اشاراتی
به نتایج
سیاست های
حکومت اسلامی
ایران و تداوم
محاصره
اقتصادی
ایران
احمد نوین
در
حالی که تداوم
سیاست های اقتصادی
ارتجاعی
حکومت اسلامی
ایران بویژه؛ قطع
سوبسیدهای
کالاها و
خدمات ضروری کارگران
و زحمتکشان
ایران تحت نام
هدفمند کردن
یارانه ها و
تداوم و تشدید
تحریم ها و
محاصره
اقتصادی
ایران توسط دولت
های
امپریالیستی
و متحدان آنها،
به بهانه
ماجراجوئی
های رژیم
ایران، کمر
مردم ستمدیده
ایران را خم کرده
و زندگی
روزمره
اکثریت قریب
به اتفاق مردم
لگدمال شده
ایران را تبدیل
به مرگ تدریجی
نموده است، در
چنین هنگامه ای
صاحب منصبان
رژیم برای
تبرئه خودشان
در رابطه با
سهم شان در
ایجاد بحران
شکننده
اقتصادی کشور،
عکس العمل های
متفاوتی بروز
میدهند.
کسانی
خودشان را جزء
منتقدان وضع
موجود جا میزنند
و تنها دولت
احمدی نژاد را
مقصر وضعیت
موجود معرفی
مینمایند و به
احمدی نژاد
اخطار میدهند
که حواس اش
جمع باشد که اتفاق
بدی نيافتد.
سرتیپ
پاسدار
یدالله جوانی
رییس سابق
اداره سیاسی
سپاه
پاسداران
گفته است: " در
آمد مردم ثابت
مانده است ولی
در عين حال
شاهد افزايش بی
رويه قيمت ها
در سطح عمومی
هستيم. بايد
دولت كنونی
تمام اهتمام
خود را در
مقطعی كه
دشمنان كمر
بسته اند تا
به مردم فشار
بياورند بسيج
كند تا اتفاق
بدی نيافتد. ولي
طبيعی است كه
افزايش 50 الی 70 درصدی
قيمت "در ظرف ۶
ماه" مردم را
دچار مشكل
خواهد كرد.".
این
سرتیپ پاسدار به
مردم نمیگوید
که خود
فرماندهان
سپاه نیز در
غارت و چپاول
کشور نقش قابل
توجهی دارند و
اخیراً هم بخشی
از سرمایه
هائی را که
آنها از کشور
خارج کرده
بودند در بانک
های خارجی
توسط
دولت های
امپریالیستی
ضبط شده است. اینها
سرمایه های
مردم ایران
است که غارت
شده و میشود.!
حجت
الاسلام علی
سعیدی
نماینده آیت
الله خامنه ای
در سپاه
پاسداران
گفته است: " تلاشهای
دولت برای رفع
نیازهای
عمومی ناکافی
است. در قسمت
هایی از کشور
شاهد گرانی
برخی از کالاها
هستیم."
همین
حجت الاسلام
علی سعیدی نماینده
آیت الله
خامنه ای در
سپاه، که در
اردیبهشت ماه
سال جاری گرانی
سرسام آور
کالاها و
خدمات ضروری
مردم را انکار
کرده بود و
آنرا
"مصنوعی"
خوانده بود، و
به پیروی از
علی خامنه ای
که گفته بود: "من اوضاع
کشور را از
همه آقایان
بهتر خبر
دارم، می دانم
که بسیاری از
این مطالبی که
به عنوان انتقاد
در مورد وضع
کشور و وضع
اقتصاد می
گویند، خلاف
واقع است،
اشتباه می
کنند."، همین حجت
الاسلام علی
سعیدی نیز از سیاست
ها و عملکرد
مخرب دولت احمدی
نژاد در مقابل
منتقدان و
کارشناسان
اقتصادی دفاع
کرده بود و
آنها را به
سیاه نمایی و
تخریب دولت
متهم می کرد، اکنون
همین نماینده
آیت الله
خامنه ای در
سپاه
پاسداران، عمامه
می چرخاند و
علت گرانی را مرتبط
با اجرای
قانون
هدفمندی یارانه
ها معرفی مینماید
و میگوید: "بخشی
از این تورم
ناشی از جریان
مهم و هماهنگ هدفمند
کردن یارانه
ها است.".
