روز ملی
معلم،
در
گرامی داشت
دکتر
ابوالحسن
خانعلی
یاشار
جاوید
روز۱۲
اردیبهشت به
مناسبت شهادت
دکتر ابوالحسن
خانعلی روز
ملی معلم است.
به یاد و در
گرامی داشت
معلم ۲۹ ساله
دبیرستان
جامی؛
دانشجوی
دکترای فلسفه
دانشگاه
تهران؛ که با
شلیک گلوله
سرگرد ناصر
شهرستانی،
رئیس کلانتری
بهارستان، در
تاریخ ۱۲
اردیبهشت
سال۱۳۴۰ در
تجمع صنفی
اعتراضی
معلمان در میدان
بهارستان
تهران کشته
شد. این
اعتراض صنفی
معلمان به
دعوت «باشگاه
مهرگان» که در
واقع تشکل
صنفی معلمان
بود و ریاست
آن را محمد
درخشش برعهده
داشت برپا شده
بود. در پی
کشته شدن دکتر
خانعلی
اعتراضات
معلمان ادامه
یافت و روز
هیجدهم
اردیبهشت
معلمان در
اجتماع چند
هزار نفری خود
روز۱۲
اردیبهشت،
روز شهادت دکتر
خانعلی، را
روز معلم
نامگذاری
کردند. یازده
روز اعتصاب و
اعتراض
معلمان موجب
استعفای شریف
امامی از نخست
وزیری و عقب
نشینی شاه و دربار
برای تن دادن
به خواستههای
معلمان، از
جمله افزایش
حقوق معلمان و
انتخاب محمد
درخشش رئیس
باشگاه
مهرگان
بعنوان «وزیر
فرهنگ» در
دولت علی
امینی گردید.
تهران بعد از
کودتای ننگین
۲۸ مرداد چنین
اعتراضات با
شکوهی را به
خود ندیده بود.
روزنامه اطلاعات
در تاریخ ۲۳
اردیبهشت
اولین روز
آغاز به کار
مدارس را چنین
توصیف کرد:
" معلم
و شاگرد در
آغوش هم اشک
ریختند.
خانمها با
لباس سیاه و
آقایان با
کراوات سیاه
سرکلاسها
حاضر شدند.
درتمام مدارس
به احترام
شهادت دکتر
خانعلی یک
دقیقه سکوت
شد. امروز
شاگردان معلمین
خود را گلباران
کردند.
"
بعد از
این پیروزی
بزرگ، به نظر
میرسد که
حرکات صنفی
معلمان تا
آستانه
انقلاب دچار
رکود شد. اما در برهه
انقلاب ۵۷ معلمان
بار دیگر به
میدان آمدند و
شعار سرنگونی
شاه
شعارهای
صنفی را تحتالشعاع
قرار داد.
اعتصاب بزرگ
معلمان در مهر
و آبان سال۵۷
رویدادی
فراموش
نشدنی است.
بعد از
انقلاب ۵۷،
جمهوری
اسلامی سعی
کرد روز معلم
در۱۲
اردیبهشت را
به مناسبت
ترور مرتضی مطهری
جا بیندازد.
این تحریف و
جعل آشکار
تاریخی در
حالی بود که
ترور مرتضی
مطهری در
تاریخ یازده
اردیبهشت
سال۵۹ اتفاق
افتاده بود.
سیاست سرکوب معلمان،
خصوصا ً
معلمان مترقی
و پیشرو در
چهار دهه
حاکمیت سیاه
استبداد
فقاهتی چنان
عیان است که
جامعه فرهنگی
ایران آن را
با تمام گوشت
و پوست و
استخوان خود
لمس کرده است.
