رژیم
ولایت فقیه درمحاصره
بحران های عمیق
سیاسی،اقتصادی
یوسف
لنگرودی
سرعت
رویداد ها در کشور
دارد شتاب می گیرد
و روزی نیست که
حادثه جدیدی روی
ندهد. همه چیز حکایت
از آن دارد که جمهوری
اسلامی در زیر
کوهی از مشکلات
و مخاصمات گرفتار
آمده که رهایی
ازآن ناممکن به
نظرمی رسد. در زیر
نگاهی فشرده خواهیم داشت
به برخی ازمهمترین
تحولات سیاسی،
اقتصادی و اجتماعی،
درهفته ای که گذشت
:
1- تدوام شتابان بحران
میان باند های
حکومتی
بحرانی
که چندی پیش با
برکناری حیدرمصلحی
وزیر اطلاعات به
وسیله احمدی نژاد
و سپس ابقای وی
توسط خامنه
ای آغاز شده بود،
نه تنها کاهش نیافته
بلکه وارد ابعاد
تازه ای شده و هرروزی
که می گذرد برشدت
و عمق آن افزوده
می گردد. باند های
قدرت در بسیاری
از عرصه ها در برابر
هم صف آرایی کرده
و به جان هم افتاده
اند. جناح موسوم
به اصول گرایان
با مغتنم شمردن
بروز اختلاف میان
خامنه ای و احمدی
نژاد، حملات گسترده
ای را علیه جناح
احمدی نژاد سازمان
داده و با متهم
کردن آن ها به عدم
تبعیت از ولی فقیه
و ارتباط شان با
اجنه و رمال ها،
آنان را علنا به
عنوان جریان انحرافی
معرفی می کنند.
اصول گرایان در
این راه چندان
پیش رفتند که برخی
از آنان دارند
خود را آماده می
کنند تا احمدی
نژاد را نیز مستقیما
هدف قرار دهند.
درهفته
ای که گذشت، تعرض
به باند احمدی
نژاد افزایش چشمگیری
یافته و بسیاری ازمقامات بلند پایه
و چهره های شناخته
شده حامی خامنه
ای - که درگذشته
ازاحمدی نژاد نیزحمایت
می کردند - در انتقاد
از رییس جمهوری
و ایراد اتهام
به باند مشایی،
با هم مسابقه گذاشته
اند و برای آن که
از غافله عقب نمانند،
هرکسی سعی می کند
تا زبان تندتری
به کاربگیرد. علی
فلاحیان، آدم کش
جانی و یکی ازخبیث
ترین چهره های
حکومت اسلامی که
مقام وزارت اطلاعات
را در دولت رفسنجانی
برعهده داشت و
حالا نیز عضو مجلس
خبرگان است، آخرین
کسی است که وارد
میدان شده . او دراظهارنظری
اعلام داشته : "جريان
انحرافي، اطلاعات
خود را از ارواح
خبيثه مي گيرد
و از طرق غلط و شيطاني
رايج در برخي كشورها
مانند هند بهره
مي برد كه قطعا
بايد براي جلوگيري
از ترويج اين افكار
در جامعه با آنها
قاطعانه برخورد
كرد".
وارد
شدن رییس قوه قضاییه
به ماجرا، کل بحران
را وارد مرحله
ای تازه کرده است.
صادق لاریجانی
ازآمادگی برخورد
قوه قضاییه با
باند منحرف سخن
به میان آورده.
کار به جایی رسیده
که تعدادی ازمقامات
ارشد دولتی ویاران
نزدیک احمدی
نژاد، به اتهامات
مختلف ازجمله جاسوسی،
فساد اقتصادی و
ارتباط با رمال
ها و اجنه دستگیرمی
گردند ویا از مقام
خود کنار گذاشته
می شوند. حمید بقایی
که در سمت معاونت
اجرایی احمدی نژاد
قرار دارد و سرپرست
نهاد ریاست جمهوری
است، در مظان اتهام
قرار دارد و با
محرومیت چهارساله
ازبرعهده گرفتن
مشاغل دولتی روبرو
شده است. اصول گرایان
از هم اکنون شایعه
مربوط به دستگیری
اسفندیار رحیم
مشایی رییس دفتر
ریاست جمهوری را
برسر زبان ها انداختند
تا مقدمات ذهنی
بازداشت احتمالی
وی را فراهم آورند.
