واقعیت
مبارزاتی
نوینی در
فلسطین شکل میگیرد
نویسنده:
احمد جرادات
ترجمه:
بابک
پاشاجاوید
حکومت
[خودگردان]
فلسطین مانع
ابراز خشم
مردم در
[مناطقِ]
اشغالی میشود،
از اینرو
مراکز مبارزه
به مناطقی
منتقل شده است
که این حکومت (PA) ۱ نفوذی [در
آنجا] ندارد؛
[یعنی]
اورشلیم [بیتالمقدس]،
داخل
اسرائیل۲ و
ناحیهی سیِ (C) کرانهی
باختری.
***
درگیریهای
میان فلسطینیها
و نیروهای
امنیتی
اسرائیل که بهدنبال
ربودن و قتل
محمد
ابوخضیر، به
طور ناگهانی
در سراسر
کرانهی
باختری۳،
اورشلیم [بیتالمقدس]
و در داخل
اسرائیل
گسترش یافته
است، در حال
پیریزی
واقعیت سیاسی
جدید و شکنندهای
است.
محمد
ابوخضیر در
سحرگاه دوم
جولای ربوده
شد. اسرائیلیهای
یهودی، جوان
۱۷ ساله را بهزور
بهداخل
خودرویی
کشانده و پس
از انتقال به
جنگلی در
حوالی [منطقه]
او را سوزانده
و بهقتل
رساندند.
شروع
یکبارهی
درگیریها در
ساعت 8 صبح
همانروز
اتفاق افتاد؛
زمانیکه
پلیس تلاش کرد
تا با اعمال
زور همسایگان
نگران را که
بهمحض شنیدن
خبر ربوده شدن
[محمد] برای
ملاقات خانوادهی
[او] آمده
بودند، متفرق
کند.
از آن
زمان، وضعیتْ
بهسان شروع
احتمالی
انتفاضهی
سوم بهنظر
رسیده که با
یورش ارتش
اسرائیل به
نوار غزه
همراه بوده
است. در کرانهی
باختری، پلیس
فلسطین از
جادههای
اصلی و سایر
نواحی [مورد]
تنش و منازعه،
عقبنشینی
کرده است. در
گذشته پلیس
مانع چنین
منازعاتی میشد.
انتفاضهی
دوم در
مسجدالاقصی
اورشلیم [بیتالمقدس]
شروع شد و بعدها
به کرانهی
باختری و نوار
غزه۴ سرایت
کرد. انتفاضهی
دوم، مسالهی
حکومت
خودگردان
فلسطین را، که
در آنزمان
تحت رهبری
یاسر عرفات
بود، به چالش
نکشید؛ [چرا
که] عرفات در
برقراری وحدت
ملی و اجتناب
از افتادن در
دام منازعات
داخلی، که
اسرائیل به
آن دامن میزد،
موفق عمل کرد.
[اما]
اینک، که
محمود عباس،
رئیس جمهور
فلسطین، بهصراحت
اعلام کرده
است که اجازهی
[شکلگیری]
«انتفاضهی
سوم»ای را
نخواهد داد،
وضعیت عوض شده
است. دستورات
او، که توسط
سرویسهای
امنیتی
فلسطین در حال
اجراست، منجر
به تشدید تنشها
بین دولت و
ملت فلسطین میشود.
بیتردید
شهروندان
فلسطینی در
اسرائیل، در
تمامی خیزشهای
پیشین حضور
داشتند و
حمایت و
همبستگیشان
با فلسطینیهای
کرانهی
باختری و نوار
غزه را نمایش
دادهاند. با
اینحال، آنها
در هستهی
[مرکزی]
مقاومت
نبودند. اینبار
[اما] این
وضعیت متفاوت
است. چگونه میتوان
آنچه را که
در جریان است
درک کرد؟
در
تاریخ
مبارزات
فلسطین میبینیم
که مقاومتْ
هرجا که با
شکست سختی
روبرو میشود،
بلافاصله
استراتژیها
را تغییر داده
و مرکز ثقل
خود را به
موقعیت مناسبتری
سوق میدهد.
زمانیکه
مقاومت در
اردن در سال 1970
شکست خورد،
مرکز مبارزه
به لبنان
منتقل شد. [اینبار
مقاومتْ] با
بهکارگیری
موشکها
درکنار
عملیات
کماندویی
آغاز شد، بهطوریکه
شکلی از همزیستی
با دولت را بهجای
فعالیت در
کنار نیروهای
محلی برای
سرنگونی آن
[دولت] اتخاذ
کرد.
