خوانندگان
گرامی،
مقالات
ماه ژوئن لوموند
ديپلماتيک
فارسی بر
روی سایت قرار
گرفته اند شما
را به خواندن آنها
دعوت می کنیم.
گردهم آئی
گروه کشورهای
بیست بدون هیچ
دستاوردی !
پایان گرفت .
این تیتر اول
تمام رسانه
های جهان است
که آنرا با
تعجب فراوان
درج کرده اند.
اما تعجب آور
تر آن بود که
چنین گردهم
آئی می توانست
دستاوردهائی
در جهت محدود
کردن سرمایه
داری مالی و
سهام سالاری
به همراه
داشته باشد.
زین بعد هرکس
گلیم خود را
از آب بیرون
می کشد
و همه با هم گلیم سرمایه
داری را.
اینبار
اروپای
نئولیبرال
است که از
داوری آژانس
های ارزیابی
ریسک بهانه ای
برای تحمیل
خشن رفرم های
اجتماعی می
سازد. به
واسطه طرح های
صرفه جوئی ،
دستاوردهای
بیش از یک قرن
مبارزه
اجتماعی
نابود می
شوند. در درون
این جوامع نیز
زین بعد برای
بازنشستگی ، تحصیل
و بهداشت باید
هرکس گلیم خود
را از آب بیرون
بکشد. بحران
سرمایه داری
که ریشه در
گرایش های
نئولیبرال
دارد بدین
ترتیب تبدیل
دست آویزی می
شود برای
تحمیل بازهم بیشتر
رفرم های
نئولیبرال..
اما جنون
ایدئولوژیک
راستگرایان
اروپا در تناقض
آشکار با عقل
سلیم است .
چنین رفرم
هائی نه تنها
سایه تهدید را
از سر یورو
دور نخواهد کرد
بلکه با قصابی
رشد اقتصادی
در اروپا به
دودلی و شک
در مورد توان دولت ها
در پوشش دادن به
بدهی هایشان
دامن می زند.
چراکه نبود
رونق اقتصادی
به معنی کم
شدن درآمد
دولت است و
افزایش بدهی
ها. شبح مرگ
یورو بر سر
اروپا سایه می
افکند و هرعدم
توافقی بین
دولت ها به آن
دامن خواهد زد.
اما مردم
هنوز کلام آخر
را به زبان
نیاورده اند.
هر حادثه ای
در مقابله با
گرایش های
نئولیبرال ، و
از جمله در
فرانسه
مبارزه با
رفرم بازنشستگی
، می تواند
انعکاسی عمیق
در سرتاسر اروپا
پیدا کند.
نئولیبرالیسم
امروز علی رغم
یورش گزمه
هایش ، در
بدترین دوران
شکست فکری و
اخلاقی خود
بسر می برد. (مقالات
«حکومت بانک
ها» ،
«آیا به راستی باید
پول واحد
اروپا را از
نابودی
رهانید» ، «چگونه
اروپائی می
تواند بازار
ها را درهم شکند» و
«در بروکسل
لابي ها « ضامن
دموکراسي»
هستند»...)
در عرصه
بین المللی
نیز جهان پسا
امریکائی هرچه
بیشتر شکل می
گیرد. دنیائی
بسیار شگرف
بوجود می آید
که درآن
بازیگران گاه
هم رقیب و هم
متحد
یگدیگرند:«
این چنین است
که چین و
روسیه – هردو
عضو BRIC و
سازمان
همکاری
شانگهای – به
گفتمان ضد
تروریستی
واشنگتن می
پیوندند... و
آنهم با حفظ
ارتباطاتشان
با ایران. پکن
در همان حال
که با
خرید اوراق
قرضه خزانه
فدرال، تضمین
کننده دلار
است، هم امکان
پیدایش یک پول
آسیائی
را مطرح می
کند وهم
بر ثابت
ماندن قیمت
یوان در مقابل
دلار تاکید
دارد.
برازیلیا روابط
دیپلماتیک
خوبی هم با
واشنگتن دارد
و هم با
هاوانا ، و
درضمن از
برنامه اتمی
غیر نظامی
ایران نیز
دفاع می کند.
