افزایش
اعتراضات مردم
و گسترش نقض حقوق
بشر
رضا رییس
دانا
وضعیت حقوق بشر
در ایران روز به
روز در ایران وخیم
تر می شود؛ جنبه
ها و جلوه های بیشتری
می یابد و دایره
قربانیانش بیشتر
می شود. علت
خیلی ساده و
روشن است: نقض فاحش
حقوق بشر اهرم
اصلی حاکمیت برای
حفظ موجودیتش
به شمار می
رود. بنابراین
گسترش نقض حقوق
بشر در ایران با
افزایش نارضایتی
و اعتراضات اجتماعی
رابطه معنا داری
دارد. وقتی
وضع حاکمیت
خراب تر می
شود، سرکوب ها
را هم
شدت می دهند. افزایش
سرکوب، واکنش به
شکل گیری کانون
های مقاومت جدید،
ارتقای شکل های
اقدام در کانون
های شناخته شده
مقاومت، افزایش
احتمال از دست
رفتن کنترل بر
جامعه، و هنجارشکنی
های ناشی از ویژگی
خاص ایدئولوژیک
حاکمیت است.
در این مورد
اخیر گاهی
اوقات بازه زمانی
اهمیت پیدا می
کند. مثلا اگر ما
نظامی مذهبی و
فاشیستی و دشمن
آزادی عقیده و
وجدان نداشتیم،
و در عوض حتی
اگر بفرض گرفتار
یک دیکتاتوری لائیک
بودیم، حداقل
در همین اولین
هفته ماه رمضان
صدها نفر در شهرهای
مختلف کشور به
جرم روزه خواری
به تخت شلاق بسته
نمی شدند. اگر جدایی
دین از دولت رسمیت
داشت، و جماعتی
قشری و فاسد به
نام نمایندگان
تام الاختیار خدا
هر صدای مخالفی
را به نام پاسداری
از ارزش های الهی
سرکوب نمی کردند،
حداقل از بخشی
از سرکوب های ایدئولوژیک
در امان بودیم.
در حالی که حالا
شاهد دستگیری های
گسترده در همدان
و تبریز و سایر
شهرهای کشور و
صدور احکام شلاق
دستگیر شده گان
به خاطر روزه خواری
هستیم.
اعدام زندانی
سیاسی منصور آروند
در زندان میاندوآب،
حمله و ضرب و شتم
و بازداشت
کارگران گرسنه
فارسیت درود لرستان
در برابر وزارت
کار در تهران،
حمله و ضرب و شتم
کارگران ذوب آهن
اردبیل، ممنوع
الخروج کردن اسماعیل
عبدی، دبیرکل کانون
صنفی معلمان ایران
و ادامه جنگ روانی
نهادهای اطلاعاتی
و امنیتی رژیم
از طریق خبرگزاری
های فارس و تسنیم
وابسته به اطلاعات
سپاه در مورد پرونده
اسیدپاشی اصفهان
و سرنوشت محمد
علی طاهری بنیان
گذارعرفان حلقه
از محورهای مهم
برخوردهای ضد بشری
رژیم در روزهای
اخیر است.
خبرها و گزارش
ها نشانگر
آنند که دستگاه
سرکوب رژیم سعی
می کند متناسب
با اهمیت چالش
هایی که با
آنها درگیر
است واکنش نشان
دهد. اعدام زندانی
سیاسی کرد منصور
آروند، آن هم در
حالی که خبر جعلی
پخش کرده بودند
که وی اعدام نمی
شود، زنگ خطر نسبت
به گسترش اعدام
های سیاسی در کردستان
را به صدا درآورده
است. سبک اقدام
رژیم، یعنی اعدام
ناگهانی، پس از
پخش اطلاعات غلط
و ایجاد نوعی امنیت
خاطر کاذب در میان
خانواده و نزدیکان
و همراهان زندانی
دلیل روشنی دارد:
هدف سوزاندن زمان
ضروری برای سازماندهی
اعتراض جمعی و
راه انداختن کارزار
حقوق بشری است.
هدف جلوگیری از توده ای شدن
اعتراضات است!
در هم شکستن حساسیت
افکار عمومی از
طریق تبدیل خبرهای
جعلی به ابزار
جنگ روانی ترفند
دیگر دستگاههای
امنیتی رژیم
است . این مورد
را مخصوصا
شاهدیم که در زمینه
عاملان و آمران
اسیدپاشی در اصفهان
و سرنوشت محمد
علی طاهری در پیش
گرفتند. مثلا خبر
پخش می کنند که
مظنون اصلی اسیدپاشی
های اصفهان دستگیر
شده و در همان خبر
دستگیری مدعی می
شوند که فرد مظنون
به جرمش اعتراف
کرده است.ولی بلافاصله
اضافه می کنند
که هنوز به طور
قطع و یقین نمی
توان وی را عامل اسیدپاشی
اصفهان معرفی کرد.
در مورد طاهری،
مقامات قضایی
رژیم به وکیلش
گفتنند که وی حکم
اعدام گرفته
است. اما پس از پخش
خبر از سوی وکیل
طاهری، دستگاه
قضایی صدور حکم
را تکذیب کرد.
آنها این بازی
را در حالی راه
انداختند که بعضی
از هواداران عرفان
حلقه مدعی هستند
که شکنجه گران
رژیم طاهری را
چند ماه پیش زیر
شکنجه نابود کرده
اند.
تست افکارعمومی
و درجه حساسیتش
نسبت به موارد
خاص سرکوب ها،
جلوگیری از شکل
گیری اراده جمعی
از طریق پخش خبرهای
دروغ و اعدام های
برق آسا، توسل
به سرکوب های علنی
و خیابانی در مورد
بخشی از اعتراضات
کارگری و پیگرد
و بازداشت و ممنوع
الخروج کردن فعالین
سرشناس تشکل های
شناخته شده
صنفی و
غیردولتی روش های
مختلف سرکوب حاکمیت
در شرایط فعلی
است. به همین
دلیل لازم است
که در هر موردی
متناسب با شکل
سرکوب دستگاههای
اطلاعاتی و امنیتی
رژیم واکنش نشان
داد و جلوی عملی
شدن توطئه های
رژیم را سد کرد.
پنجشنبه ۴ تير
۱۳۹۴ برابر با
۲۵ ژوئن ۲۰۱۵