Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۰ برابر با  ۰۲ می ۲۰۱۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۰  برابر با ۰۲ می ۲۰۱۱
اشغال کوبا ، یک تجربه تاریخی

اشغال کوبا ، یک تجربه تاریخی

پال داماتو

مترجم : صادق افروز

مقدمه مترجم : اگر می خواستم عنوان مقاله را لغت به لغت ترجمه کنم چنین می شد : نیرویی که هرگز خوب نبوده است یا نیرویی که هرگز حسن نیت نداشته است . (1)  پال داماتو در این مقاله ، تجارب انقلابیون کوبایی را در جنگ استقلال طلبانه علیه اسپانیایی ها  که اواخر دهه 90 قرن نوزدهم انجام شد بازگو می کند .همانگونه که داماتو یاد آور می شود هیچ دو تجربه تاریخی شرایط یکسانی ندارند . موازی پنداشتن شرایط تاریخی صحیح نیست ، ولی می توانیم از تجارب انقلاب ها و برخورد نیروهای امپریالیستی به این جنبش ها بیاموزیم . جنبش استقلال طلبانه کوبا که در سال های آخر قرن نوزدهم اتفاق افتاد پس از خروج اسپانیایی ها خود را بازنده و دراسارت اشغالگر تازه ای دید . داماتو به آن دسته از نیروهایی که زیر فشار ارتش قذافی بر شورشیان  در لیبی از کمک ها و دخالت های امپریالیستی دفاع می کنند هشدار می دهد .

*

ایالات متحده آمریکا در طول تاریخ پر از خشونت خود ، انگیزه هایش را از دخالت نظامی در دیگر کشور ها ، ترویج دمکراسی ، مبارزه با تروریزم ، سرنگون کردن حاکم مستبد ، حمایت از شهر وندان و نجات جان انسان ها عنوان کرده است . اما اهداف واقعی این عملیات  ، بطور اساسی با آنچه عنوان شده متفاوت بوده است . از شیوه رفتار آمریکا در جریان جنبش استقلال طلبانه کوبا علیه اسپانیا  در اواخر دهه 1890 می توان آموخت . عملیاتی که در سال 1898 در "جنگ کوچک با شکوه " (2) به اوج خود رسید و فیلیپین و پورتوریکو را به مستعمره و کوبا را به تحت الحمایه (2) تبدیل کرد .

پس از جنگ داخلی  (3)   ، ایالات متحده به عنوان قدرت اصلی اقتصادی جهانی ظاهر شد . این کشور اگرچه دیر به صحنه غارت جهان آمده بود ولی  لنگان لنگان از پی قدرت های بزرگ اروپایی بویژه فرانسه و انگلستان به عرصه غارت گام گذاشت .   .

وقتی به پایان قرن نوردهم نزدیک می شدیم ، قدرت های اروپایی مشغول تکه پاره کردن دنیا و تبدیل آن به مستعمرات و مناطق تحت نفوذ خود بودند و می خواستند از مناطقی  که در آن ها منابع اولیه قرار دارد به بهترین وجهی استفاده کرده و نیروی کار ارزان و بازار حفاظت شده  را برای خود با اطمینان در اختیار داشته باشند  . در چنین شرایطی مقامات آمریکایی ، سیاست مداران و سرمایه داران از دولت آمریکا می خواستند که سیاست خارجی اش را با تکیه بر نیروی دریایی و نظامی بویژه در منطقه دریای کارائیب (4) ، آمریکای لاتین و پاسیفیک  تقویت کند .

در زمانی که کوبا در اشغال اسپانیا بود ، گروهی از سرمایه داران آمریکایی به این کشور رفتند تا در صنعت پر رونق شکر سرمایه گذاری کنند .کوبا به دلیل قرار گرفتن در منطقه استراتژیک دریای کارائیب نیز بسیار حائز اهمیت بود .

