اشاراتی
به گوشه هائی
از عملکردها و
سیاست های
ارتجاعی
دولت،
در ۶ سال
ریاست جمهوری
محمود احمدی
نژاد!
احمد
نوین
صحبت از
پژمردن یک برگ
نیست
وای
جنگل را
بیابان میکنند
دست خونآلود
را در پیش چشم
خلق پنهان میکنند
هیچ
حیوانی به
حیوانی نمیدارد
روا
آنچه
این نامردمان،
با جان انسان
میکنند.
در ابتدا
ضروری است
یادآوری کنم
که آنچه در ذیل
بنام سیاست ها
و عملکردهای
دولت احمدی
نژاد مورد
اشاره قرار
میگیرد، فقط
مربوط به خود
او نیست.
بویژه زمانی
که بخاطر
آوریم، خود
سیدعلی خامنه
ای بعنوان
رهبر نظام و
در راَس
دستگاه ولایت،
محمود احمدی
نژاد را رئیس
جمهور مطلوب
خود اعلام کرد
و برای انتصاب
او به این
مقام، بر فراز
همۀ تقلبات
مرسوم در
"انتخابات"
ها درجمهوری
اسلامی ایران
و بر فراز همه
ارگان های نظام،
مستقیماً در
انتخابات
خرداد 1388
مداخله کرد.
به بیان
دیگر، همۀ
مسئولان
ارگان ها و
شخصیت های
نظام ولایت
فقیه، اعم از
مجلس خبرگان،
مجلس شورای
اسلامی،
دستگاه
قضائی، سپاه
پاسداران،
بسیج، پلیس و ...
همه و همه در
رابطه با
عملکردها و
سیاست های
ارتجاعی نه
تنها دولت
احمدی نژاد،
بلکه کمابیش
همۀ دولت های 32
سال اخیر در
ایران مسئول
بوده و هستند.
اما، از
آنجا که بهر
رو امروز
محمود احمدی
نژاد بر
جایگاه ریاست
جمهوری – قوه
مجریه - نظام
تکیه زده است،
لذا، این
مقاله عمدتاً
خطاب بخود او
است.
محمود
احمدی نژاد،
رئیس جمهور
رژیم اسلامی در
ایران،
مرتباً از
پیشرفت و ترقی
ایران که با
اجرای سیاست
های دولت او
بدست آمده است
صحبت میکند.
برای نشان
دادن واقعیت
های موجود در
رابطه با
سیاست ها و
عملکرد های
دولت او، توجه
شما را به
نمونه های ذیل
جلب میکنم :
** در
این مقاله به
عنوان " مشت
نمونه خروار "
، به
سیاست های
دولت احمدی
نژاد, در
رابطه با:
وضعیت
شکر، وضعیت برنج، وضعیت
چای، شرکت های
پیمانکار،
بیکاری و
شرایط
اشتغال،
نابسامانی های
اجتماعی و
اقتصادی
کشور، معضل
حاشیه نشینی،
طرح " هدفمند
کردن رایانه
ها"، نقدینگی
کشور،
وضعیت
درآمدهای
نفت
ایران ، زمینه
های سرکوب و
خفقان ، سیاست
های رژیم در
زندان های
ایران ،
اشاره میشود :
• در
رابطه با
وضعیت شکر در ایران :
- واردات
شکر، با
تعرفه پایین
، وضعیت را بر
ضد کشاورزان و
کارگران این
صنعت، تیره
و تار کرده
است:
- در
نتیجه ورود بی
رویه شکر از
خارج،
کارخانه های
قندسازی،
چغندر قند را
از کشاورزان
به قیمت مناسب
و منصفانه نمیخرند
. کشاورزان
چغندری را که
از سال قبل
کاشته اند،
روی دستشان می
ماند.
• در
رابطه با
وضعیت برنج در
ایران :
- 20 نوع برنج
در ایران
بفروش میرسد
. تعداد خیلی
زیادی از
آنها،
تولیدات کشورهای
دیگر و
وارداتی به
ایران است.
- 80% برنج
خواربار
فروشی ها، برنج هندی
و تایلندی است.
- قیمت
پائین برنج
های هندی و
تایلندی ،
برنج تولید
شده در ایران
را، از بازار
بیرون میکند.
- شالی
کاری که، برنج اش
به قیمت
فروخته نمی
شود دست از
برنج کاری بر
می دارد .
