گفته
بودند که تحریم
ها هیچ اثری
بر اوضاع
اقتصادی
ایران ندارد
و زندگی مردم
ایران را
ارتقاء
خواهند داد.
احمد
نوین
رهبر و
صاحب منصبان
حکومت اسلامی
ایران مرتباً
به مردم دروغ
گفته اند و
اکنون نیز دروغ
میگویند. از
جمله گفته
بودند که
محاصره
اقتصادی
ایران توسط
دولت های
امپریالیستی هیچ
اثری بر اوضاع
اقتصادی
ایران ندارد و
وعده داده
بودند که زندگی
مردم ایران را
ارتقاء
خواهند داد و
بعلاوه گفته
بودند که تحریم
های اقتصادی
ایران باعث
رُشد و تعالی
صنعت و تولید
در ایران
خواهد شد.
ابتدا به چند
مورد در رابطه
با اجرای
برنامه های
اقتصادی و
اجتماعی که
وعده داده بودند
اشاره میکنم و
سپس با توجه
به اینکه تحریم
اقتصادی
ایران توسط
دول
امپریالیستی
غرب و اثرات
مرگبار آن،
مرتباً زندگی
مردم ستمدیده
ایران را به
مرگ تدریجی
تبدیل نموده
اند،
توضیح میدهم
که عکس العمل
ها و راه حل
های حکومت
اسلامی ایران
در این موارد نه
آنچنان که
رژیم سرکوبگر
ولایت فقیه
تبلیغ میکرد، بلکه
خلاف آن وعده
ها و گفتارها،
به واقعیت
پیوست.
احمدی
نژاد وعده
داده بود که
با اجرای طرح
سرمایه گذاری
زود بازده،
اشتغال در سطح
میلیونی بوجود
خواهد آورد.
بعلاوه مدعی
شده بود که با
اجرای طرح
هدفمند کردن
یارانه ها،
رفاه و آسایش
به مردم ایران
تقدیم خواهد
کرد.
ضمناًاحمدی
نژاد گفته بود
به همه
خانواده های
کم درآمد
ایران باغ 1000
متری و ساختمان
سه طبقه 300 متری
خواهد داد. در
رابطه با ریشه
کن کردن
بیکاری در
ایران متعهد
شده بود که در
سال 1389 یک
میلیون و
پانصد هزار
فرصت شغلی و
در سال 1390 نیز 2
میلیون و
پانصد هزار
فرصت شغلی
دیگر بوجود خواهد
آورد. در
رابطه با
توانائی
حکومت اسلامی
ایران در رابطه
با تحریم های
اقتصادی
امپریالیست
ها بر علیه
مردم ایران
نیز مدعی شده
بود که هیچ
نگرانی در
رابطه با
تحریم ها وجود
ندارد. زیرا
دولت 907 تن طلا
باضافه 120 میلیارد
دلار
امریکائی در
اختیار
دارد و
میتواند تا
چند سال در
مقابل تحریم
ها مقاومت و
بخوبی از پس
مخارج کشور و
بودجه برآیند.
مسئولان
جمهوری
اسلامی ایران
از جمله علی
خامنه ای در
رابطه با
تحریم ها ادعا
کرده بودند که
تحریم های
اقتصادی
ایران باعث
تقویت بنیه
اقتصاد مستقل
ایران میشود و
در نتیجه صنعت
ایران رُشد
خواهد کرد.علی
خامنه ای گفته
بود که ایران
در مقابل
تحریم ها
واکسینه شده
است. او حتی
سال 1391 را سال
ارتقاء تولید
ملی نامگذاری
کرده بود.
مقامات
مسئول حکومت
ایران مدعی
شده بودند که
تهدید غرب به
تشدید تحریم
نفت ایران یک
توپ توخالی
است. زیرا
بنابر نظر
آنها کشورهای غربی
بیشتر از
حکومت اسلامی
به نفت ایران
وابسته هستند.
مقامات
مسئول حکومت
ایران اعلام
نموده بودند
که اگر هم
کشورهای غربی
و متحدانشان
نفت ایران را
تحریم نماید،
مشتری های نفت
در جهان به صف
ایستاده اند و
حکومت اسلامی
ایران نفت را
به آنها خواهد
فروخت.
