دانشگاه
زنده است
(به
مناسبت ١۶ آذر
روز دانشجو)
زنان
آرزم
(آورد
رهایی زنان
مردان)
شانزده
آذر نماد
مبارزهی
دانشجویان
برای رسیدن به
رهایی و عدالت
است: مبارزه
برای آزادی،
مبارزه علیه
فقر، تبعیض،
سرکوب،
سانسور و
اعدام. روزی
که یادآور
مبارزهی
مستمر و پیگیر
دانشجویان
علیه قدرت
دیکتاتوری
است، گرچه نظام
حاکم از روز
نخست درپی
مصادرهی این
روز و تغییر
هویت اعتراضی
و مبارزاتی آن
بوده است اما
دانشجویان
همواره با
اعتراض، اعتصاب
و تظاهرات
پرشور خود در
بدترین شرایط
سرکوب،
دانشگاه ها را
پس گرفته و از
آن خود کردهاند.
جنبش
دانشجویی در
تاریخ
مبارزاتی
ایران، از پیشروترین
جنبشهای ضد
سلطه، قدرت و
سرمایه است.
جنبشی مستقل و
متکی بر تشکلهای
دانشجویی با
رویکردی
رادیکال و
خارج از سیطرهی
تفکر
نولیبرالی.
جنبشی برآمده
از متن جامعه و
همراه و همسو
با طبقات
فرودست و
زحمتکش: «فرزند
کارگرانیم
کنارشان میمانیم».
این
جنبش در درون
دانشگاهها
با طرح خواستهای
فراگیر صنفی و
سیاسی و در
بیرون
دانشگاهها
از طریق
پیوند با
سایر جنبشها،
از جمله جنبش
کارگری و جنبش
زنان، همواره با
مبارزات و
مطالبات
فرودستان
جامعه همسو
بوده است:
«دانشجوی
گرسنه برای
آینده میجنگه».
نمونههای
این همسویی
در جنبشهای
اخیر بهویژه
از سال ۹۶ با
حضور فعال و
تاثیرگذار
دانشجویان و
طرح شعارهای
کلیدی کاملا
مشهود است: «اصلاح
طلب،اصول
گرا، دیگه
تمومه ماجرا».
تهاجم
لجام گسیختهی
سرمایه و قدرت
به دانشگاهها
همراه است با
تحمیل روند
خصوصیسازی،
عدم حمایت
اقتصادی و
کاهش خدمات
رفاهی از جمله
تامین
خوابگاه و
تغذیهی
دانشجویان.
پولی کردن و
تعیین شهریههای
گزاف برای
دانشگاهها،
افزایش
دانشگاههای
خصوصی با
هزینههای
سرسامآور و
تحمیل بار
مالی تحصیلی
به خانوادهها
در جهت سودجویی
بیشتر، فشار
فزایندهای
به دانشجویان
و خانوادههای
آنان وارد
کرده است .
کنترل
روزافزون و امنیتی
کردن فضای
دانشگاهها
چه به هنگام
گزینش دانشجو
و چه در مورد
مقررات
آموزشی،
تشدید تبعیض
جنسیتی،
تفکیک جنسیتی
و محدودیت
رشتههای
انتخابی
زنان، ایجاد
نهادهایی چون
کمیتهی
انضباطی و
بسیج
دانشجویی،
همه در راستای
سلطه بر
دانشگاهها و
سیاستزدایی
از آن صورت میگیرد.
احضار و تهدید
کنشگران
صنفی از سوی
نهادهای خارج
از دانشگاه و
موج دستگیریها
و زندانی کردن
دانشجویان
نیز درجهت
فشار هرچه
بیشتر بر جنبش
دانشجویی است.
جواب
دانشجویان به
این نظام
کنترل و امنیت:
«دانشگاه
پادگان نیست»،
«دست قدرتهای
سیاسی و
امنیتی از
دانشگاه
کوتاه» و….
در یک
سال اخیر و
بحران کرونا،
نظام حاکم، به
رغم عدم
توانایی و
نداشتن اراده
کافی برای کنترل
و مهار همهگیری،
اما به بهانهی
آن، سلطه و
کنترل امنیتی
برتمامی
ابعاد زندگی
مردم را تشدید
کرده است:
تعطیلی
اجباری دانشگاهها
و مراکز
آموزشی در
شرایطی صورت
میگیرد که
تعداد زیادی
از دانشجویان
و سایر معترضین
زندانی در
ازدحام فشردهی
فضای محدود
زندانها در
معرض انواع
بیماریها از
جمله کرونا
هستند. زندانهایی
که کرونا در
آنها اپیدمی
شده و فاقد
امکانات
اولیهی
زیستی و
بهداشتی
هستند و قطعا
با این شرایط خطرناک
باید منتظر
آمار بالای
ابتلا و مرگ
در زندانها
نیز باشیم.
کینهی
حاکمان به
زندانیان
سیاسی و عدم
توجه به شرایط
نگهداری و
امکان ابتلای
آنان به
کرونا، نوعی
شکنجه و آزار
عمدی
زندانیان
بوده و در
صورت مرگ بر
اثر ابتلا به
کرونا قتل عمد
محسوب میشود.
بنابراین
آزادی بدون
قید و شرط و
فوری زندانیان
به ویژه
دانشجویان
زندانی اولین
خواست
زندانیان و
خانوادههای
آنان در این
زمان است.
در
آستانهی روز
دانشجو،
پیوند
مطالبات
دانشجویان با
مطالبات جنبشهای
دیگر از جمله
جنبش زنان،
جنبش کارگری و
جنبشهای
منطقهای و
جهانی، و هم
چنین اقدامات
عملی و سازمانیابی
حرکتهای
نوینِِ
حاصل از پیوند
این جنبشها
میتواند
راهکارهایی
موثر برای
پیشبرد اهداف
مشترک رهاییطلبانه
و عدالتجویانه
تمامی مردم
باشد.
زنان
آرزم (آورد
رهایی زنان
مردان)
۱۶
آذر ۹۹