در نتیجه
سیاست های
جاری کشور، در
رابطه با تولیدات
دیگر نیز آنجا
هم که چیزی
تولید میشود،
سود کلان به
جیب نهادهای دولتی
و سرمایه
داران میرود.
بعنوان نمونه :
- محمد
سالاري، يکی
از کشاورزان
جنوب کرمان میگوید:
الان در
بهترين حالت
ممکن،
محصول پياز
از سوی سازمان
تعاون
روستايی با
قيمت هر کيلو 90
تومان
خريداری می
شود.
اين درحالی
است که؛ همين
محصول در
بازار کرمان
در حال حاضر ؛
هر کيلو
500 تومان
فروخته می شود.
• در
رابطه با
وضعیت چای در ایران :
- با
وجود کاهش
تولید برگ سبز
چای در ایران، ده ها
هزار تن چای
در انبارهای
شمال در حال
پوسیدن است.
ورود بی رویه
چای، ضربات
مرگباری به
صنعت چای
ایران وارد
کرده است.
- بنا
بر گزارش
خبرگزاری
مهر، توليد
چای در سالهای
اخير از 68 هزار
تن به 20 هزار تن
کاهش يافته است.
بعلت ورود بی
رویه چای به
ایران 40 هزار
تن،
توليد چای
خشک در ایران
کاهش یافته است.
- در
سال 1358 از تولید
برگ سبزچای
داخلی، نزدیک
به 15%
خریداری
میشد.
درحاليکه اين
رقم در سال 1380
حدود 5/6 % است.
توجه کنید :
هر سال به
بورژازی
ممتاز [ که
عناصر وابسته
به سپاه،
دستگاه ولایت
و دولت انتظاریون
و.. هستند ]
اجازه میدهند
که ؛ سالانه
حدود 50
میلیارد دلار
کالاها به
ایران وارد بکنند.
با تعرفه پائین
و با استفاده
از دلارهائی که بقیمت
پائین، به این
وارد کنندگان
میفروشند.
توجه کنید
: این
سیاست ها در
بخش وسیعی از
تولید و تجارت
ایران اعمال
میشود. این
سیاست ها باعث
شده است که 50%
بنگاههای تولیدی
ایران ورشکست
بشوند. بقیه
هم با ظرفیت 30% و
50% کار میکنند.
- در
اینجا تنها به
یکی از آخرین
اخبارِ
سراشیب ورشکستگی
ها اشاره
میشود :
خبرگزاری مهر
اطلاع داده که
، "سودانی" ،
نماينده مردم
اهواز در مجلس
رژیم، از
تعطيلی قريب
الوقوع کارخانه
لوله سازی
خوزستان که
یکی از قديمی
ترين کارخانه
خوزستان است
خبر داده.
- مديران
کارخانه،
دیگر، حقوق
کارگران
کارخانه لوله
سازی خوزستان
را نمی
پردازند.
- "سودانی"
که عضو
کميسيون
انرژی مجلس
رژیم نیز هست،
گفته است: در
سفر يک سال
پيش هيئت
وزيران به
خرمشهر،
رسيدگی به
وضعيت اين
کارخانه از مصوبات
اصلی آن سفر
بود. این هم از
نتایج سفرهای
استانی احمدی
نژاد!
• در
رابطه با
وضعیت شرکت
های پیمانکار
در ایران :
- دولت
احمدی نژاد
معادل 17
میلیارد دلار
– 17 هزار میلیارد
تومان- به
شرکت های
پیمانکار
بدهکار است.
این شرکت ها،
با شرکت های
خارجی رقابت
میکنند. حتی
در قاموس نظام
سرمایه داری
هم، ضربه زدن
به اقتصاد
شرکت های
داخلی، منجر
به از بین بردن
امکان رقابت
کالاهای
داخلی با
تولیدات خارجی
منجر میشود.
• در
زمینه شرایط
اشتغال و
بیکاریهم
جمهوری اسلامی
ایران،
کارنامه
سیاهی دارد:
- بیکاری
در بین جوانان
از مرز 30% گذشته
است.
- در اثر سیاست
های رژیم ج.ا.ا
، نرخ بیکاری
هر سال بالاتر
میرود.
- حداقل دستمز
ماهانه در
ایران 330000 تومان
اعلام شده
است. در حالی
که خط فقر از
یک میلیون
تومان هم
گذشته است.
