جذابیتهای
المپیک و
جاذبهی بازیها
با تجاوز
گسترده به
حقوق کارگران
محمد
شلیله
گزارشی
از پشت صحنهی
المپیک ۲۰۱۲
لندن
این روزها
شمار چشمگیری
از مردم جهان
به "بازیهای
المپیک 2012
لندن" (1) که
بیست و هفتم
ژوئیه (برابر
با هفتم مرداد
1391) آغاز میشود،
چشم دوخته
اند. بر اساس
برنامهریزیهای
انجام شده پیشبینی
میشود بازیهای
امسال را
جمعیتی بیش از
آن یک میلیارد
نفری (15 درصد
جمعیت جهان)
که افتتاحیهی
"بازیهای
المپیک 2008 پکن" (2)
را به صورت
زنده دیدند
تماشا کنند.
درآمدِ فروشِ
کالاهایی که
در المپیک امسال
عرصه میشود،
نزدیک به یک
میلیارد پوند
برآورد شده است.
این بازیها
عرصهی چنان
تجارت پرسودی
برای اکنون و
آیندهی شرکتهای
جهانگیرِ است
که آدیداس (3)
برای این که
در ردیف
حامیان
برگزارکنندهی
بازیهای
المپیک قرار
گیرد، یک قلم
یکصد میلیون
پوند پرداخت
کرده است تا به
طرز مورد نظرش
بر آوازهی
نام تجاریاش
بیفزاید؛
واین در حالی
است که شرایط
پررنج ِ کار ِ
کارگرانی که
المپیک را
تحقق میبخشند
از دیدهها
پنهان است و
نادیده گرفته
میشود. کارگر
یک کارخانه
تولید کفش با
مارک "آدیداس"
برای "بازیهای
المپیک 2012
لندن" در
فیلیپین، که
ده سال است با
حداقل دستمزد
کار میکند به
پژوهشگرانی
که دادههای
یافتههای
پژوهش آنها
موضوع این
گزارش است،
گفته است:
"وادارمان
میکنند
اضافهکاری
کنیم. مگربا
همین اضافهکاری
یک پولی به
دستمان
برسد، وگرنه
با حقوق
ناچیزی که به
ما میدهند
نمیتوانیم
زندگی کنیم.
خودِ من با
حقوقم نمیتوانم
اجارهی اتاق
کوچکی را که
اینجا در آن
زندگی میکنم
بپردازم؛ حتی
نمیتوانم
مایحتاج
روزانهی
زندگی ام را
تهیه کنم، چه
رسد به اینکه
بخواهم
برای
خانوادهام
پول بفرستم؛
یا چیزی برای
روز مبادا
برایم بماند."
پس ِ پشت
جذابیتهای
المپیک و
جاذبهی بازیها،
به زنان و
مردانِ
کارگری که
لباسها و کفشهای
ورزشی با مارکهای
مشهورفروشگاههای
خیابانهای
بالای شهرهای
جهان، مثل
آدیداس و
"نکست" (4) را
برای عرضه و
فروش در جریان
برگزاری
المپیک تولید
میکنند،
لباسهای
ورزشکاران
شرکتکننده و
لباسهای
رسمی
برگزارکنندگان
و شگوننماها
(سمبلهای خوشیُمنی)ی
(5) المپیک و
سایر اقلام
مورد نیاز
برگزاری
المپیک را
فراهم میسازند؛
یا کارهای
ساختمانی محل
برگزاری مسابقات
و تاسیسات
مربوط را
انجام میدهند
حقوقی پائین
تر از خط فقر
تعیین شده به
وسیلهی
سازمان ملل و
کمتر از حداقل
مورد نیاز
تامین
مایحتاج اولیهی
زندگی آنها
پرداخت میشود.
