دفاع از
پوسی رایوت و
ریاکاری ی
لیبرالیسم
رضا چیت
ساز
چندی پیش
بخشی از
اعضای
گروه
فمینیستی ی
روسی، "پوسی
رایوت" به جرم
اجرای آهنگ
خود در کلیسای
مسکو به دوسال
زندان محکوم
شدند. از زمان
بازداشت گروه
و از زمانی که
معلوم شد دستگاه
حقوقی ی روسیه
تلاش به محکومیت
گروه دارد، از
گوشه و کنار
جهان
اعتراضات علیه
دولت روسیه
آغاز شد. نقطه
ی جالب توجه
این است که
دادستان با
اتکا به
قانونی که کار
گروه را توهین
به مقدسات می
دانست حکم خود
را صدر کرد، و
حتی پوتین
تلاش کرد نشان
دهد که مخالف
محکومیت گروه
است، تلاشی که
به درستی از
سوی کم تر کسی
جدی گرفته می
شد. گروه "پوسی
رایوت" بخشی
از گروه
فمینیستی ی
ووینا (جنگ)
است. از جمله
فعالیت های
هنری ی گروه
نمایش های هنری
ی در برگیرنده
ی سکس گروهی،
پرتاب کوکتیل
مولوتف و
بالاخره به
آتش کشیدن یک
ماشین پلیس بوده
است. کارهایی
که در هیچ
کدام از
کشورهای
متدمدن و
لیبرال غرب
قبل بخشش نمی
بودند.
در همین
رابطه است که
سایمون
جنکینس
روزنامه نگار
سرشناس
لیبرال
انگلیسی در
گاردین ۲۱ اوت
می نویسد:
"ریاکاری ی
غرب در دفاع
از "پوسی
رایوت" حیرت
انگیز است".
جنکینس از این
مساله متعجب
است که
دولتمردان
غرب در محکومیت
روسیه با یک
دیگر مسابقه
می دهند، هم زمان
که هم این
دولت ها
شهروندان خود
را به خاطر
جرائم مسخره و
کوچک به
مجازات بسیار
سنگین محکوم
می کنند. از
جمله نمونه
هایی که
سایمون جنکینس
مثال می زند،
چارلی
گیلموراست که
به خاطر
چرخاندن پرچم
انگلیس از
فراز مجسمه ی
یادواره ی
جنگی ی کنوتاف
و انداختن سطل
زباله به روی
ماشین پلیس به
۱۸ ماه زندان در
دادگاه لندن
محکوم شد. و یا ۱۲۹۰
نفری که در
ماجرای شورش
سال گذشته در
لندن، که به
خاطر قتل یک
جوان توسط
پلیس آغاز شد،
به خاطر جرایم
گوناگون از
استفاده از
خشونت تا دزدیدن
یک بطری ی آب،
در دادگاه به
مجازات سنگین
محکوم شدند.
در
یک همه پرسی
در روسیه تنها
پنج درصد
خواهان آزادی
ی اعضای گروه
پوسی رایوت
بودند. ۶۵
درصد خواهان
محکومیت آن ها
به زندن و ۲۹
درصد خواهان
زندان همراه
با بیگاری. سایمون
جنکینس در این
باره با کنایه
می نویسد که
هنرمندان در
گوشه و کنار
دنیا می
توانند مدافعان
آزادی ی بیان
باشند، اما
این گونه برخورد
با "پوسی
رایوت" به
عنوان تجلی ی
آزادی، مانند
این است که
جانی راتن (از
پایه گذاران
گروه پانک
"سکس
پیستولز") را
ولتر زمان بخوانیم.
البته اگر
هنرمندان از
حق یکدیگر
دفاع کنند قبل
فهم است، اما
به باور
سایمون
جنکینس این که
دولت های
آمریکا و
بریتانیا
روسیه را
محکوم می
کنند، بیش از
هر چیز
ریاکاری را
نشان می دهد. آمریکا
کشوری که
افراد مشکوک
به تروریسم را
مدت زمان
نامعلوم بدون
ارتباط با
جهان بیرونی
حبس می کند.
همین دو هفته
ی پیش دادگاه
نظامی ی
آمریکا در
رابطه با
دادگاه خالد
شیخ محمد که
چندین سال در
گوانتانامو
بی زندانی
بوده است، او
را محکوم به
سانسور کرد، و
اعلام کرد که
در دادگاه وی
هر گونه اشاره
ای به شکنجه
به مثابه
تهدیدی علیه
امنیت ملی
محکوم است.
ظاهرا
مدافعان
آزادی ی بیان
ارتباط را نمی
بینند.
از مثل های
دیگر که
سایمون
جنکینس می
آورد، از
دوران حاکمیت
بلر و براون
است که سانسور
کتاب های
تاریخی، حبس
بدون دادگاه و
زمان نامشخص و
غیره تحت
عنوان دفاع
ملی از اجزای
آن بود. مدافعان
لیبرال آزادی
ی بیان هیچ
موردی برای
اعتراض نمی
یافتند.
سایمون
جنکینس در
پایان به این
واقعیت اشاره می
کند که تردیدی
نیست که دولت
های
دموکراتیک لیبرال
غرب با
دیکتاتوری
های گوناگون،
مانند چین، یا
روسیه یا
ایران قبل
مقایسه
نیستند، و نفی
این تفاوت های
پایه ای بلاهت
است. اما
تفاوت برخورد
این دولتهای
لیبرال با
شهروندان خود
و دیکتاتورها
بیشتر تفاوت
در درجه است تا
نوع برخورد.