گامی
کوچک در راه تفاهمی
بزرگ
رفرم
ناپذیر حکومت
اسلامی
بهنام
چنگائی
از
شواهد موجود
چنین به نظر
می آید که
سرآخر: بخش
برزگی از
مخالفان سمج و
یک پا مرغی خوشبین
به اصلاحات حکومت
دینی و
انتخابات
آزاد، آنان هم
پس از سوزاندن
نیرو و فرصت
های غیر قابل
جبران بسیار،
اینک، از
ولایت فقیه مطلق
و دستگاه
خودرای و رفرم
ناپذیر اش، سلب
امید نموده،
به او و همه همفکران
و همدستان
موافق به شرکت
در انتخابات
اخیراش پشت
کرده و هماکنون
خود را در نظر و
عمل با طیفی
از اپوزیسیون همرای
و همراه کرده
اند، که آنان
از دیرباز، به
عدم استعداد هر
حکومت ایدئولوژیک
به پلورالیسم
و تنوع پذیری
تاکید داشتند؛
(واقعیتی) مبرهن:
بویژه در همان
ابتداء فاجعه،
و در تصریح تمامیتخواهی
آقای خمینی به
(حکومت اسلامی)
محرز و آشکارشد،
و جای تردیدی را
برای اینان گروه
باقی نگذاشت؛ این
اصل تجربی و برداشت
آن، مبتنی ست بردانش
تاریخی جهان،
که نه تنها
حکومت
اسلامی، بلکه هر
دولت
ایدئولوژیک
را به هر شکلی از
اشکال و با هر
دعاوئی و
بهانه ای به وضوح
و با صراحت تمام
رفرم ناپذیر و
کثرت گریز می داند.
نمایندگان
این نظریه در
گذشته، بارها و
به اندازه
کافی، نگاه
های ساده نگر
و مغشوش دگراندیشان
را، از
مخالفان
اصلاح طلب
وابسته به
نظام تا طیف چپ
رفرمیست را هشدار
داده و نقد
اثباتی و
سازنده ای از
موضوع بحث
ارائه کرده
بوده اند! کجا
بود گوش شنوا؟
به هر حال
گذشته سپری
شده است و این
تفاهم بزرگ،
گام کوچکی ست
در راه و
راستای تفکر کثرتگرائی،
که مبارزات
ضداستبداد
دینی و
دمکراتیک ما
شدیدن به
تدوام چنین
نرمش های
منطقی در
ادامه ی راه
پیروزمند خود
بدان نیاز
مبرم دارد.
"
تحریم
انتخابات و تحصن
ملی"
این
تاکتیک در
صورت وفاق سیاسی
و پشتیبانی
توده ای و
همکاری سراسری
مدیای برای اعِمال
گسترده تحریم
انتخابات و
همزمان تحصن
ملی، می تواند
ضربه حیاتی را
به ثبات رژیم
توسط اراده مستقل
مردم وارد
آورد. تحریم و
تحصن سلاح
مسالمت
جویانه ی توده
ها، در برابر
رژیمی وحشی و
سرکوبگریست که
به وضوح در
باتلاق
نابودی و مرگ
تدریجی قرارگرفته
و قادر به هر
جنایت برای
نجات دستگاه خود
است. رای
ندادن و خانه
نشینی در روز
برگزاری
انتخابات، تاکتیکی
ست براستی زیرکانه
و کم هزینه، آن
هم در وزن بسیار
بالا، با
اعمال اراده مبارزاتی
مردمی که
ضربات بی
رحمانه و روانی
و(سرکوب
قهرناک 88 و
پیآمدهای)آن
را به خوبی می
شناسند و به
همین دلیل پرچم
مبارزه بر علیه
انتصابات ولائی
را در دستور
مبارزه
آگاهانه ی خود
قرار داد و
تصمیم دارد
سازش ناپذیر و
محکم، این بار
با(تحریم
و تحصن ملی) قیام
بزرگ بر علیه
دزدان رای و
اراده خود را
این چنین اجرا
کنند.