آنها
ناگزیرند
ساعات طولانی
با مزد اندک و
اغلب در محیطهای
کاری ناسالم و
مخاطره آمیز،
بدون برخورداری
از حقوق کار و
حداقل امنیت
شغلی کار
کنند. برخی از
کارگران این
کارخانهها
ناچار بوده
اند برخلاف
مقررات
قوانین کار در
مورد داوطلبانه
بودن انجام
اضافه کار، در
شیفتهای 24
ساعته و تا 100
ساعت در هفته
کار کنند.
کارگرانی هم
که اضافهکاری
مورد
انتظارِکارفرمایان
را نپذیرند با
عواقب نگرانکنندهای
روبهرو میشوند.
کارگران
صنایع پوشاک
در اندونزی که
برای المپیک
امسال لباسهای
ورزشی تولید
میکنند گفتهاند
در این صورت
آنها را در
اتاقهایی
بدون تهویه و
آب و غذا تا
رسیدن به
تعداد تولید
پیشبینی شده
محبوس میکنند.
ساعات کار ِ
کارگران
فیلیپینی در
روزهای عادی
ده ساعت است،
و مجموع ساعات
کار آنها در
هفته اغلب از 60
ساعت بیشتر میشود،
بهخصوص وقتی
که حجم
سفارشات
المپیک
بالاست. آنها
گزارش کرده
اند در روزهای
تعطیل هم
مجبورند کار
کنند تا شرکتها
به برنامهی
تولید پیشبینی
شده شان برسند
و کالاها را
در موعد مقرر آمادهی
تحویل سازند.
کارگران
سریلانکایی
اظهار داشتهاند
اگر تن به
انجام اضافهکاری
ندهند
سرپرستانشان
آنها را به
فحش میکشند و
با فشار هر چه
بیشتر آنها
را وادار میکنند
تا رسیدن به
میزان تولید
پیشبینیشدهی
کارفرما به
کار ادامه
دهند و تهدید
میشوند اگر
از شرایط سخت
ِ کارشان
شکایت کنند، بهسرعت
اخراج میشوند.آنها
گفتهاند
البته فشار
برای قبول
اضافهکار
کردن زمانی
آغاز میشود
که پیش از آن
هر گونه فشار
برای تولید هر
چه بیشتر در
طول ساعات
عادی کار بر
کارگران وارد
آمده است.
کارگران گفتهاند
این مدیراناند
که تعیین میکنند
چه روزهایی
تعطیل است و
ساعات کار را
به نحوی تنظیم
میکنند که در
عین حال از
پرداخت اضافهکاری
در ماههای
پرکار
پیشگیری کنند.
برخی شرکتها
کارگران را
فقط برای دورههایی
که حجم
سفارشات در آن
دورهها
بالاست
استخدام میکنند
و پس از آن به
کار آنها
خاتمه میدهند،
تا مگربعدها
که سفارش عمده
ای گرفتند
آنها را
دوباره بهکار
گیرند.
کارفرمایان
با استفاده از
قراردادهای
کوتاهمدت از
مسئولیتهای
قانونی در
مورد مزایای
کارگران در
زمنیهی
مرخصی و حقوق
دورهی
بارداری،
زایمان و
نگهداری از
فرزند و بیمههای
درمانی و حقوق
بازنشستگی میگریزند
و آنها را از
استفاده از
مرخصی
استعلاجی و
مرخصی
استحقاقی
محروم میسازند.
در اندونزی
تعداد زیادی
از کارگران در
چنین شرایطی
کار میکنند.
بین 25 تا 30 درصد
کارگران
مصاحبهشده
در فیلیپین
گفتهاند
آنها را در
چارچوب
قراردادهای
کوتاهمدت،
به عنوان
کارآموز که
دورهی
آموزشی را میگذرانند
به کار گرفتهاند
و از امنیت
شغلی
برخوردار
نیستند. دو
شرکت در چین
که شگوننما و
اقلامی از این
قبیل را تولید
میکنند در
هیچ شرایطی
قرارداد
دائمی
استخدامی با
کار گران نمیبندند
و در مواردی
حتی کپی
قراردادهای
موقت با
کارگران را در
اختیار آنها
نمیگذارند
تا آنها را در
شرایطی قرار
دهند که وقتی
حقوق قانونی
شان نادیده
گرفته میشود
دستشان به
جایی بند
نباشد. در
ایالت "گاندونگ"
(6) چین اغلب
کارگران تحت
پوشش تامین
اجتماعی قرار
ندارند.
