خارجه و خروج
آن از شورای
امنیت ملی، در
چنین زمینه ای
صورت می گیرد.
جابجائی ها در
وزارت خارجه و
فراخواندن"علی
اصغر
سلطانیه"
نماینده
کنونی ایران
در آژانس بین
المللی انرژی
هسته ای، از
وین که از سال 1384
نماینده
ایران در
آژانس در وین
بوده است نیز
در این
راستا صورت
می گیرد. به هر
حال جنگ شدیدی
میان جناح های
حکومتی بر سر
نحوه پیشبرد
سیاست خارجی و
نحوه هدایت
مذاکرات هسته
ای در جریان
است. این جنگ
پیوند
تنگاتنگی نیز
در رابطه با
سیاست های
داخلی کشور
دارد. آنچه
بیش از پیش
اهمیت دارد،
این است که
تغییرات در سیاست
های کنونی تا
چه حد بر قدرت
رهبر رژیم که
اهرم های اصلی
قدرت را در
دست دارد،
تاثیر خواهد
گذاشت و در این
میان واکنش
اهرم های
قدرتی مثل
سپاه
پاسداران چه
خواهد بود؟
آنچه
در زیر می
خوانید، بحث
ها و خبرهائی
است که این
تحولات را در
سایت های
حکومتی بیان
می کند.
********************************
مراقب
واژه ها و
کلمات در
سیاست خارجی
باشیم
اولین
گفت و گوی
زنده
تلویزیونی
محمدجواد ظریف:
آرام، متین و
منطقی با دنیا
صحبت می کنیم/
سلاح هسته ای
تهدیدی برای
امنیت ملی
ماست
کلمه ـ چکیده
:صحنه
دیپلماسی، یک
مسابقه جدی در
به دست آوردن
منابعی است که
برای شما قدرت
ایجاد می کند.
امروز
احساسات هم
جهانی شده، در
واقع نحوه
ارائه دیدگاه
های شما می
تواند برای
شما در سطح
دنیا نفوذ یا
آسیب پذیری
ایجاد کند.
اینکه شما
سیاست های
کشور را با چه
زبانی مطرح و
پیش می برید و... خیلی
مهم است. سلاح
هسته ای در دکترین
ایران
جایگاهی
ندارد و نه
تنها باعث امنیت
کشور نمی شود،
بلکه تهدیدی
برای امنیت ملی
ماست. ما کشور
قدرتمندی
هستیم و
اصولاً احتیاجی
به سلاح هسته
ای...
وزیر
امور خارجه
گفت:سیاست
خارجی جای
پیگیری مستمر
منافع ملی و
آرمان های
کشور بر اساس
تحولات جهانی
است.
به
گزارش
خبرگزاری
خبرآنلاین،
محمد جواد ظریف
در اولین گفت
و گوی زنده
تلویزیونی اش
درباره سفر
یکشنبه آینده
پادشاه عمان
که از وی به عنوان
واسطه رابطه
ایران و
آمریکا نام
برده می شود،
گفت:«ایران و
عمان دو کشور
همسایه هستند
که روابط
دیرینه ای
دارند. سلطان
عمان از قبل
از تحلیف
ریاست محترم
جمهوری اظهار
علاقه کرده
بودند که به
عنوان اولین
رهبر خارجی به
ایران می
آیند. اینکه
ایشان پیامی
از جایی برای
ما داشته
باشند چیزی
است که باید
صبر کنیم و
بعد از سفر
ایشان به آن
پی ببریم.»
ظریف
در مورد سفر
دکتر روحانی
به مجمع سالانه
سازمان ملل هم
گفت:«اینطور
نیست که رئیس
جمهور هر سال
در مجمع عمومی
سازمان ملل
شرکت کند. دکتر
روحانی اصرار
دارند سفرهای
محتوایی داشته
باشند تا برای
کشور دستاورد
داشته باشد. ایشان
به حضور فعال
در مجمع عمومی
معتقدند. اجلاس
های مجمع
عمومی فرصت
خوبی برای
ملاقات های
دیپلماتیک
است اما آقای
روحانی در این
زمینه وسواس
خاصی دارند
اما باتوجه به
شرایطی که
وجود دارد،
فکر می کنم
حضور آقای
روحانی با
توجه به جلسه
ویژه ای که در
مورد خلاء
سلاح هسته ای
تشکیل خواهد
شد، مفید
خواهد بود.»
وی
افزود:«راهبرد
جمهوری
اسلامی
احترام به حقوق
مردم جهان
است. مداخله
خارجی در
منطقه آثار
نامناسبی
دارد و هرگونه
تلاشی در جهت
جلوگیری از
سرکوب و کشتار
باید انجام
شود. مجموعه این
دیدگاه ها
چیزی است که
سیاست جمهوری
اسلامی را در
منطقه شکل می
دهد. توجه به
نظر و نگاه مردم
در همه کشورها
مهم است.
خشونت و مداخله
خارجی و نسخه
های بیگانه
نمی تواند مشکلات
منطقه را حل
کند.»
ظریف
همچنین
گفت:«همسایگان
برای همه
کشورها در
اولویت ها
هستند و برای
ما هم در
اولویت هستند.»
وی
ادامه
داد:«وزارت
خارجه مملو از
کارشناسان زبده
سیاست خارجی
است. ما
نخبگان خوبی
در این حوزه
داریم که باید
از آن ها
استفاده کنیم
و به این عزیزان
فرصت و شخصیت
دهیم. کارشناس
باید در تحلیل
خود شخصیت
داشته باشد.
نباید در حوزه
تحلیل دیدگاه
مخالف را
سرکوب کرد
بلکه باید آن
را تشویق
نمود.»
ظریف
گفت:«مجموعه
ایرانیانی که
در خارج از
کشور هستند ظرفیت
بزرگی برای
ایران تلقی می
شوند.
ایرانیان
مقیم خارج می
توانند
حامیان منافع
ملی کشور
باشند.»
وی
اظهار داشت:«استفاده
از نیروهای
غیر زبده که
با اتوبوس و بدون
بلیط آماده
اند را متوقف
خواهم کرد.»
وی
با بیان اینکه
مردم در
انتخابات به
گفتمان اعتدال
و تدبیر و
امید رای
دادند. ما این
سیاست را
مبتنی بر حضور
معقول،
قدرتمند و
عزتمندانه در
سیاست خارجی
پیش خواهیم
گرفت.
ظریف
ادامه
داد:«باید این
واقعیت را
قبول کنیم که
در جهان امروز
قدرت مولفه
های جدیدی
پیدا کرده
است. توان
معنایی که
جمهوری
اسلامی داشته
چیزی است که
این دولت قصد
دارد از آن
استفاده کند و
سیاست های
جمهوری
اسلامی را پیش
ببرد تا در
ادامه وضعیت
معیشتی مردم
بهبود پیدا
کند.»
نماینده
سابق کشورمان
در سازمان ملل
همچنین گفت:
صحنه
دیپلماسی، یک
مسابقه جدی در
به دست آوردن
منابعی است که
برای شما قدرت
ایجاد می کند.
امروز
احساسات هم
جهانی شده، در
واقع نحوه
ارائه دیدگاه
های شما می تواند
برای شما در
سطح دنیا نفوذ
یا آسیب پذیری
ایجاد کند.
اینکه شما
سیاست های
کشور را با چه زبانی
مطرح و پیش می
برید و… خیلی
مهم است.
وی
با تاکید بر
اینکه جمهوری
اسلامی هیچ
وقت دنبال جنگ
طلبی نبوده
است، افزود:
ایران نسبت به
سرزمینش راضی
است و برای
رفع نیازهای
خود نیاز به
کشور گشایی
ندارد. ایران
منابع غنی
مادی و انسانی
دارد و مجموعه
شرایط کشور باعث
شده ایران یک
کشور صلح طلب
باشد.
باید
پیام صلح
خواهی ایران
را واضح به
دنیا تبین
کنیم
وزیر
امورخارجه
گفت:«باید
پیام صلح خواهی
مردم ایران را
به صورت واضح
برای دنیا تبیین
کنیم و از
همین مبنا
دیدگاه های
خود را جلو
ببریم. از
طرفی کشور ما
به دلیل
انقلاب در سطح
دنیا حرف برای
گفتن دارد.
استقلال ما با
قیمت بالایی
به دست آمده
که این
استقلال قدرت
ویژه ای برای
بیان صحبت
هایمان داده
است. مردم
سالاری ما در
شرایط کنونی
که از یک طرف سکولاریسم
و از طرف دیگر
افراطی گری
نتوانسته به
نیازهای
منطقه پاسخ
دهد، یک مردم
سالاری نمونه
است. تنها این
الگوی مردم
سالاری بومی جمهوری
اسلامی است که
توانسته بعد
از ۳۵ سال انتخاباتی
را برگزار کند
که مردم چنین
حضور فعالی را
داشته باشد.»
ظریف
افزود:«اگر ما
باور کنیم که
ایران قدرتمند
است و می
تواند در صحنه
بین المللی
نقش ایفا کند
و یک گفتمان
جدید را ارائه
کند می توانیم
بسیار آرام،
متین و منطقی
با دنیا صحبت
کنیم. »
وی
ادامه
داد:«قدرت
چیزی است که
به شما قدرت
نفوذ می دهد و
از آسیب پذیری
شما کم می کند
و دولت تدبیر
و امید از
گفتمانی که
عرض کردم در
جهت افزایش
نفوذ و کاهش
آسیب پذیری
کشور گام
خواهد برداشت.
مهم ترین برگ
برنده جمهوری
اسلامی مردم
هستند. این
توان عظیم
انسانی که در
حماسه سیاسی امسال
خودش را نشان
داد سرمایه
بزرگی برای
کشور ما
هستند. البته
مردم هم نعمت
بزرگ الهی
هستند که در
خدمت این کشور
قرار گرفتند.»
فهم
واقع بینانه
شرایط بین
المللی ضروری
است
ظریف
افزود:«فهم
واقع بینانه
شرایط بین
المللی ضروری
است. نظام دو
قطبی دوران
جنگ سرد
فروپاشیده و
هنوز نظام
دیگری
جایگزین آن ها
نشده است.
البته
آمریکایی ها
خیال می کردند
نظام دو قطبی
به یک نظام تک
قطبی به ریاست
آمریکا تبدیل شده
اما تحولاتی
که در دنیا
صورت گرفت
نشان داد که
این تصور
باطلی است.
این که شما
بفهمید این
تحول در دنیا
یعنی چی خیلی
مهم است. باید
ببینیم در این
شرایط چطور باید
منافع کشور را
در سطح بین
المللی جلو
برد.»
وی
افزود:«طرف
مقابل هنوز به
این فهم
نرسیده که نمی
توان در دنیای
امروز به
هزینه دیگران
به رفاه و
پیشرفت رسید.
اگر می شد بعد
از یازده سپتامبر
باید همه چیز
آرام می شد و
آمریکا از لحاظ
جهانی در
آرامش به سر
می برد. اگر
آمریکا به
دنبال بازی با
حاصل جمع صفر
باشد هم خودش
می بازد و هم
طرف مقابل. ما
نیازمندیم
دیگران را به
درک این
واقعیت وادار
کنیم که تنها
از راه بازی
برد برد می
توان به نفع
جمعی رسید.»
دولت
ها زیاد دوست
ندارند با کسی
غیر از دولت ها
در تماس باشند
نماینده
سابق کشورمان
در سازمان ملل
اظهار داشت:« دولت ها
زیاد دوست
ندارند با کسی
غیر از دولت ها
در تماس
باشند. شرایط
جهانی اقتضاء
می کند شما از
مجموعه دیپلماسی
ها استفاده
کنید.
دیپلماسی
عمومی مهم است
اما باید توجه
داشت که هیچ
یک از ابعاد
مختلف
دیپلماسی
نباید به هزینه
بعد دیگری از
دیپلماسی شکل
بگیرد. جمهوری
اسلامی در
زمینه
دیپلماسی
ارزشی حرف های
زیادی برای
گفتن دارد. در
جهان امروز به
نظام مبنایی
اهمیت زیادی
داده می شود و
به همین جهت
جمهوری
اسلامی باید
از انواع
دیپلماسی به
شکل متوازن
استفاده کند.»
وی
ادامه داد:«
استفاده از
کلیه امکانات
و زمینه ها
برای پیشبرد اهداف
سیاسی و توسعه
کشور یعنی
دیپلماسی
اقتصادی!
دیپلماسی
اقتصادی یعنی
شما از
ابزارها و توانمندی
های اقصادی
کشور استفاده
کنید. لازمه
این دیپلماسی
شناخت
توانمندی های
کشور است.
همچنین باید
اجازه حضور
بخش خصوصی در
دیپلماسی
اقتصادی داده
شود.»
تحریم
ها مبنای
قانونی ندارد
ظریف
افزود:«تحریم
مانعی است که
این دولت در
شروع کار با آن
روبه رو است.
لازمه
برداشتن این
مانع از مسیر
اقتصاد تلاش مداوم
و هوشمندانه
است تا قدم به
قدم در مسیر نرم
کردن و از بین
بردن زمینه
های تحریم ها
حرکت کنیم.
بسیاری از این
تحریم ها
مبنای قانونی
ندارد و باید
این را به
دنیا نشان
دهیم. از طرف
دیگر با
مذاکرات
هوشمندانه
باید در میان
مدت و دراز
مدت زمینه های
تحریم را از
بین برد. مهم
ترین کار این
دولت ایجاد
اجماع بین
مردم و نخبگان
در سیاست
خارجی است تا
با صبر به سمت
کاهش فشارهای
اقتصادی و باز
کردن راه حضور
بخش خصوصی در
زمینه اقتصاد
بین المللی حرکت
کنیم.»
نماینده
سابق کشورمان
در سازمان ملل
گفت:« از مکانیزم
شورای امنیت
برای بحث فنی
و تکنیکی که
جایگاهش در
آژانس حکام
انرژی اتمی
بود، سوء استفاده
شده است.
اصولاً از
همان مرحله،
تحریم ها
مبنای درستی
ندارد و یک
اقدام سیاسی
بود. ما باید
این موضوع را
روشن کنیم چون
تا امروز شفاف
و قابل ارائه
انجام نشده
است. تحریم
های یک جانبه
ایالت متحده
نیز با سوء
استفاده از
ابزار فشار و
سیاه نمایی
یکی دیگر از
مواردی است که
مبنای قانونی ندارد
و به دنیا
تحمیل شده
است. بر اساس
اصول مسلم
حقوق بین
الملل که
مداخله در
امور داخلی کشورها
غیرقانونی
است، هیچ یک
از تحریم هایی
که آمریکا بر
ضد کشورهایی
که با ایران
معاملات پولی
دارند،
قانونی نیست.»
وی
ادامه داد:«ما
باید با زبان
منطقی و ارام
نشان دهیم جمهوری
اسلامی
آمادگی این را
دارد که این
موضوع را
سامان دهد چون
از نظر اصول
بین المللی برنامه
هسته ای ما
نمی تواند غیر
صلح آمیز
باشد.»
ظریف
گفت:« پیام های
تبریکی که به
صورت خصوصی و علنی
ارسال شد نشان
دهنده این است
که دنیا نیازمند
تصحیح روابط
خود با ایران
است که ما از
آن استقبال می
کنیم. من فکر
می کنم دنیا
از ایران و
انتخاباتش
فهم درستی
ندارد. غرب فکر می کند
بعد از
انتخابات
دولت آماده
صرف نظر از
حقوق مردم است.
این نشان می
دهد یک بار
دیگر این ها
جمهوری اسلامی
را اشتباه
فهمیده اند.
درست است که
مردم در این
انتخابات
نشان دادند که
نسبت به
گفتمان قبلی
رغبت ندارند،
اما از طرف
دیگر نشان
دادند که می
خواهند از
موضع عزت و از
طریق تعامل
سازنده کار را
پیش ببرند.
اگر این پیام
درست فهمیده
نشود، راه
برای آینده
چندان هموار
نخواهد بود.
مردم و ملت از
حقوق خود نمی
گذرند اما در
عین حال می
خواهیم به
دنیا نشان
دهیم که هیچ
تهدیدی از طرف
ایران متوجه
دنیا نیست.»
وی
ادامه داد:«ما
سلاح هسته ای
را تامین
کننده امنیت
خود نمی
بینیم. سلاح
هسته ای در
دکترین ایران
جایگاهی
ندارد و نه
تنها باعث
امنیت کشور
نمی شود، بلکه
تهدیدی برای
امنیت ملی
ماست. ما کشور
قدرتمندی
هستیم و
اصولاً
احتیاجی به سلاح
هسته ای
نداریم.»
تشدید
تحریم وحشت
تندروهای
آمریکایی بود
ظریف
افزود:«تشدید
تحریم ها در
کنگره
آمریکا، وحشت
تندروهای
آمریکایی بود.
تندروهای
آمریکا و رژیم
افراطی
صهیونیستی
نگران هستند
که گفتمان
دولت جدید
باعث کاهش تنش
و تشنج شود و
چون منافع آن
ها در تنش و تشنج
است، از این
موضوع واهمه
دارند و نمی
خواهند زمینه
برای گفت و گو
و رسیدن به
راه حل فراهم
شود. این نشان
می دهد آن ها
نگران برنامه
هسته ای ما نیستند
بلکه از این
بهانه برای به
وحشت انداختن
دنیا از ایران
استفاده می
کنند. اینکه
لابی اسرائیل
در آمریکا
تمام تلاش خود
را به خرج می
دهد که قبل از
مراسم تحلیف و
تنفیذ، تحریم
های جدیدی را
به کنگره آمریکا
تحمیل می کند،
نشان دهنده
این است که
تندروها از
رویکرد دولت
جدید می ترسند
و می خواهند مردم
دنیا را از
برنامه نظامی
هسته ای ایران
که وجود خارجی
ندارد،
بترسانند.»
وزیر
امورخارجه
گفت:«البته در
داخل دولت
آمریکا این
گرایش وجود
دارد که از یک
طرف فشار بیاورند
و از یک طرف
مذاکره کنند
که این سیاست
هم جواب نمی
دهد. راه
برخورد با
ایران تکریم
است، نه
تحریم. این
مردم به فشار
جواب نمی دهند.»
وضعیت
جامعه سیاسی
آمریکا
وی
ادامه
داد:«جامعه
سیاسی آمریکا
مجموعه منسجم
و یکپارچه
نیست.
متاسفانه
گاهی می بینیم
منافع رژیم
صهیونیستی
روی دوش
آمریکا بار می
شود که بعضاً
به ضرر آمریکا
هم هست. انواع
فشارها در
آمریکا وجود
دارد و به
همین دلیل
باید این
جامعه را یک
مجموعه
پیچیده دانست
که همانطور که
اسرائیل در آن
حضور فعالی
دارد، ایران
هم باید نقش
خوبی ایفا
کند. مجموعه
ایرانیانی که
در آمریکا
حضور دارند
سرمایه مهمی
برای ما هستند
که باید با
فعالیت خود
اجازه ندهند
یک عده کوچکی
منافع جنگ
طلبانه خود را
نه تنها به ایران،
بلکه به
آمریکا تحمیل
کنند.»
محمد
جواد ظریف در
پاسخ به این
سوال که چطور
می خواهیم از
موانع سیاست
خارجی در
مواجه با کشورهای
همسایه عبور
کنیم گفت:«ما
نیاز داریم که
همراه با
همسایگان خود
نسبت به منافع
خود به یک فهم
درست برسیم.
دوستان ما
فراموش کرده
اند که یک بار
صدام را برای
مقابله با
جمهوری
اسلامی
قدرتمند
کردند و نتیجه
شان را دیدند؟
یک بار طالبان
را قوی کردند
و نتیجه عکسی
از آن دیدند؟
نیاز هست که
این بحث را با
این دوستان به
صورت جدی پیش
ببریم که ما
به دنبال ثبات
و آرامش در
منطقه است.»
ماجرای
هلال شیعه
وی
ادامه داد:«آن
ها فکر می
کنند تندروی
را به خارج
صادر کرده اند
اما این
تندروی ها در
داخل مرزهای
هیچ کشوری
محدود نخواهد
شد و می تواند
کل منطقه را
به آتش
بکشاند. در
اوایل هزاره
جدید برای حفظ
صدام بحث فرقه
ای هلال شیعی
به راه انداخته
شد که ابعاد
وسیع امنیتی دارد.
در منطقه
ای که این
میزان از گروه
ها و مذاهب مختلف
وجود دارد،
نمی توان با
دعوای فرقه ای
منافع خود را
پیش برد.»
موضع
دولت یازدهم
درباره سوریه
ظریف
همچنین
گفت:«فجایعی
که در سوریه
اتفاق می افتد
که گروه های
افراطی که از
طرف دولت های
خارجی حمایت
می شوند از
سلاح های
شیمیایی
استفاده می
کنند، نشان دهنده
عمق درک غلط
از شرایط بین
المللی. باید
به صورت جدی
با این کشورها
وارد مفاهمه
شویم و به آن
ها نشان دهیم
که افراط چیزی
است که آن ها
را تهدید می
کند.»
وی
افزود:«ما
قدرتمندترین
کشور منطقه
هستیم و باید
به دیگران این
ارامش را دهیم
که بدون
نگرانی و ترسی
که به افراط
می انجامد، به
تفاهم برسیم. ما در نشان
دادن این
واقعیت به
کشورهای
منقطه تعلل
کرده ایم.
البته یک سری
از کشورها مثل
رژیم
صهیونیستی هستند
که منافع خود
را در جنگ و
درگیری جست و
جو می کنند. وظیفه ما
این است که
تلاش گروه های
تندرو را با
شکست مواجه
کنیم که این
هم راهی جز
مسیر اعتدال و
اجتناب از هیجان
زدگی های
سیاسی ندارد.»
ظریف
تاکید
کرد:«منافع
ملی جمهوری
اسلامی بسیار
مهم تر از این
است که آن را
در سیاست
داخلی خود
هزینه کنیم.»
زمان
نهایی مشخص
شدن تیم
مذاکره کننده
وی
در بخش دیگری
از برنامه در
مورد مذاکرات
هسته ای اظهار
داشت:«زمانی
که آقای
روحانی مسول
مذاکرات هسته
ای بودند بنده
هم در کنار
ایشان بودم
اما اینکه
چه میزان
وزارت خارجه
در بحث هسته
ای نقش داشته
باشند چیزی
است که رئیس
جمهور و مقامات
عالی نظام
باید در مورد
آن تصمیم گیری
کنند. افتخار
من این است که
همیشه به
عنوان کارشناس
عمل کرده ام و
به همین دلیل
اگر دوست عزیز
دیگری هم عهده
دار مذاکرات
هسته ای شود،
به او کمک
خواهم کرد.اگر
چیزی به ذهنم
برسد حتماً
اعلام خواهم
کرد.»
ظریف
گفت:«ظرف یکی –
دو هفته آینده
در مورد مذاکره
کننده هسته ای
ایران تصمیم
گیری خواهند
کرد.»
تحریم
ها فشار روی
مردم ایجاد می
کند اما…
وزیرامورخارجه
کشورمان
تاکید کرد: «
تحریم ها فشار
روی مردم
ایجاد می کند
اما باعث
تغییر سیاست
نمی شود.غربی
ها باید این
را غربی ها
بفهمند که
فشار به تغییر
سیاست نمی
انجامد. ما هم
موظف هستیم که
فشارها را از
روی مردم بکاهیم
اما این فشار
نه به تغییر
سیاست ها
انجامیده و نه
در ادامه
خواهد
انجامید.
تحریم ها به مردم
عادی لطمه می
زند اما این
مردم از کشور
توقع ندارند
که از حقوق
خود صرف نظر
کند.»
محمدجواد
ظریف
افزود:«ایران
یک حقوقی دارد
که از بین
بردن این حقوق
تضمین امنیتی
هیچ کجای دنیا
نخواهد بود.
ایران باید
بتواند از حقوق
خود در موازین
بین المللی
استفاده کند. ما هم
آمادگی داریم
که برای دنیا
شفاف سازی کنیم
که موضوع هسته
ای ما تهدیدی
برای دنیا
نخواهد بود.
اگر اراده
سیاسی در غرب
شکل بگیرد،
راه حل خیلی
نزدیک است.»
وی
افزود:«اگر از
امکانات جدی
مذاکراتی
استفاده شود و
برای رسیدن به
راه حل وارد
مذاکره شویم،
راه حل حاصل
خواهد شد. طرف
مقابل برای
رسیدن به راه
حل وارد
مذاکره نشده و
ما هم از همه
ظرفیت خود
برای رسیدن به
راه حل
استفاده
نکرده ایم.
جمهوری
اسلامی
قدرتمند است و
می تواند از
موضع اعتماد
به نفس مذاکره
کند. ما به هیچ
وجه سر حقوق خود
معامله
نخواهیم کرد.
آن ها باید
بدانند جمهوری
اسلامی از
حقوق مردم
کوتاه نخواهد
آمد. من مطمئن
هستم که با
صبر و حوصله و
اجماع ملی می توانیم
به نتیجه خوبی
برسیم.»
بار
معنایی ایران
هسته ای برای
غربی ها
ظریف
اظهار
داشت:«باید از
عبارات هیجان
زده ای که
ممکن است این
تصور را ایجاد
کند که ما قصد
رسیدن به سلاح
هسته ای را
داریم اجتناب
کنیم. متاسفانه
در گذشته از
این عبارات
استفاده شده است.
گاهی ما از
عباراتی
استفاده کرده
ایم که در سطح
جهانی معانی
دیگری دارد.
مثلاً نمی دانستیم
وقتی می گوییم
ایران
هسته ای، این
کلمه چه
بازتابی در
دنیا به همراه
خواهد داشت.
مثلاٌ نام
لایحه ای که
در مجلس
آمریکا تصویب
شد، لایحه
مقابله با
ایران هسته ای
است. در
واقع از واژه
غلطی که
دوستان ما
استفاده کردند،
برای پیشبرد
اهداف رژیم
صهیونیستی
استفاده شد.
