عربستان
سعودی: مذهب
در خدمت
امپریالیسم
ترجمه
احمد سیف
غرب در
برابر شرق؟
برخورد تمدنها؟
جنگهای
مذهبی سنیها
علیه شیعیان،
سنیها علیه
سنیها،
مسلمانان در
برابر صلیبیها؟
آیا این تصویر
واقعی است؟ نهخیر
ابداً، این
صرفاً برخی
عناصر جهان
سرمایهداری
که به دلیل
بحران
اقتصادی
متزلزل شده و
رویدادهای اخیر
را در جنگ
امپریالیستی
به راه
انداخته است.
یمن صرفاً
نمونهای
دیگر است.
در
میانهی
ویرانهی
اقتصادی و
اجتماعی که بهاصطلاح
بهار عربی
ایجاد کرد
بعضی از قدرت
های امپریالیستی
محلی از جمله
عربستان
سعودی با حدت
و شدت بیشتری
خود را نشان
دادهاند. در
رژیم سلطنتی ـ
نفتی ریاض، که
با وهابیگری
ـ یکی از
محدودکنندهترین
شکلهای
بنیادگرایی
سنی ـ اداره
میشود، در
برابر ده
میلیون جمعیت
این کشور، ده
میلیون کارگر
خارجی هستند
که درواقع
بردگانی واقعیاند
و همهی
کارهایی را که
شهروندان
ثروتمند
سعودی نمیکنند
بر دوش آنهاست.
بردهبودنشان
به این صورت
خود را نشان
میدهد که
کارگران
خارجی که میخواهند
در عربستان
سعودی کار
بکنند به طور
متوسط باید
رقمی حدود 4000
یورو به صورت
مالیات، یا رشوه
و یا اجارهی
مسکن، براساس
یک قرارداد
کاری که یک
شهروند تضمین
کرده،
بپردازند. این
شهروند که به
او کفیل میگویند
پاسپورت آنها
را پیش خود
نگاه میدارد
و تصمیم میگیرد
که چهگونه و
چه زمانی به
قرارداد
اشتغال آنها
پایان بدهد.
هیچ گونه
حمایت
اتحادیهای
وجود ندارد.
قرار است
ساعات کاری
هشت ساعت در
روز باشد ولی
معمولاً 10 تا 12
ساعت است.
اضافهکاری
پرداخت نمیشود
و کارگران حتی
اختیاری برای
گرفتن مرخصی ندارند
و وقتی به
دلیل این که
کفیل دیگر
نیاز به
استثمار آنها
ندارد از
قرارداد
اشتغال خلاص میشوند،
باید تا حدود
شش ماه مزد
خود را برای
بازپس گرفتن
گذرنامه و بازگشت
به کشورخویش
بپردازند.
کارگران
خارجی، آنها
که بهطور
قانونی کار م
کنند و از آن
بدتر آنها که
بهطور غیر
قانونی کارمیکنند،
عموماً از
هند، بنگلادش
و از بلوچستان
و یا شاخ
افریقا میآیند.
در کشوری که
بالاترین
درآمد سرانهی
جهان را دارد
شرایط زندگی
برای این
کارگران به
حدی دهشتناک
است که هزاران
کارگر خارجی
یا از گرسنگی
در حال مرگاند
و یا به علت
الکلیسم ـ که
درواقع
گریزگاه غیرواقعیشان
است ـ دچار
سیروز کبدی
شدهاند.
اگرچه مصرف
الکل در اسلام
حرام است، ولی
میتوانند با
قیمت بالا
الکل به دست
بیاورند، و تعداد
بیشتری هم
گرفتار
افسردگی هستد
که به خودکشی منجر
میشود.
با همهی
اینها، بزرگترین
رژیم سلطنتی
نفتی دنیا
چنگال هایش را
در خارج از
کشور هم نشان
می دهد.
امپریالیسم
عربستان
سعودی، که به
دلیل
درآمدهای
نفتی میتواند
سلاحهای
زیادی وارد
کند که به
صورت بزرگترین
واردکنندهی
سلاح در جهان
درآمده است و
پرقدرتترین
ارتش
خاورمیانه را
دارد، از قدرت
خود برای حذف
رقابت در درون
اوپک استفاده
می کند و به
این ترتیب
بهای نفت را
کنترل و همهی
مخالفان را
حذف میکند؛
چه شیعه باشند
یا خیر. برای
گسترش وهابیگری
سنتی بهعنوان
وسیله ای برای
کنترل و سلطه
برای
متحدانش،
تعداد زیادی
حکومت دستنشانده
و وابسته به
خود از شمال
افریقا تا خلیج
فارس ایجاد
کرده است. در
کوشش برای
ایجاد این
شبکه ایجاد
بعضی سازمانهای
تروریستی را
تسهیل و آنها
را تأمین مالی
هم کرده، از
طالبان تا
داعش. متحدشان
دراین فرایند
هم سازمانهای
امنیتی
امریکایی
بودند و هدف
هم مقابله با
کشورهایی بود
که بخواهند
برنامههای
هژمونیک ریاض
را به مخاطره
اندازند.
اسلحهی
ایدئولوژیک
بهکارگرفته
شده دراین
موقعیتهای
سیاسی مذهب
است. یعنی
دفاع از
تمامیت کلمه
الله و این
یعنی وهابیگری
سنی درمقابل
هر انحرافی که
ممکن از تفسیر
سنت ایجاد
شود، یعنی
درمقابل همهی
گروههای
شیعه. تردیدی
نیست که
استفاده از
مذهب صرفاً یک
پوشش است،
همان طور که
در ایدئولوژیهای
سکولار هم از
این پوششها
وجود دارد
(مثل آوردن
دموکراسی) از
سوی امپریالیسم
غرب ـ تفاوت
تنها بستگی
دارد که برای
رواج این ایده
در میان تودهها
که جنگ ضروری
است، کدام
مادهی مخدر
بهتر اثر میکند؛
جنگی که برای
دفاع از
منافعی است که
درواقع منافع
تودهها نیست
و برعکس آنتیتز
اقتصادی و
اجتماعی
تمامی
موجودیتشان
است.
