توافق
هسته از نگاه
سایت ها و
روزنامه های داخل
کشور
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پایان
12 سال مناقشه
هستهای و
تحریمهای
ظالمانه
حصر
ايران شكست
مریم
قربانی فر
قانون
ـ چهارشنبه ۲۴
تير
۱۳۹۴
فرازى
ازنامه امام
على عليه
السلام به
مالك
اشتر(خطبه
٥٣نهج البلاغه):
هرگز
پيشنهاد صلح
از طرف دشمن
را كه خشنودى
خدا در آن است
رد مكن، كه
آسايش
رزمندگان، و
آرامش فكرى
تو، و امنيّت
كشور در صلح
تأمين مى گردد
. لكن زنهار
زنهار از دشمن
خود پس از
آشتى كردن،
زيرا گاهى
دشمن نزديك مىشود
تا غافلگير
كند، پس دور
انديش باش، و
خوشبينى خود
را متّهم كن.
حال اگر
پيمانى بين تو
و دشمن منعقد
گرديد، يا در
پناه خود او
را امان دادى،
به عهد خويش
وفا دار باش،
و بر آنچه بر
عهده گرفتى
امانت دار
باش، و جان
خود را سپر پيمان
خود گردان،
زيرا هيچ يك
از واجبات
الهى همانند
وفاى به عهد
نيست.
دیشب
تهران و
خیابان
ولیعصر پراز شور و
نشاط شد.بی
گمان کمتر پیش
می آید سیاست
خارجی این
چنین در
پیوندبا روح و
روان مردمان
این سرزمین
باشد.کمتر
حکومت و دولت
و سیستمی شاید
بتواند چنین
موج عظیمی از
همراهی و
همدلی را برانگیزد.در
دوران تحریم
ها ی سیاه
بیشترین فشار را مردم
تحمل می کردند
و همان مردم
با مشارکت بی
نظیر خود در
انتخابات
92مسیر آینده سیاست
خارجی را رقم
زدندو دیشب
نیز همان مردم
پیروزی سیاست
خارجی دولت
منتخب خود را
جشن گرفتند.این
سرمایه
اجتماعی به
آسانی به دست
نیامده است و
حفاظت از آن
کار آسانی
نیست .مردم
دیشب نشان
دادند کهبزرگترین
حامیان نظام
سیاسی هستند
اگر در جریان
تصمیم های
بزرگ قرار
بگیرند و تیم
مذاکره کننده
ایران و رئیس
جمهور نیز
آنگاه که به
مردم اعتماد
کردند بدون
تردید صاحب
اعتبار اصلی شدند.
آغازی
تازه پس از پایان
نقطه
پایان
سرانجام
گذاشته شد.قلم
ها روی زمین
گذاشته شدند
وبعد از 12 سال
مناقشه هستهای،
پس از 2 سال
مذاکره نفس
گیر سرانجام
آفتاب شرق از
وین طلوع
کرد.بیش از 700
خبرنگار
درکنار دهها
فیلمبردار و
عکاس،شاهد
نفس
گیرترین
مذاکرات
دیپلماتیک
جهان شدند.این
روزها وین بیش
از همیشه شاهد
حضور دوربینهایی
بود که برای
پخش زنده
تنظیم شده و
در میان
خیابانهای
منتهی به هتل
کوبورگ
سرگردان
بودند.چشم ها
به درهای هتل
کوبورگ دوخته
شده بود. بیست
روز مداوم
مذاکره به
شامگاه 22
تیرماه و روز
دوشنبه
رسید.در آخرین
ساعات از روز
دوشنبه خبر
رسید که
خبرنگاران و
عکاسان آماده
انتقال به
محلی باشند که
قرار است در
آن متن بیانیه
مشترک خوانده
شود.شور و شوق
خبرنگاران و
عکاسان ، فضای
وین را در
نوردید و در
کسری از ثانیه
به تهران
رسید.خبرنگاران
حالا نه فقط
اخبار را
تنها
روی توییتر و
صفحات خود یا
برای رسانه
هایشان می
فرستند که
امواج راهش را
به فضای مجازی
باز می کند.
تهران هم حالا
چون وین بی
خواب است.
هنوز خبرها
قطعی نشده است
که قرارها
برای جشن هستهای
گذارده می
شود.صحبتهای
وزیر کشور
دولت یازدهم
این بار از
تهران به وین
میرسد که
استانداران
برای جشن آمادگی
دارند.گویا
بعد از سردار
منتظرالمهدی
که از حضور
نیروی
انتظامی در
کنار مردم سخن
گفته بود حالا
نوبت به
وزیرکشور می
رسد. اما در
وین همچنان
اما و اگرها
ادامه
دارد.خبرنگاران
چشم به دهان
وزرا و
معاونان و تیم
های هسته ای
دارند که نقطه
پایان این راه
را دریابند.چشم
ها با دلهره
شاهد مذاکرات
دو جانبه و چند
جانبه هستند و
در این میان
تنها تیم فنی
است که کار را
تمام کرده
است، آنان پیش
از تیم سیاسی
نتیجه نهایی
را گرفته
بودند.
در
میانه نگرانی
و اضطراب است
و چادر
خبرنگاران در
حال خالی شدن
که خبر می رسد
لاوروف گفته است
به اقامتگاهش
بر می گردد که
بخوابد.دستپاچگی
خبرنگاران
ایرانی مشهود
است و حتی به
صراحت میگویند
که نکند اتفاق
ناگواری
افتاده است که
کمی بعد خبرمی
رسد خبری خوش
در راه است
فقط کمی با
تاخیر.قرار
صبحگاه و پیش
از طلوع به
ساعت 10:30 دقیقه
منتقل شده
است. همه چیز به
ظهر سه شنبه
موکول شده
است.
عکس
یادگاری بدون
روس ها
خورشید
در تهران در
قلب آسمان میدرخشد،
اما در وین
هنوز راهی
باقی مانده تا
خورشید به
نیمه برسد.
گرما بیداد می
کند اما گویا
اینجا دیگر
کسی گرما را
حس نمی
کند.کسی حتی نمی
خواهد به
امکان دیگری
غیر از توافق
بیندیشد. ظریف
ابراز
امیدواری
کرده بود که
روز دوشنبه در
وین نباشد
وحالا یک روز
گذشته و او
هنوز در وین
است. برای
کاری بزرگ
باقی مانده است.
برای امضای
قراردادی که
نامش را در
تاریخ ثبت
خواهد
کرد.قرارها
مشخص است ؛
عکس یادگاری و
خواندن
بیانیه آخر.
پرچمها
مشخص و مرتب
شده است و
پرچم ایران در
میان 6 کشور
قدرتمند جهان
قرار
دارد.وزرا در
مقابل پرچم
هایشان می
ایستند ، یک
جای خالی و یک
پرچم بدون وزیر
است. لاوروف
در عکس تاریخی
که قرار است
نشانی از
قرارداد قرن
باشد غایب
است. همو که شب
گذشته نیز محل
مذاکرات را
ترک کرد تا بخوابدوخبرنگاران
را برای
دقایقی غرق
نگرانی کرده
بود.
حال
و هوای سالن
فارغ از
نبود لاوروف
در سالن اما
حال و هوای
سالن گفتنی ها
در خود داشته
است.حسن محمدی
از روزنامه
نگاران حاضر
در سالن حال و
هوای خبرنگاران
را این گونه
توصیف میکند:«اتفاق
عجیب این
توافق و امروز
بیش از همه حس
و حالی بود که
میان روزنامهنگاران
و خبرنگاران و
اصحاب جراید
جریان داشت.فارغ
از بیشتر
خبرنگاران
ایرانی که با
اشک شوق لحظهها
را بهتماشا
نشسته بودند ،
خوشحالی
خبرنگاران
خارجی و
استقبالشان
از این توافق
هم غیرقابل
انکار بود.
این خوشحالی که
بین آنان
جریان داشت
گویای خیلی
حرف ها بود.اینکه
جهان خواهان
صلح است نه
جدال.»
محمدی
در ادامه نیز
می گوید:«فضای
هممحمدی همچنین
میگوید:«توصیف
هایی که کری
ازوزیر
امورخارجه ایران
داشت نیز به
نوع خودجالب
بود.اینکه
کری،ظریف
رامردی
باهوش،دقیق،سرسخت
و میهن پرست
می نامد.»
روحانی
درتهران و
اوباما
درواشنگتن
بیانیه
که خوانده می
شود حالا نوبت
به رئیس جمهور
ایران و
آمریکا می
رسد.اینکه راه
دشواری در پیش
است و همچنان
تبعات توافق
ادامه دارد غیرقابل
انکار
است.باراك
اوباماپيش
ازاين يك باربه
مخالفان
خودگفته
بود:«اين
توافق براي
هميشه نام من
را روي
خودخواهدداشت.»این
اظهار نظر
نگرش اوباما
به این توافق
را نشان میدهد.کما
این که او
درسخنانش به
صراحت می گوید
که رای مخالف
کنگره را
وتوخواهدکرد.در
تهران نیز
روحانی میگوید
که نمی گذارد
کسی امید مردم
را برای تغییر
ناامید کند.
گویا همه چیز
دست به دست هم
دادهاند تا
ایران وارد
عصر جدیدی از
حیات خود شود.
حال
ایران باید
خود را برای
اقدام های فنی
آماده کند و
در دیگر سو
نیز اوباما با
اختیارات رئیس
جمهور تحریمها
را معلق می
کند. در گام
بعد اتحادیه
اروپا رای به
لغو تحریم ها
علیه ایران می
دهد. در
روزهایی که به
پایان سال
میلادی نزدیک
شویم برای
ایران یک آغاز
تازه در راه
خواهد بود. آغازی
برای رسیدن به
یک پایان.
پایان یک عصر
و آغازی عصری
نو برای
ایران.
ایران
در سالهای
گذشته در
وضعیت تحریمی
قرار می گرفت
که بی شباهت
به حصر نبود.
حصری چون حصر
آبادان در سال
59 ، آنگاه که
عراق کارون را
دور زد و جاده
اهواز به
آبادان را در
اختیار خود
گرفت. عزمی ملی
حصر آبادان را
شکست و این
بار عزمی ملی
برآمده از
انتخابات
خرداد 92 ، حصر
ایران را
شکست. روزهایی
سخت همچنان
باقی است.
قراردادی از
پس 10 سال تحریم
مداوم نمی
تواند یک شبه
کشور را به
روزهای طلایی
بازگرداند.حصر
شکسته است اما
تا آبادانی
راهی دراز در
پیش است،راهی
تا ایستادن یک
سرزمین بر قله
افتخارات
بین
المللی.
حاشیه های
روز آخر
توییتر
ظریف ساعتی پس
از خواندن
بیانیه مشترک
به روز شد:
توافق ایران
یک سقف نیست، یک
شالوده
مستحکم است.
حالا باید
شروع به ساختن
بر روی آن
کنیم.
توییتر
روحانی نیز پس
از سخنان وی
با مردم به
روز شد: #نقد
دلسوزانه را
میپذیریم
اما اجازه نمیدهم
کسی به امید
مردم برای
آینده درخشان
و رونق
اقتصادی و صلح
و امنیت را با
دروغ و اتهام
صدمه بزند.
کری
نیز ساعتی بعد
توییتر خود را
به روز
کرد:توافق گام
برداشتن از
تنش به سوی
امکان صلح
است. این توافق
خوبی است که
ما به آن دست
یافته ایم
موگرینی
اولین عضو از
مذاکره
کنندگان بود
که با تویت
خود آرامش را
به اردوگاه
روزنامه
نگاران رساند.
موگرینی نوشت:
تمام شد، ما به
توافق رسیدیم.
نتانیاهو
اما همچنان در
صدر دشمنان این
توافق است . او
در توییترش
نوشت: وقتی میخواهید
به هر قیمتی
به توافق دست
یابید، نتیجه
همین خواهد
شد. از گزارش
های اولیه میتوان
دریافت این
توافق یک
اشتباه
تاریخی است.
اما
جذاب تر از
تویت
نتانیاهو
اولین کسی بود
که این توییت
وی را ریپلی
کرد. اولین پاسخ
این بود: رئیس
جمهور ما یک
احمق است ، من
متاسفم .
یک
مقام دولت
اوباما:قطعنامه
هستهای در
هفته آینده به
سازمان ملل
ارسال میشود.
نخست وزیر
انگلیس با
استقبال از
توافق میان
ایران و 1+5 این
توافق را
تاریخی خواند
که منجر به
امنتر شدن
جهان خواهد شد
آمانو
بیانیه صادر
کرد.مدیرکل
آژانس بینالمللی
انرژی اتمی
گفت: ما یک
نقشه راه با
ایران برای حل
مسائل باقی
مانده در خصوص
برنامه هستهای
کنونی و گذشته
ایران امضا
کردهایم.
اشتان مایر
نیز در اظهار
نظر جدید خود گفت
که به توافق
خوبی دست
یافته اند و
البته در ادامه
گفت: احتمال
کارشکنی
مخالفان
اجرای توافق
وجود دارد.