واژه ها در
سیاست خارجی
معنا دارند. از همه
دوستان خواهش
می کنم مراقب
واژه ها و کلمات
باشند.»
http://www.kaleme.org/1392/06/01/klm-155667/
*******************************
نقد
سیاست «نگاه
به شرق» در گفتوگو
ی «شرق» با الهه
کولایی:
نمیتوانیم
با هیچ کشوری
اتحاد
استراتژیک
داشته باشیم
کمتر کسی
در بین
روزنامهنگاران
است که الهه
کولایی را
نشناسد، بین
روزنامهخوانها
هم همینطور.
بهویژه آنها
که دوره مجلس
ششم را به یاد
دارند که او
بهعنوان
نماینده
تهران حضور
پررنگی در آن
مجلس داشت.
اگر چه او
استاد روابط
بینالملل
است اما به
همان اندازه
بهعنوان یک
عضو فعال عرصه
حقوق زنان نیز
شناخته میشود.
او اکنون
استاد علوم
سیاسی
دانشکده حقوق و
علوم سیاسی
دانشگاه
تهران و عضو
شورای هماهنگی
مجمع زنان
اصلاحطلب
است. کولایی
مدتی در روزنامه
اطلاعات کار
روزنامهنگاری
کرده به همین
دلیل مصاحبه
کردن با او کار
سختی نیست؛
زبان مطبوعات
را میشناسد
به همان
اندازه که
حساسیتها و
اولویتهای
دیپلماسی را.
مصاحبه پیشرو
نظرات اوست در
مورد اولویتهای
سیاست خارجی
بهویژه
شرایط آینده
پرونده هستهای
ایران در دوره
حسن روحانی.
میخواهم
نظر شما را در
مورد اولویتهای
سیاست خارجی
آقای روحانی
بدانم. از
اینجا شروع میکنم
که به نظر شما
سیاست خارجی
حسن روحانی
چقدر با سیاست
خارجی احمدینژاد
متفاوت خواهد
بود؟
اولین
انتظار و
امیدواری که
میتوان برای
تحول در مورد
سیاست خارجی
دولت جمهوری
اسلامی در
دوره دکتر روحانی
داشت، تجربه و
پیشینه
فعالیتهای
ایشان در مرکز
تحقیقات
استراتژیک و
حضور فعال در
زمینههای
مختلف در
سیاست خارجی
ایران است. با
توجه به این
سابقه، دکتر
روحانی تجربه
و ارتباط خوبی
با پژوهشگران
و
سیاستمداران
این حوزه
دارند. در
کنار این
موضوع،
شعارها، برنامهها
و محورهای
انتخاباتی
ایشان در مورد
تعامل با جهان
در مقایسه به
دوره هشت ساله
احمدینژاد،
نیز انتظار
تغییر را
معنادار میکند.
نحوه فعالیت
آقای روحانی
در مذاکرات
هستهای، نوع
دستاوردها و
موفقیتهای
ایشان، این انتظار
را تقویت میکند
که در یک
رویکرد واقعگرایانه
بتوانند
روابط ایران
را با کشورهای
مختلف جهان
ساماندهی
کنند. از آنجا
که این روابط،
در تکتک
ابعاد زندگی
مردم ایران
تاثیر مستقیم
دارد، سیاست
خارجی مهمترین
حوزه در
برنامههای
آقای روحانی
است تا کشور
ما از مرحله
تقابل و برخی
برداشتهای
غیرواقعبینانه
نسبت به جامعه
بینالمللی
خارج شود و با
استفاده از
دیپلماتهای
باتجربه،
موقعیت و
جایگاهی برای
ایران فراهم
شود که زیبنده
ایران باشد تا
ایرانیان زندگی
شایستهای که
لایق آن
هستند، داشتهباشند.
یکی
از سیاستهای
دولت احمدینژاد
سیاست نگاه به
شرق و پشت
کردن به غرب
بود، به
اعتقاد شما
چقدر این نگاه
در راستای
منافع ملی ما
بود؟ فکر میکنید
این نگاه در
دولت یازدهم
نیز ادامه
پیدا میکند
یا نه؟
کشور ما یک
موقعیت
ژئوپلیتیک
ویژه در غرب
آسیا دارد که
به ما توان
بازیکردن و
استفاده از
اختلافهای
کشورهای دور و
نزدیک را میدهد.
این موقعیت
برای کشور ما
در سیاست
خارجی و تعامل
با دنیا
امتیازی
چشمگیر ایجاد
میکند. با
توجه به تجربه
وابستگیهای
قبل از انقلاب
اسلامی، در
زمان انقلاب
شعار «نه شرقی
و نه غربی»
مطرح شد اما
در عمل هیچگاه
شاهد رویکردی
متعادل در
سیاست خارجی
نبودیم. توجه
داشته باشید
که این شعار
مربوط به دوره
جنگ سرد است،
اما اکنون ما
در دوره پس از
جنگ سرد زندگی
میکنیم. الان
معنای شرق و
غرب تغییر
کرده است.
ولی در این
دوره هم نمیتوانیم
به هیچ کشوری
در جهان اتکا
کنیم و حتی با
هیچ کشوری در
جهان اتحاد
استراتژیک
داشته باشیم.
همکاریهای
فزاینده با
کشورهایی مثل
روسیه، اگر بیتوجه
به ملاحظات و
منافع کشور در
سطح منطقه و جهان
صورت گیرد، ما
را تبدیل به
اهرمی برای تامین
منافع این
کشورها میکند.
این وضعیت در
ارتباط با
آمریکا، چین و
اتحادیه
اروپا هم میتواند
تحقق پیدا
کند. در واقع
این ما هستیم
که باید تحلیل
صحیح و واقعبینانهای
از منافع خود
و اهداف و
منافع
بازیگران در عرصه
بینالمللی
داشته باشیم. آنچه در
دوران احمدینژاد
اتفاق افتاد،
یعنی سیاست
نگاه به شرق،
معلول تقابل
با غرب سیاسی
بود نه غرب
جغرافیایی.
وقتی ایران
مشمول فشار
تحریمهای
روزافزون
غرب، آمریکا و
بهطور کلی
فشارهای بینالمللی
و قطعنامهها شد؛
تصور نادرستی
بود که شرق یا
کشورهایی مثل روسیه
یا چین میتوانند
از ما محافظت
کنند، یا
منافع ما را
تامین کنند،
یا محلی برای
تامین منافع
ما در شرایطی دشوار
باشند.«سیاست
نگاه به شرق»
اگر در شرایط حفظ
روابط سازنده
و متناسب با
غرب دنبال
شود، میتواند
سازنده باشد،
در شرایطی که
ما با غرب تعامل
گسترده
اقتصادی
داشته باشیم و
گزینه شرق هم
به انتخابهایمان
اضافه شود، میتواند
تامینکننده
منافع ما
باشد. ولی
«سیاست نگاه
به شرق» از سر
ناچاری و
اضطرار، تنها
تامینکننده
منافع
کشورهایی
مانند روسیه و
چین است و
منجر به کوتاهآمدن
از منافع کشور
به دلیل اجبار
در شرایط پیشآمده
برای ایران در
شرایط بینالمللی
میشود. سیاست
نگاه به شرق،
غلط نیست.
روسیه همسایه
ماست، ما با
این کشور از
طریق دریای
خزر و کشورهای
آسیای مرکزی و
قفقاز در
ارتباط هستیم.
منافع مشترک و
زمینههای
متعدد برای
همکاری داریم.
تصور حذف
روسیه از
روابط سیاست
خارجی، تصور
غلط و غیرواقعبینانهای
است. ولی از
آنجا که ما در
سیاست خارجی و
داخلی دچار
افراط و تفریط
هستیم، کمتر
شاهد رویکرد
متعادل هستیم.
شعارهای دکتر
روحانی این
انتظار و امید
را بهوجود میآورد
که شاهد
رویکردی
متعادل در
سیاست خارجی باشیم.
یعنی بر خلاف
دوره هشتساله
گذشته به قول
انگلیسیها
«همه تخم مرغها
را در سبد
روسیه و چین
قرار ندهیم»،
بلکه با بهبود
روابط، با
دنیا تعامل
سازنده داشته
باشیم.
ایران به
لحاظ ویژگی
ژئوپلیتیکی
خود میتواند
و این توان را
دارد که با
غرب و شرق
سیاسی روابط
سازندهای
داشته باشد،
ایران و
ایرانی از
تعارض این
کشورها به نفع
خود استفاده
کند نه آنها از
مثلا اختلافهای
ایران و
آمریکا به سود
خود بهرهبرداری
کنند. ایران
به لحاظ فضای
ژئوپلیتیک این
توان را دارد
که هم با غرب و
هم با شرق
روابط سازنده
و همهجانبه
داشته باشد؛
هم با روسیه و
چین، هم اروپا
و آمریکا. به
جای اینکه
کشورهایی مثل
روسیه و چین
از این تقابل
و تعارض به
نفع خود بهرهبرداری
کنند، ایران و
ایرانی از
تعارضها،
تقابلها و
اختلافات این
کشورها به نفع
خود استفاده کنند.
بنابراین ما
نیازمند یک
رویکرد
متعادل و
متوازن به
مقتضیات
ژئوپلیتیک
ایران هستیم که
هم با روسیه و
چین و هم با
همه دنیا،
نزدیکی داشته
باشیم. البته
میدانید نوع
مسایل ما با
آمریکا
مسایلی نیست
که به سادگی و
در یک روند
هموار، قابل
حل و فصل باشد.
شما شاهد
هستید که برخلاف
همه توصیههایی
که پژوهشگران
و
سیاستمداران
بهنام
آمریکایی در
ماههای اخیر
به دولت
اوباما در
مورد تغییر
نوع رابطه و
سیاست با
ایران کردند،
باز هم شاهد
افزایش فشار
از سوی کنگره
آمریکا هستیم.
این نشان میدهد
که ما نیازمند
تدبیر برای
رفع این چالشها
هستیم؛ آنچه
که دولت آقای
روحانی بعد از
اعتدال اساس
کار خود را بر
آن قرار داده
است و ما نیازمند
تدبیر در مورد
این چالشها
در سیاست
خارجی ایران
هستیم.
برای رسیدن
به این دورنما،
آیا متعادلشدن
شرایط دستگاه
دیپلماسی
کافی است یا
شرایط دیگری
هم لازم است؟
تصور
من این است که
دیپلماسی قوی
بدون بهرهگیری
از شرایط
داخلی نمیتواند
اهداف خود را
به خوبی تامین
کند. امروز در
جهانی زندگی
میکنیم که جداکردن
حوزه داخلی و
خارجی در آن
دشوار است.
شاید زمانی
اینگونه
تفسیر میشد
که سیاست
خارجی ادامه
سیاست داخلی
است، اما
امروز اینطور
نیست، سیاست
داخلی همان
سیاست خارجی
است. در همان
حال فراموش
نکنیم که ما در
غرب آسیا
(خاورمیانه)
زندگی میکنیم،
ما نمیتوانیم
به واقعیتهای
پیرامونمان،
چه در شمال
آفریقا چه در
قفقاز و خلیجفارس
یا هر جای
دیگر بیتفاوت
باشیم. با در
نظرگرفتن همه
تفاوتهای
ایران با این
کشورها، نمیتوانیم
فرهنگ سیاسی و
شرایط خاص
جهان، ساختارهای
اجتماعی و
اقتصادی خاص
منطقه را
نادیده بگیریم.
بدون تردید
تنظیم روابط
خارجی با ساختارهای
داخلی ارتباط
دارد؛ بین سطح
توسعه کشور چه
در داخل و چه
در خارج نوعی
توازن وجود
دارد و با
کارآمدی
دیپلماسی
خارجی و توازن
داخلی ارتباط
مستقیم پیدا میکند.
اینکه دستگاه
دیپلماسی
کشور چقدر
توان این را
دارد که مانند
بقیه اعضای
دیوانسالاری
در کشور، از
شایستهترینها،
زبدهترینها
و ماهرترین
نیروها
استفاده کند.
شاید این به
طور مستقیم،
مساله
دیپلماسی
نباشد. ما این
مساله را در
وزارت نیرو یا
وزارت کشور و
دیگر دستگاهها
هم داریم، اما
در دستگاه
دیپلماسی
پیامدهای آن
چشمگیر است. در شرایط جهانیشدن،
ما از معدود
کشورهایی
هستیم که ارتباط
بین محیط
داخلی و خارجیمان
تشدید شده است.
اصولا در دهههای
گذشته تاثیر
عوامل بینالمللی
از بیرون به
درون بیشتر
شده است.
طبیعی است که
اگر دستگاه
مربوطه توان
پاسخگویی به
این مسایل را
نداشته باشد،
آثار و پیامدهایش
ملموستر و
بیشتر خواهد
بود. بنابراین
کارآمدی
دستگاه
دیپلماسی،
جدا از بقیه
اجزای دیوانسالاری
نخواهد بود و
با سطح توسعه
نهادهای اجرایی
در کشور
ارتباط
مستقیم پیدا
میکند.
ما در دهههای
گذشته،
رویکردهای
متنوع و
متفاوتی را در
سیاست خارجی
کشور تجربه
کردیم. امروز
برای دولت دکتر
روحانی این
فرصت وجود
دارد تا
رویکرد
تقابلی یا
تعاملی،
رویکرد واقعگرایانه
یا عملگرایانه
و رویکرد ذهنگرایانه
و توهمگرایانه
را با هم
ارزیابی و
مقایسه کنند.
من یقین دارم
که امروز آقای
روحانی میتواند
از ذخیره
عظیمی از
کارشناسان و
پژوهشگران و
صاحبنظران در
حوزه سیاست
خارجی در داخل
کشور استفاده
کند. چون
ایشان در نطق
خود در مراسم
تنفیذ هم
اشاره کردند
که امیدوارند
بتوانند از
سرنوشت
پیشینیان خود
استفاده کنند.
این نکته به
این مفهوم است
که ما بتوانیم
تجربه
پیشینیان را
در چند دهه
گذشته نقد،
ارزیابی و
بررسی کنیم.
ببینیم که
کدام سیاست، ما
را به هدف
نزدیکتر
کرده و کدام
سیاست ما را
از هدف دورتر
میکند. دکتر
روحانی این
فرصت را دارد
که با نقد و ارزیابی
گذشتگان،
بررسی
دستاوردها و
هزینهها و
پرهیز از
شعارزدگی و
عوامگرایی و
با استفاده از
متخصصان،
ادامه راه را
ترسیم کند و
از ظرفیتهای
موجود برای
تامین منافع
ایران
استفاده کند.
چقدر
نگرانی برای
کارشکنی و
موازیکاری و
دودستگی در
فضای سیاسی در
دولت دکتر روحانی
وجود دارد؟
من
فکر میکنم
نباید دنبال
انقطاع باشیم.
یعنی تصور نکنیم
که با انتخاب
آقای روحانی
شرایط واقعی
سیاست در کشور
تحول اساسی و
بنیادی پیدا
کرده است.
چنین اتفاقی
نیفتاده است.
این رییسجمهوری
در چارچوبهای
حاکم بر سیاست
کشور به لحاظ
سیاسی، اجتماعی،
اقتصادی و
فرهنگی، فردی
با نگاه
متفاوت و با
تجربهای
ارزشمند
هستند که وارد
عرصه مدیریت
دستگاه
اجرایی کشور
شده است.
توجه دارید که
نهاد دولت در
ایران در بخشی
که آقای
روحانی
مسوولیتش را
بر عهده
گرفته، در
حوزه اجرایی
تمرکز دارد. تصور من
این است که
موانع و چالشها
تداوم خواهد
یافت. انتظار
نقطه پایانگذاشتن
بر این تعارضها،
واقعبینانه
نیست. اما
نکته مهم این
است که آقای
دکتر روحانی
چقدر میتواند
از ذخیره
واقعی کشور بر
اساس ارزیابی
آنچه تاکنون گذشته،
بهدرستی
استفاده کند.
تدبیری که
ایشان به آن
اشاره میکند،
تدبیر بهرهگیری
از منابع
موجود است،
یعنی ایجاد
فرصت و امکان
برای همه
کسانیکه دل
در گرو ایران
و ایرانیان
دارند. نکاتی
که شما به آن
اشاره کردید
به نظر من با
توان اجراییکردن
واژههایی که
دکتر روحانی
در مراسم
تنفیذ گفته
ارتباط
مستقیم پیدا
میکند. اینکه
آیا او در عمل
توان اجراییکردن
این سخنان را
دارد؟ باید در
عمل دید. نهادهای
پژوهشی و
تحقیقاتی،
باید ظرفیت و
توان دیپلماسی
کارآمد را در
خدمت تامین
این اهداف
قرار دهند و
یک رویکرد
واقعگرایانه
و عملگرایانه
را اجرایی
کنند. من روی
تدبیرکردن دکتر
روحانی تمرکز
میکنم.
تدبیرکردن
معطوف به این
است که آرمانها
و اهداف
متعالی در ظرف
واقعیتها
دنبال شود.
اگر به واقعیتها
درست توجه
نشود، بدون
تردید توفیقی
به دست نخواهد
آمد. این چالش
بسیار بزرگی
است. این شکافها
و چالشها در
ذات جامعه ما
قرار گرفته،
بنابراین نباید
انتظار معجزه
داشته باشیم؛
همه کسانیکه
دل در گرو
ایران و آینده
ایران و
ایرانیان دارند
و نگران وضعیت
امروز ایران
هستند، باید
به دکتر
روحانی کمک
کنند.
لازمه این
شرایط، شنیدن
همه حرفها و
دیدن همه
دیدگاههاست،
تا به
سازماندهی و
نهادسازی او
برای ایفای
وظایفش کمک
کند. در کشوری
که ما زندگی
میکنیم،
احزاب سیاسی
نداریم. یعنی
برنامه از پیش
تعیینشده،
توسط گروهی از
صاحبنظران و
صاحبان دغدغهها
شکل نگرفته که
دکتر روحانی مجری
آن باشد. ضمن
اینکه ما
اسناد
بالادستی داریم.
کشور به این
احتیاج دارد
که دکتر
روحانی در
تداوم آنچه بر
ما گذشته -
مثبت یا منفی-
نکات مثبت را
افزایش و نکات
منفی را کاهش
دهد و درواقع
روحیه تعاملی
را در کشور
تقویت کند.
اگر این تعامل
در داخل تقویت
و نهادینه شود،
بدون شک دولت
در موضع سیاست
خارجی هم خواهد
توانست تعامل
با جهان را
عینیت بخشد.
فکر میکنم
این فرصت بینظیری
برای کشور
ماست -که فرصت
بسیاری را از
دست داده- ما
با فرصتهای
بینظیری در
گذشته مواجه
بودیم که بهدرستی
از آنها
استفاده نشد.
امیدواریم
آقای دکتر
روحانی با
توجه به تجربههای
ارزشمند،
بتوانند
وظایف پیشرو
را بهدرستی
انجام دهند.
بسیاری
معتقدند مهمترین
مسالهای که
حسن روحانی در
دوره ریاستجمهوری
خود با آن
مواجه است،
بحث پرونده
هستهای
ایران است.
خود او سالها
دغدغه داشت که
پرونده هستهای
ایران به شورای
امنیت واگذار
نشود و بررسی
آن در آژانس انرژی
اتمی باقی
بماند. فکر میکنید
چه بازه زمانی
لازم است که
تیم هستهای
دولت جدید،
پرونده هستهای
ایران را از
شورای امنیت
خارج کند و
بررسی آن را
به آژانس
واگذار کند؟
بدونشک
موضوع پرونده
هستهای
جمهوریاسلامیایران
مهمترین
موضوعی است که
ایران در
روابط با جهان
با آن روبهرو
است و مهمترین
تکلیف دکتر
روحانی برای
ایفای وظایف
گوناگونی است
که با رای
مردم ایران بر
دوش ایشان
قرار گرفته که
باید از پس
آنها برآید.
پس باید اول
به این مساله
رسیدگی کرد.
خوشبختانه
ایشان از تجربه
ارزشمندی در
این مذاکرات
برخوردار است.
البته نمیتوان
مساله هستهای
را از بقیه
مسایل سیاست
خارجی ایران
جدا کرد.
اگرچه پرونده
ایران یک بحث
تکنیکی است،
اما بیشتر از
تکنیکیبودن
یک بحث سیاسی
شده است؛
بنابراین به
نوع رویکردهای
سیاست خارجی
کشور ارتباط
پیدا میکند. مسایلی که
در طول سالهای
اخیر در
ارتباط با
ایران پیش
آمده، کمنظیرترین
و کمسابقهترین
رفتاری است که
جامعه جهانی
با یکی از اعضای
خود دنبال میکند،
در حالیکه،
ایران از
جایگاه ویژهای
در جهان
برخوردار است. ما در
منطقهای
زندگی میکنیم
که پیرامون ما
مسایل و
مشکلاتی وجود
دارد که ایران
در حلوفصل
آنها میتواند
نقش موثر و
سازنده ایفا
کند؛ هم بهعنوان
بازیگر
اثرگذار و هم
بهعنوان یک
رقیب قابلملاحظه
و قابلتوجه.
پیچیدگیهای
پرونده هستهای
ایران بسیار
است. روند
حقوقی و
قانونی وضع و
لغو تحریمها،
هر دو زمانبر
است. تحریمها
بهسرعت و
سادگی
برداشتنی
نیست، در همان
حال جمهوریاسلامی
این توان را
دارد که با
رفتارهای
اعتمادآفرین
رویکرد
سازنده خود را
نشان دهد.
آقای روحانی
امروز این
توان را دارد
که برخلاف همه
عداوتها و
کینهتوزیهایی
که در
رفتارهای
اخیر
نمایندگان کنگره
آمریکا شاهد
بودیم،
رویکردی را
درمورد سیاست
خارجی ایران
اتخاذ کند که
در ارتباط با
مذاکرات هستهای
در راستای
اعتمادسازی و
خلعسلاحکردن
کسانی باشد که
در پی افزایش
فشار بر کشور
ما هستند. بهنظر
من او این
امکان را دارد
که با استفاده
از فضای داخلی
و شرایط جدید،
برپایه
شعارهای
انتخاباتی
خود، شرایطی
فراهم کند که
پرونده هستهای
ایران در مسیر
حلوفصل یا
کاهش تحریمها
قرار گیرد.
این موضوع
نیازمند همان
تدبیری است که
او مبنای
سخنان خود
قرار دادهاند.
میخواهم
کمی به عقب
برگردیم.
پیگیری
پرونده هستهای
در همان سالهایی
به شواریعالی
امنیت ملی
واگذار شد که
شما در مجلس
ششم نماینده
بودید. به ما
بگویید که چه
الزاماتی
موجب شد تا
پیگیری
پرونده هستهای
از وزارتخارجه
به شورایعالی
امنیت ملی
واگذار شود؟
حساسیت
و اهمیت این
موضوع و گستره
پیامدهای امنیتی
که برای کشور
داشت، سبب شد
وزارت
امورخارجه بهعنوان
تنها نهاد
درگیر در این
مذاکرات، جای
خود را به
شورایعالی
امنیت ملی
بدهد. در آنجا
نهادهای
متفاوت و
متنوع دیگری
هم در کنار
نهادهای
اجرایی و نهاد
عالی
دیپلماسی
وارد مذاکرات
شدند. چندلایهشدن
این مذاکرات و
حساسیتهای
متنوع آن،
ضرورت حضور
نهادهای دیگر
را موجب شد.
نکته مهم
اینجاست که در
آن مقطع
برخلاف
انعطافی که از
سوی جمهوری
اسلامی ایران
نشان داده شد،
متاسفانه کشورهای
غربی بهویژه
کشورهای
اروپایی به
تعهدهای خود
پایبند
نبودند و در
زمان مقرر
اقدامهای
مناسب انجام
نشد. این
رفتاری بود که
بعدها از سوی
بسیاری از
پژوهشگران
مورد نقد قرار
گرفت و زمینه
را برای تقویت
موضع و رویکرد
تندروها مهیا
کرد.
جک
استراو، وزیر
خارجه انگلیس
در آن زمان،
چند هفته پیش
در مصاحبهای
به این نکته
اشاره کرد که
عملکرد اروپا
و آمریکا باعث
شد محافظهکاران
در ایران قوی
شوند.
این
نکتهای بود
که همان موقع
که من در مجلس
بودم به خصوص
در پایان دوره
مجلس، به
اشکال مختلف
متذکر میشدم.
آنها به
رویکرد
متعادل و
منعطف، پاسخ
مناسب ارایه
نکردند و این
زمینه را برای
تندروها در
داخل و خارج
فراهم کرد.
متاسفانه این
روند، سبب شد
پرونده هستهای
ایران در مسیر
تحول خود، از
بحث فنی به
بحث سیاسی
تبدیل شود. زمانی
خانم
کاندولیزا
رایس این را
مطرح میکرد
که این حق
جمهوری
اسلامی است که
فعالیت هستهای
داشته باشد،
اما ما اجازه
نمیدهیم.
این از موضع
زور است و
موجب میشود
ماهیت مساله
از ماهیت
تکنیکی و فنی
تغییر کرده و
ماهیت سیاسی
-امنیتی
بگیرد. امنیتیشدن
پرونده هستهای
جمهوری
اسلامی در آن
زمان از
بدترین شرایطی
بود که برای
آینده پرونده
ایران تصور میشد؛
اینکه جمهوری
اسلامی ایران
به موضوع امنیتی
برای جامعه
جهانی و فصل 7
منشور ملل
متحد و بهعنوان
تهدید امنیتی
مطرح شود و
زمینه را برای
قطعنامههای
شورای امنیت
فراهم کند. آن
زمان تلاش میشد
که از امنیتیشدن
پرونده هستهای
ایران
جلوگیری شود.
من فکر میکنم
دکتر روحانی
با استفاده از
این تجربهها
و تحولات و
پیامدهای
مثبت و منفی و
احتمالا زیانها
و آسیبهای
فرآیندی که در
پرونده هستهای
پشت سر گذاشته
شده، میتواند
تحولی در این
روند بهوجود
آورند.