تاسیسات
کارخانهی
"گوانگزو" (7) ی
چین در دو
مکان جداگانه
به فاصلهی 200
کیلومتر از هم
قرار دارد که
هر دوی این
تاسسیات در
قرارداد کار
با کارگران به
عنوان محل کار
آنها تعیین میشود؛
بدین ترتیب
کارفرما میتواند
در هر زمان با
انتقال
کارگران از یک
محل به محل
دیگر آنها را
به استعفا
وادار کند.
پنجاه درصد
کارگران
فیلیپینی
گفتهاند
مخارج روزانه شان
را از طریق
قرض گرفتن از
موسساتی که سر
ماه باید چک
حقوق شان را
با کسر مبلغ
قابل توجهی به
آنها واگذار
کنند تامین میکنند.
سه چهارم
کارگران
مصاحبه شدهی
فیلیپینی
گفتهاند
حقوق ماهانه
شان برای
تامین
مایحتاج اولیه
روزانهشان
کافی نیست.
کارگران
سریلانکایی
گفتهاند
حقوق آنها 22 تا 25
درصد 357 دلار
(امریکا) به
عنوان حداقل
هزینهی
زندگی در ماه
است.
تبعیض
جنسیتی و اذیت
و آزار جنسی
هم در کارخانههای
متعلق به
زنجیرهیهای
تامین
کالاهای
المپیک امری
عادی است. از زنان
برای کارکردن
در دو کارخانه
در سریلانکا که
برای نایک (8)
وآدیداس کفش
تولید میکنند
در مرحلهی
مصاحبه
آزمایش
بازداری بهعمل
میآورند و
اگر معلوم شود
باردارند
استخدام شان نمیکنند.
زنان کارگر در
بنگلادش با
پژوهشگران در میان
گذاشته اند که
تهدید میشوند
وقتی که مورد
آزار و اذیت
جنسی قرار میگیرند
با کسی صحبت
نکنند. برخی
از آنها گفتهاند
از آنان
خواسته شده در
محل کارشان
عریان شوند.
پژوهشگران
دریافتهاند
کارگران ده
کارخانهی
تولیدکنندهی
نیازهای
برگزاری و
بازیهای
المپیک
تابستان سال 2012
لندن در چین،
فیلیپین، و
سریلانکا از اینکه
اتحادیه
کارگری تشکیل
دهند منع شدهاند.
در گوانگزو
توزیع
اعلامیه و
تبادل اطلاعات
و گفتگوی
کارگران با
یکدیگر در
مورد انتظار
بهبود شرایط
کار به اخراج
بیدرنگ
گارگران شرکت
کننده در این
گفتگوها میانجامد.
بدین ترتیب
آنها نمیتوانند
قدمیدر راه
احقاق حقوق از
دست رفتهی
خویش بردارند
و درآمد مناسب
حداقلی را
مطالبه کنند و
به نابرابریها
اعتراض کنند.
به طور کلی
حقوق آنها در
هر زمینهای
که به وسیلهی
کارفرماهای
وابسته به
شرکتهای
فراملیتی نقض
شود کسی نیست
که حرفشان را
بشنود. نتیجه
اینکه حقوق
ماهانهی
کارگران سریلانکایی
که برای
برندهایی
مانند
آدیداس، نایک
و اسپیدو اند
اَن تیلر (9) کار
میکنند
نزدیک به 35
پوند در ماه
است؛ یعنی یک
چهارم حداقلِ
موردنیاز
برای تامین
مایحتاج مصرفی
روزانه زندگی
یک نفر. در
همین شرایط در
سال 2011هفت
میلیون پوند
پاداش به
مدیرعامل
نایک پرداخت
شده است.