"ایجاد
فضای حماسه و
عرق ملی"
این
پیروزی مشروط
به سه وجه
کاملن برجسته و
مترتب است یک: مردم
از آن یک (حماسه
و عِرق ملی) بسازند:
بدینگونه
که در این
فاصله تا
برگزاری
انتخابات، خود
مردم در تحرک محلی،
منطقه ای و شهری
با تراکم
همبستگی و
آرمانخواهی
والا آزادی، امیدواری
و پیروزی خود را
به وسیله ی
همبستگی تغذیه
کنند، و ترغیب
کار مشترک، چنان
در بین خود و
خانواده آنها محرز
و فعال شود،
که هر کس
انگیزه ی فردی
برای اقدام
جمعی بیابد، تا
بدین وسیله همه
افراد به
میزان
توانائی خود،
از حالا تا روز
موعود با تمام
توان منویات،
ملزومات
تحریم و تحصن و
پیش بینی های
لازم را هرچه
بیشتر و بهتر
متناسب با
میحط زندگی
خود همخوان و
یا در صورت
نیاز آن را
تحول داده و به
موفق ترین روش
ساده، اهداف
تحریم و تحصن
را پیش برند. دو: بر
اساس منطق
تقابل و معکوس
تحریم و تحصن،
هشدار دهنده، (توده ها) می
بایست روز بعد
بزرگترین
خیابانگردی
را با اعضای
خرد، تا
سالمند خانواده
های خود به
نمایش درآورند.
سه:
تکرار خانه
نشینی و یا
عملی متناسب
با رویداد
ویژه، پس از
اعلام مسخره
نتایج
انتصابات! می
تواند تحصن و
یا هر اقدام
دیگر شاخص
باشد! و تنها در
صورتی می
تواند عالی و
مکمل دو مورد
قبلی موفق شود
که (رعایت و
همگامی با آن و
تداوم همکاری
اش برای احاد
جامعه بیانگر
شأن، نوعی
ارزش، آبرو و
حرمت و در
قاموس وطن
پرستی) برجسته
گردد، به نحوی
که هرکسی در
مقابل همسایه
ی خود احساس
شرمندگی در
عدم رعایت
تحریم و تحصن
کند.
و
در چنان حالتی
که رفت، این
اقدام، کمترین
آسیب پذیری و
بیشترین دست
آورد اعتماد
ملی را برای
مردم معترض به
انتخابات پیشارو بر علیه نظام
در بر دارد؛
این در حالی
ست که این
تحریم و تحصن،
برای استصال
نظام دینی،
هشداری تامل
برانگیز
خواهد بود، تا
بویژه او در
این مقطع حساس
و پرمخاطره،
که تهدیدات
نظامی آمریکا
، غرب و
اسرائیل
کشورمان را به
سخره گرفته
اند، بیداری
مردم را جدی
گرفته و دست
از تحریک
دشمنان خونخوار
بردارند و با
تانی به عواقب
اُشتلم خود از
کیسه ی توده
مردم پایان داده
و تحریم های
گسترده و
مداخلات احتمالی
نظامی را
منشأئی برای
بقای آتی خود
در نظر نگیرند.
سرنوشت
آتی کشور، مشروط
به عبور از
استبداد دینی
ست و تدارک و
تضمین واقعی
آن تنها زیر
اراده متحد،
مستقل و
سازمانیافته
ی کارگران و توده
های زنجیری و
تهی دستان این
نظام مطلق
گراست. و اما
بازتاب نتایج
انتخابات به
نفع هر کدام
از جریان های
برگزارکننده که باشد،
تفاوتی در
ایجاد ثبات و
تحکم سیستم
ویران اسلامی
نخواهد نمود و
ای بسا ایده
تحریم و تحصن بتواند:
نزاع نهائی
آنان را شتاب
داده و سر
منشأ بیشترین سرخوردگی،
ضربه های
اجتماعی ـ
سیاسی و انزوا
داخلی و به
تبع آن بازتاب
منفی جهانی را
بر علیه دعاوی
فریبکارانه ی رژیم،
در برگزاری
انتخابات
آزاد داشته باشد
و نظام را در
پرتگاه تلخ
ترین و بی
اعتبارترین حادثه
ی تاریخی که مستقیمن
از طرف توده
های میلیونی هدایت
شود، آن را در
همین فواصل
تحولات ناگهانی
و گوناگون،
تجربه کند.
آیا ممکن
نیست؟!
بهنام
چنگائی
ـ پنجم اسفند
1390