مرز
باریک فعالیت
های صنفی و
سیاسی معلمان
محمود
بهشتی
لنگرودی
صنف
یا رَسته ،
انجمنی میباشد
که از سوی
گروهی از
افراد دارای
یک حرفه و
پیشه تشکیل میشود
، تا به این
طریق ، به
بالابردن سطح
کیفی مجموعه
واحدها ، در
کنار تعیین
تدابیری برای
مقابله با
تخلفات و همچنین
انجام وظیفه
اطلاعرسانی
درباره
اتفاقات حوزههای
مرتبط با حرفه
موردنظر ،
یاری رساند.
وجه
مشترک صنوف ،
خواسته ها و
مطالبات آن
هاست و این
خواسته ها را
، عمدتا از
کارفرمایان
که معمولا بخش
خصوصی ست
مطالبه می
کنند .
دولت
ها ،
نقش موثری در
ارتباطات کارگری
و کارفرمایی
دارند .
به طور
مثال ، در
رابطه با
صنوفی که
کارفرمایشان
بخش خصوصی ست
، معمولا ،
دولت ها تلاش
می نمایند که
به عنوان
واسطه ، به
توافق بین
کارگران و
کارفرمایان
کمک نمایند ،
هرچند در
بسیاری از
موارد ، به
صورت
جانبدارانه
در کنار کارفرمایان
قرار می گیرند
اما
استثناهایی
هم در این
رابطه وجود
دارد .
در
مواردی نیز ،
خود دولت ها
در جایگاه
کارفرما قرار
دارند ، در
چنین شرایطی ،
نقش دولت ها در
سرکوب اصناف
مستقل بسیار
پر رنگ است و تنش ها و
درگیری ها
افزایش می
یابد.
در
کشورهایی که
نهاد های
مستقل ، از قدرت
کافی
برخوردار
نیستند ، دولت
ها با استفاده
از ابزار قدرت
و با سیاسی
جلوه دادن
مطالبات و
خواسته ها ،
راه های سرکوب
را هموارتر می
نمایند.
لذا در
چنین شرایطی ،
فعالیت صنفی
بسیار دشوار
می شود و مرز
بین فعالیت
صنفی و سیاسی
، تا حدودی ، مخدوش
می گردد ، تا
جایی که اعضای
صنوف ، به
واسطه ی
پروپاگاندایی
که از سوی
دولت ها
مدیریت می شود
، به
شدت در معرض اتهام
ورود به عرصه
ی سیاسی قرار
می گیرند.
در
ارتباط با صنف
معلمان ،
ماجرا بسیار
پیچیده تر
است.
از آن
جا که معلمان
، به دلیل
حوزه ی نفوذ و
مسئولیت خود ،
با تمامی اقشار
و موضوعات
جامعه در
ارتباط هستند
و نسبت به
سرنوشت آحاد
جامعه احساس
مسئولیت می
کنند ، حق خود
می دانند که
محدوده ی
فعالیت خود را
گسترش دهند و
مطالبات خود
را به خواسته
های معیشتی
محدود نکنند
که این
خواسته کاملا
معقول و منطقی
ست.
به طور
مثال ، در
کشور ما ،
مخالفت با
آموزش ایدئولوژیک
، پولی سازی و
کالایی سازی
امر آموزش ، تاکید
بر اجرای اصل
۳۰ قانون
اساسی ، تاکید
بر صیانت از
آزادی های
قانونی مثل
آزادی و حق
داشتن و عضویت
در تشکل ها ،
آزادی و حق برگزاری
اجتماعات و
راهپیمایی ها
، آزادی و حق
ارتباط با
سایر تشکل ها
و صنوف و
اقشار دیگر و ...
همه و همه در
چهارچوب
خواسته ها و
فعالیت های
صنفی تعریف می
شود اما دولت
ها با این ادعا
که این امور
سیاسی ست ، با
افزایش هزینه
ی اینگونه
فعالیت ها ،
تلاش می کنند
که مانع از ورود
تشکل های صنفی
( به طور خاص ) و
جامعه ی
فرهنگیان ( به
طور عام) در
این عرصه ها
شوند .
عجیب
تر این که خود
همکاران هم ،
ناخواسته ، با
تکرار این
ادعای دولت ها
، به محدود
کردن فضای
فعالیت صنفی ،
کمک می کنند ،
غافل از این
که همه ی
فعالیت های
ذکر شده ، در
چهارچوب فعالیت
صنفی تعریف می
شود.
با این
اوصاف ، ممکن
است این پرسش
در ذهن بعضی ها
خطور کند که
اگر حیطه ی
فعالیت و
مسئولیت بعضی
صنوف ، از
جمله صنف
معلمان ، این
قدر گسترده
است « پس تفاوت
احزاب با تشکل
ها ی صنفی
چیست؟»
در
پاسخ به این
پرسش باید گفت
که ؛ *فعالیت
احزاب و تشکل
های سیاسی ،
معطوف به قدرت
بوده و تلاش
آن ها تضعیف
رقیب و در نهایت
کسب قدرت
سیاسی ست اما
تشکل های صنفی
،
مطابق
تعاریفی که در
اساسنامه
هایشان ذکر
شده ، غیر
سیاسی
هستند و در
واقع از ورود
به قدرت سیاسی
منع شده اند.*
پس ، هر
گونه فعالیت
اجتماعی که در
چهارچوب منافع
صنفی معلمان
باشد و به
منظور ورود به
قدرت سیاسی
انجام نگیرد ،
می تواند
فعالیت صنفی
قلمداد شود و این
، همان مرز
باریک فعالیت
های صنفی با
فعالیت های
سیاسی ست.
برگرفته
از کانال
شورای
هماهنگی
...........................................