در
گذشته،
مواردی مانند
پذیرفتن
قطعنامه صلح
در جنگ ایران
و عراق و
تصمیمگیری
درمورد آن با
خود وزارت
خارجه بوده و
وزیرخارجه در
مذاکرات حضور
داشته است.
آیا پیشبرد
پرونده هستهای
شرایط سخت و
پیچیدهتری
از پذیرش صلح
بعد از هشتسال
جنگ دارد که
همچنان در دست
شورایعالی
امنیت است؟
من
فکر میکنم
این مساله
خیلی پیچیده و
بسیار دشوار و
چالشی است.
این بحث از
توان یک مرجع
سیاسی در کشور
خارج و به یک
مساله امنیتی
- سیاسی و
درواقع به یک
چالش بسیار
جدی برای کشور
تبدیل شده
است. پس به نهادی
ارجاع میشود
که بتواند
موضوع را از
زوایای
گوناگون مورد
ارزیابی قرار
دهد. دکتر
روحانی آنزمان
دبیر این شورا
بود. اگر
منطقی بر این
ورود وجود
داشته باشد،
ایشان همچنان
باید مدافع این
منطق باشند.
با توجه به
وجود دیپلماتهای
ورزیده و با
سابقه که در
این نهاد
هستند- البته
بسیاری از
آنان
بازنشسته شدهاند-
بیتردید نقش
اول و تعیینکننده
را در این
پرونده باید
وزارت
امورخارجه
برعهده گیرد.
اکنون
وزارت خارجه
یک وزیر متخصص
این حوزه دارد.
در این شرایط
این
وزارتخانه به
سالهای اوج
خود برمیگردد؟
حضور
موثر مردم در
پای صندوقهای
رای و انتخاب
فردی با
شعارهایی
روحانی - شعار
تعامل نه
تقابل و بهجای
هیچ انگاشتن
هنجارها با
استانداردهای
حاکم بر روابط
بینالملل با
جهان تعاملکردن
و تلاش بر
ایجاد ارتباط-
فکر میکنم
مقدمات ایفای
نقش موثر در
سیاست خارجی و
درواقع داشتن
دیپلماسی موفق
فراهم شده است.
البته ممکن
است دستگاه
دیپلماسی
نتواند توانمندیهای
خود و افرادی
که دارای نگرش
مناسب و مکفی برای
ایفای وظایف
خود در این
دستگاه
باشند، به کار
گیرد. درواقع
ما نمیتوانیم
میراث هشتسال
گذشته را
نادیده
بگیریم. تعداد
زیادی از
دیپلماتهای
باتجربه
بازنشسته شدهاند.
افراد زیادی
وارد این
مجموعه شدند
که شرایط
مناسب و لازم
را برای ایفای
نقشهای خود
نداشته باشند.
درواقع باید
نگاه واقعگرایانه
به امکانات
موجود در حوزه
دیپلماسی داشت.
این مجموعه از
کفایت و کارآمدی
لازم برای
ایفای چنین
نقشی
برخوردار
نیست. به نظر
میرسد اگر
ارتباط مناسب
برای ایجاد
ارتباط با دانشگاهها
و مراکز
تحقیقاتی
اندک، راهاندازی
مراکز فکر و
اندیشه که در
خدمت سیاست خارجی
و دیپلماسی
کشور و مراکز
مشاوره
هستند، برقرار
شود شاید تا
حدودی این
نارساییها
جبران شود.
ممکن است با
میراث هشتسال
گذشته، دکتر
روحانی دست
چندان بالایی
برای ایفای
این نقش
نداشته باشد
تا نیروهای
مکفی در خدمت
بگیرد. با این
حال ایشان میتواند
با انجام
اصلاحات
کوتاه و میانمدت،
با بهکارگیری
نیروهای
منزوی این
بدنه را برای
ایفای وظایف
مناسب آماده
کند.
آینده پرونده
هستهای را در
دولت روحانی
چگونه میبینید؟
برنامه
هستهای باید
در کنار رفع
نیاز مردم
قرار گیرد. در
کنار این بخش،
مسایل اجتماعی،
فرهنگی و
اقتصادی قرار
گیرد که در جای
خود بحث کافی
میطلبد. باید
نیازهای مردم
به شکل همهجانبه
دیده شود. اگر
قرار است از
این حقوق دفاع
شود، باید به
شکل همهجانبه
دیده شود و
شرایطی برای
ایرانیان به
وجود آید که
شایستگیاش
را دارند. من
فکر میکنم
آقای روحانی
در سخنان خود
این رویکرد را
مشخص کردند و
جایگاه
برنامه هستهای
را در
دیپلماسی
جمهوری
اسلامی در سیاست
داخلی و سیاست
خارجی کشور
مشخص کردند که
باید به صورت
متعادل هم از
حقوق هستهای
و هم از دیگر
حقوق مشروع
مردم دفاع
شود.
لینک
خبر : http://sharghdaily.ir/?News_Id=18275
**********************************
هاشمی:
درباره رابطه
با آمریکا به
امام نامه نوشتم
پایگاه
اطلاعرسانی
هاشمیرفسنجانی:
هاشمیرفسنجانی
گفت: «با
عملگرایی در
سیاست خارجی
بنبستی وجود
ندارد.» او در
گفتوگویی با
فصلنامه
مطالعات بینالمللی
افزود:
«تقریبا همیشه
از نوجوانی و
جوانی در
روستا و در
قم، در بحثها
و سخنرانیهایم
معتدل حرکت میکردم.
در مبارزه هم
اینگونه بودم.
آنقدر معتدل
بودم که اواخر
مبارزه،
منافقین و
کسانی که میخواستند
خیلی تند
باشند، با من
درگیر شده بودند.
مبارزه
مسلحانه را
نفی نمیکردم.
ولی در کنارش
موارد زیادی
را شرط میکردم.
روحیه
اعتدال، به من
کمک میکرد که
مسوولیت
اجرایی کشور را
که برعهده
گرفتم به این
شکل زمینه
عملگرایی برایم
خیلی آسان
شود. یعنی
طبیعت اصلی من
عملگرایی بود.
ضمن اینکه بهخاطر
عقاید و
تحصیلاتی که
دارم، عقایدم
را همیشه اصل
قرار میدهم.
عقایدم هیچوقت
مرا تشویق به
افراطگری
نمیکند. هر
دو جناح سیاسی
موسوم به راست
یا چپ آنموقع
با تعبیراتی
که بود، با
کارهای
افراطی آنها
ناسازگار
بودم. نیروهای
معتدل و
عملگرا میتوانستند
همکار من
باشند.» هاشمی
افزود: «کاری به
این ندارم که
ایدئولوژیهای
مختلف چگونه
هستند و ممکن
است تحجر و
دگماتیسم در
بعضی
ایدئولوژیها
باشد. ولی
اسلامی را که
من میشناسم و
به آن معتقدم
و بسیاری هم
مثل من فکر میکنند،
اسلام دگم
نیست. اسلام
دستور نداده
است که با
کسانی که
مخالف عقیده
ما هستند، قطع
رابطه شود یا
صحبت نکنیم.
وقتی میشود
با آنها
بمانیم و با
عمل،
عقایدمان را
به دنیا معرفی
کنیم، راهی که
اسلام خواسته
است را چرا
دنبال
نکنیم؟»رییس
مجمع تشخیص
مصلحت نظام با
اشاره به
اینکه من در
سالهای آخر
حیات امام(ره)
نامهای را
خدمتشان
نوشتم، تایپ
هم نکردم.
برای اینکه
نمیخواستم
کسی بخواند و
خودم به امام
دادم. افزود:
«در آن نامه
هفتموضوع را
با امام مطرح
کردم و نوشتم
که شما بهتر
است در زمان
حیاتتان،
اینها را حل
کنید، در غیر
این صورت
ممکن است
اینها بهصورت
معضلی سد راه
آینده کشور
شود. گردنههایی
است که اگر
شما ما را
عبور ندهید،
بعد از شما
عبورکردن
مشکل خواهد
بود... یکی از
این مسایل
رابطه با
آمریکا بود. نوشتم
بالاخره سبکی که
الان داریم که
با آمریکا نه
حرف بزنیم و
نه رابطه
داشته باشیم،
قابل تداوم
نیست. آمریکا
قدرت برتر
دنیاست. مگر
اروپا با
آمریکا، چین
با آمریکا و
روسیه با
آمریکا چه
تفاوتی از دید
ما دارند؟ اگر با
آنها مذاکره
داریم، چرا با
آمریکا مذاکره
نکنیم؟
معنای مذاکره
هم این نیست
که تسلیم آنها
شویم. مذاکره
میکنیم اگر
مواضع ما را
پذیرفتند یا
ما مواضع آنها
را پذیرفتیم،
تمام است.»وی
در ادامه گفت:
«من آنموقع،
دنبال احیای
میراثفرهنگی
شیعه در
عربستان بودم.
ائمه ما همه
در آنجا حضور
داشتهاند و
آثار
ارزشمندی از
آنها در آنجا
باقی مانده
است. میخواستم
آنها احیا
شود. در
عربستان که
بودم آیتالله
صافی نامهای
به من نوشتند
و گفتند که
شما روی این
مساله کار
کنید... خیلی از
مسایل را در
گفتوگوها حل
کردیم، ولی
وقتی به ایران
برگشتم، چون
فکر میکردند
این توافقات
میخواهد به
نام من تمام
شود، از کل آن
صرفنظر کردند.
وزیر خارجه
عربستان برای
پیگیری
توافقات به
ایران آمد،
پیگیری که نکردند
حتی برعکس عمل
شد. روزی از
رادیو شنیدم
که آقای
متکی در جده
در مصاحبهای
اعلام کرده
که به آقای ریشهری،
در عربستان
اهانت کردهاند.
من تعجب کردم
و بعدا از
آقای ریشهری
سوال کردم که
آیا چنین چیزی
اتفاق
افتاده؟ گفتند
که نه، اصلا
چنین مسایلی
نبوده. گفتم
که تکذیب کن.
تکذیب هم کرد.
ولی رادیو کار
خودش را میکند
و به تکذیب
ایشان
اعتنایی
نکردند.»هاشمی
با اشاره به
اینکه اگر
عربستان با ما
روابط خوبی
داشت، افزود:
«مگر غربیها
میتوانستند
ما را تحریم
کنند؟ فقط
عربستان میتواند
جای ایران را
پر کند.
عربستان لازم
نیست هیچ کاری
انجام بدهد،
اگر نفت را به
اندازه سهمیه
اوپک تولید
کند، هیچکس
نمیتواند به
ما تعرض کند.
چون اقتصاد
دنیا نمیتواند
خالی از نفت
ما باشد، فکر
میکنم هنوز
ایجاد روابط
خوب مقدور است. ولی انسانهایی
اینجا هستند
که میبینید
نمیخواهند.
شما که در
روابط بینالملل
و سیاست خارجی
متخصص هستید،
میدانید. یک
کلمه نسنجیده
بگویند، خیلی
زود بازتاب
دارد،
برخی اظهارات
تند از دو طرف
قابل تحمل
نیست و باید
اصلاح شود...»
او افزود: «در مصر
هم همینگونه
است. بعد از
رحلت
امام(ره)، در
شورایعالی امنیت
ملی، تصویب
کردیم که
روابطمان را
با مصر برقرار
کنیم. بعضیها
خدمت رهبری
رفتند و گفتند
که چون این
رابطه را امام
بعد از کمپدیوید
دستور دادند
که قطع کنیم،
مخالفت با امام
میشود. آنزمان
امام به شورای
انقلاب دستور
دادند و ما هم
رابطه با مصر را
قطع کردیم. از
این مساله
هفت، هشتسال
گذشته بود که
ما تصویب
کردیم. لذا
نشد. در یک
سفری که به
ترکیه داشتم،
نخستوزیر
مصر که روی
کشتی میهمان
رییسجمهور
ترکیه بودیم
کنار من بود.
ایشان به من گفت
که چرا با مصر
رابطه برقرار
نمیکنید؟
گفتم بهخاطر
صلح کمپدیوید.
گفت «کمپ
دیوید دیگر
مرده است و
چیزی از آن
وجود ندارد.»
ما میتوانیم
هم با کشورهای
عربی بهخصوص
با همسایههای
جنوبی و هم با
کشورهای
آسیای میانه و
کشورهای
جداشده از
شوروی سابق
ارتباطات
مفید برقرار
کنیم. سران
برخی کشورهای
مشترکالمنافع
بهترین
دوستان من
بودند و حامی
آنها پس از
استقلال،
جمهوری
اسلامی ایران
بود که در
زمان دولت من
بود.» هاشمی
گفت: «آقای
نیازوف که کشورش
مرکز مهم گاز
منطقه است به
من میگفت که
شما بیایید
گاز
ترکمنستان را
معامله کنید و
در اختیار شما
باشد تا این
بحثها پیش
نیاید. در حال
مذاکره بودیم
که عمر دولت
من تمام شد و
دیگران دنبال
نکردند. در
تاجیکستان،
در قزاقستان،
با این عظمت،
اسرارشان را
به ما میگفتند.
چون آنها مرکز
مهم فضایی
شوروی سابق بودند.
بهعلاوه
مراکز مهم
موشکهای دهکلاهکی
که به سمت
دنیا نشانه
گرفته بودند
در آنجا بود و
همه اینها را
میگفتند که
چهکار میکنند
و با ما مشورت
میکردند.
واقعا در شمال
ایران در
قفقاز،
گرجستان و
آذربایجان،
صمیمیترین
دوست ما
بودند. در
آذربایجان در
یک جلسه رسمی
که خبرنگاران
هم حضور
داشتند، آقای
حیدر علیاف
به من گفت که
17شهر ما متعلق
به شماست و
باید اینها را
حفظ کنید. ما
با شما هستیم.
چون با
ارمنستان در
حال جنگ
بودند. تا این
حد با ایران
صمیمی بودند و
کار میکردیم.
در جنوب بهصورت
دیگری بود و
بعد از جنگ کمکم
یخهای روابط
آب و روابط
گرم شده بود.
ما اگر فقط با
کشورهای منطقه
خودمان روابط
را گرم کنیم،
قدرت واقعی ایران
در منطقه حفظ
میشود. یعنی
مرکز اقتدار
ایران در
منطقه است. اما
حیف...»هاشمی
با اشاره به
اینکه افراطیهایی
بودند که هنوز
هم هستند و
همیشه بودهاند،
گفت: «میکونوسی
که شما میگویید
هم از همین
نوع است.
جریاناتی اینگونه
همیشه بودهاند.
در زمان
امام(ره) هم
اینگونه
افراد بودند. با
اینکه امام هم
با اینگونه
کارها موافق
نبودند. یکبار
در یکی از
کشورهای
همجوار،
محموله مواد منفجرهای
کشف کرده
بودند و این
هم تاثیر منفی
روی ما داشت.
بله فکر میکنم
هنوز هم آدمهای
خودسر هستند.
ولی سیاست
کشور اینگونه
نیست.»رییس
مجمع تشخیص
مصلحت نظام
گفت: «میخواستم
با مصر رابطه
برقرار کنیم
که نتوانستیم.
میخواستم با
آمریکا با
شروطی که
گذاشته بودم،
مذاکره را
شروع کنم که
نتوانستم.
نتوانستم غیر از
این است که
نخواستم. مثلا
کاری که میخواستیم
با ترکمنستان
انجام بدهیم
که نگذاشتند و
خیلی حیف شد. بنا
بود گاز
ترکمنستان از
طریق ایران به
دنیا صادر
شود. آقای
نیازوف اصرار
داشت و به
اینجا آمد و
اصرار کرد
ساخت خط لوله
را افتتاح
کنیم و حتی در
جوشدادن
لولهها هم
شخصا شرکت کرد
و آن زمان
تصاویرش هم
پخش شد... مواردی
از این قبیل
داریم که نشد.
ولی میخواستیم
که بشود.»او
افزود: «اگر
سیاست درستی در
دنیا داشته
باشیم،
تعارضی ایجاد
نمیشود. برای
اینکه
فلسطینیها
حق دارند برای
ملت، وطن و حق
خودشان
مبارزه کنند.
نباید اسم
آنها را
تروریسم
بگذاریم. آنها
را با مقاومت
باید تعریف کرد.
از حق خودشان
دفاع میکنند
و دفاع از حق
را همه دنیا
بهرسمیت میشناسند.
در سازمان ملل
و همه مراکز
بینالمللی
هم شأن دارند.
اخیرا هم
موارد زیادی
را برایشان
تصویب کردند.
کمک ما هم به
آنها اشکالی
نداشته و
ندارد. اگر
فضای
روابطمان را
با دنیا درست
کنیم، باید
این مساله را
از هم جدا
کنیم. یا
درمورد حزبالله
که شیعه و بخش
عمده ملت
لبنان است و
در تاریخ
همیشه مظلوم
بوده هم برای
فلسطین و هم
برای لبنان.
اینها قابل
دفاع بوده
است. به
شرط اینکه ما
از اینها برای
مزاحمت
دیگران استفاده
نکنیم و اینها
هم کار خودشان
را بکنند. وقتی که
نظام نخواهد
در دنیا
ماجراجویی
بکند،
اینگونه
مسایل قابلتحمل
است.» ایشان
با اشاره به
حمایت آمریکا
از طالبان و القاعده
در یک مقطع
زمانی خاص
افزود:
«ببینید،
آمریکاییها
در
افغانستان،
طالبان و
القاعده را
ایجاد کردند.
آن زمان برای
آنها توجیه
داشت. چون میخواستند
شوروی را از
خاک
افغانستان
بیرون کنند.
در اینجا هیچکس
اعتراضی
نداشت. دنیا
هم اعتراضی
نکرد و ما هم
آنموقع
اعتراض
نکردیم. یا در
هر منطقه
دیگر، از این
نمونهها
خیلی میتوانید
پیدا کنید.
اگر یک نظام
خودش نخواهد
ماجراجویی
بکند و در
جاهایی هم
بخواهد از
مظلوم دفاع
کند در دنیا
پذیرفته شده
است. این
دخالت هم
نیست.»هاشمی
با اشاره به
اینکه ما
واقعا قصد
ساخت تسلیحات
هستهای و
سیستم نظامی
هستهای
نداریم، گفت:
«حتی خودم یکبار
در نمازجمعه
به رژیم
اشغالگر
اسراییل توصیه
کردم که بمب
اتم بهنفع
اسراییل هم
نیست. بالاخره
اگر یک روزی
درگیری اتمی
پیش بیاید، اسراییل
یک کشور کوچک،
ظرفیت تحمل
بمب اتم را ندارد.
کشور کوچکی
است و خیلی
آسان همه
امکاناتش از
بین میرود.
گرچه آنها این
نصیحت را
تفسیر به
تهدید کردند.
عمیقا
معتقدیم که در
منطقه نباید
سلاح هستهای
باشد و این
جزو اصول
سیاستهای ما
بوده و
هست.»رییس
مجمع تشخیص
مصلحت نظام و
عضو مجلس
خبرگان رهبری
یادآور شد:
«البته در سالهای
اخیر در
تصمیماتی که
گرفته میشود
و مذاکراتی که
هست، نیستم،
بهنظرم در
این راه بنبست
نیست.»هاشمی
با اشاره به
دوران دفاعمقدس
گفت: «برای من
یک تجربه مهمی
پیش آمد. در
اواخر جنگ،
شرایطی که با
دنیا، همسایهها،
مسلمانها و
دولتهای
غربی و شرقی
درست شده بود،
با ما سازگاری
نداشتند و ما
هم با آنها
سازگاری
نداشتیم. متاسفانه
از شعار نهشرقی،
نهغربی برخی
تفسیرهای
عوامانه شده
بود که با همه
باید همکاری
نداشته باشیم.
اما هدف این
نبود، بلکه در
مورد وابستگی بود
که ما باید
بدون وابستگی
و با استقلال
کامل سیاست
خودمان را
داشته باشیم.
اما همکاری متقابل
و محترمانه با
شرق و غرب را
هم باید میداشتیم.»
وی در ادامه
به تجربه جنگ
و دفاعمقدس
اشاره کرد:
«بالاخره
وقایع دفاعمقدس
برای کسانی که
تفکری در
میدان جنگ
داشتند، ثابت
کرد که نمیتوان
صرفا با شعار،
کار کرد. بلکه
باید همراه عملگرایی
وارد سیاست
شد. تجربه
قطعنامه شورای
امنیت سازمان
ملل در پایان
جنگ بود. وقتی
این مساله
مطرح شد، در
آنموقع هم
فرمانده جنگ
بودم و
مسوولیت من از
همه روشنتر
بود و هم قائممقام
فرمانده کل
قوا بودم و
اختیاراتم
بالا بود. با
تفکر وارد شدم
و این مساله
را عملیاتی کردم.
از وزارت
خارجه خواستم
که قطعنامه را
نه رد و نه
قبول کنند و
بگذارند
مذاکره کنیم.
قطعنامه را
قابلقبول
کنیم و بعد
تصمیم
بگیریم.»
لینک
خبر : http://sharghdaily.ir/?News_Id=18270
*******************************
آیتا...
هاشمیرفسنجاني:
مصالحه
با دشمن «
مسالمتجو» هم
رواست
آیت
ا... هاشمی
رفسنجانی در
پیامی به
اجلاس بین المللی
صلح با اشاره
به اهمیت و
قداست صلح دراسلام،
تاکید کرد:
انشاءا...
سفیران صلح
این مراسم
انسانی در جای
جای جهان و
ایران به قدر
وسع خویش غبار
کدورت و نزاع
از آینههای
رفتار فردی و
اجتماعی پاک
نمایند.
به
گزارش پایگاه
آیت ا... هاشمی
رفسنجانی،
متن کامل پیام
وي به اجلاس
مؤسسه بینالمللی
سفیران صلح
بدین شرح است:
بسم
ا... الرحمن
الرحیم
و ان
جنحوا للسلم
فاجنح لها و
توکل علی
ا...(سوره مبارکه
انفال، آیه
شریفه 61)
اگر
دشمنان به
مسالمت تمایل
داشتند تو نیز
مایل به صلح
باش و بر خدا
توکل کن.
در
روزگاری که
زیادهخواهیهای
یک عده و
تروریسم و
جهالت فکری و
فقر فرهنگی
عدهای دیگر،
صلح، صفا و
صمیمیت جوامع
بشری را نشانه
گرفته اند و
با تهدید و
تحقیر، بذر
خشم و کینه و
جنگ را در دلهای
بشریت میکارند
و با دروغ و
ریا آبیاری میکنند،
هر قدم و قلمی
که در راه
تلطیف قلوب
همنوعان بشری
از هر دین،
مذهب،
جغرافیا، قوم
و قبیله،
برداشته شود،
شایسته تقدیر
و تکرار است.شاید
نیاز فطری
انسان به
امنیت و آرامش
زندگی و پسندیدگی
صلح در تفکرات
همه ملل و نحل
باشد که به
قدمت تاریخ
جنگهای
بشریت،
اقدامات صلحجویانه
نیز حتی در
افسانهها،
اسطورهها،
تاریخهای
شفاهی و دنیای
معاصر، از برگهای
زرّین عملکرد
فردی و
اجتماعی
انسان هاست و
این مقوله
وقتی با
ادیان،
مخصوصاً دین
اسلام و به ویژه
مکتب متعالی
اهل بیت(ع)
تلفیق میشود،
اهمیت و
قداستی خاص
چون صلح
حدیبیه و صلح
امام حسن(ع) مییابد.
این
فرهنگ غنی در
دنیای معاصر
که صدفهای
اندیشه تصمیمسازان
جهانی
معمولاً خالی
از خیرخواهی و
بعضاً سرشار
از کینه و
عداوت است،
وقتی ذهن و
زبانی را در
جهت تحکیم صلح
جهانی مییابند،
چون مروارید
عزیز میشوند
و شگفتا که
جنگجویان نیز
در گرماگرم
نبردها، خود
را صلحجو و
صلح طلب میخوانند.
از دوگانگیهای
این ادعا در
حرف و عمل
سردمداران
دنیای معاصر و
غم و مصیبت آن
نمیگویم تا
کام مهمان
اجلاس بینالمللی
صلح را تلخ
كند و شیرینی
اقدام دستاندرکاران
این مراسم در
مؤسسه بینالمللی
سفیران صلح را
میستاییم که
اگرچه صدای
شادمانی آن در
غرش توپ و
تفنگ جنگهای
بیدلیل اقصی
نقاط جهان و
به ویژه
خاورمیانه
کمتر گوشها
را مینوازد،
اما سوسوی یک
ستاره در سیاهترین
شبها آن قدر
چشم نواز است
که خیلیها را
به تماشا مینشاند.
انشاءا...
هر یک از
مهمانان
خارجی و
داخلی، سفیران
این مراسم
انسانی در جای
جای جهان و
ایران میشوند
و به قدر وسع
خویش غبار
کدورت و نزاع
از آینههای
رفتار فردی و
اجتماعی پاک
مینمایند تا
صلح و صفا
بهتر و بیشتر
بدرخشد که کمترین
دستاورد
برگزاری آن
عمل به این
امر به معروف
صریح قرآنی در
آیه اول سوره
انفال است که میفرماید:
«و اصلحوا ذات
بینکم» - و با
یکدیگر سازش نمایید-
، حتی در بُعد
جهانی و در
مقابل محاربان
هم سفیران صلح
باید این آیه
قرآن را چراغ
راه خویش کنند
که «و
ان جنحوا
للسلم فاجنح
لها».
