کنفرانس
استکهلم؟ و یا
ادامه بازی ؟
سعید
صارمی
براساس
اخبار منتشر
شده، گویا
قرار است ،
شهر استکهلم
برای دومین با
ر شاهد بر
گذاری کنفرانس
گروهی تحت
عنوان " اتحاد
برای
دموکراسی " باشد.
بنا بر ادعای
آقای " فریدون
احمدی " ، که مسئول
هماهنگی ،
تدارک و
برگزاری این
کنفرانس میباشد،
کنفرانس
مورد نظر به
دعوت " حزب لیبرال
سوئد" و " حزب
سوسیال
دمکرات" ، در
محل " پارلمان
سوئد " ، در
تاریخ ۲۵ و ۲۶
ماه مه ،
انجام
خواهد شد.
دعوت
مشترک و
همزمان دو حزب
مختلف سوئدی ،
که یکی به
راست محافظهکار
و دیگری حزبی
میانه و نسبتا
چپ هست، از
نکات شگفت
انگیز این
کنفرانس است.
اما نکته مهم
تر این است که
گویا ندای
اتحاد طلبی
آقایون و
خانومهای
شرکت کننده ،
بیشتر دلً
احزاب سوئدی
را نرم کرده
تا ایرانیها
را!
این
چهارمین
کنفرانس
جمعیت " اتحاد
برای دموکراسی " است. به
همین دلیل ،
در اینجا غیر
منطقی است که
اگر
این کنفرانس
را جدای از سه
کنفرانس قبلی
تحلیل کنیم.
این کنفرانس هر چه
باشد،
تداومی است
از کنفرانسهای
قبلی. اما
موضوع جالب
این است که
ردّ پای
کنفرانسهای
پیش از این را
در هیچ کجای
مبارزه سیاسی
و اجتماعی نمیبینیم.
همانطور که از
همین حالا میشود
حدس زد ،
که با توجه
به ترکیب
افراد و گرایشهای
سیاسی موجود
در این
کنفرانس، از
این گردهمائی
نیز هیچ اثری
در جهت رشد و
تعالی
مبارزات
اجتماعی یا
سیاسی
نخواهیم یافت.
از این
رو این
کنفرانس را نه
میتوان نقد
منفی کرد،
زیرا اصولاً
از آن انتظاری
مثبت داشتن
امری عبث است
، و نه به قوه
نقد مثبت
میشود آن را
نقد نمود.
زیرا اصولاً چیزی
ارائه نداده
اند که
بخواهیم نسبت
به آن خوشبین
باشیم. اما
نکته جالب این
است که با این حساب
، چرا این
کنفرانسها
همچنان ادامه
مییابند؟
پاسخ به این
پرسش را شاید
بتوان در
ادامه این
مطلب پیدا
کنیم .
اما
حال برگردیم
به موضوع
کنفرانس و
ترکیب شرکت
کنندگان آن.
ابتدا ، به
ساکن با یک
پدیده جالب
روبرو میشویم.
آن هم این است
که ترکیب شرکت
کنندگان کنفرانسهایی
که این جمعیت (
اتحاد برای
دموکراسی ) ،
برگزار میکند،
مدام در حال
تغییر است.
یارگیریهای
که به باور
نگارنده بیش
از هر چیز به
شرایط روز
بستگی دارد تا
به اهداف
ادعایی شرکت
کنندگانش.
تاکتیکی است و
نه استراتژیک.
و جالب تر این
که بطور محسوس
نه کسی از
جمعیت اتحاد
برای
دموکراسی ،
اخراج میشود،
و نه کسی از
آن استعفا میدهد!
با این حال
ترکیب آن ،
مدام در حال
تغییر و تحول
است!
در
اینجا بهتر
است جهت کشف
حقیقت،
نگاهی
بیفکنیم به
مصاحبه آقای "
فریدون احمدی
" ، که با سایت
اخبار روز
انجام داده
اند . ایشان در
بخشی از این
مصاحبه میگویند
که ، :" طبعاً
این
سازمانیابیها
موقت و متناسب
با وظایف پیش
رو خواهد بود
و ترکیب ارگانهای
آن متغیر".
اما
وظایف این جمع
چه چیزها میتواند
باشد که
متناسب با آن
، ترکیب ارگانهای
این تشکل نیز
،
تغییر میکند؟!آقای
" فریدون
احمدی این
وظایف را اینطور
بر میشمارد
، " برپایی
دیالوگ
پیرامون چالشها
، گسلها ی
اجتماعی
موجود در
ایران ،
برای حصول
توافق ، ایجاد
همرایی میان
طیف هر چه
گسترده تری از
ایرانیان ، بر
سر گذر به
دموکراسی بر پایه
انتخابات
آزاد و
منصفانه و به
عنوان ما حصل
این دو روند،
همگرایی
نیروهای
خواهان برقراری
دموکراسی در
ایران و گذر
از نظام جمهوری
اسلامی"!
برخلاف
این جمله
پردازیهای
پر طمطراق ،
تمامی این چند
جمله را میشد
در همان دو
کلمه نخست
تعریف کرد ؛ "
برپایی دیالوگ"!