- 43% کارگران،
حقوقشان از
حداقل مزد (
330000) ، خیلی
کمتر است.
بسیاری از
کسانی که کار
میکنند،
ناچارند با
حقوق های
ماهانه 200- 300
هزار تومان
بسازند.
رقابت بضرر
کارگران و
زحمتکشان،
وحشتناک است.
- وضعیت
استخدام
کارگران هم
اسف انگیز
است. بطور
مثال ؛
85% نيروی
کاردر
مازندران، با
قرارداد موقت
کار ميکنند و 50%
کارگران فاقد
بيمه اجتماعی
هستند.
- توجه به ادعا
های دولت و
برملا شدن
واقعیات، مچ
دولت دروغگو
را باز
مینماید :
- دولت احمدی
نژاد وعده
داده بود که
در سال 1390
دو میلیون و 500
هزار فرصت
شغلی ایجاد
خواهد کرد.
البته از اول
نیز روشن بود
که این وعده پوچ
و تو خالی است.
توجه کنید :
حتی بنا بر
محاسبات خود
وزیر تعاون دولت
احمدی نژاد،
ایجاد هر فرصت
شغلی، مستلزم
20 میلیون
تومان سرمایه
گذاری است.
- لذا برای
ایجاد 2
میلیون و 500
هزار فرصت
شغلی، لازم
بود که
در بودجه سال 1390
حداقل،
50 هزار
میلیارد
تومان برای
این امر در
نظر گرفته
شود. در هیچ
کجای بودجه
سال 1390
دولت، تعهدات
مربوط به
اجرای این طرح
دیده نمیشود.
- در مقابل هر 1%
رشد اقتصادی،
شرایط ایجاد 300
هزار فرصت
شغلی بوجود
میآید. لذا
برای ایجاد 2 میلیون
و 500 هزار فرصت
شغلی،
میبایست رُشد
اقتصادی
ایران در سال
جاری حداقل 8%
باشد.
- توجه
کنید: رُشد
اقتصادی
ایران ، در 3 سال
گذشته، صفر
بوده است.
بنابر شواهد و
قرائن و بعلاوه
نظر
کارشناسان، رشد
اقتصادی ایران
در سال جاری
نیز صفر خواهد
بود.
• در
زمینه های
نابسامانی
های اجتماعی و
اقتصادی کشور.
- تعداد
معتادان
ایران،
7 میلیون نفر
تخمین زده
میشود.
- اخیرا
مهدی رهبری،
که خبر آن
لاین، از وی
به عنوان یک
تولید کننده
مطرح پوشاک
نام برده است،
مدعی شده که
فروش مواد
مخدر آسان تر
از فروش پوشاک
است.
- آمار
دختران جوان
که خودکشی
میکنند، هر
ساله فاجعه
آمیز است.
- بنابر
نظر مرکز پژوه
مجلس ، 30%
کودکان
ایرانی با
سوٌتغذیه
روبر هستند.
- حدود
50% دختران و
زنان ایران
دچار کم خونی
هستند.که بنابر
نظر
کارشناسان،
از سوٌتغذیه
است.
- 10% کودکان
ایران، زیر
وزن ایده آل
هستند.
- 16% کودکان
ایران، زیر
حَدِ ، قد
طبیعی هستند.
- در
اثر سیاست های
رژیم جمهوری
اسلامی ایران
، سالانه بيش
از 3.5 ميليون
نفر بر اثر پرداخت
هزينههاى
درمان، براى
هميشه به زير
خط فقر ميروند.
- خود
احمدی نژاد در
سخنرانی 16 ماه
مه گفت :
حدود 30 % مصرف
نان ما، كاهش
پيدا كرد.". (
خجالت نمیکشد
که با حذف
سوبسیده ها ،
مردم از شدت
فقر، مجبور
شده اند
از نان شان
بگذرند. احمدی
نژاد این کم
شدن مصرف نان
مردم را از
افتخارات
دولتش میداند.!).
- اما،
محمود احمدی
نژاد همانند
گوبلز ( وزیر
تبلیغات
آدولف هیتلر)
درغگوی بزرگی
است. احمدی نژاد
با همه فقر ،
بیکاری و
نابسامانی که
گریبان مردم ،
بخصوص جوانان
کشور را گرفته
است، در سخنرانی
16 ماه مه ( 26
اردیبهشت ) گفت
: تنها
کشور در کره
زمين هستيم که
هيچ خانوادهای
در آن گرسنه
نيست.
