پیام هیئت
اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی ایران
(راه کارگر)
به مناسبت
فرارسیدن
بهار و نوروز
باستانی
«هیچ شک
نباید داشت
روز خوبتر
فرداست و با
ماست»
یک سال دیگر
را پشت سر
گذاشتیم. این
بار در آخرین
سه شنبه سال،
با شعارهای
"مرگ بر
دیکتاتور" و
"جمهوری
اسلامی نمی
خوایم نمی
خوایم"، با
پریدن از روی
شعله های آتش،
سردی زمستان
را پست سر
گذاشتیم با
امید آن که به
استقبال
بهاری برویم
که از ویرانه
های سیاهی و
تباهی رژیم
اسلامی سر
برآوَرَد. وقتی
سال ۱۳۸۹
فرارسید،
تجربیات
مبارزات توده
ای مردم از
بهار ۱۳۸۸ را
به همراه داشتیم.
مبارزات
شکوهمندی که
پایه های
استبداد دینی
حاکم را
لرزاند. هر
چند این
مبارزات با سرکوب
خشن وخونین
دستگاه ولایت
فقیه روبرو شد،
اما بیداری
بزرگی به
دنبال داشت.
بیداری بزرگی
که چشمان
جهانیان را به
سوی ایران
چرخاند. در
پایان آن سال
و آغاز سال
۱۳۸۹،
سرکوبگران
حاکم، از در
هم شکستن جنبش
و پایان آن
سخن می راندند
تا بذر نا
امیدی در دل
مردم بکارند و
زمستان سیاه
جمهوری
اسلامی را
ابدی نشان دهند.
در تمامی
این سال، با
تبلیغات
سنگین و
دروغین دستگاه
حاکم روبرو
بوده ایم. آن
ها برای پایان
دادن به جنبش
مردم، چوبه های
دار بر پا
داشتند. صدها
نفر را اعدام
کردند.
مطبوعات و
نشریات محدود در
چهارچوب
قانون رژیم و
یا وابسته به
اصلاح طلبان را هم تعطیل
کردند. کنترل
امنیتی بر
وبلاگ ها و
شبکه های
اجتماعی را به
اوج رساندند.
در متن این
فضای سرکوبگرانه
و با این خیال
که دیگر مشکلی
از سوی مردم
در کار نخواهد
بود، طرح حذف
یارانه ها را
به اجرا
درآورند تا
دزدی سازمان
یافته از سفره
های خالی مردم
را به سرانجام
برسانند. تبلیغاتچی
های دروغ
پرداز
حاکمیت، از
موفقیت این طرح
و از رضایت
مردم و سرکوب
جنبش داستان
ها بافتنند.
اما ترس از
مردم همواره
آن ها را
نگران می کرد.
از این رو بود
که هنگام
اجرای طرح حذف
یارانه ها، به
تمامی محلات و
شهرهای بزرگ نیروهای
انتظامی و
بسیجی گسیل
داشتند و هر
نوع انتقاد و
مخالفت با این
طرح را نیز ددمنشانه
سرکوب کردند.
امید آن ها
این بود که اوضاع
را بر وفق
مراد جهت
دهند.
حاکمان
اسلامی که
امید ایجاد
جزیره آرامش
را در سر می
پروراندند،
وقتی موج
انقلابات
مردمی جهان
عرب آغاز شد و
در مدت کوتاهی
طومار
استبداد های
حاکم در تونس
و مصر را در هم
پیچید، مذبوحانه
وانمود می
کردند که این
انقلابات به
کمک آن ها
خواهد آمد و
فشار بر
جمهوری
اسلامی را
کاهش خواهد
داد. آوازه
گران دروغ
پردازشان حتی
تلاش می کردند
تا خیزش های
مردمی جهان
عرب را حرکت
های اسلامی
قلمداد کنند.
اما نسیم
انقلاب عرب،
خیلی زود به
ایران هم
رسید.
اعتراضات ضداسبتدادی
ناتمام سال
۱۳۸۸ دوباره
از سر گرفته شد.
تظاهرات
میلیونی ۲۵
بهمن، خواب از
چشمان حاکمان
ربود. تداوم
تظاهرات و اعتراضات
مردمی در اول،
دهم، هفدهم و
بیست و چهارم
اسفند، نشان
داد که جنبش
ضداستبدادی
مردم ایران از
پا ننشسته
است. این جنبش
این بار با
عمق بیشتر و
با شعارهای روشن
تر به جریان
افتاد. گسترش
اعتصابات
کارگری، حضور
گسترده تر
جوانان و مردم
محلات زحمتکش
نشین در حرکت
ها، گسترش
همبستگی
بیشتر و دو
جانبه ی جنبش
ضداستبدادی
با
جنبش زنان و
ملیت های تحت
ستم، سراسری
تر شدن
اعتراضات و
برجسته تر شدن
ناکارآمدی
پروژه ی اصلاح
رژیم، بیان
روشن این عمق
یابی جنبش
ضداستبدادی
بود. عمق یابی
جنبش و روشنی
شعارها باعث وحشت
حاکمان شد. آن
ها برای کنترل
و مهار جنبش،
راه یک پارچه
تر کردن
دستگاه حاکمیت
را در
پیش گرفتند. ربودن
سران اصلاح
طلب و کنار
گذاشتن یکی از
ستون های
جمهوری
اسلامی از رأس
مجلس خبرگان،
نمونه های
آشکار این سمت
گیری است. اما
این تلاش برای
یک پارچه
کردن، تلاش
عبثی به نظر
می رسد.
