آنچه که از شرکت
کنندگان در اجلاس
"تغییرات آب و
هوا" در پاریس برنمی
آید
مازیار
واحدی
اجلاس پاریس
روزهای
پایانی خود را
پشت سر می گذارد.
پیش
نویس سند
توافقات روز
شنبه گذشته
منتشر شد. عمده کار نهادها
و کارشناسان
علمی با
انتشار پیشنویس
توافقنامه
فنی به واقع به
اتمام رسید. ولی
مذاکرات در
سطح وزرا برای
حصول به
توافقات هم
چنان ادامه
دارد. پس از
انتشار
پیشنویس سند
خبرگزاری
فرانسه اعلام
کرد که هنوز
مسائل مهمی از
جمله میزان
محدود شدن گرمایش
زمین و همچنین
کمک مالی به
کشورهای نیم
کره جنوبی
زمین، حل نشده
باقی مانده
است. در همین
رابطه واکنش پاپ
فرانسیس،
رهبر کاتولیک
های جهان
بسیار جالب
توجه بود. پاپ
فرانسیس طی
پیامی از
سران ۱۹۵
کشور حاضر در
کنفرانس
خواست برای
کنترل گرمایش
جهانی شجاعتر
باشند و
تصمیماتی جدیتر
و مؤثرتر
اتخاذ کنند. وی
بر یکی از مهم
ترین نکات
فراموش شده در
محورهای اصلی
مذاکرات
پاریس اشاره
می کند و می
گوید حفظ محیط
زیست و کنترل
گرمایش جهانی
به طور مستقیم
نسبت دارد با
مسئله کاهش
فقر و بهبود
زندگی صدها
میلیون انسان
فقیری که
اساساً برای معیشت
راهی جز
درآویختن با
طبیعت ندارند.
در
این رابطه وی
کاملا درست می
گوید. یک مثال
ساده در این
باره موج
مهاجران
اقلیمی است که
مجبور به ترک
شهر و دیار
خود شده اند. موج
رو به گسترش
مهاجرت به
اروپا مشتی
است از خروار.
مهاجرانی که غالبا
هم قربانی
خشکسالی و طبیعت
ویران و از
بین رفتن
منابع آبی
زادگاه خود هستند.
مهاجرت کسانی
که توان هجرت
را
دارند تنها
بخشی از مشکل
است. بخش دیگر
این است که
توانائی
مشارکت در طرح
های مهار
گرمایش جهانی
هم از فقیران
گرفته شده
است. رابطه
فقرزدایی و
مهار تغییر
اقلیم رابطه
درهم پیچیده
ای است که
برای حل آن
بایستی برای
هر دوی این
معضلات چاره
ای هم زمان
اندیشید. بیورن
لومبورگ
متخصص
دانمارکی
تبار علوم سیاسی
در همین رابطه
گفته هزینه
توقف نشر کربن
بسیار زیاد
است و بهتر است
این پول صرف
فقرزدایی و
توسعه سریع
جهان شود. چون
اگر شما فقیر
باشید دیگر
اهمیت نمی
دهید که چگونه
جهانی را
تحویل
آیندگان دهید.
اگر جهان می
خواهد واقعا تغییر
اقلیم را
کنترل کند،
همزمان باید
بطور واقعی
بخواهد که
نابرابری
جهانی را کاهش
دهد. به نظر می
رسد که این در
هم تنیدگی رابطه
تغییرات
اقلیمی و فقر
موردی نیست که
اجلاس پاریس
قصد پرداختن
به آن را
داشته باشد.
مورد
دیگر، که آن
هم بسیار مهم
است تامین
هزینه مبارزه
با تغییرات
اقلیمی است.
چه کسی یا
کسانی، کدام
دولت یا
دولتهائی
بایستی
بیشترین هزینه
را متحمل
شوند. جواب
برای اکثریت
بزرگ مردم
جهان روشن
است. کسانی که
بیشترین سهم
را در تولید
گازهای
گلخانه ای
داشته و دارند
بایستی بیشترین
هزینه را هم
بپردازند. در
این جا اجازه
دهید کمی وارد
جزئیات شویم.