بعلاوه
مقامات مسئول حکومت
ایران گفته
بودند که
انبار ها را
آنچنان از
کالاهای
ضروری و مورد
نیازمایحتاج
مردم پُر کرده
اند، که تحریم
های اقتصادی
باعث هیچ کمبودی
نخواهد شد.
علاوه
بر ادعاهای
فوق الذکر،
مقامات مسئول حکومت
ایران تهدید
کرده و گفته
بودند که اگر
تحریم های
اقتصادی
ایران باعث
شود که در راه
فروش نفت ایران
مشکلاتی
بوجود بیاید،
حکومت اسلامی
ایران،
برادران سپاه
پاسداران و
نیروهای
دریائی حکومت
اسلامی ایران
جلوی صدور نفت
از خلیج فارس
به امریکا و
اروپا را، با
بستن تنگه
هرمز خواهند
گرفت.
مقامات
مسئول
حکومت ایران
گفته بودند که
هرگاه اروپا و
امریکا
بخواهند بر
علیه حکومت
اسلامی ایران
دست بعملی
بزنند،
جمهوری
اسلامی ایران
قبل از
دشمنان،
پیشدستی
میکند و ضربات
قاطعی به آنها
وارد خواهد
کرد.
اما رهبر
و صاحب منصبان
رژیم نیز
خودشان
میدانستند که
حرف مفت
میزنند. حالت
کودک وحشت زده
ای را داشتند
و دارند که در تاریکی
با صدای بلند
با خودش صحبت
میکند، تا ته
دل خودش را
قرص نماید.
حالت
کودک وحشت زده
ای را داشتند
و دارند که سر
و صدا میکند
تا احساس ترس
و تنهائی را
در ذهن خویش
کوچک جلوه بدهد
و احساس قدرقدرتی
را در روحیه و
ذهن خودش
تقویت نماید. زیرا
خود رهبر،
رئیس جمهور،
فرماندهان
سپاه پاسداران،
روسای قوه
مقننه و
قضائی،
فرماندهان
سپاه و بسیج، امامان
جمعه و چماق
بدستان آنها،
فرماندهان
پلیس و نیروهای
انتظامی
رژیم، لباس
شخصی ها همه و
همه میدانند
که مردم
ستمدیده؛
کارگران و
زحمتکشان،
زنان، جوانان،
مبارزین حق
طلب ملیت های
ساکن ایران،
کوتاه سخن اکثریت
مردم ایران پشت سر
حکومت نیستند.
میدانند
که فقط تکیه
به سرنیزه
دارند. میدانند
که در صورتی
که مردم
ستمدیده
آزادیخواه و مخالف
تبعیض برای
گرفتن حقشان،
آگاه تر و سازمان
داده شوند، یک
شبه همه
قدرقدرتی
رژیم پوچ میشود.
در آتش خشم
مردم میسوزد.
دود میشود و
بهوا میرود و
باصطلاح دیگر
نه از تاک
نشان ماند و
نه از تاک
نشان. سرنوشت
رژیم شاه را
دیده بودند.
هنوز
سخنرانی وحشت
زده فرمانده
نیروهای انتظامی
رژیم را پس از
بر گزاری
تظاهرات چند
میلیونی
جوانان در
اعتراض به
تقلبات در
نمایش انتخابات
ریاست جمهوری
در سال 1388 را از
یاد نبرده اند.
این
فرمانده
نیروهای
انتظامی رژیم
اعتراف کرده
بود که در اوج
حوادث که
ماموران
انتظامی از
مقابله با مردم
معترض و
خشمگین عاجز
شده بودند و
در پنج منطقه
تهران هم زمان
کنترل از دست
ماموران رژیم
خارج شده بوده
است. این
فرمانده گفته
بود: اگر این 5
منطقه بهم
پیوسته
بودند،
بیچاره میشدیم.
چه کار
میتوانستیم
بکنیم.؟
لذا با
همه الدرم
بلدرم و تلاش
شان در قدرتمند
نشان دادن
رژیم ولایت
فقیه حتی
بقایای حزب
الهی های
باصطلاح ذوب
در ولایت فقیه
را هم نمیتوانند
بفریبد.