- محمدعلى
زنگانه معاون
اجتماعى
سازمان بهزيستى،
اخیرآ در
مصاحبه ای
اعلام کرده
است: "
بيشتر از70%
کودکان کار ،
داراى سرپرست هستند." ( معنای
این حرف اینست
که این خانواده
ها گرسنه
هستند و از سر
ناچاری، جگر
گوشه شان را
به خیابان ها – در
شرایط نا امنی
– برای بدست
آوردن لقمه
نانی میفرستند.!).
- خبرگزاري
موج مینویسد
که بانک مرکزي
گزارش داده
است : ميانگين
قيمت انواع
ميوه در هفتۀ
منتهي به 23
ارديبهشت
امسال،
نسبت به تاريخ
مشابه سال
گذشته،
با رشد56.7 %
روبرو شده
است. از جمله :
نرخ
سيب قرمز، سيب
زرد، پرتقال
درجه يک، پرتقال
درجه دو، ليمو
شيرين، گوجه
سبز، طالبي
،از 41% تا 116%
اضافه شده است.
• توجه
به معضل حاشیه
نشینی، نشان
میدهد که سیاست
های خانمان
برانداز دولت
های جمهوری
اسلامی
ایران؛ در
دروران 6 ساله
ریاست جمهوری
محمود احمدی
نژاد، تشدید
نیز شده است:
- تعداد
قابل توجهی از
کارگران و
زحمتکشان کشور
ما، به علت
تهیدستی
ناچارند که در
بیغوله های
اطراف شهرهای
ایران زندگی
کنند. حاشیه
نشینی از
بیماری های
ذاتی نظام
سرمایه داری ،
بویژه در
کشورهای
"جهان سوم"
است. به عنوان
" مشت نمونه
خروار" ، به
گزارش ذیل
توجه نمائید :
- به
گزارش
خبرنگار مهر ،
مشهد دومين
کلان شهر مهاجر
پذير ايران
است، در سه
دهه اخير
تعداد حاشيه
نشينان اين
شهر از 15 هزار
نفر به مرز 820
هزار نفر
رسيده است.
- رضا
حسينی فر،
کارشناس
اجتماعی
میگوید : " اين
حاشيه نشينان
هر روز 200 هزار
بساط را در حاشيه
خيابان های پر
تردد و اصلی
شهر ساماندهی
می کنند.".
- در
حقیقت، بخش
قابل توجهی از
نیروی کار
جامعه، بعلت
فقر و بی
پولی، به
حاشيه خيابان
ها و حاشیه
شهرها
پرتاب شده
اند.!!
- مسکن
این حاشيه
نشينان هم، دخمه يا
آلونکی است در
فضاهای تنگ و
نا ايمن، که خانواده
هايی با جمعيت
پنج تا هشت
نفر در آنها زندگی
می کنند.
- این
وضعیت اسفبار
در تاریخ 1200
ساله شهر
مشهد، کم نظیر
است.
- وضعیت
کارگران و
زحمتکشان
شهرهای بزرگ
ایران،کمابیش
شبیه وضعیت
حاشیه نشینان
شهر مشهد است.
- آمارهای
رسمی میگوید 7 ميليون
حاشيه نشين در
کل کشور وجود
دارد. این یک
بمب انسانی است،
که بالقوه
حیات ج.ا.ا را
تهدیدید
میکند. توجه
به تعمیق
گفتمان
دمکراتیک و
سازماندهی این
بخش از
محرومان
کشورمان و
پیوند
مبارزات آنان
با مبارزات
جنبش جوانان،
دانشجویان،
زنان،
کارگران و
ملیت های تحت
ستم ایران،
میتواند در
توان بخشی
جنبش
ترقیخواهانه
کشورمان اثرات
مثبت و انکار
ناپذیری بجای
گذارد.
- فراموش
نکنید که این
حاشيه نشين
ها، عموماً کارگر
و دهقانِ خانه
خراب و بیکار
هستند.