انقلابی مشور کوبایی ، حوزه مارتی که زمانی در آمریکا مشغول سازمان دهی مبارزه بر علیه اسپانیایی ها در تبعید بود به پشتیبانی مالی و سیاسی آمریکایی ها خوش آمد گفت ، اما او در مورد طرح آمریکایی ها در جزیره بدبین بود . مدت کوتاهی قبل از مرگش بدست اشغالگران اسپانیایی در سال 1895 به هنگام اسارت  نوشت :

این وظیفه من است که تا آنجا تشخیص می دهم و قدرت و روحیه انجام آن را دارم با دفاع از استقلال کوبا از گسترش آمریکا در وست ایندیز (5) و افتادن بدن سنگین آن روی سرزمین های ما در آمریکا جلوگیری کنم .من داخل این هیولا ( منظور حوزه مارتی ، آمریکاست.  )زندگی کرده ام وآنرا خوب می شناسم و تنها سلاح من قلاب سنگ داوود است.(6)

جنگ انقلابی برای استقلال کوبا از چنگ اسپانیایی ها توسط حوزه مارتی و هوادارانش در سال 1895 آغاز شد . این جنبش پشتیبانان بسیاری در داخل آمریکا داشت . حتی مطبوعات زرد که متعلق به شخص بسیار پر نفوذی به نام ویلیام رندالف هرست بودند از این جنبش پشتیبانی می کردند . بدون شک ، مطبوعات برای ساخته و پرداخته کردن یک پرونده علیه اسپانیا کار زیادی را رویاروی خود داشتند .پس از رژه پیروزمندانه ارتش انقلابی کوبا ، اسپانیا  ،ژنرال والریانو وایلر را به سمت مسئول امور کوبا برگزید . او به سرعت طرح دگرگون کردن ساختاری خود را ارائه داد . این حکم تنها 8 روز به ساکنین کوبا فرصت می داد تا به شهر هایی که زیر تسلط اسپانیایی هستند نقل مکان کنند . بر طبق این حکم ، انتقال مواد غذایی از یک نقطه به نقطه دیگر ممنوع شد . اجرای این سیاست مرگ بیش از نیمی از جمعیت 500 تا 600 هزار نفری را که این قانون شامل حالشان می شد موجب شد .

در حین جنگ انقلابی ، تحت هدایت پرزیدنت کلیولند ، آمریکا از به رسمیت شناختن ارتش انقلابی کوبا خود داری کرد و با استفاده از قدرتش از ملحق شدن نفرات جدید و ارسال مهمات به ارتش انقلابی جلوگیری کرد که در واقع کمک بزرگی به اسپانیایی ها بود .

بسیاری از تحلیل گران در آن موقع بر این عقیده بودند که قبل از تهاجم آمریکا به این جزیره ، اگر کوبایی ها قادر بودند مهمات، مواد غذایی و دارویی وولوازم پزشکی را خریداری کنند بدون کمک آمریکایی ها ، اسپانیایی ها را شکست می دادند.

همین لشکر چریکی گرسنه که سلاح و مهمات به اندازه کافی نداشتند و تعدادشان هرگز از سی هزار نفر تجاوز نکرد و توسط افرادی چون ماکزیمو گومز  و  آنتونیو ماکئو رهبری می شدند اسپانیایی ها را به عقب راندند و کنترل یک دوجین شهر و اکثر مناطق روستایی را بدست گرفتند . زمانی که آمریکا تصمیم به مداخله گرفت گفته می شد اسپانیا با شکست فاصله چندانی ندارد . در همین حال اقلیتی در جنبش استقلال طلبانه کوبا بودند مثل استرادا پالما  که از دخالت نظامی آمریکا در کوبا حمایت می کردند . این عده معتقد بودند که تنها آمریکا قادر است وضعیت باثباتی در کوبا ایجاد کند تا نظم و اجرای قانون که لازمه پیش رفت اقتصادی کوباست برقرار شود .

  

یکی از مورخین به نام فلیپ استرادا معتقد بود : " امریکا تنها به این دلیل در کوبا دخالت می کند تا از رادیکال تر شدن انقلاب جلوگیری کند . "بحث ها و جدل های دیگری هم در این دوره برای توجیح مداخله گری صورت می گرفت . از جمله گفته می شد که انقلاب به آشوب و بی نظمی و بخصوص جنگ نژادی منجر خواهد شد که در واقع به تسلط سیاه پوستان اشاره داشت .وزیر کشور اقای کلیولند به نام ریچارد اولنی در همان موقع نوشت : " دلائل محکم تری برای ترس و واهمه از آینده کوبا وجود دارد . اینکه پس از عقب نشینی اسپانیایی ها از جزیره ، اتحاد بین جناح ها ودسته های مختلف شورشی از بین برود و جنگ نژادی آغاز شود ."

