توضیحی
دربارهی
اقتصاد سیاسی
چپاول
مهرداد
وهابی
(استاد
اقتصاد
سیاسی،
دانشگاه
پاریس ۱۳)
در
تاریخ ۲۵ اوت
۲۰۱۸ (۳
شهریور ۱۳۹۷)،
سایت رادیو
زمانه
گفتگویی را با
آقای پرویز
صداقت به چاپ
رساند
زیرعنوان
ریشههای
بحران
اقتصادی
امروز ایران.
بنا بر برداشتِ
مصاحبهکننده،
آقای کیوان
مسعودی: «کلمهی
کلیدی سخنان
صداقت،
“چپاول” است. او
توضیح میدهد
که سلبِ
مالکیت در
اقتصاد سیاسی
ایران معاصر،
در بسیاری از
موارد به شکل
“چپاول” محض بوده
و انباشتی از
محل آن، دستکم
درون خود
کشور، صورت
نگرفته است؛
این یعنی این
که شاهد شکلگیری
نوعی سرمایهداری
غارتگر بودهایم.»
در
نخستین نسخهی
چاپ شدهی این
مصاحبه در
سایت رادیو
زمانه، آقای
پرویز صداقت
در توضیح
“مسئلهی
چپاول” به
“انباشت اولیه
در ایران”
اشاره میکنند
و از آقایان
کاوه احسانی و
محمد مالجو به
عنوان کسانی
یاد میکنند که در کاربستِ
این مفهوم
پیشگام بودهاند.
من پس
از خواندن
مصاحبهی
آقای صداقت،
یادداشتی
برای ایشان
فرستادم و
شگفتیام را
از عدم استناد
ایشان به
پژوهشهایم
در زمینهی
“مسئلهی
چپاول” ابراز
داشتم. بهویژه
آن که یکی از
مقالات من در
سال ۲۰۰۶ به
دستِ ایشان
ترجمه و در نشریهی
الکترونیکی
نقد اقتصاد
سیاسی زیر
عنوان اقتصاد
سیاسی ‘بیماری
ایرانی’:
درآمدی بر
شیوهی
هماهنگی
ویرانگر (۲۵
اکتبر ۲۰۱۵)
به چاپ رسیده
بود. ایشان پس
از دریافت
یادداشتِ من،
ضمن پوزشخواهی
یادداشتی
برای مصاحبهکننده
سایت زمانه
فرستادند و
عبارتی را که
در زیر میآید،
به متن خود
افزودند:
«همچنین،
مفاهیمی که
مهرداد وهابی
در مجموعه مقالات
و کتب خود در
خصوص نظام
هماهنگی
ویرانگر
معرفی کرد،
نقش کلیدی در
شناخت این ساز
و کارهای فرا
اقتصادی حاکم
بر اقتصاد
ایران داشته
است.»
از
آنجا که
متأسفانه در
فضای (بی)
فرهنگی کشور
ما عادت به
رفرانس دادن
غالباٌ ًوجود
ندارد و بازار
سرقت ادبی
رونق عجیبی
دارد، لازم میدانم
چند نکته را
دربارهی
سابقهی
پژوهشم
دربارهی “مسئلهی
چپاول” (غارت)
یادآور شوم.
پژوهش
من دربارهی
“چپاول”
نخستین بار در
کتابی که در
سال ۲۰۰۴ نوشتم،
به نام اقتصاد
سیاسی قدرتِ
ویرانگر، به
چاپ رسید. در
این کتاب
دستگاه
مفهومی خود را
پیرامون نقش و
جایگاه تخریب
در اقتصاد و
بهویژه قوهی
انهدامی زور
فرا اقتصادی،
همچون جنگها،
کشمکشهای
اجتماعی و
دولتهای
غارتگر،
ارائه داده
بودم. آن
دستگاه مفهومی،
اگرچه از نحلههای
فکری گوناگون
بهره گرفته
است، اما
مستقیماً نه
متأثر از به
اصطلاح
“انباشت
اولیه”ست و نه
وامدار روزا
لوکزامبورگ و
دیوید هاروی.
