داعش؛
خطر مشترک
برای بغداد و
اربیل
سامان
رسول پورـ
روزنامه
نگار
نیروهای
«دولت اسلامی
عراق و شام» طی
چند روز گذشتی
توانستند چند
روستا و شهر
کردنشین از جمله
«شنگال» و «زمار»
واقع در استان
نینوا را تسخیر
کنند. این
اقدام، اولین
پیشروی «داعش»
در مناطق
عمدتاً
کردنشین عراق
محسوب میشود.
رویدادی که
نگرانیهای
عمیقی را در
خصوص احتمال
وقوع یک فاجعه
انسانی در پی
داشته است.
چرا این مناطق
به دست داعش
افتاد؟ وضعیت
انسانی در
مناطقی که
داعش اشغال
کرده به چه
شکلی است؟
تأثیرات این
تحولات بر
بحران فعلی
عراق چیست؟
اینها نخستین
پرسشهایی
هستند که در
این میان به
وجود میآیند.
از
همان روزهای
نخستی که داعش
بخشهایی از
موصل و مناطق
سنی نشین دیگر
را تسخیر کرد،
موضع کردهای
عراق این بود
که تنها در
صورت لزوم به
دفاع از خود
بپردازند. عقبنشینی
ارتش عراق از
یک سو و مستقر
شدن داعش در
مناطق سنی
نشین، عملاً
این نیرو را
تبدیل به همسایه
جدیدی برای
کردها کرد.
همسایه ای که
به گفته
مقامات کرد
دارای حدود دو
هزار کیلومتر مرز
مشترک با
اقلیم
کردستان شد.
در
آغاز به نظر
میرسید
ترجیح حکومت
اقلیم
کردستان این
است که وارد
یک جنگ
غیرضروری با
داعش نشود. در
این بین یک
نوع خوشبینی
نسبی در بین
بخشهایی از
جامعه
کردستان پدید
آمده بود مبنی
بر اینکه
داعش، نمیتواند
یا نمیخواهد
یک جبهه جدیدی
را در عراق
بگشاید. خصوصاً
اینکه از یک
سو در عراق با
شیعیان درگیر
بود و از سوی
دیگر در جبهه
کردستان
سوریه، با
کردهای این
کشور. گشایش
جبهه سوم یا
به عبارتی،
جنگ با کردهای
عراق، از دید
آنها محتملترین
گزینه به نظر
نمیرسید.
اگرچه
در طی دو هفته
اخیر، شدت
درگیریهای
داعش و
نیروهای پیشمرگ
افزایشیافته
بود اما کمتر
کسی این
احتمال را
مطرح میکرد
که داعش، بهسرعت
به سمت مناطقی
پیشروی کند که
در کنترل
نیروهای پیشمرگ
است.
سقوط
شنگال
شنگال،
شهری که
اکثریت جمعیت
آن را کردهای
ایزدی تشکیل
میدهد، مقصد
بعدی داعش
بود. شهری که
در یک دهه گذشته
یکی از مناطق
مورد مناقشه
حکومت اقلیم
کردستان و
دولت عراق
بوده است. این
شهر به نظر میرسد
بدون مقاومت
جدی نیروهای
پیشمرگ به
کنترل داعش
درآمد. در این
میان دلیل عدم
مقاومت و سپس
عقبنشینی
نیروهای پیشمرگ
وابسته به حزب
دموکرات
کردستان عراق
دقیقاً مشخص
نیست. از یک سو
غافلگیر شدن
این نیروها و
پرشمار بودن و
مجهزتر بودن
نیروهای داعش یکی
از دلایل
احتمالی این
عقبنشینی میتواند
باشد، و از
طرف دیگر،
بخشی از
حامیان این
حزب، این عقبنشینی
را یک تاکتیک
نظامی اجتنابناپذیر
قلمداد میکنند.
اما نتیجه ای
که از «خلأ
نظامی» به
وجود آمده
حاصل شد، تنها
یک چیز بود:
سقوط شنگال.