با همه این
آمار، احمدينژاد
شرم ندارد که
همچنان دروغ
های گوبلزی
بگوید و در
سخنرانی 16 ماه
مه ادعا کند
که : " ما شاهد
تحرك در توليد
و صنعتمان
هستيم.". و
تکرار بکند که
" ما بحراني
نداشتيم ". در
حالی که
50%
بنگاههای
تولیدی ایران
ورشکست شده
اند و بقیه
نیز با ظرفیت 30% تا
50% کار میکنند.
- این دروغ
های گوبلزی در
حالی گفته
میشوند که ؛
کارگران و
زحمتکشان
کشور، امنیت
شغلی ندارند.
به تشکل های
مستقل کارگری
، اجازه
فعالیت نمیدهند.
- رهبران
جمهوری
اسلامی ایران
درغگو هستند.
بیاد بیآوریم
که خمينی،در 32
سال قبل به
مردم گفت: « آب و
برق را مجانی
می کنيم،
اتوبوس را
مجانی می کنيم،
و من امر کرده ام
که به
مستضعفين
بدهند و
خواهند داد .
به نغمه های
باطل گوش
نکنيد...»
ازآن زمان
تا کنون نه
فقط چیزی
مجانی
نشد،بلکه
الان ، با حذف
یارانه ها،
قیمت ها چند
برابر شده
است. اگر کسی
امکان پرداخت
قیمت سرسام
آور حامل های
انرژی را
ندارد، آب و
برق و گاز اش
را قطع میکنند.
• توجه
به طرح هدفمند
کردن یارانه
ها نیز، پرده از
بخشی دیگر از
سیاست ها و
عملکردهای ارتجاعی
دولت احمدی
نژاد
برمبدارد:
- دررابطه
با طرح حذف
سوبسیدها که
از سیاست های جمهوری
اسلامی
ایران
است: عضو
کميسيون اقتصادی
مجلس
"محمدرضا
خباز" میگوید :
" به علت اجرای
قانون "
هدفمند کردن
يارانهها"، تورم به
40% رسیده
است.".
- توجه
کنید : این نظر
خوش بینانه یک
نماینده مجلس
رژیم است. در
حالیکه بنابر
ارزیابی
اقتصاد دانان
مستقل
، همین الان،
قیمت ها عملاً از 50 % تا
چندین برابر
بویژه در
رابطه با حامل
های انرژی ، بالا
رفته است.
- بعلاوه
2 معاون
وزارت
بازرگانی
اعلام کرده
اند که دولت
سیاست تثبیت
قیمت های
کالاها را
کنار می
گذارد. بعبارت
دیگر، دولت
بدینگونه
اعلام می کند
که از این پس
دست اصناف را
برای تنظیم
آزادانۀ قیمت
ها باز می
گذارد. ( تا
الان که دولت
باصطلاح دست
اصناف را برای
تنظیم
آزادانۀ قیمت
ها باز
نگذاشته بود،
وضع چنین اسف
بار بود. بعد
از این چگونه
خواهد بود؟ ).
- قرار
بود 30% از 40
میلیارد دلار
بودجه اجرای
قانون حذف
یارانه ها
برای یکسال
اول، به
واحدهای اقتصادی
و کشاورزی
پرداخت شود،
تا آنان از
بالا بردن
قیمت اجناس
خودداری
نمایند.
توجه کنید :
سیاست جدید
دولت که دست
بازار را در
تنظیم قیمت ها
باز میگذارد،
به این معنا
است که 30%
مربوطه (
معادل 12
میلیارد دلار
) به تولیدکنندگان
پرداخت نشده
است و همچنان
در کنترل باند
احمدی نژاد
است.
- مرکز
آمار ایران
نرخ بیکاری را
پیش از اجرای
قانون حذف
یارانه ها 14.7%
اعلام کرده
است. این در حالی
است که
اقتصاددانان
در حال حاضر،
نرخ بیکاری در
ایران را بیش
از 20% میدانند.
- این
همه به این
معنا است که
طرح " هدفمند
کردن یارانه
ها " یک طرح
شکست خورده
است. مطابق
معمول در دولت
های سرمایه
داری بویژه در
نظام ضد بشری
جمهوری
اسلامی
ایران، این
کارگران و
زحمتکشان
جامعه هستند
که تمامی خسارات
حاصل از شکست
های سیاست ها
و عملکردهای
چپاولگرانه
حاکمان را
میبایست بر دوش
بکشند.