علت
غیبت لاوروف
سفر کاری
عنوان شد.لاوروف
برای سفری
کاری و با
اجازه گرفتن
از دیگر
وزیران خارجه
، زودتر وین
را ترک کرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قانون
: چهارشنبه ۲۴
تير
۱۳۹۴
جامعه
و حکومت در
دوراهی بعد از
توافق
قاسم
خرمی/ سردبير
ديروز
پيش چشم ما
اتفاق بزرگي
افتاد .گفتن و
نوشتن و تکرار
واژهها و
مفاهیم چیزی
از اهمیت این
رویداد سترگ و
تاریخی نمیکاهد.
برای کشوری
همچون ایران
حرف زدن و
توافق کردن و
قرارداد بستن
با بیگانگان
البته موضوع
تازهای نيست
، اما این
نخستین باری
است که یک
حکومت ایرانی
در شرایط غیر
اضطراری و
فارغ از جنگ و
شکست و تحقیر
تن به امضای
قراردادی چند
جانبه با
بازیگران بینالمللی
دادهاست.
تعهداتی
سپرده که
مختار بود
نسپارد و
امتیازاتی
گرفته که ميتوانست
از دست بنهد و
مسیر دیگری در
پیش گیرد. از
همه مهمتر
قراردادی را
امضاء کرده که
رهبری نظام،
دولت قانونی و
اکثریت قریب
به اتفاق
جامعه از بابت
آن احساس
خسران نمیکنند
به یک تعبیر
زمانه فعلی از
معدود لحظات تاریخی
است که خواست
حکومت و قاطبه
مردم در يك
نقطه به
انطباق کامل
رسيده است. هم
حکومت و هم
مردم با
«سیاست یک
دنیا دشمن»
وداع کرده تا
بعد از اين در
دفاع از حقوق
قانونی خود
مقابل مصائب
واقعي کشور هم
پیمان و متحد
بمانند.
محتوا و
مندرجات
توافق امری
فنی و تخصصی و
اساسا داستانی
دیگر و
نیازمند
تقریر و بیان
دیگری است. صد
البته که
محتوای توافق
و نیز
پیامدهای آن
هرچه باشد
اوضاع
اقتصادی و
اجتماعی ما را
زیر و زبر
نخواهد کرد
اما کیست که
نداند برای
جامعه اي نفتی
مثل ایران هر
اتفاق جهانی
در هر سطحی
ولو در حد
عادی شدن
روابط خصمانه
پیشین ميتواند
فینفسه
رویدادی اثر
بخش و
تاثیرگذار در
برون و درون
باشد. 80 سال است
که به رغم همه
استقلال نماییهای
ظاهری بخش
عظيمی از
سیاستهای
حکومتی حتی در
سطح تنظیم نوع
رابطه خود با
مردم مستقیما
متاثر از
اقتصاد سیاسی
یا به عبارت
سادهتر
متاثر از
میزان عرضه و فروش
نفت بوده است.
اقتصاد نفتی
نه تنها بر شکل
و شمایل
برنامهریزیهای
اقتصادی بلکه
بر فرهنگ،
ایدئولوژی و
خلقوخوی
حکومت، دولت و
مردم ایران
نيز تاثیر گذاشته
است. بنابراین
بیراه نخواهد
بود اگر یکی از
ملموسترین و
شاید فوریترین
پیامدهای
سیاسی و
اجتماعی
توافق وین را
درتنظیم نوع
رابطه حکومت و
جامعه جستوجو
کنیم. این
رابطه در
دوران پسا
مصالحه ميتواند
به دو شکل
ممکن بروز و ظهور
یابد:
1- فرضیه
نخست برای
ترسیم نوع
رابطه حکومت و
جامعه در
دوران بعد
توافق مبتنی
بر غلبه بیشتر
دولت بر جامعه
است. به
اعتقاد
قائلین به این
فرضیه انجام
توافق هستهای
ميتواند به
تفاهم حکومت
با قدرتهای
جهانی و کاهش
فشارها و
نظارتهای
بینالمللی و
در نتیجه به
انسداد سیاسی
و تضعیف بیشتر
جامعه مدنی
ایران منجر
شود. بر این
اساس اگرچه
برای محافظهکاران
درون ساخت
قدرت سرخوشیهای
سیاسی
عصر دلارهای نفتی
تکرار نمیشود
اما آزاد شدن
سرمایههای
بلوکه شده و
ارزهای محصور
تبديل به
مکملی برای از
سرگیری سیاستهای
تودهنوازی،
حامیپروری،
تولید رانتها
و فسادهای
مدرنتر و در
نهایت بینیازی
مالی حکومت از
جامعه
خواهدشد. جناح
محافظهکار
بعد از توافق
هستهای به
لحاظ روانی
نیازمند
نمایش اقتدار
است و برای
اینکه نشان
دهد در سختگیری
پیشین
تجدیدنظری
صورت نگرفته
است فشارهای
سیاسی،
امنیتی و
انتظامی را
تشدید خواهد کرد.
نتیجه این
فشارها جامعه
را نسبت به
دولت روحانی و
نیز نهادهای
بینالمللی
مأیوس کرده و
از شرکت موثر
و تعیینکننده
در انتخابات
پیشرو
باز خواهد
داشت. با شکلگیری
مجلس محافظهکار
امکان روی
کارآوردن
دولتی «تاجر
خصلت» و همسو
با خواسته
شرکتهای چند
ملیتی بیشتر
خواهد شد و به
این ترتیب محافظهکاران
ایرانی از
شرایط موجود
در حد یک
مصالحه بینالمللی
برای اهداف
غیر دموکراتیک
و در مسیر
ساخت یک طبقه
جدید از تجار
آزمند سود
خواهند جست.
به این تعبیر
توافق هستهای
نه تنها گشایش
سیاسی ایجاد
نخواهد کرد
بلکه مجددا
جامعه را
مقهور بلوک
قدرت سیاسی و
اقتصادی
دیگری خواهد
ساخت. 2- فرضیه
دوم اما از
امکان تجهیز
جامعه در
مقابل حكومت
بعد از توافق
خبر ميدهد.
براساس این
تحليل انجام
توافق هستهای
و نیز توام
شدن آن با سیر
کاهش قیمت نفت
به معنی رجوع
اجباری و
نهایتا خضوع
دولت در مقابل
جامعه خواهد
بود. با کاهش
قیمت نفت و
سقوط تمدن
نفتی حجم
بروکراسی
دولت و نیز
کنترل آن بر اقتصاد
کاهش خواهد
یافت. تهدیدات
امنیتی برون
مرزی از جانب
قدرتهای
نظامی پرخطر
از بین خواهد
رفت و متعاقب
آن ادبیات
سیاسی هیجانآمیز
حول دشمني با
غرب تخفیف
خواهد یافت.
مرزهای
اقتصادی و
سیاسی گشودهتر
خواهدشدو
مراودات
تجاری و
توریستی
شهروندان
ایرانی با
آمریکا و
اروپا از بار
دشمنی ذهنی طرفین
خواهد کاست.
تهدیدات
خارجی كمرنگ
تر ميشود و
حكومت براي
پرداختن به
چالش هاي
داخلي از
حوصله بيشتري
برخوردار مي
شود.
كارگزاران حكومتي
بعد از شکسته
شدن تابوی
رابطه با
کشورهایی که
قبل از آن
حریم ممنوعه
بودند تازه در
خواهند یافت
که قدرت واقعی
یک سیستم نه در
روابط ارزی و
تجاری بیرون ،
بلکه در
اعتماد عمومی و
مناسبات
داخلی است. از
اینجا به بعد
تعامل مستمر
حکومت با مردم
پدیدهای نه
صرفا اخلاقی و
سیاسی بلکه
اقتصادی و اجتماعی
هم خواهد بود.
دولت سود
واقعی خود را
در پیوند با
جامعه آنهم
جامعه زنده و
دموکراتیک
جستوجو
خواهد کرد.
برای این
منظور کانالهای
ارتباطی
حکومت و مردم
دوباره احیا
خواهد شد.
نظام مالیاتی
اصلاح ميشود
و برای کسب
درآمد
مالیاتی شيوه
اي جز تسهیل
فرآیند تولید
و تجارت خصوصی
و حمايت از
اقتصاد آزاد
باقی نمیماند.
حكمراني با
هزينه هاي
گزاف ممكن
نخواهد بود و
دولت
برای بهرهوری
بیشتر چارهای
جز جذب
متخصصان و
نخبگان نمیبیند.
مشروعیت دولت
با کارایی آن
پیوند خواهد خورد
و برای تایید
این مشروعیت
به انتخابات و
رقابت
دموکراتیک تن
خواهد داد.
دولت برای ارتباط
با جامعه به
نهادهای حائل
و گروههای
مرجع متوسل
خواهد شد و به
این ترتیب
احزاب واقعی و
مطبوعات
مستقل ظهور
خواهند يافت.
و اینها از
نشانههای
کنترل بيشتر
جامعه بر
حکومت
است.واقعیت این
است که تحقق
مطلق هیچ کدام
از دو فرضيه
مطروحه حتی در
شرایط بعد از
توافق هستهای
مطلوب جامعه
ایران نخواهد
بود اما براي
كشيدن كشور به
يكي از دو
مسير افراطي
فوق متاسفانه
به اندازه
كافي زمينه و
انگيزه مخرب
وجود دارد. یک
تحلیل غلط و
یک رفتار
ناصواب از
جانب هریک از
طرفین ميتواند
جامعه ایران
را به چاه ويل
تعارض و تندخويي
منتهي سازد.
هردو فرضیه
بالا بر اساس
یک بازی
تکراری برنده
– بازنده
طراحی شدهاست
بهطوریکه
تقویت دولت به
مثابه تضعيف
جامعه و تجهیز
جامعه به معنی
تحقیر حکومت و
دولت تلقی شدهاست،
اما دست كم
تجربه تاريخي
نشان مي دهد.
كه کشور ایران
هم به خاطر
پیشینه
تاریخی و
شرایط خاص
ژئوپلتیکی و
هم مبانی
اعتقادی ناشی
از انقلاب
اسلامی
نیازمند حکومت
و دولت
توانمند،
مقتدر و توسعهگراست
مشروط به
اینکه چنین
دولت و حکومتی
در پیوند با
جامعه
هوشمند،
مسئول و
دموکراتیک باشد.
چنین نیازی در
برهههای
مختلف تاریخی
متاثر از
عوامل متعدد
اغلب به زیان
تقویت جامعه
نادیده گرفته
شدهاست. اندک
فرصتهای
تاریخی بعد از
انقلاب برای
رشد و تجهیز
جامعه بهویژه
آخرین فرصتی
که در
انتخابات سال
92 ایجاد شد
متاسفانه به
خاطر نگرشهای
غلط در باره
حكومت مقتدر
وتفسير
نادرست از نوع
و كيفيت رابطه
حکومت اسلامي
و جامعه مدني
از دست رفته
است.اکنون اما
انجام توافق
هستهای و نیز
زمزمههای افول
اقتصاد نفتی
مجالی برای
بازبینی مجدد
و ترسیم رابطه
منطقی و معقولتری
میان حکومت
وجامعه فراهم
ساخته است.
کشور ما به
خاطر وسعت
سرزمینی،
منابع معدنی،
جمعیت فعال و
تحصیلکرده و
هوش و
استعداد
خدادادی از هر
حیث آماده جهش
بزرگ اقتصادی
و صنعتی و
ايضا تبديل به
ابرقدرت
منطقه اي است.
بدون شك رسيدن
به اهداف ياد
شده برای
کشوری در
مقیاس ایران
از هيچ مسيري
جز شاهراه
وفاق ملی میان
حکومت و
نیروهای اجتماعی
حتي نخبگان
داراي سبك
زندگي و علايق
سياسي متفاوت
عبور نمي كند
.در شرایط
فعلی شوربختانه
كمتر ازیک سوم
نخبگان فعال
کشور درفراگردهای
مختلف توسعه
دخيل اند و در
واقع حجم
گستردهای از
توانمندیهای
فکری و اجرایی
کشور بنا به
مصلحت هاي غير
ضروري در
بیرون از
سیستم سیاسی
جا مانده و
في النفسه
تهديدي براي
ثبات سياسي
كشور محسوب مي
شوند. کیفیت
برگزاری
انتخابات
اخیر ریاست
جمهوری و نیز
حل مدبرانه
پرونده هستهای
نشان داد که
سیستم سیاسی
جمهوری
اسلامی از توانایی
لازم برای
مديريت چالشهای
سیاسی خود
برخورداراست.
بنابراین به
کارگیری
سياست حل
منازعات
داخلی در
دوران بعد از
توافق خاصه در
حق باورمندان
به انقلاب و
نظام سیاسی ميتواند
به استحکام و
پیوند
ناگسستني
حكومت و مردم
منجر شود. یک
جمهوری
اسلامی
استوار بر
فرهنگ ايثار و
از خودگذشتي
اما متکی بر
اجماع و همدلی
با مردم و نخبگان
نیازمند هیچ
تضمین امنیتی
خارج از مرزهای
جغرافیایی
نخواهد بود.