این دادهها
برخی ازیافتههای
پژوهشی است که
"کمپین بازیهای
منصفانه 2012" (10)
با پشتیبانی
"فدراسیون
بین المللی
اتحادیههای
کارگری" (11)،
"فدراسیون
بینالمللی
کارگران
صنایع پارچه،
پوشاک و چرم" (12)،
"کارگران
صنایع بینالمللی
ساختمان و
چوب" (13) و
"کمپین پوشاک
سالم" (14) با
بازدید از ده
کارخانه در
چین، فیلیپین
و سریلانکا
که هشت
کارخانه در
میان آنها
برای المپیک
تابستان
امسال لباسهای
ورزشی تولید
میکنند به
انجام رسانده
است و دادههایی
در مورد برخی
از دیگر
کشورها از
جمله؛ اندونزی
و بنگلادش.
موضوع پژوهش
یاد شده این
است که آیا
حقوق
کارگرانِ تولید
کنندهی
نیازهای
المپیک 2012 لندن
در چارچوب
اصول بنیادی
حقوق بشر و
استانداردهای
بین المللی
کار مورد
احترام قرار
میگیرد؟ به
این منظور
پژوهشگران از
اکتبر تا دسامبر
سال 2011 با 175 نفر
از کارگرانِ
ده کارخانه که
در مجموع 32750 نفر
کارگر داشتند
مصاحبه انجام
دادند. هشت
کارخانه از
این میان برای
المپیک 2012 لندن
کالا تولید میکردند؛
از جمله برای
مارک (برند)های
جهانگیرِ
"آدیداس"،
"نیوبَلِنس"
(15) "نورث فیس" (16)،
کلمبیا
اسپورتور
کمپانی (17)،
"نکست"، "نایک"
و "اسپیدو اند
اَن تیلر".
پژوهشگران
همچنین با
مدیران، سوپروایزرها،
مقامات مسئول
در
امورکارگری، کارگزاران
مناطق آزاد
تجاری، و حسب
مورد با آگاها
ن مسائل
کارگری نیز
مصاحبه کردهاند.
مصاحبهها به
وسیلهی
دستیارانِ
پژوهش ِ عضو
جمعیت مبارزه
با سوءرفتار
شرکتها (18) در
چین، شورای
فیلیپینی
فدراسیون
کارگران
صنایع چرم،
پوشاک و پارچه
(19)، و اتحادیهی
کارکنان
خدمات عمومی
مناطق آزاد
تجاری در
سریلانکا (20) و
با همکاری دانشجویان
دانشگاهها
در این کشورها
انجام گرفته
است.
ادعای
"کمیتهی بین
المللی
المپیک" (آ او
سی) (21) به عنوان
سازمان
پشتیبانی
کننده جامعهی
المپیک آن است
که نقش این
سازمان ترغیب
و حمایت از
ارتقای اخلاق
در ورزش است و
مدعی است حد
نگه داشتن
حرمت و شرافت
انسانی از
اولویتهای
کانونی این
سازمان است.