علی
خامنه ای رهبر
حکومت اسلامی
ایران نیز که
با توجه به
تشدید وخامت
اوضاع
اقتصادی ایران
، بویژه نتایج
تحریم ها، دیگر
قادر نیست آنها
را بی اهمیت
جلوه دهد و یا
لاپوشانی
نماید، یکسره
تمام تقصیرها
را متوجه
تحریم های
اقتصادی
میکند و در
جمع مسئولان
قضایی جمهوری
اسلامی میگوید:"هدف
اصلی قدرتهای
استکباری از
اعمال تحریمها،
مردم ایران
هستند تا
فشارها موجب
شود که مردم
به ستوه بیایند
و از نظام
اسلامی جدا
شوند".
محمود
احمدی نژاد
رئیس جمهور
نظام نیز که
دیگر قادر
نیست دولتش را
در ایجاد
نابسامانی
های شکننده
اقتصادی-
اجتماعی بی
گناه قلمداد
نماید، یکسره
منکره همه
نابسامانی ها
شده و در
دیدار اخیرش
با مقامات
وزارت
اطلاعات
جمهوری
اسلامی میگوید:
"امروز ......
جمهوری
اسلامي ايران
در مسير
شکوفايی و
صعود قرار
دارد.".
البته
محمود احمدی
نژاد که قادر
نیست تحریم اقتصادی
ایران توسط
دولت های
امپریالیستی
را انکار
نماید به مردم
ستمدیده
رهنمود میدهد
که: "بايد در
مقابل فشارها
ايستادگي و از
اين مقطع سرافرازانه
عبور كنيم.".
احمد
خاتمی امام
جمعه موقت
تهران نیز از
مردمی که زیر
بار سیاست های
چپاولگرانه
رهبر و صاحب
منصبان رژیم و
سرمایه داران
بومی کمر شان
خم شده است
میخواهد یک "آخ"
هم نگویند.
همه
این اظهار
نظرها، اعم از
نفی بحران، بی
اهمیت جلوه
دادن تحریم ها
و محاصره
اقتصادی
ایران، مقصر
قلمداد کردن رقبای
حکومتی در
ایجاد بحران
و... نشان میدهد
که سردمداران
رژیم سرمایه
داری اسلامی
ایران تا آنجا
که در
توان داشته
اند، تلاش نموده
اند با پاشیدن
خاک به چشم
اکثریت قریب
به اتفاق مردم
ستمدیده
ایران، علت
بحران های
اقتصادی –
اجتماعی کشور را
وارونه جلوه
دهند و افکار
عمومی را
منحرف نمایند.
برای
برجسته کردن
خطرات تحریم
های اقتصادی
کافی است که
به خاطر
بیاوریم که در
مورد عراق،
حدود 550 هزار
کودک عراقی
جانشان را از
دست دادند و
بسیاری از زیر
ساخت های آن
کشور تخریب شد.
امریکا با تداوم
محاصره
اقتصادی
عراق، حتی قبل
از آغاز حمله
نظامی، کشور
عراق و مردم
آنرا بحال مرگ
انداخته
بودند.
بواقع
تحریم
اقتصادی
گسترده کشور
خودش آغاز
جنگی است که
میتواند با حمله
احتمالی
نظامی تکمیل
شود. لذا
برخلاف تلاش
های رهبر و صاحب
منصبان حکومت
اسلامی
ایران، تحریم
اقتصادی بی
اهمیت نیست و
بدتر از بمب
خوشه ای از
کشور ما و
مردم آن قربانی
میگیرد. در
این مورد هم
رهبر و صاحب
منصبان حکومت
اسلامی ایران
خاک در چشم
مردم میپاشند.
با همه
تلاش های
مذبوهانه رهبر
و صاحب منصبان
حکومت اسلامی
ایران
اما به نظر می
رسد که نارضایتی
گسترده مردم
از افزایش بی
سابقه گرانی،
تورم و بیکاری
و خارج شدن
کنترل این
بحران از دست
حکومت، کابوس
شورش های
داخلی فقرا و
محرومان، بار
دیگر برخلاف
آنچه حکومت
تلاش میکند که
از دستور کار
جامعه به
کناری رانده
شود، اکنون به
دغدغه اصلی
مقامات
جمهوری
اسلامی بدل شده
و خواب را از
چشمانشان
ربوده است.
لذا از مردم
میخواهند که در
زیر فشارهای
فزاینده حتی آخ
هم نگویند.