به
گفته «یگانهای
مدافع خلق»
کردستان
سوریه، حدود
هفتاد درصد
پیشمرگ هایی
که از شنگال
خارج شدند، به
کردستان سوریه
پناه بردند و
سپس با حمایت
نیروهای کرد سوریه
به کردستان
عراق
بازگشتند.
اما
ورود داعش به
شنگال، به
سرعت این شهر
را به سمت یک
فاجعه انسانی
برد. به گفته
سازمان ملل
حدود ۲۰۰ هزار
تن از اهالی
این شهر که
بیشترشان از
کردهای ایزدیهای
هستند آواره
شدند. بخشی از
آنها برای در
امان ماندن از
حملات داعش به
کوههای
اطراف شنگال
گریختند و
شماری دیگر
راه کردستان
سوریه را در
پیش گرفتند.
در این بین،
خبرها حاکی از
این است که
داعش، شماری
از زنان شهر
را ربوده و
شماری از
مردان را به
قتل رسانده.
همچنین گفته
میشود که دستکم
۱۵ کودک در
کوههای
شنگال و در
اثر تشنگی و
گرسنگی
جانشان را از
دست دادهاند.
همزمان با همه
اینها،
نگرانیهای
زیادی
پیرامون قتلعام
بخشهایی از
اهالی شنگال
که هنوز در
شهر ماندهاند
وجود دارد.
بلافاصله
بعد از سقوط
شنگال دو
اتفاق روی
داد: «یگانهای
مدافع خلق»
کردستان
سوریه بهسرعت
و با هماهنگی
نیروهای
اقلیم وارد
کردستان عراق
شدند و عملاً
در جبهه عراق،
نبرد خود با
داعش را آغاز
کردند. سخنگوی
این یگانها
در این زمینه
گفت: «هدف ما
این است با
همکاری پیشمرگ
ها از وقوع
فاجعه انسانی
در شنگال
جلوگیری کنیم
و داعش را از
این منطقه به
عقب برانیم». همزمان،
در کردستان
عراق، مسعود
بارزانی، رسماً
دستور حمله به
مواضع داعش را
صادر کرد و اعلام
کرد که دیگر
نیروهای کرد
از حالت
تدافعی باید
خارج شوند و
برای «مقابله
با تروریستها»
وارد حالت
تهاجمی شوند.
و به
این ترتیب،
حملات پیشمرگ
های کرد در
بخشهایی از
روستاها و
مناطق استان
موصل و شنگال
شدت پیدا کرد.
در حال حاضر
به نظر میرسد
کردها از دوسو
علیه داعش میجنگند.
علاوه بر این
نیروها،
جریانات
دیگری همچون
حزب کارگران
کردستان پ ک
ک، رسماً از
اعزام
نیروهای خود
به شنگال و
برای جنگیدن
با داعش خبر
دادهاند.
دشمن
مشترک
هم در
کردستان
سوریه و هم در
کردستان عراق
تحلیلی که
وجود دارد این
است که در
صورت عدم دفع
داعش در این
منطقه، چالشها
هم برای
کردهای عراق و
هم کردهای
سوریه افزایش
خواهد یافت.
خصوصاً اینکه
داعش در هفتههای
گذشته حملات
سختی را علیه
کوبانی و حسکه
در کردستان
سوریه ترتیب
داده و نبرد
سنگینی در آن
مناطق جریان
دارد. و
خصوصاً اینکه
به نظر میرسد
داعش وسوسه
شده تا حملات
دیگری را علیه
سایر مناطق
کردنشین عراق
ترتیب دهد.
این تحلیل به
نظر میرسد
جریانات کرد
را به سمتی میبرد
که دوشادوش هم
و یا حداقل با
هماهنگی بیشتر
باهم علیه
داعش بجنگند.
به عبارتی،
وجود «خطر
مشترک»
نیروهای
مختلفی را
تشویق به
همگرایی و
اتحاد بیشتر
کرده است.