پس از
تهاجم
اسرائیل به
لبنان در سال
1982، مرکز
مبارزهی
فلسطین به
قلمرو [مناطق]
اشغالشده طی
جنگ
خاورمیانه
در ژوئن 1967
منتقل شد. پس
از آن،
مبارزات
فلسطین بهصورت
مقاومت مردمی
عظیم، [یعنی]
انتفاضهی
اول، پدیدار
شد.
بهنظر
میرسد که
امروز [نیز]
جریان
رویدادها در
همان سمت سیر
میکند؛
حکومت
[خودگردان]
فلسطین مانع
ابراز خشم
مردم در
[مناطقِ] اشغالی
میشود، از
اینرو مراکز
مبارزه به آن
نواحی منتقل
شده است که
این حکومت
نفوذی [در آنجا]
ندارد؛ [یعنی]
اورشلیم [بیتالمقدس]،
داخل اسرائیل
و ناحیهی سیِ (C) کرانهی
باختری.
وضعیت
مشابهی در
هبرون
[الخلیل]
برقرار است که
بخشا تحت
کنترل
اسرائیل است.
درگیریها
بین معترضان
فلسطینی و
ارتش
اسرائیل، چه در
بخش قدیمیِ
شهر، که تحت
کنترل ارتش
اسرائیل است،
و چه در
حوالیِ منطقهی
باریکهی۵ همجوار،
گسترش مییابد.
علاوه
بر اینها،
فلسطینیهای
داخل اسرائیل
از شهروندی
اسرائیل، و فلسطینیهای
اورشلیم [بیتالمقدس]
بهدلیل
الحاق شهر
توسط
اسرائیل، از
حقوق اقامت برخوردارند.
هر دو گروه از
«آزادی نقل
مکان۶» بهرهمندند؛
[حقی] که
فلسطینیهای
کرانهی
باختری و نوار
غزه از آن بیبهرهاند.
مسلماً
اسرائیل تلاش
کرده است تا
میان فلسطینیهای
[ساکن]
اسرائیل و آنهایی
که در کرانهی
باختری و غزه
سکونت دارند
تفرقه
بیاندازد. اسرائیل
با بهوجود
آوردن تفاوتی
غیرواقعی
میان مصالح و
اهداف [این دو
دسته]، شکافی
میان آنها
ایجاد کرده
است.
با این
وجود، اگر
نیروهای حاضر
در شرق اورشلیم
و درون محدودهی
خط سبز۷، خود را
در جهت
دورنمای۸
مبارزاتی
بازسازماندهی
کنند، مبارزه
بر روی
موضوعات خاصی
در این نواحی،
نظیر مصادرهی
زمین و وضعیت
«روستاهای بهرسمیت
شناخته نشده»۹
متمرکز میشود.
علاوه بر این،
مبارزه به
خیزشی علیه
شرایط خفتباری
بدل میشود که
زندگی در
اسرائیل
تحمیل کرده است.
علاوه
بر این، پس از
ترور محمد
ابوخضیر بُعد
ملی آشکاری
[در فرایند
مبارزات] شکل
گرفته است. فلسطین،
تمامِ
فلسطین، با
اعلان وحدت
مردم فلسطین و
فائق آمدن بر
تفرقههای
تحمیلی، به
قلمرو
رویارویی با
اشغالگری
اسرائیل بدل
شد.
از سوی
دیگر، در حالیکه
کنشگران مردمی،
مرکز قدرتِ
جدیدی را در
سیاست فلسطین
عینیت میبخشند،
رهبری سیاسی
سنتی فلسطین،
هیچ پاسخ عملی
به وضعیت پدید
آمده ندارد.
این تغییر، در
پرتو شکست
پروژهی
[رسیدن به]
توافق سیاسی
از طریق
مذاکرات، قابل
توجه است.
* این
متن ترجمهای
است از A new reality of struggle emerges in Palestine که
در تاریخ 9
جولای 2014 در
وبسایت The Alternarive Information
Center منتشر
شده است.
۱ PA یا
حکومت
[خودگردان]
فلسطین (م.) Palestinian Authority
۲ هرجایی
از متن که
عبارت «در
اسرائیل» یا
«درون اسرائیل»
آورده شده است
و یا به «فلسطینیهای
ساکن اسرائیل»
اشاره شده،
منظور مناطقی
از سرزمینهای
فلسطین
اشغالی است که
به طور کامل
اشغال شده و
تحت حاکمیت
مطلق رژیم
اسرائیل قرار
گرفته است. (م.)
۳ West Bank
۴ Gaza Strip
۵ Seam
Zone یا
منطقهی خط
اتصال (م.)
۶ Freedom
of movement
۷ Green Line
۸ State of Mind
۹ Unrecognized
villages
توسط:
پراکسیس | 14 July 2014 |
http://praxies.org/?p=3953