اما همه کوبایی ها مثل استرادا در موضع دفاع از دخالت گری آمریکایی ها نبودند . بخصوص آنهایی که در کوبا مشغول نبرد با اسپانیایی ها بودند با چنین موضعی مخالف بودند . آنتونیو ماکئو یکی از رهبران کوبایی هشت ماه قبل از آنکه بدست ارتش وایلر در دسامبر 1896 کشته شود نوشت :

ما به دخالت هیچ نیرویی برای پیروز شدن احتیاج نداریم .25 تا 35 هزار

تفنگ و میلیون ها گلوله به کوبا بفرستید .ما کوبایی ها  کمک دیگری لازم

نداریم

کلمات ماکئو پیامبرگونه بود .پرزیدنت ویلیام مک کینلی  که جانشین کلیولند شد ، طرح جنگ علیه اسپانیا را در کوبا آغاز کرد . این جنگ نه برای کمک به جنبش استقلال طلبانه کوبا بلکه برای بدست گرفتن کنترل اوضاع قبل از دست یابی کوبایی ها به استقلال بود .

دولت آمریکا تمایل داشت اسپانیا مادامی که منافع اقتصادی آمریکا را در جزیره تضمین می کند در قدرت بماند .هنگامی که به وضوح آشکار شد اسپانیا بیش از این قادر به کنترل اوضاع نیست ، آمریکا تصمیم به دخالت نظامی گرفت .

همانگونه که یادداشت های فونر گواهی می دهند تمام اطلاعات موجود در مورد کوبا دال بر این بود که پیروزی شورشیان تنها به دلیل کمبود اسلحه به تعویق افتاده بود . اگر مک کینلی واقعا به سرنوشت انسان ها در کوبا علاقمند بود می بایست ارسال اسلحه به شورشیان را آزاد می گذاشت . در همین رابطه فونر نوشت : "اگرچه در پیش گرفتن چنین سیاستی به این معنی بود که کوبا بطور واقعی هم از اسپانیا و هم از آمریکا مستقل شود و این چیزی بود که مقامات آمریکایی تحت هیچ شرایطی حاضر به پذیرش آن نبودند . "

سخنرانی 11 آوریل مک کینلی در کنگره آمریکا که طی آن به اسپانیا اعلان جنگ داد بطور واضح مخالفت با استقلال کوبا بود . مک کینلی در این سخنرانی گفت : به رسمیت شناختن هر دولتی در کوبا وابسته به پذیرش تعهدات بین المللی است . در صور ت مداخله رفتار ما وابسته به پذیرش یا عدم پذیرش آن دولت خواهد بود ."

کوبایی ها مصرانه بیان می کردند که هرگونه حمله آمریکا بدون در نظر گرفتن استقلال کوبا به منزله اعلان جنگ علیه کوبا خواهد بود .

اما با متمم  موسوم به " تلر " انقلابیون کوبایی آرام شدند .این متمم بر آن بود که آمریکا هیچ گونه قصدی برای تصاحب و کنترل جزیره ندارد و تنها در پی آرام کردن اوضاع است .وفتی آمریکا به این مهم دست یافت جزیر را به عهده خود مردم خواهد گذاشت . پس از تهاجم به کوبا و اشغال آن  ،این بیانیه نشان داد در عمل تا چه اندازه بی معنی بوده است .

آمریکا موفق شد نیروهایش را با کمک ارتش انقلابی کوبا به رهبری ژنرال گالیستو گارسیا در جنوب شرقی کوبا پیاده کند. این حرکت موجب شد از نقل و انتقال نیروهای اسپانیایی به سمت آن منطقه جلوگیری شود .

 

علیرغم نقش بسیار مهمی که نیروهای کوبایی در پیروز ی آمریکایی ها ایفا کردند ، رسانه های آمریکایی که از سوی مقامات نظامی حمایت می شدند انتقاداتی را در سرزنش شورشیان کوبایی آغاز کردندو آنها را تنبل ، بدون فایده و ثمر می نامیدند . این تلاش ها به این دلیل انجام می شد که نفش آمریکا را در پیروزی بر اسپانیا بیش از آنچه واقعا بود بزرگ جلوه بدهند .به منظور تحقیر بیشتر ، ژنرال ویلیام شفتر ، رئیس سپاهیان آمریکا در کوبا پس از سقوط شهر سانتیاگودی کوبا ، در مراسم جشن و سروری که برپا شده بود از ژنرال کوبایی ، گارسیا حتی دعوت هم بعمل نیاورد . پس از اشغال شهر ، نیروهای آمریکایی به اسپانیایی ها اجازه دادند در پست های خود در شهر بمانند و از ورود انقلابیون کوبایی به شهر جلوگیری کردند . گارسیا به اندازه ای عصبانی بود که پس از این حادثه استعفا کرد .

