فیلترینگ،
فیل در اتاق
خواب ایرانیها
بهزاد
پورصالح
روزنامه
نگار
فیلتربودن
قسمت عمدهای
از اینترنت
جهانی در
ایران شاید
تاحدودی برای
ایرانیها
عادی شده باشد
اما گاهگدار
که واقعهای
این موضوع را
یادآوری میکند
داغ دل همه
تازه میشود.
تازهترین
آنها فیلترشدن
سایتهای
دانلود فیلم و
سریال در
ایران است که
موجی از
اعتراض در
شبکههای
مجازی به راه
انداخته است.
این
روزها اهمیت
اینترنت برای
بخش بزرگی از
مردم جهان فقط
سرگرمشدن
نیست بلکه این
شبکه جهانی
اطلاعات به
بخشی از زندگی
مردم تبدیل
شده است. در
ایران هم زندگی
و کسب و کار و
معیشت و
معاشرت و حتی
قسمتی از پیوندهای
اجتماعی بخش
بزرگی از مردم
با اینترنت انجام
میشود.
حکومت
ایران اما دل
خوشی از
اینترنت
ندارد و در هر
فرصتی
محدودیتهای
بیشتری برای
دسترسی مردم
به اطلاعات
ایجاد میکنند.
چرا؟ پاسخ
بستگی دارد به
وابستگی پاسخدهنده
به طیف سیاسی
یا طبقه
اجتماعی خاص.
محافظهکاران
طرفدار
حکومت،
فیلترینگ
بسیاری از سایتها
و شبکههای
اجتماعی را
برای حفاظت از
ارزشهای
جامعه و کوتاهکردن
دست دشمنان از
تهاجم فرهنگی
لازم میدانند.
نیروهای
مخالف حکومت،
فیلترینگ را
در کنار
محدودیتهایی
مانند حجاب
اجباری یا
تفکیک جنسیتی
دستاویزی
برای سرکوب
خواستههای
اجتماعی
سیاسی میدانند.
حکومت
ایران دل خوشی
از اینترنت
ندارند و در هر
فرصتی
محدودیتهای
بیشتری برای
دسترسی مردم
به اطلاعات
ایجاد میکند
نیروهای
سیاسی
اصولگرا بشدت
از این کار
دفاع میکنند
و حتی خواستار
گسترش دامنه
فیلترینگ
هستند، مثلا
خواستار
فیلتر کردن
اینستاگرام،
یکی از معدود
شبکههای
اجتماعی بدون
فیلتر در
ایران هستند.
دیماه سال
گذشته
دادستان کل
کشور اعلام
کرد دستور
قضایی برای
فیلتر کردن
اینستاگرام
صادر شده و
نظر اکثریت
شورای عالی
فضای مجازی هم
همین است.
با
وجود این
فشارها اما
اینستاگرام
همچنان به کار
خود در ایران
ادامه داده که
البته بیدردسر
هم نبوده است.
در این سالها
تعداد زیادی
از کاربران
این شبکه
اجتماعی دستگیر
شدهاند:
کاربران پر
فالوئری که به
شاخهای
اینستاگرام
معروفند، مدلهای
زن و کسانی که
فیلم
رقصیدنشان را
منتشر کردهاند
و در نهایت
مثل همیشه
افرادی که در
این شبکه
اجتماعی
خواستههای
سیاسیشان را
پیگیری میکنند.
در
چارچوب رسمی
نظام سیاسی
ایران، اصلاحطلبان
در مقابل
اصولگرایان
قرار دارند و
میگویند با
فیلتر کردن
سایتها و
شبکههای
اجتماعی
مخالفند اما
این نیروهای
سیاسی حتی زمانی
هم که در صدر
دولت و مجلسند
میگویند
ابزاری برای
جلوگیری از
فیلتر کردن سایتها
و شبکههای
اجتماعی
ندارند.
موضوعی که با
انتقادهای زیادی
همراه شده
است.
چه
کسی فیلتر میکند؟
همه میدانند
و هیچکس نمیداند.