قرارداد هستهای
وین جداي از
محتوا
ومندرجات آن
در هرصورت یک لحظه
تاریخی است که
ميتواند با
تصميم ها و
انتخابهای
درست به جریان
مستمر تاریخی
تبدیل شود. اوضاع
امروز ما خوب
يا بد نتيجه
انتخاب هاي
ديروز ماست .
تاریخ
اما هميشه به
ما فرصت انتخاب
نمي دهد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قانون
: چهارشنبه ۲۴
تير
۱۳۹۴
پايان
دلواپسي
آغازعصرجديد
داوود
حشمتی /
روزنامه نگار
بيستو
سوم تيرماه 94
پايان يك
ماراتن نفس
گير بود، براي
همه ما. امروز
فصل جديدي از
سياستورزي
در ايران آغاز
خواهد شد. حسن
روحاني نشان
داد كه يك
سياستمدار
پيگير است و
از خواستههايش
كوتاه نميآيد.
او 8 سال صبر
كرد، تا
دوباره
پرونده هستهاي
را تحويل
بگيرد و به
سرانجام
برساند. بعد از
خواندن توافقنامه
اولين خبر و
مهمترين آن
ضيافت افطاري
دولت در بيت
رهبري بود.
اعتماد نظام
به تيم ظريف و
روحاني را
نبايد دست كم
گرفت. نظام
اعتماد و اختياري
كه به روحاني
و تيمش داد،
در بيانيه
تهران به
احمدينژاد و
دولت دهم
نداد. اگرچه
اين اختيار و
اعتماد در
دوره جليلي
وجود داشت،
اما او
نتوانست و
شرايط هم
اجازه نداد تا
از آن استفاده
كند.
اوباما
به درستي پس
از توافق گفت
كه جامعه جهاني
ديگر با تحريم
بيشتر عليه
ايران همكاري
نميكرد. اين
كاملا درست
است. ما با جانسختي
در ايران
تحريمها را
تحمل كرديم.
اما فراموش
نميكنيم
دولتي بر سر
كار بود كه
سرمايههاي
ملت را همچون
دكلها نفتي
بر باد داد.
حاصل دور زدن
تحريمهايش
هم خاوري بود
و بابك
زنجاني. حالا
روزهاي سخت
گذشته است. آن «شرايط»
با آن «مرد»، حالا
«ديگر رفته
است». اما آيا
اين تفكر
واقعا از ميان
رفته است؟ به باور
من بايد
قدردان نوع
نگاه ظريف و
دولت روحاني
به مسائل بينالمللي
باشيم، اما در
عين حال گلايه
كنيم از اينكه
اين نگاه و
اين تجربه به
محاق رفته
بود. ظريف در
كتاب خاطراتش
توضيح ميدهد
كه تا چه
اندازه از
بركنارياش
توسط احمدينژاد
خوشحال شده،
تا آنجا كه
سيگار را ترك
ميكند: «نامه
رئیس جمهور به
بوش را از یک
خبرنگار آمریکایی
گرفتم. آمادگی
این را نداشتم
که ادامه دهم،
اما صرفا از
رهبری امتثال
امر کرده بودم
که مایل بودند
ادامه بدهم.
جانشین بنده
مشخص شد. من
بسیار از
انتخاب ایشان
استقبال کردم.
من که به شدت
سیگار می کشیدم،
از خوشحالی
این جابجایی،
از روزی که جانشینم
ویزا گرفت تا
به امروز
سیگار نکشیدهام.
در صورتی که
روزانه سه
سیگار برگ می
کشیدم.»
از
همينجا بود كه
گفتمان
«قطعنامه و كاغذپاره»
به گفتمان
غالب تبديل شد
و كاركرد آن
منوط شد به
«پاره كردن
قطعنامهدان».
نگاهي كه نشان
داد امروز
بايد تا چه
اندازه براي
رفع آثار همان
كاغذپارهها
تلاش كرد.
البته گفتمان
و قطعنامه اين
روزها نيز
تكرار ميشود.
آنهم از سوي
رئیس کنگره
جهانی یهود كه
پس از توافق
وين گفته است:
«این توافق
کاغذ پاره ای
بیش نیست»
نگاه
سادهانگارانه
به مسائل بينالمللي
باعث شد تا ما
سالها با
مشكل روبهرو
شويم. امروز
دولت توانسته
بدون جنگ
اولين كشوري
باشد كه از
زير قطعنامههاي
فصل هفتمي
شوراي امنيت
خارج شود.
عملكرد 23 ماهه مذاكرهكنندگان
را در يك طرف
قراردهيد و
طرف ديگر را نگاه
كنيد تا به
قضاوت درست
دست پيدا
كنيم: 1-
آنطور كه
بعدها سعيد
جليلي در
مناظره گفت در
آلماتي يك
«كاغذ بر ميدارد»
و در آن قصد
داشت اقدامات
متقابل را بنويسد.
جليلي نگاهش
به حل مشكلات
را اينطور
توضيح داد: «ما
به آنها گفتیم
ما حاضریم گام
های متقابل برداریم.
هر میزان که
شما می آیید
ما هم میآییم.
اگر شما پنج
کیلومتر، ما
هم پنج
کیلومتر. 25
کیلومتر و 100
کیلومتر هم
همین طور.
آنجا نماینده
انگلیس گفت
شما حاضرید
همین الان این
را انجام
دهید؟ گفتم
بله. گفتم
شروع کنیم. من
کاغذم را در
آوردم.
نماینده
آمریکا به
نماینده
انگلیس گفت
ساکت، چیزی
نگو! ایشان متوقف
شد که همه
خندیدند. گفتم
خب ادامه
دهیم. شما می
گویید 25
کیلومتر، خب 25
کیلومتر.» 2 -
حميد رسايي و
عبدالرضا
داوري در همان
روزهاي
ابتدايي مذاكرات
در پستهاي
جداگانه و
متوهمانه
نوشتند كه
توافق تمام
شده است و مشكلشان
تنها تداخل
زماني توافق
با شب شهادت
امام علي(ع)
است. به همين
خاطر قرار است
آن را ديرتر اعلام
كنند. داوري
حتي پا را
فراتر گذاشته
و گفت تيم
دولت با
خانواده
مشغول وينگردي
و خريد هستند.
اين
دو نمونه را
در راستای آن
نگاه اول به
«پاره شدن
قطعنامهدان»
كنار هم
بگذاريد. يك
رابطه منطقي
ميان اين نگاهها
وجود دارد.
نگاهي كه سطحينگري
و سادهانگاري
مذاكره و
توافق در آن
كاملا به چشم
ميخورد. رئيس
دولتمان در
آن روزها (انشاءا...
از سر
ناآگاهي) موجب
شد تا 6
قطعنامه عليه ايران
در شوراي
امنيت به
تصويب برسد و
كاركرد آن را
كاغذپاره
ميدانست.
مذاكره كننده
ارشد كشورمان
نيز در نبود
رسانههاي
منتقد، به
تعبير
دكترولايتي،
مذاكره را با
كلاس فلسفه
اشتباه گرفته
بود و روي يك
«كاغذ» قصد
داشت همه چيز
را حل كند.
نماينده مجلس
و فعال سياسي
و رسانهاي
دولت قبل هم
آنقدر آگاهند
كه با خيال
راحت حكم
«پايان مذاكره
و توافق» را
صادر ميكنند
و با فراغبال
به هلسينكي
پرواز ميكنند
تا روزهاي آخر
ماه رمضان را
به تبليغ دين
بپردازند. فقط
كافي است
تعداد
روزهايي كه در
دو سال گذشته
وزراي خارجه
ايران و غرب،
به ويژه
آمريكا در
كنار هم
مذاكره كردند
را كنار هم
جمع كنيم تا
متوجه شويم
كار انجام اين
توافق تا چه
اندازه سخت و
پيچيده بود.
اين جمله
منسوب به مولا
علي(ع) است كه
ميفرمايند:«اَلنّاسُ
بِاُمَرائِهِمْ
اَشْبَهُ
مِنْهُمْ
بِآبائِهِمْ؛
مردم، به
دولتمردان
خود شبيه ترند
تا به پدرانشان».
اگر كمي انصاف
داشته باشيم
بايد اعتراف كنيم
كه اين جمله
مولا كاملا
صادق است و
مردم ما شبيه
دولتمردانشان
شده بودند.
مردمي كه چشم
دوخته بودند
تا با يك
نشست، همه چيز
حل شود، اما
آنچه واقعا در
پشت درهاي
بسته اتفاق ميافتاد،
«كندن و جابهجايي
كوه با
سرانگشتان
زخمي» بود، نه
مسئلهاي
ساده كه مي
توان آن را
روي يك «كاغذ»
حل كرد.
بايد
قدرداني ظريف
و همه نظام
بود كه پشت
تيم مذاكره
كنندگان را
خالي نكردند.
از امروز عصر جديد
ايران آغاز ميشود.
عصري كه در آن
دلواپسان يا
ميتوانند
نامشان را به
«دل پريشان»
تغيير دهند يا
در كنار همه
ملت احساس
پيروزي كنند.
چرا كه؛
پيروزي ما
چيزي نيست كه
در آن هيچ
ايراني شكست
بخورد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شرق
ـ شماره ۲۳۴۸ -
چهارشنبه ۲۴
تير ۱۳۹۴
نقطهعطف
تاریخی
صادق
زیباکلام .
استاد دانشگاه
در
تاریخ کشورها
مقاطعی هست که
از آن بهعنوان
نقاط عطف
تاریخی یاد میشود.
رویدادهایی
که تبدیل به
نقاط عطف
تاریخی میشوند،
تحولاتی
هستند که آثار
و تبعات
بلندمدتی در
تاریخ آن کشور
برجا میگذارند.
بهعنوان
نمونه در
تاریخ انقلاب
خودمان، ١٣
آبان و تسخیر
سفارت آمریکا
بدون شک یکی
از این نقاط
عطف است. ٣١ شهریور
٥٩ و حمله
عراق به ایران
نقطهعطف
دیگری است.
همچنین
انتخابات
ریاستجمهوری
دوم خرداد سال
٧٦ نیز یک
نقطهعطف است.
هریک از این
سه رویداد
منشأ بهوجودآمدن
تحولات سیاسی
و اجتماعی
عمیق و بلندمدتی
در جامعه بعد
از انقلاب
بودند. تأثیر
بلندمدت
تسخیر سفارت،
جنگ با عراق
یا انتخابات
دوم خرداد ٧٦
آنقدر عمیق و
اثرگذار در
جامعه ایران
بودند که ردپای
آنها را تا
همین امروز هم
میتوان در
جایجای
جامعه ایران
مشاهده کرد.
١٣ آبان و
تسخیر سفارت
موجب ایجاد و
رهاشدن امواج
نیرومند انقلابی
شد و همچنان
پس از گذشت ٣٦
سال بخشهایی
از مناسبات
سیاسی و روابط
ما با دنیا را تحتتأثیر
خود دارند.
جنگ موجب بهوجودآمدن
و آزادشدن
امواج عمیق و
گسترده شهادتطلبی،
حماسهآفرینی،
ایثار و آرمانگرایی
دینی شد.
تشییع
جنازه پرشور و
گسترده ١٧٥
شهید غواص بعد
از گذشت نزدیک
به سه دهه از
جنگ نشان داد
که نقطهعطفی
که ٣١ شهریور
٥٩ و حمله
عراق به ایران
در جامعه ما
ایجاد کرده،
چقدر هنوز
اثرگذار است.
دوم
خرداد ٧٦ هم
بهگونه
دیگری نقطهعطف
تاریخ ایران
شد. امواج
مطالبات مدنی
و درخواست
آزادیهای
سیاسی که آن
انتخابات در
جامعه ایران
به راه انداخت
همچنان بعد از
گذشت ١٨ سال
بخشهای
وسیعی از
جامعه ایران
را دربر گرفته
است. ٢٣
تیر ٩٤ و حصول
توافق هستهای
با غرب چیزی
از جنس آن سه
رویداد است.
اگر ١٣ آبان
آمریکاستیزی؛
٣١ شهریور ٥٩
حماسه و مقاومت؛
دوم خرداد ٧٦
مطالبات
جامعه مدنی را
رقم زد، ٢٣
تیر کدام تحول
عمیق سیاسی و
اجتماعی را بههمراه
خواهد آورد که
آن را هم
بتوانیم نقطهعطف
تاریخی در
ردیف آن سه
مقاطع تاریخی
دیگر بدانیم؟
بسیاری
میگویند که
اهمیت ٢٣ تیر
در تغییر و
تحولات عمیق
اقتصادی است
که در جامعه
ایران رقم
خواهد خورد.
رفع تحریمها
و عادیشدن
روابط
اقتصادی با
دنیا را
بسیاری از
جمله شماری از
مسئولان دولت
یازدهم، بهعنوان
برجستهترین
نقطهعطف
توافق هستهای
برخواهند
شمرد.
