بیانیۀ
هیئت اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی ایران
«راه کارگر»
در
باره تحولات
سوریه
موشک های
کروز تنها آتش
ویرانگر جنگ
داخلی سوریه
را شعله ورترمی
سازد!
طبل های
جنگ دیگری در
خاورمیانه به
صدا در آمده
است! باراک
اوباما اعلام
کرده است که
عامل آخرین
بمباران شیمیائی
در سوریه،
دولت بشار اسد
است که از خط
قرمز تعیین
شده توسط وی
عبور کرده و
او به عنوان
رئیس جمهور
آمریکا تصمیم
خود را برای یک
حمله تنبیهی
علیه دولت اسد
گرفته است.
باراک اوباما
در توجیه حمله
نظامی به سوریه
اعلام کرد که
کاربرد سلاح
های شیمیائی
توسط دولت بشار
اسد امنیت ملی
آمریکا و
متحدانش در
خاورمیانه را
به خطر
انداخته است.
این جوهر سیاست
جنگ طلبانه
آمریکاست.
"امنیت ملی
آمریکا" اسم
رمز تلاش این
کشور برای تجدید
سازمان خاورمیانه
است که از
زمان حمله
جورج بوش به
عراق، در راس
سیاست منطقه ای
آمریکا قرار
گرفته است و
مقابله با به
کارگیری سلاح
شیمیائی در
سوریه، تنها یک
بهانۀ برای فریب
افکار عمومی
است.
تصمیم
گیران اصلی
دولت آمریکا و
در راس آن ها
باراک اوباما
به خوبی می
دانند که به
خاطر مخالفت
روسیه و چین
قادر نیستند
حمله نظامی
خود را با
مجوز و پرچم
"شورای امنیت
سازمان ملل
متحد" عملی
سازند. اما
مخالفت ها با
حمله نظامی
تنها محدود به
دولت های روسیه
و چین نیست.
افکارعمومی
آمریکا، که از
جنگ های پی در
پی نواستعماری
دولت آمریکا و
عواقب فاجعه
بار این جنگ
ها خسته شده
اند، علیرغم
تبلیغات جنگ
طلبانه نظام
رسانه ای
وابسته به سرمایه
بزرگ، با اکثریت
بسیار قوی با یک
ماجراجوئی
جهانخوارانه
دیگر مخالف
هستند. شکست دیوید
کامرون در رأی گیری
از پارلمان
انگلیس برای
حمله نظامی نیز
یک شکست بزرگ
سیاسی برای
متحد اصلی آمریکا
در جنگ های
نواستعماری این
کشور بود.
افکار عمومی
در کشورهائی
نظیر فرانسه ،
آلمان و سایر
کشورهای
اروپائی و به
ویژه خاورمیانه
و دیگر نقاط
جهان به شدت
با برافروختن
شعله های یک
جنگ دیگر
مخالف است. همین
امر باعث شده
است که دولت
آمریکا با همه
نفوذ جهانی
خود حتی قادر
نباشد نهادهای
وابسته به خود
مانند ناتو و
اتحادیه عرب
را به اردوی
عملیات نظامی
تنبیهی ملحق
سازد.
متحدین
داوطلب اقدام
نظامی آمریکا
اکنون محدود
به فرانسه (
تنها متحد مهم
آمریکا در
اروپا) و
اسرائیل،
ترکیه،
عربستان و قطر
است. از این
رو
برای اولین
بار پس از پایان
جنگ سرد، دولت
آمریکا در اوج
انزوای بین
المللی قرار گرفته است.
افکار عمومی
مردم آمریکا و
جهان هنوز جعلیات
ارائه شده
توسط کالین
پاول وزیر
خارجه جورج
بوش در"شورای
امنیت سازمان
ملل متحد" در
باره زرادخانۀ
سلاح های
کشتار جمعی
صدام حسین را
فراموش نکرده
است. اکنون
جان کری وزیر
خارجه آمریکا
می خواهد به
افکار عمومی
مردم آمریکا و
جهان اطمینان
دهد که او
چوپان دروغ گو
نیست و این
بار شواهد
ارائه شده
توسط وی
کاملاً درست
است.