از بازداشت و
اعدام معلمان
و دانش آموزان
انقلابی در دهه
شصت گرفته تا
فعال مایشائی
«انجمن اسلامی
معلمان» در
تسویه و اخراج
معلمان
دگراندیش که
شرح آن مثنوی
هفتاد من کاغذ
خواهد. اما با
این وجود بعد
از نزدیک به
دو دهه رکود
در حرکات صنفی
معلمان، از
آغاز دهه
هشتاد
اعتراضات گسترده
معلمان بار
دیگر در کف
خیابان شروع
شد. این بار هم
اعتراضات به
«معیشت و منزلت»
معلمان بود که
از سوی حاکمان
حکومت اسلامی
با سرکوب و
بازداشت
تعداد زیادی
از فعالان صنفی
پاسخ داده شد.
حرکات
اعتراضی
معلمان در سال
۸۰ که اوج آن
در روز ۶ بهمن
با حضور ده
هزار معلم در
میدان پاستور
در مقابل دفتر
ریاست جمهوری
(محمد خاتمی)
صورت گرفت، با
ضرب و شتم
شدید توسط
نیروهای
امنیتی و
انتظامی مواجه
شد. اعتصاب
فراگیر سال ۸۲
و تجمع های
گسترده
معلمان در سالهای
۸۵ و۸۶ در
مقابل مجلس
نیز گرچه
نتوانست به
نتیجه ی معینی
برسد ولی از
حافظه تاریخی
و جمعی
فرهنگیان پاک
شدنی نیست. در
پرشکوه ترین
این اعتراضات
و کنشگری معلمان
در روز
پنجشنبه۱۷
اسفند ۸۵ بیش
از بیست و پنج
هزار معلم که
زنان در آن
نقش برجستهای
داشتند جلوی
مجلس تجمع
کردند و فریاد
زدند: «
معلم میمیرد،
سازش نمیپذیرد»،
« معلم بپا خیز
برای رفع
تبعیض». این
اعتراضات
منجر به
بازداشت دهها
تن از فعالان
صنفی معلمان از
جمله هاشم
خواستار،
رسول بداقی،
محمود باقری،
علی اکبر
باغانی، محمد
داوری، محمود
بهشتی لنگرودی،
اسماعیل
عبدی،
عبدالرضا
قنبری و ...
گردید. جمهوری
اسلامی در
اقدامی
جنایتکارانه
در سحرگاه ۱۹
اردیبهشت سال
۸۹، فرزاد
کمانگر معلم
دلسوز و
زحمتکشی که ۱۲
سال در
روستاهای محروم
کردستان
تدریس میکرد
را نیز به
اتهام واهی
عضویت در پژاک
- که هرگز هم
این اتهام
اثبات نشد - به
دار آویخت. با
وجود هزینههای
گزاف اعدام،
زندان،
تبعید، اخراج
و تعلیق از
کار، مبارزات
معلمان در دهه
۹۰ نیز تداوم یافت.
محمد
حبیبی عضو
هیئت مدیره
کانون صنفی
معلمان تهران
که هم اکنون
بیش از دو سال
است به جرم
فعالیت های صنفی
زندانی شده
است و اخیراً
حکم اخراج
ایشان از
معلمی را هم
به همسرش
ابلاغ کرده
اند مینویسد:
« اگر
اعتصاب های
سال های دهه
هشتاد را گام
های اولیه
جنبش معلمان
برای حضوری
فعال در جامعه
مدنی تلقی کنیم،
اعتراضات
گسترده و
مسالمت آمیز
دهم اسفند ماه
۹۳ را می
توان، سرفصل
جدیدی در
تاریخ جنبش
معلمان به
حساب آورد.
بلوغ مدنی،
انسجام جمعی و
سازماندهی
خودجوش با
بهره گیری از
شبکه های
مجازی و
همراهی کانون
صنفی معلمان
از ویژگی های
موثر این تحرک
جمعی بود.