لازم
است مواردی از
ادعاهای رهبر
و صاحب
منصبانش در
یکی دو سال
گذشته که
مختصرا در
ابتدای مقاله
مورد اشاره
قرار گرفت، در
مسیر عمل مورد
بررسی قرار گیرد
تا روشن شود؛
آیا آنچه را
که رژیم سرکوبگر
ولایت فقیه
مردم فریبانه
تبلیغ میکرد،
عملی شده است
و یا اینکه
خلاف آن وعده
ها و گفتارها
واقع شده است.
با
اجرای نخستین
بخش طرح
هدفمند کردن
یارانه ها
بهبودی در
زندگی
اقتصادی کارگران
و زحمتکشان
ایران بوجود
نیامد. برعکس،
تورم 50 درصدی و
گرانی های 60 ،70
در صدی و در
مواردی چند
برابر شدن
قیمتِ کالاها
و خدمات ضروری
و مصرفی مردم،
مرتباً نان از
سفره
زحمتکشان
ربوده و کمر
آنها و
خانواده
هایشان را زیر
بار زندگی خم
کرده است.
از باغ
1000 متری و
ساختمان سه
طبقه 300 متری که
احمدی نژاد
وعده داده بود
که به
خانوادهای کم
درآمد خواهد
داد، خبری
نشد. طرح پوچ
از آب در آمد.
در عوض اجاره
خانه ها بطور
سرسام آور
گران تر شده
است.
آگهی
های اجاره
منزل اعم از
آپارتمان و
ویلا های
افسانه ای که
شامل رهن های 400-
500 میلیونی و
اجاره بهاء
های چند صد
هزار تومانی و یا
فروش
آپارتمان و
ویلا های افسانه
ای بقیمت های
یک میلیارد
تومانی و
بیشتر در
مناطقی از
تهران که محل
سکونت
وابستگان به
حکومت ویا
صاحبان سرمایه
است نشان
میدهد که به
قیمت خانه
خرابی اکثریت
شهروندان تحت
ستم کشور،
اقلیتی ناچیز
که در لشکر
ظلم رهبر و
اعوان و
انصارش قرار
دارند به برکت
"نظام مقدس"
جمهوری
اسلامی ایران
موفق شده اند
ثروت ها و
سرمایه های
افسانه ای را
که متعلق به
کارگران و زحمتکشان
کشور ما بوده
است به مالکیت
شخصی خودشان
در آورند.
در
همین سالهای
اخیر روشن شده
است که اجرای
طرح سرمایه
گذاری زود
بازده و اشتغال
در سطح
میلیونی که
دولت احمدی
نژاد وعده
داده بود نیز
یک دغلکاری دیگر
بوده است، جهت
انتقال بخش
دیگری از ثروت
ها و سرمایه
های کارگران و
زحمتکشان
کشور ما به
مالکیت صاحبان
زر و زور و
وابسته به
حاکمیت.
تحت
نام اجرای طرح
سرمایه گذاری
زود بازده بیش
از 19 میلیارد
دلار به 168 نفر پرداخت
شده است. یعنی
بطور متوسط به
هر کدام از از
این دزدان بیت
المال بیش از 100
میلیون دلار
اعطا کرده اند.
حتی مباحث
نمایندگان
مجلس شورای
اسلامی رژیم
نیز خبر از
بتاراج رفتن
این سرمایه
عظیم و عملی
نشدن وعده های
احمدی نژاد در
این مورد را
میدهد.
وعده
های احمدی
نژاد در مورد
ایجاد یک
میلیون و
پانصد هزار
فرصت شغلی در
سال1389 و 2
میلیون و
پانصد هزار
فرصت شغلی
دیگر در سال 1390
نیز دروغ بود
و پوچ از آب
درآمد. ارائه
آمار تقلبی شاغلین
کشور توسط
دستگاههای
وابسته به دولت
و افشاء آنها
توسط رقبای
احمدی نژاد و
اقتصاد دان
های مستقل بیش
از گذشته باعث
بی آبروئی حکومت
اسلامی ایران
شده است.