اختلافات در
میان حلقه های
درونی تر رژیم
روز به روز
ابعاد تازه
تری می یابد. از
این رو تلاش
برای یک
پارچه کردن
دستگاه
حاکمیت و
سرکوب، نمی
تواند روند رو
به گسترش جنبش
ضداستبدادی
مردم را سد
کند و قدرت
تعرضی جنبش
مردم،
اختلافات
میان بالائی را
تشدید نیز خواهد
کرد.
اکنون که سال
۱۳۸۹ را به
پایان برده
ایم و سال ۱۳۹۰
را آغاز می
کنیم، تجربه
دو سال مبارزه
گسترده را به
همراه داریم.
این تجارب
گرانبها به ما
می آموزند که :
اول ـ برای
درهم شکستن
حاکمیت
اسبتداد دینی
و دستگاه عظیم
سرکوبش، راهی
جز گردآمدن
گسترده ترین
نیروی مردمی وجود
ندارد. حاکمیت
اسلامی به
دلیل ساختار
ویژه ی سیاسی
اش؛ سوختن
تمامی کارت های
عوامفریبانه
اش در
برابر مردم و
انزوای جهانی
اش، راهی برای
عقب نشینی
ندارد از این
رو با تمام
نیرو از
موقعیت سیاسی
و اقتصادی خود
دفاع خواهد
کرد. بنابراین
برای
به زیر کشیدن
استبداد دینی
حاکم که اکنون
آشکارا به سوی
ساختاری
فاشیستی تجدید
سازمان می
یابد، باید
عظیم ترین
نیروی توده ای
را به میدان
آورد. تنها از
این طریق است
که می توان
کلیت جمهوری
اسلامی را در
هم شکست و راه
را برای شرایط
نوینی که مردم
بر سرنوشت
خویش حاکم
شوند، هموار
ساخت.
دوم ـ وقتی
صحبت از به
میدان آمدن
عظیم ترین
نیروی توده ای
در میان است،
نباید فراموش
کرد که اکثریت
عظیم جامعه را
کارگران و
زحمتکشان کشور
تشکیل می
دهند. از این
رو هر تاکتیک،
شعار و سیاستی
که راه را
برای به میدان
آمدن کارگران
و زحمتکشان و
تهیدستان
هموار نسازد،
نمی تواند به
توده ای تر
شدن جنبش
ضداسبتدای
خدمت کند. به
تجربه
دریافته ایم
که حتی اگر
تظاهرات میلیونی
نیز در شهرهای
کشور شکل
بگیرد ولی این
تظاهرات
نتواند توده
گسترده ی کار
و زحمت را به میدان آورد،
وآن ها را حول
خواست ها و
شعارهای مشخص
شان همراه
سازد، نمی
تواند قدرت
ضربتی خود را گسترش
دهد.
سوم ـ تکیه
کردن تنها بر
یک تاکتیک، و
آن هم تظاهرات
خیابانی، در
شرایطی که رژیم
اسلامی به دلیل
ساختار سیاسی
و
سازمانیافتگی
دستگاه های
سرکوبش، از
قدرت واکنش و
مقابله
برخوردار
است، نمی تواند
تاثیرات مورد
نظر را به
دنبال داشته
باشد. از این
رو برای بسیج
بیشترین نیرو،
در کنار
تظاهرات
گسترده
خیابانی،
بایستی انواع
نافرمانی های
مدنی،
اعتراضات
موردی و
اعتصابات
کارگری را نیز
به کار گرفت.
اکنون که با
طرح حذف یارانه
ها و
آشکار تر شدن تاثیرات
تحریم های
اقتصادی،
بحران گسترده
ی اقتصادی کمر
خانواده های
کارگران و
زحمتکشان و
تهیدستان را
درهم شکسته
است، باید
خواست ها و
شعارهای
مطالباتی را
نیز در کنار
خواست ها و
شعارهای
سیاسی به شکلی
گسترده به
میان آورد.
سازمان ما فرارسیدن
بهار و نوروز
را به کارگران
و زحمتکشان و
همه مردم آزاده
ایران و بویژه
به خانواده های
داغداری که در
این سی و دو
سال حاکمیت
سیاه اسلامی
عزیزان
خود را از
دست داده اند، تبریک
می گوید و بار
دیگر اعتقاد
راسخ خود بر توان
شکست ناپذیر
مردم برای سرنگونی
جمهوری
اسلامی و بر
پائی حاکمیت
مردمی بر پایه
ی ارگان های
قدرت توده ای را
مورد تاکید
قرار می دهد.
به امید آنکه
سال نو، سال
گسترش
مبارزات ضداستبدادی
و انقلابی
مردم ایران؛
سال در هم شکسته
شدن ستون های
ارتجاع در
ایران و
خاورمیانه و
سال شکوفا شدن
ایده های
انسانی آزادی،
برابری، و
همبستگی
انسانی باشد. «هیچ
شک نباید داشت
روز خوبتر
فرداست و با
ماست»
سرنگون
باد رژیم جمهوری
اسلامی
زنده باد
آزادی، زنده
باد
سوسیالیسم
هیئت
اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران (راه
کارگر)
۲۹ اسفند
۱۳۸۹ـ ۲۰ مارس
۲۰۱۱