- قرار
بود که 20% از
بودجه 40
میلیارد
دلاری مربوط
به اجرای " طرح
هدفمند
یارانه ها" در
سال اول نیز
به حوداث
غیرمترقبه در
ضمن اجرای
طرح، اختصاص
یابد.( معادل 8
میلیارد دلار
). در حال حاضر
کنترل ( چپاول
و یا امکان
چپاول ) این 8
میلیارد دلار
نیز در اختیار
باند احمدی نژاد
است.
- تمایل
به چپاول اموال
عمومی توسط
صاحب منصبان
رژیم، باضافه
بی برنامه گی
های دولت و
فساد فراگیری
که سرتا پای
رژیم را
پوشانده است،
وضعیت
اسفباری را
بوجود آورده
است. لذا،
اکنون دولت در
نظر دارد یارانه
های بیش از 18
میلیون نفر از
افراد جامعه
را، به بهانه
های گوناگون
حذف نماید. این
اولین قدم
عملی دولت در
شانه خالی
کردن از پرداخت
همین یارانه
ها خواهد بود.
• توجه
به موضوع
نقدینگی کشور
نیز در رابطه
با سیاست ها و
عملکردها
دولت، عبرت
انگیز است:
- در
سال 1384 نرخ
نقدینگی کشور
70,000 میلیارد
تومان بود.
- بر
مبنای
محاسبات خود
دولت ایران،
بر مبنای
پشتوانه
موجود پول،
مقدار
نقدینگی در
گردش، 2 برابر
پشتوانه
موجود بود. (
یعنی دولت های
قبلی، 2 برابر
پشتوانه پول،
اسکناس چاپ کرده
بودند.).
- لذا
قرار شده بود
که نرخ
نقدینگی کشور
تا سال 1389 شمسی،
به 35000 میلیارد
تومان برسد.
یعنی بنابر محاسبات
خود دولت؛
مقدار پول در
گردش معادل
پشتوانه اسکناس
باشد.
- الان،
حجم نقدینگی
کشور، بیش از
250,000 میلیارد تومان
است.
- محمد
رضا خباز – عضو
کمیسیون
اقتصادی مجلس
شورای اسلامی-
میگوید که نرخ
نقدینگی
کشور، به نسبت
سال 1384 ، 300%
اضافه شده
است.
- در
واقعیت امر،
امروز ،
نقدینگی
کشور، 6 برابر
مقدار پول در
گردش است.
شاید این یکی از
دلائلی است که
دولت برنامه
کم کردن 3 صفر
از پول جاری
را،
مطرح کرده
است.
- کوتاه سخن
: بیش از 83% پولی
که در گردش
است، بدون
پشتوانه است.
• در
اینجا بد نیست
به درآمدهای
نفت هم توجه
بکنیم :
- کُل
درآمدهای نفت
از آغاز
استخراج تا
پایان سال 1357،
معادل 150
میلیارد دلار
میشد.
- از
اول انقلاب تا
سال 1384 ، ، درآمد
نفت ایران 400 میلیارد
دلار بوده است.
- از
سال 1384 تا سال 1389 ( 5
سال اول دوران
محمود احمدی
نژاد ) درآمد
نفت ایران 450
میلیارد دلار
بوده است.
- بخصوص،
در دوران
احمدی نژاد، بخش قابل
توجهی از
درآمد نفت
بنام " قیمت
دلار واردات"،
به جیب
تجار و
وابستگان
وابسته به دولت
و دستگاه
ولایت و سپاه
پاسداران
ریخته شده
است.
بنابراین ؛
منابع نفتی به
جای تبدیل شدن
به زیربنای
اقتصاد و پایه
توسعه، تبدیل
به واردات
کالا شده است.
امری که کیسۀ تجار و
وابستگان به
دستگاه
ولایت، دولت
انتظاریون و
بویژه سپاه
پاسداران را
بیش از پیش، پُر
نمود.
- این
سیاست بغایت
ارتجاعی، به جای
ایجاد اشتغال
در داخل، در
خارج کشور
اشتغال ایجاد
کرده است.
بنگاههای
تولیدی داخلی
را به ورشکستگی
کشانیده ، و
بخش مهمی از
درآمد نفت ایران
را بجیب
امپریالیست
ها- از شرق و
غرب – سرازیر
کرده است.