مجلس
شورای اسلامی که
مدت هاست به صحنه
اصلی درگیری تبدیل
شده، حالا دیگرصراحتا
و بی پروا ابتکار
عمل تهاجم به باند
احمدی نژادومانع
تراشیدن دربرنامه
های دولت راسازمان
می دهد. مثلا در
حالی که دولت قصد
دارد تا سه و نیم
میلیاردتومان
به کمک های نقدی
درقبال حذف یارانه
به حساب مردم واریز
کند، مجلس این
اقدام را به باد
انتقاد گرفته و
دراجرای آن کارشکنی
می کند. ویا مخالفت
صریح مجلس با ادغام
سه وزارت خانه
و برکناری وزرای
آن به دست احمدی
نژاد، موجب عمیق
تر شدن بحران گردیده
است. حمایت شورای
نگهبان ازمجلس،
دیگر تردیدی باقی
نمی گذارد که خامنه
ای نیز با تغییرات
مذکور مخالف بوده
و در پشت سر مجلس
و شورای نگهبان
قرار دارد.
همه این
ها نشان از آن دارد
که جمهوری اسلامی
هر چه بیشتر در
باتلاق بحران و
منازعات باند های
حکومتی فرو می
رود و شانسی برای
خلاصی از آن درآینده
دیده نمی شود. هرحادثه
کوچک و بزرگی بلافاصله
به محل شعله ور
شدن اختلافات تبدیل می
شود؛ همین ماجرای
انفجار واحد تولید
بنزین پالایشگاه
آبادان که هنگام
افتتاح آن توسط
احمدی نژاد به
وقوع پیوست، به
عرصه دعوا و وارد
آوردن اتهام طرفین
به یکدیگر تبدیل
شده است. مجلس که
در این روزها هیچ
فرصتی را برای
ضربه زدن و بی اعتبار
ساختن دولت از
دست نمی دهد، با
استفاده از این
حادثه به
جنگ رسانه ای جدیدی
علیه باند احمدی
نژاد روی آورده
است. مجلس درکوبیدن
وبد نام کردن این
باند تاآنجا پیش
رفته که دست به
نبش قبراتفاقات
پیدا وناپیدای
دوسال قبل زده
وبانداحمدی نژاد
را متهم به آن می
کندکه در جریان
انتخابات سال
88بابرداشت و توزیع
میلیاردها تومان
از سود "سهام عدالت"
در میان 9میلیون
رای دهنده، رای
آنان را به نفع
خود خریده است.
آن ها فراموش می
کنند که اگر چنین
چیزی واقعیت داشته
باشد – که مسلما
واقعیت هم دارد
واین تنها
نمونه ای از حیف
میل کردن منابع
مالی کشور توسط
اوباشان حاکم است–
خودشان هم در مظان
اتهام قرار دارند؛
کسانی که
خودشان در آن موقع
آتش بیار معرکه
انتخاباتی احمدی
نژاد بودند و از
هیچ تلاش تبهکارانه
ای از جمله خریدن
رای بخشی از مردم
با سیب زمینی و
پول خزانه عمومی،
جهت نشاندن موجود
جنایت کار و پریشان
حالی چون احمدی
نژاد بر مسند ریاست
جمهوری خودداری
نکردند.
2-افزایش
فشارهای سیاسی
واوج گرفتن دورجدید
تحریم ها توسط
غرب
در چند
روز گذشته فشارهای
خارجی بر جمهوری
اسلامی در بسیاری
از زمینه ها افزایش
چشمگیری یافته.
سازمان انرژی اتمی
بین المللی، باردیگرازعدم
همکاری ایران ابراز
نگرانی کرده و
اعلام داشته که
اطلاعاتی در دست
دارد که نشان می
دهد حکومت ایران
احتمالا مقاصد
پنهان نظامی را
در برنامه های
اتمی خود دنبال
می کند.
باراک اوباما
رییس جمهورآمریکا
نیز هم درکنفرانس
لابی حامی اسراییل
و هم در سفر اخیرش
به اروپا، با لحن
بسیار تندی از
حکومت اسلامی انتقاد
کرد و اعلام داشت
که جهان غرب اجازه
نخواهد داد که
تهران به تکنولوژی
و تسلیحات هسته
ای دست یابد.