این
درست است که
تحریمها
محدودیتها و
معضلات زیادی
برای اقتصاد
ایران ایجاد کرده
بود. اما با
وجود گشایش
اقتصادیای
که توافق به
بار خواهد
آورد، «تحول
اقتصادی»، آن
نقطه عطف
تاریخی که
توافق هستهای
بههمراه میآورد،
نخواهد آورد.
اقتصاد ما یک
اقتصاد ناکارآمد
دولتی است که
تحریمها،
وضع آن را
حادتر کرده
بود. برداشتهشدن
تحریمها
خودبهخود نه
اقتصاد ما را
کارآمدتر خواهد
کرد و نه
لزوما از فساد
خواهد کاست. نسخه
بهبود اقتصاد
ما رفتن بهدنبال
مسیری است که
در سه، چهار
دهه گذشته، بسیاری
از کشورهای
مشابه ما
پیمودند و از
اقتصادهای
شبهدولتی
ناکارآمد و
درحالتوسعه
به اقتصادهای
موفق صنعتی
تبدیل شدند. داروی
شفابخش
اقتصاد ما، برداشتهشدن
تحریمها
نیست، بلکه
پایگذاردن
در مسیری است
که برزیل،
آرژانتین، ترکیه،
هند، مالزی،
مناطق آزاد
چین و دیگران
پای گذاردند.
یعنی رفتن بهدنبال
الگوی توسعه
اقتصادی
بازار آزاد
آدام اسمیت. توافق
هستهای
لزوما توسعه
سیاسی و
بازشدن جامعه
مدنی چشمگیری
را هم بهدنبال
نخواهد آورد.
اگر توافق
هستهای نه در
اقتصاد ما شقالقمری
خواهد کرد، نه
در مناسبات
سیاسی و اجتماعیمان،
پس اهمیت آن
در کجاست که
معتقدیم ٢٣
تیر ٩٤ بدل به
یکی از نقاط
عطف تاریخی
انقلاب اسلامی
ایران خواهد
شد؟
توافق
هستهای نه
البته بهصورت
سیل بنیانکن
بلکه بیشتر بهصورت
سدی در برابر
رفتارهای تنشآلود
با برخی
کشورها که
همچنان در
جامعه ما برجای
مانده عمل
خواهد کرد.
توافق
هستهای در
حقیقت نقطهعطفی
خواهد بود از
جهت التیامبخشی
و بازگرداندن
پراگماتیسم
نگاه آشتیجویانه
به جهان در
عرصه سیاست
خارجی ایران
اسلامی.
خیلی
سالها بعد از
توافق هستهای
٢٣ تیر ٩٤،
ایرانشناسان،
استادان
دانشگاه و
محققانی که
روی تاریخ
ایران اسلامی
کار میکنند
خواهند نوشت
که توافق هستهای
آغاز پایان
تنش با غرب و
آشتی ایران با
جامعه بینالمللی
را رقم زد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شرق
ـ شماره ۲۳۴۸ -
چهارشنبه ۲۴
تير ۱۳۹۴
پیروزی
ژئوپلیتیک
اعتدال
منصور
معظمی-عضو
هیأت علمی
دانشگاه صنعت
نفت
ژئوپلیتیک
تدبیر و
اعتدال مبتنی
بر ارتباط متقابل
الگوی همکاریجویانه
و حل مسئله
رفتار بازیگران
با شکلگیری
نظم سیاسی و
امنیتی همگرا
در موضوعات
مختلف در
منطقه خاصی از
جهان است. در
حقیقت، در این
نوع نگاه،
رویکردهای
تدبیر و حل
مسئله و میانهرو
عقلانی در
مقابل
رویکردهای
هیجانی- افراطی
قرار میگیرد
و به جای
بازتولید
تخاصم و تقابل
در منطقه خاصی
از جهان به
استقرار و
تقویت رویههای
همکاریگرا
میپردازد.
نکته مهم در
این تقابل
دیدگاهها،
کمک متقابل و
درونی- حتی
ناخواسته و
ناآگاهانه-
دولتها به
یکدیگر در
درون هریک از
بلوکهای
افراطی و
اعتدالی در یک
منطقه خاصی
است که ترکیب
آنها «مفهومسازی
ژئوپلیتیک
اعتدالگرا
یا ژئوپلیتیک
افراطی» را
معنا میبخشد.
به عنوان
مثال،
رویکردهای
هیجانی دولتهای
نهم و دهم در
مفهومسازیهایی
نظیر «نفی
هولوکاست»،
«محو رژیم
اشغالگر قدس»،
حتی اگر با
نیت دفاع از
حقوق فلسطینیها
بیان میشد،
اما
ناآگاهانه
منجر به تقویت
جناح تندرو در
رژیم اشغالگر
قدس-
نتانیاهو- میشد.
به همین خاطر
این نگرشها
در عین دشمنی
با یکدیگر به
وجود یکدیگر
نیاز متقابل
دارند.
ژئوپلیتیک
اعتدال دقیقا
مخالف
ژئوپلیتیک
افراطی است.
... که بعد از
انتخابات
ریاستجمهوری
١٣٩٢ در
ج.ا.ایران به
گفتمان اصلی
سیاست خارجی
بدل شد. حال
سؤال این است
که پایههای
اصلی رویکرد
ژئوپلیتیک
تدبیر و
اعتدال چیست؟
نگاه
حل مسئله به
مسائل
در
نگاه
ژئوپلیتیکی
تدبیر و
اعتدال،
مسائل برحسب
اثرگذاری بر
منافع ملی در
کوتاه، میان و
بلندمدت
موردارزیابی
قرار میگیرد
و اولویتهای
راهبردی
مشخصی برای
پیگیری سیاستها
وجود دارد.
نگاه حل
مسئله، پذیرش
شیوههای
علمی و عقلانی
در مدیریت و
حل بحرانها
در چارچوب نرمها
و هنجارهای
پذیرفتهشده
و اجماعی
جامعه بینالمللی
است. در این
راستا، دفاع
از حقوق هستهای
نیازمند
استفاد
حداکثری از
مؤلفههای
حقوقی مندرج
در معاهده
موردقبول
اکثریت
کشورهای جهان
(NPT)
است و نه
رویکرد
هیجانی داخلی
به مسئله که
منجر به
سوءاستفاده
نظام قدرت بینالمللی
در موفقیت
اعمال فشار بر
ایران در کشاندن
موضوع هستهای
به دستور کار
فصل هفتم
منشور ملل
متحد. علاوه
بر این، حتی
اگر پرونده به
شورای امنیت
نیز میرفت،
باید تلاش
حداکثری در
جلوگیری از
صدور قطعنامههای
متعدد شورای
امنیت صورت میگرفت
و نه کاربرد
ادبیات سخیف.
در
رویکرد حل
مسئله، هدف
تأمین منافع
عالیه ملی است
و ممکن است
برای نیل به
این هدف، در
تاکتیکهای
رفتاری به
دلیل برخی از
مشکلات داخلی
و خارجی،
محدودیتها و
عقبنشینیهایی
صورت پذیرد.
پذیرش این
محدودیتهای
محدود و موقتی
که میتواند
منجر به
مدیریت و حل
بحران شود.
قطعا بر رویکرد
صفر و یک یا
همه یا هیچ
نگرش افراطی-
هیجانی برتری
دارد.
نگاه
طیفی به مسائل
در
رویکرد
ژئوپلیتیک
اعتدال و
تدبیر برخلاف رویکرد
هیجانی-
افراطی، دولتها
در سیاست بینالملل
دشمن یا دوست
مطلق یکدیگر
نیستند. بلکه در
طیف مختلف و
متفاوت
رفتاری با
یکدیگر در موضوعات
مختلف هستند.
ممکن است در
یک حوزهای با
کشوری خاص
رقابت و در
حوزهای دیگر
همکاری شود.
انتقاد جریان
افراطی- هیجانی
به آیتالله
هاشمیرفسنجانی
که به دنبال
رویکرد کاهش
تنشها با
عربستان
هستند، از
اینجا حاصل میشود
که اساسا این
جریانات درکی
از سیاست طیفی
در تعاملات
سیاست خارجی
نداشتهاند و
به دلیل همین
نگرش در سالهای
گذشته، کشور
را در تنگنای
خارجی قرار
داده بودند.
نگاه
فرصتساز
در
ژئوپلیتیک
اعتدال، تلاش
میشود که
زمینههای
تعارض دیگر
کشورها با
ایران حذف
شود، نه اینکه
زمینههای
تعارض ایجاد
شود؛ مثلا به
جای سرمایهگذاری
در خنثیسازی
تهدیدات
نظامی
کشورهای حوزه
خلیجفارس،
پیشنهاد میشود
با عرضه
انرژی- به
ویژه گاز و
برق- ایران به این
کشورها، زمینه
تعارضطلبی
این کشورها
علیه ایران
حذف شود. نگاه
فرصتساز،
وابستهسازی
گازی اروپا به
ایران را
دلیلی بر
نبودرغبت این
اتحادیه در
همراهی در
فشارهای
تحریمی علیه
ایران میدانست
اما نگاه فرصتسوز
هیجانی حتی
جایگاه محدود
عرضه انرژی
ایران- حدود
٦٠٠ هزار بشکه
نفت خام در
روز - به اروپا
را نیز نابود
کرد که حتی در
شرایط
پساتحریم هم
برای بازپسگیری
موقعیت قبلی
باید با رقبای
نوظهور رقابت
سختی میداشت.
نگاه
آیندهساز
نگاه
تدبیری به
مسائل، آینده
را امری ازپیشتعیینشده
نمیداند؛
آینده امری
ساختنی و با
مشارکت خود
کشورهاست. آیا
با تحریمهای
ملی و بینالمللی
جایگاه آتی
ایران در
خاورمیانه
محقق میشود
یا با نگرش
تدبیری در
برداشتن این
موانع آسیبزا؟
آیا آینده با
نگرش به منافع
جمعی و ملی ایران
محقق میشود
یا با منافع
محدود شخصی از
طریق اصرار بر
تقابل و روشهای
منفعتطلبانه
به نام دورزدن
تحریمها؟
تمرکز
بر اشتراکات
در
ژئوپلیتیک
اعتدال،
اشتراکات
دولتها
مدنظر قرار میگیرد
تا نقاط
اختلافی را
کاهش دهند. به
همین دلیل،
مبارزه با
داعش در
گفتمان دکتر
ظریف نکته
اشتراکی است
که میتواند
زمینه را برای
تفاهم بر سر
موضوعات پیچیده
هستهای هموار
کند. این
ادبیات را میتوان
هم در طرح Wave آقای
دکتر روحانی و
هم در مقالات
دکتر ظریف بهروشنی
دید. آیا این
گفتمان به سود
منافع ملی است
یا اصرار بر
اینکه داعش
ساخته ایالات
متحده بود و
حتی کشتهشدن
خبرنگاران
آمریکایی به
وسیله داعش را
فریب رسانهایخواندن.
سخن
آخر:
سخن
این نوشتار
این بود که
ژئوپلیتیک نوینی
در منطقه
خاورمیانه به
نام
ژئوپلیتیک تدبیر
و اعتدال در
مقابل
ژئوپلیتیک
افراط در حال
شکلگیری است
که نویدبخش
همکاری و
همزیستی
مسالمتآمیز
کشورها با حفظ
امنیت و ثبات
منطقهای و
توسعه همکاریهاست؛
نمونه اصلی
این
ژئوپلیتیک
اعتدال،
نزدیکی روابط
و نظرات تیم
آقای اوباما –
کری با تیم
آقای روحانی-
ظریف در حل
مسائل
اختلافی به
روش
غیرتهدیدآمیز
و صلحآمیز
است.
ژئوپلیتیک
اعتدال در سطح
منطقهای
دشمنان
سرسختی دارد
که مهمترین
آنها چه صهیو-
عربی است. چرا
ژئوپلیتیک اعتدال
برای جبهه
عربستان و
دولت
نتانیاهو
تهدیدزاست؟
موفقیت
ژئوپلیتیک
اعتدال به دو
صورت منافع سنتی
ژئوپلیتیک
افراطیگری
را تهدید میکند.
الف)
جلوگیری از
تداوم نفوذ
منطقهای با
سرکوب شبکههای
افراطیگری
نزدیک به
اسرائیل و
عربستان نظیر
داعش و در
نتیجه احتمال
تسریع ثبات
منطقهای و
مهمتر از آن،
ب) پایان
فرافکنی
احساس تهدید
بیرونی و در
نتیجه پایان
امنیتیسازی
جوامع داخلی
خود بهمنظور
جلوگیری از
توسعه سیاسی
داخلی بهویژه
در کشورهای
عربی.