دولت میگوید
سررشته
فیلترینگ در
دست او نیست و
کارگروه
تعیین مصادیق
مجرمانه
مسئول آن است.
بسیاری
سیاستمداران
با وعده کاهش
محدودیتها
رای میآورند
اما در نهایت
خلف وعده میکنند.
یکی
از این
سیاستمداران
حسن روحانی،
رئیسجمهور
ایران است که
پیشتر بارها
گفته بود اجازه
فیلتر کردن
شبکههای
اجتماعی جدید
از جمله
تلگرام را
نخواهد داد.
اما کمتر از
دو سال پیش در
اعتراضهای
دیماه ۹۶ پس
از یک دوره
کش و قوس
سیاسی و قضایی
در نهایت
تلگرام فیلتر
شد.
دولت
تقصیر فیلتر
کردن سایتهای
مختلف را بر
عهده دیگر
عناصر
قدرتمند داخل
نظام ایران میداند
و اینطور نشان
میدهد که
خواستار
فیلترینگ هیچ
سایت و شبکه
اجتماعی نیست
اما از ید
قدرتش خارج
است.
در
همین روزهای
گذشته که
چندین سایت
محبوب دانلود
فیلم و سریال
خارجی در
ایران فیلتر
شده است وزیر
ارتباطات
دولت در
توییتی نوشت:
"ولله بسته
شدن سایتهای
دانلود فیلم
به من مربوط
نیست.
دادستانی به
ارائهدهندگان
خدمات
میزبانی وب
دستور داده،
این وسط من
هیچکارهام."
بر
اساس قانون
دولت از آنچه
مینماید
قدرت بیشتری
دارد و دستش
آنطورها هم که
میگوید بسته
نیست. در
کارگروه
تعیین مصادیق
محتوای
مجرمانه شش
عضو از دولت
یعنی وزیر یا
نمایندگان
آنها در وزارتخانههای
اطلاعات،
ارشاد،
دادگستری،
علوم، ارتباطات
و آموزش و
پرورش به
همراه یک عضو
از طرف کمیسیون
قضائی و حقوقی
مجلس حضور
دارند.
این
تعداد از
نمایندگان
دولت و مجلس
در این کارگروه
حداقل برای
رای نیاوردن
مصوبههای فیلتر
کردن سایتها
کافی است اما
دولت زیر فشار
نیروهای دیگر
در داخل نظام
سیاسی ایران
عقبنشینیهای
پی در پی میکند.
البته قوهقضاییه
میتواند با
دستور قضایی و
بدون مطرحشدن
موارد در
کارگروه
تعیین مصادیق
مجرمانه،
اقدام به
فیلتر کردن
سایتها و
شبکههای
اجتماعی کند،
مثل فیلتر
کردن تلگرام.
فیلترینگ
با زندگی
اجتماعی مردم
چه میکند؟
فیلتر
بودن بسیاری
از سایتها و
شبکههای
اجتماعی بزرگ
مانند
توییتر، فیسبوک
و تلگرام
زندگی مجازی
ایرانیان را
مانند دنیای
واقعیشان
دوگانه کرده
است. در ایران
هر کس اراده
کند براحتی به
فیلترشکنها
و پروکسیها
دسترسی دارد و
گذشتن از سد
فیلتر مثل آبخوردن
است. البته
این تا زمانی
است که دولت
اجازه میدهد.
در مواقع
بحرانی یا
زمانی که
احساس خطر میشود
هیچکدام از
این راهها
برای گذشتن از
دیوار فیلتر
به کار نمیآیند.
این
نوع فیلترینگ
هر چند کارایی
زیادی ندارد
اما یک جریان
اقتصادی پرسود
به راه
انداخته است.
بازار فروش
فیلترشکنها
و پروکسیها
در ایران
بسیار داغ
است. در ایران
یک پروکسی
بسیار پرسرعت
را میتوان از
یک سایت بدون
فیلتر و با
پرداخت اینترنتی
خرید. همینکه
یک سایت فروش
ویپیان میتواند
درگاه پرداخت
اینترنتی
داشته باشد
کسانی را به
این فکر
انداخته که
پشتپرده
فروش پروکسیها
نهادهای
قدرتمند
نظامی
اقتصادی
ایران قرار
دارند.