ادعاهای
علی خامنه ای
که مدعی شده
بود که تحریم
ها باعث تقویت
بنیه اقتصاد
مستقل ایران
میشود و صنعت
ایران رُشد
خواهد کرد نی
با تشدید ورشکستگی
بنگاههای
تولیدی ایران
پوچ از آب در
آمد. اکنون 50%
بنگاههای
تولیدی ایران
ورشکسته شده
اند و بقیه
نیز با ظرفیت
های 30 الی 50 در صد
مشغول به کار
هستند.
هم
اکنون مرتباً
خبر میرسد که این
و یا آن بنگاه
تولیدی ایران
بعلت نرسیدن
مواد اولیه
ضروری از خارج
از کشور ویا
بعلت ورود بی
رویه کالاها
بداخل کشور، یا
بخشاً و یا
تماماً از کار
میافتد. هم
اکنون مرتباً اخبار
میگویند که کارگران
بخش های مختلف
تولید و خدمات
گروه گروه
بیکار میشوند
و به صفوف
ارتش ذخیره
کار می
پیوندند.
احمدی
نژاد گفته بود
هیچ نگرانی در
رابطه با
تحریم ها وجود
ندارد. زیرا
دولت معادل 907 تن طلا
باضافه 120 میلیارد
دلار
امریکائی دارد و
میتواند تا
چند سال دیگر
در مقابل
تحریم ها بخوبی
از پس مخارج
کشور و بودجه
برآید.
این
ادعای احمدی
نژاد که گفته
بود تا دو سال
بعد از آغاز
تشدید تحریم
ها نیز نباید
نگران بود با
اولین
تلاطمات در
بازار ارز و
طلای ایران و
تصمیمات
امریکا و
اتحادیه
اروپا در
رابطه با
تشدید تحریم
های ایران و بالا
رفتن حیرت
انگیز قیمت
ارزهای معتبر
جهانی و طلا پوچ از
آب در آمد.
با
افزایش بی
اعتمادی مردم
به پول جاری
کشور و افزایش
تقاضای خرید
طلا و سکه و ارزهای
معتبر خارجی،
قیمت سکه های
طلا و ارزهای
معتبر خارجی
اکنون نسبت به
چند ماه قبل حدود
دو برابر شده
است. دلار 1060
تومانی اکنون
بقیمت حدود 2000 تومان
و سکه طلا
بقیمت حدود 800
هزار تومان
معامله میشود.
بعلاوه بانک
مرکزی جمهوری
اسلامی ایران
نیز با ابلاغ
بخشنامه ای،
قطع کامل ارز
مسافرتی را
تایید کرده
است. همزمان گفته
شده است که به
دانشجویان و
بیماران نیز
ارز دولتی
تعلق نخواهد
گرفت.
علی
خامنه ای گفته
بود که ایران
در مقابل
تحریم ها
واکسینه شده
است. حتی سال 1391
را سال ارتقاء
تولید ملی
نامگذاری کرده
بود. این
ادعاهای رهبر
حکومت اسلامی
ایران نیز پوچ
از آب در آمد.
اثرات مخرب
تشدید تحریم
ها توسط دولت
های
امپریالیستی
و هم پیمانان
آنان چنان بر
اقتصاد بیمار
ایران که بعلت
سیاست های
ارتجاعی
حکومت ایران،
پیشاپیش بحال
مرگ افتاده
بود موثر واقع
شده است که
لازم نیست که
استاد اقتصاد
بود تا به عمق
ادعاهای کِذب
علی خامنه ای
پی بُرد.
تشدید ورشکستگی
بنگاههای
تولیدی
ایران، تشدید
بیکاری آشکار
و پنهان در
بازار کار
ایران،
آنچنان عیان و
غیر قابل
انکار است که
علی خامنه ای
نیز اکنون
مجبور شده است
که ادعاهای
خودش در رابطه
با واکسینه شدن
ایران در
برابر تحریم
ها را بکناری
بگذارد. دیگر
از ارتقاء
تولید ملی در
حکومت نکبت
بارش صحبت نمیکند
و شعار تقلبی
دیگری را که
رژیم اش قادر
به سازماندهی
آن نیز
نیست در
دستور کار
دولت احمدی
نژاد قرار داده
است. اکنون
علی خامنه ای
از اقتصاد
مقاومت، یعنی
اقتصاد جنگی
صحبت میکند.