لینک
خبر : http://www.ghanoondaily.ir/?News_Id=22027
*********************************
ظريف:
هنوز
انتقال
مسئوليت
مذاکرات هستهاي
به وزارت
خارجه ابلاغ
نشده است
1392/05/31ـ
رسالت
وزير
امور خارجه در
پاسخ به
سئوالي مبني
بر اينکه آيا
قرار است بحث
مذاکرات هستهاي
از شوراي
امنيت به
وزارت خارجه
موکول شود؟ گفت:
در اين زمينه
بايد رئيسجمهور
تصميم بگيرد و
هنوز از سوي
رئيسجمهور
چيزي به ما
ابلاغ نشده
است.به گزارش
خبرنگار
سياسي ايسنا
محمد جواد
ظريف در حاشيه
جلسه هيئت
دولت همچنين
در مورد تيم
مذاکرهکننده
هستهاي
ايران نيز
گفت: رئيسجمهور
آن را مشخص ميکند.او
در مورد سفر
رئيسجمهور
به نيويورک
نيز گفت:
برنامهريزيهاي
لازم در اين
زمينه صورت
گرفته ولي
هنوز مشخص
نيست که رئيسجمهور
به نيويورک
جهت شرکت در
مجمع عمومي
سازمان ملل
سفر ميکند يا
نه.وي به حضور
رئيسجمهور
در اجلاس
شانگهاي در
قرقيزستان
اشاره کرد و
گفت: در جريان
اين اجلاس
مذاکرات
دوجانبهاي
با مقامات
شرکت کننده
در اين اجلاس
صورت خواهد
گرفت.ظريف در پاسخ
به اين سئوال
که رئيسجمهور
در جريان اين
سفر با پوتين
نيز ديدار
خواهد کرد يا
خير؟ با تاييد
اين موضوع،
گفت: همانطور
که گفتم رئيسجمهور
مذاکرات
دوجانبهاي
را با برخي از
مقامات شرکتکننده
در اين اجلاس
خواهد داشت از
جمله با پوتين،
رئيسجمهور
روسيه،وي در
مورد تغيير و
تحولات در وزارت
خارجه نيز
گفت: تغيير و
تحولات در اين
وزارتخانه
امر طبيعي
است. هر ساله
يک سوم
نمايندگيهاي
ما در خارج از
کشور تغيير ميکنند
و چرخشي در
بين نيروها
صورت ميگيرد.
امسال نيز اينگونه
است. البته
چون دولت عوض
شده اين کار
با مقداري
تاخير در حال
صورت گرفتن
است و از ميان معاونان
و مديران،
سفيران جديد
انتخاب ميشوند
و ما اين چرخش
را در وزارت
خارجه هر ساله
داريم.
**************************
ظريف
درباره
انتقال
مسووليت
مذاكره هستهيي
به وزارت
خارجه اعلام
كرد
هنوز
ابلاغ نشده
است
اعتماد
31 مرداد 92
محمدجواد
ظريف، وزير
امور خارجه
صبح چهارشنبه
در حاشيه جلسه
هيات دولت در
پاسخ به سوالي
مبني بر اينكه
آيا قرار است
بحث مذاكرات
هستهيي از
شوراي امنيت
به وزارت
خارجه موكول
شود؟ گفت: در
اين زمينه
بايد رييسجمهور
تصميم بگيرد و
هنوز در اين
زمينه از سوي
رييسجمهور
چيزي به ما
ابلاغ نشده
است. به گزارش
ايسنا، ظريف
همچنين
درباره تيم
مذاكرهكننده
هستهيي
ايران نيز
گفت: رييسجمهور
آن را مشخص ميكند.
او
درباره سفر
رييسجمهور
به نيويورك
نيز گفت:
برنامهريزيهاي
لازم در اين
زمينه صورت
گرفته ولي
هنوز مشخص
نيست كه رييسجمهور
به نيويورك
جهت شركت در
مجمع عمومي
سازمان ملل
سفر ميكند يا
نه. وي به حضور
رييسجمهور
در اجلاس
شانگهاي در
قرقيزستان
اشاره كرد و
گفت: در جريان
اين اجلاس
مذاكرات
دوجانبهيي
با مقامات
شركتكننده
در اين اجلاس
صورت خواهد
گرفت.
روحاني
در قرقيزستان
با پوتين
ديدار ميكند
ظريف
در پاسخ به
اين سوال كه
رييسجمهور
در جريان اين
سفر با پوتين
نيز ديدار
خواهد كرد يا
خير؟ با تاييد
اين موضوع،
گفت: همانطور
كه گفتم رييسجمهور
مذاكرات
دوجانبهيي
را با برخي از
مقامات شركتكننده
در اين اجلاس
خواهد داشت از
جمله پوتين،
رييسجمهور
روسيه.
وزير
امور خارجه
درباره تغيير
و تحولات در
وزارت خارجه
نيز گفت:
تغيير و
تحولات در اين
وزارتخانه
امري طبيعي
است. هر ساله
يك سوم
نمايندگيهاي
ما در خارج از
كشور تغيير ميكنند
و چرخشي در
بين نيروها
صورت ميگيرد.
امسال
نيز اينگونه
است. البته
چون دولت عوض
شده اين كار
با مقداري
تاخير در حال
صورت گرفتن
است و از ميان
معاونان و
مديران،
سفيران جديد
انتخاب ميشوند
و ما اين چرخش
را در وزارت
خارجه هر ساله
داريم.
هنوز
نماينده
ايران در
سازمان ملل
مشخص نشده است
ظريف
همچنين در
پاسخ به اين
سوال كه
نماينده ايران
در سازمان ملل
چه كسي خواهد
بود؟ گفت: هنوز
اين امر مشخص
نشده است.
ظريف درباره
تحولات سوريه
با بيان اينكه
هرگونه دخالت
خارجي به
برادركشي
منجر ميشود،
گفت: ما از
افراطگرايي
و فرقهگرايي
و گسترش آن به
كل منطقه
نگران هستيم.
طرف
مقابل ايران،
صلحآميز
بودن فعاليتهاي
هستهيي
ايران را به
رسميت بشناسد
وزير
امور خارجه
ايران درباره
گفتوگوي خود
با برخي
مقامات
كشورهاي
خارجي از جمله
كاترين
اشتون، گفت:
وي براي تبريك
زنگ زده بود و
ما از فرصت
استفاده
كرديم و
درباره شرايط
حساس منطقه و
همچنين اوضاع
مصر و نگرانيهايي
كه در اين
زمينه داريم
صحبت كرديم و
اين نگرانيها
را اعلام و
تاكيد كرديم
كه اگر منطقه
به سمت افراط
برود و افراطگرايي
و فرقهگرايي
در منطقه
گسترش پيدا
كند، مشكلاتي
در اين كشور و
حتي فراتر از
آن در منطقه
رخ ميدهد. وي
به گفتوگوي
خود با اشتون
در ارتباط با
مذاكرات هستهيي
نيز اشاره كرد
و گفت: وي براي
ورود به بحث
هستهيي
اظهار تمايل
كرد، ما هم
تاكيد كرديم
كه اگر اراده
سياسي در طرف
مقابل وجود
داشته باشد
همانطور كه مقام
معظم رهبري و
رييسجمهور
تاكيد كردند
رسيدن به راهحل
كار دشواري
نيست. ظريف
همچنين تاكيد
كرد كه بايد
طرف مقابل
حقوق ملت
ايران و صلحآميز
بودن فعاليتهاي
هستهيي ايران
را به رسميت
بشناسد.
ظريف:
روحاني به
اجلاس
شانگهاي ميرود
وي
همچنين خبر از
شركت روحاني
در اجلاس
شانگهاي
قرقيزستان
داد و گفت:
رييسجمهور
در اين حاشيه
اين ديدار با
پوتين ديدار خواهد
كرد. ظريف
درباره سفر
رييسجمهور
به سازمان ملل
گفت: هنوز
تصميمي در اين
زمينه گرفته
نشده است.
*********************
تغییر
در تیم هسته
ای کلید خورد/
سلطانیه از وین
برمی گردد
تاریخ
انتشار :
پنجشنبه ۳۱
مرداد ۱۳۹۲
ساعت ۱۱:۵۷
حسن
روحانی، رئیس
جمهور جدید
ایران، متعهد
به بهبود
روابط ایران
با جهان خارج
شده است.
تغییر
در تیم هسته
ای کلید خورد/
سلطانیه از
وین برمی گردد
به
گزارش جهان،
جام به نقل از
خبرگزاری
رویترز نوشت:
منابع
دیپلماتیک
خبر دادند که
"علی اصغر
سلطانیه"
نماینده
کنونی ایران
در آژانس بین
المللی انرژی
هسته ای، از
این جایگاه
خداحافظی
خواهد کرد ولی
تا این لحظه
هنوز مشخص نیست
که چه کسی
جایگزین وی
خواهد شد.
به
نوشته پایگاه
اینترنتی
خبرگزاری
رویترز، در
صورت تأیید
خبر، این
اقدام یک هفته
پس از تعیین
علی اکبر
صالحی (وزیر
سابق امور
خارجه که
شخصیتی
عملگرا دارد)
به عنوان
جانشین فریدون
عباسی در
سازمان انرژی
اتمی، از سوی
حسن روحانی
صورت پذیرفته
است.
*****************************
سلطانیه
در گفتوگو با
ایسنا:
با
خوشحالی به
کشور باز میگردم/
ماموریتم در
وین 10 شهریور
پایان مییابد
» سرویس:
سياسي - انرژي
هستهيي
پنجشنبه
۳۱ مرداد ۱۳۹۲
- ۱۵:۳۵
سلطانیه
در پایان
ماموریتش در
آژانس بینالمللی
اتمی و نزد
دیگر سازمانهای
بینالمللی
وین خبر داد.
علیاصغر
سلطانیه در
گفتوگو با
خبرنگار
انرژی هستهیی
خبرگزاری
دانشجویان
ایران
(ایسنا)، با
تایید خبر
پایان
ماموریتش در
وین گفت: 10
شهریور پایان
ماموریتم در
وین است و به
کشور باز میگردم.
وی
گفت: افتخار
میکنم که به
عنوان سرباز
کوچک خط مقدم
انجام وظیفه
کردم و این خدمت
را مدیون
اعتماد و
حمایت مردم
کشورم و مقامات
عالی هستم.
وی
افزود: برای
انجام وظایف
دیگر از هر
کجا که باشد
با خوشحالی به
وطنم باز میگردم.
به
گزارش ایسنا،
علیاصغر
سلطانیه از
جمله سفیران
ایران بود که
در سالهای
ماموریتش در
وین با توجه
به اهمیت
موضوع هستهیی
و گزارشها و
نشستهای
شورای حکام و
آژانس بینالمللی
انرژی اتمی
همواره
ارتباط قوی
رسانهای با
رسانههای
داخلی و خارجی
داشت به شکلی
که نزد رسانههای
مختلف به
عنوان «دوست
خبرنگاران» از
او یاد میشود.
سلطانیه
در گفتوگو با
خبرگزاری
دانشجویان
ایران(ایسنا)
همچنین از
جدیت و پیگیری
خبرگزاری
ایسنا به ویژه
در بحث هستهیی
و برخورد
مسوولانه و
انعکاس
خبرهای به موقع
و واقعی
قدردانی کرد.
وی
دانشآموخته
دانشگاه
ایالتی یوتا
است که در
آذرماه سال 1384
طی حکمی از
سوی رییسجمهور
وقت به عنوان
نماینده
ایران در
آژانس بینالمللی
اتمی منصوب
شد.
در
کارنامه
سلطانیه
نمایندگی
ایران در مقر
اروپایی
سازمان ملل در
ژنو و معاونت
اداره کل سیاسی
و بینالمللی
وزارت خارجه
وجود دارد.
پایان
هفته آینده
جدیدترین
گزارش آژانس
بینالمللی
انرژی اتمی
درباره ایران
به طور
غیررسمی در
اختیار 35 عضو
شورای حکام
قرار میگیرد.
*****************************
روزنامه
جمهوري
اسلامي
31/05/1392
گري
سيك عضو سابق
شوراي امنيت
ملي آمريكا:
سرنوشت
روابط ايران و
آمريكا را گامهاي
عملي رقم
خواهد زد
گري
سيك عضو سابق
شوراي امنيت
ملي آمريكا
سرنوشت روابط
ايران و
آمريكا را
مرتبط به گامهاي
عملي دانست و
خواستار
گفتگوهاي
مقدماتي غيرعلني
و دور از
جنجال رسانهاي
براي آماده
كردن زمينه
مذاكرات شد.
استاد
روابط بينالملل
دانشگاه
كلمبياي
نيويورك در
گفتگو با ايرنا
همچنين گروه
سياست خارجي
دولت جديد
ايران را قوي
و با تجربه
ارزيابي كرد و
گفت محمدجواد
ظريف وزير
خارجه جديد
ايران،
ديپلماتي
باهوش است كه
كوله باري از
تجارب مهم
دارد.
اين
كارشناس
برجسته روابط
بينالمللي
با تاكيد بر
اين كه حسن
روحاني سخنان
بسيار مثبتي
بيان كرده
گفت: منتظريم
ببينيم كه در
عمل چه خواهد
كرد.
گري
سيك با
يادآوري اين
كه پوشش
گسترده رسانهاي
و جنجال خبري
بر گفتگو و
ديدارهاي
قبلي مقامهاي
ايراني و غربي
سايه انداخته
بود، گفت: فكر
ميكنم و در
واقع
اميدوارم كه
روند گفتگوي
دو طرف با
ديدارهاي
خصوصي و رد و
بدل كردن پيامهاي
غيرعلني آغاز
شود تا بر سر
يك چارچوب
گفتگوي علني
به توافق برسند.
وي
تصريح كرد
گفتگوهايي كه
تاكنون ما با
ايران داشتهايم
بيش از حد
جنبه علني
داشته و
خبرنگاران روي
تك تك واژههاي
رد و بدل شده،
انگشت گذاشتهاند.
هر چند موضوع
رسانهاي شدن
كاملا قابل
اجتناب نيست،
اما واقعيت اين
است كه زمينه
چيني مذاكرات
بايد خارج از
دايره دوربين
رسانهها
صورت گيرد و
براي همين
معتقدم بايد
گفتگوها
غيرعلني باشد
تا براي رسيدن
به يك چارچوب
و دستورالعمل
دور بعدي
مذاكرات
توافق شود.
عضو
سابق شوراي
امنيت ملي
آمريكا
رويكرد كنوني
كاخ سفيد به
ايران و دولت
روحاني را
احتياط آميز
توصيف كرد و
گفت: با توجه به
سابقه روابط
دو كشور و
مسائلي كه در
هشت سال گذشته
رخ داد، طبيعي
بود كه كاخ
سفيد واكنش كم
رنگي نشان
دهد.
گري
سيك گفت: روند
روابط ميان
ايران و
آمريكا نه در
حرف بلكه در
عمل مشخص
خواهد شد.
اساسا هر دو
طرف بايد براي
عبور از فضاي
بياعتمادي،
گامهاي عملي
بردارند.
وي
افزود: در
داخل دو كشور
نيز مقاومتهايي
در بدنه
اجتماعي دو
حكومت وجود
دارد كه همواره
مانعي براي
بهبود روابط
بوده است.
براي همين هم
ايران و
آمريكا بايد
شجاعت به خرج
دهند تا اين
فضا را
بشكنند.
سيك
با يادآوري
مواضع رئيس
جمهوري ايران
گفت: از
ديدگاه من، آقاي
روحاني در
نخستين نشست
رسانهاي
خود، سخنان
بسيار مثبتي
بيان كرد. اما
هنوز منتظريم
ببينيم در عمل
چه خواهد كرد.
گري
سيك با
يادآوري اين
كه از هنگام
انتخابات رياست
جمهوري خرداد
ماه ايران،
واشنگتن واكنشهاي
متناقضي نشان
داده گفت: به
نظرم ماه
سپتامبر كه
كنگره و كاخ
سفيد از
تعطيلات
تابستاني باز
گردند، بايد
منتظر واكنش
جديتر دولت
آمريكا باشيم
تا معلوم شود
كدام يك از
اين واكنشها
در كاخ سفيد
بازتاب
بيشتري داشته
است. ولي قطعا
دولت اوباما
ميخواهد
ببيند گروه
جديد سياست خارجي
چه كاري ميخواهد
بكند.
گري
سيك در
ارزيابي خود
از كابينه حجت
الاسلام و
المسلمين
روحاني و
وزارت خارجه
گفت: اين گروه
نه تنها قوي
است، بلكه خود
آقاي روحاني
نيز كارشناسي
برجسته در
ايران در باره
موضوع هستهاي
به شمار ميرود.
آقاي ظريف
همچنين
ديپلماتي
باهوش است كه
كوله باري از
تجارب مهم
دارد.
استاد
روابط بين
الملل
دانشگاه
كلمبياي نيويورك
تاكيد كرد
نكته قابل
توجه اين است
كه وي تجربيات
بسياري در
آمريكا و در
باره سياست واشنگتن
دارد و در
واقع اين كه
آقاي ظريف
افراد بسياري
را در اين جا
ميشناسد،
نقطه قوت است.
او با بسياري
از آمريكاييها
ديدار داشته و
شناخت خوبي از
سياست آمريكا دارد
و به باور من
ظريف غنيمتي
براي سياست
خارجي ايران
است.
گري
سيك در پايان
تصريح كرد به
نظر من تشكيل
اين تيم جديد،
اميدواري در
واشنگتن را
براي دستيابي
به توافق
افزايش داده
است.
*************************
روحانی
در مراسم
تودیع و
معارفه:
دولت
اصول و مبانی
سیاست خارجی
را تغییر نمیدهد
خبرگزاری
تسنیم: رئیسجمهور
گفت: یکی از
پیامهای ۲۴
خرداد
تجدیدنظر در
سیاست خارجی
بود و نه بهمعنای
تغییر در اصول
و مبانی بلکه
تغییر در شیوهها
و نحوه عملکرد
است.
به
گزارش
خبرنگار
سیاست خارجی
خبرگزاری
تسنیم، حسن
روحانی رئیسجمهور
کشورمان در
مراسم تودیع و
معارفه علیاکبر
صالحی و
محمدجواد
ظریف که با
حضور برخی از
مسئولین کشور
برگزار شد،
اظهار داشت:
سیاست خارجی
جایی نیست که
بدون دقت کسی
بتواند در مورد
آن سخن بگوید
و یا موضعگیری
کند و یا در
مذاکرات در
برابر طرف
مقابل مطلبی
را عنوان کند.
سیاست خارجی
مسئولیتش بسیار
مهم است و همه
مسئولین باید
پاسخگوی مردم باشند.
وی
تصریح کرد:
مردم با حمایت
مستقیم و
غیرمستقیم به
ما عنوان
حقوقی دادند و
کارشناس بودن
عنوان حقوقی
است و تمام
این عنوان
حقوقی را ملت
ایران به ما
دادهاند. چرا
که در جمهوری
اسلامی ایران
حکومت از طریق
آرای مردم به
وجود میآید و
در واقع ما
مالک عناوین
نیستیم و اگر
فردی بهعنوانی
سخن بگوید او
امانتدار
است و باید در
چارچوب حق و
اجازه نسبت به
امانت رفتار
کند و گاهی
اوقات چنین
عمل نشده است.
رئیسجمهور
کشورمان
ادامه داد:
هیچکس
غیرمشروط
نیست و باید
مشروط به
قانون، منافع
ملی و رعایت
مصالح در
چارچوب
قوانین عمل کند
و بسیار مهم
است که چطور
از این فرصت
استفاده کنیم.
روحانی
تأکید کرد:
دکتر ظریف
نیاز به
معارفهای
ندارد.
بنابراین بحث
کلی سیاست
خارجی را باید
در فرصت دیگری
مطرح کنم اما یکی از
پیامهای 24
خرداد
تجدیدنظر در
سیاست خارجی
بود و نه به
مبنای تغییر
در اصول و
مبانی سیاست
خارجی بلکه
تغییر در شیوهها
و نحوه عملکرد
در سیاست
خارجی است.
رئیسجمهور
کشورمان
تأکید کرد:
سیاست خارجی
بسیار حساس
است و باید در
این مقطع که
سیاست خارجی
با مشکلات
زیادی روبهرو
است امانتداری
شود.
روحانی
ادامه داد:
باید با رویی
گشاده و با شهامت
و در بیان
منافع ملی حرف
بزنیم و با
هیچکس نیز در
این زمینه
تعارف
نخواهیم داشت اما سخن ما
باید عاقلانه
و دقیق باشد و
جای شعر و
شاعر نیست و
باید فکر کرد
و سپس سخن گفت
و اگر نتوانیم
در تصمیمسازی
و تصمیمگیری
موفق باشیم
قطعاً ناموفق
خواهیم بود.
رئیسجمهور
کشورمان
تأکید کرد:
وزیر خارجه
فردی است که
تجربههای
زیادی دارد و
نیز سرمایههای
اصلی ما شما
کارشناسان
وزارت خارجه
هستید و این
تجربه مهم
امانت پیش
شماست که با
اراده مردم و
سفارتخانه به
دست آمده است
و این تجربهها
امانت در دست
شماست و
امیدواریم در
دولت تدبیر و
امید تمام
کارشناسان در
تبیین نظر خود
کاملاً احساس
آزادی کنند و
اینطور
نباشد که
مثلاً من حس
کنم وزارت
خارجه نظری
دارد ولی بر
مبنای نظر
کارشناسی
نباشد.
روحانی
تأکید کرد: ما
کارشناسی
سفارشی نداریم
و کارشناسی
باید آزاد
باشد. شما
مسئول هستید و
آنچه را میفهمید
باید بیان
کنید.
رئیسجمهور
کشورمان
تأکید کرد:
بدون تعارف به
وظیفه الهی
خود عمل کنید
و نظر
کارشناسی خود
را بگویید و
بنده نیز هر
نظری که داشته
باشم آن را
بیان میکنم و
اگر قرار است
جایی با
بزرگان نظام
مطرح شود بهصراحت
بگوییم و
اظهار نظر
آزاد داشته
باشیم تا
بتوانیم مسیر
بالندگی
پویایی را طی
کنیم.
وی
ادامه داد: انشاءالله
ما بتوانیم از
طریق مشکلات
کشور را حل
کنیم چرا که
مشکلات بسیار
زیاد است ولی
من امید بسیار
بسیار زیاد دارم
که میتوانیم
همه آنها را
با امید و
شهامت حل کرده
وارد عرصه
شویم.
روحانی
تأکید کرد:
اگر ما دنیای
منطقی هستیم و
ملت ما احساس
کرد با تدبیر
کار میکنیم
ولی اگر دنیا
بخواهد زور
بگوید تمام
دنیا پشتسر
ما خواهد بود
و اگر ما شعار
بدهیم و بیمنطق
عمل کنیم مردم
ما احساس میکنند
که ما دقیق
عمل نکردهایم.
وی
تأکید کرد:
ملت ما پیام
بسیار روشنی
در 24 خرداد به
دنیا داد و
این را به گوش
همه جهان
رساند و مردم
ما با قدمهای
استوار
خواهند بود و
ما را یاری
خواهند کرد.
وی
اظهار داشت:
من به دکتر
صالحی بهخاطر
مسئولیت
جدیدشان
تبریک گفته و
برایشان آرزوی
موفقیت میکنم
و برای دکتر
ظریف نیز بهخاطر
مسئولیت
جدیدشان
آرزوی موفقیت
میکنم.
رئیس
جمهور ضمن
تشکر از مجلس
شورای اسلامی
بهخاطر رأی
اعتماد به
وزیران اظهار
داشت: من از مجلس
شورای اسلامی
تشکر میکنم و
اگر سه نفر
وزیر
پیشنهادی نیز
رأی نیاوردند
اما مجلس به
وظایف قانونی
خودش عمل کرد
و از تمام
زحمات مجلس
تشکر میکنم
چرا که مجلس
همواره به
وظایف خود عمل
کرده است.
روحانی
در مراسم
معارفه وزیر
امور خارجه:
دولت
یازدهم در
اصول سیاست
خارجی
تجدیدنظر نمیکند/
کلید حل
مشکلات کشور
در این مقطع
سیاست خارجی
است
رییسجمهور
با بیان اینکه
دولت یازدهم
در اصول و مبانی
سیاست خارجی
تجدیدنظر نمیکند،
گفت: این دولت
تغییر در
شیوه، عملکرد
و تاکتیک در
سیاست خارجی
را در دستور
کار خود دارد.
خبرگزاری
فارس: دولت
یازدهم در
اصول سیاست
خارجی
تجدیدنظر نمیکند/
کلید حل
مشکلات کشور
در این مقطع
سیاست خارجی
است
به
گزارش
خبرنگار حوزه
دولت
خبرگزاری
فارس، حسن
روحانی رئیس
جمهور اسلامی
ایران در
مراسم تودیع و
معارفه وزرای
دولت یازدهم و
دولت دهم با
اشاره به
اینکه من بسیار
از اینکه در
جمع مسئولین
محترم سیاست
خارجی جمهوری
اسلامی ایران
هستم بسیار
خوشحالم، گفت:
من در اینجا خیلی
از چهرههای
آشنا که در
مجلس شورای
اسلامی
دبیرخانه شورای
عالی امنیت
ملی و یا مجمع
تشخیص نظام و
مسئولیتهای
گوناگون به
آنها ارتباط
داشتم را میبینم.
وی
افزود: چهرههایی
خدوم و فداکار
که در مقاطع
مختلف به کشور
خدمت کردند،
وزرای محترم
سابق و اسبق و
همچنین آقای
دکتر ولایتی
که در جلسه
مجمع تشخیص
مصلحت نظام
حضور داشتند و
نتوانستند در
این جلسه شرکت
کنند.
رئیس
جمهور ادامه
داد: آقای
صالحی سالهای
اخیر بار
مسئولیت بر
دوش داشتند و
شخصیتی عالم و
فرهیخته و همچنین
خدوم محسوب میشوند.
روحانی
در ادامه با
اشاره به
همکاریهای
خود با وزرای
خارجه مختلف
در مقاطع
مختلف گفت: انشاءالله
در دولت جدید
نیز ما از
آقای صالحی در
بخش دیگری استفاده
میکنیم و
ایشان از
وزارت به سمت
معاونت آمدند
و در دولت
حضور خواهند
داشت. دکتر
صالحی شخصیت فرهیخته
و اخلاقی
هستند و
تاکنون نکتهای
ناشایست از
ایشان مشاهده
نشده است. ادب
و اخلاق جزو
خصوصیات بارز
و ممتاز ایشان
است البته این
به این معنا
نیست که بقیه
دوستان فاقد
این خصیصه
هستند اما
بعضیها در
بعضی صفات
ظهور و بروز
بیشتری دارند.
