فرارسیدن
لحظه حقیقت
بزرگ برای
اسراییل
یوسف
لنگرودی
روزیکشنبه
بیست وپنجم
اردیبهشت،
جهان شاهد رویدادی
بی سابقه بود.
فلسطینی ها در سالروزتاسیس
کشور
اسراییل دست به
اعتراضات
گسترده ای
زدند. آن ها از
این روز به
عنوان "
روزنکبت" یاد
می کنند زیرا
که معتقدند
تاسیس
اسراییل به
بهای اشغال
سرزمین شان و
آوارگی صدها
هزارفلسصینی
تمام شده است.
دهها هزار
نفرازآورگان
فلسطینی ساکن
کشورهای
اردن، سوریه و
لبنان نیز با
هجوم به مناطق
مرزی با
اسراییل، از
ادامه اشغال و
محاصره سرزمین
شان
ابرازانزجار
کردند. در
حالی که فلسطینیان
وارد خاک
اسراییل نشده
و سلاح هم به
کارنگرفته بودند،
ارتش اسراییل
بر روی
معترضین آتش
گشود که بر
اثر آن حدود
سی
فلسطینی کشته
شدند ونزدیک
به
سیصد نفر
زخمی گردیدند.
واقعیت
این است که
امواج انقلاب
عرب درخاورمیانه
وبه خیابان
آمدن مردم
برای نان و
آزادی، دیگرتردیدی
برجای نگذاشت
که معادلات
سیاسی
تاکنونی در منطقه
روبه تغییر
است و با
مناسباتی که
درگذشته بر آن
حاکم بوده
دارد وداع می
کند. مخصوصا با
سقوط حکومت
حسنی مبارک،
که وظیفه حفظ
برتری اسراییل در
برابر اعراب
وتداوم محاصره
فلسطینیان را
برعهده داشت،
برای بسیاری
روشن شده بود
که اسراییل
جزو بازندگان
بزرگ تغییرات
خاورمیانه
است. انقلاب
اعراب باعث آن
شد که مسئله
فلسطین جان
تازه ای بگیرد.
حرکت
اخیرفلسطینی
ها گویای این
حقیقت بزرگ است
که تلاش
اسراییل
درطول چند ین
دهه برای
محو مسئله
فلسطین به
شکست انجامید
واگرچه آن ها با حمایت
های بی چون
چرای قدرت های
امپریالیستی
و خیانت پاره
ای از دول
عربی موفق شده
بودند فلسطین
را درمحاصره
مرگبارقرار
دهند و به خاک
و خون بکشند
اما هرگز
نتوانستند آن
را دفن کنند و به
فراموش خانه
تاریخ
بسپارند.
اکنون
اوضاع دارد به
نحوانکار
ناپذیری به نفع
فلسطینیان
ورق می خورد.
دیگر این مردم
فلسطین هستند
که برای احقاق
حق خود وارد
میدان شده اند
و در روند
حوادث
فعالانه
دخالت می کنند
و بر آن اثر می
گذارند. حتی
دولت بی خاصیت
خود گردان و جناح
ارتجاعی حماس
نیزدریافتند
که دیگر نمی توانند
مردم فلسطین
را نادیده
بگیرند.
تظاهرات بزرگ
مردم و مخصوصا
جوانان در
کرانه رود
باختری و نوار
غزه در ماه
گذشته باعث
پایان یافتن
مخاصمات و
دشمنی میان جناح های
فلسطینی و عقد
قرار داد صلح
بین طرفین
گردید. قرار
داد صلحی که
با کمک و
دخالت مصر
انجام شد. کشوری
که د ر زمان
حکومت حسنی
مبارک، بیشترین
نقش را در
ایجاد دشمنی
میان جناح های
فلسطینی
داشته است. هم
دلی مصریان با
مردم نوار غزه
باعث شد تا
حکومت
مصرگذرگاه"
رفح " را بر روی
بیماران باز
کند و مقررات
سخت عبور از
نوارمرزی را
تعدیل نماید.
گذشت آن دوره
ای که دولت های
عربی در پشت
اتاق های
دربسته در باره
سرنوشت این
مردم تصمیم می
گرفتند.
اسراییل
از هر جهت تحت
فشار قرار
دارد تا به سیاست
تجاوزکارانه
اش در زمینه
ادامه شهرک سازی
درسرزمین های
اشغالی پایان
دهد و به صلح
با فلسطینی ها
گردن بگذارد.