امر مشابهی در دسامبر همان سال اتفاق افتاد . هنگامی که اسپانیایی ها قدرت را به نیروهای آمریکایی واگذار کردند ، در هاوانا کمیته مردمی کوبا جشن 5 روزه ای را تدارک می دید تا پیروزی مشترک نیروهای آمریکایی و کوبایی را تبریک بگوید .این جشن و سرور با رژه سپاهیان انقلابی کامل می شد . اما این جشن توسط ژنرال های آمریکایی مسئول لغو شد و نیروهای کوبایی از ورود به شهر منع شدند .

 ارتش آمریکا پس از خروج اسپانیایی ها در کوبا ماند . تحت رهبری ژنرال لئونارد وود جزیره به مناطق مختلف تقسیم شد و بر هر منطقه  یک ارتشی آمریکایی حکمرانی می کرد و فعالیت پلیس به عهده سپاهیان آمریکایی بود.

به عنوان یک پیش شرط برای خروج نیروهای آمریکایی در سال 1902 ، ژنرال وود اصرار داشت یک متمم به قانون اساسی کوبا افزوده شود . این متمم که "پلات " نام داشت  بر آن بود که ایالات متحده برای حفاظت از استقلال کوبا ، نگهداری دولت ، حمایت از مالکیت و آزادی فردی از حق خود برای دخالت در کوبا استفاده خواهد کرد.

 کوتاه سخن آنکه این متمم قانون اساسی به ایالات متحده چنان حقی را اعطا  کرد که هر هنگام صلاح بداند و بخواهد به کوبا حمله ور شود .سپاهیان آمریکا در سال های 1906 ، 1909 ،1912و بین سال های 1917 تا 1923 بارها کوبا را اشغال کردند . پس از این تاریخ ایالات متحده بطور عمده از طریق پشتیبانی از دیکتاتور دوست و متحد سیاست خودش را پیش برد .

ما از این تجربه درس های بسیاری می توانیم بگیریم . اگرچه هیچ موازی سازی تاریخی دقیق نیست . ولی داستان حمله آمریکا به کوبا ساختاری فراهم می کند تا ما قادر به درک بهتر دخالت آن 100 سال بعد در لیبی باشیم .این تجربه به ما می آموزد تا در پشت شعار های انسانگرایانه در دخالت نظامی ، اهداف واقعی را جستجو کنیم .

هیچ جنبش انقلابی از قِبل پذیرش دخالت نظامی یک قدرت امپریالیستی سود نبرده است . چنین پشتیبانی به قیمت منحرف شدن اهداف جنبش منجر خواهد شد . آنتونیو ماکئو با این کلمات چنین بینشی را خلاصه کرده است :

بهتر است بدون هیچ کمکی بپاخیزیم ویا بر زمین افتیم تا آنکه

یک سپاسگزاری به همسایه قدرتمندمان مقروض شویم .

تاریخ ترجمه 27 آوریل 2011

توضیحات :

.1.  عنوان مقاله به انگلیسی چنین است :

Never A Force For Good

Little Splendid War 2.

3. در حال حاضر ، پورتوریکو به صورت تحت الحمایه آمریکا اداره می شود .

4. جنگ های داخلی آمریکا بین سال های 1861 تا 1867به وقوع پیوست . در این جنگ ها بیش از 600 هزار نفر جان خود را از دست دادند .

5. مهمترین جزایر دریای کارائیب عبارتند از : کوبا ، دومینیکن ، پورتوریکو .این جزایر در جنوب شرقی فلوریدا و خلیج مکزیک ، شمال آمریکای لاتین و در شرق آمریکای مرکزی قرار گرفته اند . در حدود 7 هزار جزیره در این منطقه واقع است .بعضی از این جزایر هنوز در مالکیت کشورهای اروپایی مثل هلند ، انگلیس و فرانسه قرار دارند .

6. منظور  اسلحه قدیمی است که قدمت آن به زمان داوود پیغمبر بر می گردد .

7. وست ایندیز نام دیگر جزایر و منطقه کارائیب است .

 

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©