بنابراین
برای دولت نتانیاهو
و عربستان
ضروری است
ژئوپلیتیک
اعتدال در
منطقه توسعه
نیابد تا از
یک سو همچنان
اسرائیل با
بهانهجویی
امنیتی از
الزام بینالمللی
(قطعنامه
شورای امنیت)
از عقبنشینی
از اراضی
اشغالی ١٩٦٧
شانه خالی کند
و عربستان نیز
با توسل به
وجود دعاوی
امنیتی توسعهطلبی
ایران و
شیعیان از
رعایت شاخصهای
دموکراتیک در
سیاست داخلی
عربستان طفره
رود. نکته مهم
اینجاست که
دولت آقای
اوباما- کری
ضمن تداوم
برخی از سیاستهای
ایالات متحده
در
خاورمیانه،
بهطور همزمان
به انتقاد از
اسرائیل در بهشکستکشاندن
مذاکرات صلح-
سخنان آقای
جان کری - و انتقاد
از عربستان در
حمایت از
تروریسم-
سخنان جو
بایدن در نقش
متحدان منطقهای
آمریکا در
توسعه داعش-
پرداخته است.
در
پایان ذکر یک
نکته ضروری
است:
ژئوپلیتیک اعتدال
و تدبیر در
عرضه خارجی
نیازمند تسری
رویکرد
اعتدالی به
داخل براساس
اصولی نظیر
همزیستی،
وفاق و پذیرش
عقاید یکدیگر
در چارچوب قانون
اساسی است:
کلام آخر:
باید از همه
عزیزانی که
سببساز این
موفقیت بزرگ
تاریخی شدند،
صمیمانه تشکر
و قدرانی کرد
و خداقوت گفت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روزنامه
دنیای اقتصاد
- شماره ۳۵۳۰
تاریخ چاپ:
۱۳۹۴/۰۴/۲۴
سرمقاله
نوبت
بازسازی
اقتصادی
دکتر
مهدی بهکیش
اقتصاددان
توافق
بهدستآمده
را از صمیم
قلب به ملت
ایران تبریک
میگویم و از
تمام تیم
مذاکرهکننده
بهخصوص دکتر
ظریف
سپاسگزاری میکنم.
شکی نیست که
ما ایرانیان
از یک فضای
محدود شده 35
ساله آزاد میشویم
و شاید بسیاری
از جوانانی که
سنی کمتر از
آن دارند، این
تغییر را به
درستی لمس
نکنند. ما
دوران جنگ را
گذراندهایم،
سپس گرفتار
محدودیتهای
تحریمها شدهایم.
حتی شاید
یادمان نباشد
که میتوان در
تعامل با دنیا
زندگی کرد و
هر لحظه منتظر
مانعی نبود.
البته رفع
تحریمها در
ابتدا در
روابط خارجی
ما اثر میگذارد،
ولی آثار آن در
زندگی داخلی
ما بهسرعت
نمایان میشود.
اقتصاد
ما نیز 35 سال در
محدودیت
زندگی کرده است
و به روالهای
گهگاه ناسالم
آن خو گرفته
است. در این
دوران یاد
گرفتیم که
کارهایمان را
دور از چشم
تحریمکنندگان
انجام دهیم تا
گرفتار
نشویم، ولی این
روال ما را به
عادتهایی
آلوده کرده که
با زندگی در
دنیای امروز
همنوا نیست.
اگر بخواهیم
در دنیای
جهانی شده
سرافراز
زندگی کنیم که
حتما طالب آن
هستیم باید
شفاف شویم و
برخی از عادات
35 ساله را به
فراموشی سپاریم.
تغییر این
روال سخت است
و تلاش فرهنگی
بسیاری را میطلبد.
امر
مهم دیگر آن
است که در
دوران
محدودیتها
فرصت نیافتیم
که اقتصادمان
را رقابتی کنیم.
دولت و جامعه
بازرگانی
باید دست بهدست
یکدیگر دهند و
به رقابتی شدن
اقتصاد همت گمارند.
اگر بخواهیم
منزلت واقعی
ایران را بازسازی
کنیم باید عقب
افتادگیها
را جبران
کنیم. یک
اقتصاد
متمرکز در این
دنیای جهانی
شده نمیتواند
رشد موردنیاز
را ایجاد کند
و در شأن ایرانیان
نیست که ترکیه
به او
تکنولوژی
بفروشد و ما
نگران واردات
از ترکیه
باشیم از ترس
آنکه نمیتوانیم
با آنها رقابت
کنیم و در
نتیجه تعرفههای
بالا برای
حمایت از
صنایع مان وضع
کنیم. اطمینان
دارم که میتوانیم
از مسیر
رقابتی کردن
اقتصاد مزیتهایمان
را فعال کنیم
و عقب افتادگیها
را جبران
کنیم.
در
نهایت لازم
است غرور ملی
را بازسازی
کنیم و ثابت
کنیم که ایران
میتواند
کشوری
پیشرفته در
منطقه باشد و
با همسایگان
رابطهای
متوازن همراه
با احترام
متقابل داشته
باشد. این کار
شدنی است، ولی
لازمه آن تجهیز
کلیه منابع بهخصوص
نیروهای فکری
است. اگر
متخصصان در
جایگاه مناسب
خود قرار
نگیرند در این
وادی پر رقابت
به جایگاه
مناسب نخواهم
رسید حتی با
رفع تحریمها.
نقش
مهم دولت تهیه
برنامهای دو
ساله برای نوسازی
اقتصاد است و
نقش اتاقهای
بازرگانی
وجامعه صنعتی/
بازرگانی
کشور فراهم
آوردن زمینههای
استفاده از
مزیتهای
کشور است. من و
شما هم باید
تلاش کنیم
شفافیت را
رواج دهیم و
بستر فساد را
از جامعه پاک
کنیم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روزنامه
دنیای اقتصاد
- شماره ۳۵۳۰
تاریخ چاپ:
۱۳۹۴/۰۴/۲۴
یادداشت
الزامات
پساتوافق
دکتر
مهدی عسلی
اقتصاددان
و مدیرکل اوپک
وزارت نفت
اولین
موضعگیری
دولت پس از
اعلام امضای
توافق با 1+5 و
لغو تحریمها
باید حرکتی
حاکی از
پختگی، آیندهنگری،
مسلط بودن بر
اوضاع، عدم
بروز نشانههای
هیجانزدگی و
عجله در تصمیمگیریها
باشد. بهتر
است منابع
ارزی موجود در
خارج از کشور
در بهترین
انتخابهای
سرمایهگذاری
در خارج
نگهداری شود و
افزایش
واردات بهتدریج
و با افزایش
صادرات نفتی و
غیرنفتی و نیز
سرمایهگذاری
مستقیم خارجی
صورت بگیرد؛
زیرا هم ایرانیان
خارج از کشور
و هم سرمایهگذاران
خارجی
میلیاردها
دلار و یورو
در اختیار یا
دسترس دارند.
در
این صورت
منابع ارزی
خارج کشور میتواند
بهعنوان
پشتوانهای
برای ثبات
بازارهای
ارزی که برای
یکسانسازی
نرخ ارز لازم
است عمل کند.
همچنین
نباید کنترل
انبساط مالی و
پولی را از
دست داد و
مخارج دولت را
بهسرعت و
ناگهان
افزایش داده و
سیاستهای
پولی را
انبساطی کرد و
اجازه داد
دستاوردهای
دو سال گذشته
در کنترل تورم
و ثبات اقتصادی
از دست برود.
جو مثبت و خوشبینی
که بهدنبال
لغو تحریمها
ایجاد میشود
خود برای
افزایش تقاضا
برای سرمایهگذاریها
و ایجاد پول
درونی کفایت
میکند و در
اینجا حتی
ممکن است لازم
باشد بانک مرکزی
اجازه دهد نرخهای
سود بانکی با
رقابت بین
بانکی تعیین
شده احیانا
حتی افزایش
یابد تا ضمن
جذب منابع
سپردهگذاری
ازداخل و خارج
کشور (با توجه
به لغو محدودیتهای
سرمایهگذاری
خارجی در
کشور) تخصیص
منابع به سمت
سرمایهگذاریهای
با سودآوری
بالا باشد.
برای
کنترل
نقدینگی شاید
لازم باشد
دولت اجازه
دهد دستگاههای
دولتی اوراق
مشارکت با نرخهای
سود مثبت و
تضمین شده
ولیکن برای
میانمدت
مانند سر رسید
سه ساله و
چهار ساله
منتشر کنند و
درآمد حاصل را
صرف
بازپرداخت
بدهی دولت به
پیمانکاران و
تکمیل پروژههای
پر بازده
عمرانی کند.
در
عین حال برای
خروج از رکود
و ایجاد رونق
اقتصادی
بهترین کار
تشویق صادرات
خواهد بود که بهتدریج
زنجیره تولید
را به حرکت
درآورد. همچنین
اگر دولت
بتواند بخشی
از سهم بیمه
کارفرمایان
را در برنامههای
میانمدت
تشویق تولید
تقبل کند در
کاهش هزینه
تولید و
افزایش تقاضا
برای نیروی
کار موثر
خواهد بود.
در
عین حال برای
افزایش
دسترسی بنگاهها
به نقدینگی و
سرمایه در
گردش میتوان
ضمن حفظ کنترل
عرضه پول با
نرخ سود بانکی
نرخ سپرده
قانونی بانکها
را کاهش داد
تا نقدینگی در
اختیار بنگاهها
قرار گیرد. بهطور
خلاصه از
اقداماتی که
نشانههای
افزایش بیبرنامه
مخارج دولت و
به همریختگی
انضباط مالی و
پولی و تصمیمگیریهای
خلقالساعه و
بدون برنامه
را بروز دهد
باید اجتناب
کرده مدتی
دندان روی جگر
گذاشت و با
تامل و
کارشناسی
برنامه پنجساله
ششم را برای
رشدهای بالا
تنظیم و اجرا
کرد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رسالت
ـ 1394/04/24
8
نكته در مورد
جمع بندي
مذاكرات
حنيف غفاري
سرانجام
مذاکرات هسته
اي
نفسگير،طولاني
و حساس ايران
و اعضاي 1+5 در
وين پس از 19 روز
پايان
يافت.زحمات
طاقت فرسا و سخت
تيم مذاکره
کننده هسته اي
انقلابي و
زحمتکش
کشورمان در
اين ماراتن
تعيين کننده،
شايسته
بهترين
تقديرهاست.
حمايتهاي
داهيانه و مدبرانه
مقام معظم
رهبري و دعاي
خير ملت ايران
پشت سر تيم
مذاکره کننده
هسته اي و
مقاومت هسته
اي 12 ساله ملت
ايران در
مقابل
تحريمها و
تهديدهاي
غرب، جملگي
منجر به حفظ
دست برتر تيم
مذاکره کننده
در برابر
دشمنان قسم
خورده اين مرز
و بوم ،يعني
واشنگتن و
متحدان آن
گرديد.
فارغ
از بررسي دقيق
متن توافق (که
مباحثه و تمرکز
دقيقي را
مي
طلبد)،در دو
حوزه حقوقي و
راهبردي
ملاحظاتي
وجود دارد که
نمي توان بدون
در نظر گرفتن
آنها شرايط
خاص موجود را
مورد رصد و
بررسي واقع
بينانه اي
قرار داد:
1- برخي به
اشتباه از
محصول نهايي
مذاکرات اخير
وين، به عنوان
"توافق
نهايي" ياد مي
کنند اين در
حاليست که
بيانيه قرائت
شده توسط وزير
امور خارجه
کشورمان و
فدريکار
موگريني مسئول
سياست خارجي
اتحاديه
اروپا نماد و
مصداق"جمع
بندي نهايي
مذاکرات"
است.اين جمع
بندي جهت
تبديل شدن به
توافق قطعي، بايد ضمن
عبور از
فيلترهاي
قانونگذاري
در ايران و آمريکا،
به تاييد
نهادهاي
قانونگذاري
ذي ربط برسد.
2- ميان
اعلام توافق
نهايي و اجراي
آن شکاف و فاصله
زماني
دوماهه
اي وجود دارد
که زمينه ساز
اجراي حقوق و
تکاليف دو طرف
در توافق
نهايي
احتمالي خواهد
بود.بنابراين
در تحليل
حقوقي انچه در
وين گذشته
است، نبايد
توافق نهايي
را تمام شده
تلقي کرد.
3- در
قبال هر قرار
داد حقوقي،يک
مکانيزم
نظارتي قابل
تصور خواهد
بود. اين
مکانيزم
نظارتي اگر
محکم ،شفاف و بي
طرفانه
باشدمتضمن
اجراي يک
توافق خوب است
اما يک توافق
هر اندازه که
خوب باشد، اگر
با مکانيزمهاي
نظارتي شفاف
همراه نباشد
در عمل با
مشکل مواجه مي
شود.درمتن جمع
بندي مشترک ،
سخن از
کميسيون
مشترک نظارت
بر توافق و
آژانس بين
المللي انرژي
اتمي به عنوان
دو منبع نظارتي
مهم به ميان
آمده است. هم
اکنون زمان آن
است که آژانس
پس از سالها
کارشکني در
برابر ايران،
دعوت به اجراي
صحيح و
غير
مغرضانه
توافق
احتمالي
نهايي شود. از
اين رو بايد
آژانس را ملزم
به شفاف سازي
در مکانيزم
نظارتي و
پرهيز از
تکرار روشهاي
دوگانه و
پارادوکسيکال
اين نهاد
نمود.