چندی پیش
گروهی از هنرمندان
مشهور این
کشور سیاست
گسترش شهرک سازی
را مغایربا
تلاش های صلح
دانستند و
اعلام کردند
که در اعتراض
به این اقدام
دولت
اسراییل، در
شهرک نشین های
یهودی برنامه
های هنری اجرا
نخواهند کرد. همچنین
تعدادی از
مقامات
سابق اسراییلی
متشکل
ازسیاستمداران
کهنه کار،
دیپلمات های
ارشد و روسای
سرویس های
امنیتی
ونظامی
با انتشار
بیانیه ای
اعلام کردند
که دولت
اسراییل باید
پیمان صلح با
طرف فلسطینی را
با عقب نشینی
به پشت مرزهای
سال 1967 عملی
سازد و استقلال
آن را به
رسمیت بشناسد.
برسمیت
شناخته شدن
استقلال
فلسطین توسط
تعدادی
ازکشورهای
آمریکای
لاتین ازجمله
برزیل و
آرژانتین
فشار بین المللی
زیادی را
متوجه سیاست
های جنگ
طلبانه اسراییل
کرده است و
برخی از دول
اروپایی و
ازجمله
فرانسه و
انگلیس اعلام
کردند که
احتمالا بزودی
اسقلال
کشورفلسطین
را بزودی
رسمیت خواهند
شناخت.
حقیقت این
است که همه
این تحولات و
مخصوصا تظاهرات
عظیم اخیر
فلسطینی ها بر
علیه
اسراییل، که
با همدلی مردم
جهان عرب
همراه بوده،
خواب را ازسر
رهبران
اسراییل
پراند و کاخ
سفید را با
واقعیت های
جدیدی روبرو
ساخت. برای
حامیان این
کشور و مخصوصا
ایالات متحده
دیگرراحت
نخواهد بود به
فریب بزرگ در
زمینه تلاش
های صلح
خاورمیانه
ادامه دهند.
یعنی از یک
سواز صلح
جانبداری
کنند اما با
حمایت کامل با
سیاست های
اشغالگرایانه
و جنگ طلبانه
اسراییل، صلح
را بی معنا
وازمضمون تهی
سازند. برای
اسراییل
نیزکه تا
اکنون همه
تلاش های صلح
را به شکست می
کشانید،
دوران به
مسخره گرفتن
افکارعمومی
جهان دارد به
پایان می رسد.
گذشت آن دوره
ای که رهبران
اسراییل برای
دیداربا مقامات
فلسطینی
اشتیاق نشان
نمی دادند
واگر هم
دیداری صورت
می گرفت رفتار
فاتحان را داشتند.
به نظر می رسد
حالا نوبت
رهبران
اسراییل
باشد که برای
دیدارهای
دوجانبه شتاب
به خرج دهند.
اسراییل
همچنین
این باربا
ارتش های ضعیف
و ناکارآمد
کشورهای عربی
روبرو نیست که
بدلیل برتری
بالای نظامی،
با شکست شان،
مردم عرب را
تحقیرکند
بلکه با مردم
مصممی روبرو
است که برای
صلح و آزادی
می جنگند و می
خواهند مثل
دیگران حق
زندگی کردن
داشته باشند.
همه می دانند
که اراده مردم
آگاه ومتحد
رانمی توان دست
کم گرفت.
اسراییل
اگر بخواهد از
طوفان حوادث
پیش رو سالم
بگذرد باید به
خواست مشروح
فلسطینی ها
وجامعه جهانی
برای عقد قرار
داد صلح تن در
دهد و استقلال
کشور فلسطینی
را در
کنارکشوراسراییل
بپذیرد و به
پشت مرزهای 1967
بازگردد
وبرای یک
رشته
مسایل مهم از
جمله بازگشت
آوارگان
فلسطینی چاره
اندیشی کند.
آغاز
مذاکرات صلح
واقعی میان
اسراییل و
فلسطین
وهمچنین با
دیگر
همسایگانش،
به یک دورکشتارخونین
و جنگ پایان
خواهد داد
وحکومت های مرتجعی
چون جمهوری
اسلامی را که
از خصومت میان
طرفین
درگیربیشترین
بهره برداری
را می کردند در
شرایط دشواری
قرار خواهد
داد.
اسراییل
باید در برابر
حقیقت بزرگی
که در برابرش
قد علم کرده (
یعنی بیداری
بزرگ و به
میدان آمدن مردم
فلسطین) به
عنوان یک فرصت
نگاه کند نه
تهدید. این
جنگ است که در
دراز مدت به
اسراییل صدمه
خواهد رساند
نه صلح با
فلسطینی ها
واعراب. اسراییل
باید به خاطر
داشته باشد که
برای همیشه
نمی تواند خود
را درمحدوده
یک دژ نظامی
زندانی کند.
بی اعتنایی
این کشور به
تلاش های صلح
واصرار برجنگ
می تواند موجب
وقوع انتفاضه
ای شود که
انتفاضه های
پیشین در
برابر آن حکم
بازی کودکانه
ای را خواهد
داشت.
پنج شنبه
بیست ونه
اردیبهشت ماه
سال نود- نوزدهم
مه 2011