اما واقعیت
های موجود تردیدهای
جدی درباره
ادعاهای کری
بر می انگیزد. اگر
چه بشاراسد دیکتاتوری
بسیار بیرحم و جنایت
کار است ، اما
آیا منطقی است
درست هنگامی
که همین بشار
اسد
برای اثبات بی
گناهی خودش در
مقابل اتهام
استفاده از
سلاح های شیمیائی
، از بازرسان
سازمان ملل
دعوت می کند
برای تحقیق در
مورد حملات شیمیائی
قبلی وارد
دمشق شوند ،
در ده کیلومتری
دمشق به
بمباران شیمیائی
بزرگ تری دست
بزند؟
بهمین ترتیب
می توان پرسید
هنگامی که
دولت اسد از
نظر نظامی در
چند ماه گذشته
پیشروی های
قابل ملاحظه ای
در جنگ داخلی
علیه مخالفان
داشته است آیا
منطقی به نظر
می رسد که از
طریق اقدام
تحریک
آمیز
بمباران شیمیائی
- که عبور از خط
قرمز تعیین
شده توسط
باراک اوباما
می باشد- پای
ارتش های قدرتمند
خارجی از جمله
ارتش آمریکا
را برای حمله
به خود و
نابودساختن
پایگاه ها،
تجهیزات نظامی
و
نفرات ارتش
اش فراهم
ساخته و اپوزیسیون
مسلح خود را
تقویت کند ؟
جان کری ادعا
می کند که همه
موارد
بمباران های شیمیائی
تاکنونی در
جنگ داخلی سوریه
توسط دولت اسد
صورت گرفته در
حالی که در
دوره قبلی
حضور بازرسان
سازمان ملل در
مورد بمباران
های شیمیائی ،
خانم"کارلا
دولاپونته" (Carla Del Ponte) ،
ازمسئولین
عالی مقام تیم
بازرسان
سازمان ملل،
اعلام
کرد که سلاح
های شیمیائی و
از جمله گاز
سارین به
احتمال قوی
توسط اپوزیسیون
مسلح این کشور
به کار گرفته
شده است.
اضافه بر آن
کری اعلام کرد
که مدارک
مستند دیگری
وجود دارد که
به دلائل سری
بودن، دولت
آمریکا قادر
به انتشار آن
ها نیست.
چگونه می توان
جنگی را بدون
اعلام دلائل
مستند و یا
مخفی کردن
دلائل از
افکار عمومی
شروع کرد؟ آیا
همان سناریوی
جعلی برای
شروع جنگ عراق
در حال تکرار
نیست؟
این واقعیت
های متناقض با
ادعاهای جان
کری و نیز
سابقه جعل
مدارک توسط
دولت آمریکا
در برپائی جنگ
های قبلی است
که افکار عمومی
آمریکا و جهان
را درباره
ادعاهای
مسئولین دولتی
آمریکا به شدت
محتاط و بدبین
کرده و دولت
آمریکا را به
شکل بی سابقه
ای منزوی
ساخته است.
در جنگ
داخلی سوریه
در راس هر دو
سوی در حال
جنگ ، نیروهایی
ارتجاعی
همراه با متحدین
منطقه ای و بین
المللی شان در
برابر هم قرار
گرفته اند.
دولت بعثی سوریه
که خانواده
اسد در راس آن
قرار دارد یکی
از خون ریزترین
دیکتاتوری های
خاورمیانه می
باشد که
مخالفان سیاسی
خود را با بیرحمی
کم نظیری از میان
برداشته است.
کردهای سوریه
و بسیاری از
مخالفان سیاسی
و طرفداران
مذاهب دیگراین
کشور نیز از
قربانیان تبعیض
و اعمال ستم دولت
بعثی سوریه
بوده اند.
اعتراضات
توده ای علیه
دیکتاتوری و سرکوب
های خاندان
اسد که حاصل
گسترش موج
بهار عربی به
سوریه بود، توسط
دستگاه های
امنیتی وقوای
انتظامی دولت
اسد به شدت
سرکوب شد. در
شرایط ضعف
تشکل و حضور سیاسی
نیروهای سوسیالیست
و مترقی ، دست یازیدن
بشار اسد به
سرکوب بی
رحمانه و همه
جانبه
اعتراضات، زمینه
را برای نظامی
کردن درگیری ها
مساعد ساخته و
با شکل گیری یک
جنگ داخلی
تمام عیار ابتکار
عمل اپوزیسیون
به دست گروه
بندی های مسلح
اسلامی مانند
اخوان مسلمین،
سلفی ها و
القاعده
افتاد که
اکنون دراپوزیسیون
مسلح در حال
جنگ با رژیم
اسد دست بالا
را دارند.