رییسجمهور
با بیان اینکه
سیاست خارجی
جای شعار نیست
اظهار داشت:
حق نداریم
سیاست خارجی
را برای گرفتن
تکبیر و کف
صرف کنیم.
روحانی
در ادامه
سخنان خود با
اشاره به
مسئولیت سنگین
ظریف به عنوان
وزیر امور
خارجه گفت:
آقای ظریف در
شرایط فعلی
مناسبترین
گزینهای
هستند که این
مسئولیت را به
دوش میگیرند
.
وی
افزود: هم
رشته تحصیلی
تخصصی ایشان و
هم تجربه
ایشان در طول
سالیان
طولانی در
حوزه سیاست
خارجی بوده
است، ایشان از
زمان اواخر
جنگ و همچنین
در مذاکرات
بین ایران و
عراق و مهمتر
از همه در مقطع
سال 82 تا 84 که
عملا ریاست
تیم
مذاکرهکننده
هستهای را بر
عهده داشتند،
این مسئولیت
را نیز به
خوبی انجام
دادند.
رئیسجمهور
در ادامه
تصریح کرد:
انتخابات 24
خرداد سال 92
پیامهای
روشنی برای
داخل و خارج
از کشور داشت،
این انتخابات
برخاسته از
وجدان طبیعی مردم
و تصمیمگیری
بدون فشار
تبلیغاتی بود
که میتوان آن
را از معجزات
این ملت محسوب
کرد.
رئیسجمهور
در ادامه
سخنان خود
تصریح کرد:
اگر این تصمیم
تحت فشار
تبلیغاتی
انجام شد
تبلیغات جای
دیگری بود،
اگر این رأی
به خاطر پول
بود، پول هم
جای دیگری بود
و اگر این رأی
به خاطر حضور
قدرتهای ذینفوذ
در جامعه بود
آنها هم در
جای دیگری
بود.
رئیسجمهور
در ادامه
تصریح کرد:
زمانی که یک
ملت به خوبی
به یک تصمیم
میرسد معنا و
مفهوم خود را
دارد.
روحانی
با اشاره به
اینکه برخیها
به وی میگفتند
که به گونهای
سخن بگوید که
مخاطب وی مردم
شهری و به
خصوص مردم
شهرهای بزرگ
باشند، گفت: ما شاهد
این هستیم که
در یک شهر
مرزی بسیار
دوردست 85 درصد
آرای مردم آن
طور که نماینده
آن شهر به من
خبر داد به من
اختصاص داشت،
این نشان میدهد
مردم با خواست
عمومی خود پیام
مهمی برای
مسئولان
دارند.
رئیسجمهور
در ادامه
تصریح کرد:
ملت در این
انتخابات
پیروز شدند،
اگر ما صدای
ملت را نشنویم
شکست خواهیم
خورد و اگر
صدای ملت را
به خوبی بشنویم
و به آن عمل
کنیم ملت هم
پشتیبان ما
خواهد بود.
روحانی
گفت: یکی از
مهمترین پیامهای
انتخابات این
بود که مردم
خواستار یک
قیام در سیاست
خارجی کشور
هستند، هم در
مقام سیاستگذاری
و تصمیمگیری
و هم در مقام
اجرا. مردم یک
برداشت خاصی از
سیاست خارجی
در طول سالهای
گذشته دارند
البته این به
معنای این
نیست که کارشناسان
وزارت خارجه
کمکاری میکردند
و یا وزارت
خارجه از
کارشناسان
زبده تهی شده
بود اما مسئله
اینجا بود که
صدای
کارشناسان
وزارت امور خارجه
به خوبی شنیده
نمیشد.
روحانی
در ادامه
سخنان خود با
اشاره به
اینکه سیاست
خارجی جای
شعار نیست،
گفت: هر
اشتباهی در
سیاست خارجی
بار بسیار
سنگین خواهد
داشت و هرگونه
موضعگیری
اشتباه از سوی
مسئولین به
معنای خرج کردن
از جیب مردم
است.
وی
با اشاره به
اینکه ما دو
شخصیت حقیقی و
حقوقی داریم،
گفت: شخصیت
حقیقی متعلق
به خود ما است
اما عنوان
حقوقی تعلقی
به ما ندارد و
اگر ما مسئولیتی
داریم باید
امانتدار
خوبی برای آن
باشیم. عنوان
ریاست
جمهوری،
عنوان
نماینده،
عنوان سفیر یک
عنوان حقوقی
است که مردم
آن را با رأی
مستقیم و یا
غیرمستقیم
خود به ما
دادهاند.
رئیسجمهور
در ادامه
تصریح کرد:
عنوان حقوقی
در جمهوری
اسلامی همگی
مشروط است،
هیچ عنوانی در
این نظام غیر
مشروط نیست.
رئیسجمهور
با اشاره به
اینکه در نظام
جمهوری
اسلامی مردم
از طریق آرای
مستقیم و
غیرمستقیم
خود عناوین
حقوقی را انتخاب
میکنند، گفت:
اگر فردی به
عنوان حقوقی
سخن میگوید
باید به عنوان
یک امانتدار
به گونهای
عمل کند که
صاحب اصلی
امانت ضرر
نکند و متأسفانه
تاکنون این
چنین نبوده
است. ما نباید
نسبت به
عناوین حقوقی
احساس مالکیت کنیم،
عناوین
فرماندار،
سفیر همگی
عناوین موقت و
مشروط است،
مشروط به
اجرای قانون
در چارچوب حفظ
منافع ملی که
البته باید در
چارچوب قانون
اساسی نیز
باشد.
رئیسجمهور
با اشاره به
اینکه
انتخابات 24
خرداد ماه
نمادی از تجدیدنظر
در سیاست
خارجی بود،
گفت: البته
این به معنای
تجدیدنظر در
اصول و مبانی
سیاست خارجی نیست
اما به معنای
تغییر در
شیوه، عملکرد
و تاکتیک در
سیاست خارجی
است.
روحانی
گفت: سیاست
خارجی جای
شعار نیست،
جای تکبیر
گرفتن نیست،
اگر ما میخواهیم
از مردم تکبیر
بگیریم میتوانیم
در جای دیگری
این کار را
بکنیم و سیاست
خارجی را برای
گرفتن تکبیر و
شعار مصرف
نکنیم. سیاست
خارجی بسیار
حساس است و
کلید حل
مشکلات کشور
در این مقطع
حساس سیاست
خارجی است.
وی
در ادامه با
اشاره به
اینکه سیاست
خارجی جای شعر
و شعار نیست،
گفت: سیاست
خارجی نیاز به
افراد حرفهای،
کاردان و
کارشناس دارد
که بتوانند با
کمال شهامت
حرف خود را
بزنند. ما
باید در سیاست
خارجی
عالمانه و
منطقی باشیم.
وی
افزود: اگر
ما در حوزه
سیاست خارجی
به صورت منطقی
عمل کنیم در
آن صورت در
تصمیمگیریهای
خود اجماع ملی
را خواهیم
داشت.
رئیسجمهور
با اشاره به
اینکه تجربه و
تخصص کارشناسان
وزارت خارجه
جزو زینتها و
گنجینههای
این
وزارتخانه
است، گفت: این
تجربهها با
پول مردم، با
دانشگاه مردم
و با سفارت مردم
به دست آمده
است و شما
امانتدار
این تجربه
هستید.
روحانی
با اشاره به
اینکه در دولت
تدبیر و امید
تمام
کارشناسان
برای بیان
نظرات خود کاملا
احساس آزادی
خواهند کرد،
گفت: اگر
کارشناسی بر
خلاف وزیر
خارجه نظری
دارد باید
بتواند آن را
بیان کند، اگر
شما نظر
کاشناسی
دارید که وزیر
خارجه از آن
خوشش نمیآید
خداوند خوشحال
خواهد شد که
شما آن نظر را
بیان کنید چرا
که وظیفه دینی
خود را انجام
دادید و خدا
از ما خوشحال
خواهد شد.
رئیسجمهور
با اشاره به
اینکه همواره
وی نظر کارشناسی
خود را بیان
کرده است،
گفت: حتی در
برابر بزرگان
نظام نیز نظر
کارشناسی خود
را بیان کردهام،
با صراحت آن
را میگویم،
ولی در مقام
عمل همه باید در
چارچوب قانون
عمل کنیم ولی
در مقام
اظهارنظر
آزاد هستیم.
رئیسجمهور
با اشاره به
اینکه بیان
این نظرات
کارشناسی میتواند
کشور را در
مسیر حل
مشکلات کمک
کند، گفت: به
نظرم بیان این
نظرات میتواند
مشکلات کشور
را با سرعت
بیشتری حل
کند.
روحانی
در ادامه
سخنان خود با
اشاره به
اینکه مشکلات
کشور بسیار
زیاد است،
گفت: من به حل
این مشکلات
بسیار امید
دارم، شما
بدانید که اگر
ما با دنیا به
صورت منطقی صحبت
کنیم در آن
صورت تمام ملت
پشت سر ما
خواهد بود و
اگر ما شعار
بدهیم و بیمنطق
حرکت کنیم در
آن صورت اجماع
ملی حاصل
نخواهد شد.
وی
افزود: ما
در برخورد با
خارجیها به
قدرت ملی که
حاصل اجماع
ملی است نیاز
داریم .
رئیسجمهور
در ادامه
تصریح کرد:
اگر ما منطقی
عمل کردیم و
خارجیها باز
هم از سر
لجاجت عمل
کنند تمام ملت
پشت سر ما
خواهد بود.
رئیسجمهور
در ادامه با
اشاره به بحث
رأی اعتماد مجلس
به وزرای
پیشنهادی گفت:
من از مجلس
شورای اسلامی
به خاطر عمل
به وظیفه
قانونی خود
تشکر میکنم
نه تنها به
خاطر رأی
اعتماد به 15
وزیر، بلکه به
خاطر عدم رای
اعتماد به 3
وزیر دیگر،
چرا که این
رأی نظر آنان
بود و نشان
داد که آنها
به وظیفه
قانونی خود
عمل میکنند.
رئیسجمهور
در پایان بار
دیگر از دکتر
صالحی وزیر امور
خارجه به خاطر
زحمات وی
تقدیر و
قدردانی کرد.
-
***************************************
كيهان
برزگر در گفت
و گو با «قانون»:
آمريكاييها
با ما راحت
وارد مذاكره
نميشوند!
قانون
29 مرداد 1392
گروه
سياسي ، سامان
صابريان-
ساختماني
قديميولي
بازسازي شده ؛
از آن عمارتهايي
كه در آنجا هم
ميتواني
گذشته را
استشمام كني و
هم سفرا و
كارشناسان
خارجي را
ملاقات كني.
افرادي كه
بعضا تمايلي
براي حضور
ديپلماتيك در
محوطه باغ ملي
ندارند با
اشتياق به
پژوهشكده
مطالعات
استراتژيكخاورميانه
ميآيند.
رياست اين
مركز را جواني
خوش تيپ و با
سواد عهده دار
است.كيهان
برزگر اين
مدیر گروه علوم
سیاسی و روابط
بین الملل
واحد علوم و
تحقیقات
دكتراي خود را
درايران،فوق
دكتراي خود را
از مدرسه
اقتصادو
سياست انگليس
و دورههاي
تخصصي را در
دانشگاههايهاروارد
و MITگذرانده
است و اكنون
در جواني يكي
از مطرح ترين
كارشناسان
روابط بينالملل
در ايران است.
او با رويي
گشاده از ما
استقبال ميكند
و ميگويد كه
از انتخاب
دكتر روحاني
به عنوان رئيس
جمهور خشنود
است. اولين
سوال را با
اين رويكرد
آغاز كرديم:
آقاي
رئيس جمهور
سياست خارجي
خودشان را در
سه سطح منطقه
اي اروپا و
آمريكا تقسيمبندي
كرده اند و
آمريكا را كدخداي
مذاكرات 1+5ميدانند،
و اين اظهارات
نشاندهنده
اين است كه
ايشان نگاه
خاصي به
جایگاه آمريكا
در معادلات
قدرت جهانی
دارند. به نظر
شما اين
رويكرد آقاي
روحاني گفتوگوی
دو كشور را به
سمت بهبود
روابط ميبرد
يا خير؟
آقاي
دکتر روحاني
قصد دارند
سياست خارجي
خود را با
نگاه
عملگرايي پيش
ببرند و در
این چارچوب
گفت وگو با
آمريكا از اين
جهت مهم است
كه رابطه
مستقيم با
توقف و رفع
تحريمهاي
اقتصادي كه
عليه ايران
وضع شده دارد.
به هرحال یک
نگاه در جامعه
اعتقاد دارد
اين اوضاع بد
اقتصادي و
مشكلاتي كه
براي معيشت
مردم به وجود
آمده است به
دليل نبود گفت
و گو با
آمريكاست.
البته ديگري
نيز معتقد است
كه تحريمهاي
اقتصادي هيچ
ارتباطي با
گفت و گو با
آمريكا
ندارد.اما
مسئله مهم
براي دولت
آقاي روحاني
اين است كه
اصل ورود به
گفت وگو با
آمريكا را
چگونه
عملياتي كند.
این مسئله با
توجه به سابقه
تلخ تاريخي و
وجود بی
اعتمادی
متقابل كار
راحتي هم
نيست. از سويي
هم اين رابطه
نشأت گرفته از
اين است كه
ايران و
آمريكا مواضع
سیاسی-امنیتی
خود را در
قبال مسائل
منطقه ای
چگونه تنظيم
كنند و موضوع
مهم تر مسئله
هسته اي ايران
است كه بنظرم
حل اين مسئله
در بحث گفت و
گوی احتمالی
با آمريكا
ارجعيت دارد.
بايد اشاره
كنم اگر ما
آسيب پذيري
اقتصادي
نداشتيم شاید
گفت و گو با
آمريكا جزو
ضرورتهاي
دولت آقاي
روحاني نبود.
پس
چرا آقاي
روحاني در
جايي تئوري
كدخدا را بيان
ميكنند؟
دکتر
روحاني
خودشان خوب ميداند
که براي دیدن
کدخدا و
احیانا گرفتن
چیزی از آن
باید اول خودش
و دولتش قوی
باشد. این خود نیازمند
افزایش وحدت و
انسجام ملی و
کاهش آسیب
پذیری
اقتصادی است.
به نظر من اينگونه
هم نيست كه
شما بخواهيد
با آمريكا
وارد گفت و گو
بشويد و آن
طرف نيز به
راحتي قبول
كند كه با شما
وارد مذاكره معناداری
برای دادن
امتیازی که
خواست شما را
تامین ميکند
شود. در فرهنگ
استراتژیک
سیاست خارجی
آمريكا
مذاكره با يك
قدرت منطقه ای
و درجه دو جهانی
مثل ايران
زماني صورت ميگيرد
كه آن قدرت در
معادلات
سیاسی منطقهای
و سیاسی جهانی
هم سطح آمریکا
باشد یا چیزی داشته
باشد که برای
آمریکا ارزش
استراتژیک برای
ورود به گفتوگو
را داشته
باشد. بهنظرم
ایران این
امتیاز را
دارد و آن
دستیابی به
چرخه مستقل
سوخت اتمياست.
این امتیاز
اگرچه چالش اصلی
آمریکا با
ایران در
شرایط کنونی
است اما همزمان
هم ميتواند
فرصت گفتوگو
بین دو طرف را
فراهم کند.
یعنی آمریکا
ایران را جدی
بگیرد.
به
نظر شما اين
اتفاق چگونه
ميتواند
عملياتي شود؟
همانگونه
که در ابتدا
گفتم ایران
اول باید آسیبپذیری
خود را کم کند
و روابط را در
حلقههای دوم
و سوم جهانی
یعنی اروپا و
منطقه افزایش
دهد. حضور
فعال و قوی در
مسائل منطقه
ای در چارچوب
ایفای نقش به
عنوان یک
بازیگر حل
المسائلی هم
ميتواند به
ایران کمک
کند. آمريكاييها
اوضاع ایران
را به دقت
دنبال ميکنند
تا ببینند چه
تحولی در
ایران صورت
گرفته است.
البته بهنظرم
گفت وگو بر سر
حل مسئله هستهاي
ایران یک امر
عاجل و ضروری
است تا عجالتا
از شدت تنش
موجود سیاسی
بین دوطرف کم
و روند افزایش
تحریمها
متوقف شود.
چون در غیراین
صورت همین
مسئله ميتواند
دوطرف را به
سوی تنشهای
بیشتر یا حتی
منازعه و درگیری
سوق دهد که به
نفع هیچکدام
نیست.
منظورتان
از بروز تنشهای
بیشتر و
درگيري چيست؟
آمريكايیها
مردم ایران را
خوب ميشناسند.
آنها احتمالا
ميدانند که
با شدت تحریمها
مردم ایران
تسلیم نميشوند،
بلکه برعکس حس
وحدت ملی در
کشور قویتر
ميشود. همین
الان جنبشهای
ضد تحریم در
سطح نهادهای
مدنی و مردم
در حال تقویت
شدن است.
چراكه اين
تحريمها
گذشته از آسيبهاي
اقتصادي از
نظر سياسي نيز
تاثيرات منفي
دارند. مردم
ايران با
انتخاب دكتر
روحاني نشان
دادند که به
دنبال اعتدال
و تعامل با
دنیا هستند. بنابراين
آمريكاييها
که دائما ميگویند
ميخواهند با
ملت ایران دست
دوستی دراز
کنند اکنون با
تحریمهای
بیشتر خود
نیات واقعی
خود را نشان
دادند و این
سیاست جايگاه
آمریکا را در
ميان مردم ايران
ضعیفتر ميکند.
از سوی دیگر،
این اقدامات
جدید آمریکا
در تحریمها و
فشارهای
سیاسی بیشتر
ضمن اینکه فضای
مثبت بوجود
آمده در ایران
را از بین ميبرد
خطر واکنش
ایران را نیز
در منطقه و
غیره به همراه
دارد و این
خود مسائل
موجود را
پیچیده تر ميکند.
به
نظر شما اقدام
سريع آقاي
روحاني در
اعلام كابينه
و انتخاب آقاي
ظريف به عنوان
وزير امور خارجه
در راستاي حل
مشكلات منطقه
اي و بينالمللي
بود؟
بله،
آقاي دکتر
ظريف يك سري
ظرفيتهايي
دارند که به
سرعت بر روند
موجود به سمت
فضای مثبت
تاثیر ميگذارد.
وي ساخت قدرت
و سیاست
آمریکا و
چگونگی شکلگیری
تصمیم سازی
درلایههای
مختلف کنگره
آمریکا و کاخ
سفید را به
خوبی ميشناسند.
این نهادهای
قدرت او را هم
به خوبی ميشناسند.
انديشكدهها
و افراد
تاثیرگذار در
آمريكا ايشان
را از نزديك
ديدند و با وي
در دوران
مسئولیتشان
در نیویورک
كار كردند.
آنها آقاي
ظريف را به
عنوان
ديپلماتي ميشناسند
كه به بازي
برد-برد
اعتقاد دارد و
همزمان
خواهان به
حداکثر رساندن
منافع ملی
کشور است.
اتفاقا همین
مسئله برای
آمريكاييها
مهم است. آنها
کسی را ميخواهند
که بتوانند با
آن وارد گفت
وگو بر سر منافع
مشترک شوند.
البته بهطور
طبیعی آنها هم
خواهان به
حداکثر
رساندن منافع
خود هستند.
آمريكاييها
تجربه مثبتی
در كار كردن
با دکتر ظريف
در به سرانجام
رساندن بحران
افغانستان در
سال 2001 را دارند.
دکتر ظريف هم
زماني كه در سازمان
ملل بود تعامل
خوبي با لايههاي
قدرت در كنگره
آمريكا و
اندیشکدههای
مهم در
واشنگتن داشت.
در آمريكا
مسائل سياست
خارجی بیشتر
در حوزههای
نخبگان و به
صورت تخصصي بحث
ميشود. یعنی
برخلاف اروپا
زیاد در حوزه
افکار عموميوارد
نشده است. بر
همین مبنا
انديشكدههاي
آمريكايي در
لابيهاي
قدرت در کنگره
و کاخ سفید
نقش جدي دارند
و به همين
دليل نقش آقاي
ظريف به دليل
آشنایی كه با
اين اندیشکدهها
دارند بسيار
حايز اهميت
است.
به
ضرورت توقف
تحریمهای
جدید اشاره
کردید. چگونه
با وجود اينكه
آمريكا به
دنبال منافع
ملي خود و
امنيت
اسرائيل است
دکتر روحانی
ميتواند
جلوي تحريمهاي
بیشتر را
بگيرد؟
كار
سختي است چون
كنگره آمريكا
پشت اين تحريمهاست
و اين كنگره
همچنان تحت
تاثیر لابیهای
ضد ایرانی
فشار ميآورد
تا تحریمها
بیشتر شوند.
همین دو سه
هفته پیش مجلس
نمایندگان و
سنای آمریکا
خواستار
فشارها و
تحریمهای
بیشتر شدند.
اما این کار
غیر ممکن
نیست. به نظر
من فضاي
مناسبي كه در
ايران و در
سطح بين الملل
به وجود آمده
است تا حد
زيادي ميتواند
بر اين فشارها
تاثير بگذارد
و انتخاب آقاي
ظريف به اين
خاطر بود كه
روي فضاي
دروني آمريكا
ونهادهاي
قدرت تاثیر
بگذارد و تا
حد امکان این
ائتلاف ضد
ایرانی را
بشکند یا
حداقل تعدیل
کند. فضاي
مثبت و جديدي
از اين تعامل
كه در ايران
به وجود آمده
است ميتواند
به نیروها و
لایههای
مثبت و طرفدار
گفت وگو با
ایران فضای
لازم را برای
طرح ایدههای
خود بدهد. اگر
ايران وآمريكا
بر سر مسائل
هسته اي به
نوعی توافق
برد - برد
برسند تحريمهای
موجود در مسیر
سیاسی و فضای
مثبتی که فراهم
شده ميتوانند
مسکوت
نگهداشته شده
و جلو نروند.
خود آقاي ظریف
هم گفته اند
که مهم وجود
اراده سیاسی
است. اين استراتژي
خوبي است. مهم
فعلا تحريمهاي
مربوط به صدور
نفت و سيستم
بانكي کشور
هستند. بقيه
تحريمها
زیاد اثرگذار
نیستند و تنها
جنبه ظاهري و
نشان از وجود
ائتلاف بین
غربیهاست.
به
نظر شما گفتوگوهای
احتمالی ميتواند
منجر به
بازگشايي
كنسولگريها
شود؟
به
نظر من براي
اين كار خيلي
زود است و
گروههاي
سياسي در داخل
دو كشور
آمادگي اين
تحول را
ندارند.
منظورتان
از اين گروههاي
سياسي چیست؟
آیا در آمريكا
همان لابيهاي
صهيونيستي
است؟
در
ایران بههرحال
یک جریان
پرقدرت
اعتقاد دارد که
گفت وگو با
آمریکا بی
فایده است.
نگاه آمریکا
به مسائل
جهانی یک نگاه
هژمونیک است
به نحوی که
گفت وگو با
ایران از موضع
برابر اساسا
بی معنی ميشود.
از این نگاه
آمریکا فقط به
دنبال بهانه است.
بههرحال
عملکرد
آمریکا در
گذشته هم این
را نشان ميدهد.
مثلا دولت اوباما
باوجود یک
تحول جدید
سیاسی در
ایران نخواست
از موضع
قدرتمندانه
خود پایین
بیاید و یک حرکت
مثبتی بردارد.
یا کنگره
اقدامات سخت
تری علیه
ایران انجام
داد. بعضی ميگویند
کنگره با دولت
آمریکا فرق ميکند.
اما از یک
نگاه منافع
ملی برای
ایران فرقی
نميکند مهم
تصمیم نهایی
آمریکا و
تاثیرات آن
تصمیم بر
منافع ملی
ایران است.
البته طبیعی
است که آنها
هم ميگویند
که ایران هم
باید قدمهایی
بردارد که
درست است.
دولت آقای
روحانی هم بهنظرم
باید
ابتکارهایی
صورت دهد. اما
در طرف مقابل
بله، لابیهای
اسرائیلی-صهيونیستی
واقعا نقش دارند.
اين گروهها
تمام سعي خود
را ميكنند تا
تحريمها
علیه ايران
افزايش یابند.
آنها خواهان
توقف کامل
فعالیتهای
هستهاي
ایران هستند.
به قول خودشان
حتی نميخواهند
یک درصد ریسک
انحراف به سوی
تسلیحاتی شدن
این برنامه را
بپذیرند.
البته خود
آمريكاييها
این گونه فکر
نميکنند.
بسیاری از
دیدگاهها در
آمریکا
خواهان رسیدن
به توافقی با
ایران هستند
که منافع
آمریکا در آن
ارجح باشد. به
هرحال اين
لابيهاي
اسرائيلي
تمام آمريكا
نيستند و براي
همين بنده
معتقد هستم كه
انتخاب آقاي
روحاني ميتواند
شكافي را ميان
لايههاي
قدرت در آمريكا
ايجاد كند و
براي همين شما
ديديد كه
صهيونيستها
از اينكه آقاي
روحاني راي
آوردند
خوشحال نشدند
چون ميدانند
که دولت آقاي
روحاني اين
پتانسيل را دارد
كه ائتلاف ضد
ايراني را در
درون آمريكا و
در مجموعه غرب
در اروپا را
بشكند.