یعنی بدون
پوزش از مردم
در نهایت
استیصال به
دروغگوئی های
گوبلزی اش
ادامه میدهد.
رهبر و
رئیس جمهور
نظام و همه
صاحب منصابان
دیگر حکومت
اسلامی ایران
گفته بودند که
تهدیدهای غرب
در رابطه با تشدید
تحریم نفت
ایران یک توپ
توخالی است. زیرا
غرب بیشتر از
حکومت اسلامی
به نفت ایران
وابسته است.
لذا ادعا کرده
بودند که با
آغاز تحریم
نفت ایران،
قیمت نفت خام
در بازارهای
جهانی بعلت
کمبود صادرات
نفت به 150 دلار و
یا 200 دلار در هر
بشکه خواهد
رسید.
گفته
بودند که اگر
غرب نفت ایران
را تحریم نماید،
مشتری های نفت
به صف ایستاده
اند و حکومت
اسلامی ایران
نفت را به
آنها میفروشد.
این
ادعایشان نیز
در عمل نادرست
از آب در آمد. اکنون
بنابر
گزارشات رسمی
اوپک، صادرات
نفت خام در
جهان با وجود
کاهش چشم گیر
صادرات نفت
ایران، نسبت
به سال گذشته 1
میلیون و 600
هزار بشکه افزایش
نشان میدهد.
عربستان
صعودی اکنون 2
میلیون بشکه
بیشتر در روز
به صادرات نفت
خام اش افزوده
است. همچنین
صادرات نفت
خام عراق از 2500
میلیون بشکه
در روز به
بیشتر از 4
میلیون بشکه
در روز رسیده
است. لیبی
حدود 600 هزار
بشکه نفت خام
بیشتر از سال گذشته
صادر مینماید.
لذا کمبودی در
عرضه صادرات
نفت در جهان
بوجود نیامده
است و قیمت هر
بشکه نفت نیز
در جهان نسبت
به چندین ماه
گذشته حدود 20%
کاهش نشان
میدهد.
اما
این دولت ایران
است که برای
فروش نفت خام
اش به دریوزگی
افتاده است.
صادرات نفت
خام اش نصف
شده است و
برای ارسال همین
مقدار و
دریافت بهای
این مقدار نیز
بعلت قطع بیمه
کشتی های نفتی
ایران و اخراج
ایران از
قرارداد
سوئیفت دچار
بیماری چه
کنم، چه کنم
شده است.
اخیراً
هم خبر میدهند
که احتمالاً
دولت احمدی
نژاد ناچار
خواهد شد که
در بودجه 1391
کشور نیز
تجدید نظر نماید.
بمعنای دیگر
فشار به مردم
ستمدیده
ایران افزایش خواهد
یافت.
توجه
کنید که عضو
کميسيون
بهداشت در
خصوص اظهارات
وزير اقتصاد
در صحن علنی
مجلس گفته است
که:
بودجه 1391 با
توجه به شرايط
جديد، نياز به
بازبينی دارد.
گفته
بودند که
انبار ها را
آنچنان از
مایحتاج مردم
پُر کرده ایم
که تحریم ها
باعث هیچ
کمبودی
نخواهد شد.
چند روز قبل خبرگزاری
نیمه رسمی مهر
اعلام کرد که
به دستور ویژه
محمود احمدی
نژاد معاون
وزارت صنعت،
معدن و تجارت
حسن رادمرد
گفته است که:
با دستور ویژه
رئیس جمهور و
تاکید وزیر
صنعت، معدن و
تجارت، ذخیرهسازی
استراتژیک کالاهای
اساسی که شامل
گندم،
کنجاله،
نهادههای
دامی، روغن
خام، شکر خام،
برنج، برای
حداقل معادل
سه ماه نیاز
کشور، در
دستور کار
قرار گرفته
است.
انتشار
همین خبر نشان
میدهد که
برخلاف ادعای دولت
مبنی بر اینکه
جای نگرانی
نیست و انبار
ها را از
مایحتاج مردم
پُر کرده ایم
دروغ بوده
است. اکنون که
تشدید تحریم
ها گلوی مردم
تهیدست،
اکثریت مردم
ایران را
میفشارد تازه
بفکر افتاده
اند که مقداری
ذخیره سازی نمایند.