جنگ
داخلی در سوریه
به سرعت گروه
بندی های رقیب
در خاورمیانه
را وارد
مداخله مستقیم
در در رویاروئی
نمود.ترکیه و
اردن به پشت
جبهه تدارکات
و تعلیم نیروهای
اسلامی مبدل
شدند در حالی
که عربستان
سعودی، قطرو شیخ
نشین های خلیج
فارس تامین
مالیه ،
رساندن تسلیحات
و حمایت های دیپلماتیک
و لابی گری
اپوزسیون
مسلح اسلامی
را به عهده
دارند. دولت
اسرائیل نیز
در صدد بهره برداری
از آب گل آلود برای
تضعیف دشمنان
منطقه ای خود،
از جمله ایران
و حزب الله
لبنان ، بر
آمده و بارها
تاسیسات نظامی
سوریه را
بمباران کرده
است. لابی
عربستان سعودی
و اسرائیل درآمریکا
قوی ترین گروه
فشار برای
انجام عملیات
نظامی دولت
آمریکا علیه
سوریه هستند.
در سوی
حمایت از رژیم
بشار اسد دولت
جمهوری اسلامی
و حزب الله
لبنان قرار
دارند. اما
رقابت های
منطقه ای پای
قدرت های جهانی
را نیز به جنگ
داخلی سوریه
باز کرده است.
در اردوی
مخالفان دولت
اسد، انگلیس،
فرانسه و برخی
دیگراز
کشورهای
اتحادیه
اروپا قرار
دارند که تحت
رهبری آمریکا
سرنگونی رژیم
اسد، تضعیف
نفوذ جمهوری
اسلامی و حزب
الله لبنان و
ساقط کردن آخرین
پایگاه نظامی
و لجستیکی روسیه
در خاورمیانه را در
دستور قرار
داده اند. روسیه
و چین نیز
روشن ساخته
اند که اجازه
نخواهند داد
سناریوی لیبی
از طریق شورای
امنیت سازمان
ملل متحد در
سوریه تکرار
شود.
جنگ
داخلی سوریه
اکنون به جنگ
میان سنی و شیعه
در خاورمیانه،
پاکسازی
کردها و فشار
به سایر ملیت
ها و طرفداران
ادیان دیگر
توسط نیروهای
اسلامی اپوزیسیون،
رقابت دولت های
عربستان و ترکیه
برای اعمال
هژمونی منطقه
ای علیه هم و
علیه رژیم
جمهوری اسلامی،
بهره برداری
دولت اسرائیل
از این بحران
برای تضعیف
دشمنان منطقه
ای خود و
رقابت میان
قطب آمریکا و
متحدانش با
روسیه و چین
مبدل شده است.
حاصل این
رقابت ها کشته
شدن بیش از
صدهزار نفر از
مردم سوریه ،
پناهنده شدن
دو میلیون از
شهروندان این
کشور و بی
خانمان شدن
چهار میلیون
نفر در درون
کشور، ویرانی زیرساخت
ها، مراکز تولیدی
و خدمات،
انهدام شهرها
و روستا ،
دامن زدن به اختلافات
فرقه ای ،
پاکسازی های
قومی و ملی ،
استفاده از
سلاح های مرگ
بار شیمیائی و
به خاک سیاه
نشاندن کشور
سوریه می باشد.
رژیم
جمهوری اسلامی
با حمایت های
بی دریغ مالی
و تسلیحاتی از
دیکتاتوری
اسد در سوریه
و نیروهای
ارتجاعی
اسلامی نظیر
حزب الله
لبنان و حماس
، زمینه ساز
ماجراجوئی
هائی شده است
که تنها حاصل
آن دامن زدن
به رقابت های
ارتجاعی
منطقه ای، تشدید
رقابت های تسلیحاتی،
برباد دادن میلیاردها
دلار ثروت های
ملی کشور،
انزوای منطقه
ای و بین
المللی و ایجاد
فضای مساعد
جهانی برای
تشدید تحریم
های ویرانگربوده
است. دود این سیاست
های ارتجاعی،
در حالی که
اقتصاد ایران
در حال فروپاشی
است و تحریم های
ویرانگر،
اکثریت وسیعی
از مردم ایران
را به خاک سیاه
نشانده ، به
چشم مردم ایران
می رود. مردم ایران
در تظاهرات
سال
هشتادوهشت
نشان دادند که
با این
ماجراجوئی ها
و از جمله
ماجراجوئی های
هسته ای رژیم
جمهوری اسلامی
مخالف هستند
اما دستگاه ولایت
گوش شنوائی
برای شنیدن
اعتراضات
مردم ایران
ندارد و تنها
راهی را که
دربرابر مردم
ایران برای
رهائی از
زندان رژیم
جمهوری اسلامی
قرار می دهد
سرنگونی رژیم
در کلیت خود می
باشد.