نمونهی
آشکاری که
نشان میدهد
چهگونه مذهب
به صورت پردهی
ساتری برای
کتمان اهداف
واقعی نظامیها
عمل میکند
داستان حملهی
عربستان
سعودی به یمن
است. یمن
کشوری فقیر است،
کشاورزی کمی
دارد و کمی هم
نفت، تولید
روزانهاش در
2011 روزی 000ر440 بشکه
بود که در حال
حاضر به نصف
تقلیل یافته
است. تراز
پرداختهایش
با کشورهای
دیگر همیشه
منفی است و
بیکاری زیادی
در آنجا وجود
دارد و سطح
زندگی هم
معادل حداقل
بخورونمیر
است. بهرغم
این، و یا به
دلیل این
وضعیت، یک جنگ
داخلی بین
قبایل شیعه
حوثی درشمال و
قبایل سنی جنوبی
درگرفت. علت
درگیری هم
کنترل همین
اندک منابع
نفتی است و این
که چه کسی
بندر
استراتژیک
عدن را کنترل
کند. ایران
علناً از شیعههای
حوثی حمایت میکند،
درحالی که
عربستان
سعودی هم
پشتیبان سنیهای
جنوب است. در
اینجا
عربستان
سعودی از
همیشه فراتر
رفته است. یعنی
نهتنها
علاوه بر کمکهای
مالی، قبایل
سنی جنوب را
مسلح کرده
بلکه به طور
منظم هم به
بمباران
هوایی حوثیها
مبادرت میکند.
سلطاننشین
عربستان
سعودی، بهعنوان
بخشی از
ائتلاف
امریکا علیه
شیعههای
علوی بشار اسد
در سوریه، هم
گروه های تروریستی
ـ از جمله
داعش و جبهه
النصره ـ را
که در مقابل
اسد میجنگند
مسلح، به آنها
کمک مالی و از
آنها حمایت
سیاسی میکند.
رژیم
ریاض به سه
دلیل تصمیم
گرفت در یمن
به اقدام
مستقیم دست
بزند. دلیل
اول بدیهی است
که نباید
اجازه داد یک
دولت شیعه در
مرزهای جنوبی عربستان
سعودی ایجاد
شود. دلیل دوم
فرصتی ایجاد
شده است برای
اعمال نفوذ بر
بندر
استراتژیک عدن
و از طریق
تنگهی باب
المندب به
دریای سرخ
دسترسی داشت،
جایی که
میلیونها
بشکه نفت خام
به سوی کانال
سوئز در حرکتاند.
دلیل سوم و
مهمتر
مبارزهی جدی
با دشمن
تاریخی خود
ایران است که
نه فقط از
جناح حوثیها
که با دولت
سنی میجنگند
دفاع میکند
بلکه با سلطهی
امپریالیستی
وهابیگری بر
منطقه مخالف
است. این
مسئله با کوشش
امریکا برای
دستیابی به
یک توافق اتمی
با ایران حساستر
شده و اگر این
توافق به
سرانجام برسد
یکی از معدود
پیروزیهای
دولت اوباما
در عرصهی بینالمللی
است.(1) هنگامیکه
تحریمها لغو
شود و فشار بهشدت
محدودکنندهی
تحریمهای
بینالمللی
به زیان
عربستان
سعودی کمتر
شود، سرمایهگذاری
بیشتر در
ایران نقش
جمهوری شیعهی
آیتاللهها
را پررنگتر
میکند.
مبارزه
علیه ایران
ادامه خواهد
یافت، ولو آنکه
به جای این که
کشوری در دست
آیتاللههای
شیعه باشد یک
کشور سنی مذهب
بود. ما می توانیم
این نکته را
دررابطهی
دولت ریاض و
داعش مشاهده
کنیم. اگرچه
به ایجاد داعش
کمک کرد ولی
اکنون با آن
مبارزه می کند
چون داعش از
کنترل
عربستان
سعودی خارج
شده و از نظر
اقتصادی و
سیاسی در
برابر منافع
عربستان
سعودی
استقلال
یافته است.
اگرچه داعش و
البغدادی
اعتراف میکنند
که سنی هستند
و به شریعت
سنی که یک
راهنمای
اجتماعی و
معنوی است
باور دارند.
ولی قوانین
حاکم بر منافع
امپریالیستی
از این که چه
کسی تصمیم میگیرد
این یا آن آیه
قرآن را چهگونه
تفسیر کند بسیار
مهمترند. این
تفاسیر در
بهترین حالت
خمیرمایهای
هستند برای
پوشش
ایدئولوژیک
برای تودههایی
که از نظر
اجتماعی چیزی
ندارند ولی همچنان
بهعنوان
گوشت دم توپ
فراخوانده میشوند
تا برای سلطهی
همان قصابان
قدیمی بجنگند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مقالهی
بالا ترجمهای
است از
Saudi Arabia, Religion in the Service of Imperialism
(1)
مقالهی حاضر
قبل از اجرایی
شدن توافق
ایران و پنج بهعلاوهی
یک در روزهای
اخیر، نوشته
شده است.
----------------------------------------
برگرفته
از: «نقد
اقتصاد سیاسی»
http://pecritique.com/