نکته
ای که در این
بین وجود
دارد، ابراز
تمایل بغداد
برای کمک
هوایی به
نیروهای پیشمرگ
درنبرد با
داعش است. با
توجه به
اختلافات عمیقی
که بین مالکی
و کردهای عراق
وجود دارد این
ابراز تمایل،
معنای سیاسی
مشخصی دارد:
بغداد هم
تمایل دارد به
بهانه «تهدید
مشترک» خود را
در یک جبهه
مشترک با
کردهای عراق
معرفی کند. همزمان
این ابراز
تمایل میتواند
بیانگر تمایل
مالکی برای
نشان دادن خود
همچون «منجی»
این وضعیت نیز
باشد. هرچند،
ناکامی مالکی
در کنترل
مناطق سنی
نشین عراق و
عملکرد ضعیف
او در مقابله
با داعش،
احتمالاً نخواهد
توانست به
ارائه چنین
تصویری از او
بیانجامد.
بغداد
و اربیل؛
واگرایی یا
همگرایی؟
اما در
پس این
رویدادها یک
نکته ظریف
وجود دارد:
تحرکات داعش،
در مناطق
مختلف عراق،
زمینه همگرایی
نسبی بغداد و
اربیل را تا
حدودی افزایش
داده است.
اهمیت این
موضوع آنجاست
که در چند هفته
گذشته مشخصاً
رهبر اقلیم
کردستان، از حرکت
کردها به سمت
برگزاری همهپرسی
استقلال سخن
گفته بود و
مالکی بر عدم
کنارهگیری
خود از پست
نخستوزیری.
به عبارتی در
اوج واگرایی
بین اربیل و بغداد،
تحرکات اخیر
داعش، بهانه
ای هرچند کوچک
را برای فکر
کردن به
همگرایی
بیشتر در پی داشته
است. هرچند
این لزوماً
بدان معنا نیست
که چشمانداز
روشنی برای
مهار
اختلافات
عمیق کردها و
جریان مالکی
نمایان شده
است.
بهعبارتدیگر،
اگر تا چند
هفته پیش تضاد
بین جبهه کردی
و جبهه شیعی،
به اوج خود
رسیده بود،
احتمالاً
تحرکات داعش و
چالش آفرینی
آن برای
کردها، بیش
از پیش احتمال
مدیریت
اختلافات و یا
حتی همگرایی
حداقلی کردها
و جبهه شیعی
را افزایش
خواهد داد. آن
چیزی که این
احتمال را بیشتر
تقویت میکند،
بازگشت جلال
طالبانی،
رئیس جمهوری
پیشین عراق به
این کشور است.
رهبری که حدود
دو سال در
آلمان در بستر
بیماری بود و
غیاب او در
صحنه سیاسی
عراق، از یک
سو در بغداد
نوری مالکی را
قدرتمندتر
کرده بود و از
سوی دیگر
مسعود
بارزانی را در
اربیل.
اکنون
اما هم با
بازگشت او به
عراق و هم
رئیسجمهور
شدن فؤاد
معصوم، تا
حدودی، نقاط
اتصال بین
جامعه
کردستان و
بغداد افزایشیافته
است. و به نظر
میرسد آنسوتر
اصرار
بارزانی بر
حرکت به سمت
همهپرسی
استقلال، تا
حدودی کمرنگتر
شده است.
مشخصاً
رویدادها چند
روز اخیر نشان
میدهد که
ممکن است
موضوع «حفظ
امنیت» و
«رویارویی با
ترور» به
اولویت فوری
هم کردها و هم
شیعیان مبدل
شود. امری که
احتمالاً
پروژهها و
برنامههای
سیاسی دیگر را
تا حدود به
حاشیه خواهد
راند.
آیا
وجود «خطر
مشترک» به
رابطه سرد
بغداد و اربیل
پایان خواهد
داد؟
منبع
: بی بی سی
http://www.bbc.co.uk/persian/blogs/2014/08/140805_l44_nazeran_yazidis_iraq_kurds_isis.shtml