Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۹ برابر با  ۱۷ اکتبر ۲۰۲۰
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۹  برابر با ۱۷ اکتبر ۲۰۲۰
شوراهای صنفی دانشجویان کشور

آیا دانشجو مرده است؟

 

درب دانشگاه را تخته کرده‌اند و تمام

 

🏼 لیلا حسین‌زاده

 

اگر زمانی تانک آوردند وسط دانشگاه، حالا نام اعظم کرونا در میان است و با هر حرفی میگویند مگر‌ به فکر‌ جان خود نیستید؟

اتفاقا به فکر جان خود هستیم. چنانکه به فکر جان پدران و مادرانمان که در همه این روزها‌ با خطر مرگ، به سر کار رفتند یا بیکار شدند یا کار و کاسبی‌شان کساد شد، پس اندازشان ته کشید، زندگی‌شان در بورس غارت شد، در صف بیمارستان مردند، خودکشی کردند و ... دولت به‌عنوان نهادی که باید از جان شهروندان حراست کند ککش هم نگزید. همینطور هرروز عدد روی عدد تلنبار می‌شود، جان ماست که جسد می‌شود، عدد می‌شود، دستکاری می‌شود و نهایتا با ظاهر شدن اعداد جدید از صفحه‌ی روزگار محو می‌گردد. اتفاقا ما نگران جان خود هستیم.

 

در دانشگاه را تخته کردند، نه اینکه آموزش را مجازی کنند. کجاست زیرساخت‌هایشان؟ کجاست مشارکت دانشجو در این آموزش؟ چند درصد از دانشجویان و دانش‌آموزان از اساس از چنین آموزشی محرومند؟ با کدام معیار می‌توان نام آنچه در جریان است را با اغماض هم که شده آموزش گذاشت؟

زیر بار هزینه‌های کمرشکن، درحالی که از اساس امکان دسترسی به فضای فیزیکی آموزش نیست چرا این‌همه شهریه اخذ می‌کنند؟ تکلیف میلیاردها تومان اجاره‌ی خوابگاه‌ها در ترم پیش که با تعطیلی دانشگاه‌ها به دانشجویان بازگردانده نشد چه می‌شود؟

 

فاجعه عمیق‌تر از این است. چند دانشجو که خانواده‌هایشان در این شرایط امکان تامین معاششان را ندارند، آواره‌ی شهرها شده‌اند؟ در پانسیون‌هایی خصوصی با تراکم جمعیتی بسیار بالا سکونت دارند و مداوم از صبح تا شب کارشان به بیگاری کشیده است؟ کار چند دانشجو در این دوران به خودکشی کشیده؟

 

گویا این‌ها سوالاتی نیست که حکومت باید پاسخگوی آن باشد. حکومت قرار نیست پاسخگوی هیچ چیز باشد. حکومت قرار است از این فرصت پیش آمده نهایت بهره‌برداری را در راستای اخذ شهریه‌ی بیشتر، حذف دانشجویان معترض به طرق گوناگون از جمله تشکیل پرونده قضایی و زندانی کردن، خیال‌راحتی برای خفه ماندن و تخته شدن در دانشگاه در همه بحران‌های جاری و پیش رو و اعمال تغییرات شدیدتر ایدئولوژیک در دانشگاه، داشته باشد.

 

به همین دلیل شورای اسلامی‌سازی دروس فعال‌تر از همیشه شده است. به همین دلیل همچنان محمد شریفی مقدم و کسری نوری در زندانند، صابر شیخ عبدالله دانشجوی دانشگاه علامه در سکوت محض اعدام می‌شود، علی یونسی و امیرحسین مرادی ماه‌ها در بازداشتگاه امنیتی می‌مانند، حکم پریسا رفیعی اجرا می‌شود و پرونده جدید برای او می‌گشایند ، احتمال اجرای حکم سها مرتضایی بسیار بالاست، مهربان کشاورز، رقیه نفری و بسیاری دیگر از دانشجویان و فعالان دانشجویی به زندان رهسپار می‌شوند، وضعیت برخی از بازداشت‌شدگان دانشجو معلق و در بی‌خبری است و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...

 

دانشجویان کجایند؟ در خود خزیده و کز کرده در انتظار فجایع بعدی آخرالزمانی هستند؟ گسسته و منفرد هر کسی صلیب خود را بر دوش می‌کشد؟ آیا همچنان پس از ماه‌ها در شوک شرایط جدیدند؟

 

چرا به طور جمعی در فضاهای مجازی که در اختیار داریم به مساله و راه‌های مقاومت فکر نمیکنیم؟ چرا وبینارها و نشست‌ها و هم‌اندیشی‌های مجازی برگزار نمی‌شوند؟ چرا هماهنگی‌های اعتراضی در پرداخت شهریه‌ها یا اعتراض به کلاس‌هایی که هیچ بار آموزشی ندارند صورت نمی‌گیرد؟ چرا شوراهای صنفی لااقل گردهمایی‌ای از داده‌ها و شرح وضعیت دانشگاه‌ها ندارند تا به‌طور دقیق بحران‌ها شناسایی شوند؟ آیا با حفظ فاصله‌ی فیزیکی نمی‌توان در محوطه‌های روباز دانشگاه‌ها جمع شد و چاره اندیشید؟

این انفعال و وادادن کل فضاهای حیات جمعی‌مان به دستان سلطه، شگفت انگیز است.

 

آیا دانشجویان نومیدند؟ نه، مسأله هرگز برای ما امید نبوده و‌ نیست. چرا که بقول کافکا امید اگر هم باشد برای ما نیست. مسأله برای ما جنگ بین مرگ و زندگی است. چگونه خود را در دامان مرگ رها کرده‌ایم که به هرکجا خواست ما را ببرد؟ تا کجا قرار است در انزوا این شرایط را تحمل کنیم و بمیریم؟ آیا کل این وضعیت، نشانگر ضرورت رویکرد و اقدام جمعی برای زنده ماندن و حیات نیستند؟ از منظر علوم اجتماعی «جمعی» بودن اصل اول حیات انسانی است، چرا که ارگانیسم بشری برای منفرد زنده ماندن به‌شدت ضعیف است. اگر این تن دادن به انفراد و انزوا بی هیچ تلاش و اقدام جمعی و با به دوش کشیدن صلیب فجایع و بحران‌هایی که سالب حیات ما هستند،خود را دو دستی تقدیم مرگ‌کردن نیست، نامش چیست؟

این متن به‌جای اینکه تشریح نظام‌مندی از وضعیت موجود باشد یا خطابه‌ای برای اعتراض به وضع موجود، فقط می‌خواهد تلنگری باشد برای برخاستن و دیدن و یافتن «همدیگر» برای مقابله با مرگی که دامان‌گیرمان شده است.

آیا هنوز زنده‌ایم؟

برگرفته از: شوراهای صنفی دانشجویان کشور

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©