از
آنجا که در
رابطه با
سیاست های
مزورانه و
غارتگرانه
حکومت اسلامی
ایران و تشدید
فساد های
خانمان
برانداز این
رژیم، پیش از
این با ارائه
شواهد و قرائن
و آمارها در
نوشتارها و
گفتار ها
اشاراتی
نموده ام، لذا
در این مقاله ابتدا
مایلم اشاره
ای گذرا به
تاریخ تحریم
های ایران
توسط دولت های
امپریالیستی
در طول حیات
جمهوری
اسلامی ایران بنمایم
و بعد از آن به
معضل تحریم
های کشورمان،
هم پهلو شدن
رژیم ایران در
زمینه سازی این
تحریم ها با
توسل به ماجراجوئی
ها و چاره
جوئی های
حکومت اسلامی
ایران برای
مقابله با
مبارزات حق طلبانه
مردم تحت ستم
در ایران و
راه خروجی که
رژیم برای
برون رفت از
بحران ماجراجوئی
های اتمی اش
جستجو میکند، اشاراتی
بنمایم.
روح
الله خمینی که
با کسب حمایت
دهها میلیون
نفر از مردم
ایران که بر
علیه رژیم ستم
شاهی قیام
کرده بودند،
در زمستان 1357 پس از
مذاکرات با
نماینده رئیس
جمهور وقت
امریکا جیمی
کارتر در
پاریس و پس از
توافق در
مواردی با
نمایندگان
جیمی کارتر،
به ایران
بازگشت و گفته
بود که به قم
خواهد رفت و به
ارشاد مردم
خواهد
پرداخت، در
اولین فرصت با
حمایت از
اشغال سفارت
امریکا در
تهران توسط
اعوان و انصارش
بنام دانشجویان
خط امام،
مستقیماً در
راًس قدرت
سیاسی در
ایران قرار
گرفت. دولت
مُحلل مهدی
بازرگان را
واژگون کرد و
با ایجاد
ماجراجوئی و
تحریک ایالات
متحد امریکا،
راه امپریالیست
ها و در راًس
آنها
امپریالیسم
امریکا را برای
تحریم و
محاصره
اقتصادی
ایران باز
کرد.
البته
این روشن است
که دولت های
امپریالیستی
هر کجا که در
رابطه با غارت
و چپاول ملل
تحت ستم از
جمله ایران،
کنترل شان دچار
اختلال بشود
در صدد برمیآیند
تا انتقام گیرند
و از هر
زمینه ای
برای درهم
شکستن مقاومت
مردم حق طلب
استفاده نمایند
تا بتوانند در
آینده مجدداً
سلطه مستقیم
خودشان را بر
کشور مربوطه
برقرار نمایند.
بواقع
روح الله
خمینی با
اشغال سفارت
امریکا در
تهران توسط
اعوان و
انصارش،
زمینه ساز
اولین دُور
تحریم های ایران
توسط
امپریالیست
ها شد. قصد روح
الله خمینی از
ایجاد این
ماجراجوئی
بواقع تحکیم
قدرت
استبدادی
خویش و تحکیم
حکومت بنیادگرای
اسلامی در
ایران بود.
بواقع
سیاست های
قدرت های
ارتجاع بومی
در ایران و در
سال 1358 ، سیاست
اشغال سفارت
امریکا در
تهران، با
سیاست امپریالیسم
امریکا در
ضربه زدن به
منافع اکثریت
قریب به اتفاق
مردم ستمدیده
ایران هم پهلو
شد.
اولین
تحریم سنگین
بر علیه
ایران، تحریم
فروش و تحویل
تجهیزات و
ماشین آلات
نظامی به
ایران از طرف
ایالات متحده آمریکا
بود. این
تحریم ضربه
سنگینی به
نیروهای
نظامی ایران
که درگیر جنگی
فرسایشی با
عراق بودند
وارد کرد و در
نهایت از
عوامل اصلی
پذیرش
قطعنامه 598 از سوی
روح الله
خمینی و پایان
جنگ بود. امری
که روح الله
خمینی آنرا
نوشیدن " جام
زهر" نامگذاری
کرد.
در
جنگ ایران و
عراق که 8 سال
بطول انجامید
به تعداد
بسیار زیادی
از شهر ایران
خسارات زیادی
وارد شد که
هنوز هم همه
آن خسارات
ترمیم نشده
اند. تخمین
زده میشود که
حدود 1000 میلیارد
دلار به ایران
خسارت های
مالی وارد شده
است. حدود 1
میلیون نفر در
آن جنگ کشته
شدند. حدود 500
هزار نفر
معلول شدند و
خسارات های
بسیار دیگر.
