بحران
اخیرمیان
باندهای
حکومتی،
وتلاش
اصلاح طلبان
برای سازش با
دستگاه ولایت
فقیه
یوسف
لنگرودی
یکی
ازاهداف و
نتایج اصلی
انتخابات سال
هشتادوهشت،
بیرون
انداختن
اصلاح طلبان
حکومتی ازتمامی
سطوح قدرت
بود. جمهوری
اسلامی در
ادامه مسیرش
به چنان مرحله
ای ازاستبداد و
گندیدگی
رسیده بود که
حتی تحمل
انتقادات کسانی
را که هم به
نظام وفادار
بودند، نداشت
وهمه میدانند
که با پرتاپ
شدن اصلاح
طلبان از ساختارقدرت،
اصلاح طلبی
نیز
درچهارچوب
نظام، برای
همیشه مرد. با
فراتر رفتن
جنبش ضد
استبدادی
ازخواسته و
شعارهای
رهبران جنبش
سبز، دیگر
تردیدی نماند
که مردم نه
خواهان اصلاح
این حکومت،
بلکه خواهان
درهم شکستن آن
هستند.
مروری
کوتاه به آن
چه که دراین
دو سال گذشت،
نشان می دهد
که سرنگونی کل
نظام همچنان
درراس خواسته
های مردم قرار
دارد. طنین
انداختن شعارهای
"مرگ
بردیکتاتور"
و یا "مرگ
برولایت فقیه
"، درجریان سه
شنبه های
اعتراضی ماه
های بهمن و
اسفند سال
هشتادونه، گویای
این حقیقت است.
در پی بالا
گرفتن بحران
میان دو باند
اصلی موسوم به
اصول گرایان
یعنی جناح
خامنه ای و
جناح احمدی
نژاد،
وبا دستیگری
و زندانی کردن
موسوی و کروبی
چهره ها اصلی
اصلاح طلبان
که فعلا"
سرنوشت موسوی
و کروبی شامل
آنها نشده
دوباره فیل
شان
یاد
هندوستان
کرده است.
آنها فرصت را
مغتنم شمرده و
برای خیز برداشتن
به سوی
حاکمیت، دست
شان را به سوی
دستگاه ولایت
دراز کرد ه
اند. آنان بر
این
تصورهستند که
با ایستادگی
احمدی نژاد در
برابر ولی فقیه،
جناح خامنه ای
ممکن است طوری
با آن ها کنار بیاید
و زمینه
بازگشت شان
لااقل
درحاشیه قدرت
فراهم شود، تا
بقول
رفسنجانی "بین
حکومت و
مخالفان و
مردم صفا به
وجود بیاید"(
نقل به مضمون)
صرف نظر از
تلاش های
موذیانه
هاشمی
رفسنجانی که
با بهره گیری
هوشیارانه از
اختلافات
میان
اصولگرایان
در قدرت، باز
هم می خواهد
دست راست
وشریک اصلی
دستگاه ولایت
فقیه شود،
سخنان محمد
خاتمی دال
برلزوم شرکت
در انتخابات
آتی مجلس –
البته با
گذاشتن شرط و
شروط هایی -
نیزپرده
ازافکار و
نقشه های شوم
کسانی برمی
دارد که
خودشان زمانی
درنقش مقام های
طرازاول نظام
اسلامی در
سرکوب مستقیم
و غیز مستقیم
مردم دست
داشتند و حالا
نیزمی خواهند
در بخش هایی
ازمردم
سردرگمی
ایجاد کرده و
جنبش ضد
استبدادی را
به بیراهه
ببرند.
با وضعیت
بسیار بحرانی
و درهم شکننده
ای که میان
متحدان
دیروزی، یعنی
باند خامنه ای
و باند احمدی
نژاد
بروزکرده،
دستگاه ولایت
فقیه عجالتا
ممکن است
ازشدت سرکوب
اصلاح طلبان و
باند رفسنجانی
و افرادی چون
محمد خاتمی
بکاهد، اما
تردیدی نیست
که پس از
تجدید قوا ودر
اولین فرصت،
با شدت عمل
بسیار خشن تری
از گذشته به
سرکوب شان روی
خواهند آورد.
اصلاح طلبان
گویا دچار
فراموشی شده
اند که به چه
دلیل اتحاد " مقدس
" میان خامنه
ای و احمدی
نژاد، تقلب
بزرگ انتخاباتی
سال هشتاد و
هشت وفجایع پس
ازآن را به
وجود آورد. اصلاح
طلبان مثل این
که نمی دانند
هر بلایی که
تاکنون بر سر
شان و ملت
آمده دقیقا
ناشی از وفاداری
تقریبا بی چون
و چرای نظام
اسلامی به هسته
اصلی همین
قانون اساسی
عهد دقیانوسی
ست.