گستردگی این
اعتراضات در
سراسر کشور به
گونه ای بود
که به حق می
توان، جنبش
معلمان را،
پیشتاز اعتراضات
مدنی در جامعه
کنونی ایران
تلقی کرد.»*
از
فرازهای مهم
اعتراضات و
مطالبه گری
معلمان در دهه
۹۰ می توان به «کمپین
بودجه عادلانه
برای افزایش
دستمزد
معلمان و
بهبود کیفیت
آموزش در
مدارس» با
۱۴۰ هزار
امضاء
فرهنگیان در
بهمن سال ۹۵ ، تجمع
اسفند سال۹۵،
سه دور تحصن
در مدارس در
مهر، آبان و
اسفند سال ۹۷
در ده ها
استان و شهرهای
ایران به
همراه چندین
تجمع اعتراضی
در شهرهای
مختلف در بهمن
ماه و همچنین
گردهمائی در
روز معلم در
اردیبهشت ۱۳۹۸
را نام برد.
حال
بار دیگر در
آستانه روز
ملی معلم
هستیم ؛ آن هم
در ایامی که
شیوع ویروس
کرونا در جهنم
حکومت اسلامی
اعتراضات
خیابانی و کنش
های اجتماعی
را تا حد
زیادی تحت
تأثیر قرار
داده و به محاق
برده است.
اکنون حدود یک
میلیون معلم
شاغل در پیوند
با بیش از ۱۴
میلیون دانش
آموز که ۹۰
درصد آن
ها
ازخانواده
های اقشار
کم درآمد و
فرودستان
جامعه هستند
به استقبال
برگزاری این
روز میروند.
معلمانی که در
تشکل های صنفی
مستقل خود
متشکل شده اند،
ضمن دفاع از
«معیشت و
منزلت» همکاران
شاغل و
بازنشسته خود
همواره علیه
سیاست « کالائی
سازی آموزش»
از سوی حاکمان
بوده و بر حق
تحصیل
رایگان،
عادلانه و با
کیفیت برای
همه دانش
آموزان تاکید
دارند. طبق
اصل ۳۰ قانون
اساسی کذائی
جمهوری
اسلامی: «
دولت موظف است
وسایل آموزش و
پرورش رایگان
را برای همه ملت
تا پایان
دوران متوسطه
فراهم سازد و
وسایل
تحصیلات عالی
را تا سرحد
خودکفایی
کشور تا سرحد
رایگان گسترش
دهد». این
همان مطالبه
ای است که
فعالان صنفی
معلمان بر آن
پای می
فشارند ولی با
احکام زندان،
اخراج
و تعلیق پاسخ
می گیرند.
معلمان با
وجود تعرض همه
جانبه ی حکومت
اسلامی به
امنیت شغلی آنها
و رواج بیش از
پیش عناوین
شغلی مانند
«خرید خدمات
آموزشی» یا «حقالتدریسی»
در بخش دولتی
و «معلمان
آزاد» در بخش خصوصی
و فقدان
قراردادهای
ثابت و رسمی،
اما همچنان هم
به عنوان
بزرگترین
نیروی کار
مزدبگیر
دولتی و هم در
پیوند با میلیونها
دانش آموز و
خانوادههای
آنها از
وضعیت و قدرت
منحصر بفردی
در جامعه طبقاتی
ایران
برخوردار
هستند. حکومت
اسلامی میتواند
برای مقابله
با هر اعتصابی
در حوزه تولید
کالاهای
صنعتی و
کشاورزی از
خارج محصول وارد
کند، ولی هرگز
نمیتواند در
مقابله با
معلمان و کمبود
نیرو در حوزه
آموزش مثلاً
از چین معلم وارد
کند. از این
لحاظ این بخش
از نیروی کار
در بخش خدمات
آموزشی
موقعیت
ممتازی در
جامعه دارند
که هیچ حکومتی
را یارای
مقابله با آن
نیست. امروز
این معلمان
هستند که در
جامعه امید می
آفرینند و
فردائی روشن
را نوید می
دهند.
یاشار
جاوید
چهارشنبه
۱۰
ارديبهشت۱۳۹۹
برابر با۲۹
آوريل ۲۰۲۰
….......................................................
https://www.tribunezamaneh.com/archives/70448
*