شاید باین علت
که فکر میکرده
اند با
شروع مذاکره
با کشورهای 1+5
تشدید تحریم
ها متوقف
خواهد شد.
شاید باین
علت که فکر
میکردند با
التماس های
سعید جلیلی نماینده
ایران به
کاترین اشتون
نماینده
اتحادیه
اروپا در
استانبول،
امام زمان شان
بکمک شان
خواهد آمد و
همه چیز به
خوبی و خوشی
پیش خواهد
رفت.
شاید باین
علت که فکر
میکردند با
تقاضای
همکاری با
کشورهای 1+5 و
نوشیدن جام
زهر، دولت های
امپریالیستی
با حکومت
ایران به سازش
خواهند رسید
و همه
چیز به خوبی و
خوشی ادامه
خواهد یافت.
لذا چاره
اندیشی
نکردند و
مرتباً رجز
خواندند. در
همه این موارد
تنها چیزی که
در محاسبات
شان جائی
نداشت،
سرنوشت
اسفبار مردم
ستمدیده در
حکومت اسلامی
ایران بود.
توجه کنید:
در حالی که
جمعیت کشور
حدود 75 میلیون
نفر است، قادر
نیستند که
حداقل
نیازهای
ضروری مردم کشور
را پوشش
بدهند. اما
انسان چقدر
باید
خودخواه، پرت
از واقعیات
جامعه، مردم
فریب و بی
مسئولیت باشد
که همانند علی
خامنه ای رهبر
رژیم اسلامی
ایران در جمع
مديران دستگاههای
دولتی نسبت به
کاهش جمعيت
هشدار بدهد و
خواستار آن شود
که جمعيت
ايران 150 تا 200 ميليون
نفر افزایش
یابد. تبهکار تر از
او مريم مجتهدزاده،
مشاور رئيس
جمهوری است که
اطلاع داده
است که طرح
بازاريابی
اجتماعی
مادری در جهت
افزايش جمعيت
از آبانماه
امسال در سطح
ايران اجرايی
خواهد شد
.
در رساندن
نان و مواد
ضروری و
روزمره 75 میلیون
نفرمردم
درماندند،
حالا بفکر
حکومت به 150 تا 200
میلیون
افتاده اند.
شاید هم
درگیری نظامی
با غرب را
حتمی ارزیابی
میکنند و پیش
بینی
مینمایند که
میلیون ها و شاید
دهها میلیون
نفر در آتش آن
جنگ خواهند
سوخت و یا
ناچار به
مهاجرت از
کشور خواهند
شد، لذا،
پیشاپیش
میخواهند آن کسری
جمعیت را با
افزایش زاد و
ولد جبران
نمایند.
گفته
بودند که اگر
تحریم های
اقتصادی باعث
شود که در راه
فروش نفت
ایران مشکلاتی
بوجود بیاید،
حکومت اسلامی
ایران، برادران
سپاه
پاسداران،
نیروهای
دریائی حکومت
اسلامی ایران
جلوی صدور نفت
از خلیج فارس
به امریکا و
اروپا را
میگیرند.
گفته
بودند که اگر اروپا
و امریکا بخواهند
بر علیه حکومت
اسلامی ایران
دست به اقدام بزنند
، جمهوری
اسلامی ایران
قبل از آنها
پیشدستی
میکند و ضربات
قاطعی به آنها
وارد خواهد
کرد.
هم زمان که
در حال رجز
خوانی بودند،
یکی از
بزرگترین
ناوهای جنگی
ارتش امریکا
از پایگاه
دریائی
امریکا در
خلیج فارس
وارد تنگه
هرمز شد و
بطرف دریای
عمان روان شد.
فرماندهان
سپاه
پاسداران،
نیروهای
دریائی حکومت
اسلامی ایران
دست از پا خطا
نکردند. تنها
پس از عبور
این ناو
امریکائی از
تنگه هرمز، فرمانده
سپاه در منطقه
خطاب به
فرمانده آن
ناو امریکائی
گفت: اگر بار
دیگر به خلیج
فارس برگردی
نابود خواهی شد
و ادامه داد
که ما تنها یک
بار تذکر
میدهیم.