در
رابطه ميان
ايران و غرب
اسرائيل مانع
بزرگي است
دولت آقاي
روحاني براي
مقابله با چوبهايي
كه صهيونيستها
لاي چرخ روابط
ميگذارند چه
بايد كند؟
خيليها
معتقد هستند
كه رابطه
ايران و
آمريكا با وجود
سیاست ضد
اسرائیلی در
ایران درست
نميشود. در
این شرایط
لابيهاي
اسرائيلي
تمام تلاش خود
را خواهند کرد
تا این گفت
وگو صورت
نگیرد. حال از
طریق تحریمها
یا فشارهای
سیاسی و غیره.
ولي من معتقد
هستم كه اين
تمام داستان
نيست و
آمريكاييها
که بهطور
سنتی منافع
استراتژیک
خود در
خاورمیانه را
در حمایت محض
از اسرائیل ميبینند.
رفته رفته به
این نتیجه ميرسند
که ملتهاي
ديگري مثل ملت
ایران نيز
هستند كه
آمريكا بايد
نگاه سنتي خود
را به نقش و
جایگاه منطقه اي
آنها عوض كند.
البته روند
تغيير و تحول
در سياست خاور
ميانه اي
آمريكا در حال
شكل گيري است
و آمريكاييها
سعي ميکنند
كه خودشان را
از سياست
اسرائيل
محوري خلاص
كنند ولي
ساختار سنتي
آمريكا هنوز
بر همان سياست
قديميپايدار
است.
البته
خودمان هم در
تحلیل روند
گفت وگو با
آمریکا نباید
دچار اشتباه
شویم.
بعضیها ميگویند
که چرا ايران
با آمريكا
مذاكره نميكند.
اما بحث اين
است كه خود
آمريكاييها
خيلي راحت
وارد مذاكره
معنادارنميشوند.
البته بدیهی
است که آنها
از هر مذاکره
دوجانبه
استقبال کنند.
اما ميخواهند
همه چيز را به
نفع خود به
سرانجام برسانند.
پرسش این است
که آیا آمریکا
حاضر است نقش ایران
را در مسائل
منطقه ای یعنی
در محیط سیاسی
و امنیتی خود
که حقش است
بپذیرد. مثلا
خواست آمریکا
این است که
همه در
کنفرانس ژنو
در مورد بحران
سوریه حضور
داشته باشند
به استثنای
ایران. مطمئنا
هیچ دولتمرد
ایرانی این را
نميپذیرد. یا
ایران در
موضوع هستهاي
به دنبال یک
توافق برد-
برد است، اما
آیا آمریکا
برای اینکار
آماده است.
اينكه آقاي
دکتر روحاني
چطور ميخواهد
با اين مسائل
كنار بيايد
كاري سختي است
ولي غير ممكن
نيست و بايد
روش جدیدی
اتخاذ کرد. بههرحال
به نظر من
فضاي خوبي
ايجاد شده و
همه اعم از
روشنفكران،
دانشگاهیان،
رسانهها و
غیره باید كمك
كنند تا
ديپلماسي
ايران نقش
فعال خود را
دوباره پيدا
كند. نهایتا
بهنظرم یک
ایران قوی و
دارای نقش
منطقهای است
که جذابیت
لازم را برای
آمريكاييها
برای ورود به
گفت و گوهای
معنادار با
کشورمان
فراهم ميکند.
آيا
عمر دولت اول
آقاي روحاني
كفاف اين
اقدامات را ميدهد؟
بله.اگر
مسائل را از
بحثهاي
ايدئولوژيک و
شعاری دور
كنيم و با نگاه
سياسي به پيش
ببريم در عرض
يك يا دو سال
به نتيجه ميرسيم.
آمريكاييها
به اين نتيجه
رسيده اند كه
ايران يك كشور
قدرتمند و جا
افتاده است كه
به دنبال ثبات
و حفظ منافع و
امنیت ملی خود
است.
ورود
آقاي روحاني
به مسائل
منطقهاي تا
چه حد براي
كشور مفيد
است؟
بهنظرم
مسائل منطقه
ای باید با
راه حلهای
منطقهای حل و
فصل شود.
اولویت دولت
دکتر روحانی
هم باید بر
تقویت روابط
دوجانبه
منطقه ای در
مرحله اول و
حرکت به سوی
شکل دهی
پارادایم
منطقه گرایی
باشد. این
دیدگاه را در
مقالات متعدد
گفته ام. ورود
پررنگ یک
بازیگر
قدرتمند مثل
آمریکا به یک
مسئله منطقهای
دیگر نقش و
اعتباری برای
ایران نميگذارد.
تنها
تقویت روابط
ایران با
کشورهای
کلیدی منطقه
ای مثل
عربستان،
ترکیه و مصر
است که ارزش استراتژیک
ایران را در
نزد آمریکا
بالا ميبرد.
مسائل منطقه
ای خیلی
پیچیده هستند.
ورود یک بازیگر
خارجی
قدرتمند
موضوعات
منطقه ای را
پیچیده تر ميکند
مثل عراق یا
افغانستان،
چون فضا را
برای شکل گیری
رقابتهای
جدید در سطح
سیاست داخلی
کشورها یا
رقابت بین
دولتها
فراهم ميکند.
دولت آقاي
روحاني بايد
ارتباطات
منطقه اي
ایران را هم
در سطح دولتها
و هم در سطح
مردم افزایش
دهد. موضع
گیری اخیر
ایشان در مورد
ضرورت توجه به
خواستههاي
مردم مصر در
بحران اخیر
موید این نوع
سیاست خارجی
است و اینکه
ايران از
خواستههاي
مردم و
دموكراسي در
مصر حمايت ميكند.
آقاي
روحاني از
همان ابتدا
رابطه با
عربستان را
كليد زد ولي
مسئله سوريه
نقطه تقابل دو
كشور است دولت
جديد با اين
مشكل چگونه
كنار ميآيد؟
درست
است كه اين دو
كشور تضادهايي
با هم دارند
ولي از جهتي
ياد گرفتهاند
كه با هم كنار
بيايند و خط
قرمز همديگر
را خوب ميدانند.
حضور آقاي
روحاني خاطره
روابط خوب ايران
و عربستان را
در اواخر دهه 1990
به ذهن ميآورد.
این یک واقعیت
است که دو
كشور رقيب
يكديگرند اما
به این درک هم
رسیدهاند که
اين رقابت را
بهتر است که
مديريت کنند تا
از ضررهای آن
که در نهایت
به جیب هردو
ميرود کم
کنند. عربستان
با وجود اينكه
ايدئولوژي
جذابي ندارد و
غرب نيز اين
ايدئولوژي را قبول
ندارد اما با
پول و لابي و
رسانه
توانسته است
سياست خارجه
قوي را ايجاد
كند. بنابراين
براي حلوفصل
مسائل منطقه
اي ایران بايد
با این کشور
تعامل داشته
باشد. براي دو
كشور ثبات
منطقه اي بسيار
مهم است و در
بحران سوريه
ايران خودش را
به بلوك
مقاومت وصل ميكند
و عربستان نيز
به سمت
وهابيسم ميرود.
یعنی فراتر از
منافع ثبات
منطقه اي،
منافع سیاسی و
ايدئولوژیک
نيز روابط اين
دو كشوررا تحت
تاثیر قرار ميدهد.
ولي در كل به
نظر من خواسته
دو كشور این
است که به سمت
ثبات در منطقه
پیش بروند.
نقش
سوريه در اين
روابط چگونه
است؟
اکنون
بحران سوريه
پاشنه آشيل
روابط ايران و
عربستان شده
است ولي در كل
اين دو كشور
ميتوانند به
طور حداقلي با
هم كار كنند
ميتوانند
زمينههايي
را پيدا كنند
كه به سمت
همكاري حرکت
کنند.
حضور
ایران و حزب ا...
در سوریه را
چگونه ارزیابی
ميکنید؟ چرا
ایران نميگوید
که در سوریه
حضور مستقیم
دارد؟
ايران
بارها حمايت
از حزب ا... را
اعلام كرده است.
از طرف دیگر
حزب ا... در
سوريه حضور
دارد. اگر ايران
زياد بر حضور
خود در سوریه
مانور دهد این
مسئله
احتمالا بر
جنبههای
قوميجنگ
یعنی رقابت
شيعه و سني
البته از سوی
معارضان سوری
ميافزاید و
این نه برای
ایران خوب است
و نه برای منطقه.
در كل ايران
بايد طوري عمل
كند كه قدرتهاي
منطقه اي و
بين المللي به
اين نتيجه
برسند كه بدون
حضور و کمک
ايران نميتوانند
به نتيجه اي
پایدار در حل
یک موضوع منطقه
ای مثل بحران
سوریه برسند.
اين يك امتیاز
استراتژیک
براي ايران
است.
به
نظر شما درست
است كه كشورهايي
مانند تركيه،
عربستان و
روسيه مخالف
بهبود روابط
ميان آمريكا و
ايران هستند؟
نه
اين درست
نيست. البته
اين كشورها
مخالف اين
نيستند كه
قدرت ايران در
منطقه کميتضعيف
یا مهار شود.
بايد ميان اين
كشورهايي كه
نام برديد
تفاوت قائل
شویم. عربستان
از سويي علاقه
مند است كه
تحريمها بر
ضد ايران
افزايش پيدا
كند ولي از
سويي خواستار
جنگ ميان
ايران و
آمريكا نيست
چرا كه ميداند
با اين اقدام
خودش هم به
شدت درگير ميشود.
تركيه نيز
علاقهمند
است كه اين دو
كشور به هم
نزديك شوند و
حتي شاهد آن
بودیم كه در
بحث هستهاي
ميانجيگري
نيز كردند
البته نه براي
اينكه دوستدار
ايران يا
آمريكا بودند
بلكه قصد داشتند
تا خودشان را
مطرح كنند ولي
در كل دنبال تنش
ميان ايران و
آمريكا
نيستند. برخي
از ديدگاهها
در ايران به
اشتباه تصور
دارند كه اگر
ميان ايران وآمريكا
تنش باشد كشورهاي
ديگر نفع ميبرند.
بهنظرم در
این زمینه
باید محتاط
باشیم، حتي
روسها نيز
نميخواهند
که ايران و
آمريكا در تنش
دائم باشند چون
به ضرر آنها
هم هست. مثلا
نميخواهند
منافع
اقتصادی یا
فعاليتهای
هستهاي آنها
در ایران نفی
شوند که از
طریق یک
قطعنامه
تحریميشورای
امنیت علیه
ایران به آنها
تحمیل شده و آنها
چاره ای جز
پیروی به دلیل
مسئولیتهای
متصوره بین
المللی برای
خود ندارند.
در
سخنانتان به
مصر اشاره
كرديد، سر
گذشت اخوان چه
ميشود؟
سياست خارجی
ايران بايد با
كدام يك از طرفين
دعوا باشد؟
ببينيد
اخوان بخش
عظيمياز ملت
مصر را تشكيل
ميدهد و
اسلام گرايي
هم در مصر در
حال پيشرفت است.
قبلا اخوان در
قدرت نبود ولي
حال آن را
تجربه کرده
است و لذا سخت
است که آن را
کنار بگذارد. از
سويي ديگر نيز
نصف جمعيت مصر
جریان مخالف یعنی
ملي گرايان،
لیبرالها،
چپها و غیره
هستند كه آنها
را نيز نميتوان
ناديده گرفت.
ايران بهدرستی
ميخواهد با
مصر جديد از
هر نوعی که
باشد روابط خوبي
داشته باشد.
فرصت خوبي پيش
آمده است كه
با مهم ترين
كشور عرب
رابطه برقرار
كند و ايران به
اين دليل راه
حل ميانه را
در پيش گرفته
است كه دچار دشمني
با گروه خاصي
نشود. كار
سختي است كه
ميان اين دو
تعامل ايجاد
كنند. ولي مهم
ترين بحث اين
است كه ايران
با مصر جديد
رابطه خوبي
داشته باشد.
رژیم مبارك
سالها مصر را
به مركز
فعاليت ضد
ايراني در
جهان عرب
تبديل کرده
بود.
مسئله مهم
براي دولت
آقاي روحاني اين
است كه ورود
به گفت وگو با
آمريكا را
چگونه
عملياتي كند
حضور آقاي
روحاني خاطره
روابط خوب ايران
و عربستان را
در اواخر دهه 1990
به ذهن ميآورد
انتخاب آقاي
ظريف به اين
خاطر بود كه روي
فضاي دروني
آمريكا ونهادهاي
قدرت تاثیر
بگذارد
برخي از ديدگاهها
در ايران به
اشتباه تصور
دارند كه اگر
ميان ايران
آمريكا تنش
باشد كشورهاي
ديگر نفع ميبرند
اينگونه هم
نيست كه شما
بخواهيد با آمريكا
وارد گفت و گو
بشويد و آن
طرف نيز به
راحتي قبول
كند كه با شما
وارد مذاكره
معناداری برای
دادن امتیازی
که خواست شما را
تامین ميکند
شود
همین الان
جنبشهای ضد
تحریم در سطح
نهادهای مدنی
و مردم در حال
تقویت شدن
است. چراكه
اين تحريمها
گذشته از آسيبهاي
اقتصادي از
نظر سياسي نيز
تاثيرات منفي
دارند
انديشكدهها
و افراد
تاثیرگذار در
آمريكا آقاي
ظريف را به
عنوان ديپلماتي
ميشناسند كه
به بازي
برد-برد
اعتقاد دارد
روابط ایران
با کشورهای
کلیدی منطقه ای
مثل عربستان،
ترکیه و مصر
است که ارزش
استراتژیک
ایران را در
نزد آمریکا
بالا ميبرد
لینک
خبر : http://www.ghanoondaily.ir/?News_Id=21832
**************************************
خلاقیت
در دیپلماسی
قربانی مواضع
تندروهای داخلی
قانون
29 مرداد 1392
گروه
مجلس- دولت
یازدهم چند
روزی است که
کار خود را
رسما آغاز
کرده است،
شاید یکی از
نقاط قوت دولت
روحانی،
سابقه او در
سیاست خارجی و
موفقیتهایی
باشد که در
دوران او به
دست آمده بود،
وزیر امور
خارجه دولت
یازدهم نیز در
این عرصه فردی
توانمند است.
چالش اصلی
کشورمان
مسئله هسته ای
و به تبع آن
تحریمهای
اقتصادی ناشی
از شکست در
مذاکرات هسته
ای است.
دیپلماسی
دولت یازدهم و
ظرفیتهای حل
مسئله هسته ای
را در گفت وگو
با نوذر شفیعی
عضو کمیسیون
امنیت ملی و
سیاست خارجی
مجلس بررسی
کردیم.
یکی
از
انتقادهایی
که تقریبا
اکثر
نامزدهای انتخابات
ریاست جمهوری
در زمان
مناظرهها
مطرح کردند،
اشتباهات
دولت سابق در
عرصه سیاست
خارجه بود،
فکر ميکنید
با روی کار
آمدن دولت
آقای روحانی
چه تغییراتی
در دیپلماسی
کشور خواهیم
داشت؟
آقای
روحانی در
جلسه معارفه
آقای ظریف
مطرح کرد که
سیاست خارجی
جمهوری
اسلاميدر
اصول تغییر
نميکند ولی
در تاکتیکها
و شیوهها
تغییراتی
ایجاد ميشود.
دیپلماسی هم
روش اجرای
سیاست خارجی
است و هم فن و
هنر
.
این فن
و هنر به چه
معناست؟
تمام
دیپلماتها
برای اجرای
سیاست خارجی
کار ميکنند و
دیپلماسی را
به عنوان یک
روش ميدانند
اما در نگاه
هنر
دیپلماسی،
دیپلماتهای
برجسته ميتوانند
ابتکار عمل به
خرج بدهند و
نتایج
بهتری را کسب
کنند.
فکر ميکنید
با روی کار
آمدن آقای
ظریف این
نتایج بهتر،
محقق خواهد
شد؟
با
روی کار آمدن
آقای ظریف یک
خط و منفعت
اصلی
همراستای گذشته
دنبال ميشود
اما تفاوت در
سلیقهها، در
بیان مواضع،
در شیوهها و
الگویهای
مذاکره ميتواند
به تامین
منافع به شکل
متفاوت
منتج شود.
برای
مثال ما در
حوزه تحریمها
شاهد بودیم که
دولت گذشته در
ابتدای روی کار
آمدن، تحریمها
را ورق پاره
عنوان میکرد
اما در روزهای
پایانی در
پاسخ به
منتقدان مشکلات
اقتصادی را
ناشیاز
تحریمها ميدانست،
به نظر شما
رویکرد
دستگاه
دیپلماسی دولت
یازدهم در
برابر تحریمها
به چه صورت
خواهد بود و
آیا امیدی به
لغو یا رفع
تدریجی آنها
خواهد بود؟
مسئله
تحریم یک بحث
دو طرفه است
دولت ایران
تلاش خود را
ميکند، بقیه
ماجرا بستگی
به این دارد
که طرف مقابل
تا چه اندازه
بر اساس
استدلالهای
ایران اقناع
شود. در بحث
دیپلماسی،
اصطلاحی وجود
دارد به نام
کد عملیاتی؛
منظور از کد
عملیاتی این
است که
دیپلماتها
با پیش فرضِ
نرسیدن به
نتیجه وارد
مذاکره ميشوند.
برای مثال در
زمان جنگ سرد
دیپلماتهای
آمریکایی
کافی بود
بدانند فلان
موضوع به نوعی
به اتحاد
جماهیر شوروی
مربوط است، تا
نظرشان منفی
باشد.
و شما
فکر ميکنید
که غرب در حال
حاضر با کدهای
منفی وارد مذاکره
با ایران ميشود؟
در
حال حاضر
بستگی دارد که
این کد
عملیاتی چگونه
عمل ميکند
اگر غرب دولت
احمدی نژاد را
با دولت آقای روحانی
یکسان تلقی
کند، آن کد
عملیاتی منفی
عمل ميکند
اما اگر این
دو را پدیدههایی
متفاوت
بداند در آن
صورت کد عملیاتی
متفاوت عمل ميکند
و ميتوانیم
شاهد انعطافهایی
از سوی غرب
باشیم.
اگر
این تفاوت بین
آقای احمدی
نژاد و روحانی
از سوی غرب
احساس شود،
آیا ميتوان
انتظار یک
دیپلماسی
فعال و روان
داشت ؟
زمانی
که از
دیپلماسی
صحبت ميکنیم
آن هم در مورد
کشورمان،
فراموش نکنیم
که جمهوری
اسلاميبا
غرب مشکلات
بنیادین دارد،
ماداميکه
این مشکلات
وجود دارد،
نميتوانیم
دیپلماسی
روان داشته
باشیم مخصوصا
که گاهی در
عرصه داخلی
برخی از موضع
گیریهای تند
و افراطی،
ابتکار عمل و
خلاقیتهای
دیپلماتیک را
تحت تاثیر
قرار ميدهد.
یعنی
ممکن است که
گروههای
فشار داخلی در
دیپلماسی
دولت نقش
داشته باشند؟
ببینید
مثلا گفته ميشود
که چرا آقای
ظریف فلان
اقدام را
انجام داد.
درواقع برخی
گروهها
مقاصد شخصی را
در چارچوب
نظام طرح ميکنند
و آقای ظریف
هم ناچار است
این موارد را
به عنوان یک
ملاحظه منظور
کند؛ زمانی که
ملاحظات زیاد
شود ابتکار
عمل و خلاقیت
کاهش ميیابد
و ضعیف ميشود.
توفیق
نیافتن دولت
احمدی نژاد در
عرصه بین المللی
تحت تاثیر
همین فشارها
بود یا رویکرد
دولت به نوعی
بود که
نتوانست موفق
باشد؟
دولت
دهم با موضع
گیریهای تند
داخلی مواجه
نبود در حالی
که احتمال ميرود
در مورد آقای
ظریف وجود
داشته باشد
اما نتایج
سیاستهای
خارجی در آن
دوران ناشی
از
رفتار دولت
احمدی نژاد
بود.
فرض
کنیم که این
کدهای
عملیاتی که
شما گفتید نسبت
به دولت آقای
روحانی مثبت
باشد اما
تجربه نشان
داده است که
مجامع بین
المللی در
برابر تحریمهایی
که وضع کرده
است، انعطاف
سریعی نشان
نميدهد،
برای مثال در
مورد عراق هم
شاهد بودیم که
تحریمها حتی
سالها بعد از
سقوط صدام هم
ادامه داشت و
به تدریج لغو
شد، با این
حال آیا فکر
ميکنید با
رویکرد سیاست
خارجه دولت
یازدهم امکان
دارد که تحریمها
علیه ایران در
زمان کوتاهی
لغو شود؟
بخش
اندکی از این
مسئله بر عهده
ما است، بخش
اصلی آن بر
عهده کشورهایی
است که ما را
تحریم کردند و
به نظر من این
مسئله دشوار
است مگر اینکه
غرب بخواهد حسن
نیت نشان
بدهد، ضمن
آنکه لغو
تحریمها
مشروط به دست
کشیدن ایران
از همه حقوق
مشروع هسته ای
نباشد.
صحبت
مسئله هسته ای
شد، صحبتهایی
مطرح ميشود
که احتمال
انتقال
پرونده هستهای
از شورای
امنیت ملی به
وزارت امور
خارجه وجود
دارد، آیا این
موضوع صحت
دارد؟
این
بحثی است که
از گذشته مطرح
شده بود تا
این لحظه که
هم آقای
روحانی و هم
مسئولان
وزارت خارجه
این مسئله را
تکذیب کردند.
اما دور از
انتظار هم
نیست.
به نظر
شما آیا چنین
چیزی ضرورت
دارد، یعنی از
نظر تاکتیکی
ميتواند
برای حل مسئله
هسته ای ایران
مفید باشد؟
تصور
بر این است که
اگر این مسئله
توسط یک کادر
مجرب در وزارت
خارجه پیگیری
شود شاید کار
بهتر پیش برود.
در
خبرها داشتیم
که بان کی مون
از آقای
روحانی دعوت
کرده است که
در مجمع عموميسازمان
ملل شرکت کند
البته رئیسجمهور
در حال بررسی
این مسئله است
فکر ميکنید
حضور در مجامع
بین المللی
چقدر ميتواند
در موفقیت
دیپلماسی
کشور موثر
باشد؟
هر
اندازه که در
سطح مجامع بین
المللی فعال
تر باشیم
امکان تعامل
بیشتر ميشود؛
روابط بین
الملل چیزی جز
گفتمان
و گفت و گو
نیست؛ هر
اندازه که این
گفتمانها در
سطح مجامع بین
المللی بهتر
مطرح شود، اقبال
به کشور بیشتر
ميشود و حتما
موثر است.
البته
آقای احمدی
نژاد هم حضور
گستردهای
داشت، ولی
توفیق چندانی
حاصل نشد.
همان
مسئله فن و
هنر در
دیپلماسی را
که قبلا مطرح
کردم اینجا
نیز مصداق
دارد گاهی
اوقات یک صورت
مسئله بهعنوان
تهدید مطرح ميشود
و گاهی همان
صورت مسئله به
عنوان یک فرصت
به رقیب ارائه
ميشود که در
این صورت
انگیزه رقیب
برای تعامل بیشتر
است فراموش
نکنیم که
روابط کشورها
مانند روابط
انسانها
تنظیم ميشود
چرا که در
نهایت این
انسانها
هستند که
روابط کشورها
را تعیین ميکنند
بنابراین به
راحتی ميتوان
کشورها را تحت
تاثیر قرار
داد.
لینک
خبر
:
http://www.ghanoondaily.ir/?News_Id=21836
*********************************
ولایتی
در مصاحبه با
آسوشیتدپرس:
غرب
باید از فرصت
به وجود آمده
برای توافق با
ایران
استفاده کند/
غنیسازی را
تعلیق نمیکنیم
مشاور
رهبر معظم
انقلاب در
امور بینالملل
در مصاحبه با
خبرگزاری
آسوشیتدپرس،
روی کار آمدن
«حسن روحانی»
در ایران را
فرصتی برای
سنجش میزان
صداقت غرب
دانست و گفت:
غربیها باید
از این فرصت
استفاده کنند.
خبرگزاری
فارس:29 مرداد 1392ـ
غرب باید از
فرصت به وجود
آمده برای
توافق با ایران
استفاده کند/
غنیسازی را
تعلیق نمیکنیم
به
گزارش
خبرگزاری
فارس، «علیاکبر
ولایتی» در
مصاحبه با
خبرگزاری
آسوشیتدپرس
روی کار آمدن «حسن
روحانی» در
ایران را
«آزمون صداقت
برای کشورهای
غربی» توصیف
کرد و به آنها
توصیه کرد از
فرصت به وجود
آمده، برای
دستیابی به
توافق هستهای
با ایران
استفاده کنند.
مشاور
رهبر جمهوری
اسلامی در
امور بینالملل
با بیان اینکه
این غرب است
که باید بتواند
با ایران به
توافق برسد،
گفت ایران هم
آماده است با
«ادبیاتی
متفاوت» به
این تلاشها
پاسخ دهد.
آنطور
که
آسوشیتدپرس
گزارش داده،
آقای ولایتی
در این مصاحبه
اعلام کرده
است که رهبری
ایران معتقد
است که انجام
مذاکرات چند و
دوجانبه با
کشورهای غربی
میتواند به
پیشرفتهایی
منجر شود.
آسوشیتدپرس
به نقل از
ولایتی نوشته
است: فکر
نمی کنم تداوم
ادبیاتی که
تاکنون
استفاده کردهایم،
سودمند باشد.
باید با
ادبیاتی
متفاوت مذاکره
کنیم. اهداف
همان است، اما
با ادبیاتی متفاوت.
وی
با بیان اینکه
تیم مذاکرهکننده
ایرانی باید
«فعالانهتر»
عمل کند، گفت
این تیم نه
فقط در چارچوب
1+5 بلکه باید «به صورت
مستقیم و
غیرمستقیم با
همه این 6 کشور مذاکره
کند». وی
افزود «حل
چنین مسئله
پیچیدهای،
به تعقل
بیشتری
نیازمند است».