اصل نخست
مرامنامهی
این سازمان
مقرر میدارد:
"آرمان
المپیک،
ترویج زندگی
بر پایه اصول
بنیادی جهانی
اخلاق است". از
همین رو کمپین
بازیهای
منصفانه از
سال 2003 ازکمیتهی
بین المللی
المپیک
خواسته است تا
قدمهای
مشخصی در
زمینهی
احترام به
حقوق انسانی
کارگرانی که
کالاهای مورد
نیاز بازیهای
المپیک را
تولید میکنند
بردارد. در
پیشنهاد قبول
میزبانی لندن
برای بازیهای
المپیک
تابستان سال 2012
نیز، تعهد به
مراقبت از
ارزشهای
اخلاقی در
جریان
برگزاری
المپیک و بازیها
بهروشنی پیشبینی
شده
است."کمیتهی
ساماندهی
بازیهای
المپیک و
پاراالمپیک
لندن" (22) نیزدر
پیوند با
انتظارات
کمپین بازیهای
منصفانه
تاکنون قدمهایی
در راستای در
نظر گرفتن
مسئولیتهای
پیشگفته در
مورد حقوق
کارگران
برداشته است؛
از جمله بهکار
گرفتن
استانداردهای
بینالمللی
کار را در
موافقتنامهها
و قراردادها
با تامین
کنندگان و
پیمانکاران
گنجانده و ترتیباتی
را برای شکایت
و گزارش
کارگران
زنجیرههای
تامین
نیازهای
المپیک در
صورت نادیده
گرفتن حقوقشان
را پیش بینی
کرده است. در
همین راستا
موافقت نامهیی
بین کمیتهی
ساماندهی
بازیهای
المپیک و
پاراالمپیک
لندن با کمپین
بازهایهای
منصفانه 2012 در
مورد حمایت از
حقوق کارگران ذیربط
در چین و
انگلستان به
امضا رسیده
است. در این
زمینه شرکتهای
تامین کنندهی
نیازهای
المپیک از هر
قبیل میبایست
قراردادها و
مناسباتشان
را با کارگران
بر اساس
استانداردهای
کار که مقرر
میدارد باید
به کارگران
حقوقی دستکم
در حد امرار
معاش پرداخت
شود، با تمامی
کارگران
رفتاری برابر
پیش گرفته شود
و حقوق آنها
در مورد تشکیل
اتحادیه مورد
احترام قرار
گیرد، منعقد
نمایند. با
این اوصاف
همچنان که پیش
از این گفته
شد، یافتههای
پژوهشِ موصوف
و سایر دادهها
از دیگر
کشورها
بیانگر وجود
تجاوز گسترده به
حقوق کارگران
است. مستندات
گزارشِ "به
بازی گرفتن
حقوق
کارگران" (23)
نیزگواه ِ
وجود شرایط
کاملاً
استثماری در
حداقل دو
کارخانهی
تامین کنندهی
نیازهای
المپیک 2012 لندن
است.
پینوشتها
1. London 2012 Olympic
Games
2. Beijing 2008 Olympic
Games
3. Adidas
4. Next
5. Olympic mascot
شگوننماها
صورت ِ مجسم
یا مصورِ
شخصیتهای
نمادینِ به
طور معمول از
میان حیوانات
بومی یا
انسانی است که
نماد میراث
باستانی محلی است
که بازیهای
المپیک و
پاراالمپیک
در آن برگزار
میشود. برای
مثال شگون
نمای المپیک
زمستانی 1988 کلگری
ِ کانادا دو
خرس قطبی در
کنار هم بود.
6. Guangdong
7. Guangzhou
8. Nike
9. Speedo and Ann Taylor
10. 2012 Play Fair Campaign
این کمپین
شعبهی کمپین
جهانی آن با
هدف تاثیر
نهادن بر
سازمان
دهندگان بازیهای
لندن و شرکتهای
دارندهی
مارک ( برند )های
مشهور است.
11. International Trade Union Confederation
12. International Textile, Garment and Leather
Workers’ Federation
13. Building and Wood worker’s International
14. Clean Clothes Campaign
15. New Balance
16. North Face
17. Colombia Sportswear Company
18. Students & Scholars Against
Corporate Misbehaviour (SACOM)
19. Philippines
Council of the International Textile, Garment and Leather Workers’ Federation ( ITGLWF)
20. Free Trade Zones and General Services
Employees Union (FTZ&GSEU) in Sri Lanka
21. International Olympic Committee (IOC)
22. London Organising
Committee of the Olympic and Paraolympic (LOCOG)
23. Toying with Workers’ Rights
* این
گزارش بر اساس
اطلاعاتی که
اتحادیهها و
فدراسیونها
و کمپینهای
بین المللی و
محلی کارگری
در پیوند با
پیگیری حقوق
کارگران در
برگزاری بازیهای
المپیک 2012 لندن
منتشر کرده
اند فراهم
آمده است.
***