حامیان
منطقه ای طرفین
درگیر در جنگ
داخلی سوریه
از کدام راه
حل حمایت می
کنند؟ اپوزیسیون
مسلح اسلامی،
دولت های
عربستان، ترکیه،
قطر، اسرائیل
و لابی های آن
ها خواهان
دخالت نظامی
دولت آمریکا
در جنگ داخلی
سوریه برای
بهم زدن توازن
به سود اپوزسیون
مسلح اسلامی
هستند که در
ماه های اخیر
تضعیف شده
است. دولت
جمهوری اسلامی،
دولت مالکی در
عراق و حزب الله
لبنان نیز با
همه توان خود
از خاندان اسد
حمایت می کنند.
سازمان
ما
به عنوان یک نیروی
طرفدار آزادی
وسوسیالیسم
طرفدار غیراتمی
شدن منطقه
خاورمیانه و
جهان، انهدام
کامل همه سلاح
های کشتار جمعی
از جمله سلاح
های کشتار جمعی
شیمیائی و بیولوژیک
برای ناممکن
ساختن کاربرد
آن بوده و
استفاده از چنین
سلاح های اهریمنی
را از طرف هر نیرویی
که باشد ، چه
دولت بشار اسد
و چه اپوزیسیون
اسلامی مسلح ،
محکوم می کند.
سازمان
ما
همچنین
خواهان پایان
دادن هرچه
زودتر جنگ
داخلی در سوریه
است ؛ جنگی که
هر روزِ ادامه
آن حاصلی
جزکشتار و مرگ
و ویرانی هر
چه بیشتر سوریه
ندارد. راه
رهائی مردم
سوریه از
شرارت های دیکتاتوری
خاندان اسد و
نیز چشم انداز
تیره برقراری یک
حکومت سیاه
طالبانی،
وادار کردن
طرفین به قطع
جنگ، پذیرش حق
رای همه مردم
سوریه صرفنظر
از تعلقات ملی،
قومی، مذهبی و تن
دادن به قواعد
دمکراسی برای
تعیین نوع
حکومت توسط
مردم است. در غیر
این صورت سوریه
در کام هرج و
مرج، کشتار،
آوارگی و
نابودی کامل
فرو خواهد
رفت. تجربه
لبنان، کشور همسایه
سوریه که پس
از پانزده سال
جنگ داخلی
خانمانسوز ،
طرف های جنگ
سرانجام با پذیریش
همین قواعد، ویرانگرترین
فصل تاریخ این
کشور را پایان
دادند، نمونه
خوبی برای حل
بحران سوریه
به شمار می
رود. اتحاد نیروهای
سوسیالیست،
چپ و مترقی که
مخالف دیکتاتوری
بشار و
استبداد تاریک
اندیش طالبانی
هستند و همراهی
آن ها با جنبش
خلق کرد و سایر
ملیت های و
اقلیت های تحت
ستم سوریه می
تواند روند
رهائی مردم
سوریه از کام
جنگ داخلی ویرانگر
را تقویت کند.
سازمان
ما حمله نظامی
آمریکا به سوریه
را محکوم می
کند. موشک های
کروز راه حل
جنگ داخلی سوریه
نیست. این
تهاجم نظامی، با
کشتار و تلفات
عظیم غیرنظامیان
، تنها آتش ویرانگر
جنگ داخلی سوریه
را شعله ورترمی
سازد؛ جنگی که
شروع نشده
شکست ، انزوا
و مصیبت های بی
پایان بر پیشانی
آن نقش بسته
است.
سرنگون
باد رژیم
جمهوری اسلامی
ایران!
زنده
باد آزادی،
زنده باد سوسیالیسم!
هیئت
اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی ایران
«راه کارگر»
۱۴
شهريور ۱۳۹۲
برابر با ۵
سپتامبر ۲۰۱۳