خبرگزاری
دولتی ایران
(ایرنا) مرداد
ماه امسال در
گزارشی مدعی
شد گردش مالی فروش
ویپیان
حداقل ششصد
میلیارد
تومان در سال
است. این خبرگزاری
از فروشندگان
فیلترشکنها
با عنوان
"مافیای ویپیان"
نام برد و
تلاش کرد نشان
دهد آنها "به
کجا وصلند؟"
سوالی که در
نهایت اینطور
پاسخ داده شد:
"کسانی که
زیرساختها و
رانت را در
اختیار
دارند."
دولت
ایران هم پول
زیادی برای
فیلترینگ
هزینه میکند.
محمدجواد
آذری جهرمی،
وزیر
ارتباطات دولت
ایران درباره
هزینههای
فیلترینگ در
ایران به
نشریه پیوست
گفته که این
کار پنج درصد
از هزینه تمامشده
اینترنت است.
او در البته
در جای دیگری
از این مصاحبه
هزینه ۱۱۰
میلیارد
تومانی دولت
برای انجام
فیلترینگ را
هم تایید کرد.
در این
شرایط ویپیانها
کمک میکنند
که مردم ایران
همچنان به
جامعه جهانی
متصل باشند.
فیلترشکنها
در دستگاههای
هوشمند
ایرانیّها
تقریبا هیچوقت
خاموش و روشن
نمیشوند
بلکه همیشه
روشنند.
میلیونها
کاربر ایرانی
در شبکههای
اجتماعی
فیلترشده
حضور دارند و
با یکدیگر
مراوده و
معاشرت میکنند.
در سالّهای
اخیر یک چیز
تغییر اساسی
کرده است.
شبکههای
اجتماعی مورد
اقبالی مانند
توییتر که پیشتر
با حربه
فیلترشدن
محدود میشدند
حالا به عرصه
حضور نیروهای
نظام سیاسی
ایران تبدیل
شده است. همه
آنجا هستند،
از مردم عادی تا
کاربرانی که
به ارزشی
مشهورند، از
بازیگران تا
سلبریتیهای
دیگر، از وزیر
و نماینده
مجلس تا حسابهای
رسمی رئیسجمهوری
و رهبر ایران
رویاروییهای
دنیای واقعی
در دنیای مجازی
ایرانیها
هم مثل هرجای
دیگر دنیا در
شبکههای
اجتماعی
عقاید خود را
مینویسند،
از زندگی
روزمره میگویند،
به هم بد و
بیراه میگویند،
هوایی میزنند
(توییتی که
مخاطب خاص
دارد اما
مخاطبش گفته
نمیشود)، زیر
عکس و نوشتههای
افراد مشهور
را شلوغ میکنند
و بعد از بحثهای
طولانی
همدیگر را به
نفهم بودن
متهم و در آخر
بلاک میکنند.
با همه
اینها در سالّهای
اخیر یک چیز
تغییر اساسی
کرده است.
شبکههای
اجتماعی مورد
اقبال مانند
توییتر که پیشتر
با حربه
فیلترشدن
محدود میشدند
حالا به عرصه
حضور نیروهای
نظام سیاسی ایران
تبدیل شده
است. همه آنجا
هستند، از
مردم عادی تا
کاربرانی که
به ارزشی
مشهورند، از
بازیگران تا
سلبریتیهای
دیگر، از وزیر
و نماینده
مجلس تا حسابهای
رسمی رئیسجمهوری
و رهبر ایران.
برای
بسیاری این
نشان میدهد
نظام
ناکارآمدی
سانسور به
شیوه فیلترینگ
را پذیرفته
بنابراین
تصمیم گرفته
حالا که مردم
براحتی از سد
فیلتر گذر میکنند
نباید این
عرصه را خالی
گذاشت. عرصهای
که حالا از تکصدایی
معترضان و
تحولخواهان
خارج شده و به
یک عرصه تبادل
آتش جدی با
حرف و کلمه
تبدیل شده
است.
