در
گرامی داشت ِ
مادر صمدی
جاودانند
و دیر می
پایند
مادرانی
که شیر می زایند
مادر
صمدی به هستی
ِ بیکران
پیوست . شیر
زنی که تقدیراش«
فرخنده
بختیار
نیلاوره » یش
میخواست ؛ در
پیوستی
مادرانه به
دلبندانش ، به
گذر گاه ِ
تغییر گام
نهاد و پابه
پای فرزندانش
چندان در این
راه پیش رفت
که خود به
پرچمداری
پیشرو ، کوهی
قابل اتکّاء ،
مادری از
مادران ِ نسل
ِ سترگ : « مادر
صمدی» مبدل شد
و بدینسان
بدست ِ خویش ،
تولدی دیگر و
حیاتی دیگر
یافت .
مادرصمدی
همچون سایر
مادران ِ نسل
ِ مقاومت ، ایستادگی
کرد و به رنج و
شکنج ِ
فرزندانش
صبوری ورزید
اما : « اونه
تنها همچون
مادران نسل
مقاومت
ایستادگی کرد
بلکه خود با
سیاهی ها و بی
عدالتی ها
جنگید»(۱) . مادر
صمدی در
سرتاسر سالهای
نخستین ِ
مصادره ی
انقلاب و
سیطره ی ارتجاع
؛ همپا و
دوشادوش ِآن
نسل ِ سترگ بر
علیه وضع
موجود– که
همان فرایند ِ
اِعمال و
تحکیم ِ سلطه
ی نوارتجاع ِ
شوم ِ جمهوری
ِ جُرم و
جنایت بود– به
اعتراض
برخاست .
مادرصمدی ، در
همین راستا ،
همراه با سایر
مادران ِ اصفهان
در سال ۱۳۵۹
دستگیر و مدتی
بازداشت شد و
زندان را
تجربید .
سال
۱۳۶۰ فرارسید
. ضد انقلاب ِ
تکیه زده بر
اریکه ی قدرت ،
مصمم به تعیین
تکلیف ِ نهایی
ِ خود با نسل ِ
انقلاب و
سیطره ی کامل
بر جامعه و
اِعمال ِ بی منازع
ِ قدرت ؛
رویارویی یی
نابهنگام را
تدارک ، و
نبردی بکلی
نابرابر را
برتمامت ِ آن
نسل و جامعه
تحمیل ساخت .
مادر صمدی
اینبارو
اینهنگام
نیزپای در
میدان در صفوف
مقدم مقاومت و
در پایگاهها
مستقر شد و
نقش ِ خویش گرفت
. مادری کرد .
پشتیبانی
دلارام بود و
حضوری دلاورانه
داشت .
سال
۱۳۶۲مجدداً و
این بار در
یورشی شبیخون
وار به همراه
دخترانش –
نادره و طاهره
– دستگیر ؛ و پس
از سپری کردن
مدتی در شکنجه
گاه های
اطلاعات ِ
سپاه ِ کرمانشاه
، یکراست به
شعبه ی هفت
دادستانی
مستقر در اوین
– خوفناکترین
و درنده ترین
شعبه ی بازجویی
و شکنجه ی
زندانیان ِ
دهه ی شصت –
منتقل گردید .
بیش از ۹ ماه
را در سلول
انفرادی
گذراند . اعتصاب
غذای یک ماهه
ای را در
کارنامه اش به
ثبت رساند .
بازجویان ِ
درنده خوی و
دیو صفت ِ
شعبه ی هفت را
دست انداخت و
به استهزاء
گرفت ! و سر
انجام پس از
دوسال آزاد شد
در حالی که
دخترانش
همچنان در
زندان و در
لابلای دندان های
کفتاران ِ
اوین بودند و
یگانه فرزند ِ
ذکورش – وحید –
نیز در همان
زندان بسر می
برد و حبس می کشید
.
مادر
صمدی از این
پس نقش و
رسالتی دیگر
یافت : به خیل ِ
مادران ِ
نستوه و
بردباری
پیوست که سال های سال
ازاین زندان
به آن زندان ،
در زمهریر ِ
زمستان و هُرم
ِ تابستان ،
پای کوفتند تا
مگر دقایقی از
پشت ِ شیشه
های دوجداره ی
سالن های
ملاقات ،
فرزندان ِ
دلبند و عزیزان
ِ جگر گوشه
شان را ببینند
و عشق و امید
را نثارشان
کنند .
مادر
صمدی سالیان
سال رنج کشید
چندانکه خود به
تلّی از اندوه
مبدل شد اما ،
آن کوه ِ
اندوه ، از
نقش ِ وجودش
مجسمه ی
بردباری ساخت
. یاسمین – دخترش
– درجریان ِ
فروغ جاودان
به شهادت رسید
وبه بی مزاران
پیوست .
دخترانش–
طاهره و نادره
– سالها بعد
«آزاد» شدند در
حالی که آسیب
های جبران
ناپذیری از دوران
شکنجه و زندان
دیده بودند .
مادر صمدی قتل
عام شصت و هفت
را در آن
دوران ِ قطع
ملاقات ها و کشتارها
همراه با
دلهره های
مادران ،
تجربید چرا که
وحید – فرزندش –
همچنان در
زندان بود .
قتل عام شصت و
هفت اما پایان
ِ صبر و
انتظار مادر
نبود . مادر می بایست چند
سالی را باز
هم در مسیر
زندان وسالن
ملاقات طی
میکرد چرا که
فرزندش شرایط
فاتحان ِ حقیر
را برای«
آزادی » نمی
پذیرفت .
مادر
صمدی پس از
سپری کردن سال هایی
دشوار در
ایران ؛ سر
انجام پای در
راه هجرت
گذاشت و به
همراه فرزندانش
در تبعید و
غربت جای گرفت
. مادر صمدی آن
آموزگار شرف و
شجاعت ،
ایستادگی و
بردباری ؛ در
این دوره از
زندگانی اش
نیز آموزنده
زیست :
جهتگیری
ِ طبقاتی و
وفاداری
ِباورمندانه
داشت : سهم ِ
خویش
راهمواره و تا
آخرین مرحله ی
حیاتش به جنبش
کارگری از ممر
ماهیانه اش به
صندوق حمایت
از کارگران ِ
در گیر در ایران
، پرداخت .
دست از
طلب بر نداشت
و به جستجوی
نوه های دلبنش
– از دخترش
یاسمین–
برخاست که در
کودکی از پدر و
مادرشان جدا و
هر کدام به
خانواده ای در
اروپا سپرده
شده بودند.
آنها را یافت
و بهم رساند و
از عشق و
مهربانی
سرشارشان
ساخت . روشن
اندیش و پیشرو
بود با آنکه
سواد نداشت .
اثر گذار و
پرافتخار
زیست . مستقل و
منتقد ماند .
وسر انجام
سرافراز
و سربلند رفت
و نامش بر سر–
صفحه ای از تاریخ
معاصر ایران
نقش بست ! بی
گمان ، ایران
فردای ما و
فردای ایران ِ
ما نیازمند
چنین مادرانی
ست . مادرانی
پروراننده و
تکیه گاه چنان
نسل ِ سترگی
که به فراپیش
بنگرند و به
تغییر و
دگرگونی
برخیزند .
یاد
مادر صمدی
گرامی ، نامش
جاودان ، و
عمر دخترانش
طاهره و نادره
و فرزند
برومندش– وحید
– مستدام باد !
وزیر
فتحی
شنبه, ۶
تیرماه ۱۳۹۴
برابر با ۲۷
ژوئن ۲۰۱۵