در سال
1995 بیل کلینتون
رئیس جمهور
وقت آمریکا
تحریمهایی
دیگری را به
ایران تحمیل
کرد که به
موجب آن سرمایهگذاری
در طرحهای
نفت و گاز
ایران توسط شرکت
های نفتی
آمریکایی
ممنوع شد و
بعداً نیز هر
شرکتی که در
رابطه با
صنایع نفت و
گاز ایران
قراردادی
بیشتر از 40 میلیون
دلار با ایران
امضاء میکرد،
شامل تحریم
های امریکا
میشد. علاوه
بر این امریکا
روابط
بازرگانی اش
را نیز با
ایران یک جانبه
قطع کرد.
همین
تحریم ها باعث
شد که مردم
کشور ما در
زمینه های
مختلف از جمله
در رابطه با
صنایع نفت و
گاز دچار
خسارات های
فراوان شود. تنها
خساراتی که به
صنایع نفت و
گاز ایران
وارد شده است در
حال حاضر ما
بین 500 الی 1000
میلیارد دلار
تخمین زده
میشود.
اما
بعد از آنکه افشاء
شد حکومت
اسلامی ایران
18 سال مخفیانه
مشغول غنی
سازی
اورانیوم
بوده است،
درگیری و نزاع
مابین حکومت
اسلامی ایران
و دولت های
امپریالیستی
غربی شدت
بیشتری پیدا
کرد.
این
ماجراجوئی اتمی
حکومت اسلامی
ایران، بهانه
بدست دولت های
امپریالیستی
غربی و متحدان
آنها داد تا
آنها
شدیدترین تحریم
های بین
المللی را به
مردم ایران
تحمیل نمایند.
از
آن زمان تا کنون،
شورای امنیت
سازمان ملل
متحد، ایالات
متحد آمریکا،
اتحادیه
اروپا و برخی
کشورهای دیگر
جهان، با تحریم
های گسترده ای،
صنایع
زیربنایی،
انرژی و
اقتصاد جمهوری
اسلامی را هدف
قرار داده
اند. امری که
خسارات آنرا همچنان
مردم تحت ستم
ایران متحمل
میشوند.
از
اول ماه جولای
2012 برابر با دهم
تیر ماه امسال
نیز اتحادیه
اروپا و برخی
کشورهای دیگر
جهان نیز خرید
نفت از ایران
را قطع نموده
اند. مطابق
اطلاعات و
اخبار منتشر
شده در آمد
نفت ایران در
حال حاضر نسبت
به سال گذشته
به کمتر از
نصف رسیده
است.
قیمت
دلار نیز که
نوسانات آن در
ایجاد تورم و
بالا رفتن قیمت
کالاهای
مصرفی و ضروری
مردم تاثیرات
مستقیمی
دارد، در طول
چندین ماه از 1060
تومان به حدود
2000 تومان رسیده
است.
برای
کشوری که بخش
بسیار زیادی
از مواد ضروری
مصرفی مردم و
مواد اولیه
بنگاههای
تولیدی اش از
خارج وارد
میشود، بعلاوه
50% از بنگاههای
تولیدی اش ورشکسته
شده اند و
بقیه اش نیز
اکثراً با ظرفیت
30 الی 50 در صد کار
میکنند، افزایش
وحشتناک قیمت
ارزهای معتبر
جهانی، به
معنای بالا
رفتن سرسام
آور قیمت
کالاهای ضروری
مردم است.
خود
نمایندگان
مجلس شورای
اسلامی و برخی
دیگر از صاحب
منصبان رژیم نیز
ناچار شده اند
که به تورم
فزاینده و بالا
رفتن سرسام
آور قیمت
کالاهای
ضروری مردم
اعتراف نمایند
و در رابطه با
" اتفاق بدی"
که میتواند
بیافتاد
هشدار بدهند و
همدیگر را
مسئول معرفی
بکنند.
حکومت
اسلامی ایران
برای مقابله
با این " اتفاق
بد" یعنی شورش
و تحرکات
اعتراضی مردم
تحت ستم چه
کار میکند؟.
دستگیری
مخالفان
حکومت را شدت داده.
مخالفان رژیم
را به حبس های
بسیار طویل
المدت تر و
تبعید محکوم
میکند. قتل
های مشکوک در
زندان ها را
افزایش میدهد.