درهمین چند
روز اخیر حدود
100 شرکت ایرانی توسط
اتحادیه اروپا
و چندین شرکت ایرانی
و خارجی توسط آمریکا
در لیست سیاه قرارگرفتند.
سنای آمریکا حتی
تحریم های بیشتری
را در دست بررسی
دارد. گفته می شود
که تحریم این شرکت
ها چنان
با شتاب
و به صورت
فله ای صورت می
گیرد که حتی درصحت
زیر پا گذاشته
شدن قطعنامه سازمان
ملل توسط برخی
از این شرکت ها،
درارتباط با برنامه
هسته ای ایران،
تردید وجود دارد.
تحریم های اخیر
سه هدف را بیش از
پیش نشانه رفته
است:
اول،
از کار انداختن
مبادلات و جابجایی
مالی جمهوری اسلامی
از طریق بانک ها
و دوم، اختلال
در سیستم حمل و
نقل دریایی و سوم،
زمینه سازی اخلال
درفروش نفت ایران
به جهان خارج. اقدامات
غرب نشان می دهد
که مقدمات به راه
انداختن تحریم
های فلج کننده،
همان طورکه در
مورد عراق انجام
گرفت، علیه جمهوری
اسلامی دارد تدارک
دیده می شود. تحریم
های فلج کننده
ای که هزینه سنگین
آن را بدون تردید
قبل ازهر کس اکثریت
مردم ستم دیده
ایران خواهند پرداخت.
3-رویداد
های اجتماعی و
ضربه پذیری حکومت
دربرابرآن
واقعیت
این است که جمهوری
اسلامی آن چنان
تا مغزو استخوان،
ضد مردمی و تاریک
اندیش است که هر
حادثه اجتماعی
نیزمی تواند به
رویارویی میان
حکومت ومردم بیانجامد.
همین ماجرای شیوه
برخورد رژیم در
برابر درگذشت ناصر
حجازی، فوتبالیست
نامدارسابق تیم
ملی، که به دلیل
ایستادن درصفوف
مردم دردل شان
جای گرفت، نشان
ازورشکستی حکومتی
دارد که نه فقط
ازمنتقدین زنده
ترس دارد بلکه
حتی ازجسد بی جان
شان نیز وحشت دارد
و در راه برگزاری
مراسم آزادانه
خاکسپاری توسط
خانواده و دوست
داران شان مانع
ایجاد می کند اما
مردم نیزکه مترصد
فرصتی اند که تنفر
و انزجار خود را
نسبت به رژیم ولایت
فقیه نشان دهند،
درست بر خلاف میل
حکومت و بر علیه
آن رفتار می کنند.
در جریان
برنامه
ورزشی " نود "،
وقتی که مجری برنامه،
عادل فردوسی پور،
ازمردم می خواهد
تا در صورت تمایل،
با ارسال پیامک،
از ناصر حجازی
قدردانی کرده و
تجلیل به عمل آوردند،
بلافاصله حدود
چهارونیم میلیون
پیامک توسط مردم
ارسال می شود. مردم
در حقیقت بزرگترین
تجلیل را در عرصه
مجازی از ناصر
حجازی به عمل آوردند
و اگر کارشکنی
های سرکوب گرانه
رژیم ولایت فقیه
در روز تشییع جنازه
حجازی صورت نمی
گرفت، بی تردید
یکی از باشکوهترین
مراسم خاکسپاری
تاریخ ایران با
شرکت میلیون ها
نفربرگزارمی شد.
مردم
همچنین روز تشییع
جنازه او را تبدیل
به روز مخالفت
علیه رژیم کردند و با
سر دادن شعارهایی
مانند " اسطوره
مردمی همینه، همینه
" و یا " مبارک،
بن علی، نوبت سید
علی"، با قهرمان
شان وداع کرده
و بدین ترتیب برادامه
مبارزه علیه حکومت
جعل وجنایت، تاکید
کردند.
همه آن
چه که دربالا آمد
به خوبی نشان می
دهد که حکومت اسلامی
با چه معضلات عظیم
و طاقت فرسایی
روبروست و جامعه
تا چد در شرایط
انفجاری قرار دارد
و آبستن حوادث
غیر قابل پیش بینی
و بزرگی است.
پنج شنبه،
پنجم خردادماه
سال نود – بیست وششم
ماه مه 2011