تلگرام
با وجود فیلتر
بودن همچنان
محبوبیت خود
را حفظ کرده
است. با وجود
اینکه دولت
ایران تلاش کرد
با ارائه دهها
پیامرسان
مختلف بعد از
فیلتر کردن
تلگرام جای
این شبکه
اجتماعی
محبوب را پر
کند، اما بر
اساس آمارهایی
که از طرف
نهادهای رسمی
ایران هم
تایید شده، از
محبوبیت این
پیامرسان
چندان کاسته
نشده و همچنان
یکی از اصلیترین
راههای
دریافت اخبار
و تبادل
اطلاعات در
ایران است.
همه اینها در
سایه سنگین
فیلتر اتفاق
میافتد.
نیروهای
محافظهکاری
که از حامیان
سرسخت
فیلترینگ
هستند، رسمی و
سازمانی یا با
ویپیانهای
شخصی از سد
فیلتر میگذرند
تا پیامهای
سیاسی و
اجتماعی خود
را که شامل
محدودیتهای
بیشتر میشود
همرسان کنند.
همین
موضوع با
انتقاد شدید
دیگر کاربران
همراه است که
معتقدند وقتی
از قانونی
حمایت میکنیم
نمیتوان با
شکستن آن
قانون به
دنبال وسیعتر
کردن دامنهاش
بود. آنها به
اینترنت بدون
فیلتر سران و
مدیران
حکومتی و
دولتی انتقاد
میکنند و میگویند
چرا قانون
شامل حال آنها
نمیشود.
با این
شرایط ایرانیها
حالا در دنیای
مجازی هم یک
زندگی
زیرزمینی دارند
و زندگیشان با
رفتارشان در
اجتماع تفاوت
آشکاری دارد.
حساب با نام
مستعار یکی از
محبوبترین
روشها برای
ابراز عقیده
آزادانه در
ایران است.
نامهایی که
پشت آنها
افراد دیگری
نشستهاند که
از ترس
بازداشت و
بازخواست
حاضر نیستند
هویت اصلی خود
را بروز دهند.
همین
نامهای
مستعار تبدیل
به یک دعوای
بزرگ در شبکههای
اجتماعی شده و
آنها که با
نامهای
واقعی فعالیت
میکنند گاهی
نامهای مستعار
را به
دروغگویی و
ترسو بودن
متهم میکنند.
بسیاری
از این نامهای
مستعار روباتهایی
هستند که
نهادهای
حکومتی برای
رویارویی با
حسابهای
معترض طراحی
کردهاند.
حسابهای
کاربری هم
وجود دارند که
به اکانت
ناامن مشهورند
و گویا مرتبط
با نهادهای
امنیتی اطلاعاتیاند
و تلاش دارند
از هویت واقعی
افراد سر
دربیاورند یا
بحثهای
همگانی را به
نفع خود تغییر
دهند.
فیلترینگ
و فشارهای آن
بعلاوه
غیرقانونیبودن
فعالیت در
شبکههای
اجتماعی
فیلترشده،
فضای مجازی
ایران را به
صحنه عجیب
رویاروییها
تبدیل کرده
است. این
رویاروییها
تا زمانی
ادامه دارند
که دولت از
ابزارهای خود
برای محدودتر
کردن اینترنت
یا تعقیب
کاربران استفاده
نکند.
در
نهایت هیچکدام
از این فشارها
و تهدیدها
باعث نشده
ایرانیها
استفاده از
شبکههای
اجتماعی و
سایتهای
فیلترشده را
فراموش کنند.
پیشرفت
فناوریهای
دور زدن فیلتر
به مردم کمک
کرده است. فیل
فیلترینگ در
اتاق حکومت و
جامعه ایران
است اما فعلا
تا زمانیکه دست
قدرت شیر فلکه
اینترنت را
نبسته همه
ترجیح میدهند
آن را نادیده
بگیرند.
..........................................................
برگرفته
از« وبسایت بی
بی سی»
18
اکتبر 2019 - 26 مهر 1398
https://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-50072427