یادداشت
کارگری رادیو
اعتصاب و
اعتراض در بخش
خدمات و اهمیت
و جایگاه آن
در شرایط
کنونی
رضا
سپیدرودی
بخشی
از اعتراضات
کارگری هفته
های اخیر در
میان کارگران
بخش مربوط به
خدمات شهری و
بین شهری رخداده
است. مانند
اعتصاب
لوکوموتیورانان
تهران به اهواز،
تهران به ساری
و تهران به
مشهد که بعدا
مهمانداران
نیز به اعتصابیون
پیوستند یا
کارگران متروی
مهرآباد که
در اعتراض به
عدم تحقق وعده
های کارفرما و
عدم پرداخت
پنج ماه حقوق
معوقه خود دست
از کار
کشیدند.
البته
با محاصره
اقتصادی
کنونی، کاهش
پنحاه درصدی
ارزش ریال در
برابر دلار،
لجام گسیختگی
تورم و افزایش
بی سابقه دشواری
تجارت و
واردات
کالاهای
واسطه ای برای
کارخانه ها،
ورشکستگی یا
کاهش شیفت های
کار در واحدهای
تولیدی،
اخراج
کارگران و عدم
پرداخت
دستمزدها در
حدی گسترش
یافته که
اعتراضات کارگری
تنها منحصر به
بخش خدمات
نیست. فشار سنگینی
که اکنون بر
بخش های مختلف
طبقه کارگر وارد
می شود و
زندگی و حداقل
معیشت و آینده
کارگران را به
تباهی های
بیشتر تهدید
می کند بسیار
سنگین و بی
رحمانه است و
کارگران هر جا
و در هر حوزه
ای که واقعا
در توان داشته
باشند اعتراض
می کنند.
واقعیت این
است که اعتراضات
در بخش خدمات
حتی عمده
اعتراضات
هفته های اخیر
را هم تشکیل
نمی دهد. با
این حال توجه
به اعتراضات
کارگری در این
بخش، مهم است.
خدمات معمولا
به شکل بی
واسطه ای با
مردم سروکار
دارد و از این
رو توقف
فعالیت ها در
این بخش به
سرعت تاثیرات
خود را نشان
می دهد. همین
کم بودن فاصله
میان اقدام تا
نتیجه، توجه افکار
عمومی و رسانه
ها را به خود
جلب می کند و نوعی
قدرت چانه زنی
برای کارگران
ایجاد می کند
که کارگران
واحدهای
متوسط صنعتی
خارج از شهر
معمولا از آن
محروم هستند.
مثلا روشن است
که یک اعتصاب
کارگری در یک
کوره پزخانه در
حاشیه شهرکی
صنعتی در
اعتراض به عدم
دریافت حقوق،
همان بازتاب
ها و قدرت عمل
و گسترشی را
ندارد که
اعتصاب
کامیون داران
حمل و نقل بین
شهری، یا
اعتصاب
رانندگان یا
متروی شهری.
عامل
دومی که توجه
ویژه به
موقعیت
اعتراضات در
بخش خدمات را
ضروری می
سازد، ساختار
نیروی کار
کشور است. بخش
بزرگی از
نیروی کار کشور
در کارگاههای
کوچک پراکنده
اند و با آن که
به بیرحمانه
ترین شکلی از
حداقل حقوق
کارگری خویش
محرومند، و
قراردادهای
اغلب آنها
موقت یا سفید
امضاست، اما به
دلایل کاملا
قابل درک توان
خودسامان
یابی و دفاع
جمعی از منافع
خود را
ندارند. شکل
گیری اتحادیه
های واقعا
مستقل صنوف ( و
نه اتحادیه
های سنتی
موجود بی
خاصیت که
اصولا دغدغه
وضعیت نیروی
کار ندارند )
در میان این
بخش از نیروی
کار کشور با
توجه به شدت
سرکوب و قدرت
چانه زنی
بسیار اندک، و
ناکافی بودن
میزان آگاهی
در میان
کارگران نسبت
به اهمیت
برخورداری از
تشکل مستقل
صنفی و طبقاتی
نیز، و قدرت
تاثیرگذاری،
امری بسیار
دشوار است. در
حالی که مثلا
معلمان و
پرستاران به
عنوان بخشی از
نیروی کار
مزدبگیر کشور
از موقعیت تاثیرگذاری
بکلی متمایزی
برخوردارند و توان
سازمان یابی و
درجه آگاهی
شان در این
حوزه نیز در
مجموع بالاتر
است.
با
ساختار موجود نیروی
کار کشور که
تازه جهت گیری
تغییرات
روزمره آن نیز
به سمت کاهش و پراکندگی
بیشتر است، به
نظر می رسد که
مناسبت ترین
راه برای حضور
مستقل
کارگران در
اعتراض علیه
وضع موجود،
گرد آمدن توده
پراکنده
کارگران
واحدهای کوچک
و زحمتکشان و
محرومان بر
محور
اعتراضات بخش
متمرکزتر و
سازمان یافته
تر است.
واحدهای بزرگ
تولیدی در بخش
پتروشیمی،
نفت، صنایع مونتاژ،
ذوب آهن، بخش
حمل و نقل
شهری و بین
شهری بخصوص در
کلان شهرهای
کشور واحدهایی
هستند که
پرشمار بودن
کارگران یا
حساس بودن حوزه
کار از نظر
درجه اختلالی
که توقف آن در
چرخش امور
جاری پدید می
آورد، از
استعداد و
ظرفیت بیشتری
در شکل دادن
به اعتراضات
مستقل کارگری
بر محور خواست
های عمومی
کارگری
برخوردارند.
بنابراین
توجه به بخش
خدمات از منظر
پایان دادن به
رویکردهای
خودبه خودی
کنونی در حوزه
سازمان یابی و
حرکت نقشه مند
در این زمینه،
از منظر درهم
شکستن سیاست
رژیم در ایجاد
جدایی میان
این بخش ها با
توده های
پراکنده
کارگران و جستجوی
خلاقانه راه های عملی
برای پیوند
این بخش ها و پل
زدن بر شکاف
هایی که رژیم
با آمیزه ای
از سرکوب شدید
و امتیاز دهی
محدود ایجاد
کرده است، و بالاخره
از منظر چشم
انداز حضور
مستقل کارگری
در اعتراضات
حائز اهمیت
کلیدی در
وضعیت کنونی
است.
۲۱بهمن
۱۳۹۰ـ ۱۰
ژانویه ۲۰۱۲