مشاور
رهبری در این
مصاحبه با
تاکید بر اصول
ایران در
مذاکرات، گفت
دولت جدید هم
همان اصولی را
دنبال میکند
که دولت قبلی
در مذاکرات
پیگیری میکرد.
به گفته وی «مسئولیت
سیاست خارجی
از جمله موضوع
هستهای بر
عهده رهبری
است».
وی
تاکید کرد که ایران
باید «چه از
لحاظ تاکتیکی
و چه از لحاظ تکنیکی»
تغییراتی را
ایجاد کند.
ولایتی
در مورد
احتمال
مذاکره
مستقیم با آمریکا
هم گفت: تا
زمانی که
رفتار آنها
همانی باشد که
تا الان بوده،
فکر نمیکنم
چنین چیزی رخ
دهد. آنها
باید از موضع
خود پایین
بیایند. آنها
هنوز هم فکر
میکنند که یک
ابرقدرت
هستند.
ولایتی
احتمال تعلیق
مجدد غنیسازی
در ایران را
هم رد کرد و
گفت: ایران
تجربه خوبی از
انجام این کار
به عنوان یک
اقدام اعتمادساز،
ندارد.
وی
افزود: ما دو
سال هرگونه
فعالیت غنیسازی
را متوقف
کردیم. نتیجه
چه بود؟ هیچی.
هر روز ادعایی
به ادعاهای
روز قبلشان
اضافه کردند.
چرا باید چنین
تجربهای را
تکرار کنیم؟
آسوشیتدپرس
با این ادعا
که احتمالا
«محمد جواد
ظریف» وزیر
خارجه جدید
ایران شخصا
مذاکرات هستهای
را بر عهده میگیرد،
به نقل از
آقای ولایتی
مینویسد:
ظریف یک
دیپلمات حرفهای
و مذاکرهکنندهای
ممتاز است. او
تجربه خوب و
کافیای در
زمینه
دیپلماسی
دارد. با حضور
ظریف در رأس
وزارت خارجه،
امیدواریم که
بتوانیم نه
فقط در موضوع
هستهای بلکه
در مورد مسائل
دیگر منطقه،
به راهحل
نهایی دست
یابیم.
ولایتی
با تاکید بر
اینکه تحریمها
نمیتوانند
ایران را
وادار به عقبنشینی
کنند، گفت:
ایران چند دهه
است که با تحریمهای
غرب روبروست.
وی
افزود: اگر
شما با کشوری
مثل ایران طرف
باشید که 15
همسایه دارد،
نمیتوانید
تحریمها را
به صورتی موثر
اعمال کنید.
ما بالاخره راهی
برای بیاثر
کردن آنها
پیدا میکنیم.
ولایتی
در پایان ضمن
تصریح بر
حمایت ایران
از دولت و
مردم سوریه،
گفت: شدیدا
معتقدیم دولت
سوریه در قدرت
باقی میماند.
دولت جمهوری
اسلامی در کمک
به مردم و
دولت سوریه جهت
دفاع از حقوق،
سرزمین و
تمامیت ارضیشان
تردید نخواهد
کرد.
-
***********************************
فعالان
سياسي
اصولگرا و
اصلاحطلب در
گفت وگو با«
قانون»:
اجماع
ملي چگونه
حاصل ميشود؟
با
نظراتي از خوشچهره،
كرباسچي،
تابش و ترقي
قانون
ـ 28 مرداد 1392
گروه
سياسي،
صديقه موسوي-
هر چند گردش
قدرت در نظامهاي
دموكراسي
آزاد است،
اما نگاهي به
عملكرد
جريانات
سياسي در كشورهاي
دموكراتيك
غربي نشان ميدهد
كه همه گروهها
بر كلياتي
مورد توافق
قرار گرفته،
اجماع دارند.
اجماع ملي
چيزي فراتر از
پايبندي به
قانون اساسي و
استراتژيهاي
كلان هر
كشور را شامل
ميشود
استراتژي كه
شايد با اجماع
همه گروهها و
در زماني ديگر
تغيير كند.
اجماع ملي بيش
از هر حوزه اي
در سياست
خارجي اهميت
خود را نشان
ميدهد شايد
به همين دليل
است كه در
كشوري مانند
آمريكا با
اجماع دو گروه
سياسي اصلي
كشور استراتژيهاي
سياست خارجي
تدوين و منتشر
ميشود. در روز
توديع و
معارفه وزراي
خارجه دولتهاي دهمويازدهم
حسن روحاني
نقش اجماع ملي
را يادآور شد.
وی
با بیان اینکه
ما در برابر
خارجیها
نیازمند قدرت
ملی که همان
اجماع ملی
است، هستیم،
تاكيد كرد:
اگر ملت احساس
کند که ما در
راستای منافع
آنها قدم میگذاریم
حتی خارجیها
اگر لجبازی هم
کنند تمام ملت
پشت سر ماست. رئيس
جمهور در حالي
اين سخنان را
تاكيد كرد كه در
ايران
استراتژيهاي
كلان سياست
خارجي تدوين
نشده و اگر
همچنين متني
تهيه شده،
منتشر نشده
است. «قانون»
در گفت وگو با
چهرههاي
سياسي گروههاي
اصلاح طلب و
اصولگرا
ديدگاه ايشان
را در اين
باره جويا شد
و از آنها
خواست بگويند
كه بايد به چه
اصولي اجماع
داشت.
مسئله
هسته اي و
حمايت از ملت
فلسطين
حمید
رضا ترقی عضو
حزب موتلفه
اسلاميبا
بیان این که مواضع ملت
ایران در صحنههاي
گوناگون بر سر
موضوعاتی
مانند دفاع از
حق هستهای و
حمایت از آن
بهویژه در
آژانس بین
المللی انرژی
هستهای
معلوم و مشخص
است در خصوص
نقش اجماع ملی
در سیاست
خارجی گفت: ما به
غیر از مسئله
هسته ای بر
موضوع حمایت
از ملت فلسطین
و ضدیت با
اسرائیل به
عنوان یک غده
سرطانی در
منطقه نیز
اجماع داریم
همچنین نسبت
به آمریکا و
دیدگاهها و
اظهار نظرهای
فریبنده آن
نیز در مورد
درخواست
مذاکره تا
زمانی که به
یک اجماع عملی
در مورد کنار
گذاشتن سیاست
دوگانه خود در
قبال ایران
نرسد
نیز اجماع هست و
موضوع مهم
دیگر را
اعتقاد بر این
شعار
سلاح هستهای برای
هیچ کس و
فناوری هسته
ای برای همه
دانست و
مجموعه این
اصول را مبنای
اجماع ملی
بیان کرد و
عنوان داشت که
انتظار ملت
ایران این است
دولت جدید در
پیگیری این
موارد در سیاست
خارجی از
ادبیات مناسب
و روشهای
بهتری
استفاده کند.
نميتوان
از اجماع ملی
دفاع کرد
محمد
رضا تابش،
اصلاح طلب
نماينده مجلس
با بیان این
که در صورت
تعریف واحد
از
منافع ملی ميتوان
یک اجماع ملی
را بهوجود
آورد بیان
داشت: دیدگاهها
و سلایق مختلف
باید روی
اجماع ملی به
توافق برسند و
زمانی که
تفسیر منافع
ملی از منظر
گروههاي
سیاسی متفاوت
است این موضوع
را مشکل ميکند
مثلا زمانی که
عده ای
معتقدند که
وضعیت اقتصادی
موجود باعث
رویگردانی
مردم از دولت
ميشود و
منافع ملی را
به خطر مياندازد
و از سوی دیگر
عدهای ميگویند
که این اقتصاد
یک اقتصاد
مقاومتی است و
برای منافع
ملی خوب است
نشان دهنده این
امر است که در
لفظ نميتوان
از اجماع ملی
دفاع کرد و
زمانی که در
منافع ملی به
تفسیر واحدی
رسیدیم اجماع
ملی هم حاصل
ميشود.
منافع
ملي ارجح از
منافع جناحي
باشد
محمد
خوش چهره با
بیان این که
این امر یک
آرمان و هدف
دور است معتقد
بود: در فضای
سیاسی و
اجتماعی که
حقایق و نگاههاي
متفاوتی از
این امر وجود
دارد این
موضوع یک
آرمان است و
معمولا در
زمانی که
اهداف مشترک
یا یک حس
رفتاری و درک
صحیح یا باور
صحیحی در این
موضوع وجود
داشته باشد
این امر نقطه
اجماع ملی است
و از این رو من
این را یک
آرمان ميدانم
البته نه
آرمانی که دست
یافتنی نباشد
که زمینه دست
یافتن به آن
فعال سازی
اعتماد ملی است
و این کاری
سخت بین
بازیگران
سیاسی است که تسلط
به جریان حاکم
دارند و بستگی
دارد به این
که منافع صنفی
و جناحی چقدر
ميتوانند
تحت تاثیر
منافع ملی
قرار بگیرند.
اجماع
ملی نه اجماع
مسئولان!
غلامحسین
کرباسچی با
بیان این
موضوع که در
تفسیر اجماع
ملی باید به
یک نظر خواهی
عمومياز
مردم پرداخت و
چیزی که ما ميتوانیم روی آن
بحث کنیم
منافع ملی است
گفت: صحبت از
اجماع ملی را
باید معنا کرد
و اگر به این
معناست که
اشخاص و گروهها
و روزنامهها
به این امر
بپردازند و
بگویند یک
مورد است و
مورد دیگر هم
این است که
اگر مردم را
قبول داریم از
آنها نظر
خواهی کنیم که
ببینیم روی چه
مسائلی اجماع
ملی دارند در
این نظرات هم
ممکن است که
هر کسی تفسیر
خودش را داشته
باشد مثلا
یکی
روی سازش با
آمريكا
دیگری
روی جنگ با
آمريكا و آن
یکی
روی مذاکره
با آمريكا نظر
بدهد و از سوی
دیگر اگر
اجماع این گونه
است که
متولیان امر و
مسئولان
کشوری که با
رای مردم
انتخاب شده
اند به یک
اجماع برسند این
را ميتوان
اجماع
مسئولان
نامید نه
اجماع ملی.
اجماع ملی این
گونه است که
تماميگروهها
از اصولگرا و
اصلاح طلب و
میانه رو و
معتدل و حتی
آنها که به
قولی منافع
ملی و کشور
فقط برایشان
مهم است بر سر
یک موضوع به
توافق برسند بنابراین
تفسیر من این
است که منافع
ملی که باعث
صلح و آرامش و
اقتصاد پویا و
روابط خوب با تمام
دنیا و امنیت
و دوری از
تهدیدات دشمن
است در اولویت
است و این
منافع ملی است
که مهمتر و
دارای اجماع
است.
لینک
خبر : http://www.ghanoondaily.ir/?News_Id=21740
*****************************
فقط
پری بلندهها
متهم هستند؟!
(یادداشت روز)
کیهان 29
مرداد 92
سازمان
«سیا» پس از 60 سال
برای اولین
بار پذیرفت که
در طراحی
عملیات آژاکس
دست داشته
است. دیروز 28 مرداد،
شصتمین
سالگرد
کودتای 28
مرداد 1332- 19 آگوست
1953- بود و سازمان
سیا هرچند به
طور محدود
برخی اسناد
عملیات سرّی
آژاکس را از
طبقهبندی
محرمانه خارج
کرد اما همزمان
مدعی شد «در
بایگانیهای
خود جای کافی
برای نگهداری
اسناد مربوط به
این عملیات
نداشتیم و
بخشی از این
اسناد از بین
رفتهاند».
یکی از اسناد
منتشره
درباره سال 1952
یعنی چند ماه
پیش از کودتا
و هنگامی است
که نخستوزیر
برآمده از
نهضت ملی شدن
نفت به آمریکا
خوشگمان بود
و تصور میکرد
از طریق
مذاکره با
آمریکا میتوان
از فشار دولت
انگلیس کاست.
سند سازمان سیا
روشن میکند
«در پایان سال 1952
روشن بود دولتهای
غربی که
منافعی در
ایران دارند
نمیتوانند
با دولت مصدق
در ایران به
توافق نفتی برسند».
انتشار
این «خبر
سوخته» از سوی
سازمان
جاسوسی
آمریکا
طبیعتا برای
مردمی که
انبوه اسناد
خیانتهای
واشنگتن را با
تسخیر لانه
جاسوسی مرور
کردند،
جذابیت
چندانی ندارد.
این مردم 26 سال
بعد از کودتای
مشترک
انگلیسی-
آمریکایی به
اسناد لانه
جاسوسی دست
یافتند که
خیانتها و
جنایتهای به
مراتب بزرگتری
را فاش میکرد.
آنها همچنین 4
سال پیش دیدند
که دستاندرکاران
عملیات آژاکس
و کودتای
نوژه، چگونه
از آشوبگران
به عنوان
«جنبش سبز»
حمایت میکنند
در حالی که در
گذشته نیز به
واسطه رسانههایی
مانند بیبیسی،
صدای آمریکا و
رادیو فردا،
کودتای 28 مرداد
را «قیام و
جنبش ملی»
توصیف کردهاند!
ما نمیدانیم
چند- ده- سال
دیگر طول
خواهد کشید تا
سازمان سیای
آمریکا یا امآیسیکس
انگلیس برخی
اسناد از بین
نرفته(!) کودتای
سبز 1388- 2009- را
منتشر کنند.
اما به خاطر
میآوریم که
مایکل لدین
مشاور پیشین
امنیت ملی آمریکا
در همان سال
تصریح کرد
«جنبش سبز
مربوط به یک
سال اخیر نیست
بلکه ما برای
راهاندازی
آن 20 سال وقت
صرف کردیم. ما
از اواسط دهه 1980
میلادی با
برخی اعضای
دفتر نخستوزیری
ایران در
ارتباط و تماس
بودیم». از تیر 1378
تا خرداد 1388
حدود 10 سال
فاصله بود و
دوقلوی به هم
چسبیده
آمریکایی-
انگلیسی در
این دهه 2
کودتای مخملین
را علیه ایران
تدارک کردند
اما برخلاف 60
سال پیش نتیجه
نگرفتند و
شبکهای از
عوامل آنها لو
رفت.
60 سال پس از
کودتای 19
آگوست 1953،
معادله میان
ایران و جبهه
استکباری غرب
تفاوت کرده
است. دشمنیها
البته وسعت
یافته اما
ایران امروز،
ایران ضعیف و
از هم پاشیده 6
دهه پیش نیست.
ایران 2013 آن
گونه که
روزنامه
گاردین
براساس
افشاگری
مستند ادوارد
اسنودن (کارمند
متواری آژانس
امنیت ملی
آمریکا- NSA)
منتشر کرد،
«مهمترین هدف
سیستم جاسوسی
آمریکاست و
فقط در ماه
مارس 2013 [اسفند 91-
فروردین 92]
آژانس امنیت
ملی آمریکا 97
میلیارد داده
گوناگون از
طریق جاسوسی
در شبکههای
کامپیوتری و
اینترنتی در
سراسر جهان به
دست آورده که
از این میزان،
بیش از 14
میلیارد داده
و گزارش مربوط
به ایران است
و این کشور در
رتبه نخست
قرار گرفته
است». چرایی
این اولویتگذاری
را جرج فریدمن
مدیرکل آژانس
اطلاعات و مراقبت
راهبردی
آمریکا در
کتاب
جدیدالانتشار
«دهه آینده»
توضیح میدهد
و خاطرنشان میکند
«مهمترین
راهبرد 10 سال
آینده آمریکا
در خاورمیانه،
جلوگیری از
پیشروی و قدرت
رو به افزایش
ایران است...
آمریکا باید
در مناطق مختلف
جهان و در
قبال رقبایی
چون ایران،
روسیه، چین،
ژاپن، برزیل و
آلمان، از
سیاست تفرقه
بینداز و
حکومت کن بهره
بگیرد». این
عبارت مشابه
تعبیر دکتر
مایکل برانت
رئیس بخش شیعهشناسی
سازمان سیا
مقارن پیروزی
انقلاب است که
در کتاب خود
تاکید میکند
«ما در سازمان
سیا ضمن
همفکری با
سرویس جاسوسی
انگلیس به این
نتیجه رسیدیم
که تنها راه
موثر مقابله
با انقلاب اسلامی
ایران، اتخاذ
تاکتیک تفرقه
بینداز و نابود
کن به جای روش
قدیمی تفرقه
بینداز و حکومت
کن است».
اگر
آمریکا و
انگلیس 60 سال
پیش فقط میخواستند
نفت ما را
غارت کنند
امروز با نفوذ
فزاینده و
نافذ ایران در
خاورمیانه اسلامی
روبرو هستند و
او را مدعی
قلههای علم و
فناوری و قدرت
نرم و نفوذ
فرهنگی در دنیا
میشناسند.
ماجرای
غمباری که 4
سال پیش از
سوی یک جریان
سیاسی کرم
خورده و فاقد
تقوای جمعی
تدارک شد- و
فربه شده
خیانت تلخ 10
سال قبلتر
بود- در واقع
تلاقی خیانتآمیز
دو خط موازی
خارجی و داخلی
بود. جریان خارجی
میخواست
ترمز پیشرفت
ایران را بکشد
بلکه تمدن تجدید
حیات کرده
ایران را زیر
آوار بیثباتی
و آشوب دفن
کند و جریان
داخلی به دلیل
انواع آلودگیها
و سقوط فردی و
جمعی میخواست
به هر قیمت
دیکتاتوری
اشرافی در
کشور درست کند
و با مسخ
جمهوریت و
اسلامیت نظام-
که هر دو خار
چشم استکبار
غرب است- دولت
کودتایی پس از
28 مرداد را با گریم
و آرایش
امروزیتر
بازسازی
نماید! فضلالله
زاهدیها و
شعبان بیمخها
و جریان
مطبوعاتی
شبکه «بدامن»
در دوره جدید،
قیافهها و
سمتها و
عناوین به
ظاهر جدیدی
داشتند اما
همان کار ویژههای
عصر کودتای 28
مرداد را
برعهده گرفته
بودند و پس از
ناکامی،
شماری از همانها
به آمریکا و
انگلیس و برخی
کشورهای
اروپایی دیگر
پناهنده شدند.
شماری از آنها
علنا در خارج
از کشور اعلام
کردند که هدفگذاری
نهاییشان
براندازی
جمهوری
اسلامی بود.
نکته
مهمی در این
میان وجود
دارد. حجتالاسلام
روحانی
سخنران
راهپیمایی
حماسی 23 تیر 1378
علیه
آشوبگران بود
که با صراحت
اعلام کرد «دشمنان
داخلی و خارجی
ما میدانند
آن سد
نیرومندی که
در طول 20 سال
گذشته در برابر
همه توطئهها
از جمله 8 سال
جنگ ایستاد و
مقاومت کرده
اسلام بود...
اهانت به مقام
ولایت، اهانت
به ملت است،
اهانت به
ایران است...
قدرتهای
استکباری
توسط
مزدورانشان
سنگ زیرین بنای
جمهوری
اسلامی را هدف
قرار دادهادند...
در کدام کشور
حرکتهای
آشوبطلبانه
تحمل میشود؟...
توقع همین بود
که آمریکا یا
رژیم اشغالگر
قدس از این
عناصر آشوبگر
و جنایتکار
حمایت کنند».
او 11 سال بعد
نیز درباره
دستاندرکاران
فتنه سبز
تصریح کرد که
آنها «با شعارهای
ضد انقلابی،
موجبات
خوشحالی و
بهرهبرداری
آمریکا و رژیم
صهیونیستی را
فراهم آوردند
و موجب
ناراحتی
قاطبه مردم
شریف شدند.
این یک حرکت
ضد اسلامی و
ضد ملی بود».
اگر این سخنان
درباره دستاندرکاران
دو فتنه 78 و 88
حقیقت مسلم
است که هست، با
این وصف همین
سخنان صریح،
نقیض اظهارات
رئیس جمهور
محترم در جلسه
دفاع از
نامزدهای تصدی
وزارت در مجلس
(24 مرداد) است که
گفت «چند سال
پیش حوادث
تلخی رخ داد.
عدهای
اردوکشی
کردند و عدهای
دیگر کهریزک
درست کردند.
همه ما میدانیم
کارهای
ناپسندی صورت
گرفت. همه ما
باید تلاش
کنیم تا آتشها
با تدبیر
خاموش شود».
آیا ماجرای
کهریزک و جان
باختن 3 تن از
بازداشتشدگان-
که در مجرمانه
بودن آن
تردیدی نیست-
با خیانت بزرگ
یک جریان
سیاسی آلوده
در بردن کشور
به لبه پرتگاه
و همآهنگی با
کودتای
مخملین
آمریکایی-انگلیسی
آن هم بر
مبنای دروغی
که از خاتمی و
موسویخوئینیها
تا حجاریان و
ابطحی و تاجیک
و تاجزاده و...
بر دروغ بودن
آن در نهان یا
آشکار اذعان
کردهاند، هموزن
و همسنگ
است؟! یا مثلا
باید گریبان
شعبان بیمخها
و پری بلندهها
و رمضان یخیهای
دو عملیات
کودتا در سالهای
78 و 88 را گرفت و
سران آن را وا
گذاشت؟
البته
یکی از متهمان
ماجرای
ناگوار
کهریزک بلافاصله
با روی کار
آمدن وزیر کار
و رفاه، از
مدیرعاملی
تأمین
اجتماعی
برکنار شد اما
عجیب این است
که برخی
متهمان و
تدارککنندگان
و آتشافروزان
فتنهگریهای
78 و 88 برای تصدی
وزارت و
معاونت خیز
برمیدارند.
دو هوا بر
فراز یک بام
را چه کسی میتواند
بپذیرد؟ میتوان
خوشگمان
بود و چنین
تصور کرد که
تردد برخی از
این افراد
شاید حکایت
«ادب آموزی
لقمان از بیادبان»
باشد اما آنچه
این خوشگمانی
را زایل میکند
این واقعیت
است که میان
پنبه و بنزین
و شعله آتش
نمیتوان
تعادل برقرار
کرد. واقعیت
این است که
جمع میان شعار
خوب اعتدال و
افراطیون
نشاندار امکانپذیر
نیست مگر با
عدول از میانهروی
و اعتدال و یا
توبه
افراطیون از
خیانتها و
جنایتهای
گذشته. و چون
گمانه دوم
مابهازای
خارجی ندارد،
بیم جدی وجود
دارد که آنها سر
بزنگاه، ضربه
کاری را ابتدا
به خود دولت و رئیسجمهور
محترم و در
اصل به کشور و
نظام بزنند.
در
توجیه تناقض پدید
آمده یک تحلیل
بر آن است که
رئیسجمهور
احتمالا تصور
میکند مشکل
جریان افراطی
در سال 1388 با
رئیسجمهور
وقت بود و چون
به دکتر احمدینژاد
و عملکرد وی
نقدهایی وارد
است، بنابراین
میتوان با
افراطیون
مذکور کنار
آمد و به
تعامل و تعادل
رسید. به
اعتبار دیگر
شاید تصور این
باشد که طیف
یاد شده در
میان مدعیان
اصلاحطلبی و
حزب مشارکت و
حزب
کارگزاران با
صرفاً شخص
احمدینژاد
مسئله
انتخاباتی یا
سیاسی داشتهاند
و اکنون همانها
در موقعیت
حمایت از
روحانی
ایستادهاند.
اما این تصور
واقعیت ندارد
چه اینکه اولا
همین جریان
بارها طی 16-15 سال
گذشته مرتکب
جفا و خیانتهای
بزرگ در حق
کلیت کشور و
نظام شده و در
جبهه بزرگتری
ایستادهاند
که آن جبهه با
اتاق
فرماندهی
آمریکا و انگلیس
و اسرائیل،
اصل اسلام و
انقلاب و
جمهوری اسلامی
بلکه ایران را
هدف گرفته
است. ثانیا
همین جریان سر
بزنگاهها حتی
به ولینعمتان
خود نظیر
هاشمیرفسنجانی
و خاتمی- با
وجود نسبتهای
دوستی بسیار
نزدیک- خیانت
کرد و در قول و
فعل شعار عبور
از آنها را به
اجرا گذاشت و
سوال این است
که طیف بیوفا،
پیمانشکن،
فرصتطلب و بیثبات
مورد اشاره
چرا باید به
کسی وفادار
بماند که به
اعتبار مواضع
آن شخص از
جمله در دو
فتنه 78 و 88،
سودای انتقام
از وی را در سر
میپرورد و
معتقد است با
قبضه کردن
برخی مراکز مهم-
نظیر وزارت
علوم و...- میتوان
انتقام گذشته
را گرفت؟
60 سال پس از
کودتای 28
مرداد 32 سوال
اصلی این است
که آیا عوامل
آمریکا و
انگلیس گستردهتر
از گذشته در
ایران و علیه
ایران فعالند
یا نه؟ و اگر
پاسخ مثبت
است، جریانها
و گروهها و
سیاستمداران
چه نسبتی با
این عوامل
دارند؟ حتی
سکوت و انفعال
در اینباره
نیز هشداردهنده
است چه رسد به
همآهنگی و همپوشانی
با دشمن در
مواقع شبیخون.
محمد
ایمانی
***************************
اعضای
احتمالی تیم
جدید هسته ای
روزنامه
اعتماد نوشت:
تاریخ
انتشار:پنجشنبه
27 تير 1392
علی
اکبر صالحی،
وزیر
امورخارجه
روزگذشته و در
حاشیه جلسه
هیات دولت
بازهم از
واگذاری مسوولیت
مذاکرات هسته
یی به حسن
روحانی سخن
گفت. صالحی
گفته است که
مذاکرات با 1+5
قطعا ادامه
خواهد داشت و
منتظریم آقای
روحانی
مسوولیت را به
عهده بگیرند و
گروه مذاکره
کننده را
تعیین کنند.
صالحی در پاسخ
به سوالی که
از او پرسیده
شد؛ آیا شما
جزو گروه
مذاکره کننده
خواهید بود
گفت «با من صحبتی
نشده است.»