مدت
زمانی کوتاه
پس از این
باصطلاح
تذکر، ناو عظیم
جثه امریکائی از
تنگه هرمز
عبور کرد و به
خلیج فارس بازگشت.فرماندهان
سپاه
پاسداران،
نیروهای
دریائی حکومت
اسلامی ایران
دست از پا خطا
نکردند.
اما
نتیجه این
ماجراجوئی
لفظی حکومت
اسلامی ایران
این شد که چند
روزی در بازار
نفت در جهان
تلاطماتی
بوجود آمد و
چند روزی قیمت
نفت خام چند
دلار در هر
بشکه بالا رفت
و به طبع آن
قیمت کالاها
نیز افزایش
یافت.
پس از
آن قیمت نفت
در جهان کاهش
یافت. اما
قیمت کالاها
کاهش نیافت.
در نتیجه
مقداربیشتری
از درآمدهای
ایران صرف ورود
کالاهای
وارداتی به
کشور شد. گربه
رقصانی حکومت
اسلامی ایران
و هم پهلو شدن
حکومت اسلامی
ایران با
خواست محافلی
از قدرت در
جهان
امپریالیستی،
به نفع کارتل های
نفتی و
"برادران
قاچاقچی"
سپاه و بضرر
مردم ایران تمام شد.
تنها
اشاره به همین
چند مورد کافی
است نشان دهد
که نه تنها
محاسبات حکومت
اسلامی ایران
در رابطه با
امپریالیست
ها احمقانه
است، نه تنها
سیاست های
اقتصادی حکومت
اسلامی ایران
در رابطه با
وضعیت بحرانی
کشور ما تاریک
اندیشانه و
ارتجاعی است و
بقصد چپاولگری
از خزانه کشور
و ثروت های
متعلق به مردم
ایران است، بلکه
همه ادعاهای حکومت
اسلامی ایران در
رابطه با
ارتقاء زندگی
مردم ایران و
ادعاهای
اینها که
تحریم های
اقتصادی
ایران،
محاصره
اقتصادی
ایران توسط
دولت های
امپریالیستی
هیچ اثری بر
اوضاع
اقتصادی
ایران ندارد و
ادعاهای
اینها که
تحریم ها باعث
رُشد و تعالی صنعت
و تولید در
ایران خواهد
شد پوچ
و مردم
فریبانه است.
البته
روح الله خمینی
نیز خزعبلاتی
نظیر آنچه که
علی خامنه ای
و اعوان
انصارش امروز
تحویل مردم
ایران میدهند
در 10 سال حکومت خون
بارش ادعا کرده
بود. اما هر
بار که مردم
برای کسب حقوق
خودشان در 33
سال گذشته قد علم
نموده اند
پاسخ حکومت
اسلامی ایران
به آنها
دستگیری،
زندان، شکنجه
و اعدام بوده
است.
نه شاه
نه شیخ و نه
"کمک های
بشردوستانه"
امپریالیست
ها راه برون
رفت از
ورشکستگی های
اقتصادی،
بیکار سازی های
فزاینده، راه
توقف سرکوب و
خفقان، راه دست
یابی به آزادی
و رفع تبعیض
ها را به مردم
ستمدیده
ایران نشان
نخواهند داد.
زیرا که بقاء
آنها، بقاء
ارتجاع در
ایران و منافع
امپریالیست
ها تنها به
تداوم مردم
فریبی سرکوب و
غارت و تداوم
ناهنجاری های
اقتصادی-
اجتماعی در
جامعه بستگی
دارد.
برای
خلاصی از
گرداب های مرگ
و نیستی، فقر
و فلاکت
جمهوری
اسلامی ایران،
مردم ستمدیده
ایران ناچارند
که سد مقدم
پیشروی شان
بسوی آزادی و
برابری، یعنی
حکومت اسلامی
ایران را
سرنگون و به
زباله دان
تاریخ رهسپار
نمایند.
به
امید
فرارسیدن آن
روز به مبارزه
خودمان ادامه
میدهیم.
فراموش
نکنیم ؛ ملت
سازمان داده
شده، ملت مصمم
، آزادیخواه و
برابری طلب،
منشاء همۀ
قدرت ها است.
جمعه
۱۳
مرداد ۱۳۹۱
برابر با ۳
اگوست ۲۰۱۲