توجه کنید :
واردات
سالانه کشور
که قبل از ریاست
جمهوری احمدی
نژاد 24
میلیارد دلار
بود، در دوران
احمدی نژاد «
دورانِ
درآمدهای
افسانه ای
نفت» ؛
به 53 میلیارد
دلار رسیده
است.
- برخی
از صاحبان زر
و زور ،
تولیدات خارجی
را بکشور
واردت میکنند
و بواسطۀ برخی
از صنعتگران، چند
قطعه به آن
اضافه می کنند
و به بازار
عرضه میکنند. آنوقت
بنگاهای
تولیدی ایران
به ورشکستگی
کشیده میشوند.
- در
چنین وضعیتی،
احمدی نژاد
بدروغ اعلام
میکند که در
سال 1389
یک میلیون و 600
هزار امکان
شغلی بوجود
آورده است.،
احمدی نژاد مبانی
علم اقتصاد را
هم به مسخره
گرفته است.
- برای
ایجاد هر 300
هزار شغل،
باید حداقل 1%
رشد اقتصادی
داشت.
بنابراین
باید برای
ایجاد یک میلیون
و 600 هزار امکان
شغلی در سال
گذشته، باید
ایران در سال
گذشته، حداقل
6 درصد رشُد
اقتصادی
داشته باشد. در حالی
که این رُشد
صفر بوده است!!
- تازه
این در
موقعیتی است
که تا همین
اواخر، " حمایت
تمام ارکان
نظام" شامل
حال دولت
احمدی نژاد
بوده است .!
• در
زمینه های
سرکوب و خفقان
، آمار جنایات
رژیم
بالا رفته
است :
- ایران
بزرگترین
زندان
خبرنگاران و
وبلاگ نویسان
در جهان اعلام
شده است.
- خفقانی
که به
نویسندگان
ایران وارد
میشود، در
تاریخ ایران
کم نظیر است.
- آپارتاید
جنسی در مورد
زنان ایران با
شدت اجرا
میشود.
- همچنان
بازداشت،
زندان و اعدام
مخالفان رژیم
با شدتی بیش
از پیش ادامه
دارد.
- آزادی
های سیاسی و
اجتماعی
زنان،
جوانان، دانشجویان،
کارگران،
ملیت های ساکن
ایران و کوتاه
سخن اکثریت
قریب به اتفاق
شهروندان ،
همچنان مورد
سرکوب های خشن
قرار میگیرد.
- جمهوری
اسلامی ایران
در جهان، در
رده های بالای
لیست
کشورهائی
قرار دارد که
حکم اعدام را
در رابطه با
شهروندانش
بمورد اجرا در
میآورد.
- هم و
غم رژیم،
سرکوب و گسترش
خفقان و غارت
نیروی کار و
ثروت های کشور
است.
- در
رابطه با
سیاست های
رژیم در زندان
های ایران ،
موارد ذیل
نیز
گزارش شده
است:
- تجاوز
جنسی و لواط
در زندان های
ایران، بیداد
میکنند.
- مواد
مخدر به وفور
توسط افراد
وابسته به
مسئولان
زندان،
در
زندان ها
بفروش میرسد.
- آمار
مبتلایان به "
ایدز " و
"هیپاتیت " در
زندان های
ایران، فاجعه
آمیز و رو به
افزایش است.
- هنوز
خاطره جنایات
زندان کهریزک
از یاد مردم نرفته
است. در گرد و
خاک
جنگ قدرت
مابین؛
باندهای
مافیائی
دولت، دستگاه
ولایت، شورای
نگهبان، سپاه
پاسدارن و
بسیج، قوه قضائیه،
مجلس شورای
اسلامی ، در
زندان زنان در"
قرچک ورامین"
میخواستند
تدارک زندانی
نظیر " ابو
غریب "
امریکائی ها
در عراق را
تدارک ببینند.
- بنظر
میرسد که در
نتیجه فشار
افکار عمومی،
رژیم
مجبور شده
است که عقب
نشینی بنماید.
گفته شده است
که
صدها زندانی
سیاسی، به زندان
زنان در "قرچک
ورامین"
منتقل نخواهند
شد.
- اما،
نباید فراموش
کنیم که شرایط
ضد انسانی زندان
زنان در" قرچک
ورامین"،
همچنان وجود
دارد :
- همین
الان، حدود
صدها زن
زندانی دیگر،
به زندان قرچک
ورامین منتقل
شده اند:
- در
زندان قرچک 600 زن، در
یک سالن، بدون
تخت، بدون
امکانات
ابتدایی
زندگی و
بهداشتی روز
و شب شان را سر
میکنند.