اشتون:
منتظر دیدار
با تیم جدید
هسته یی ایران
در اسرع وقت
هستیم
اما
در حالی که
وزیر
امورخارجه
ایران از واگذاری
مسوولیت
مذاکرات با 1+5
به حسن روحانی
خبر داده،
کاترین
اشتون، رییس
سیاست خارجی
اتحادیه
اروپا از
سرگیری «هرچه
سریع تر»
مذاکرات میان
1+5 و ایران
درباره
برنامه هسته
یی تهران را
خواستار شد.
اشتون
که مدیران
سیاسی اعضای
گروه موسوم به
1+5 را در بروکسل
گرد هم جمع
کرده بود تا
این گروه مانیفست
جدیدی را بر
مذاکرات با
تیم هسته یی جدید
ایران تدوین
کند در بیانیه
یی ویدئویی هدف
از این نشست
در بروکسل را
اعلام کرده و
گفته است: «ما
برای بررسی
مواضع مان و
برای بررسی
اینکه چطور می
توانیم به
بهترین شکل در
تلاش برای
یافتن یک راه
حل دیپلماتیک
درباره مساله
هسته یی ایران
پیش برویم با
یکدیگر دیدار
کردیم. »وی
افزود: «البته
در حال حاضر
منتظر تیمی
هستیم که در
ایران منصوب
خواهد شد.
بسیار
امیدواریم این
کار به زودی
انجام گیرد و
ما منتظر
دیدار با آنها
در سریع ترین
زمان ممکن
هستیم.»
پاییز؛
نخستین گفت
وگوی تیم هسته
یی جدید ایران
با 1+5
در
حالی که تا
پیش از نشست
روز سه شنبه
مدیران مذاکره
کننده گروه 1+5
در بروکسل
برخی اخبار از
برگزاری
مذاکرات این
گروه با ایران
در اواخر
مرداد ماه
حکایت می کرد
به نظر می آید
مذاکره یی تا
اوایل پاییز
برگزار نشود،
چرا که روحانی
باید تیم جدید
مذاکره کننده
هسته یی را
تعیین کند؛
تیمی که به
نظر می رسد تمام
هوش و حواس
مذاکره
کنندگان 1+5 را
به خود اختصاص
داده و آنها
می خواهند
بدانند که چه
کسانی عضو تیم
جدید هسته یی
ایران هستند.
در
همین حال و
احوال که آنها
نمی دانند طرف
های ایرانی
شان چه کسانی
هستند خواسته
اند تا این
تیم جدید
مذاکره کننده
ایرانی پاسخی
شایسته و جامع
به بسته
پیشنهادی
اعتمادسازی
یا همان بسته (CBM) بدهد
که در جریان
مذاکرات آلماتی
(فوریه) پیش
روی تهران
قرار گرفت.
البته مقامات
غربی جدای از
این موضوع به
این نکته هم
اشاره کرده
اند که «پاسخ
به این بسته
پیش از مذاکرات
بعدی از سوی
ایران ضروری
نیست و راه برای
گفت وگوی
بیشتر بر سر
آن باز است. »
این
مقامات غربی
مدعی شده اند
که «در صورتی
که ایران این
اقدامات
اعتمادساز را
بپذیرد و
تهران به
تعهداتش عمل
کند تحریم ها
لغو می شوند و
برنامه انرژی
هسته یی صلح
آمیز تحت پیمان
منع اشاعه
هسته یی، نیز
حق ایران
خواهد بود. »
اعضای
تیم جدید هسته
یی ایران چه
کسانی خواهند
بود؟
با
توجه به اینکه
از یک سو مهم
ترین مباحث
مورد انتقاد
از سوی حسن
روحانی در
جریان
مبارزات
انتخاباتی
معطوف به تصمیم
گیری ها
ورفتارهای
دولت نهم و
دهم در حوزه مسائل
سیاست خارجی
بوده و از سوی
دیگر انتظار 1+5 برای
دور جدید
مذاکرات هسته
یی با ایران
است، ترکیب
دیپلمات ها و
مذاکره
کنندگان ارشد
ایران برای
پیشبرد اهداف
دیپلماتیک
دولت حسن
روحانی از
اهمیت
فراوانی
برخوردار است
به گونه یی که
نه تنها این
موضوع داخل
ایران طی هفته
های گذشته محل
گمانه زنی های
محافل سیاسی و
رسانه یی بوده
که حتی دیگر
کشورها و به
ویژه دولت های
1+5 در انتظار
شناختن
دیپلمات های
دولت یازدهم
هستند، بر
همین اساس به
نظر می آید که
ترکیب تیم
دیپلماتیک
ایران در دولت
یازدهم متشکل
از دیپلمات
های کارکشته و
مذاکره
کنندگان حرفه
یی خواهد بود
که این گروه
از لحاظ سوابق
هیچ شباهتی به
گروه فعلی
نخواهد داشت.
براساس شواهد
و قرائن موجود
می توان پیش
بینی کرد که
هشت نفر اعضای
تیم جدید هسته
یی ایران از
میان چهره های
جدول ذیل
باشند:
محمدجواد
ظریف
ظریف
که به مدت 5 سال
(از 14 مرداد سال
1381 تا 5 تیر سال 1386) سفیر
و نماینده
دایم جمهوری
اسلامی ایران
در سازمان ملل
متحد بود سال 86
پس از بازگشت
از ماموریت
سفارت دایم
ایران در
سازمان ملل
کمتر از او خبری
شنیده شده است
و تا پیش از
پیروزی حسن روحانی
گفته می شد که
مشغول فعالیت
های دانشگاهی
است. اگرچه
گفته می شود
علی اکبر
صالحی طی یک سال
گذشته از او
درخواست
مشاوره داشته
که ظریف هرگز
واکنشی به این
خبر نداشته
است. سوابق
ظریف
عبارتنداز:
سفیر و
نماینده دایم
ایران در
سازمان ملل،
دستیار ارشد
وزیرخارجه،
معاون حقوقی و
بین المللی
وزارت خارجه،
دبیر اجلاس
سران کنفرانس
اسلامی
تهران، استاد
دانشکده
روابط بین
الملل و عضو
تیم مذاکرات
هسته یی در
دوران روحانی.
علی
اکبر ولایتی
علی
اکبرولایتی
دیپلمات
شناخته شده یی
است. سیاستمداری
که در جریان
مناظره های
تلویزیونی بیش
از آنکه
اشتراک
گفتاری با
کاندیداهای
اصولگرا
داشته باشد
نزدیک به حسن
روحانی سخن
گفت. او و
روحانی در این
مناظره ها
چندین بار حرف
های یکدیگر را
تایید کردند و
عملکرد سعید
جلیلی، دبیر
فعلی شورای
عالی امنیت
ملی را مورد نقد
جدی قرار
دادند. با
توجه به تجربه
ولایتی در
حوزه سیاست
خارجی و
ارتباطات
خارجی او، خبر
حضور ولایتی
درسمت شورای
عالی امنیت
ملی می تواند
صحت داشته
باشد. ولایتی
از سال 1360 تا 1376
وزیرخارجه و
از آن تاریخ
تاکنون مشاور
مقام معظم
رهبری در امور
بین الملل
است.
سیروس
ناصری
ناصری
از دیپلمات
هایی است که
در زمان
نمایندگی
ایران در مقر
سازمان ملل در
ژنو، به عنوان
یکی از اعضای
تیم مذاکراتی
قطعنامه 598 در
عرصه سیاست
خارجی مطرح
شد. پس از آن در
دوران روحانی،
از اعضای تیم
مذاکره کننده
هسته یی ایران
بود. ناصری که
با سابقه ترین
سفیر ایران در
ژنو و وین
شناخته می
شود، مدتی
سخنگوی تیم
هسته یی
روحانی بوده
است.
سیدحسین
موسویان
سخنگوی
تیم هسته یی
روحانی که هم
اکنون به عنوان
پژوهشگر
میهمان، در
دانشگاه های
امریکا فعالیت
دارد. موسویان
که به خاطر
سوابق
تحصیلاتی در
امریکا، وارد
تیم روحانی در
شورای عالی
امنیت ملی در
مذاکرات هسته
یی شد بعد از
تغییر دولت
هشتم و روی
کارآمدن دولت
احمدی نژاد،
از این سمت
برکنار شد.
سوابق
موسویان
عبارتنداز:
سفیر اسبق
ایران در آلمان،
معاون دبیر
شورای عالی
امنیت ملی و مذاکره
کننده ارشد
هسته یی،
معاون مرکز
تحقیقات
استراتژیک،
عضو موسس حزب
اعتدال و
توسعه و مدیر
پیشین
روزنامه
ایران نیوز.
محمدرضا
البرزی
البرزی،
سفیر و
نماینده سابق
ایران در مقر
سازمان ملل در
ژنو بوده است.
معاون پژوهش
های روابط بین
الملل مرکز
تحقیقات
استراتژیک و
مدیرکل اسبق
سیاسی و بین
الملل وزارت
امور خارجه در
زمان خرازی،
از دیگر سوابق
اجرایی البرزی
است.
امیرحسین
زمانی نیا
زمانی
نیا، عضو سابق
تیم هسته یی
در حال حاضر در
مرکز تحقیقات
استراتژیک
مشغول فعالیت
است. زمانی
نیا نخستین
فرد از تیم
مذاکره
کنندگان هسته
یی بود که در
نخستین
کنفرانس
مطبوعاتی
روحانی که دو
روز پس از
اعلام نتایج
انتخابات
برگزار شد،
مدیریت جلسه
را برعهده
داشت. سوابق
زمانی نیا
عبارت است از:
معاون پژوهش
های روابط بین
الملل مرکز
تحقیقات
استراتژیک،
مدیرکل اسبق
سیاسی و بین
الملل وزارت
امور خارجه،
سفیر اسبق
ایران در
مالزی، عضو
تیم مذاکره
کننده هسته یی
و از مدیران
ارشد دفتر
ایران در
نیویورک
(سازمان ملل)
در دوره
خرازی.
سیدمحمد
صدر
صدر
از چهره های
برجسته سیاست
خارجی دوران
اصلاحات است.
صدر در کنار
محسن امین
زاده دو مدیر
ارشد خاتمی در
وزارت خارجه
اصلاحات بودند.
سوابق وی
عبارتنداز:
معاون عربی و
آفریقای
وزارت خارجه
دوران
اصلاحات و
مشاور سیدمحمدی
خاتمی،
پژوهشگر ارشد
مرکز مطالعات
وزارت خارجه،
عضو موسس جبهه
مشارکت.
علی
جنتی
علی
جنتی اگرچه
پسر آیت الله
جنتی است اما
برخلاف پدرش
از لحاظ سیاسی
جزو شخصیت های
نزدیک به آیت
الله هاشمی
رفسنجانی است.
رییس صدا و سیمای
خوزستان،
استانداری
خوزستان،
رییس دفتری
هاشمی
رفسنجانی در
مجلس، دوبار
سفیر ایران در
کویت ومعاون
سیاسی وزارت
کشور از سوابق
علی جنتی است.
جنتی رفاقت
صمیمانه یی با
حسن روحانی
دارد و به نظر
می رسد که او
یکی از اعضای
تیم جدید هسته
یی ایران
باشد.
فریدون
وردی نژاد
وردی
نژاد اگرچه به
جز یک دوره
سفارت در چین،
در زمان ریاست
جمهوری آقای
خاتمی، سوابق
خاصی در سیاست
خارجی ندارد،
اما به دلیل
حضور پررنگ
رسانه یی در
دوران
اصلاحات و
سوابق اجرایی وی
که شامل هشت
سال مدیریت
خبرگزاری
ایرنا و
همچنین
روزنامه
ایران از 1372 تا
1380، سفیر ایران
در چین، از
موسسان حزب
اعتدال و توسعه،
استاد رشته
مدیریت در
دانشگاه
تربیت مدرس،
معاون پیشین
نیروی قدس
سپاه، عضویت
در کمیته
سیاسی، علمی و
راهبردی سند
چشم انداز 20
ساله نظام در
مجمع تشخیص
مصلحت و عضویت
در کمیته
سیاست خارجی و
روابط بین
الملل مرکز
تحقیقات
استراتژیک
مجمع تشخیص
مصلحت نظام می
شود و با توجه
به اینکه از
افراد نزدیک به
روحانی است،
از اعضای
احتمالی
ترکیب تیم سیاست
خارجی او
خواهد بود.
وردی نژاد در
سال 1389 به عنوان
عضو هیات علمی
دانشگاه
تهران بازنشسته
شد.
محمود
واعظی
دکتر
واعظی از
دیپلمات های
قدیمی وزارت
خارجه از سال 1365
به این
وزارتخانه
پیوسته است.
سمت های
اجرایی دکتر
واعظی از
ابتدای
پیروزی انقلاب
اسلامی به
ترتیب
عبارتنداز:
مدیرعامل
شرکت مخابرات
ایران از سال 1358
تا 1365، مشاور
وزیر خارجه از
سال 65 تا 66،
معاون سیاسی
اروپا و
امریکای
وزارت خارجه
از سال 68 تا 76،
معاون
اقتصادی
وزارت خارجه
از سال 76 تا 78،
معاون پژوهش
های سیاست
خارجی مرکز
تحقیقات
استراتژیک از
سال 78 تاکنون.
او همچنین
معاون اروپای
وزارت خارجه
در دهه 80 و مشاور
دکتر روحانی
در امور سیاست
خارجی است.
واعظی جدا از
حضور احتمالی در
تیم هسته یی
جدید از
کاندیداهای
اصلی وزارت
خارجه دولت
یازدهم نیز
است.
علی
اکبر صالحی
صالحی
اگرچه وزیر
خارجه دولت
احمدی نژاد
است و
روزگذشته
اعلام کرد که
تاکنون صحبتی
از سوی روحانی
با وی برای
ماندن در تیم
جدید هسته یی
نشده است اما
با توجه به
سوابق وی و
همچنین حضورش
در تیم
مذاکرات هسته
یی زمان روحانی
یکی از گزینه
های احتمالی
تیم جدید هسته
یی ایران است.
صالحی می
تواند روند
مذاکرات هسته یی
فعلی را در
اختیار تیم
جدید بگذارد.
سوابق وی به
ترتیب
عبارتند از:
رییس سابق دانشگاه
صنعتی شریف،
نماینده
دایمی ایران
در آژانس بین
المللی انرژی
اتمی، عضو تیم
مذاکره کننده
هسته یی در
دوره روحانی،
معاون وزیر علوم
و سفیر ایران
در سازمان
کنفرانس
اسلامی در جده.
محمد
سعیدی
معاون
سابق برنامه
ریزی، بین
الملل و امور
مجلس سازمان
انرژی اتمی و
تیم مذاکره
کنندگان که هم
اکنون اخبار
دقیقی از
فعالیت های وی
در دسترس
نیست.
غلامعلی
خوشرو
خوشرو
نیز در کنار
امین زاده و
صدر از مدیران
و معتمدان
خاتمی بود که
وارد عرصه
دیپلماسی شد.
سوابق او
عبارت است از
معاون بین
الملل وزارت
خارجه، عضو
تیم مذاکره
کننده هسته یی
و از اعضای
ارشد جبهه
مشارکت.
محمدمهدی
آخوندزاده
او
سفیر فوق
العاده و تام
الاختیار در
جمهوری فدرال
آلمان بود و
بعد به عضویت
تیم هسته یی درآمد.
برخی از سوابق
آخوندزاده در
حوزه مسائل دیپلماتیک
عبارتند از:
مشاور وزیر
امورخارجه در
امور کشورهای
مشترک
المنافع،
سفیر جمهوری
اسلامی ایران
در هندوستان،
مدیرکل حوزه
وزیر خارجه،
مشاور شورای
عالی امنیت
ملی و مدیر
بخش آسیا در
مرکز تحقیقات
استراتژیک،
معاونت
اقتصادی
وزارت امور
خارجه، قائم
مقام وزیر
امور خارجه و
معاون
خاورمیانه و مشترک
المنافع
وزارت امور
خارجه و سفیر
جمهوری
اسلامی ایران
در آلمان.
********************************
92/05/31 - 15:03
سردار
سلامی در
مراسم
اختتامیه
اجلاس بسیج اساتید:
ایران
مانع از اجرای
راهبرد غرب در
منطقه شدهاست/
دشمنان نظام
اسلامی معتقد
به قدرت منطق
نیستند
جانشین
فرمانده کل
سپاه
پاسداران
انقلاب
اسلامی با
بیان اینکه
دشمنان نظام
اسلامی معتقد
به قدرت منطق
نیستند گفت:
دنیای غرب با
استراتژی
مهار ایران به
دنبال کنترل
جمهوری اسلامی
است و حال
جمهوری
اسلامی نیز با
مقاومت توانسته
است اجازه
پیاده شدن
راهبرد غرب در
منطقه را
ندهد.
خبرگزاری
فارس: ایران
مانع از اجرای
راهبرد غرب در
منطقه شدهاست/
دشمنان نظام
اسلامی معتقد
به قدرت منطق
نیستند
به
گزارش
خبرنگار گروه
دانشگاه
خبرگزاری فارس
سردار حسین
سلامی جانشین
فرمانده کل
سپاه پاسداران
انقلاب
اسلامی با
حضور در مراسم
اختتامیه
چهاردهمین
اجلاس سالانه
اساتید بسیجی
کشور به
سخنرانی
پرداخت.
وی
با تاکید بر
این موضوع که
اساتید
معماران اصلی
اندیشه جامعه
هستند گفت:
امروز معیار
وسعت جوامع،
مقیاس
جغرافیایی
نیست حتی
ظرفیتهای
مادی نیز
تعیینکننده
بزرگی جوامع
نیست. در
جوامع امروز
مساحت ذهنی،
وسعت اندیشه،
افقهای بلند
تفکر و آرمانها
نشاندهنده
وسعت و شکوه
یک ملت هستند.
جانشین
فرمانده کل
سپاه
پاسداران
انقلاب اسلامی
گفت: اساتید
دانشگاهها
کسانی هستند
که بناهای
هویت و اعتبار
و دامنه شخصیت
یک جامعه را
در ذهنها
نقاشی میکنند
و تصویرگران
حقیقی یک
جامعه هستند.
وی
با تاکید بر
این موضوع که
مبداء
استقلال ملی
هر کشوری
استقلال فکری
است خاطرنشان
کرد: تا زمانی
که مغزهای
متصل به اندیشه
دیگران وجود
داشته باشند
استقلال به دست
نمیآید. ما
نیز در کشور
نیازمند
مغزهای مستقل
هستیم. ما
نیازمندیم که
آینده را خود
بسازیم و جدال
ما با دشمنان
بر سر تولید
مدلهایی
برای آینده
سرنوشت است.
سردار
سلامی
خاطرنشان کرد:
چرا زمانی که
انقلاب
اسلامی نظم
کهنه نظام دو
قطبی را فرو
ریخت توسط همه
قدرتها به
چالش کشیده
شد؟ چه معمایی
در دوران دوقطبی
جنگ سرد وجود
داشت که با
انقلاب
اسلامی قدرتهای
متضاد جنگ سرد
علیه ایران با
هم متحد شدند؟
راز اتحاد شرق
و غرب علیه
انقلاب ایران
چه بود؟ این
نشان دهنده
موج عظیم فکری
است که انقلاب
اسلامی در
جهان ایجاد
کرده است.
جانشین
فرمانده کل
سپاه
پاسداران
انقلاب اسلامی
با بیان این
موضوع که حجم
واکنش به
انقلاب
اسلامی نشاندهنده
تاثیر حرکت
انقلاب است تصریح
کرد: انقلاب
اسلامی در
ایران اتفاق
افتاد اما
شعاع نفوذ آن
دلهای
صاحبان قدرتهای
جهانی را در
نوردید. به
همین خاطر
شاهد واکنشهای
جهانی علیه
انقلاب هستیم
و دلیل این
واکنش این است
که مقیاس عمل
انقلاب مقیاس
جهانی است.
وی
با اشاره به
نوع تهدیدات
دشمن گفت:
وقتی به شاکله
همه تهدیدات
نگاه کنیم درک
خواهیم کرد که
دشمن منطق
قدرت را به
رسمیت میشناسد
و قدرت منطق
ندارد در حالی
که انقلاب اسلامی
از قدرت منطق
برای تاثیر
استفاده کرده
است.
«جهان در
قبال انقلاب
ما از قدرت
سخت استفاده کرد
و به ما حمله
کرد که این
نشان از منطق
جهان دارد و
حال که ما
توانستیم خود
اتکاء شویم
دشمن با مدل
تحریم
اقتصادی به
نبرد با ما
وارد شد.»
وی
افزود: این
شرایط نشان میدهد
تهدیدات علیه
جمهوری
اسلامی چند
خصوصیت دارد:
اول آنکه تمام
تهدیدات علیه
جمهوری اسلامی
شکل جهانی به
خود گرفته است
و جمهوری اسلامی
را در یک نبرد
جهانی قرار
داده است.
سردار
سلامی ادامه
داد: نکته
دیگر آن است
که دشمن در
اعمال
استراتژیکی
خود توقف
ناپذیر است و
حتی در زمان
شکست با طرح
«پویایی
استراتژی» مقابله
با انقلاب را
ادامه میدهد
که ما بر همین
اساس تغییر
شکل تهدیدات
را مشاهده میکنیم.
جانشین
فرمانده کل
سپاه
پاسداران
انقلاب اسلامی
با تاکید بر
این موضوع که
جمهوری
اسلامی در
فضای راهبردی
دشمنان عمل میکند
خاطرنشان کرد:
برخورد
دشمنان با
جمهوری اسلامی
از آرمانهای
بزرگی سرچشمه
میگیرد که
دشمن حاضر
نیست از آنان
دست بکشد و در این
وضعیت دل بستن
به تغییر حالت
توسط دشمن
عملا ممکن
نیست چرا که
برخورد
جمهوری
اسلامی با
دشمن برخورد دو
اراده متضاد
است که دارای
ماهیتهای
متضادی نیز
هست.
وی
افزود: دشمنی
ما با غرب در
حقیقت رقابت
بر سر میدانهای
تاثیر و نفوذ
است. آنان
برای خودشان
قدرت جهانی
متصور شدهاند.
آمریکا میخواهد
همه جهان
دارای سه
خصوصیت مشترک
شوند که بنگاههای
آمریکایی نیز
از جمله بنگاه
رنت نیز در پی
واقعیت
بخشیدن به این
استراتژی
آمریکاست.
جانشین
فرمانده کل
سپاه
پاسداران
انقلاب اسلامی
اولین
خصوصیتی که
آمریکا به
دنبال آن است
را چنین عنوان
کرد: حذف
تفاوتهای
فرهنگی و
جهانی شدن
تمامی کشورها
خصوصیتی است
که آمریکا به
دنبال آن است.
آمریکا میخواهد
همه شهروندان
عالم دارای
ایدههای
مشترک باشند و
ارزشهای
یکسانی را
بپذیرند.
وی
افزود: خصوصیت
دیگری که
آمریکا به
دنبال آن است،
این است که
همه جهان مصرفکننده
کالاهای آنان
باشند که این
نشان از آن
دارد که
آمریکا میخواهد
همه یکسان
زندگی کنند و
آمریکا در
مرکز تولید
قرار گیرد.
خصوصیت
دیگری که
سردار سلامی
بدان اشاره
کرد این بود
که آمریکا میخواهد
همه جهان
اطلاعات
یکسان داشته
باشند.
وی
افزود: بر
همین اساس
آمریکا جنگ نرم
را تعریف کرده
است و میخواهد
گزارههای
ثابتی را در
ذهنها به
وجود آورد.
آمریکا میخواهد
پیشفرضهای
مطلوب خودش را
در جهان حاکم
کند و به دنبال
آن است که
ارزشهای ما
را تغییر دهد.
جانشین
فرمانده کل
سپاه
پاسداران
انقلاب اسلامی
در ادامه
سخنان خود
پیرامون سه
استراتژیای
که آمریکا در
قبال ایران
دنبال میکند
گفت: اولین
استراتژیای
که آمریکا در
قبال ایران
دنبال میکند
این است که
ایرانیها را
درگیر کند و
اجازه آزادی
عمل به آنان
ندهد.
وی
افزود: دومین
استراتژی
آمریکا این
است که ایران
را مهار کند.
آمریکا به
دنبال آن است
که نگذارد
سیاستهای
ایران در
سوریه اعمال
شود و میخواهد
شعاع نفوذ
ایران را کاهش
دهد. حال با این
وضعیت جمهوری
اسلامی
توانسته است
آزادی عمل خود
را حفظ کند.
سردار
سلامی
استراتژی
دیگری که
آمریکا به دنبال
آن است را
بازدارندگی
عنوان کرد و
گفت: آمریکا
میخواهد
ایران دست از
تهاجمش به
منافع دنیای
غرب بردارد و
بعد از این
آمریکا به
دنبال مذاکره
با ایران است.
در حقیقت
استراتژی
مذاکره غرب با
ما سه مرحله
عنوان شده را
در بر میگرفت
البته جمهوری
اسلامی نیز در
برابر این فشارها
مقاومت کرده
است و نگذاشته
راهبرد غرب در
منطقه اجرا
شود و در کنار
آن میدان نفوذ
خود را افزایش
داده است.
«ما امروز
به مرحله
تولید قدرت
رسیدیم چرا که
از درون به
دنبال قدرت
بودهایم.
البته ما باید
بدانیم
اقتدار علمی
ضامن اقتدار
ما در دیگر
عرصهها است.»
جانشین
فرمانده کل
سپاه
پاسداران
انقلاب اسلامی
با اشاره به
این موضوع که
اساتید
دانشگاهی در
ساخت ایرانی
قدرتمند نقش
اساسی دارند
اظهار داشت:
اساتید
دانشگاهها
اندیشه میسازند
و از اساتید
است که علم و
معرفت میجوشد.
اساتید
دانشگاه
معیار و منطق
فکر برتر هستند
و کسانی هستند
که استقلال
فکری را طراحی
میکنند.
-