4- يکي از
تلاشهاي
حقوقي-سياسي
خاص ايالات
متحده آمريکا
در صحنه
مذاکرات هسته
اي، تکثير بازيگران
صاحب اختيار
در حوزه
اجرايي کردن
مذاکرات هسته
اي و سلب اختيار
مطلق حقوقي از
دولت
اوباماست.اين
در حاليست که
طي سالهاي
اخير،طرف
حساب ما به
لحاظ حقوقي و
اجرايي دولت
واشنگتن مي
باشد. بديهي
است اگر
اوباما به هر
دليل عامدانه
يا غير
عامدانه اي
نخواهد با
نتواند بازي
کنگره را مهار
کند ،بايد
مسئوليت شکست
نهايي
مذاکرات را بر
عهده بگيرد.
در اين معادله
ما "يک
ارزيابي و واکنش
حقوقي واحد "
نسبت به خروجي
رفتاري واشنگتن صورت
خواهيم داد نه
چندين واکنش
در قبال
نهادهاي
مختلف اجرايي
و قانونگذاري
در آمريکا!
5- به لحاظ
راهبردي
،بايد متوجه
جدي تر شدن
بازي و لزوم
اتخاذ گارد
بسته تر در مقابل
ايالات متحده
آمريکا و
متحدان آن
باشيم.واشنگتن
بارها در
جريان 20 روز
اخير ضمن دبه
کردن بر سر
نقاط حل شده
قبلي، نشان
داده است که
ظرفيت بالقوه
و بالفعل
زيادي در گذار
از توافقات
هسته اي صورت
گرفته
دارد.بديهي
است که
اصلي
ترين نقطه
آسيب
تحليلي،راهبردي
و حقوقي ما در
برهه فعلي
قطعي دانستن
توافق است! قطعي
دانستن توافق
منجر به از
دست رفتن
تمرکز ما در
هر سه حوزه
مذکور خواهد
شد.
6- گره زدن
بحرانهاي
منطقه با
مذاکرات هسته
اي ايران و
اعضاي
1+5،موضوعي است
که جان کري
وزير امور
خارجه آمريکا
و تروييکاي
اروپايي طي
بيست روز
اخيرتوجه
زيادي نسبت به
آن نشان داده
اند. اين در
حالياست که
ماهيت
بحرانهاي
منطقه يا
ماهيت برنامه
هسته اي
ايران
متفاوت است.
بحرانهاي
منطقه واقعي و
برگرفته از
سياستهاي
تروريستي
واشنگتن و
لندن و ديگر
بازيگران
غربي در
خاورميانه
محسوب مي شود،
اما پرونده
هسته اي
ايران،بحراني
ساختگي از سوي
دستگاههاي رسمي
و تبليغاتي
غرب جهت اعمال
فشار بر ايران
مي
باشد. در چنين
شرايطي بايد
مراقب
آدرسهاي نادرستي
که واشنگتن در
مقايسه اين دو
با يکديگر مي
دهد باشيم!
7- جان کري
وزير امور
خارجه آمريکا
در کنفرانس خبري
خود ملت ايران
را خطاب قرار
داد و وضع
تحريمهاي
ظالمانه عليه
مردم مظلوم و
مقاوم ايران
را مرهون عدم
همکاري ايران
در حل پرونده
هسته اي
دانسته است!
کري از يک سو
سعي در تطهير
گذشته سياه
واشنگتن در طول
سالها تحريم
ايران دارد و
از سوي ديگر،
در صدد است با
هدايت بازي از
پيش تعيين شده
خود و کاخ
سفيد،مسئوليت
هر گونه عدم
رسيدن به
توافق قطعي و
نهايي را بر
عهده ايران
بيندازد.
بنابراين
لازم است
صورتبندي
صحيح و واقع
بينانه اي
نسبت به
مذاکرات هسته
اي داشته
باشيم.
8- مهم ترين
شاه کليد
تحليل
مذاکرات هسته
اي سالهاي
اخير، توجه به
اصل "مقاومت"
در سياست
خارجي
کشورمان است.
"مقاومت" هم
در حوزه سياست
خارجي و هم در
حوزه اقتصاد،
حدود و ثغور
مفهومي و
مصداقي معيني
دارد. سياست
خارجي مبتني
بر مقاومت
هسته اي ،
به
مانند اقتصاد
مقاومتي
مبتني بر احيا
و بهره گيري
از ظرفيتهاي
داخلي
، هر دو منجر
به تسليم رقيب
در ميدان
اقتصاد و
سياست خواهد
شد. از اين رو
نرمش غرب در
مقابل ايران،
معلول "گذار
از اصل مقاومت
هسته اي"
نبوده، بلكه
معلول همين
مقاومت 12 ساله
مي
باشد. از اين
رو پيروزي
جمهوري
اسلامي ايران
در کشاندن
قدرتهاي
سلطه
گر پاي ميز
مذاکره هسته
اي و وادار
سازي آنها نسبت
به امتيازدهي
به کشورمان،
تصوير نهايي
پازلي است که
دوازده سال
است در سايه
رشادتهاي پاک
ترين فرزندان
اين سرزمين و
مخصوصا شهداي
هسته اي
ايران
چيده شده است.
تصوير مقدسي
که مصادره به
مطلوب کردن آن
از سوي جريان
يا جريانهاي
خاص، مصداق
عيني خيانت به
منافع ملي کشور
محسوب مي شود.
در
نهايت اينکه
پس از پايان
مذاکرات هسته
اي وين، اوضاع
هم
اکنون به
مراتب نسبت به
قبل جدي تر
است. اين جديت
بايد خود را
در "رصد و
تحليل"،"گفتار
و رفتار" و "
گارد بسته ما
در برابر
رقيب" نشان دهد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کیهان
ـ: چهارشنبه
۲۴ تير
۱۳۹۴
این
نیز گفتنی
است!(یادداشت
روز)
حسین
شریعتمداری
اگر
برای تصویب
نهایی سندی که
دیروز، ایران
و کشورهای 5+1
روی آن به
توافق رسیدهاند،
فرصت و مهلتی
در نظر گرفته
نشده بود، نوشتن
این وجیزه
ضرورتی نداشت
و در هنگامه
اینروزها،
شرط عافیتطلبی
آن بود که
زبان به کام و
قلم به نیام
کشیده شود ولی
از یکسو،
اعلام فرصت دو
هفتهای برای
ایران و مهلت
دوماهه! برای
آمریکا به منظور
بررسی و تصویب
نهایی سند وین
و از دیگر سو،
تاکید رئیسجمهور
محترم
کشورمان در
نطق
تلویزیونی
دیروز ایشان
بر استقبال از
نقد منصفانه و
دلسوزانه،
نگارنده را بر
آن داشته است
تا دراینباره
به نکاتی چند
اشاره کند.
1- بعدازظهر
دیروز، ساعتی
پس از آن که
متن بیانیه
مشترک جمهوری
اسلامی ایران
و کشورهای 5+1 از سوی
آقای دکترظریف
و خانم
موگرینی
قرائت شد،
باراک اوباما رئیسجمهور
آمریکا با
حضور از قبل
اعلام شده در
یک برنامه
تلویزیونی،
تفسیر و
برداشت خود از
سند مورد
توافق وین را
با ذکر برخی
از بااهمیتترین
سرفصلهای آن
اعلام کرد.
تفسیر اوباما
از سند وین که باید
آن را برداشت
و تفسیر دولت
آمریکا- چیزی شبیه
فکت شیت- تلقی
کرد در بسیاری
از موارد با
آنچه رئیسجمهور
محترم
کشورمان در
گزارش
تلویزیونی خود
از محتوای
توافق وین
ارائه کرد،
تفاوتهای
جدی دارد. این
تفاوت که در
مواردی نزدیک
به تناقض است
در متن گزارشی
که ساعتی قبل
از قرائت
بیانیه مشترک
از سوی وزارت
امور خارجه کشورمان
در اختیار
رسانهها
قرار گرفته و
منتشر شد نیز
به وضوح دیده
میشود و از
این روی، بیم
آن میرود که
ماجرای
برداشتهای
متفاوت و
متناقض طرفین
از توافق
لوزان در حال
تکرار باشد و
با ترفند تازهای
که آمریکا در
آستین دارد،
روبرو باشیم!
و اما، از
آنجا که برای
ارزیابی سند
یاد شده و
تصویب نهایی
آن مهلت چند
روزهای در
نظر گرفته شده
است، میتوان
و باید
امیدوار بود
که قبل از
تصویبنهایی
توافق یاد شده
در مجلس شورای
اسلامی و یا
شورای عالی
امنیت ملی
کشورمان، این
برداشتها و
تفسیرهای
متفاوت از
میان برداشته
شود و مفاد
توافق وین
حالتی «شفاف» و
«تفسیرناپذیر»
پیدا کند.
2- اوباما در
نطق
تلویزیونی
خود به
محورهایی از
توافق وین
اشاره کرده و
بر آن تاکید
ورزید که
پرداختن به
تمامی موارد
یادشده به
درازا میکشد
و در محدوده
این نوشته
محدود نمیگنجد،
بنابراین از
آن میان، تنها
به بازخوانی
چند نمونه بسنده
میکنیم.
الف:
این توافق همه
خطوط کلی ما-
بخوانید خط قرمزهای
آمریکا- که در
فصل بهار به
چارچوب آن رسیدیم-
یعنی همان
توافق لوزان-
را رعایت میکند.
ب:
براساس این
توافق،
بازرسان
آژانس بینالمللی
انرژی اتمی
به هر جا که
ضروری تشخیص
بدهند،
دسترسی خواهند
داشت. (یعنی
بازرسیهای
فراتر از
پروتکل و از
هر جا در هر
زمان!)
ج:
آژانس همچنین
به توافقی
رسید که مطابق
آن میتواند
برای کامل
کردن تحقیق
درباره ابعاد
نظامی
احتمالی-PMD -
دسترسیهای
مورد نیاز خود
را داشته
باشد.
د:
تحریمهای ضد
ایران کمکم
لغو خواهد شد
و تدریجی خواهد
بود.(این بخش
از اظهارات وی
با خط قرمز
اعلام شده
کشورمان مبنی
بر لغو یکباره
تحریمها در
تناقض آشکار
است).
ه :
این توافق
هماهنگ با سنت
رهبری آمریکا
در دنیاست!
و :
دو سوم
سانتریفیوژهای
نصب شده ایران
حذف خواهد شد.
و
نمونههای
دیگری درباره
راکتور آب
سنگین اراک،
زمان 10ساله
محدودیتهای
تحقیق و توسعه
R&D و از
سرگیری چرخه
غنیسازی
ایران و...
3- تفسیر
اوباما از سند
وین- «جمعبندی»
و یا «توافق» - در
برخی از
محورهای
اساسی و بنیادین
با تفسیری که
رئیسجمهور
محترم
کشورمان از
همین سند در
نطق تلویزیونی
دیروز خود
ارائه کرد، نه
فقط متفاوت
بلکه متناقض
است. به عنوان
نمونه- و فقط
نمونه - آقای
روحانی تاکید
میکند که
تمام تحریمها،
حتی تحریمهای
موشکی و
تسلیحاتی،
بانکی، بیمهای،
پتروشیمی،
حمل و نقل،
مالی و... یکجا
در روز اجرای
توافق لغو میشود،
و یا میفرمایند؛
راکتور آب
سنگین اراک با
همان ماهیت آب
سنگین و با
ویژگیهایی
که در توافق
آمده تکمیل
خواهد شد و...
آقای
دکتر روحانی
در گزارش خود
به مواردی نظیر
آینده فردو،
تعداد
سانتریفیوژها
و ... نیز اشاره
داشت که با
تفسیر ارائه
شده از سوی
باراک اوباما
متفاوت است.
4- بدیهی است
و بعید نیست
که تفسیر
اوباما از سند
وین غیرواقعی
بوده و با متن
سند یاد شده
انطباق
نداشته باشد
ولی از آنجا
که تفسیر وی به
عنوان رئیسجمهور
آمریکا و طرف
اصلی مذاکره و
توافق، ارائه
شده است، میتوان
و باید نگران
بود که مبادا
با ماجرای دیگری
شبیه
تفسیرهای
متفاوت از
توافق لوزان
روبرو باشیم و
از این روی
انتظار میرود-
و ضرورت حیاتیدارد
- که دستاندرکاران
محترم برنامه
هستهای
کشورمان و از
جمله
نمایندگان
محترم مجلس شورای
اسلامی که
مطابق اصول 77 و 125
قانون اساسی
ملزم به بررسی
و اظهارنظر
نهایی درباره
این سند هستند
و نیز اعضای
محترم شورای
عالی امنیت
ملی، موارد
یاد شده را به
دقت ارزیابی
کنند و چنانچه
تفاوت
نظرهای ارائه
شده از دو سوی
ماجرا یعنی
رئیسجمهور
محترم
کشورمان و
رئیسجمهور
آمریکا را
ناشی از وجود
بندهای
«تفسیرپذیر» و
«دو پهلو» در
سند وین
یافتند، قبل
از تصویب
نهایی برای اصلاح
آن اقدام عاجل
و جدی کنند.