- نگهبانان
هرگاه دلشان
بخواهد ،غذا
در اختیار
زندانیان
قرار میدهند.
- فقط
4 سرویس
بهداشتی، برای 600
زن زندانی
وجود دارد.
- تمام
کارهای زنان
زندانی، مثل
لباس شستن، ظرف
شستن و حمام
کردن را هم
باید در همین
سرویسها
انجام بدهند.
- زندان
زنان در " قرچک
ورامین " ،
زندانی در قد
و قامت
بازداشتگاههای
نازیست ها در
جنگ دوم جهانی
است. زندانی
در قد و قامت
بازداشتگاههای
پینوشه جلاد
در شیلی.
- وضعیت
زندانیان
سیاسی در
سراسر ایران،
کم و بیش،
شبیه زندان
قرچک ورامین
است:
شکنجه، ضرب و
جرح، توهین و
خطر تجاوز و...
- سعيد
پور حيدر ، که
روزنامه
نگاران و
فعالان سياسی
ايران است، در
رابطه با
انواع شکنجه
ها، در
زندان های
رژیم مینویسد :
- زندانی
را ، در هوای
سرد ، در بشکه
آب سرد می اندازند.
- زندانی
سیاسی را
مجبور
میکنند، ساعت
ها، برهنه در
هوای سرد
زمستان،
بایستد.
- زندانی
سیاسی را در
سلولی که
ارتفاعش ؛ يک
متر و بيست
سانت است ، می
آندازند. و
روزها ، در
همین وضع، نگهش
میدارند.
- سر
زندانی سیاسی
را، در کاسه
توالت فرو
میکنند و
سیفون را
میکشند، که
زندانی
سیاسی، دچار خفقان
بشود. در
بازجوئی ها،
تمام لباس های
زندانی را در
میآورند و
زندانی را،
آزار و تحقير
جنسی میدهند.
توجه کنید
:این ها گوشه
هائی از
روش هائی است
که در
بازداشتگاههای
سپاه
پاسداران و
زندان های
ایران، برای
درهم شکستن
جوانان،
زنان، و
سالمندان
مورد استفاده
قرار میگیرد.
- رژیم
جرئت نمیکند،
به ناظران بی
طرف حقوق بشر در
جهان، اجازه
بدهد که از
زندان های
ایران ، بازدید
بکنند.
• آنچه
تا اینجا
مطالعه
نمودید، گوشه
هائی از
عملکردها و سیاست
های ارتجاعی
دولت احمدی
نژاد و بطور
کلی نظام
جمهوری
اسلامی ایران
است.
اگر قرار
بود که به همۀ
عملکردها و
سیاست های ضد
مردمی دولت
احمدی نژاد (
بیش از آن به
همۀ عملکردها
و سیاست های
ضد مردمی
جمهوری
اسلامی ایران
در 32 سال گذشته
؛ از
جمله کشتار
ملیت های ساکن
ایران،
کشتارهای دهۀ
1360 – بویژه قتل
عام زندانیان
سیاسی بدستور
مستقیم روح
الله خمینی در
تابستان 1367- قتل
های زنجیره ای
و ... )
اشاره شود،
از حوصله این
مقاله خارج
میشد.
برای
افشاء کلیه
عملکردها و
سیاست های ارتجاعی
جمهوری
اسلامی ایران
در 32 سال
حاکمیت این
نظام، نیاز به
نگارش کتاب
های متعددی
است. در این
زمینه کارهای
بسیاری انجام
شده است. امید
که با جمع
آوری همۀ
اطلاعات و
آمار مربوطه،
امکان محاکمه
رژیم اسلامی
ایران و سران
و شخصیت های
موثر آن در یک
دادگاه
عادلانه بین
المللی و
مستقل، به
اتهام جنایت
بر علیه بشریت
فراهم آید.
مطمئناً این
مهم، پس از
سرنگونی
جمهوری
اسلامی ایران
توسط مردم
آزادیخواه و
برابری طلب
ایران، تحقق
خواهد یافت.
به امید آن
روز.
جمعه ۲۰
خرداد ۱۳۹۰ ۱۰ ژوئن ۲۰۱۱