انتخابات
آزاد و گذر از
جمهوری
اسلامی و هر
چند بند دیگری
که به آن
اضافه شود،
مهم نیست. مهم
آن است که
پراتیک سیاسی
اجتماعی این
جمع از همان "
برپایی
دیالوگ "
جلوتر نرفته
است. وظایف
جدیدی هم بر
دوش این جمع
سنگینی نمیکند.
با این حال
ترکیب این "
ارگانها !"
مدام تغییر میکند.
البته آقای "
احمدی " به این
اشاره نمیکنند
که چرا ترکیب
شرکت کنندگان
نیز مدام
تغییر میکند.
اما
پاسخ این پرسش
را باید در
جای دیگری
جست. واقعیت
این است که در
اولین
کنفرانس که در
استکهلم
تشکیل شد، نه
اثری از تحریم
بود و نه تهدیدهای
جدی نظامی.
جالب تر این
که نه کسی آن
کنفرانس را
جدی تلقی کرد
و نه حتی
خودشان. هم
محل کنفرانس ،
مخفی بود و
هم شرکت
کنندگانش.
در
زمان تشکیل
کنفرانس
کنفرانس دومی
تحریم وضع شده
بود. ترکیب
کنفرانس هم به
همچنین و
بنابر سیاستهای
روز تغییر
یافته بود.
اتفاقاً در آن
کنفرانس
اکثریت
شرکت
کنندگان نیز از
تحریم
استقبال
کردند. حتی در
آن کنفرانس
برای جا
انداختن این
موضوع ، از دو
فعال سیاسی
آفریقای
جنوبی که دوره
آپارتاید را
تجربه کرده
بودند دعوت به
عمل آوردند تا
در مورد محاسن
تحریم سخنرانی
کنند.
در آن
کنفرانس در
رابطه با کمک
مالی گرفتن
از جریانات
استعماری هم
سخن گفته شد. سخنان
خانم " نوشابه
امیری " را همگان
یادشان هست.
کنفرانس
سومی که همان
کنفرانس پراگ
باشد ، را به
یاد داریم. کنفرانسی
بی حال. بی
ریشه. البته
باز هم با
تغییراتی
شگرف. بی
حال ، زیرا
زمانی اتفاق
افتاد که
تحریم رخ داده
بود، اما در
آن زمان ، کسی
نمیدانست
که رژیم
سرکوبگر
جمهوری
اسلامی با
تحریم
کنندگاناش به
توافق میرسد
یا خیر. جالب
تر این که ،
کنفرانس پراگ
به پیک نیک
دسته جمعی
بیشتر شبیه
بود تا
کنفرانس. به
باور نگارنده
، کنفرانس
پراگ تنها به
این دلیل تشکیل
شد، که در
فضای سیاسی
موجود فراموش
نشوند!
اما
کنفرانس
چهارمین نیز جالب به
نظر میرسد.
جالب از این
جهت که برگزار
کنندگان
کنفرانس ،
دقیقا ۲۴ و ۲۵
ماه مه را
برای برگزاری
این کنفرانس
در نظر میگیرند.
یعنی ۳ هفته
قبل از
انتصابات در
جمهوری
اسلامی. به
باور نگارنده
این همزمانی
بی معنا
نیست. چه بسا
در این
کنفرانس بنا
بر سیاستهای
روز اتفاقات
عجیبی بیفتد.
در اینجا
، طرح
این پرسش ضروری است.
آیا برگزار
کنندگان
واقعی این
کنفرانسها ،
همانهایی
هستند که ادعا
میشود و یا
از ما
بهترانند؟
چرا
برگزار
کنندگان
نسبتا ثابت
هستند اما شرکت
کنندگان
تغییر میکنند؟این
که آقای "
احمدی " ادعا
دارند که بر
پایه وظایف
روز ترکیب
ارگانها نیز
تغییر میکنند
به شوخی
بیشتر شباهت
دارد تا
واقعیت! وقتی
شما در همان
نقطه اول در
جا میزنید
که نامش
برپایی
دیالوگ است ،
علت تغییر ترکیب
شرکت کنندگان
را در جای
دیگری باید
جستجو نمود!
این را
در مورد
کنفرانس
بروکسل هم
گفته بودم، و
باز هم تکرار
میکنم.
ترکیب را همان
کسانی تعیین
میکنند که
بازی را راه
انداخته اند.
تغییر و تحول
در ترکیب شرکت
کنندگان را
تنها یک
پارامتر تعیین
میکند.
سیاست روز
نظام سلطه!
مطمئن
باشید که اگر
سناریو
پایانی ، حمله
نظامی باشد
ترکیب باز هم
تغییر خواهد
کرد! و اگر
قرار بر
انقلاب مخملی
باشد
بازیگرانی
دیگر لازم میشوند. اگر قرار
بر حفظ رژیم
ضد مردمی
جمهوری
اسلامی هم که
باشد، به
تناسب با آن
ترکیب
کنفرانس تغییر
خواهد یافت،
مهم این است
که قاعده بازی
پذیرفته شود!
یعنی قداست
نظام سلطه ،
استعمار و استثمار!
سعید
صارمی
شنبه ۴
خرداد ماه
۱۳۹۲