این اولین
باری نیست که
اصلاح طلبان
نغمه وفاداری
به نظام و
اشتیاق
بازگشت به
اندیشه ها ی
دوران
"طلایی" امام
راحل را سر می
دهند، آن ها
حتی دراوج
سرکوب شان،
توسط رژیم
ولایت فقیه،
از زیرپا
نهاده شدن
قانون اساسی
کذایی جمهوری
اسلامی ِشکوه
می کردند اما
همه آیه و قسم
های آنها
نتوانست
دستگاه ولایت
فقیه را بر سر
"عقل" آورد واز شدت
سرکوب علیه اصلاح
طلبان بکاهد. آن ها
همه این حقایق
را به خوبی می
دانند، اما
چون به نظام
جمهوری اسلامی
اعتقاد
دارند، نمی
توانند از
مواضع سازش
کارانه خود و
بازی در بساط
حاکمان دست
بردارند. جنبش
ضد استبدادی
اما نباید
دربساط هیچکدام
ازجناح های
حکومتی بازی
کند و از
هیچیک از
باندهای
سرکوبگرپشتیبانی
نماید. جنبش
انقلابی مردم
ایران باید
پیگرانه به
مبارزه خود تا
سرنگونی
حکومت قرون
وسطایی
و فاشیستی
جمهوری
اسلامی،
پیگیرانه
ادامه داده و
اجازه ندهد تا
جنبش بزرگی که
با فداکاری
های زیاد وبه
بهای جان
باختن بسیاری
از فرزندان
مردم، پایه های
استبداد را به
لرزه در
آورده، توسط
عوام فریبان
سیاسی به
بیراهه کشیده
شود.
تلاش های
سازش کارانه
وتمایل
آشکاراین
جریانات برای
تبدیل شدن به
شریک حکومت
تاریک اندیش
جمهوری
اسلامی،
اگرچه ممکن
است ازپاره ای
جهات به جنبش
ضد استبدادی
آسیب وارد
سازد، اما در
عین حال حقایق
بیشماری را
برای توده
مردم و مخصوصا
جوانان
مبارز، در
باره این
جریانات و
اهداف شان، هر
چه بیشترروشن
ترخواهد ساخت.
به میدان آمدن
مبارزان
پرشور
ضددیکتاتوری
در بیست و پنجم
بهمن و سپس
تداوم پیکار
ضددیکتاتوری
در سه شنبه
های اعتراض و
اعلام روزهای
هشت مارس و
اول ماه مه به
عنوان روز های
خشم نشان می
دهد که جنبش
ضددیکتاتوری
برای سرنگونی
رژیم جمهوری
اسلامی از چه
ظرفیت بالا
وقدرت
خودگستری
برخوردار است.
سالگرد آغاز
جنبش
ضددیکتاتوری
در 22 خرداد
فرصتی است تا
یک بار دیگر
دیکتاتوری
حاکم توسط
جوانان مبارز
و توده های مردم
به مبارزه
طلبیده شود.
صرفنظرازاَشکال
مختلف
مبارزات
مردمی، که
اساس آن باید
پایین نگه
داشتن هزینه
جنبش توده ای باشد، یک
چیزنباید
برای لحظه ای
هم به فراموشی
سپرده شود، و
آن هم
خواست پایان
دادن به
استبداد و
سرنگونی کل
نظام جمهوری
اسلامی است.
با توجه به
همه این
حقایق،
نیروهای چپ
نباید تنها
نظاره
گراوضاع بوده
بلکه باید
تلاش کننند تا
جنبش ضد
دیکتاتوری هر
چه بیشتر راه
خود را به سوی اعماق
جامعه گشوده و
با مبارزه
توده های میلیونی
کار و زحمت
پیوند یابد. تردیدی
نیست که این
کاری
درازمدت،
فشرده و
پرحوصله بوده،
اما حاصل آن
تقویت ستون
فقرات اصلی
مبارزه ضد
استبدادی
برای سرنگونی
نظام جمهوری
اسلامی و
زمینه سازی
برای عروج
بدیل کارگری و
سوسیالیستی
است.
.
پنج شنبه
هیجده خرداد
سال نود – هشتم
ژوئن سال 2011