۵- و
بالاخره
اگرچه دراینباره
گفتنیهای
دیگری نیز هست
که نیاز به
شفاف شدن دارد
ولی از آن
میان به گلایهای
دوستانه و
محترمانه از
تهیهکنندگان
متن توضیحی
وزارت خارجه
محترم کشورمان
درباره سند
وین که قبل از
قرائت این سند
تهیه شده و
برای انتشار
در اختیار
رسانههای
داخلی
قرارگرفته
است بسنده میکنیم.
در
این متن
توضیحی برخی
از بندهای توافق
وین به گونهای
وارونه تفسیر
شده است که میتواند
حاوی آدرس غلط
باشد. از جمله
در این متن آمده
است: «ایران به
عنوان یک
تولیدکننده
محصولات هستهای
بخصوص 2 محصول
راهبردی
اورانیوم غنیشده
و آب سنگین،
وارد
بازارهای
جهانی خواهد شد
و تحریمها و
محدودیتها
علیه صادرات و
واردات مواد
هستهای بیتاثیر
میشود».
در
این تفسیر با
عرض پوزش، درک
مخاطب نادیده
گرفته شده و
از محدودیت
تحمیلی! حریف
با عنوان
«امتیاز» یاد شده
است! توضیح آن
که در توافق
وین به صراحت
آمده است که
ایران نمیتواند
بیش از 300
کیلوگرم
اورانیوم 3/5
درصد غنی شده
داشته باشد و
تاکید شده است
باید از 10 تن
اورانیوم
3/5درصدی که در
اختیار دارد،
9700 کیلوگرم آن را
به کشور ثالثی
که مورد تائید
حریف باشد،
تحویل بدهد.
بنابراین
الزام ایران
به تحویل 9700
کیلو از محصول
یاد شده، یک
امتیاز برای
حریف است و نه
برای ایران که
دوستان تهیهکننده
متن توضیحی -
گزارهبرگ-
وزارت خارجه
از آن با
عنوان یک
دستاورد ارزشمند!
و امتیاز
صادرات مواد
هستهای یاد
میکنند!
به
یقین اعضاء محترم
تیم هستهای
کشورمان در
جریان تنظیم
متن یاد شده
نبودهاند و
گلایه آن است
که چرا تهیه و
تدوین آن را به
کسانی سپردهاند
که در این
زمینه از تخصص
لازم
برخوردار نیستند.
و
اما، در خاتمه
گفتنی است که
وجیزه پیشروی
در همراهی با
تیم هستهای
محترم
کشورمان
نوشته شده است
و بیانصافی
است اگر از
تلاش صادقانه
و دلسوزانه آنان
قدردانی نشود
و حضور
عزتمندانه
این عزیزان در
آوردگاه جدی
با 6 کشور یادشده
نادیده گرفته
شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کیهان
: چهارشنبه ۲۴
تير
۱۳۹۴
۱۸۰
درجه اختلاف
دو روایت از
یک توافق
دیروز(سه
شنبه) پس از ٢٨
روز مذاکره
فشرده در وین،نگارش
برنامه جامع
اقدام
مشترک(برجام)
پایان یافت و
بیانیه ای
رسمی از سوی
«محمد جواد ظریف»
وزیر امور
خارجه ایران و
فدریکا
موگرینی هماهنگ
کننده
مذاکرات 1+5
قرائت شد که
از دستیابی به
توافق نهایی حکایت
می کرد.
سوم
آذر 1392 ایران و 1+5
به توافقی
موقت موسوم به
توافق ژنو یا
همان «برنامه
اقدام مشترک»
دست یافتند.
این توافق 6
ماهه تقریبا
تمام برگ
برنده های
برنامه هستهای
ایران را
گرفته و در
مقابل وعده و
وعیدهای مبهم
و اندکی را
ارائه می کرد.
توافق ژنو با
هیاهو و جنجال
عجیب و غربی
در داخل کشور
مواجه شد.
برخی آن را
فتح الفتوح
نامیدند و عده
ای دیگر آن را
توافقی
تاریخی اما
گذر زمان و
فرونشستن
هیجانات کاذب
نشان داد،
توافق ژنو
چیزی جز یک
کلاهبرداری
نبوده است.
طرف مقابل از
امتیازات آن
بطور کامل و
حتی بیشتر
بهره برداری
کرد و به اندک
تعهدات خود
نیز عمل نکرد
و در این میان
به جای آنکه
فریاد این
عهدشکنی بر سر
آمریکایی ها
کشیده شود،
منتقدان
دلسوز داخلی
بی سواد و بی
شناسنامه
خوانده شده و
به جهنم حواله
داده شدند!
پس
از تمدیدهای
مکرر و داستان
تفاهم لوزان،
دیروز دو طرف
بالاخره پس از
طولانی ترین
مذاکرات
سیاسی معاصر،
به جمع بندی
نهایی رسیدند.
اگر چه بررسی
بیش از150 صفحه
توافق و ضمائم
آن کاری زمان
بر و حساس است
اما شواهد
اولیه حاکی از
قابل تامل
بودن توافق
مذکور است.
توافقی که
مقایسه آن با
خطوط قرمز
هسته ای،
نتایج
امیدوار
کننده ای به
دست نمی دهد.
اگر چه ظریف
نیز در اظهار
نظری گفته است
این سقف آنچه
می خواستیم
نیست اما به
نظر می رسد
فاصله این
توافق با کف
خواسته های ما
نیز بسیار
زیاد و
غیرقابل گذشت
است.
ظهر
دیروز رسانه
های داخلی
متنی را از
قول وزارت
امور خارجه
کشورمان
منتشر کردند
که به نوعی می
توان آن را
فکت شیت
ایرانی توافق
دانست. محتوای
این متن چنان
بود که گویا
تمام خطوط
قرمز هسته ای
کشورمان
رعایت شده و
توافقی برد-باخت
به نفع ایران
شکل گرفته
است! اما انتشار
متن اصلی نشان
داد واقعیت
های موجود چیز
دیگری است که
از جمله می
توان به موارد
زیر اشاره
کرد:
- رفع تحریم
ها یکباره
نبوده و
تدریجی است.
- تحریم ها
لغو نشده بلکه
تعلیق می شوند
و لغو تحریم
ها 8 سال بعد
اتفاق خواهد
افتاد.
- رفع تحریم
ها به نظر
آژانس و حل
موضوع ابعاد نظامی
احتمالی منوط
شده است.
- برخلاف
برخی ادعاها،
پرونده هسته
ای ایران
حداقل تا 10 سال
دیگر در شورای
امنیت باقی
خواهد ماند و
پس از آن با
شروطی خارج می
شود. این در حالی
است که در فکت
شیت وزارت
خارجه آمده
است؛ «با صدور
قطعنامه جدید
ذیل ماده 25
منشور ملل متحد،
ضمن اشاره به
ماده 41 منشور
صرفاً در
بندهای مربوط
به لغو تحریمهای
گذشته، تحول
ماهوی در نحوه
برخورد شورای
امنیت با
ایران ایجاد
خواهد شد.»
- محدودیت
غنی سازی بیش
از 5/3 درصد 15 ساله
خواهد بود.
- برخلاف
فکت شیت وزارت
خارجه مبنی بر
اینکه «همه
تاسیسات و
مراکز هستهای
ایران به کار
خود ادامه
خواهند داد.
بر خلاف
خواستههای
اولیه طرف
مقابل، هیچ
کدام نه
برچیده میشوند
نه تعطیل»،
برای 15 سال در
فردو هیچگونه
غنیسازی
انجام نخواهد
گرفت.
- راه برای
بازرسی از
مراکز نظامی
کشور به نوعی
باز گذاشته
شده است.
موارد
فوق تنها چند
مورد از نتایج
توافق دیروز
است که بدون
شک گذر زمان و
بررسی دقیق تر
متن اصلی،
تصویری روشن
تر از آن
ارائه خواهد کرد.
اختلاف
روایت و
برداشت ها از
توافق وین در
همان اولین
ساعات اعلام
آن آغاز شد.
روسای جمهور ایران
و آمریکا در
نطق های
تلویزیونی
خود هر کدام
به مواردی خاص
و قابل تامل
اشاره کردند
که در برخی
موارد متناقض
به نظر می
رسید. نحوه و
زمان رفع
تحریم ها علیه
کشورمان، مهم
ترین محور این
اختلاف بود.
البته
آنچه گفته شد
نافی زحمات
صادقانه و تلاش
شبانهروزی
تیم مومن و
شجاع مذاکره
کننده
کشورمان نیست
و باید به دور
از فضاهای
احساسی و
هیجانی، با
معیارهای
منطقی و
کارشناسی به
قضاوت درباره
داده ها و
ستانده های
توافق وین
پرداخت.
بیانیه
مشترک
ظریف -
موگرینی
روز
گذشته(سه
شنبه)
«محمدجواد
ظریف» و
«فدریکا موگرینی»
با حضور در
مرکز رسانهای
اتریش بیانیه
مشترکی را
قرائت کردند.
در
بخشی از
بیانیه مشترک
آمده است: به
یمن تعامل
سازنده همه
طرفها و تعهد
و توانایی
هیأتهایمان،
ما با موفقیت
مذاکرات را به
انجام رسانده
و اختلافی را
که بیش از 10 سال
به درازا کشیده
بود، حل و فصل
کردیم.
در
بخش دیگری از
بیانیه فوق
آمده است: در
وین گرد هم
آمدیم تا متن
«برنامه جامع
اقدام مشترک» را
بر مبنای
مولفههای
اساسی که در
تاریخ 13
فروردین ماه
در لوزان
سوئیس مورد موافقت
واقع شد،
مذاکره کنیم.
گروه
1+5 و جمهوری
اسلامی ایران
از این
«برنامه جامع
اقدام مشترک»
تاریخی که
ماهیت
منحصراً صلح
آمیز برنامه
هستهای
ایران را
تضمین کرده و
نشانگر تغییر
بنیادین در
رویکرد آنها
نسبت به این
موضوع میباشد،
استقبال میکنند.
برنامه
جامع اقدام
مشترک، مشتمل
بر یک متن اصلی
و 5 پیوست فنی
در مورد
موضوعات هستهای،
تحریمها،
همکاری در
زمینه انرژی
هستهای صلح
آمیز، تاسیس
کمیسیون
مشترک و
برنامه اجرایی
میباشد. این
اسناد با ذکر
جزئیات و
بسیار دقیق و پیچیده
هستند
بنابراین نمیتوان
خلاصه کاملی
از آنها در
اینجا ارائه
کرد.
ما
میدانیم که
این توافق
مورد موشکافی
و تأمل ژرف قرار
خواهد گرفت،
اما آنچه که
ما امروز
اعلام میکنیم
تنها یک توافق
نیست، بلکه یک
توافق خوب است.
توافقی خوب
برای همه طرفها
و برای کل
جامعه بین الملل.
به
گزارش
خبرگزاریها،
وزارت خارجه
ایران دقایقی
پس از توافق،
متنی حاوی جمع
بندی موضوعات
توافق شده را
منتشر کرد.
ساعاتی پس از
اعلام توافق
نیز متن انگلیسی
برنامه جامع
اقدام مشترک
در بیش از 150
صفحه منتشر
شد.
کاهش
تحریمها به
شرط انجام
تعهدات
ایران
«جان
کری» وزیر
خارجه
آمریکا،
ساعاتی پس از
اعلام توافق
هستهای در
کنفرانس خبری
گفت: ایران
راکتورهای آب
سنگین را به
مدت دستکم 15
سال نخواهد
ساخت.
کری افزود:
بازرسان به
تمام نقاط
دسترسی خواهند
داشت.
وی
در ادامه گفت:
کاهش تحریمهای
ایران زمانی
شروع خواهد شد
که به تعهدات
خود عمل کند.
اعتماد یک شبه
اتفاق نمیافتد.
وزیر
خارجه آمریکا
تاکید کرد:
کاهش تحریمها
به صورت مرحلهای
اجرا خواهد
شد.
کری تصریح
کرد: این
توافق خوبی
است که ما به
دنبال آن
بودیم.
وی
در ادامه گفت:
ایران موافقت
کرده است که
برای مدت 15 سال
در فردو غنیسازی
نداشته باشد.
وزیر
امور خارجه
آمریکا افزود:
در تأسیسات نطنز
نیز به مدت 15
سال فقط غنیسازی
3/6 درصد و به مدت
10 سال فقط
سانتریفیوژهای
نسل اول
فعالیت
خواهند داشت.