اعدام ها را
چه
بطور
مخفیانه چه در
زندان ها و چه
در ملاء عام
را افزایش داده
است. شکنجه و
بد رفتاری با
زندانیان
سیاسی را
افزایش داده و
بر شدت عمل
سربازان
گمنام امام
زمان درسرکوب
زنان و گسترش
آپارتاید
جنسی افزوده و
جوانان را
همچنان مورد
سرکوب ها قرار
میدهد. کوتاه
سخن؛ مبارزات
و خواست های
بحق کارگران
را گسترده تر
سرکوب میکند و
بیشتر از
گذشته تلاش
مینماید که هر
صدای آزادیخواهانه
را در گلو خفه نماید.
گله های
حزب الهی را
برای سرکوب و
کشتن افغانی
های پناهنده
در ایران
سازمان میدهد و
برای
رویاروئی
گسترده با
شورش جوانان،
زنان کارگران
و ملیت های
ساکن ایران،
مانورهای
نیروهای
انتظامی در
خیابانهای
شهرها را بمورد
اجرا میگذارد.
خلاصه سرکوب،
ترور و خفقان
را گسترده تر
در کشور ادامه
میدهد.
اسماعیل
احمدی مقدم
فرمانده
نیروی
انتظامی جمهوری
اسلامی در 21 تير
1391 جهت
تفهیم این
مطلب خطاب به اعضای
یگان سرکوب
ناجا گفت : برقراری
امنیت مهم تر
از قران به سر
گرفتن است.
احمدی
مقدم همچنین
تاکید کرد: "ماموران
یگان ویژه علاوه
بر آموزش
استفاده از
سلاح و
تجهیزات ضد شورش
و کنترل
اجتماعات،
آموزش ارتباط
با مردم را
نیز باید فرا
گیرند.".
مردم
تحت ستم و
مبارز ایران
در طول حیات
حکومت اسلامی
ایران از جمله
دانشجویان حق
طلب در 18
تیرماه 1378 و
بعداً جوانان
مبارز ایران در 22
خرداد 1388 که ماموران
یگان ویژه با
همکاری لباس
شخصی ها به آنها
حمله کردند،
دقیق تر با
معنای "آموزش
ارتباط با
مردم" توسط
نیروهای
انتظامی و
ویژه رژیم
آشنا شده اند.
یگان
ویژه
پاسداران یا
در اصطلاح
"یاگوپ"،
یگان عملیاتی
پلیس جمهوری
اسلامی برای
کنترل مبارزه و
برخورد با
اغتشاشات،
تجمعات غیر
قانونی و
اجتماعات محسوب
می شود که در
مقاطع حساس با
سرکوب یا
کنترل درگیری
ها، فضای
ملتهب شهری را
کنترل می کنند.
جمهوری
اسلامی ایران در
زمینه بین
المللی هم
گروه های ترور
به خارج از
کشور اعزام
میکند و وسیله
تبلیغاتی بیشتری
برای هم پهلو
شدن با سیاست
محاصره
اقتصادی
ایران برای
دولت های
امپریالیستی
فراهم مینماید.
در زمینه
ماجراجوئی
های اتمی هم
گاه به میخ
میزند و گاه
به نعل.
اخیراً
هم در بین
الاجلاس مجلس
خبرگان رهبری،
محمد یزدی
نایب رئیس
مجلس خبرگان
رهبری و دبیر
جامعه مدرسین
و محققین حوزه
علمیه قم
اعلام کرد که؛
" جمهوری
اسلامی ایران
به هیچوجه از
مواضع خود چه
هستهای و چه
غیر هستهای
عقبنشینی
نمیکند." .
اظهارات
نایب رئیس مجلس
خبرگان در
حالی بیان شده
است که چند
روز قبل از آن خبرهایی
در خصوص عقب
نشینی ایران
از مواضع هسته
ای و پذیرفتن
تعلیق
اورانیوم 20
درصدی منتشر
شده بود.
در
رابطه با
مذاکرات
مابین حکومت
اسلامی ایران
و کشورهای 1+5 نیز
صاحب منصبان
رژیم اظهار
نظرهای
متفاوت و گاه
متضاد نیز
اعلام کرده
اند. یک علت آن
اینست که
بحران کنونی
رژیم ایران
آنچنان شدت
پیدا کرده است
که از ترس "
اتفاق بد" هر
صاحب منصب و
هر جناحی برای
نجات رژیم از
خطر سقوط
بدنبال راه حل
خودش است.
همین
موضوع مثل
خوره دارد از
درون رژیم را
میخورد و
مستهلک میکند.