دو جنبه از
واقعیت را تصور
کنید. یک
سرمایه دار، صاحب
یک موسسه
تولیدی
زنجیره ای،
زنجیره ای از
صاحبان
سرمایه و
موسسات
تولیدی و یا یک
دولتی که همه
چیز را براساس
میزان سودی که
برای انها
تولید می کند
ارزیابی کرده
و آنرا بکار
می گیرد را در
یک طرف داشته
باشیم و در سوی
دیگر فرد،
افراد،
ساکنین یک
شهر- منطقه،
یا مردم یک
کشور را در
نظر بگیریم. هردوی
این دو گروه
را قرار است
فرض کنیم از
سوخت فسیلی
مثلا ذغال سنگ
استفاده می
کنند. گروه
اول بدلیل
اینکه دسترسی
به ذغال سنگ
آسانتر و ارزانتر
صورت می گیرد
و در نهایت
سود بیشتری
برای انها به
همراه خواهد
داشت، از این
سوخت استفاده
می کند و
بدنبال
استفاده از
انرژی پاک نمی
رود. و گروه
دوم به دلیل
فقر و ناداری
تحمیل شده، و
اینکه جز ذغال
سنگ امکان
دیگری برای
سوخت ندارند
از ذغال سنگ
استفاده می
کنند. یا مثلا
گروه اول
جنگلها را به
آتش می کشند تا
بتواند بجای
آنها ویلا
بسازد و دومی
ها درخت را
قطع می کنند
تا لقمه نانی
به منزل
ببرند. هردو
یک کار را می
کنند. اما راه
حل مبارزه دو
راه متفاوت
است. برای حل
این مشکل از
گروه اولی ها
باید قدرت را
گرفت. و به
گروه دومی ها
باید قدرت داد
و فقر را گرفت.
اولی ها را که
بیش از یک
درصد جمعیت
جهان را هم
شامل نمی شوند
باید پائین
کشید تا نود و
نه درصدی ها
بتوانند برای
نجات جهان
نیروی خود را
بکار بگیرند. این
از رابطه
تغییر اقلیم
با فقر و
نابرابری که
کوشندگان
محیط زیست و
جنبش های مدنی
هر چه از آن
بگویند کم
گفته اند.
نکته
دیگری که حتما
و حتما
مدافعین محیط
زیستی بایستی
بر آن پای
بکوبند و
دولتهای خود
را مجبور به
عقب نشینی از
اجرای
طرحهائی
بکنند که تغییرات
اقلیمی را شدت
خواهد
دادبکنند،
رابطه این
تغییرات و
گسترش موج
مهاجرت است.
مهاجرت به
دلیل تغییرات
اقلیمی
سالانه بیست و
هفت میلیون
نفر را در سطح
جهان از خانه
و کاشانه خود
روانه دیار
غربت می کند.
آماری که رو
به افزایش
است. نزدیک
ترین نمونه
این شکل از
مهاجرت را هم
در بین
مهاجرین
سوریه ای شاهد
هستیم.
همه
این مشکلات
بعلاوه دیگر
معضلاتی که
ناشی از
تغییرات
اقلیمی هستند
این نکته را هر
لحظه و هرزمان
به ما یادآوری
می کنند که تغییرات
اقلیمی و
تصمیماتی که
برای مبارزه
با این
تغییرات
گرفته خواهند
شد از مهم
ترین موضوعاتی
است که می
تواند حیات
بشر را از خود
متاثر کند. آیا
تنها این
دلایل کافی
نیستند تا بر
لزوم دخالت
مستمر مردم و
تشکلهای
مستقل محیط
زیستی پای
بفشاریم. در
این باره
بیشتر خواهیم
گفت.
جمعه
۲۰ آذر ۱۳۹۴ برابر
با ۱۱ دسامبر
۲۰۱۵