Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
جمعه ۲۰ تير ۱۴۰۴ برابر با  ۱۱ جولای ۲۰۲۵
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :جمعه ۲۰ تير ۱۴۰۴  برابر با ۱۱ جولای ۲۰۲۵

اطلاعیه شورای هماهنگی

در محکومیت برخوردهای غیرانسانی با کودکان افغانستانی

 

محمد حبیبی/ سخنگوی شورای هماهنگی

 

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران با نگرانی عمیق، موارد مکرر خشونت، تحقیر، طرد و تبعیض علیه کودکان افغانستانی ساکن ایران را رصد کرده و این‌گونه برخوردهای ضدانسانی را به‌شدت محکوم می‌کند.

جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۷۲ به کنوانسیون جهانی حقوق کودک پیوسته و متعهد شده است که تمامی کودکان در قلمرو حاکمیتی‌اش را بدون تبعیض، مورد حمایت، آموزش و مراقبت قرار دهد. نقض این تعهدات، صرفاً یک تخطی حقوقی نیست، بلکه لکه ننگی بر وجدان عمومی جامعه ماست.

بویژه که خبرهایی نگران کننده از رد مرز کودکان و دختران افغانستانی بدون حضور والدین آنها گزارش شده است. به‌علاوه بسیاری از این کودکان در حالی رد مرز می‌شوند که همه‌ی مدارک اقامتی قانونی در ایران را دارند یا اصلا در ایران متولد شده‌اند. بسیاری از آن‌ها پس از رد مرز به دلیل جنسیت خود حق برخورداری از آموزش را از دست می‌دهند.

از طرف دیگر تصاویر منتشر شده از محل نگهداری اتباع افغانستانی در شهرهای مرزی ، نشان دهنده عدم برخورداری از حداقل های حقوق انسانی بویژه در مورد کودکان است.

همه این موارد نقض کننده قوانینی است که جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی پایبندی به آن را پذیرفته است.

ما به عنوان معلمان این سرزمین، بر این باوریم که هیچ خط مرزی، ملیتی یا کاغذ هویتی نباید مانع دسترسی کودکان به آموزش، امنیت و کرامت انسانی باشد.

ما از تمامی نهادهای مدنی، فرهنگی، آموزشی و حقوق بشری می‌خواهیم در برابر این روند خطرناک و ضدانسانی سکوت نکنند. دفاع از حقوق کودکان، دفاع از آینده‌ی انسانیت است.

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

……………………………………………………….

مقابل رد مرز کودکان مهاجر و بی‌پناه سکوت نکنیم

جعفر ابراهیمی

درباره جنگ و پیامدهایش موضع‌گیری‌های متعددی صورت گرفته است. شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران نیز که تشکلی مستقل در داخل است، موضعی گرفت بر مبنای اصول صنفی، آموزشی و رویکرد اجتماعی. بیانیه شورا را می‌شود در ادامه مسیر چندساله تشکل‌های صنفی عضو در راستای اجتماعی شدن بیشتر تحلیل و بررسی کرد.

با اینکه شورای هماهنگی قبلا بارها درباره‌ پیامدهای جنگ هشدار داده بود، اکنون که جنگ رخ داده و کشور نه در حالت آتش‌بس، که در تعلیق است و برخی پیامدها سریعا آشکار شده‌اند، شاهد موضع و نظر بخش متشکل جنبش معلمان در این زمینه نیستیم.

امنیتی شدن فضای عمومی کشور، نتیجه بلافصل جنگ بود که جامعه در آن نقشی نداشت. از نمودهای اصلی این وضعیت، فشار بر فعالان سیاسی و اجتماعی، گسترش اعدام‌ها، سرکوب و بازداشت‌های گسترده بود.

جلوه برجسته اجتماعیِ این فضای جدید، اجرای سیاست اخراج مهاجران به بهانه‌ مقابله با اتباع غیرقانونی است. این سیاست ضد انسانی و نژادپرستانه، چنان ضربتی و شتاب‌زده اجرا شد که طبق اخبار بیش از ۶هزار کودک بدون والد رد مرز شده‌اند. چه سرنوشت تلخی در انتظار این کودکان است!

در اقدام اخیر حکومت برای اخراج اتباع به اصطلاح غیرقانونی، مواد کنوانسیون حقوق کودک نقض شده‌است.

مهم‌ترین مواد کنوانسیون که مستقیماً به حقوق کودکان مهاجر مرتبطند:

ماده ۲ – کشورها باید تمام حقوق مندرج در این کنوانسیون را بدون تبعیض از جمله بر اساس نژاد، ملیت، وضعیت مهاجرتی، یا وضعیت والدین برای تمام کودکان تضمین کنند.