برای همین هم
هست که علی
خامنه ای
میخواهد بر
آنها سرپوش
بگذارد و مرتباَ
دستور میدهد
که اختلافات
را کش ندهند.
اوضاع
نابسامان
کشور و
نارضایتی
عمیق کارگران،
زنان، جوانان
و ملیت های
ساکن ایران،
جامعه ما را
بشکل انبار
باروتی در
آورده است که
بالقوه آماده
انفجار است.
فقر، گرسنگی،
اعتیاد به
مواد مخدر، فحشاء،
بیکاری
فزاینده،
گسترش جرم و
جنایت در جامعه،
وجود بی
عدالتی های
فزاینده در
جامعه، تورم،
گرانی و سرکوب
آزادی در همه
سطوح و نابرابری
در همه سطوح،
وضعیتی را
بوجود آورده است
که ، دهها
میلیون نفر از
مردم تحت ستم ایران،
مرگ جمهوری
اسلامی ایران
را، آرزو میکنند.
در
چنین وضعیتی،
طبعاً جناح
های رنگارنگ
رژیم در ایران
برای گریز از
خشم و انقلاب
آتی مردم
ایران و نجات
حکومت اسلامی
ایران راه حل
های متفاوتی
را عرضه مینمایند.
ضمنا
با محدود شدن
درآمدهای
جناح های
رژیم، این
جناحها
بیکدیگر چنگ و
دندان نشان
میدهند و
رقیبانشان را
از دور خارج
مینمایند. هر
موفقیتی برای
یک جناح بر
علیه جناح
دیگر خوشبختانه
تضعیف کُل
رژیم را
بدنبال دارد.
امری که با
احساس رضایت
مردم تحت ستم
روبرو میشود.
علت
دیگری که صاحب
منصبان رژیم
اظهار نظرهای
متفاوت و گاه
متضاد نیز
اعلام مینمایند
اینست که راه برای
سازش احتمالی
با امریکا،
بعد از پایان
انتخابات
ریاست جمهوری
امریکا، باز باشد.
البته اگر
دولت های
امپریالیستی
بویژه امریکا
مایل باشند به
حکومت اسلامی
ایران روی خوش
نشان بدهند.
اگر هم
این احتمال به
حقیقت مبدل شود
یعنی علی
خامنه ای
باصطلاح جام
زهر را سر بکشد
باز هم خسارت
های نجومی که
حاصل این سازش
ها خواهد بود
از کیسه خالی
کارگران و
زحمتکشان
ایران پرداخت
خواهد شد.
توجه
کنید : در طول 33
سال گذشته در
هیچ زمانی و
در هیچ موردی
سیاست های
ارتجاعی
حکومت اسلامی
ایران و سیاست
های
چپاولگرانه
امپریالیست
ها کوچکترین
توجهی به
منافع مردم
تحت ستم ایران
نداشته اند.
ارتجاع
و امپریالیسم
حتی در سخت
ترین نزاع
هایشان و گرم
ترین سازش
هایشان از یک
موضوع غافل
نبوده اند.
همواره
حواسشان را جمع
کرده اند که
توده لگدمال
شده کارگران و
زحمتکشان،
عناصر و نیروهای
مترقی و مردمی
و هوشیار نتوانند
با استفاده از
موقعیت،
خودشان را
سازمان بدهند
و بعنوان یک
نیروی مستقل
برای بدست
گرفتن حق
تعیین
سرنوشتشان
بمیدان بیایند
و ارتجاع و
امپریالیسم
را درهم
بشکنند.
برای
نجات کشور و
پیروزی مردم
ستمدیده و حق
طلب، برای
رسیدن به آزادی و
برابری، برای
ساختن جامعه
ای آزاد، آباد
و شکوفان باید
سد مقدم
پیشروی مردم،
رژیم سرمایه
داری اسلامی
ایران، بدست
توانای
کارگران و
زحمتکشان،
زنان، جوانان،
مبارزین
ترقیخواه ملل
ساکن ایران و
همه مدافعین
آزادی و
برابری
سرنگون شود.
در آن زمان، امپریالیست
ها و دسیسه های
آنها نیز
موفقتی بدست
نخواهند آورد.
فراموش
نکنیم ؛ ملت
سازمان داده
شده، ملت مصمم
، آزادیخواه و
برابری طلب، منشاء
همۀ قدرت ها
است.
دوشنبه ۲
مرداد ۱۳۹۱
برابر با ۲۳
جولای ۲۰۱۲