از آن کتاب تا
کتابِ اخیرم
اقتصاد سیاسی
غارت (وهابی،a ۲۰۱۶) مقالات
بسیاری در این
زمینه در
نشریات اقتصادی
شناخته شدهی
بینالمللی
به چاپ رساندهام
که گزیدهای
از آنها را به
پیوست این
یادداشت میآورم.
بازتابِ نقطهنظراتم
در محافل بینالمللی
اقتصاد را میتوان
در نقدهای
متعدد و
اظهارات برخی
از اقتصاددانان
شناخته شده
نظیر توماس
شلینگ (Thomas Schelling)
برندهی
جایزهی نوبل
اقتصاد ۲۰۰۵ و
یانوش کورنای
(Jonas Kornai)
استاد
دانشگاه
هاروارد و
نظریهپرداز
“اقتصاد
کمبود” مشاهده
کرد.
در
دستگاه
تحلیلی من
دربارهی
“مسئله چپاول”
چند نکته را
نمیتوان
یافت که آن
نکات را در
مصاحبهی
آقای صداقت و
یا در تحلیلهای
آقای مالجو،
میتوان یافت:
۱)
موضوع چپاول
را نمیتوان و
نباید به
“انباشت
اولیه” خلاصه
کرد. این اصطلاح
، به عبارتی
دیگر البته
(“انباشت
پیشین”)
نخستین بار
توسط آدام
اسمیت در کتاب
ثروت ملل
(۱۷۷۶) به کار
گرفته شد و
کارل مارکس
آنرا در جلد
نخست سرمایه،
“به اصطلاح
انباشت اولیهی
سرمایه”
نامید.
“انباشت
اولیه” را نمیتوان
“چپاول بدون
انباشت”
نامید؛ زیرا
آن انباشت از
طریق تجارت
برده، سودهای
غارتگرانهی
مستعمراتی،
حصارکشی و …
زمینههای
انباشت
سرمایهداری
را در
انگلستان
فراهم آورد؛
یعنی غارتی بود
که به انباشت
انجامید. به
علاوه هیچگونه
ارتباطی بین
“انباشت
اولیه” و لیبرالیزم
یا
نئولیبرالیزم
وجود ندارد؛
اگرچه میتوان
آن را
با
مرکانتلیسم
مرتبط دانست.
۲)
نهادهای شبهدولتی
نظیر بنیاد
مستضعفان،
ستاد اجرایی
فرمان امام،
قرارگاه خاتم
الانبیا یا
آستان قدس
رضوی، به
نئولیبرالیزم
ربطی ندارند.
چرا که نئولیبرالیزم
از راه گسترش
بازار ( به
ویژه
بازارهای
مالی) به
انباشت سرمایه
میانجامد؛
حال آنکه
چپاول
نهادهای
مزبور از طریق
مکانیزمهای
غیربازاری،
بهویژه با
استفاده از
قوهی قهریه
یا نهادهای
موازی و دولتی
به انجام میرسد.
استفاده از
مفهوم
نئولیبرالیزم
برای خصلتبندی
این نوع
نهادها بیشتر
ناشی از
اغتشاش
دربارهی خود
مفهوم
نئولیبرالیزم
است- که
امروزه برای
برخی از
گرایشات چپ
تبدیل به
دشنام
شده است- تا
یک ارزیابی
تحلیلی. برای
تدقیق مفهوم
مزبور،
خوانندگان
این یادداشت
میتوانند به
مقالهای که
پیرامون رکود
۲۰۰۸ در
اطلاعات
سیاسی- اقتصادی
(شمارهی
۵۴-۲۵۳، صص
۴-۳) در سال
۲۰۰۹ منتشر
کردهام،
رجوع کنند که
عنوان بحران
مالی جهانی و
شکستِ الگوی
سرمایهداری
نئولیبرال
(آمریکایی) بر
خود دارد.
۳)
در دیدگاه من
“سلب مالکیت”
از طریق زور،
متوجه الغای
مالکیت و
چپاول ثروت
است و نه کاهش
یا تقلیل
درآمدِ مزد و
حقوقبگیران
به سبب تورم؛
آن طور که
مثلاً در
نوشتهی آقای
مالجو آمده
است (رجوع
کنید به نوشتهی
اخیرایشان در
نشریهی
الکترونیکی
نقد اقتصاد سیاسی،
مورخ ۶ اوت
۲۰۱۸، زیر
عنوان دو راههی
ناگزیر در
بازار پول:
سلب مالکیت از
چه کسانی؟.