ماده ۳ – در تمام اقداماتی که بر کودک تأثیر می‌گذارد، منافع عالیه کودک باید در اولویت باشد.

ماده ۶ – همه کودکان حق دارند زنده بمانند و رشد کنند.

ماده ۷ – کودک حق دارد از بدو تولد دارای نام، تابعیت و در صورت امکان، والدین خود را بشناسد و تحت سرپرستی آنان باشد.

ماده ۹ – کودک نباید از والدین خود جدا شود، مگر به حکم دادگاه و فقط به دلیل منافع کودک

ماده ۲۲ – کشورها باید اقداماتی انجام دهند تا از کودکان پناهنده یا کودکانی که به‌تنهایی به کشور وارد شده‌اند حمایت و مراقبت شود و سازمان‌های بین‌المللی مسئول نیز در این روند مشارکت داشته باشند.

ماده ۲۸ – همه کودکان حق آموزش دارند و کشورها باید آموزش ابتدایی رایگان و اجباری را برای همه فراهم کنند.

ماده ۳۷ – کودک نباید تحت شکنجه، مجازات یا رفتار ظالمانه قرار گیرد. بازداشت فقط در شرایط استثنایی وبرای کوتاه‌ترین زمان ممکن باید انجام شود.

حکومت با سوار شدن بر موج ملی‌گرایی احساسی ناشی از جنگ و مقصر جلوه دادن مهاجران، نه‌تنها مسئولیت ناکامی خود در جنگ را نمی‌پذیرد، بلکه با کمک جریانات راست افراطی (حتی در میان برخی نیروهای اپوزیسیون) می‌کوشد مهاجران افغانستانی را عامل اصلی تمام مشکلات معرفی کند.

صحنه‌های زشت و نفرت‌آلودی که علیه مهاجران در نقاط مختلف کشور در جریان است، گواهی است بر موفقیت نسبی این رویکرد فاشیستی. پیش از اخراج از آموزش و پرورش، بیست سال در مناطق حاشیه‌ای تهران تدریس کرده‌ام. در این مدت، دانش‌آموزان افغانستانی بین ۵ تا۱۰ درصد از کلاس‌ها را تشکیل می‌دادند. با اینکه در مناطقی فقیر، حاشیه‌نشین و پرآسیب تدریس می‌کردم که نزاع‌های فردی و جمعی در آن رایج بود، هرگز شاهد صف‌بندی «افغانستانی/ایرانی» میان کودکان نبودم. اختلافات در همان سطحی بود که بچه‌های تُرک با کُرد یا لُر با دیگران داشتند. نه کینه‌ای بود و نه نفرتی.

این حاکمیت، رسانه‌ها، نظام آموزشی و برخی بزرگ‌ترها هستند که کودکان و نوجوانان را به‌ گرایش‌های فاشیستی سوق می‌دهند.

امروز شاهد ویدئوهایی هستیم که در آن نوجوانان ایرانی، نوجوان افغانستانی را کتک می‌زنند، تحقیر و تهدید می‌کنند و دیگران فقط تماشا می‌کنند.

منکر رشد گرایش‌های نژادپرستانه نیستم اما باور دارم که این تصویر کل جامعه نیست. این چهره‌ای است که با کمک حکومت و حامیان ناسیونالیسم افراطی برجسته می‌شود تا بر ناتوانی‌های حاکمیتی سرپوش بگذارد.

انگار در این وضعیت تعلیق، قرار است در سایه  ترسی که برای عموم ایجاد شده مناسبات انسانی نیز به محاق برود. ما چگونه می‌توانیم خود را «معلم» بنامیم، اما در برابر این وضعیت سکوت کنیم؟

چگونه می‌توانیم تحقق حقوق کودکان را آرمان خود بدانیم، اما در برابر چنین فجایعی خاموش بمانیم؟

کودک، کودک است و منافع عالیه‌ کودکان را هیچ مصلحت یا قانونی نمی‌تواند نادیده بگیرد. از همین رو، انتظار می‌رود فعالان صنفی، تشکل‌های مستقل معلمان و در رأس آن، شورای هماهنگی، نسبت خود را با وضعیت فاجعه‌بار کنونی روشن کنند:آیا با سکوت، در کنار نژادپرستان و فاشیست‌های در قدرت و بیرون از قدرت ایستاده‌ایم؟ یا در سمت درست تاریخ؟ آیا دفاع از حقوق کودکان فقط شعار است؟ یا بخشی اساسی از باور ما به احقاق حقوق همه‌ کودکان؟

………………………………………..