کری تصریح
کرد: ایران
بدون این
توافق میتواند
ظرفیت غنیسازی
خود را
دوبرابر کند.
وی
در ادامه گفت:
توافق کنونی
با ایران میتواند
در مقایسه با
هرگونه
جایگزین واقعگرایانه
دیگری،
محدودیتهای
بیشتری را
برای برنامه
هستهای
ایران پدید
آورد.
وزیر
خارجه آمریکا
مدعی شد: مشکل
ما هیچ وقت با
مردم ایران
نبوده است و
درد و رنجهایی
که مردم ایران
در نتیجه تحریمها
متحمل میشوند
را درک میکنیم
اما توافق بر
پایه اعتماد
نیست بلکه بر
پایه راستی
آزمایی است.
کری افزود:
توافق ایران و
آژانس برای
پاسخ دادن به
مسئله ابعاد
احتمالی
نظامی، تهران
را ملزم میکند
که ظرف سه ماه
به سوالات
درباره پی ام
دی پاسخ دهد و
این برای کاهش
تحریمها
ضروری و
بنیادین است.
وی
در ادامه با
لحنی
تهدیدآمیز
گفت: اگر
توافق هستهای
نقض شود،
تحریمهای
آمریکا،
اتحادیه
اروپا و
سازمان ملل به
جای اولیه خود
باز میگردد.
وزیر
خارجه آمریکا
در ادامه گفت:
اوباما از همان
روز اول که به
ریاست جمهوری
آمریکا منصوب
شد، متعهد شد
که ایران هرگز
نمیتواند به
سلاح هستهای
دست پیدا کند.
۵+۱
بر نحوه
استفاده
ایران از
منابع حاصل از
توافق نظارت
میکند
رویترز
در گزارشی
نوشت: یک مقام
آمریکایی پس از
پایان
مذاکرات هستهای
گفت که ایران
به بیش از 100
میلیارد دلار
از داراییهای
بلوکه شده خود
در خارج
دسترسی خواهد
یافت.
در
ادامه گزارش
آمده است:
حدود
۱۵۰میلیارد
دلار از منابع
مالی جمهوری
اسلامی ایران
در بانکهای
خارجی است که
به دلیل تحریمهای
سیستم بانکی
نتوانسته این
منابع را به
داخل منتقل
کند.
در
همین
حال،«لوران
فابیوس» وزیر
خارجه فرانسه
در اظهاراتی
مداخله
جویانه گفت:
پاریس و گروه 1+5
به دقت بر
نحوه استفاده
ایران از
منابع حاصل از
توافق، نظارت
خواهد داشت.
فابیوس
افزود: انتظار
میرود ظرف
چند روز آینده
قطعنامه
شورای امنیت سازمان
ملل درباره
توافق هستهای
صادر شود.
رویترز
در گزارش
دیگری نوشت: نتانیاهو
توافق با ایران
را اشتباهی در
ابعاد تاریخی
توصیف کرده
است.
رای
گیری توافق
هستهای
در
کنگره
آمریکا،شاید
شهریورماه
به
گزارش فارس،
«باب کورکر»
رئیس کمیته
روابط خارجی
مجلس سنا گفت:
کنگره
احتمالاً تا
ماه سپتامبر(شهریور)
برای رأیگیری
درباره
توافقنامه
هستهای
ایران و گروه 1+5
صبر خواهد
کرد.
«بان کی مون»
دبیر کل
سازمان ملل در
بیانیهای
اعلام کرد:
سازمان ملل
آماده همکاری
با همه طرفها
برای اجرای
توافق هستهای
است.
هاموند:
توافق شامل
محدودیتها
و
بازرسیهای
سرسختانه است
«فیلیپ
هاموند» وزیر
خارجه انگلیس نیز
در جمع
خبرنگاران
گفت: بعداز 10
سال مذاکرات
سنگین،
توافقی حاصل
شد که محدودیتها
و بازرسیهای
سرسختانهای
بر برنامه
هستهای
ایران تحمیل
میکند.
هاموند
افزود:
امیدواریم و
انتظار داریم
این توافق
گامی باشد در
راستای تغییر
در روابط ایران
با همسایگانش
در منطقه و
جامعه بینالمللی.
سخنگوی
نخست وزیر
انگلیس نیز در
واکنش به حصول
توافق میان
ایران و گروه 1+5
گفت که این
توافق فرصتی
برای ایران
است تا از
مزایای
اقتصادی آن بهرهمند
شود به شرطی
که به تعهدات
خود در این
پروسه متعهد
باشد.
به
گزارش
تسنیم،«سوزان
رایس» مشاور
امنیت ملی کاخ
سفید نیز با
اشاره به
توافق هستهای
گفت: توافق
هستهای با
ایران، توافق
بسیار خوبی
است.
«فرانک
والتر اشتاینمایر»
وزیر خارجه
آلمان نیز در
جمع
خبرنگاران گفت:
این یک روز
تاریخی است،
ما 35 سال عدم
گفتگو و بیش
از 12 سال از یک
نزاع خطرناک
را پشت سر گذاشتیم.
اشتاین
مایر مدعی شد:
توافق هستهای
ایران یک
توافق خوب
است. به این
طریق ما به صورت
قابل اعتماد و
براساس راستیآزمایی
توسعه سلاحهای
هستهای از
سوی ایران را
کنار گذاشتیم.
کاخ کرملین
نیز در بیانیهای
رسمی که به
مناسبت پایان
مذاکرات هستهای
در وین منتشر
کرده است
اعلام کرد:
روسیه از
توافقی که حاصل
شد استقبال میکند.
ما مطمئنیم که
جهان امروز
نفس راحتی
کشید. ما از
پیدا شدن راه
حل براساس
اصول توقف
تدریجی و
احترام
متقابل که
کشور ما قویا
از آن حمایت
میکند راضی
هستیم.
به
گزارش
فارس،خبرگزاری
روسی
ریانووستی مدعی
شد که هیچ
نامی از
برداشتن فوری
تحریمها در
سند مربوط به
توافق نهایی
بین ایران و 1+5 آورده
نشده است.
بنابراین
گزارش،
برداشتن
تحریمها
تنها پس از آن
میسر خواهد
بود که مسئله
ابعاد نظامی
احتمالی
برنامه هستهای
ایران حل و
فصل شود.
در
همین
حال،خبرگزاری
ایتارتاس
روسیه نیز به
نقل از یک
منبع که به
نام و هویتش
اشارهای
نکرده، ادعا
کرد: ایران
پذیرفته است
که غنیسازی
اورانیوم
بالای 3/67 درصد
را در ۱۵ سال
انجام ندهد.
این
منبع ناشناس
همچنین مدعی
شده است که
محدودیتها
بر تحقیق و
توسعه برنامه
هستهای
ایران برای ۸
سال باقی
خواهد ماند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رجانیوز
ـ چهارشنبه ۲۴
تير
۱۳۹۴
تاریخ
به احترام چه
کسی می ایستد؟
صادق
فرامرزی*
یک عده
میگویند
تاریخ به
احترام محمد
جواد ظریف
خواهد برخاست
و یک عده دیگر
میگویند
تاریخ در
قضاوت خود
ظریف را کنار
فتحعلی شاه به
هنگام امضای
ترکمانچای قرار
خواهد داد!
فارغ
از اینکه
تاریخ مقابل
چه کسی نشست و
برخاست کند
قطعا هیچگاه
شرافت
کسانیکه بعد
از توافق هسته
ای به خیابان
ها بریزند و
محدود شدن قدرت
کشورشان را
جشن بگیرند
تایید نخواهد
کرد. قطعا
بدترین قضاوت
تاریخ برای
کسانی است که
نه میدانند
سیاست چیست نه
میفهمند جشن
گرفتنشان
برای توافقی
که یکبار هم
طوطی وار
نخواندند
چقدر شرافت
ملی شان را برای
خنده اجنبی به
حراج
میگذارند!
این
توافق چه خوب
باشد چه بد
باشد،
دستاورد نیست!
یک عقب نشینی
است (ولو
تاکتیکی) و
ملتی که از
عقب نشینی خود
جشن و پایکوبی
بگیرد دشمنش
را تشویق به
حمله بعدی
میکند! هرآنچه
دستاورد و حاصل
مقاومت است
جشن دارد نه
عقب نشینی!
این
تحریم ها
هرکسی را
بدبخت کرد، هر
کارگری را
بیکار کرد و
دست هر بیماری
را از دارو
دور کرد برای
جماعت شمال
تهران کم خیر
و برکت نداشت.
کم کسانی را
یک شبه شاسی
بلند و پورشه
سوار نکرد.
تاریخ راجع به
جشن مزورانه
شمال نشینان
تهران در
لحظاتی که
کارگران جنوب
تهران میخوابیدند
تا فردا بخاطر
تاخیر از
کارشان اخراج
نشوند هم
قضاوت خواهد
کرد...
* دبیر
انجمن اسلامی
دانشجویان
مستقل دانشکده
حقوق و علوم
سیاسی
دانشگاه
تهران
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رجانیوز
ـ چهارشنبه ۲۴
تير ۱۳۹۴
رابطه
سند وین با
خطوط قرمز
تحریمی چیست!؟
دکتر
علی یحیی زاده
بالاخره
بعد از ۲۰ ماه
مذاکره،
دیروز برجام یا
همان متن
توافق نهایی
منتشر شد[۱].
مطابق مقررات
پذیرفته شده
باید تطابق
این متن با
خطوط قرمز
نظام در
شورایعالی
امنیت ملی و
مجلس شورای
اسلامی بررسی
شود. زمان
اندکی برای
این بررسی
وجود دارد.
چرا که بعد از
ثبت توافق در
سازمان ملل
(که احتمالا
هفته آتی
خواهد بود)،
برجام به یک
تعهد بین
المللی تبدیل
میشود. از
آنجا که ایران
هم دارای حق
وتو نیست،
مجلس شورای
اسلامی آزادی
عمل کنگره (در
مقابله با سازمان
ملل) را
نخواهد داشت.
طبق
خطوط قرمز
نظام در بخش
تحریمها،
باید اولا
تحریمهای
اقتصادی یکجا
برداشته شود،
ثانیا
تحریمها لغو
شود و نه
تعلیق و ثالثا
لغو تحریمها
منوط به اجرای
تعهدات ایران
نباشد. به
عبارت دیگر از
آنجا که ایران
حق وتو نداشته
و امکان
بازگشت پذیری
بعد از اجرای
تعهدات ندارد
(بر خلاف
بازگشت پذیری
در تحریمها)،
باید همزمان
با تعهد حقوقی
ایران به
اجرا،
تحریمها
برداشته شود.
در
زمان بیانیه
لوزان یکی از
انتقادات به تیم
هسته ای عبور
از این خطوط
قرمز بود. متن
فکت شیت
آمریکا و
بیانیه لوزان
حاکی از تعلیق
تحریمهای
آمریکا و
اروپا و آنهم
تعلیق تدریجی
و بعد از
اجرای تعهدات
ایران و راستی
آزمایی آژانس
بود[۲]. در آن
زمان تیم
ایران با اتکا
به تفسیر خود
از بیانیه
لوزان بر
گزینه لغو
تحریمها
تاکید میکرد.
دیروز
اما سند برجام
منتشر شد و بر
اساس مواد ۲۰
و ۲۱ مشخص شد:
۱-
تحریمهای
آمریکا و
اروپا تعلیق
میشود و نه
لغو. لغو
تحریمها بعد
از ۸ سال
اجرای تعهدات
ایران و
اطمینان غرب
از صلح آمیز
بودن برنامه
هسته ای انجام
خواهد شد!
۲-
تعلیق تحریمهای
فوق یکباره
نیست و برجام
در این زمینه
سکوت نموده
است. طرف
مقابل (وزیر
خزانه داری و
وزیر خارجه
آمریکا) تاکید
کردند تعلیق
تحریمها
تدریجی خواهد
بود.
۳-
تعلیق
تحریمهای فوق
منوط به اجرای
تمامی تعهدات
ایران و راستی
آزمایی آن از
سوی آژانس
است.
به
عبارت دیگر
متن برجام
کاملا منطبق
با فکت شیت
آمریکایی و
تفسیر
منتقدین از
بیانیه لوزان
است.
وضعیت
تعهدات ایران
در بخش فنی و
هسته ای برجام
هنوز مشخص
نیست. با
نگاهی ساده
مشخص میشود که
تعهدات ایران
در این بخش
نیز فراتر از
خطوط قرمز
بوده و حداقل
محدودیت های
۱۰، ۱۵ و ۲۵
سال محدودیت
به چشم
میخورد. مسئله
بازرسی از
سایتهای
نظامی هم در
قالب اجرای
پروتکل الحاقی
پذیرفته شده!
به
هر حال باید
صبر کرد و دید
خواص جامعه چه
رفتاری با
خطوط قرمز
رهبری در مجلس
شورای اسلامی
و شورایعالی
امنیت ملی
خواهند داشت.
اما آنچه مشخص
است این است
که هنوز زمان
خوشحالی هسته
ای فرا نرسیده
است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