هوگو چاوز که
در کشور خود
بنام
لائیسیته با
سلسله مراتب
کلیسای
کاتولیک
مبارزه می کند
در کنار رژیم
تئوکراتیک
آقای احمدی
نژاد قرار می
گیرد. اوا
مورالس
بولیویائی که دوست
نزدیک لویزایناسو
لولا داسیلوا
است از نقش
گروه بیست انتقاد
می کند که در
آن برزیل به
دنبال بازی خویش
است.» (
مقالات «قطعات
پراکنده
جورچین
جغرافیای
سیاسی» و «کلاف
سیاسی سردرگم
در کشور آفتاب
تابان» ).
اما از
حوالی سال
۲۰۰۷ ، جهان
مرحله اي
تاريخي را پشت
سر مي گذارد:«
بيش از نيمي
از جمعيت جهان
در حال حاضر
در شهر ها به
سر مي برند. از
شهرک هاي ۴
قرن پيش از ميلاد
مسيح در بين
النهرين تا
ابر شهر هاي
دهها ميليوني
کنوني، روند
شهرنشيني با
حرکتي ناپيوسته
به پيش رفته
است. البته
اين روند
همواره با
تقسيم کار و
شکل گيري
طبقات و
همچنين تمرکز
قدرت و دانش
پيوندي عميق
داشته است» ( مقاله
»پایتخت های
سرمایه»).
در آستانه
ماه ژوئن،
یورش ارتش
اسرائيل به يک
ناوگان حامل
کمک هاي
بشردوستانه
به غزه جهان را
شگفت زده کرد.
مصونیت حقوقی
و بین المللی
اسرائیل که
متحدین غربی
این کشور
تاکنون ضامن آن
بوده اند نه
تنها منطقه
خاورمیانه را
به یک انبار
باروت تبدیل
کرده بلکه
منشا رشد
جریان های اسلام
گرا شده است.
جریان هائی که
علی رغم قدرت شان
هرچه بیشتر در
رقابت با
یکدیگر قرار
می گیرند(
مقالات«
اسرائیل:
مصونیت تا کی
؟» ، « سلفيست ها
برضد اخوان
المسلمين» و
«گنگی واژه ها »).
ماه ژوئن
در عین حال
شاهد برگزاری
کنفرانس
بررسی
قرارداد منع
گسترش سلاحهای
هسته ای
در واشنگتن
بود.
اگرچه
ایالات
متحده، یورش
خود را برای
تحمیل مجازات
های تازه علیه
ایران ادامه
می دهد وآنرا
شرطی برای
نجات این
قرارداد
میداند، اما این
قرارداد با
وجود کمبود
هایش، سپر
محافظتی قانونی
و اخلاقی برای
صلح جهانی
است.(مقاله
« سپری
محافظتی در
موقعیتی
خطرناک»).
ژوزه
ساراماگو نیر
ما را در ماه
ژوئن ترک کرد.... او
در هشتاد و
هفت سالگي
درمحل سکونت
اش در جزيره
لانزاروت از
جزاير قناري(
که از سال ٩٢
در آنجا زندگي
مي کرد)، در
گذشت. از
بيماري «ساراماگو»
اطلاع
داشتيم؛ او
درچند سال
اخير، به علت
مشکلات تنفسي،
چندين بار در
بيمارستان
بستري شده
بود، ولي
خبرمرگش براي
همه کساني که
اين نويسنده محبوب
را در زمستان
گذشته در
ليسبون، آرام
و استوار، در
حال امضا کردن
آخرين کتاب
بحث برانگيزش، «هابیل »
ديده بودند،
بسيار تکان دهنده
بود.(
مقاله « ژوزه
ساراماگو،
نویسنده بدون
مرز»).
حکومت
بانک ها
چگونه
اروپائي مي
تواند بازارها را در هم
شکند ؟
آيا به راستي
بايد پول
واحد اروپا را از نابودي رهانيد
در بروکسل
لابي ها «
ضامن دموکراسي»
هستند
قطعات پراکنده
جورچين جغرافياي سياسي
( پازل ژئوپولتيک)
کلاف
سياسي سردرگم
در سرزمين
آفتاب تابان
پايتخت
هاي سرمايه
اسرائيل: مصونيت
تا کي؟
سلفيست ها برضد
اخوان المسلمين
گنگي واژه
ها
سپری
محافظتی در موقعیتی خطرناک
ژوزه ساراماگو،
نويسنده بدون
مرز