بیانیه "انجمن یاری کودکان در معرض خطر"

در اعتراض به رد مرز کودکان

 

این بیانیه برای روزهای تلخ و ناگواری‌ست که در آن با اشک و آه کودکانی روبه‌رو هستیم که امیدشان به تحصیل، امنیت و آینده‌ای روشن در سرزمینی دیگر، ناگهان فرو می‌ریزد. کودکانی که هراسان و نگران، همراه با خانواده‌های آواره‌شان، ناگزیر به بازگشت به سرزمینی می‌شوند که از آن گریخته بودند؛ جایی که نه امنیت دارند و نه امید، نه تعلقی به آن احساس می‌کنند و نه پناهی برای زیستن.

 

با نهایت تأسف باید گفت که سیاست‌های سخت‌گیرانه، شتاب‌زده و ضد مهاجرتی، بدون آینده‌نگری و در فقدان عقلانیت و تدبیر، به اجرا درآمده است؛ سیاستی که نه‌تنها در پنهان‌کاری شکل گرفت، بلکه با بی‌توجهی مزمن به پیامدهای انسانی، اجتماعی و اخلاقی، سال‌ها مهاجران را در وضعیت نیمه‌قانونی، بی‌پناه و بی‌صدا نگاه داشته تا به‌عنوان نیروی کار ارزان، بی‌حقوق و آسیب‌پذیر به‌کار گرفته شوند و بار ناکارآمدی‌ها و مشکلات ساختاری کشور را بر دوش کشند.

ما شاهد بودیم حتی کارخانه‌های بزرگ یکی پس از دیگری تعطیل شدند، اما کارگاه‌های زیرزمینی و مراکز غیررسمی بازیافت، با جذب کودکان و بزرگ‌سالان مهاجر، در سکوت کامل و بی‌قانونی ادامه یافتند. کودکانی که شبانه و در شرایطی ناامن از مرز عبور داده می‌شدند و مستقیماً به کارهای طاقت‌فرسا مانند زباله‌گردی و کار اجباری گماشته می‌شدند. اینجا اگرچه جنگی رسمی در جریان نبود، اما زندگی شب و روز مهاجران، شباهتی تلخ به اردوگاه‌های کار اجباری داشت. آن‌ها برای زنده‌ماندن، برای لقمه نانی ناچیز، جان می‌کَندند؛ بی‌آنکه صدای‌شان شنیده شود.

و امروز، همان کودکان، همان خانواده‌هایی که در حاشیه‌ها، در آلونک‌ها و در سخت‌ترین شرایط ممکن تنها برای آموزش و آینده فرزندان‌شان پناه آورده بودند، با خشونتی بی‌رحمانه از سرزمین ما رانده می‌شوند. خانه‌های اجاره‌ای خود را ناچار رها می‌کنند، بیعانه‌هایشان بازگردانده نمی‌شود و به اردوگاه‌هایی در مرزها فرستاده می‌شوند که حتی نان و آب کافی ندارند.

ما، سازمان‌های مدنی، فعالان اجتماعی، و انسان‌هایی از دل همین جامعه، سال‌هاست درباره نقض حقوق کودکان هشدار داده‌ایم. تأکید ما همواره بر اجرای اصول کنوانسیون حقوق کودک بدون هیچ‌گونه تبعیض بوده است.

چرا باید کودکان قربانی تصمیم‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی شوند؟

در کدام ماده از قوانین ملی یا بین‌المللی، «اخراج» برای کودکانی که نه تهدیدی‌اند و نه مجرم، قابل توجیه است؟

چه کسی پاسخ‌گوی سرنوشت دخترانی خواهد بود که اکنون باید به دستان طالبان سپرده شوند؟

چه نهادی مسئول رنج روانی، بی‌خانمانی و محرومیت تحصیلی این کودکان است؟

ما هشدار می‌دهیم:

- اخراج کودکان، نقض آشکار و فاحش حقوق بشر است. حمایت از آن‌ها نه لطف، بلکه وظیفه‌ حاکمیت‌ها و جامعه بین‌المللی است.

- ما خواهان توقف فوری روند اخراج کودکان مهاجر هستیم.

- ما خواهان ایجاد مسیرهایی قانونی، ایمن و انسانی برای حمایت از این کودکان هستیم.

- ما خواهان پایان دادن به نفرت‌پراکنی رسانه‌ای و بی‌تفاوتی مسئولان نسبت به رنج انسانی هستیم.

بیایید زخم‌های مهاجران را عمیق‌تر نکنیم. بیایید به‌جای دشمن‌سازی، به همدلی تاریخی، انسانی و فرهنگی با مردم افغانستان تکیه کنیم؛ مردمی هم‌درد و هم‌سرنوشت، که امروز صدایشان در گلو خفه شده است.

 

کودکان را اخراج نکنید.

کودکان را نجات دهید.

پیش از آن‌که دیر شود.

…………………………….

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2025 ©