تفکیک
دو مفهوم ثروت
یا مالکیت از
درآمد، مبنای
نظریهی سلب
مالکیت است.
متأسفانه
اغتشاش در این
مفاهیم در
نوشتههای
مورد استناد
آقای صداقت کم
نیست و به نظر نمیرسد
که ایشان به
این تفاوتها
توجه لازم را
داشته باشند.
به واقع، بدون
برخورداری از
یک نظریه
منسجم دربارهی
تصاحب(appropriability) و
حقوق مالکیت
(رجوع کنید به
وهابی، b ۲۰۱۶) صحبت از
چپاول و غارت
بیشتر نوعی
افشاگری از فساد
است تا یک
تئوری
اقتصادی
دربارهی
مکانیزمهای
غیربازاری
انباشت.
در این
زمینه از آقای
پرویز
صداقت و همچنین
منابع مورد
استناد ایشان
رساله و گفتاری
ندیدهام؟
اگر کاری در
این زمینه به
انجام رسانده
اند،
سپاسگزارشان
خواهم بود که
مرا با
آن منابع آشنا
کنند.
Books
Vahabi
Mehrdad, 2004, The Political Economy of Destructive Power, Cheltenham: Edward
Elgar.
Vahabi
Mehrdad, 2016a, The Political Economy of Predation: Manhunting and the
Economics of Escape, New York: Cambridge University Press.
Articles in
peer journals
Vahabi
Mehrdad, 2018b, “The resource curse literature as seen through the
appropriability lens: a critical survey,” Public Choice, Vol. 175, Issue 3-4,
pp. 393-428.
Vahabi
Mehrdad, 2017a, « Economics of Empire-building: Price and Predatory
Competitions » (avec Antoine PIETRI and Tarik TAZDAIT), Journal of
Institutional and Theoretical Economics, Vol. 173, No. 2, pp. 253-278.
VAHABI M.,
2017b, « Introduction : L’Economie Politique de la République islamique d’Iran
» (avec Thierry COVILLE), Revue Internationale des Etudes du Développement, No.
229, pp. 11-32.
Vahabi
Mehrdad, 2016b, « A Positive theory of the predatory state », Public Choice,
Vol. 168, Issue 3-4, Sept, pp. 153-175.
Vahabi
Mehrdad, 2012a, « Soft budget constraints and predatory states », Review of
Radical Political Economy, vol. 44, n° 4, pp. 468-483.
Vahabi
Mehrdad, 2012b, “Political Economy of Conflict – Foreword”, Revue d’Economie
Politique, vol. 122, n° 2, pp. 151-167.
Vahabi
Mehrdad, 2011a, « Appropriation, Violent Enforcement and Transaction Costs: A
Critical Survey », Public Choice, vol. 147, n° 1, pp. 227-253.
Vahabi Mehrdad
and Mohajer Nasser, 2011b, “Islamic republic of Iran and Its Opposition”,
Comparative Studies of South Asia, Africa and the Middle East, vol. 31, n°. 1,
pp. 110-119; (publié par Duke University, une des revues de référence
internationale sur la région l’Asie du Sud, l’Afrique et le Moyen Orient).
Vahabi
Mehrdad, 2010a, « Integrating Social Conflict into Economic Theory », Cambridge
Journal of Economics, vol. 34, n° 4, 2010, pp.687-708; doi:10.1093/cje/bep043.
Vahabi Mehrdad,
2010b, “Ordres contradictoires et coordination destructive: le malaise
iranien”, Revue Canadienne d’Etudes du Développement (Canadian Journal of
Development Studies), vol. 30, n° 3-4, pp. 503-534.
Vahabi
Mehrdad, 2009a, « An Introduction to Destructive Coordination », American
Journal of Economics and Sociology, vol. 68, n° 2, pp. 353-386.
Vahabi
Mehrdad, 2009b, “A Critical Review of Strategic Conflict Theory and
Socio-political Instability Models”, Revue d’Economie Politique, vol. 119, n°
6, pp. 817-858.
......................................
برگرفته
از:«سایت
زمانه»
۰۹
شهریور ۱۳۹۷
https://www.radiozamaneh.com/410116
..............................................